شب دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری فرا رسیده است. امام حسین علیه السلام یاران خود را فرامی خواند و خطبه عاشورایی ایشان آغاز می‌شود: من یارانی بهتر و وفادارتر از اصحاب خود و اهل بیتی فرمانبردارتر از اهل بیتم نمی‌شناسم. من می‌دانم که فردا کار ما با اینان به جنگ خواهد انجامید. من بیعت خود را از شما برداشتم. از سیاهی شب برای پیمودن راه و دور شدن از محل خطر استفاده کنید، هر یک از شما دست یک تن از اهل بیت مرا بگیرید و در روستاها و شهرها پراکنده شوید. این مردم مرا می‌خواهند و چون بر من دست یابند با شما کاری ندارند. اما یاران حسین (ع) قبلاً امتحان خود را به خوبی پس داده اند، بنابراین هیچکس در شب عاشورا از امام جدا نمی‌شود.
 
تدابیر نظامی امام حسین
 
امام(ع) فرمان داد تا مقداری چوب و نی که در پشت خیمه‌ها بود در خندقی که در اطراف خیمه‌ها حفر کرده بودند، بریزند. زیرا هرلحظه احتمال شبیخون دشمن از پشت خیمه‌ها می‌رفت. امام فرمود به محض حمله دشمن چوب‌ها و نی‌ها را به آتش بکشند، تا راه ارتباطی دشمن با خیمه‌ها قطع شود. (الامام‌الحسین واصحابه، ص257)
 
غسل شهادت
 
امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع) را با 30 نفر سواره و 20 نفر پیاده فرستاد تا آب بیاورند. آنگاه روی به یاران خود نموده و فرمودند: برخیزید و آب بنوشید که این آخرین توشه شماست. وضو بگیرید و غسل کنید و لباس‌های خود را بشوئید تا کفن شما باشد. (امالی، شیخ صدوق، مجلس30)
سگ‌های وحشی: سحرگاه عاشورا امام حسین (ع) به خواب سبکی فرو رفت و چون بیدار شد فرمود یاران من! در خواب سگانی را دیدم که به من حمله می‌کردند تا مرا پاره پاره کنند و در میان آنها سگی دو رنگ را دیدم که نسبت به من از دیگر سگان وحشی‌تر و خون آشام‌تر بود! گمان می‌کنم آنکه مرا خواهد کشت مردی پیس است! در ادامه خواب، رسول خدا(ص) را دیدم که به من فرمود! فرزندم تو شهید آل محمدی و امشب به هنگام افطار نزد من خواهی بود (ظاهراً امام در روز عاشورا روزه بوده است زیرا در عبارت آمده است که «هنگام افطار نزد ما خواهی بود»)(مقتل الحسین خوارزمی، ج1،ص252 و بحارالانوار، علامه مجلسی، ج45، ص4)
سپیده دم عاشورا امام نماز صبح را با اصحاب خواندند و پس از نماز خطبه‌ای خوانده و فرمود: خدای عزو جل به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید.
 
حر از لشکر عمر بن سعد جدا می شود
 
حرکت سپاه دشمن: سپاه عمرسعد به قصد حمله به خیمه‌ها به سوی خیمه‌ها حرکت کرده و اطراف خیمه‌ها را محاصره کردند اما با خندقی که به دستور امام(ع) در اطراف خیمه‌ها حفر شده بود و در آن آتش افروخته شده بود برخورد کردند و نتوانستند پیش‌روی کنند.
امام حسین (ع) سوار بر اسب خود شد و برای دشمن خطبه‌ای خواند و سعی کرد تا یک بار دیگر آنان را از جنایتی که در صدد انجام آن هستند، منصرف کند. خطبه‌ای که به گریه اهل حرم و هلهله دشمن تمام شد.
خطبه بریر و زهیر - این دو یار با وفای امام با اجازه ایشان خطبه‌ای خواندند و سعی کردند دشمن را آگاه و بیدار سازند.
 
حر از سپاه عمرسعد جدا شد و به امام پیوست.
 
عمرسعد تیری به سوی یاران امام انداخت و گفت: گواه باشید من اول کسی بودم که تیر انداختم.
 
شهادت یاران حسین(ع) در حمله ناجوانمردانه صبح
 
پس از تیراندازی عمرسعد دیگر افراد عمرسعد نیز تیر بر کمان نهاده و اصحاب امام(ع) را نشانه رفتند. تقریباً هیچ یک از یاران امام حسین(ع) نماند که از زخم این تیر‌ها در امان مانده باشد. همین امر باعث شد تا پنجاه و دو تن از یاران امام حسین در تیرباران صبح به شهادت برسند.
آغاز جنگ تن به تن: جنگ تن به تن آغاز شد... حربن یزید ریاحی اولین کسی است که به میدان جنگ تن به تن رفت و دلاورانه جنگید ولی ناجوانمردانه به شهادت رسید. پس از حر یاران یک به یک به میدان رفتند و به شهادت رسیدند.
ابوثمامه صیداوی به امام می‌گوید: موقع نماز ظهر است و ما دوست داریم آخرین نمازمان را به امامت حسین بخوانیم....نماز آغازمی‌شود... تیر باران نیز دوباره آغاز می‌شود... با پایان یافتن نماز سعیدبن عبدالله حنفی و عمروبن  قرظة بن کعب که برای حفاظت از امام جلوی ایشان ایستاده بودند بر اثر اصابت تیر‌های فراوان به شهادت می‌رسند.
 
بنی هاشم به میدان می آیند
 
حضرت علی اکبر اول کسی است که به اذن امام عازم میدان می‌شود و پس از جنگی دلاورانه به شهادت می‌رسد. پس از ایشان سایر بنی هاشم و درنهایت حضرت قاسم به میدان رفت و به شهادت رسید.
پس از شهادت بنی هاشم، حضرت ابوالفضل(ع) برای آوردن آب عازم فرات شد ولی موفق به آوردن آب به خیمه‌های حسین نشد و مظلومانه و ناجوانمردانه به شهادت رسید. با شهادت حضرت عباس آثار شکستگی و اندوه فراوان در چهره حضرت نمایان شد...
حضرت امام حسین(ع) طفل شش ماهه خود را به روی دست گرفت و به سوی لشکر دشمن رفت و گفت اگر بر من رحم نمی‌کنید بر این کودک بی‌گناه رحم کنید... تیری سه شعبه می‌آید...
نوبت به امام می‌رسد. امام خسته و تشنه است ولی دشمن حریف امام نمی‌شود!... تیرباران و سنگ باران دشمن آغاز می‌شود؛ سنگی به پیشانی و تیری به سینه امام.
دشمن به خیمه‌ها حمله می‌کند؛ امام آن‌ها را از خیمه‌ها دور می‌کند.
امام داخل گودال است، فریاد می‌زند : آیا کسی هست تا حسین را یاری کند؟ عبدالله بن حسن دست خود را از دستان عمه‌اش زینب جداکرده و داخل گودال می‌شود و خود را به سینه امام می‌چسباند. عبدالله را به شهادت می‌رسانند.
 
سر مقدس امام را بریدند
 
 زینب (س) به در خیمه آمد و رو به عمر بن سعد بن ابی وقاص کرد و فریاد زد: وای بر تو ای عمر! آیا ابوعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟ عمر پاسخ زینب را نگفت، زینب فریاد زد: وای بر شما آیا یک مسلمان میان شما مردم نیست؟ کسی پاسخش را نداد، شمر بن ذی الجوشن به سوارگان و پیادگان فریاد زد: وای بر شما درباره این مرد چشم به راه چه هستید؟ مادرانتان در عزای شما بگریند؟ 
پس آن فرومایگان از هر سو به آن حضرت حمله ور شدند، زرعه بن شریک ضربتی به شانه چپ آن بزرگوار زد و آن را جدا کرد، دیگری ضربت به گردنش زد و حضرت به رو درافتاد، سنان بن انس نیزه به او زد و امام (ع) را به خاک افکند، خولی بن یزید اصبحی پیش دوید از اسب به زیر آمد که سرآن بزرگوار را جدا کند، لرزه بر اندامش افتاد، شمر گفت: خدا بازویت را از هم جدا کند چرا می لرزی؟ و خود آن سنگدل پیاده شده سر حضرت را برید آن گاه آن سر مقدس را به خولی سپرد و گفت : نزد عمرسعد ببر. لشکر دشمن سپس به خیمه های امام حسین (ع) حمله کردند و آن را غارت کردند.
 
 الالعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلمواای منقلب ینقلبون.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

آداب و اعمال روز عاشورا/ ضمانت امام باقر (ع) برای زیارت امام حسین (ع) از راه دور

 با آغاز ماه محرم، ايام غم و اندوه شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السلام، شهرها، رنگ و بوی عاشورایی به خود می گيرند، حسينيه‌ها، مساجد و تكايا به نشانه‌ی عزاداری، سياهپوش می شوند، پرچمها و پلاكارتهای عزاداری بر سر در خانه، و اماكن عمومی نصب می شود.؛ حركات، گفتار و رفتارهای محبان اهل بيت نيز با الهام از نهضت جاودانه عاشورا، رنگ و بوی حسينی دارند، هرجا سخن از قيام كربلا و رهبر و پيشوای نهضت، حسين بن علی عليهما السلام و شهدای كربلا است. در سلسله نوشتارهای "از محرم تا اربعین حسینی"، به بیان محکمات و حوادث قیام امام حسین پرداخته خواهد شد. امید است مورد قبول واقع شود.
 
 دستور امام باقر برای زیارت امام حسین در عاشورا از راه دور

در کتاب کامل الزیارات[1] مرحوم ابن قولویه، روایت بسیار عجیبی در ثواب "زیارت امام حسین در روز عاشورا از راه دور" برای افرادی که به هر دلیل، توان حضور در کنار مرقد و مضجع مبارک امام حسین در کربلا را ندارند، بیان گردیده است که آدمی در شگفت می ماند، و به راستی ان الحسین مصباح الهدی و السفینۀ النجاۀ.

در این حدیث، ابتدا امام باقر(ع) در آداب روز عاشورا، حضور در شهر کربلا و در کنار قبر مطهر امام حسین را به شیعیان، توصیه فرموده و ثواب بسیار بسیار فراوان آن را متذکر می شوند:

مَن زارَ الحُسَينَ عليه السلام يَومَ عاشوراءَ حَتّى‏ يَظَلَّ عِندَهُ باكِياً، لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وجَلَّ يَومَ القِيامَةِ بِثَوابِ ألفَي ألفِ حَجَّةٍ، وألفَي ألفِ عُمرَةٍ، وألفَي ألفِ غَزوَةٍ، وثَوابُ كُلِّ حَجَّةٍ وعُمرَةٍ وغَزوَةٍ كَثَوابِ مَن حَجَّ وَاعتَمَرَ وغَزا مَعَ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله ومَعَ الأَئِمَّةِ الرّاشِدينَ عليهم السلام.

هر كس در روز عاشورا، حسين بن علی، را زيارت كند و در كنار قبرش گِريان باشد، خداوند عز و جل را در قيامت با دو هزار هزار (یک میلیون) ثواب حج، دو هزار هزار ثواب عمره و دو هزار هزار ثواب جهاد، ديدار مى‏كند كه ثواب هر حج و عمره و جهاد، همانند ثواب حج‏‌گزار و عمره‌‏گزار و جهادگر همراه با پيامبر و امامان‏ معصوم است.

لکن افراد و شیعیان بیشماری هستند که توفیق حضور و درک قبر مطهر امام حسین در روز عاشورا را ندارند. تکلیف چیست؟ در ادامه امام باقر، ثواب بسیار عجیبی را برای سوگواری در خانه و منزل، برای چنین کسانی را ذکر میفرمایند که انسان در شگفت می ماند:

قالَ: قُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ! فَما لِمَن كانَ في بُعدِ البِلادِ وأقاصيها، ولَم يُمكِنهُ المَصيرُ إلَيه فِي ذلِكَ اليَومِ؟ قالَ: إذا كانَ ذلِكَ اليَومُ بَرَزَ إلَى الصَّحراءِ أو صَعِدَ سَطحاً مُرتَفِعاً في دارِهِ، وأومَأَ إلَيهِ بِالسَّلامِ، وَاجتَهَدَ عَلى‏ قاتِلِهِ بِالدُّعاءِ، وصَلّى‏ بَعدَهُ رَكعَتَينِ، يَفعَلُ ذلِكَ في صَدرِ النَّهارِ قَبلَ الزَّوالِ، ثُمَّ لَيَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام ويَبكيهِ، ويَأمُرُ مَن في دارِهِ بِالبُكاءِ عَلَيهِ، ويُقيمُ في دارِهِ مُصيبَتَهُ بِإِظهارِ الجَزَعِ عَلَيهِ، ويَتَلاقَونَ بِالبُكاءِ بَعضُهُم بَعضاً بِمُصابِ الحُسَينِ عليه السلام.

گفتم: فدايت گردم! براى آن كسى كه در شهرها و مناطق دوردست است و نمى‏تواند به زيارت امام حسین در کربلا، بيايد، تکلیف چیست؟ فرمود: (چنین افرادی که توان حضور در کنار مرقد امام حسین را ندارند) وقتى روز عاشورا مى‏شود، به بيابان برود، يا روى بلندىِ خانه‏اش، با اشاره به امام حسين عليه السلام سلام كند و با جدّيت، بر قاتلش نفرين كند و پس از آن، دو ركعت نماز بگزارد. و اين كار را نزديك ظهر، قبل از اذان، انجام دهد. آن گاه بر حسين عليه السلام در منزلش، مرثيه بسرايد و گریه کند و سفارش كند كسانى كه در خانه‏اش هستند، بر حسين عليه السلام گريه كنند و با ناله كردن بر امام حسين، در خانه‏اش ماتم بر پا كند و با هم براى گريستن، هم‏صدا شوند.

فَأَنَا ضامِنٌ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِكَ عَلَى اللَّهِ عز و جل جَميعَ هذَا الثَّوابِ. فَقُلتُ: جُعِلتُ فِداكَ! وأنتَ الضّامِنُ لَهُم إذا فَعَلوا ذلِكَ وَالزَّعيمُ بِهِ؟ قالَ: أنَا الضّامِنُ لَهُم ذلِكَ وَالزَّعيمُ لِمَن فَعَلَ ذلِكَ ... .


من براى آنان، از طرف خدا ضمانت مى‏كنم كه اگر اين كار را انجام دهند، همه اين ثواب‏های زیارت امام حسین که ذکر شد (یک میلیون حج و جهاد و ...) را به دست مى‏آورند. گفتم: فدايت گردم! هر گاه آنان، آن كارها را انجام دادند، شما اين ثواب‏ها را بر عهده مى‏گيرید و تضمين مى‏کنید؟ (گویا، راوی نیز همچون ما، از ثواب بسیار فراوان زیارت امام حسین از راه دور با این شرایط، بسیار تعجب کرده است) امام باقر، بار دیگر، میفرمایند: من اين را برايشان تضمين مى‏كنم و چنان ثواب‏هايى را، براى هر كسى كه اين كارها را انجام دهد، بر عهده مى‏گيرم ... .

شیوه تسلیت گفتن شیعیان در روز عاشورا 

در کتاب وسائل الشیعه[2] مرحوم محدث عاملی به نقل از ملک جهنی، راوی عاشوراپژوه عصر امام باقر، که از ایشان می‏پرسد: فَكَيفَ يُعَزّي بَعضُهُم بَعضاً؟ که چگونه به همدیگر در روز عاشورا تسلیت گوئیم؟ امام باقر در پاسخ، میفرمایند که در عاشورا، اینگونه تعزیت و تسلیت دهید:

عَظَّمَ اللَّهُ اجورَنا بِمُصابِنا بِالحُسَينِ عليه السلام، وجَعَلَنا وإيّاكُم مِنَ الطّالِبينَ بِثَأرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإِمامِ المَهدِيِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله‏.

خداوند، پاداش‏هاى ما را بر سوگوارى حسين عليه السلام بزرگ گردانَد و ما و شما را همراه با ولىّ خودش، مهدىِ خاندان محمّد صلى الله عليه و آله، از خونخواهان حسين عليه السلام قرار دهد.

قائم آل محمد، منتقم خون امام حسین (ع)

اکنون که صحبت و سخن از امام مهدی، به میان آمد و چه سخن نیکویی است پیوند عاشورا و مهدویت؛ گویی امام عصر، با نام و یاد جد خویش، شناخته خواهند شد. از اینرو، منتقم خون امام حسین، امام مهدی خواهد بود، همانطور که در حدیث فوق، در شیوه تسلیت گویی در عاشورا، به این موضوع نیز اشاره گردیده است. توضیح اینکه: یکی از القاب حضرت مهدی، منتقم است. در چرایی و علّت انتخاب این لقب بر آن حضرت، مطالب فراوانی در سخنان و احادیث اهل بیت وارد شده است. از جمله در روایتی که از امام محمّدباقر نقل شده، وقتی از آن حضرت سؤال می‌کنند که چرا فقط به آخرین حجّت الهی قائم گفته می‌شود؟ در کتاب بحارالانوار[3] علامه مجلسی، آن حضرت در پاسخ می‌فرمایند:

قد سَألهُ الثُّماليُّ عن عِلّةِ تَسْمِيةِ القائم قائماً لَمّا قُتِلَ جَدّي الحسينُ صلَّى اللّه ُ علَيهِ ضَجّتِ المَلائكةُ إلَى اللّه ِعزّوجلّ بالبُكاءِ و النَّحيبِ، و قالُوا: إلهَنا و سيّدنَا، أ تَغْفُلُ عَمَّن قَتلَ صَفْوتَكَ و ابنَ صَفْوتِكَ، و خِيَرتَكَ مِن خَلْقِكَ ؟! فأوحَى اللّه ُ عزّ و جلّ إلَيهِم: قَرّوا مَلائكتي، فَوَ عِزّتي و جلالي لَأنتقِمَنَّ مِنهُم و لو بعدَ حينٍ. ثُمّ كَشفَ اللّه ُ عزّ و جلّ عَنِ الأئمّةِ مِن وُلدِ الحسينِ عليه السلام للملائكةِ، فسُرَّتِ الملائكةُ بذلكَ، فإذا أحدُهُم قائمٌ يُصلّي، فقالَ اللّه ُ عزّ و جلّ: بذلكَ القائمِ أنتَقِمُ مِنهُم.

