این روزها شاهد استفاده از انواع روشهای بیومتریک برای هویت سنجی کاربران در گجتهای هوشمند هستیم؛ ولی مشکل اصلی زمانی ایجاد میشود که روش هویت سنجی بیومتریک مورد استفاده قادر به شناسایی کاربر نیست و از اینرو باید به روشهای قدیمی با امنیت پایین دل بست. برای مثال زمانی که کاربر از هویت سنجی به روش تشخیص عنبیه استفاده میکند، در صورت شناسایی نشدن، کاربر باید از روش وارد کردن پین استفاده کند؛ چراکه راهکار دیگری برای ورود به سیستم وجود ندارد.
برخی از کارشناسان در حال کار روی روشی هستند که در آن از دو روش هویت سنجی بهصورت همزمان استفاده میشود. استفادهی همزمان از دو روش بیومتریک از این نظر مهم است که در صورت همزمان نبودن، به دلیل طولانی شدن فرایند ورود به سیستم، کاربر تمایل کمتری به استفاده از آن خواهد داشت، اما در صورت همزمان بودن، علاوه بر حل مشکل