چون در آن ساعتی که دشمنان، جدّم امام حسین را به قتل رساندند، فرشتگان با ناراحتی در حالی که ناله سرداده بودند عرض کردند پروردگارا! آیا از کسانی که برگزیده و فرزند برگزیده تو را ناجوانمردانه شهید کردند، در می‌گذری؟ در جواب آنها خداوند فرمود: ای فرشتگان من! سوگند به عزّت و جلالم از آنان انتقام خواهم گرفت هرچند بعد از مدّت زمان زیادی. آن گاه خداوند متعال نور فرزندان امام حسین را به آنان نشان داد و پس از اشاره به یکی از آنان که در حال قیام بود، فرمود: با این قائم از دشمنان حسین انتقام خواهم گرفت.

و نیز در تفسیر آیه وَ مَنْ قُتِلَ مظلوماً فقد جَعَلْنا لِوَلیّه سلطاناً[4]؛ هر کس مظلومانه کشته شود، ما برای ولی او، تسلطی بر ظالم قرار می دهیم؛ در کتاب تفسیر البرهان[5]، از امام صادق روایت شده است که:

«مظلوم» در این آیه، امام حسین است که مظلوم کشته شد و منظور «جَعَلنا لِوَلیِّه سلطانا» امام مهدی است.

و نیز از قول امام باقر، در کتاب تفسیر عیاشی[6] مجددا بر این موضوع، تصریح شده است:

هُوَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام، قُتِلَ مَظلوماً ونَحنُ أولِياؤُهُ، وَ القائِمُ مِنّا إذا قامَ مِنّا طَلَبَ بِثارِ الحُسَينِ.

ما، اهل بیت پیامبر، اولیای دم امام حسین هستیم. و هنگامی که امام عصر و قائم آل محمد، قیام کنند، پیگیری خون امام حسین را خواهد کرد.

دستور العمل جامع معنوی عرفانی در روز عاشورا
 
حدیث امام صادق در آداب روز عاشورا 
 
آداب و دعای بسیار مهم و جامع عاشورا به نقل از عبدالله بن سنان از امام صادق، در سه کتاب «مصباح المتهجد» شیخ طوسی، «المزار الکبیر» ابن مشهدی و «اقبال الاعمال» سید بن طاووس، نقل شده است.[7]

امام صادق، در خواص و فوائد آن، چنین می فرمایند:

فَإِنَّ هذا أفضَلُ يَابنَ سِنانٍ! مِن كَذا وكَذا حَجَّةً، وكَذا وكَذا عُمرَةً تَتَطَوَّعُها وتُنفِقُ فيها مالَكَ وتَنصِبُ فيها بَدَنَكَ وتُفارِقُ فيها أهلَكَ ووَلَدَك‏. وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعْطِي مَنْ صَلَّى هَذِهِ الصَّلَاةَ فِي هَذَا الْيَوْمِ ، وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مُخْلِصاً، وَ عَمِلَ هَذَا الْعَمَلَ مُوقِناً مُصَدِّقاً عَشْرَ خِصَالٍ. مِنْهَا أَنْ يَقِيَهُ اللَّهُ مِيتَةَ السَّوْءِ وَ يُؤْمِنَهُ مِنَ الْمَكَارِهِ وَ الْفَقْرِ وَ لَا يُظْهِرَ عَلَيْهِ عَدُوّاً إِلَى أَنْ يَمُوتَ وَ يَقِيَهُ اللَّهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ فِي نَفْسِهِ وَ وُلْدِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ أَعْقَابٍ لَهُ وَ لَا يَجْعَلَ لِلشَّيْطَانِ وَ لَا لِأَوْلِيَائِهِ عَلَيْهِ وَ لَا عَلَى نَسْلِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ اَعقابٍ سَبِيلاً.

اى ابن سِنان! اين اعمال، بهتر است از فلان و فلان حج و فلان و فلان عمره كه به صورت داوطلبانه انجام دهى و اموال ات را براى آن هزينه كنى و بدنت را به زحمت و رنج بيندازى و از خانواده و فرزندانت جدا شوى. هر كس اين نماز را در اين روز بگذارد و اين دعا را با اخلاص بخواند و اين عمل را با يقين و صدق انجام دهد، خداوند متعال، ده خصلت به او مى‏بخشد كه از جمله آنهاست: خداوند، او را از مرگ بد، نگه مى‏دارد، و از بدى‏ها و فقر در امان مى‏دارد، و هيچ دشمنى را بر او چيره نمى‏كند تا بميرد، و او را از ديوانگى و بيمارىِ جُذام و پيسى در خودش و فرزندانش تا "چهار نسل"، حفظ مى‏كند، و راه نفوذ شيطان بر او و نسلش تا "چهار نسل" مى‏بندد.

نکته بسیار مهم در این حدیث، و در صورت انجام دقیق این اعمال و آداب روز عاشورا، تاکید امام صادق بر حفظ فرزندان تا چهار نسل، از مصیبت های دنیوی، مرگ بد و مصونیت از بیماری های خطرناک می باشد. که چنین امری، بندرت در طول سال تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با مطالعه و عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا چهار نسل، بیمه نمایند.

و اما متن دستورالعمل معنوی و عرفانی امام صادق برای شیعیان در روز عاشورا، چنین است:

دَخَلتُ عَلى‏ سَيِّدي أبي عَبدِ اللَّهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام في يَومِ عاشوراءَ، فَأَلفَيتُهُ كاسِفَ اللَّونِ ظاهِرَ الحُزنِ، ودُموعُهُ تَنحَدِرُ مِن عَينَيهِ كَاللُّؤلُؤِ المُتَساقِطِ. فَقُلتُ: يَابنَ رَسولِ اللَّهِ! مِمَّ بُكاؤُكَ لا أبكَى اللَّهُ عَينَيكَ؟ فَقالَ لي: أوَ في غَفلَةٍ أنتَ؟ أما عَلِمتَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ اصيبَ في مِثلِ هذَا اليَومِ؟ فَقُلتُ: يا سَيِّدي، فَما قَولُكَ في صَومِهِ؟

عبدالله بن سنان، از اصحاب امام صادق، چنین نقل می کند: روز عاشورا، بر سَرورم امام صادق عليه السلام وارد شدم. ديدم رنگ‏پريده و اندوهگين است و اشك از چشمانش، همانند لؤلؤ، جارى است. گفتم: اى پسر پيامبر خدا! چرا گريه مى‏كنى- خداوند، چشمانت را گريان نكند؟ به من فرمود: «آيا غافلى؟ آيا نمى‏دانى كه در چنين روزى، حسين بن على عليه السلام كشته شد؟». چرا سرورم؛ می دانم و برای همین آمده ام که در این باره (آداب روز عاشورا)، از شما سوال کنم و درباره آن از علم شما، استفاده کنم. گفتم: سَرورم! نظر شما درباره روزه روز عاشورا چيست؟

 
گرسنگی و تشنگی بدون نیت روزه در عاشورا 

آنگاه امام صادق به مساله مهمی اشاره می فرمایند و آن حکم فقهی روزه روز عاشورا می باشد:

فَقالَ لي: صُمهُ مِن غَيرِ تَبييتٍ، وأفطِرهُ مِن غَيرِ تَشميتٍ، ولا تَجعَلهُ يَومَ صَومٍ كَمَلًا، وَليَكُن إفطارُكَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ بِساعَةٍ عَلى‏ شَربَةٍ مِن ماءٍ؛ فَإِنَّهُ في مِثلِ ذلِكَ الوَقتِ مِن ذلِكَ اليَومِ تَجَلَّتِ الهَيجاءُ عَن آلِ رَسولِ اللَّهِ وَانكَشَفَتِ المَلحَمَةُ عَنهُم، وفِي الأَرضِ مِنهُم ثَلاثونَ صَريعاً في مَواليهِم، يَعِزُّ عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مَصرَعُهُم، ولَو كانَ في الدُّنيا يَومَئِذٍ حَيّاً لَكانَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ هُوَ المُعَزّى‏ بِهِم.

امام صادق فرمودند: روزه بگير امّا بدون تصميم و نیت روزه (گرسنه و تشنه باش)، و افطار كن، امّا نه با سرخوشى (و غذاهای لذیذ) و روزه عاشورا را كامل نكن و افطار را، ساعتى پس از نماز عصر روز عاشورا، و با جرعه‏اى آب انجام بده. چرا كه در چنين ساعتى (عصر عاشورا)، جنگ با خاندان پيامبر خدا، فرو نشست و آن واقعه بزرگ، متوقّف شد، در حالى كه سى كشته از آنان در جمع يارانشان بر زمين افتاده بود، كه كشته ها براى پيامبر، گران بود و اگر پيامبر صلى الله عليه و آله زنده بود، ايشان- كه درودهاى خدا بر او باد- خود، صاحب‏ عزا بود.

لازم به ذکر است، استحباب و سنت بودن روزه عاشورا و جشن و شادی، همواره مورد توجه وهابیت و آل سعود، بوده است و بر آن تأکيد مي‌شود. از طرفي اين روز در نزد شيعيان روز حزن و اندوه و شهادت امام حسین، می باشد. شیعه، روزه عاشورا را نه تنها، سنت و مستحب نمي‌دانند بلکه آن را بدعت و مکروه مي‌شمارد. شادی و روزه در عاشورای ماه محرم، نه تنها سنت پیامبر، نيست بلکه بدعتي است که از سوي افراد همسو با سياست‌هاي بنی امیه در عصر معاصر و توسط حکومت آل سعود در عربستان و وهابیون به عنوان ادامه دهنده راه بنی امیه و برای تفرقه افکنی بین امت اسلام، ترويج میشود.

بعد از بررسی دقیق علمی و تاریخی، درخواهیت یافت که: روزه روز عاشورا، بدعت بوده و شایسته است بلکه واجب است به احترام اسارت و تشنگی خاندان پیامبر، بدون اینکه نیت روزه شود، از صبح تا عصر عاشورا، از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه همچون جماع و ...، پرهیز شود و در عصر عاشورا و نزدیک غروب، مقداری وعده غذایی ساده تناول شود تا صدق روزه، بر روز عاشورا، نشود. زیرا مخالفین اهل بیت، و دوستداران بنی امیه، روز عاشورا را به شکرانه قتل امام حسین و اسارت اهل بیت پیامبر، روزه گرفتند.

و روایاتی که گویای ثواب داشتن روزه عاشورا هستند از باب "تقیه" صادر شده‌اند و شاهد محکم بر این مساله، روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است. زیرا وقتى از ایشان درباره روزه روز عاشورا پرسیده شد، فرمودند:

صُمهُ مِن غَیرِ تَبییتٍ وأفطِرهُ مِن غَیرِ تَشمیتٍ و لا تَجعَلهُ یَومَ صَومٍ كَمَلًا وَلیَكُن إفطارُكَ بَعدَ صَلاةِ العَصرِ بِسَاعَةٍ عَلى شَربَةٍ مِن ماءٍ.[8]

در آن روز، روزه بگیر؛ امّا بدون تصمیم شبانه (یعنى بى آن كه شب، قصد روزه ‏كنى) و بخور؛ امّا نه به قصد شادى (یعنی افطار كن؛ امّا نه براى شماتت و خوش‏حالى؛ بلكه به منظور مخالفت با كسانى كه به قصد تبرّك، روزه مى‏گیرند) و روزه آن را كامل نكن و خوردنت هم ساعتى پس از نماز عصر با نوشیدن جرعه‌‏اى آب باشد.

از مهمانی و اطعام در روز عاشورا، نیز پرهیز شود

همچنین، طبق حدیث فوق و سیره ائمه که فرموده اند، بدون نیت روزه گرفتن، در روز عاشورا، گرسنه و تشنه باشید، و تا عصر عاشورا، چیزی میل نکنید، و به شربه من الماء (و به جرعه آبی، اکتفا کنید)؛ شایسته است از نذری و دعوت و خوردن غذاهای لذیذ و چرب و شیرین، خودداری شود، امری که متاسفانه در سال های اخیر، به خاطر ناآگاهی مردم به این مساله و دستور اهل بیت در حال فراموشی است؛ به خاطر حساسیت و عظمت روز عاشورا، اهل بیت حتی به کوچکترین مسائل، نیز اهمیت داده اند، لکن متاسفانه، توجه چندانی نمی شود.

همانطور که امام صادق، تصریح فرمودند، شیعیان، در روز عاشورا، بهتر است به "شربه من الماء"، اکتفا کنند اما بدون اینکه نیت روزه داشته باشند، به احترام شهادت امام حسین در عاشورا، گرسنه و تشنه باشند و ضمن حضور در مراسم های روضه روز عاشورا، به احترام تشنگی امام حسین، از پذیرش طعام و غذاهای لذیذ، صرفنظر کنند و به روزهای دیگر، موکول کنند که ایام سال، بسی گسترده است.

روز عاشورا، روز تاریکی امت اسلام 

آنگاه، امام صادق عليه السلام گريست تا اين كه محاسنش با اشك‏ هايش خيس شد. سپس به بیان خلقت نور و تاریکی پرداختند و عاشورا را روز تاریکی امت اسلام، معرفی می نمایند:

وبَكى‏ أبو عَبدِ اللَّهِ عليه السلام حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ بِدُموعِهِ، ثُمَّ قالَ: إنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكرُهُ لَمّا خَلَقَ النّورَ خَلَقَهُ يَومَ الجُمُعَةِ في تَقديرِهِ في أوَّلِ يَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ، وخَلَقَ الظُّلمَةَ في يَومِ الأَربِعاءِ، يَومُ عاشوراءَ في مِثلِ ذلِكَ، يَعني يَومَ العاشِرِ مِن شَهرِ المُحَرَّمِ في تَقديرِهِ، وجَعَلَ لِكُلٍّ مِنهُما شِرعَةً ومِنهاجاً.

خداوند عز و جل هنگامى كه نور را آفريد، آن را در روز جمعه آفريد كه آغاز ماه رمضان بود و تاريكى را در روز چهارشنبه آفريد، كه روز عاشورا را هم در چنين روزى آفريد كه در تقدير او، روز دهم ماه محرّم بود، و براى هر يك از نور و تاريكى، راه و روشى قرار داد.

تسلب و حالت ماتم زدگان 

آنگاه امام صادق، نحوه و کیفیت پوشش و لباس ماتم زدگان در روز عاشورا را بیان می کنند:

يا عَبدَ اللَّهِ بنَ سِنانٍ، إنَّ أفضَلَ ما تَأتي بِهِ في هذَا اليَومِ أن تَعمِدَ إلى‏ ثِيابٍ طاهِرَةٍ فَتَلبَسَها وتَتَسَلَّبَ، قُلتُ: ومَا التَّسَلُّبُ؟ قالَ: تُحَلِّلُ أزرارَكَ، وتَكشِفُ عَن ذِراعَيكَ كَهَيئَةِ أصحابِ المَصائِبِ.

اى عبد اللَّه بن سِنان! بهترين كارى كه در اين روز انجام مى‏دهى، اين است كه جامه و لباس تميز بپوشى و تسلُّب كُنى. گفتم: تسلُّب، يعنى چه؟ فرمود: دكمه‏هايت لباس را باز كنى و آستين‏هايت را بالا بزنى و خود را به شكل ماتم‏زدگان درآورى.

البته مطابق عرف هر زمان، حالت ماتم زدگان ممکن است، تفاوتی داشته باشد؛ البته واژه «تسلُّب»، در لغت، به معناى: «پوشيدن لباس سياه عزادارى» نيز به كار مى‏رفته است.[9]

نماز مستحبی روز عاشورا قبل از اذان ظهر 

سپس امام صادق، به نماز مخصوص روز عاشورا، یک ساعت مانده به اذان ظهر عاشورا، و کیفیت آن، اشاره می کنند:

ثُمَّ تَخرُجُ إلى‏ أرضٍ مُقفِرَةٍ أو مَكانٍ لا يَراكَ بِهِ أحَدٌ، أو تَعمِدُ إلى‏ مَنزِلٍ لَكَ خالٍ، أو في خَلوَةٍ مُنذُ حينِ يَرتَفِعُ النَّهارُ، فَتُصَلّي أربَعَ رَكَعاتٍ تُحسِنُ رُكوعَها وسُجودَها وخُشوعَها، وتُسَلِّمُ بَينَ كُلِّ رَكعَتَينِ، تَقرَأُ فِي الاولى‏ سورَةَ الحَمدِ و «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ»، وفِي الثّانِيَةِ: الحَمدَ و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، ثُمَّ تُصَلّي رَكعَتَينِ اخرَيَينِ، تَقرَأُ فِي الاولى‏: الحَمدَ وسورَةَ الأَحزابِ، وفِي الثّانِيَةِ: الحَمدَ و «إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ»، أو ما تَيَسَّرَ مِنَ القُرآنِ.


بعد به بيابان كويرى، يا جايى كه كسى تو را نبيند، يا به خانه‏اى كه خالى باشد يا جايى خلوت مى‏روى، در زمانى كه روز، بالا آمده باشد (نزدیک ظهر عاشورا). آن گاه، چهار ركعت نماز با ركوع و سجده‏ کامل، و با خشوع، مى‏خوانى و در هر دو ركعت، سلام مى‏دهى (دو نماز دو رکعتی). در ركعت اوّل، سوره حمد و سوره کافرون «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ»و در ركعت دوم، سوره حمد و سوره توحید «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را مى‏خوانى. (سپس سلام می دهید و بعد) دو ركعتِ دوم را به جا مى‏آورى و در آن، در ركعت اوّل، سوره حمد و سوره احزاب و در ركعت دوم، سوره حمد و سوره منافقون«إِذَا جَآءَكَ الْمُنفِقُونَ» و يا هر سوره قرآن که میخواهی بخوان.

 توجه به مرقد امام حسین در کربلا

آنگاه امام صادق، دستور لعن قاتلان امام حسین را تاکید می فرمایند:

ثُمَّ تُسَلِّمُ وتُحَوِّلُ وَجهَكَ نَحوَ قَبرِ الحُسَينِ عليه السلام ومَضجَعِهِ، فَتُمَثِّلُ لِنَفسِكَ مَصرَعَهُ ومَن كانَ مَعَهُ مِن وُلدِهِ وأهلِهِ، وتُسَلِّمُ وتُصَلّي عَلَيهِ، وتَلعَنُ قاتِليهِ وتَبرَأُ مِن أفعالِهِم.

آن گاه، سلام مى‏دهى و (می ایستید) صورت خویش را به سمت قبر حسين عليه السلام و مرقد ایشان در کربلا بر مى‏گردانى و جايگاه به زمين افتادن امام حسین را در نظرت مجسّم مى‏كنى و بر ايشان و هر كه از فرزندان و خانواده، با ايشان بوده، سلام و درود مى‏فرستى و از كارهايشان، بيزارى مى‏جويى و قاتلان ايشان را لعن مى‏كنى. (مثلا فراز پایانی زیارت عاشورا را قرائت می کنید: السَّلاَمُ عَلَیكَ یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَی الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَیكَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِكُمْ السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَوْلاَدِ الْحُسَینِ وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ اَللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ الْعَنِ الثَّانِی وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ اللَّهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ ...). در کتاب الإقبال، اضافه ای دارد و آن اینکه: به تعداد هزار بار، قاتل امام حسین را لعن مى‏كنى؛ مثلا هزار بار می گویی: لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین.

يَرفَعُ اللَّهُ عز و جل لَكَ بِذلِكَ فِي الجَنَّةِ مِنَ الدَّرَجاتِ، ويَحُطُّ عَنكَ مِنَ السَّيِّئاتِ. ثُمَّ تَسعى‏ مِنَ المَوضِعِ الَّذي أنتَ فيهِ- إن كانَ صَحراءَ أو فَضاءً أو أيَّ شَي‏ءٍ كانَ- خُطُواتٍ، تَقولُ في ذلِكَ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»، رِضىً بِقَضاءِ اللَّهِ وتَسليماً لِأَمرِهِ، وَليَكُن عَلَيكَ في ذلِكَ الكَآبَةُ وَالحُزنُ، وأكثِر مِن ذِكرِ اللَّهِ سُبحانَهُ وَالاستِرجاعِ في ذلِكَ اليَومِ.

خداوند، با اين دستورالعمل، درجات تو را در بهشت بالا مى‏برد و گناهانت را مى‏ريزد. آن گاه تلاش مى‏كنى در آن جايى كه هستى (در بيابان يا فضاى باز يا هر جايى كه هست)، چند قدم اما در کتاب الاقبال، نیز اضافه ای دارد و آن اینکه: هفت بار، چند قدمی جلو برو و برگرد و در هربار، هفت مرتبه بگو: ...، به سمت جلو برو و مى‏گويى: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ رضىً بقضاء اللَّه و تسليماً لأمره؛ در اين حال، بايد حالت غم و اندوه داشته باشى. و خداى سبحان را بسيار ياد كرده، و استرجاع كن (إنّا للَّه و إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ را فراوان بگو).

 

دعای بعد از نماز ظهر عاشورا 

و آنگاه، امام صادق دعای بعد از نماز را به ابن سنان و شیعیان، تعلیم می دهد و هنگامى كه از قدم زدن فارغ شدى، سپس برگرد و در همان جايى كه نماز خواندى، قرار بگیر و بِايست و بگو:

اللَّهُمَّ عَذِّبِ الفَجَرَةَ الَّذينَ شاقّوا رَسولَكَ وحارَبوا أولِياءَكَ، وعَبَدوا غَيرَكَ وَاستَحَلّوا مَحارِمَكَ، وَالعَنِ القادَةَ وَالأَتباعَ ومَن كانَ مِنهُم فَخَبَّ وأوضَعَ مَعَهُم أو رَضِيَ بِفِعلِهِم لَعناً كَثيراً. اللَّهُمَّ وعَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَل صَلَواتِكَ عَلَيهِ وعَلَيهِم، وَاستَنقِذهُم مِن أيدِي المُنافِقينَ المُضِلّينَ وَالكَفَرَةِ الجاحِدينَ، وَافتَح لَهُم فَتحاً يَسيراً، وأتِح لَهُم رَوحاً وفَرَجاً قَريباً، وَاجعَل لَهُم مِن لَدُنكَ عَلى‏ عَدُوِّكَ وعَدُوِّهِم سُلطاناً نَصيراً.

در کتاب الاقبال، اضافه ای دارد و آن اینکه: هفتاد مرتبه{ بگو: خداوندا! فاجرانى را كه با پيامبرت دشمنى كردند و با دوستانت جنگيدند و جز تو را پرستيدند و حرام‏هاى تو را حلال شمردند، كيفر كن و فرماندهان و پيروانشان و هر كس را كه از آنهاست و اسبى تازانْد و در ميان جمعيّتِ آنها بود و يا به كارشان راضى بود، فراوان لعنت كن. خداوندا! در گشايش كار خاندان محمّد شتاب كن و درودهايت را بر او و بر آنان نثار كن، و آنها را از دست منافقانِ گم‏راه و كافران منكِر، نجات بده و برايشان پيروزىِ آسان نصيب كن و برايشان رحمت و گشايشِ نزديك فراهم كن و برايشان از جانب خودت، بر دشمنت و دشمن آنان، تسلّطى پيروزمندانه قرار ده.

آن گاه دستانت را بلند كن و به حالت قنوت، بگير آن گاه دستانت را بلند كن و به حالت قنوت، بگير و در حالى كه به دشمنان خاندان محمّد، را نیت می کنی و اشاره مى‏كنى، و در این حالت این دعا را نیز بخوان:

اللَّهُمَّ، إنَّ كَثيراً مِنَ الامَّةِ ناصَبَتِ المُستَحفَظينَ مِنَ الأَئِمَّةِ، وكَفَرَت بِالكَلِمَةِ وعَكَفَت عَلَى القادَةِ الظَّلَمَةِ، وهَجَرَتِ الكِتابَ وَالسُّنَّةَ، وعَدَلَت عَنِ الحَبلَينِ الَّذَينِ أمَرتَ بِطاعَتِهِما وَالتَّمَسُّكِ بِهِما، فَأَماتَتِ الحَقَّ وجارَت عَنِ القَصدِ، ومالَأَتِ الأَحزابَ وحَرَّفَتِ الكِتابَ، وكَفَرَت بِالحَقِّ لَمّا جاءَها، وتَمَسَّكَت بِالباطِلِ لَمَّا اعتَرَضَها، وضَيَّعَت حَقَّكَ وأضَلَّت خَلقَكَ، وقَتَلَت أولادَ نَبِيِّكَ وخِيَرَةَ عِبادِكَ وحَمَلَةَ عِلمِكَ ووَرَثَةَ حِكمَتِكَ ووَحيِكَ. اللَّهُمَّ، فَزَلزِل أقدامَ أعدائِكَ وأعداءِ رَسولِكَ وأهلِ بَيتِ رَسولِكَ، اللَّهُمَّ، وأخرِب دِيارَهُم وَافلُل سِلاحَهُم، وخالِف بَينَ كَلِمَتِهِم وفُتَّ في أعضادِهِم، وأوهِن كَيدَهُم وَاضرِبهُم بِسَيفِكَ القاطِعِ، وَارمِهِم بِحَجَرِكَ الدّامِغِ، وطُمَّهُم بِالبَلاءِ طَمّاً، وقُمَّهُم بِالعَذابِ قَمّاً، وعَذِّبهُم عَذاباً نُكراً، وخُذهُم بِالسِّنينَ وَالمَثُلاتِ الَّتي أهلَكتَ بِها أعداءَكَ، إنَّكَ ذو نَقِمَةٍ مِنَ المُجرِمينَ، اللَّهُمَّ، إنَّ سُنَّتَكَ ضائِعَةٌ، وأحكامَكَ مُعَطَّلَةٌ، وعِترَةَ نَبِيِّكَ فِي الأَرضِ هائِمَةٌ. اللَّهُمَّ، فَأَعِنِ الحَقَّ وأهلَهُ وَاقمَعِ الباطِلَ وأهلَهُ، ومُنَّ عَلَينا بِالنَّجاةِ وَاهدِنا إلَى الإِيمانِ، وعَجِّل فَرَجَنا وَانظِمهُ بِفَرَجِ أولِيائِكَ، وَاجعَلهُم لَنا وُدّاً وَاجعَلنا لَهُم وَفداً، اللَّهُمَّ، وأهلِك مَن جَعَلَ يَومَ قَتلِ ابنِ نَبِيِّكَ وخِيَرَتِكَ عيداً، وَاستَهَلَّ بِهِ فَرَحاً ومَرَحاً، وخُذ آخِرَهُم كَما أخَذتَ أوَّلَهُم، وأضعِفِ اللَّهُمَّ العَذابَ وَالتَّنكيلَ عَلى‏ ظالِمِي أهلِ بَيتِ نَبِيِّكَ، وأهلِك أشياعَهُم وقادَتَهُم، وأبِر حُماتَهُم وجَماعَتَهُم. اللَّهُمَّ، وضاعِف صَلَواتِكَ ورَحمَتَكَ وبَرَكاتِكَ عَلى‏ عِترَةِ نَبِيِّكَ، العِترَةِ الضّائِعَةِ الخائِفَةِ المُستَذَلَّةِ، بَقِيَّةِ الشَّجَرَةِ الطَّيِّبَةِ الزّاكِيَةِ المُبارَكَةِ، وأعلِ اللَّهُمَّ كَلِمَتَهُم، وأفلِج حُجَّتَهُم، وَاكشِفِ البَلاءَ وَاللَّأواءَ وحَنادِسَ الأَباطيلِ وَالعَمى‏ عَنهُم، وثَبِّت قُلوبَ شيعَتِهِم وحِزبِكَ عَلى‏ طاعَتِهِم ووِلايَتِهِم ونُصرَتِهِم ومُوالاتِهِم، وأعِنهُم وَامنَحُهمُ الصَّبرَ عَلَى الأَذى‏ فيكَ، وَاجعَل لَهُم أيّاماً مَشهودَةً وأوقاتاً مَحمودَةً مَسعودَةً يوشِكُ فيها فَرَجُهُم، وتوجِبُ فيها تَمكينَهُم ونَصرَهُم، كَما ضَمِنتَ لِأَولِيائِكَ في كِتابِكَ المُنزَلِ؛ فَإِنَّكَ قُلتَ وقَولُكَ الحَقُّ: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً. اللَّهُمَّ فَاكشِف غُمَّتَهُم يا مَن لا يَملِكُ كَشفَ الضُّرِّ إلّاهُوَ، يا أحَدُ يا حَيُّ يا قَيّومُ، وأنَا يا إلهي عَبدُكَ الخائِفُ مِنكَ وَالرّاجِعُ إلَيكَ، السّائِلُ لَكَ المُقبِلُ عَلَيكَ، اللاجِئُ إلى‏ فِنائِكَ، العالِمُ بِأَنَّهُ لا مَلجَأَ مِنكَ إلّاإلَيكَ. اللَّهُمَّ فَتَقَبَّل دُعائي، وَاسمَع يا إلهي عَلانِيَتي ونَجوايَ، وَاجعَلني مِمَّن رَضيتَ عَمَلَهُ وقَبِلتَ نُسُكَهُ ونَجَّيتَهُ بِرَحمَتِكَ إنَّكَ أنتَ العَزيزُ الكَريمُ. اللَّهُمَّ وصَلِّ أوَّلًا وآخِراً عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وبارِك عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وارحَم مُحَمَّداً وآلَ مُحَمَّدٍ، بِأَكمَلِ وأفضَلِ ما صَلَّيتَ وبارَكتَ وتَرَحَّمتَ عَلى‏ أنبِيائِكَ ورُسُلِكَ ومَلائِكَتِكَ وحَمَلَةِ عَرشِكَ بِلا إلهَ إلّاأنتَ. اللَّهُمَّ ولا تُفَرِّق بَيني وبَينَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيهِ وعَلَيهِم، وَاجعَلني يا مَولايَ مِن شيعَةِ مُحَمَّدٍ وعَلِيٍّ وفاطِمَةَ وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ وذُرِّيَّتِهِمُ الطّاهِرَةِ المُنتَجَبَةِ، وهَب لِيَ التَّمَسُّكَ بِحَبلِهِم وَالرِّضى‏ بِسَبيلِهِم وَالأَخذِ بِطَريقَتِهِم، إنَّكَ جَوادٌ كَريمٌ.

خداوندا! بسيارى از امّت، با امامانى پاس داشته‏شده، دشمنى كردند و به كلمه [ى توحيد] كافر شدند و با پيشوايان ستمگر، همراهى كردند و از قرآن و سنّت، دورى گزيدند و از دو ريسمانى كه دستور داده شده بود از آنها اطاعت شود و به آنها چنگ زده شود، منحرف شدند و حق را كشتند و از راه ميانه [و مستقيم‏]، تجاوز كردند، و به احزاب، يارى رساندند و كتاب را تحريف كردند و حق را كه برايشان آمده بود، منكر شدند و وقتى باطل بر آنان عرضه شد، آن را گرفتند و حقّ تو را تباه نمودند و بندگانت را گم‏راه كردند و فرزندان پيامبرت را- كه بهترينِ بندگانت و حاملان علم تو و وارثان حكمت و وحى تو بودند- كشتند. خداوندا! گام‏هاى دشمنانت و دشمنان فرستاده‏ات و دشمنان خاندان پيامبرت را بلغزان و خانه‏هايشان را ويران كن و سلاحشان را كُند نما و يگانگى‏شان را در هم بريز و بازوانشان را بشكن و نيرنگشان را سست كن و با شمشير برنده‏ات، آنها را بزن و با سنگ شكننده‏ات، آنها را هدف قرار بده و از همه سو در بلا گرفتارشان كن و با عذابت، بيچاره‏شان نما و به عذابى ناشناخته گرفتارشان كن و به قحطى و عقوبت- كه با آن، دشمنانت را نابود كرده‏اى- مبتلايشان ساز، كه تو انتقامگير از مجرمانى. خداوندا! سنّت تو، تباه و احكام تو، تعطيل و نسل پيامبر تو، در زمين، سرگردان اند. خداوندا! حق و اهل آن را يارى ده و باطل و اهل آن را در هم بكوب و با نجات دادن ما، بر ما منّت نِه و ما را به ايمان، ره‏نمون ساز و در گشايش كار ما، شتاب كن و آن را به گشايش كار اوليايت سامان ده و آنها را دوست ما قرار ده و ما را وارد بر آنان ساز. خداوندا! هر كسى را كه روز كشته شدن پسر پيامبرت و برگزيده‏ات را عيد قرار داد و با آن، خوشى و سرحالى كرد، نابود كن و آخرينشان را بگير، همان گونه كه اوّلينشان را گرفتى، و عذاب و عقوبتت را دو برابر به هر ستم كننده بر اهل بيت پيامبرت، قرار بده و پيروان و پيشوايانشان را نابود ساز و حاميان و گروهشان را هلاك كن. خداوندا! درودها و رحمت‏ها و بركت‏هايت را بر نسل پيامبرت افزون كن؛ همان نسلى كه‏ حقّشان ضايع شد و ترسان و خوارشده و باقى‏مانده شجره پاك و خجسته‏اند. خداوندا! آرمان آنان را رفعت بخش و حجّتشان را آشكار كن و بلا و تنگى و تاريكى و بيهودگى‏ها و تيرگى را از آنان برطرف كن و دل‏هاى شيعيانشان و حزبت را بر طاعت آنان و دوستى و يارى و ولايتشان استوار ساز و آنان را كمك كن و شكيبايى در برابر آزارها را نصيبشان كن و برايشان روزگارى مشهود و وقت‏هاى پسنديده فرخنده قرار ده، كه گشايش امورشان در آن ايّام، نزديك شود و مايه مكنت و يارى‏شان گردد، همان گونه كه براى دوستانت در كتاب نازل‏شده‏ات تضمين كردى. تو گفتى- و گفته تو، عين حق است- كه: «خداوند به كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده‏اند، وعده داده است كه آنان را در زمين، جانشين [خويش‏] گرداند- همان گونه كه پيش از آنها را جانشين [خويش‏] كرد- و براى آنان دينش را كه برايشان رضايت داده، فراهم سازد و نگرانى‏شان را به امنيت بدل سازد، [و اين كه‏] مرا بپرستند و برايم هيچ انبازى قرار ندهند. خداوندا! غصّه‏شان را برطرف كن، اى كسى كه جز او هيچ كس، عهده‏دار برطرف كردن رنج نيست! اى يگانه، اى زنده و اى برپا دارنده! و من- اى معبودم- بنده ترسان تو ام، و بازگشت كننده به تو. از تو خواهانم، و به تو روى‏آورم، و به آستانه تو پناهنده‏ام، و مى‏دانم كه هيچ پناهگاهى از تو، جز خود تو نيست. خداوندا! دعايم را بپذير و- اى معبود من- آشكار و پنهانم را بشنو و مرا از كسانى قرار بده كه از كردارش راضى هستى و عبادت‏هايش را پذيرفته‏اى و به رحمت خودت نجاتش داده‏اى، كه تو ارجمند و بزرگوارى. خداوندا! در آغاز و پايان، بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و به محمّد و خاندان محمّد، بركت بده و بر محمّد و خاندان محمّد، رحم كن به كامل‏ترين و بهترين درودها و بركت‏ها و رحمتى كه بر پيامبرانت و فرستادگانت و فرشتگانت و حاملان عرشت فرستاده‏اى و عطا كرده‏اى، به حقّ اين كه معبودى جز تو نيست. خداوندا! ميان من و خاندان محمّد- كه صلوات تو بر او و آنان باد- جدايى مينداز. اى مولاى من! مرا شيعه محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام و نسل پاك و برگزيده‏شان قرار بده و تمسّك به ريسمان آنان و خشنودى از راه آنها و پيروى از سنّت آنان را به من عطا كن، كه تو بخشنده بزرگوارى.

آن گاه صورت ات را بر روى خاك بگذار و به سجده برو و این دعا را بخوان:

يا مَن يَحكُمُ ما يَشاءُ ويَفعَلُ ما يُريدُ، أنتَ حَكَمتَ فِي أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ فَلَكَ الحَمدُ مَحموداً مَشكوراً، فَعَجِّل يا مَولايَ فَرَجَهُم وفَرَجَنا بِهِم؛ فَإِنَّكَ ضَمِنتَ إعزازَهُم بَعدَ الذِّلَّةِ، وتَكثيرَهُم بَعدَ القِلَّةِ، وإظهارَهُم بَعدَ الخُمولِ، يا أصدَقَ الصّادِقينَ ويا أرحَمَ الرّاحِمينَ. فَأَسأَلُكَ يا إلهي وسَيِّدي مُتَضَرِّعاً إلَيكَ بِجودِكَ وكَرَمِكَ، بَسطَ أمَلي وَالتَّجاوُزَ عَنّي، وقَبولَ قَليلِ عَمَلي وكَثيرِهِ، وَالزِّيادَةَ في أيّامي وتَبليغي ذلِكَ المَشهَدَ، و أن تَجعَلَني مِمَّن يُدعى‏ فَيُجيبُ إلى‏ طاعَتِهِم ومُوالاتِهِم ونَصرِهِم، وتُرِيَني ذلِكَ قَريباً سَريعاً في عافِيَةٍ إنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَي‏ءٍ قَديرٌ.

آن گاه صورت را روى خاك بگذار و بگو: اى كسى كه هر چه را بخواهد، حكم مى‏كند و هر چه را اراده نمايد، انجام مى‏دهد. تو حكم كردى. پس ستايش، از آنِ توست. تويى ستوده و سپاس‏گزارى‏شده. اى مولاى من! در گشايش امورِ آنان و گشايش كار ما به دست آنان، شتاب كن، كه تو، ضامن عزّت آنان پس از خوارى، و افزايش آنان پس از اندكى، و آشكار شدنشان پس از پنهانى، هستى. اى راستگوترينِ راستگويان و اى مهربان‏ترينِ مهربانان! اى معبود و سَرورم! به بخشش و بزرگوارى‏ات، با تضرّع به درگاهت، از تو مى‏خواهم، برآوردن آرزويم را، و گذشتت را از من، و قبول اندك و زياد عملم را، و زياد شدن اين روزهايم را، و رسيدن به اين شهادتگاه را، و اين كه مرا از كسانى قرار دهى كه دعوت شدند و طاعت و دوستى و يارى آنان را اجابت كردند و اين كه آن را با آسايشى به همين زودى و با شتاب، به من نشان دهى، كه تو بر هر چيزى توانايى.

آن گاه سرت را به سمت آسمان، بلند كن و بگو:

أعوذُ بِكَ أن أكونَ مِنَ الَّذينَ لا يَرجونَ أيّامَكَ، فَأَعِذني يا إلهي بِرَحمَتِكَ مِن ذلِكَ.

به تو پناه مى‏برم از اين كه از كسانى باشم كه ايّام تو را آرزو نمى‏كنند. پس پناهم ده- اى معبودم- به رحمت خودت از اين.

بیمه عمر و فرزندان تا چهار نسل 

سپس امام صادق، به مطلب بسیار مهمی اشاره می فرمایند که اگر شیعیان در روز عاشورا این دستورالعمل را انجام دهند، خواص و فوائد آن، تا چهار نسل در زندگی انسان و فرزندانش پایدار خواهد ماند و بیمه خواهد شد:

فَإِنَّ هذا أفضَلُ يَابنَ سِنانٍ! مِن كَذا وكَذا حَجَّةً، وكَذا وكَذا عُمرَةً تَتَطَوَّعُها وتُنفِقُ فيها مالَكَ وتَنصِبُ فيها بَدَنَكَ وتُفارِقُ فيها أهلَكَ ووَلَدَك‏. وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُعْطِي مَنْ صَلَّى هَذِهِ الصَّلَاةَ فِي هَذَا الْيَوْمِ ، وَ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ مُخْلِصاً، وَ عَمِلَ هَذَا الْعَمَلَ مُوقِناً مُصَدِّقاً عَشْرَ خِصَالٍ. مِنْهَا أَنْ يَقِيَهُ اللَّهُ مِيتَةَ السَّوْءِ وَ يُؤْمِنَهُ مِنَ الْمَكَارِهِ وَ الْفَقْرِ وَ لَا يُظْهِرَ عَلَيْهِ عَدُوّاً إِلَى أَنْ يَمُوتَ وَ يَقِيَهُ اللَّهُ مِنَ الْجُنُونِ وَ الْجُذَامِ وَ الْبَرَصِ فِي نَفْسِهِ وَ وُلْدِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ أَعْقَابٍ لَهُ وَ لَا يَجْعَلَ لِلشَّيْطَانِ وَ لَا لِأَوْلِيَائِهِ عَلَيْهِ وَ لَا عَلَى نَسْلِهِ إِلَى أَرْبَعَةِ اَعقابٍ سَبِيلاً.

اى ابن سِنان! اين اعمال، بهتر است از فلان و فلان حج و فلان و فلان عمره كه به صورت داوطلبانه انجام دهى و اموال ات را براى آن هزينه كنى و بدنت را به زحمت و رنج بيندازى و از خانواده و فرزندانت جدا شوى. هر كس اين نماز را در اين روز بگذارد و اين دعا را با اخلاص بخواند و اين عمل را با يقين و صدق انجام دهد، خداوند متعال، ده خصلت به او مى‏بخشد كه از جمله آنهاست: خداوند، او را از مرگ بد، نگه مى‏دارد، و از بدى‏ها و فقر در امان مى‏دارد، و هيچ دشمنى را بر او چيره نمى‏كند تا بميرد، و او را از ديوانگى و بيمارىِ جُذام و پيسى در خودش و فرزندانش تا "چهار نسل"، حفظ مى‏كند، و راه نفوذ شيطان بر او و نسلش تا "چهار نسل" مى‏بندد.

نکته بسیار مهم در این حدیث، و در صورت انجام دقیق این اعمال و آداب روز عاشورا، تاکید امام صادق بر حفظ فرزندان تا "چهار نسل"، از مصیبت های دنیوی، مرگ بد و مصونیت از بیماری های خطرناک می باشد. که چنین امری، بندرت در طول سال تکرار خواهد شد و شایسته است، شیعیان به دستور امام صادق، با مطالعه و عمل به این حدیث در باب آداب روز عاشورا، خویش و فرزندان را تا "چهار نسل"، بیمه نمایند.


 
[1] . ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 326.

[2] . شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 772.

[3] . مجلسی، بحار الأنوار، ج 51، ص 28.

[4] . سوره اسراء، آیه 33.

[5] . محدث بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص559.

[6] . ر.ک: محمدی ری شهری، دانشنامه امام مهدی، ج 9، ص 202.

[7] . محمدی ری شهری، شهادت نامه امام حسين، ص 960- 970.

[8] . شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 782.

[9] . ابن اثیر، النهاية، ج 2، ص 387، ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص 473.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 نشریه «خط حزب الله» به مناسبت فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، در پنجاه و چهارمین شماره خود بخش هایی از بیانات رهبر انقلاب درباره روش امام حسین (ع) در مواجهه با طاغوت را منتشر کرده است.

در سخن هفته آخرین شماره «خط حزب الله» آمده است:

روش امام حسین(ع) در مواجهه با طاغوت


حرکت تاریخی امام حسین  درس قیام لِله و مبارزه در مقابل طاغوت است. چرا و چه زمانی باید در مقابل طاغوت قیام کرد؟ چگونه باید مبارزه کرد؟  امام حسین در مقابل انحراف بزرگی که اصل اسلام را در خطر قرار داده بود به‌پا خاست. هر یک از اجزای این حرکت حقّ او ،که برای همیشه تاریخ روشنگر است، یک درس و الگوست. یکی از مهمترینِ این درسها، نوع مواجهه حضرت سیدالشهداء با طاغوت بود.  «حرکت و قیام حسینی، یک قیام زباندار است... با دوستان خود، با دشمنان خود، با بی‌تفاوتها، با متعصبها، با همراهان، با متخلفین، با همه، امام حسین صحبت کرد و حرف زد و مطالب خودش را بیان کرد... اینها تشریح کننده‌ی حادثه عاشوراست. 20 /7 /63»

1. هنگامی‌که حضرت به کربلا رسیده بودند و عمربن‌سعد در روز سوم محرم ظاهراً وارد کربلا شد، یک مدت، چند روزی بین امام حسین و عُمرِسعد مدام گفتگو میشد. چند بار عُمرِسعد بلند شد، آمد در خیمه امام حسین، نشستند باهم صحبت کردند. در یکی از این صحبتها، خطاب به عُمرِسعد جمله حضرت، جملة طلبکارانه است. حالا اینجا، شما تصور وضع را بکنید. امام حسین کسی است که قیام کرده و حالا آمده در این بیابان، به حسبِ ظاهر گیر افتاده و محاصره شده. ظاهر قضیه این بود. حضرت با یک مشت زن و بچه، با پنجاه، شصت نفر، چهل، پنجاه نفر، آن روز شاید هنوز هفتاد نفر هم نبودند، با چهل، پنجاه نفر مرد، جوان، پیر، همه جوری در این بیابان مانده‌اند.اطرافشان هم، چندهزار مرد مسلحی که پول گرفته‌اند، آمده‌اند اینجا آدم بکشند؛ حیوانهای وحشی، همان «عَسَلانُ الفَلَواة» که خودِ حضرت در مکه فرمودند: «کَاَنّی بِاَوصالی یَتَقَطَّعُها عَسَلانُ الفَلَواة بَینَ‏ النَّواویسِ‏ وَ کَربَلا»، همان گرگهای درندة گرسنة صحرایی؛ شمشیرها دستشان، نیزه‌ها دستشان و دهانهای بازشان را منتظر طعمه‌های امیر عُبیدا... قرار داده‌اند.یک عده اینطوری امام حسین را محاصره کرده‌اند. خب، ظاهر قضیه این است که حسین‌بن‌علی اینجا گیر افتاده. در یک چنین وضعی، شما ببینید لحن یک آدم چگونه خواهد بود. حالا هم، فرمانده همان لشکری که علی‌الظاهر پیروز است، آمده داخل خیمه امام حسین. صحبتی که بین اینها خواهد گذشت چگونه است؟ قاعدتاً این صحبت این خواهد بود که او ملامت کند: آقا چرا آمدی؟ حضرت هم بگویند دیگر حالا شده، یک کاری بکنیم. میبینیم درست به‌عکس است.وقتی می‌آید داخل خیمه امام حسین، امام حسین سؤال میکنند یابن‌سعد! تو چرا حاضر نیستی که با ما حرکت کنی، قیام کنی؟ او میگوید که من بچه‌هایم در آنجایند و گیر می‌افتند. حضرت میگویند برو، پس نجنگ با ما، از فرمان عبیدا... سر باز بزن. میگوید نمیتوانم، میترسم، به من حمله میکنند، مالم را میگیرند.یعنی حضرت او را در موضع انفعال  قرار میدهند. به او اعتراض میکنند و او در صدد عذرخواهی از امام حسین برمی‌آید. یک‌چنین روحیه‌ی قوی و محکمی است. 8 /4 /61»

2. همچنین در منزل دوم یا سوم بود که آنجا حضرت یک سخنرانی کردند، در آن سخنرانی اینطوری گفتند: «ای مردم! پیغمبر خدا فرمود که هرکسی ببیند قدرتی، سلطانی در جامعه وجود دارد که حرام خدا را حلال کرده و حلال خدا را حرام کرده، عهد خدا را و پیمان الهی را شکسته، در میان بندگان خدا با ظلم و با جور و با دشمنی و با کینه ورزی حرکت میکند و عمل میکند؛ یعنی محبت مردم در دلش نیست، علاقه ای به مردم ندارد، مصالح مردم برایش مهم نیست، مصالح خودش برایش مهم است، هرکس این وضعیت را ببیند و علیه این وضعیت، به زبان یا عمل اقدامی نکند، «کانَ حَقیقاً عَلَی ا...ِ اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه» یعنی بر خدای متعال فرض است و حق است که این آدمِ بی تفاوت را هم ببرد همانجایی که آن جائر را می برد در قیامت، این را هم به عذاب او مبتلا بکند؛ برای خاطر این بی تفاوتیها در مقابل ستم و در مقابل فساد و در مقابل انحراف. کسانی که بی‌تفاوت هستند، درحقیقت نیروی خودشان را از دسترس پروردگار عالم، از دسترس قدرت الهی، از دسترس آن جریانی که باید آن جریان، حق را به کرسی بنشاند و احکام الهی را به اجرا در بیاورد، از دسترس یک چنین جریانی دور نگه داشتند؛ نیروی خودشان را احتکار کردند که این نیرو باید در راه خدا مصرف میشده و مصرف نشده. لذاست که در حکم همانها هستند، درحقیقت مؤید آنها هستند. 8 /4 /61»



تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و با آغاز "جنگ تحمیلی" تمامی قوای مسلح کشور برای دفاع از تمامیت ارضی به کار گرفته شدند و در ابتدای کار با همکاری جوانان "ارتش" و آموزش نیروهای متخصص هسته اولیه "سپاه پاسداران" تشکیل داده شد تا علاوه بر حفظ و حراصت از انقلاب به کمک ارتش بیاید تا از کشور دفاع کنند و پس از آن نیز این دو یگان مسلح ایران با همکاری هم و با آموزش نیروهای مردمی علاوه بر تامین نیروهای جبهه حق علیه باطل باعث شدند تا سومین عضو از خانواده قوای مسلح ایران با نام سازمان "بسیج مستضعفین" تشکیل شود که این را می‌توان نقطه شروع همکاری‌های قوای مسلح ایران دانست.

همین نقطه شروع کافی بود تا همکاری‌ها میان بازوهای قدرتمند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کم کم رو به جلو حرکت کند و جاده‌های پر فراز و نشیب اتفاقات و تهدیدات را طی نموده و به جایگاه امروزشان برسند؛ جایگاهی که باعث شده تا هیچ کشوری حتی نتواند و به خود اجازه ندهد فکر تجاوز به ایران را در ذهن بپرورد چه برسد بخواهد این کشور را تهدید کند البته این همکاری و جایگاه باعث شده تا به اذعان کشورهای قدرتمند جهان جمهوری اسلامی ایران به ابرقدرتی در منطقه غرب آسیا بدل شود که می‌تواند امنیت را در این منطقه به وجود آورد.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

**  "ارتشی" که امیری می‌‎کند

ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان رژیم پهلوی به طور کامل وابسته به کشورهای غربی بود و تمام تجهیزات خود را از آنها با صرف مبالغ زیادی خریداری می‌کرد؛ اما پس از پیروزی " انقلاب اسلامی " ارتش ایران که دچار دگرگونی و تحول شده بود توانست در زمان " جنگ تحمیلی " با غنیمت‌هایی که از جنگ گرفته بود و با روش " مهندسی معکوس " تجهیزات خود را بازسازی و یا از نو بسازد؛ این روش ادامه داشت تا اینکه نیروهای متخصص ارتش دست به کار عظیمی زدند و طراحی و ساخت انواع تجهیزات نظامی را در دستور کار خود قرار دادند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

نیروهای ایرانی در تمامی یگان‌های ارتش دست به کار شدند و ساخت تجهیزات را آغاز کردند و با سرعت به کار خود ادامه دادند تا جایگاه ایران را در بعد نظامی با بالاترین سطح ممکن برسانند. نیروهای متخصص در " نیروی‌زمینی " ارتش در حال حاضر 1 هزار و 658 دستگاه تانک؛ 1 هزار و315 دستگاه انواع خودروهای ترابری؛ 1 هزار و 320 قبضه سلاح خودکششی؛ 2 هزار و 78 قبضه انواع توپخانه و 1 هزار و 474 قبضه سیستم‌های چند موشکی را ساختند که از جمله آنها می‌توان به طراحی و ساخت تانک‌های پیشرفته " ذوالفقار "، " کرار "، " صمصام " و یا نفربر " شهرام "اشاره کرد.   

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

" نیروی‌هوایی " ارتش ایران نیز از زمان آغاز به کار خود تا کنون 479 فروند هواپیما به خدمت گرفته که 137 فروند آن جنگنده_رهگیر و 137 فروند هواپیمای بال ثابت و 203 فروند از آنها هواپیمای ترابری و 80 فروند جنگنده آموزشی را شامل می‌شود و این یگان 128 فروند از انواع بالگردها را در اختیار دارد که تعداد 12 فروند از آنها بالگردهای تهاجمی هستند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

این یگان بعد از پیروزی " انقلاب " با کارشکنی مستشاران خارجی که تا آن زمان به " نیروی‌هوایی " کمک می‌کردند مواجه شد؛ اما جوانان غیور ایران دست به کار شدند و در قدم اول به " اورهال " جنگنده‌ها پرداختند و در گام دوم که موجب شد تا تعجب دنیا برانگیخته شود کار طراحی و تولید جنگنده را در دستور کار قرار دادند و جنگنده‌های " صاعقه " را در دو مدل جنگنده تهاجمی و آموزشی و جنگنده " آذرخش " را برای جنگ هوایی طراحی کردند و اکنون هم به طراحی جنگنده‌های پیشرفته پرداختند که موجب شد تا جنگنده‌های " شفق " و " قاهر 313 " طراحی و در خط تولید قرار بگیرد.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

سومین یگان در ارتش ایران که بعد از " انقلاب اسلامی " و در زمان " جنگ تحمیلی " توانست از کشور دفاع کند و بعد از پایان جنگ نیز به سرعت در زمینه طراحی و تولید تجهیزات نظامی وارد عمل شود " نیروی‌دریایی " ارتش است که تاکنون این یگان توانسته 389 فروند از انواع ناوها، شناورهای تندرو و تجهیزات جدید دریایی را در اختیار بگیرد که 6 فروند از آنها ناوچه، 3 فروند ناوچه سبک، 33 فروند زیردریایی، 245 فروند شناور گشتی و 5 قبضه مین دریایی را شامل می‌شود.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

" نیروی‌دریایی " ارتش نیز مانند " نیروی‌زمینی " و " نیروی‌هوایی " در سالهای اخیر در زمینه طراحی و تولید تجهیزات نظامی روند چشم‌گیری را پیدا کرده و ساخت انواع ناوها را در دستور کار خود قرار داده و توانسته ناوچه‌هایی همچون " جماران " و " دماوند " را با دانش بومی خواهد تولید کند و طبق گفته فرماندهان " نیروی‌دریایی " این یگان قابلیت ساخت " ناوهواپیمابر " را نیز دارد و فقط منتظر دستور هستند تا ساخت آن را نیز آغاز کنند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

**  " سپاه پاسداران "؛ یکی از ابرقدرت‌های موشکی دنیا

" سپاه پاسداران " انقلاب اسلامی بعد از پیروزی " انقلاب اسلامی " در سال 1357 به فرمان " امام راحل (ره) " برای مقابله با گروهک‌های ضدانقلاب تشکیل شد و بعد از آن نیز با آغاز " جنگ تحمیلی " نیروهای خود را برای مقابله با دشمن متجاوز راهی جبهه‌ها کرد و در آن زمان با تشکیل یگان‌های زمینی و دریایی پیروزی های مهمی را در جنگ تحمیلی کسب کرد. 

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

این یگان در زمان جنگ با وجود تحریم‌های که کشورهای غربی علیه ایران و برای شکست " انقلاب " وضع کرده بودند با جوانان غیور خود دست به کار شد و با طراحی و تولید تجهیزات نظامی بخشی از نیازهای یگان‌های رزمی ایران را تامین کرد اما این پایان فعالیت‌های " سپاه " نبود؛ نیروهای متخصص آن برای دفع حملات موشکی رژیم بعث عراق واحد " هوافضا " را به فرماندهی " شهید حسن تهرانی مقدم " تشکیل داد و ساخت انواع موشک‌ها را در دستور کار خود قرار داد؛ این یگان کار خود را ادامه داد اما در سالهای اخیر نیروهای متخصص در واحد " هوافضای سپاه " توانستند با ساخت انواع موشک‌های " کوتاه برد "، " میان برد " و " دوربرد " علاوه بر بالا بردن توان رزمی ایران تعجب جهانیان را نیز برانگیزند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

واحد " هوافضای سپاه پاسداران " از زمان آغاز " جنگ تحمیلی " تاکنون علاوه بر به روزآوری موشک‌ها توانسته انواع موشک‌های با برد کوتاه، متوسط و بلند را ساخته و به تولید انبوه برساند که از نمونه‌های " کوتاه‎برد " آن می‌توان به موشک " شهاب 1 و 2 "، " فاتح 110 " و موشک‌های " زلزال " و از نمونه‌های " میان‌برد " آن می‌توان به " شهاب 3 "، " فجر 3 "، " قدر 110 " و " سجیل 1 و 2 " و "عماد"  اشاره کرد؛ در این مورد همچنین فرماندهان نظامی ایران بر افزایش توان موشکی کشور تاکید کرده‌اند و گفتنه‌اند که برنامه موشکی ایران صرفا " دفاعی " است و هیچکس و کشوری نمی‌تواند در این مسئله دخالت کند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

در زمان " جنگ تحمیلی " واحد " نیروی‌دریایی " سپاه نیز برای مقابله با حملات دریایی دشمن و کمک به نیروی‌دریایی ارتش تشکیل شد و در کنار واحد " هوافضا " به مقابله با دشمن پرداختند البته این پایان کار در نیروی‌دریایی سپاه نبود و این یگان بعد از جنگ نیز ساخت شناورهای تندرو گشتی را در دستور کار خود قرار داد که حاصل آن تولید شناورهای تندرو مانند شناور " عاشورا " و " ذوالفقار " شد و در کنار آنها نیز به تولید تجهیزات ضد کشتی پرداختند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

**  " بسیج " ارتشی مردمی

سازمان " بسیج مستضعفین " در سال 1358 با هدف تامین نیروی نظامی جبهه‌های جنگ تشکیل شد و اساس کارش بر این مبنا بود که نیروهای مردمی که می‌خواستند برای دفاع از ایران به جبهه‌ها بروند را جذب کند و آموزش نظامی بدهد که این کار را انجام داد و در سال 1359 نیز به صورت رسمی به عنوان پنجمین واحد از واحدهای " سپاه پاسداران " وارد میدان شد. بسیج در حال حاضر بیش از 20 میلیون نفر نیروی رزمی دارد که نیروهای خود را به صورت تخصصی آموزش داده تا در برابر حملات احتمالی به ایران وارد عمل شوند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

**  وحشت دشمنان از " ترکیب مقدس " ایران

آمارهایی که تاکنون موسسات غربی در مورد رتبه نیروهای مسلح ایران منتشر کرده‌اند فقط با در نظر گرفتن توانایی‌ها و تجهیزات " ارتش " بوده است اما این در حالی است که " سپاه پاسداران " و سازمان " بسیج مستضعفین " با در اختیار داشتن نیروهای متخصص و ادوات پیشرفته‌ای مانند انواع موشک‌ها ثابت کرده که توانایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بیشتر از این آمارهایی است که موسسات غربی ارائه می‌دهند.

این آمارها و به حساب نیاوردن توانمندی‌های " سپاه " و ارتش 20 میلیونی سازمان " بسیج مستضعفین " نشان از این مسئله دارد که جامعه جهانی از به هم پیوستن نیروها و توامندی‌های " ارتش " و " سپاه " و " بسیج " که امیر سپهبد شهید " صیاد شیرازی " آنها را به عنوان " ترکیب مقدس " نظام معرفی کرد در هراسند و متوجه شده‌اند که اگر مانع همکاری میان این 3 یگان نیروهای مسلح ایران نشوند ابرقدرتی در جهان ظهور خواهد کرد که در برابر خواسته‌های کشورهای مستکبر جهان خواهد ایستاد.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

در همین راستا فرماندهان " ارتش " و " سپاه " و " بسیج " بارها اعلام کردند که این نیروها مکمل یکدیگر هستند و در تمام زمینه‌ها به هم کمک می‌کنند که همین امر موجب شد تا توجه کشورهای غربی به این مسئله که مانع افزایش همکاری میان آنها شوند معطوف شود و با اقدامات خصمانه‌ای مانند به حساب نیاوردن توان " سپاه " و " بسیج " و یا کارهایی از این دست به دنبال تضعیف توان دفاعی ایران باشند که البته نیروهای مسلح ایران بدون توجه به این مسئله و با همکاری‌های مختلف در زمینه‌های مختلف مانند طراحی جنگنده و یا طراحی و تولید انواع موشک‌ها در حال ارتقای جایگاه ایران در جهان هستند.

بازوهای قدرتمند نظام ایران را بهتر بشناسیم + آمار و جزئیات

در حال حاضر همکاری‌های بسیار خوبی بین 3 راس مثلث دفاعی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و با وجود همه اقداماتی که کشورهای غربی برای جلوگیری از گسترش این همکاری‌ها انجام داده‌اند " ارتش " و " سپاه " و " بسیج " همکاری‌های خود را افزایش داده‌اند و باعث شدند جایگاه ایران فراتر از گزارشات موسسات نظامی غربی باشد؛ اکنون باید دید که موسساتی که در زمینه نظامی و رتبه‌بندی نیروهای مسلح جهان فعالیت می‌کنند آیا از این رفتارها و آمارهای دوگانه‌ای که از نیروهای مسلح ایران منتشر می‌کنند دست میکشند و جایگاه واقعی قوای نظامی ایران را اعلام می‌کنند و یا همچنان به دلیل ترس از قوای مسلح ایران به ارائه این گزارشات دوگانه خود ادامه می‌دهند.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

134921.jpg

محققان دانشگاه کمبریج دستگاه هوشمندی ساخته‌اند که با تقلید امواج صوتی محیط، از ورود صدای اضافی به اتاق خواب جلوگیری می‌کند.

 به نقل از نیو اطلس، مطالعات محققان نشان می‌دهد که انسان‌ها از نظر کیفیت خواب به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول برای داشتن خوابی آرام و مطلوب به محیط کاملا تاریک و ساکت نیازمند هستند، اما دسته دوم در محیط با صدای اضافی مثل موزیک، تلویزیون یا پنکه راحت‌تر به خواب می‌روند.
 
محققان برای افرادی که برای داشتن خواب مطلوب نیازمند محیطی ساکت و آرام هستند، یک گجت با دو بخش مجزا ساختند که با تقلید صداهای مزاحم خارج از خانه به نوعی مانند یک دیوار صوتی از ورود صدای اضافی به تختخواب جلوگیری می‌کند. 
 
دستگاه Nightingale از دو بخش مجزا ساخته شده که باید در دو طرف اتاق خواب و در مجاورت تختخواب نصب شود. هنگامی که صدای اضافی از خارج از محیط خانه به اتاق خواب وارد شود، دستگاه با تقلید صدای مشابه کمک می‌کند که صدا به بخش دیگر اتاق منتقل شده و درست مشابه یک پتو از ورود صداهای ناهنجار به منطقه آرامش کاربر جلوگیری می‌کند.
 
هر دو بخش این سیستم دارای دو بلندگو است و هنگامی که هر بخش به صورت مستقیم به برق متصل شود، دستگاه با تقلید 15 گونه صدای از پیش تعیین شده مطابق با صداهای رایج در شب مثل عبور خودرو، باران، باد و تصادف از ورود صدای اضافی به محیط آرامش کاربر جلوگیری می‌کند.  
 
کاربران می‌توانند برای کنترل دستگاه کمک خواب Nightingale از سیستم عامل iOS، اندروید، یا مرورگر اینترنت استفاده کنند.
 
قیمت مجموعه Nightingale با دو واحد تولید صدا و نرم‌افزار مربوطه 149 دلار است که تا ژانویه سال 2017 میلادی به بازار عرضه می‌شود.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

نانو الیاف

محققان دانشگاه صنعتی امیرکبیر با اجرای پروژه تحقیقاتی موفق به تولید نانو الیاف سیلیکا به روش الکتروریسی سل‌ ژل شده و برای نخستین بار به نانو نخ شیشه دست یافتند.

 الیاف شیشه یکی از محصولاتی است که در صنایع مختلف کاربردهای بسیاری پیدا کرده است. این ماده دارای ریشه معدنی چون سیلیس است و در صنایع خودروسازی، لوله سازی، تولید عایق‌های صنعتی و ساختمانی و تولید کامپوزیت‌ها (اختلاط مواد پلیمری و الیاف شیشه) از کاربرد وسیعی برخوردار است.

استفاده از الیاف شیشه به عنوان عایق حرارتی بسیار رواج دارد ضمن آنکه در بسیاری از محصولات پلاستیکی به عنوان عامل تقویت‌کننده استفاده می‌شود. مواد کامپوزیتی که تحت عنوان (GRP) و یا Glass- Reinforced Plastics شناخته می‌شوند، از موارد مصرفی معروف الیاف شیشه است.

بر این اساس محققان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در طرحی موفق به تولید نانو الیاف سیلیکا به روش الکتروریسی سل‌ژل شده و برای نخستین بار به نانو نخ شیشه دست یافتند. این دستاورد حاصل پروژه کارشناسی ارشد مهندس مهسا کنگازیان و به راهنمایی دکتر علی‌اکبر قره‌آغاجی و دکتر مجید منتظر است.

از میان نانو الیاف معدنی، نانو الیاف سیلیکا به دلیل واکنش‌پذیری زیاد و در دسترس بودن ترکیبات سیلیکونی در طبیعت، بیشتر مورد مطالعه قرار می‌گیرند. الکتروریسی نانو الیاف معدنی با استفاده از روش سل ژل انجام می‌شود. در این روش از یک آلکوکسید فلزی مانند تترا اتیل اورتو سیلیکات (TEOS)استفاده شد. به منظور تولید نانو نخ شیشه، عملیات الکتروریسی با استفاده از دو نازل رو به روی هم با بارهای مخالف، یک سیلندر خنثی در وسط و همچنین یک واحد تاب دهنده انجام شد.

قطر نانو الیاف سازنده نخ در این پژوهش ۱۳۶ نانومتر بوده است و قطر کم نانو الیاف و نسبت سطح به حجم بالا سبب بهبود خواص نانو نخ شیشه تولید شده نسبت به نخ معمولی شده است.

برخی از خواص و ویژگی‌های نانو نخ شیشه تولید شده که آن را نسبت به نخ معمولی متمایز می‌کند شامل مواردی چون عایق حرارتی مناسب، مدول و مقاومت بالا، مقاوم در برابر سایش، مقاومت خمشی بالا، مقاومت بالا در محیط‌های اسیدی و جلوگیری از گسترش ترک‌های پلاستیک می‌شود.

نانو نخ شیشه تولید شده به دلیل دارا بودن خواص مکانیکی عالی، به عنوان یک تقویت کننده ایده‌آل در صنعت کامپوزیت کاربرد دارد. همچنین نانو نخ شیشه به دلیل خاصیت عایق حرارتی مناسب برای تولید پارچه‌های ضدآتش، مصارف الکتریکی و بدنه هواپیما قابل استفاده است.



تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

حضرت عباس علیه السلام یگانه سرداری است که انسانیت در دلاوری ها، تبعیت وی از مقام ولایت و امامت و دیگر صفات برجسته اش برای او همانندی نمی شناسد.

او در نبرد نینوا اراده استوار و وصف ناپذیری را از خویش بروز داد و با قلبی مطمئن و آرام و عزمی استوار و پولادین، سپاه خصم دون صفت را در موجی از بیم و هراس فرو برد و آنان را در میدان رزم دچار هزیمت ساخت. حضرت عباس علیه السلام علاوه بر سلحشوری شگفت آور، نمونه کاملی از خصال و مکارم عالی را در نهاد نورانی خود به شکوفایی رسانده بود و اگر کربلا را منظومه ای منور تصور کنیم که خورشید پرتوافشان آن حضرت امام حسین علیه السلام است، او در این مجموعه چون ماه می درخشد.

سلحشوران عاشورا، فداکاران وارسته

در حماسة پرشور کربلا و قیام نینوا، ارجمندانی که به یاری حضرت امام حسین علیه السلام آمدند و به قلب سفاکان و شقاوت پیشگان هجوم بردند، هدف و کار خویش را در صیانت از ارزش های الهی و ارادت نسبت به خاندان طهارت به نیکی می شناختند و انسان هایی آگاه و با بصیرت و خودساخته بودند، چنانکه حضرت اباعبدالله فرمودند: من اصحابی باوفاتر و خاندانی نیکوتر و پیوندجوتر از اهل بیت خود نمی شناسم[1] و در سخنی دیگر می فرمایند: سوگند به خداوند آنها را آزمودم و محکم و باصلابتشان دیدم.[2]

امام آنان را این گونه تکریم فرموده اند: قوموا یا ایها الکرام الی الموت؛[3] ای بزرگواران و افراد بزرگ منش! برای استقبال از مرگ باعزت قیام کنید. و بعد از اقامه نماز ظهر عاشورا به حامیان صادق و مخلص خود این گونه نوید داد: ای انسان های گرامی و کریم! اینک در های بهشت برین به روی شما گشوده شده است.[4]

در واقع رزم آوران دشت طف، روح و روان و دل و ذهن خویش را به ایمان و تقوا و غیرت و حمیّت آراسته بودند و با چنین سابقه نورانی و درخشانی در رکاب امام و پیشوای خویش با جانفشانی، احقاق حق کردند و بساط رژیم تبهکار اموی را برچیدند. از این رو می توان آنان را مصداق این آیه شریفه دانست که: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُم یَحْزَنُونَ. أُوْلَئِکَ أَصحَابُ الجَنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا جَزَاء بِمَا کَانُوا یَعْمَلُون»[5]. اینان با ایمان به خدای خود حرکت کردند و پروردگار بر هدایتشان افزود و جنت را مکانشان گردانید و بدین گونه تاریخ بر صفحه ای سیمین و با خطی زرین، این حماسه شکوهمند را برای همة شاهدان آینده ثبت و ضبط کرد.[6]

آنان در حالی چنین حماسه ای را آفریدند که عده ای با ادعای خیرخواهی و مصلحت اندیشی، حضرت را از حضور در صحنه های کربلا منع و به آن وجود مقدس توصیه می کردند اصحاب و خاندانش را دراین سفر خوفناک با خود نبرد.[7]

از سوی دیگر، اسلام ناب محمدی دچار انواع بدعت ها و تحریف ها شده و حاکمانی ستمگر و فاسد با هدف ترویج سلطنت موروثی و قدرت قومی روی کار آمده بودند، به حدی که امام حسین علیه السلام از این وضع نگران شد و فرمود: «وَ عَلَی الإِسلَامِ السَّلَامُ إِذ قَد بُلِیَتِ الأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثلِ یَزِید؛[8] اینک باید فاتحة اسلام را خواند که مسلمانان به فرمانروایی مثل یزید دچار شده اند.

از فضایل حضرت ابوالفضل العباس(ع) چه می‌دانیم؟

سردار ستوده خصال

حضرت عباس علیه السلام یگانه سرداری است که انسانیت در دلاوری ها، تبعیت وی از مقام ولایت و امامت و دیگر صفات برجسته اش برای او همانندی نمی شناسد. او در نبرد نینوا اراده استوار و وصف ناپذیری را از خویش بروز داد و با قلبی مطمئن و آرام و عزمی استوار و پولادین، سپاه خصم دون صفت را در موجی از بیم و هراس فرو برد و آنان را در میدان رزم دچار هزیمت ساخت. او علاوه بر سلحشوری شگفت آور، نمونه کاملی از خصال و مکارم عالی را در نهاد نورانی خود به شکوفایی رسانده بود و اگر کربلا را منظومه ای منور تصور کنیم که خورشید پرتوافشان آن حضرت امام حسین علیه السلام است، او در این مجموعه چون ماه می درخشد.

شرافت نسبی

در میان فرزندان ائمه معصومین علیه السلام، امامزادگان و علویان، حسب و نسبی والاتر و فروزنده تر از نسب آن حضرت در شجره های خاندان های طالبیان وجود ندارد. عباس از بطن بنی هاشم و خاندان عترتی برخاسته است که از جلالت قدر و منزلتی فوق العاده برخوردارند. والد معظمش امیرمؤمنان علیه السلام، وصی رسول خدا، اولین ایمان آورنده به پروردگار در جهان اسلام و مصدق رسول او و همسر دخت نبی اکرم صلی الله علیه و آله است که جهان اسلام، مورخان و محدثان به اجماع او را بعد از خاتم رسولان الهی داناترین، فرزانه ترین و بافضیلت ترین فرد می دانند. عباس را همین افتخار بس که برخاسته از درخت ولایت و برادر دو سبط نبی اکرم صلی الله علیه و آله است.[9]

مادر گرامی او فاطمه دخت حزام بن خالد، معروف به ام البنین سلام الله علیها است. «حزام» از استوانه های شرافت در میان قبایل عرب به شمار می رفت و در سخاوت، مهمان نوازی، دلیری و رادمردی شهرت داشت. دختر او ام البنین بانویی بافضیلت، فداکار و شجاع بود و این لیاقت را به دست آورد تا بین سال های ۲۰ تا ۲۵ هجری به عقد و ازدواج حضرت علی علیه السلام درآید، ولی وقتی به خانه امیرمؤمنان علیه السلام آمد، مادر دومی برای فرزندان زهرای اطهر بود و آنان را بر اولاد خویش مقدم می داشت.

این بانو از آنچنان بصیرت و معرفتی برخوردار بود که وقتی خبر شهادت چهار فرزندش در مدینه به او رسید، به مسجد النبی آمد و به بشر بن جذام که گزارش شهیدان کربلا را ارائه می کرد گفت: از امام حسین علیه السلام برایم بگو. همه فرزندانم و آنچه در زیر آسمان کبود است فدای آن حضرت باد.[10]

طلوع تابناک ماه بنی هاشم

حضرت عباس علیه السلام در چهارم شعبان سال ۲۶ هجری در شهر مدینه دیده به جهان گشود. حضرت علی علیه السلام برای او نام عباس را برگزید که به معنای شیر بیشه است. نیز اگر آن را صیغه مبالغه عبس تلقی کنیم، عباس یعنی دَرهم گرفته و خشمگین، زیرا او در برابر ناروایی ها و کژی ها برافروخته می شد. به راستی که این نام بسیار بامسمّی بود، زیرا خداوند به عباس بن علی علیه السلام صولت و ابهت بسیار عطا کرد تا در کربلا به مصاف با خلافکاران و جرثومه های فساد برود. گویا حضرت علی علیه السلام از ورای پرده های غیب، سلحشوری فرزند را در عرصه پیکار دریافته بود و می دانست که او یکی از قهرمانان جهان اسلام خواهد شد، لذا او را عباس نامید زیرا وقتی خلافی می دید پرآژنگ می گردید و در مقابل نیکی ها چهره می گشود.[11]

به حضرت عباس علیه السلام کنیه هایی هم داده بودند. به او ابوالفضل علیه السلام می گفتند، زیرا ضمن آنکه از فضایلی آسمانی برخوردار بود، فرزندی به نام فضل نیز داشت.[12] علمدار کربلا را پسری است به نام قاسم، از این جهت به او کنیة ابوالقاسم هم داده بودند. چون قامتی بلند و سیمایی جذاب و درخشان داشت قمر بنی هاشم هم لقب گرفت.[13]

اسوه راستین ایثارگری

ابوالفضل علیه السلام بر اثر فداکاری و خلق شایسته در پیشگاه خداوند متعال مقامی والا و ارجمند دارد و توسل به چنین شخصیت شایسته ای موجب روا گردیدن حاجت ها و برطرف شدن گرفتاری هاست، از این رو عباس علیه السلام را باب الحوائج نیز نامیده اند.[14]

آن حضرت نه تنها به تمام امتیازات شهیدان نائل گردید، بلکه از برجستگان و سرافرازان شهداست. در روایاتی که از ائمه علیه السلام رسیده و نیز در متون زیارتی به این ویژگی آن حضرت اشاره شده است، به همین دلیل از او به عنوان شهید ممتاز و شهید سرافراز یاد می شود.[15]

آن وجود مبارک در تمام تلاش های خود از جمله عبادت و اخلاق و رفتار و موضع گیری ها مطیع امر خداوند بود و در جهت رضای حق گام برمی داشت. هم عبد خدا بود و هم صالح و خالص، بدین جهت امام صادق علیه السلام در زیارتی از او به عنوان عبد صالح یاد می کنند.[16]

منصب سقایی و آب رسانی به تشنگان از ارجمندترین و پسندیده ترین رفتارهای اسلامی است. در وقایع کربلا، دشمن با نهایت شقاوت و بی رحمی، امام و همراهان و خانواده اش را در محاصرة شدید آب قرار داد. از آن پس از کارهای مهم حضرت عباس علیه السلام آب رسانی به تشنه کامان کربلا بود. بدین جهت او را با عنوان ابوالقربه و سقای تشنگان می شناسند.

در منابع روایی و تاریخی بعد از گزارش آب رساندن او به خیمه گاه این روایت آمده است: و لذلک سمی العباس علیه السلام السقاء: از این روی عباس به عنوان سقا نامیده شد.[17]

به عباس قائدُ الجیش نیز می گویند، زیرا فرمانروا و سپهسالار لشکر امام حسین علیه السلام در سرزمین طف بود. اختصاص یافتن چنین منصبی به ابوالفضل از شجاعت، تدبیر، فراست، ایمان، ارادة راسخ، ایثارگری و قوت قلب او حکایت دارد.[18]

در برخی تعابیر از جمله در زیارت ناحیة مقدسه از ابوالفضل علیه السلام به عنوان حامی و محامی نام برده اند، زیرا او با تمام وجود به حمایت از امام عصر خود پرداخت و نیز در سفر کربلا از زنان و کودکان حمایت کرد.[19]

دفاع خالصة علمدار عاشورا

دفاع خالصانة حضرت ابوالفضل علیه السلام و جانبازی صادقانه اش در رکاب حضرت امام حسین علیه السلام و فدا کردن تمام هستی خود در راه حق و اعتلای ارزش های الهی، لقب دیگری را برای او به ارمغان آورد و آن فادی بود، زیرا فداکاری را به آخرین حد و مرز خود رساند.[20]

آن حضرت آنچه را که داشت در طبق اخلاص نهاد و به پیشگاه پروردگار تقدیم کرد. امان نامه های دشمن را زیر پا نهاد و استوار و ثابت قدم، مطیع امام حسین علیه السلام بود. با اینکه تشنگی بر او غلبه کرده بود، در کنار شریعة فرات حتی قطره ای آب ننوشید، زیرا برادرش تشنه بود و در این زمینه دیگران را برخود مقدم داشت. سه برادر را جلوتر از خود به میدان رزم فرستاد که هر سه شهید شدند. طبق برخی از روایات دو پسرش عبدالله و محمد نیز که نوجوان بودند در میدان نبرد به افتخار شهادت نایل شدند. قبل از شهادت، دو دست خود را در راه خدا تقدیم کرد و به راستی مصداق این آیة قرآن است: «وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ؛[21] این ویژگی ها موجب گردید که به عباس لقب مؤثر (ایثارگر) بدهند.[22]

در نبرد عاشورا پرچم حسینی دراختیار عباس علیه السلام بود. علمداری از موقعیت و اهمیت خاصی برخوردار بود و سرنگونی آن نشانه شکست قوا و موجب خرد شدن روحیه رزمندگان بود. او تا زمانی که دست در بدن داشت، پرچم امام حسین علیه السلام را برافراشته نگاه داشت، به همین دلیل حامل اللواء بود و حتی بنا بر برخی از روایات همچون عمویش جعفر طیار با کمک دو بازوی بریده اش، پرچم را به سینة خود چسباند و اقتدار مرکز فرماندهی قوا را با این کار حفظ کرد و موقعی که او بر اثر ضربتی آهنین از مرکب خویش بر زمین افتاد، پرچم نیز سقوط کرد.[23]

عباس را ظَهْرُ الولایه (پشت ولایت) نیز گفته اند، زیرا آن سردار نینوا در دفاع از حریم ولایت چون ستونی محکم و استوار ایستادگی و تا آخرین لحظات حیات از آرمان های حسینی پشتیبانی کرد، از این رو، وقتی حضرت ابوالفضل علیه السلام به شهادت رسید، امام حسین علیه السلام بر بالین او آمد و فرمود: «الانَ إِنکَسَرَ ظَهری وَقَلَّت حِیلَتی؛[24] اکنون کمرم شکست و از چاره اندیشی ام کاسته شد.

همچنین امام هادی علیه السلام در زیارت ناحیة مقدسه این تندیس فداکاری را «الواقی» یعنی نگهبان معرفی کرد. حراست او از کاروان کربلا به اندازه ای بود که خواب را از چشمان خصم ربوده و استراحت و امنیت را از آنان گرفته بود، ولی اهل بیت امام حسین علیه السلام در پرتو ارادة پولادین ابوالفضل علیه السلام آرامش داشتند. در روز عاشورا، این دلاور هاشمی سوار بر مرکب خویش در اطراف خیام حرم به هر سو نگاه می کرد و مراقب بود که امویان جلو نیایند.[25]

حضرت عباس علیه السلام برای عملی کردن مقاصد مقدس حضرت امام حسین علیه السلام از هیچ فداکاری و تلاشی دریغ نکرد. حضورش در تمام صحنه ها و وقایع خلاقانه و مؤثر بود و هرگونه اهمال، بی تفاوتی و بهانه جویی را آفتی بزرگ برای این منظور تلقی می کرد. از این جهت است که امام هادی علیه السلام لقب ساعی را به او می دهد و امام صادق علیه السلام خطاب به ایشان می فرماید: «اشهد أنکّ لم تهُنِ ولم تنکل: گواهی می دهم که تو در راه دین و دفاع از امام برحق از خود سستی نشان ندادی و توقف و درنگی نداشتی.»[26]

در زیارت نامه ای که مختص حضرت عباس علیه السلام است و معمولاً در اعیاد فطر و قربان خوانده می شود این عبارت مندرج است: «السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا العَبدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی: درود بر تو ای بندة صالح و صدیق و فداکار». لفظ صدیق در این بند از زیارت اشاره به مبالغه در صدق و صداقت است و به کار بردن چنین لقبی برای این حماسه ساز کربلا بیانگر نهایت خلوص، درستی فکر، راستی در روش و منش و در تمام ابعاد زندگی است. در واژة صدق، حقانیت، کمال و اخلاص نیز نهفته است.[27]

عباس بن علی علیه السلام به تمام معنا دلاوری وارسته بود. او دلبستگی خود را به دنیا و جلوه های آن از بین برده بود تا بتواند به امام حسین علیه السلام دل ببندد و تمام هستی خود را در پیشگاه او تقدیم کند.[28] ارتباط تنگاتنگ او با برادر بزرگوارش فراتر از روابط خویشاوندی بود. شیفتگی وی نسبت به امام حسین علیه السلام به گونه ای بود که خود را محو او کرده بود. به همین دلیل حضرت حجت«عج» در زیارت ناحیه، او را مواسی لقب داده است. این لفظ با مؤاسات از یک خانواده و به معنی بریدن و انقطاع است و شدت دلبستگی به چیزی یا کسی را می رساند که تمام تعلقات دیگر را در پای آن ذبح کرده است.[29]

در منابع تاریخی و روایی، حضرت علی علیه السلام به اسدالله الغالب معروف است. همچنین حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام شیر بیشه شجاعت در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. حضرت ابوالفضل علیه السلام هم چون شیری نیرومند حیله های روباهان و سبعیت گرگ های دشمن را خنثی می کرد و وقتی به صف جنایتکاران یورش می برد، چندین نفر را در یورش های حیدری خود به خاک ذلت می افکند. او از مشاهدة دشمن هراسی به دل راه نمی داد. این ویژگی باعث گردید تا عباس را ضیغم یا ضرغام بخوانند که به معنای شیر ژیان و چابک است.[30]

رشادتی شگفت و بی نظیر

علقمه نام نهری است که از رودخانة فرات منشعب می شود و چون ابن علقمی قمی وزیر معتصم عباسی آن را حفر کرد، آن را با این عنوان می خوانند. برخی گفته اند چون در اطراف آن گیاهانی به نام سدر می روید به نهر علقمه معروف شده است.

حضرت ابوالفضل علیه السلام در کنار این نهر خروشان، نهایت شجاعت و رشادت خود را بروز داد و آن فداکاری بزرگ، شگفت آور و فراموش نشدنی در تاریخ تشیع را به ثبت رساند. از این جهت او را بطل العلقمی یا دلاور علقمه نامیده اند.[31] محقق بزرگ شیخ عبدالواحد مظفر کتابی در سه مجلد در شأن و منزلت حضرت عباس علیه السلام به نگارش درآورد و آن را البطل العلقمی نامید که بالغ بر 1200 صفحه است.

آن دلیرمرد میدان کربلا در برآوردن حاجات افراد نیازمند و گرفتار صبر و درنگ را جایز نمی دانست و بسیار مصرّ بود تا تقاضای اشخاص هر چه زودتر برآورده شود، به همین دلیل منزل او مورد مراجعه حاجتمندان زیادی بود. بعد از شهادت آن حضرت نیز شیفتگان ایشان دست توسل به سویش دراز می کنند و از آن وجود مقدس قضای حوائج خود را خواستارند و اطمینان دارند اگر با نیتی پاک به روح مطهرش متوسل شوند، مشکل آنان مرتفع می شود، با توجه به این توضیحات، یکی از القاب آن شخصیت بزرگ مستعجل است.[32]

آن سلحشور نامدار علوی را ابوالشّاره هم نامیده اند و در توضیح آن می گویند این وجود بزرگوار علاوه بر خصال باطنی و سیرت پسندیده از زیبایی ظاهر و سیمای پر جاذبه ای برخوردار بوده است. برخی گفته اند این لفظ اشاره به این حقیقت دارد که اگر افرادی به نام حضرت ابوالفضل علیه السلام کاری را شروع کنند، ولی مسیری خلاف و پرآفت را طی کنند و در انجام نذر و شروطی که متعهد شده اند مسامحه بورزند، به مکافات و جزای بدعهدی خود گرفتار می شوند، زیرا ایشان از بدعهدی و ناپاکی خشمگین می شود. بسیار دیده شده افرادی که به میثاق خود با حضرت عباس علیه السلام عمل نکرده اند، اموراتشان به مراحل خطرناکی منتهی شده است. به همین دلیل افرادی که از وجود مبارکش تبرک می جویند باید با نیت پاک و پایبندی به تعهدات خود به آن روح مطهر روی آورند.[33]

در روز عاشورا حضرت ابوالفضل علیه السلام در حالی که با مشک آب عازم خیمه های اهل حرم بود، ناگهان دو دستش توسط اشرار اموی قطع شدند و به درجة شهادت نائل آمد. چنین افتخاری موجب گردید که به ابوالفضل علیه السلام لقب طیار نیز بدهند، عنوانی که قبلاً به عموی او حضرت جعفربن ابی طالب علیه السلام داده شده بود، زیرا در یکی از غزوات دو دستش از تن جدا شد و به شهادت رسید.[34]

اعراب به بالاترین ردة فرماندهی سپاه که حُسن تدبیر و دلیری از خود نشان می دهند، کبش الکتیبه می گویند. حضرت ابوالفضل علیه السلام نیز با رشادتی بی مانند و در منصب سپهسالاری نیروهای تحت امر خود را برای مصاف با خصم دون صفت سازماندهی کرد. او فرماندهی فداکار بود که در حمایت بی دریغ از لشکر امام حسین علیه السلام استواری نشان داد و چون صاعقه ای هولناک بر دشمنان و اهل باطل فرود آمد و این لقب به او اختصاص پیدا کرد.[35]

هر شخصیت بزرگی دربانی دارد که مردم به واسطة او با آن بزرگوار ارتباط برقرار می کنند، چنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در شأن علی علیه السلام فرمود: «أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَاب؛[36] من شهر علم هستم و علی علیه السلام در آن است. کسی که می خواهد به این شهر وارد شود باید از در وارد گردد.

حضرت عباس علیه السلام فرزند علی علیه السلام نیز در حیات و ممات دربان امام حسین علیه السلام بود و هرگز آن فروغ امامت وساطت عباس را رد نمی کرد و باب الحوائج بودن ابوالفضل ناظر بر این نکته است.[37]

از قول علامه طباطبایی گفته اند که استادم عارف بزرگ مرحوم آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی فرمود: در هنگام کشف بر من آشکار گردید که وجود مقدس اباعبدالله الحسین علیه السلام مظهر رحمت الهی است و باب آن حضرت، سقای کربلا، سرحلقة ارباب وفا، باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه السلام است. با توجه به این توضیحات به خوبی مشخص می شود که چرا عباس بن علی علیه السلام را باب الحسین علیه السلام نامیده اند.[38]

همچنین طبق نقل مورخان در یکی از روزهای جنگ صفین، عباس علیه السلام از پدر اذن گرفت تا به نبرد با دشمنان برود. پدر پذیرفت و فرزند نوجوان خود را با نقاب و به عنوان رزمنده ای ناشناس به میدان جنگ فرستاد. حضرت ابوالفضل علیه السلام در عرصه رزم حرکت های پرصلابتی از خود بروز داد به نحوی که مشاوران نظامی معاویه از جولان های این جوان سلحشور دچرا هراس شدند و نتوانستند در مورد فرستادن هماورد او به میدان تصمیم بگیرند. یکی از سرداران اموی فرزندانش را به عرصة رزم اعزام کرد تا حملات این نوجوان را دفع کنند، ولی تمام هفت فرزندش به دست این دلاور علوی به هلاکت رسیدند و خود نیز هنگامی که خواست به عباس علیه السلام حمله کند، با شمشیر آن سردار وارسته دو نیم شد. همگان از دلاوری و شجاعت عباس علیه السلام شگفت زده شدند. پس با فراخوانی پدر به قرارگاه پدر بازگشت. امیرمؤمنان به استقبالش رفت و نقاب از چهره اش کنار زد و جبین فرزند را غرقه بوسه ساخت و حاضران تازه متوجه شدند که او قمر بنی هاشم است.[39]

عباس علیه السلام در هیچ شرایطی خود را بر وجود امام حسین علیه السلام مقدم نمی دانست و اصولاً عظمت و صلابت عباس علیه السلام به برکت تابش نور مقدس سومین خورشید امامت بود. عباس علیه السلام در سفر کربلا از مدینه تا نینوا لحظه ای از امام حسین علیه السلام جدا نشد و دوشادوش امام در پیشاپیش کاروان حسینی حرکت کرد.

عبدالله بن ابی محل بن حزام، برادرزادة ام البنین سلام الله علیها نزد ابن زیاد به شفاعت برخاست و گفت عمه زاده هایم به نینوا آمده اند. اگر مصلحت می دانی برایشان امان نامه ای صادر کن. فرزند زیاد پذیرفت. عبدالله که به تصور خود خدمت مهمی به خویشاوندان خود کرده بود، از آن امان نامه استفاده کرد تا ایشان را از معرکه نبرد عاشورا و همراهی با امام حسین علیه السلام نجات دهد. غلام عبدالله آن امان نامه را به کربلا آورد و به پسران ام البنین سلام الله علیها نشان داد. حضرت عباس علیه السلام همصدا با برادران گفت: لعنت خداوند بر تو و امان نامه ات باد. به ما امان می دهید، ولی به فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله امان نمی دهید.[40]

مقام حضرت عباس علیه السلام در فرمایش ائمه هدی علیهم السلام

یکی از شواهدی که خصال و مقام حضرت ابوالفضل علیه السلام را به اثبات می رساند، فرمودة معصومین علیه السلام، آن وجودهای مقدسی که به ضمائر و اسرار بندگان واقف هستند، در بارة ایشان است.

بنا به فرمودة حضرت علی علیه السلام، حضرت عباس علیه السلام در پیشگاه خداوند مقام بسیار ارجمندی دارد. خداوند به جای دو دستش که در عاشورا فدا کرد، دو بال به او می دهد و او همچون جعفر طیار در فضای بهشت همراه فرشتگان پرواز می کند.[41]

چون حضرت علی علیه السلام در بستر شهادت قرار گرفت، عباس علیه السلام را فراخواند و او را به سینة خود چسباند و فرمود: «ولدی و سنقر عینی بک فی یوم القیامه؛[42] به زودی در روز قیامت و سرای جاوید دیدگانم به وجود تو روشن می شود.

حضرت امام حسین علیه السلام بارها و در مناسبت های گوناگون در شأن عباس علیه السلام گوهرافشانی فرموده است، از جمله در عصر عاشورا خطاب به عباس علیه السلام فرمود: یا عباس ارکب بنفسی یا اخی. جیتی تلقاهم فتقول لهم مالکم: ای عباس، برادرم، جانم فدایت باد. بر مرکب خود سوار شو و برو ببین آنان (دشمنان) را چه شده و چرا چنین می کنند؟[43]

در این عبارت، امام حسین علیه السلام با تعبیری عالی عواطف خود را نسبت به عباس علیه السلام ابراز می دارد و در واقع مقامش را می ستاید.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان

 نخل‌برداری ظهر عاشورا - زارچ یزد

نخل، یا همان سازه چوبی عظیمی که شهرهای کویری ایران برای برپایی مراسم عاشورا بلندش می‌کنند،‌ درواقع نمادی از تشییع پیکر مطهر امام حسین(ع) است. در ایام محرم نخل را با پارچه سراسر سیاهپوش می‌کنند. این نخل تزییناتی نظیر شمشیر، آینه، میوه، پولک‌های مختلف، منگوله‌های تزیینی و دستمال‌های ابریشمی رنگی دارد که در دو طرف نخل بسته می‌شود.

در دهه نخست محرم یا در دهه آخر صفر، نخل توسط مردم عزادار مانند کشتی به حرکت درمی‌آید و سه دور گرد میدان نخل می‌چرخد و آنگاه آرام‌آرام به درون آشیانه خود بازمی‌گردد.  مراسم نخل‌برداری در بسیاری از شهرهای استان یزد مختص روز عاشوراست و هر‌سال با سینه‌زنی،‌ روضه‌خوانی و پخش نذری همراه است.

همه گوشه شهر مجلس عزا، ذکر و یاد حماسه بزرگ عاشورا برقرار است و حسینیه‌ها، مساجد و منازل در یاد جانفشانی حماسه‌سازان سیاه‌پوش شده است. انبوه سوگواران گروه‌گروه و دسته‌دسته خود را به میدان مرکزی شهر یعنی حسینیه بزرگ می‌رسانند. همان جایی که ١٠ شب گذشته هزاران نفراز عزاداران در زیر خیمه عزای حسینی تا پاسی از نیمه شب به سوگواری و نوحه‌سرایی می‌پرداختند و به سخنان گویندگان در ذکر مصایب و مناقب اهل بیت علیهم‌السلام گوش  فرا می‌دادند، همه ساله یک سخنران ویژه از خارج استان به این محفل بزرگ و کم‌نظیر دعوت می‌شود.

لحظه‌به‌لحظه تعداد زن و مرد و پیر و جوان  فزونی می‌گیرد، همه از هر گوشه و کنار ایران به زادگاه و سرزمین ابا و اجدادی خود آمده‌اند تا در جوار فامیل، دوستان و بستگان در برپایی خیمه عزای ابا‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام سهمی جست‌وجو کنند، این‌جا هیچ‌کس تماشاگر نیست، حتی طفلان شیرخواره در نقش اول ظاهر می‌شوند، گویی این‌جا کربلاست، همه جا پر از غوغاست.
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان

در دو گوشه حسینیه، گنبدهای بزرگترین مساجد شهر خودنمایی می‌کند.  مسجد جامع و مسجد صاحب‌الزمان (عج) در زمره پررونق‌ترین مساجد شهر به حساب می‌آیند، انبوه نمازگزاران در روز و شب چشمان مؤمنین را نوازش می‌دهد و دل آنها را به وجد می‌آورد. عقربه‌های ساعت کندتر از همیشه درحرکتند، سایه و غبار غم بر سر، صورت، پا و شانه همه سنگینی می‌کند، همه صحنه حماسی و تراژدی بزرگ عاشورای ‌سال ٦٠ را در ذهن خود مرور می‌کنند، خورشید به وسط آسمان غمبار شهر نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.

ناگهان صدای اذان ظهر عاشورا در فضا طنین‌انداز می‌شود و همه به یاد می‌آورند که حسین علیه‌السلام در صحرای تفتیده کربلا و در زیر باران تیر دشمنان به نماز ایستاده است، به بزرگی و وحدانیت خدا شهادت می‌دهد و در برابر او سر تعظیم فرودمی‌آورد تا در برابر هیچ طاغی، یاغی تسلیم نشود و برای احیای دین جدش از همه هستی خود می‌گذرد تا درس عبودیت و آزادگی به همه آحاد بشر بیاموزد.

زن و مرد در صفوف فشرده در سراسر حسینیه بزرگ به نماز می‌ایستند و با تکبیره‌الاحرام امام جمعه، مراسم کم‌نظیر عزاداری عاشورای حسینی در شهر «زارچ» در آستانه و دروازه شهر تاریخی و دارالعباده یزد کلید می‌خورد و مانور بزرگ عبودیت و عشق آغاز می‌شود، بسیاری از کسانی که موفق به یافتن مکانی برای اقامه نماز در حسینیه نمی‌شوند، خود را به یکی از مساجد می‌رسانند تا به دعوت حق لبیک بگویند و به امام و قائد خویش در ظهر عاشورا اقتدا کنند.

امام سر از ‌آخرین سجده نماز عصر برمی‌دارد، همه با هم این فراز از زیارت عاشورا را زمزمه می‌کنند: «اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»، اشک دور چشم‌ها حلقه زده است، سینه‌ها مملو از اندوه و غم است.

هیأت سینه‌زنی و زنجیرزنی یکی پس از دیگری وارد حسینیه می‌شوند و امسال همه بدون نشان و بیرق معینی یک‌نوا و یکصدا فریاد  «واحسینا» سر دادند و نمودی از وحدت و همبستگی عزاداران حسینی را به نمایش گذاشتند، همزمان در حسینیه اعظم سرچشمه زارچ مراسم سوگواری آغاز شده است و مردم «اله‌آباد» در ورودی شهر «زارچ» با نماز جماعت ظهر عاشورا عزاداری محلی را به پایان برده‌اند و به خیل عزاداران در حسینیه بزرگ زارچ می‌پیوندند.  در پی آنها بسیاری از مردم سرچشمه نیز گروه‌گروه همراه با هیأت عزاداری و تعزیه به انبوه جمعیت ملحق می‌شوند.

کمتر کسی از جمعیت قریب ٢٠‌هزار نفری «زارچ» هست که بدون عذر در حسینیه بزرگ حضور نیافته باشد. هزاران نفر از دیگر مردم عزادار از مرکز استان و سایر شهرها به انبوه عزاداران حسینی در این میدان پیوسته‌اند. بسیاری از دوستان و آشنایان که ممکن است سالیان متمادی آنها را ندیده باشی در میان موج جمعیت عزادار چشمان تو را به دیدن خود روشن می‌سازند، این یک سنت حسنه‌ای است که در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور جاری است و مردمان ترجیح می‌دهند برای عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی به زادگاه خویش عزیمت کنند تا علاوه بر سوگواری به صله ارحام، دید و بازدید آشنایان و بستگان مبادرت ورزند.
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان

در میانه شیون و زاری مردم جمعیت در ضلع جنوبی حسینیه شکافته می‌شود و از کنار مسجد جامع هیأت کفن‌پوشان حسینی با شمایلی منحصربه‌فرد درحالی‌که سادات و بزرگسالان در جلو صف قرار دارند، یک خط سفید بر موج دریای انسان‌های سیاهپوش و عزادار ترسیم می‌کنند و هیجان سوگ و ماتم حسینی را به اوج می‌برند. در پی این سفیدپوشان جان برکف که زمزمه «یا لَیْتَنا كُنّا مَعَكُم» را در دل و فریاد و شیون یا حسین بر لب دارند، ارکستر سنتی موزیک عزا نواخته می‌شود، طبل و شیپورها به صدا درمی‌آید و سنج‌ها بر هم می‌خورند و همه نگاه‌ها را به خود جلب می‌کنند.  گویی خبری در راه است.

صدای طبل، شیپور و سنج خبر از آغاز مراسم تعزیه‌خوانی و نمایش حماسه و فداکاری دلباختگان طریق الهی، سالار و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام و شقاوت و بی‌رحمی یزیدیان دنیاپرست دین‌فروش و بی‌وفایان اهل کوفه می‌دهد. ناگهان هر گوشه حسینیه به صحنه‌ای از نمایش صحنه‌های مصاف حق و باطل در صحرای کربلا و در ظهر روز عاشورا تبدیل می‌شود. 
 
هر یک از تعزیه‌خوانان در هیأت و نقشی ظاهر شده‌اند. سرخ‌پوشان در نقش اشقیا به صحنه می‌آیند و سپاهیان حسین(ع) جامه سبز به تن دارند.  «خولی» در هیأتی متفاوت بر شتری سوار است و تیر سه شعبه زهرآلود را در کمین گذاشته تا زیر گلوی علی‌اصغر علیه‌السلام را نشانه رود. علی‌اکبر علیه‌السلام در میان حسینیه به خاک می‌غلطد و صدای «وا ابتایش» بلند می‌شود.  عباس علمدار مشک بر دوش راهی شریعه فرات می‌شود، قاسم و دو طفلان مسلم نیز صحنه دیگر از تعزیه‌خوانی را تابلو کرده‌اند.

نقش شمر از همه برجسته‌تر است.  بیش از ٥٠‌سال پیر غلامی از خیل غلامان و دوستداران حسین علیه‌السلام همه ساله در این حسینیه و سایر مجالس عزا اوج شقاوت کوفیان را به تصویر می‌کشید و اشک غم بر گونه‌ها سرازیر می‌کرد، ولی امسال جایش در بین تعزیه‌خوانان خالی بود و به این زودی کسی قادر نیست، آن موقعیت و جایگاه را از آن خود کند. 
 
گروهی در نقش سپاهیان کوفه خودنمایی می‌کنند و هرازچندگاهی به خیمه‌های سفیدی که در دو طرف حسینیه برافراشته شده است، حمله‌ور می‌شوند تا صحنه هجوم کوفیان را به خیام حرم در ذهن، اندیشه و قلب عزاداران حک کنند و آن را ماندگار سازند. ناگهان سپاه سواره کوفیان دور خیمه‌ها حلقه می‌زنند و لحظه‌ای بعد ستون دود و آتش در دو سوی حسینیه بزرگ به آسمان بلند می‌شود و از پایان رویارویی سرخ‌پوشان و سبزجامگان و آغاز دوران اسارت نه که آزادگی اهل‌بیت علیهم‌السلام، رنج و درد و غم بی‌پایان زنان و دختران بازمانده نهضت بزرگ عاشورایی آن به خیل عزادارانی که دیده از اشک پر دارند، خبر می‌دهد.  

اندک‌اندک میدان از حضور تعزیه‌خوانان حسینی خالی و بخش دیگری از عزاداری بی‌نظیر مردم این سامان آغاز می‌شود. این مرحله از کربلا تا کوفه، از کوفه تا شام را به نمایش می‌گذارد.  ده‌ها خودرو سبک و سنگین امر حمل نمایش برخی از این صحنه‌ها را به عهده دارند که در حسینیه به گردش درمی‌آیند. در زمان‌های دور این کار به عهده مردمی بود که بر روی شانه‌های خود تخت‌ها را به حرکت درمی‌آوردند. نخستین صحنه دفن شهدای کربلاست که همت و فداکاری زنان بنی‌اسد را به تماشا می‌گذارد و رقت قلوب و اندوه دوباره دل‌ها را برمی‌انگیزد، در روز سیزدهم محرم تعزیه مفصل این صحنه در همین حسینیه به اجرا درمی‌آید.  

مجلس یزید، کاخ ابن‌زیاد، تنور خولی، دیر راهب، خرابه شام، بازارشام، کاروان اسرا که کودکان را بر شتران برهنه نشان می‌دهد، بخشی از این صحنه‌های غم‌انگیز نمایش وقایع پس از عاشوراست تا این کلام حضرت علی‌بن‌حسین، امام زین‌العابدین علیه‌السلام را تداعی کند که وقتی از حضرت پرسیدند: «یابن رسول الله! در این سفر کجا بر شما سخت‌تر گذشت»، سه بار فرمود:  «الشام، الشام، الشام».

دور سوم گردش خودروها در حسینیه به پایان خود نزدیک می‌شود، مردم در نقطه شمال شرقی حسینیه متراکم می‌شوند.  گوینده‌ای پی‌درپی از پشت میکروفن از مردم می‌خواهد از اطراف نخل  فاصله بگیرند و کف و صحن حسینیه را از سنگ‌ریزه و دیگر موانع خالی کنند. تا لحظاتی دیگر باشکوهترین صحنه عزاداری چندین ساعته مردم در این ماتمکده بزرگ شروع می‌شود.

«نخل‌برداری» یا «نقل‌برداری» نمادی از تشییع جسم مبارک سید و سالار شهیدان علیه‌السلام بر روی دست و شانه‌های غمزده خیل عزاداران حسینی است که در استان یزد و برخی شهرهای دیگر کشور به شیوه‌های مختلف برگزار می‌شود.  
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان
 
جوانان عزادار با پاهای برهنه ساعتی است که دستان و شانه‌های خود را به زیر ستون‌های نخل برده‌اند تا با رسیدن لحظه مقرر با چشمی اشک‌بار و دلی غمزده به یاد ظهر عاشورا با فریاد «یا حسین» صحنه باشکوه دیگری از عزای حسینی را به نمایش بگذارند، گوینده مرتب از پشت بلندگو می‌گوید، قبل از خالی شدن حسینیه از آخرین هیأت نمایش و تعزیه از حرکت نخل خودداری کنید و ناگهان با فریاد «یا حسین» نخل روی دستان و شانه‌های عزاداران به حرکت درمی‌آید.
 
انبوه مردم از زن و مرد که ساعت‌هاست در انتظار این مراسم نمادین تشییع بزرگ شهیدان کربلا به انتظار ایستاده‌اند، در جلو و عقب و دو سوی نخل بر سر و سینه زنان و فریادکنان سه بار به گرد حسینیه بزرگ می‌چرخند و در گوشه‌ای دیگر مردم با ذبح دام‌های مختلف به ادای نذورات خود مشغولند.

بیل‌زنی در روز عاشورا - خوسف بیرجند

می‌گویند طایفه بنی‌سعد،‌ سه روز بعد از واقعه عاشورا به صحرای کربلا رسیدند و پیکر شهدای این حادثه را دفن کردند،‌ رسم بیل‌زنی در جنوب خراسان،‌ ادای احترام به کسانی است که پیکر شهدای کربلا را دفن کرده‌اند.
مردم اعتقاد دارند بیل‌هایی که با آن مراسم بیل‌زنی در عصر عاشورا انجام می‌شوند، متبرک هستند و باعث برکت و حلالیت محصولات کشاورزی می‌شوند.

این مراسم احتمالا حدود ٣٠٠‌سال قدمت دارد و برای برپایی آن هیأت‌ها به دسته‌های ١٥ نفری تقسیم می‌شوند، افراد بیل در دست، دایره‌وار در کنار هم بیل‌هایشان را به طرف آسمان می‌‌برند و هر فرد درحال حرکت به هوا پریده و تیغه‌ بیل‌ها را به هم می‌‌زند. گروه دیگری از عزاداران نیز با حمل کجاوه‌ای بزرگ به‌عنوان نخل و نمادی از تشییع پیکر مطهر امام حسین(ع) و کجاوه یا گهواره‌ای کوچکتر به نشانه تشییع پیکر پاک طفل شیرخوار آن حضرت، روضه‌خوانی می‌کنند.
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان
 
 ندای لبیک‌خواهی امام حسین(ع) در صحرای کربلا بی‌پاسخ ماند ولی امروزه در شرقی‌ترین نقطه ایران مردمانی کشاورز هستند که با ابزار کشاورزی خود هر تاسوعا و عاشورا ندای لبیک خواهی امام‌حسین(ع) را پاسخ گفته و به میدان جهاد با زشتی‌ها و رذایل اخلاقی می‌روند.

کشاورزان خوسفی به‌عنوان نماد عزاداری امام حسین(ع) و جهاد با یزیدیان و کفار بیل‌ها و ادوات کشاورزی را در روز عاشورا با خود می‌برند و بیل‌ها را به نماد جنگ در روز عاشورا به هم می‌زنند.    
 
در این آیین سنتی عزاداران هیأت‌های مذهبی صاحب‌الزمان(عج)، حسینی، محبان حضرت علی اکبر(ع)، رزمندگان و فاطمیه خوسف ظهر عاشورا پس از اقامه نماز ظهر و عصر و صرف ناهار بلافاصله به اجرای مراسم می‌پردازند.

نخل‌ها و دسته‌های سینه‌زنی، زنجیرزنی و بیل‌زنی را از محل استقرار هیأت خود به سمت خیابان شهید مطهری به حرکت درمی‌آورند و با عزاداری، نوحه‌سرایی و مرثیه‌خوانی و سردادن شعارها و نوحه‌ها، با نظم خاصی وارد قتلگاه حسینیه صاحب‌الزمانی(عج) می‌شوند و به اجرای مراسم می‌پردازند.

به‌هم خوردن بیل‌ها در روز عاشورا نماد رویارویی لشکریان کفر و لشکریان امام حسین(ع) است که جنگ لشکریان یزید علیه لشکر کوچک امام حسین(ع) و مظلومیت ایشان را نشان می‌دهد.

کشاورزان معتقد هستند وقتی بیل‌هایشان را با خود به همراه ببرند، محصولات کشاورزی آنها از دست آفت‌های گوناگون درامان خواهد بود.

مردم خوسف با جمع شدن در یک محل و با زدن بیل‌ها به یکدیگر واقعه عاشورا را بازسازی کرده و به طاغوت‌های زمان نشان می‌دهند که با دست خالی و آنچه در دست دارند با دشمن جنگیده و در هر شرایطی بصیرت خود را حفظ می‌کنند.
 
 سنت‌های عاشورایی ما ایرانیان

مردم خوسف بیل‌هایی را که با خود در مراسم عزاداری به همراه می‌آورند در فعالیت‌های کشاورزی از آن استفاده می‌کنند، زیرا این بیل‌ها را نماد برکت زمین می‌دانند و می‌گویند این بیل به‌خاطر هواخواهی از امام حسین(ع) بالا رفته است، به همین دلیل موجب عمران و آبادی زمین می‌شود.


تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

زمان ارزشمندترین کالا است و در صورت از دست رفتن قابل بازگشت نیست. یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در زندگی شخصی و حرفه‌ای مدیریت زمان است. اینباکس‌های به‌هم‌ریخته زمان را به شکل قابل توجهی هدر می‌دهند و باعث می‌شوند که شما از انجام وظایف اصلیتان فاصله بگیرید و توجه خود را به مدیریت و مرتب‌سازی پیام‌ها محدود کنید.

اگر شما روزی یک ساعت را در یک سال کاری ذخیره کنید؛ به ۲۶۱ ساعت زمان اضافه می‌رسید. یعنی ۱۰ روز کامل در سال.

هر نرم‌افزار مدیریت ایمیل، مزایا و معایب خود را دارد. همچنین گزینه‌های دیگری نیز وجود دارند که در ادامه ذکر نشده‌اند. اما این ۴ نرم‌افزار تاثیری چشمگیر در بهره‌وری و مدیریت زمان در روزهای کاری دارند و به صرفه‌جویی زمان کمک خواهند کرد.

۱. Sanebox

Sanebox به چند دلیل بسیار مفید است. اول اینکه به جلوگیری از دریافت اسپم‌ کمک می‌کند. همچنین این نرم‌افزار ایمیل‌های کم‌اهمیت‌ را به سطوح پایین‌تر می‌فرستد تا بعدا به آن‌ها رسیدگی کنید. Sanebox همچنین ایمیل‌ها را به شکل خودکار در پوشه‌های مختلف قرار می‌دهد. شما می‌توانید این پوشه‌ها را مدیریت و طبق عادات خود شخصی‌سازی کنید.

این امکانات به شما امکان می‌دهد که زمانتان را برای کارهای مهم‌تر ذخیره کنید. همچنین می‌توانید نرم‌افزار را به شکلی مدیریت کنید که مستقیما نیازهای شخصیتان را برطرف کند. شخصا به این دلیل به این نرم‌افزار علاقه دارم که می‌توان به وسیله‌ی آن ایمیل‌های ارسال شده را پیگیری کرد. و می‌توانم پاسخ‌ به ایمیل‌های کم‌اهمیت‌تر را به آینده واگذار کنم. هرچه بیشتر از Sanebox استفاده کنید، بیشتر آن را با نیازهای خود آشنا خواهید کرد و در نتیجه پاسخ بهتری خواهید گرفت.

تنها نکته‌ی منفی این سرویس این است که خود نرم‌افزار چند ایمیل را به اینباکس اضافه می‌کند. که به نظر در تقابل با هدف اصلی نرم‌افزار است. در کنار این باید مبلغی نیز برای این خدمات پرداخت کنید. با این وجود نسبت به کمکی که در مرتب کردن اینباکس به شما می‌کند این سرمایه‌گذاری بی‌ارزش نیست.

۲. Calendly

مدیریت و برنامه‌ریزی تقویم نیز کاری بسیار زمان‌بر است. Calendly به شما کمک می‌کند که از شر رد و بدل ایمیل‌ها بین مشتریان و همکاران خلاص شوید. باید توجه کرد که پیگیری زمان مناسب برای قرارهای ملاقات در بین چندین تقویم کاری یکی از زمانبرترین کار‌های روزانه است.

این نرم‌افزار ساز و کاری ساده و تاثیرگذار دارد. در قدم اول شما تقویم‌های پیشین خود را مستقیما با Calndly هماهنگ می‌کنید. این ابزار به شما امکان می‌دهد که به مشتریان، همکاران و هرکس دیگر اجازه دهید که زمان‌های مورد نظر خود را مستقیما به تقویم شما اضافه کنند. هرچند این به این معنی نیست که سایرین می‌توانند زمان و مکان ملاقات‌های شما را مشاهده کنند. بلکه نرم‌افزار برنامه‌های شما را به شکل خصوصی نگه می‌دارد و تنها زمان‌های در دسترس برای ملاقات را به سایرین نشان می‌دهد (که البته قابل ویرایش و شخصی‌سازی هستند). تنظیمات این نرم‌افزار بسیار منعطف و کاربردی طراحی شده است.

من از این نرم‌افزار برای برنامه‌ریزی اتفاقات روتین مانند ضبط پادکست یا مصاحبه استفاده می‌کنم و به تیم داخلی خود دسترسی می‌دهم که قرارهای خود را ذخیره کنند. هرچند این نرم‌افزار برای رفع بسیاری نیازهای دیگر نیز کاربردی خواهد بود.

بومرنگ

۳. Boomerang

Boomerang نرم‌افزاری مشابه SaneBox است و تنها با جی‌میل سازگاری دارد. هرچند در کنار امکانات قبلی، به شما امکان تاخیر در ارسال ایمیل را هم می‌دهد. همچنین ابزاری به نام «Respondable»، که یک دستیار هوشمند است، این نرم‌افزار را از سایر رقبای خود متمایز می‌کند. این نرم‌افزار هوش مصنوعی بسیار کاربردی است و با رتبه‌دادن به نوشتار به شما کمک می‌کند بهترین ایمیل را نوشته و ارسال کنید.

Boomerang به شما این امکان را می‌دهد که پیام‌هایی تاثیرگذار بنویسید و بتوانید گیرنده‌های خود را مجاب به پاسخ‌دادن کنید.  همچنین می‌توانید از این نرم‌افزار فنون نوشتن را یاد بگیرید. ابزار هوش‌مصنوعی اطلاعات خود را از بین میلیون‌ها پیام جمع‌آوری و به خوبی با نرم‌افزار سنتی‌تر مدیریت ایمیل Boomerang همکاری می‌کند.

۴. X.AI

X.AI انتخاب شخصی خود من است. این نرم‌افزار در اصل یک دستیار هوشمند به نام «ایمی» است و به شما اجازه می‌دهد که بهم‌ریختگی را از برنامه‌ی روزانه‌ی خود حذف کنید. برای این کار باید یک CC از تمام ایمیل‌های دریافتی و ارسالی خود را به «Amy@x.ai» بفرستید.

سپس دستیار شما یک ایمیل به مشتری، همکار یا سایر افراد مدنظر شما می‌فرستد تا از بهترین مکان و زمان برای ملاقات مطلع شود. بهترین بخش ماجرا این است که پس از فرستادن ایمیل به ایمی می‌توانید تنها منتظر بمانید تا از زمان قرار مطلع شوید. بدون اینکه خود را درگیر جزئیات آن کنید.

دستیار هوشمند این کار را برای ملاقات‌ها، تماس‌ها، یادآوری‌ها و بسیاری کارهای زمانبر دیگر نیز انجام می‌دهد. هرچند اگر بخواهید بلافاصله ثبت‌نام کنید یک مانع کوچک وجود دارد. با توجه به درخواست‌های گسترده یک لیست انتظار برای نسخه‌ی رایگان نرم‌افزار به وجود آمده که ممکن است شما را تا چند هفته معطل نگه دارد. (هرچند می‌توانید با پرداخت مبلغی، این زمان انتظار را از سر راه بردارید) این نرم‌افزار به نظر چشم‌اندازی رو به آینده است.

این‌ها چهار گزینه پیشنهادهای ما برای صرفه‌جویی در وقت بود. در صورتی که شما نیز راهی برای مدیریت صندوق پیام‌های خود سراغ دارید؛ ما را در بخش کامنت‌ها مطلع کنید.



تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 همه‌ی ما باتری‌های قدرتمند و پرتوان را دوست داریم چرا که انرژی مورد نیاز دستگاه‌هایمان را به صورت قابل حمل فراهم می‌کنند. اما به این موضوع توجه چندانی نداریم که این باتری‌ها، مخرب محیط زیست هستند. خوشبختانه، تحولات اخیر ثابت کرده‌اند که در آینده‌ای نه چندان دور، باتری‌هایی تولید خواهند شد که نسبت به محیط زیست رفتار مهربانانه‌تری از خود نشان خواهند داد. مهندسان در حال جایگزینی اجزای سمی باتری‌ها با مواد کم‌ضررتر مانند برگ‌های گیاهان و مواد قندی هستند. این نوآوری‌ها تلاش می‌کنند تا باتری‌های تولید شده، عمر بیشتری داشته و عملکرد بهتری از خود نشان دهند. ضمن این که پس از دور انداخته شدن اثرات کم‌تری بر طبیعت بگذارند. به عنوان مثال، نوعی باتری که به طور تصادفی از نانوسیم‌های طلا ساخته شده است که می‌تواند جایگزین باتری‌های لیتیوم شود یا نوع دیگری از باتری‌ یک بار مصرف تولید شده‌ است که می‌تواند پس از پایان کارش در آب حل شود و اجزای آن، اثر مخربی بر محیط زیست نگذارند.

باتری برگ سبز

تیمی از محققان دانشگاه مریلند به دنبال توسعه‌ی ماده‌ی ارزان قیمتی برای استفاده در پایانه‌ی منفی (آند) باتری‌های خود بودند. در پایان، آن‌ها موفق شدند تا ماده‌ی مناسب را در پردیس دانشگاه پیدا کنند! این گروه دریافتند که برگ‌های درخت بلوط می‌تواند تا دمای ۱۰۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد حرارت ببیند تا تمام ساختارهای کربن موجود در آن‌ها تخریب شود. منافذ طبیعی موجود بر سطح این برگ‌ها می‌تواند به جذب الکترولیت توسط آن‌ها کمک کند. نتیجه‌ی کار، تولید یک آند گیاهی است که عملکردی مشابه اجزای یک باتری متداول دارد. روند تحقیقات به این سمت پیش می‌رود که دیگر مواد طبیعی مانند خزه‌ی تورب (پیت ماس)، پوست موز و پوست خربزه را هم مورد بررسی قرار دهد.

باتری گرافنی که در یک لحظه شارژ می‌کند

باتری گرافنی

دانشمندان، سخت در حال تلاش هستند تا باتری‌هایی تولید کنند که مدت زمان طولانی‌تری قابل استفاده باشند. محققان دانشگاه سوینبرن استرالیا یک باتری گرافنی جدید تولید کرده‌اند که علاوه بر توانایی شارژ سریع، دوام بالایی دارند. با جایگزینی این گرافن‌های فوق قوی با لیتیوم، هم بر کاستی‌های موجود غلبه خواهد شد و هم مواد استفاده شده، سازگاری بالاتری با محیط زیست خواهند داشت. ابرخازن‌های گرافنی اجازه می‌دهند تا باتری‌های جدید در ظرف چند ثانیه به طور کامل شارژ شوند. ضمن این که باتری‌های جدید تحمل بیشتری در برابر شارژ مداوم دارند و هزینه‌ی تولید آن‌ها هم از هزینه‌ی تولید باتری لیتیومی پایین‌تر است.

شیرین و ارزان: باتری پر شده با قند

قند

یک تیم پژوهشی در دانشگاه ویرجینیا تک، موفق به ساخت نوعی باتری بر پایه‌ی قند شده است. این باتری نسبت به نمونه‌های پیشین خود قابلیت استفاده‌ی طولانی‌تری دارد. مالتودکسترین (Maltodextrin) یک پلی‌ساکارید ساخته شده از هیدرولیز جزیی نشاسته است که از قند طبیعی جدا شده و به عنوان سوخت مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگام ترکیب شدن این ماده با هوا، از قند محلول داخل باتری، الکترون آزاد شده و انرژی برق تولید می‌شود. از آنجا که قند ارزان و فراوان است، نه تنها استفاده از آن مقرون به صرفه بوده بلکه در طبیعت زیست تخریب‌ناپذیر است.

باتری‌های مبتنی بر طلا که هرگز نمی‌میرند

باتری های طلا

طی یک کشف اتفاقی در دانشگاه کالیفرنیا، محققان موفق به تولید نوعی باتری شدند که می‌تواند باتری‌های لیتیومی را به طور کامل کنار بگذارد. این تیم، نوعی باتری نانوسیم با استفاده از طلا و بعضی از مواد جدید ساخته است. باتری ساخته شده می‌تواند صدها هزار بار شارژ شود بدون این که افتی در عملکر خود نشان دهد. این باتری شامل الکترودی از نانوسیم‌های محافظت شده است که توسط طلای نازک ساخته شده‌اند و اطراف آن را لایه‌هایی از منگنز دی‌اکسید و ژل الکترولیت تلق مانند فرا گرفته است. هدف تیم در ابتدای پژوهش، جستجوی راه حلی برای افزایش ظرفیت باتری بود که در نهایت به این دستاورد منجر شد.

باتری خودتخریبی که در آب حل می‌شود

باتری خودتخریب

یک باتری خود تخریب در همه جا، تکنولوژی سودمندی به حساب نمی‌آید. اما توسعه‌ی این فناوری یک نوآوری کلیدی برای کاربردهای یک بار مصرفی است که پس از استفاده باعث آلایندگی محیط زیست می‌شوند. این نوع باتری که توسط تیم دانشگاه ایالتی آیووا تولید شده است می‌تواند با تابش نور، قرار گرفتن در معرض گرما یا قرار گرفتن در محیط مایع تخریب شود. از این رو در در کاربردهای نظامی یا به اصطلاح "گذرا" که زمان محدودی دارند، استفاده از این فناوری مناسب است. باتری‌های مورد استفاده در دستگاه‌های خاص پزشکی و سنسورهای زیست محیطی هم در این دسته قرار می‌گیرند. از آنجا که این باتری‌ها به سادگی در آب حل می‌شوند تاثیرات پایداری در محیط زیست ندارند و اثر آن‌ها تقریبا صفر است.

باتری‌های مبتنی بر آب شور خوراکی

باتری خوردنی

هر چند که احتمالا نیازی به خوردن یک باتری پیش نمی‌آید، اما چنانچه مجبور شدید می‌توانید بخش‌های خاصی از این باتری‌ جدید را بخورید! "جی وایتکر" (Jay Whitacre) مدیر شرکت Aquion Energy برای اثبات این که باتری‌های جدید تولیدی‌اش، تا چه اندازه طبیعی و سازگار با محیط زیست است، بخش‌هایی از این باتری را خورد. اجزای این باتری عمدتا مواد طبیعی از قبیل خاک، پنبه و کربن است. ضمن این که آب شور هم به عنوان الکترولیت در باتری استفاده شده است.

این باتری برای کاربردهایی در مقیاس بزرگ نظیر انرژی پشتیبان منازل یا شرکت‌ها طراحی شده است که منبع انرژی آن، یک منبع تجدیدپذیر مانند باد یا انرژی خورشیدی است. این باتری می‌تواند در زمانی غیر از ساعات اوج مصرف شارژ شود تا هزینه‌ی مصرف انرژی را کاهش دهد.



تاريخ : چهار شنبه 21 مهر 1395برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 1832 1833 1834 1835 1836 ... 3356 صفحه بعد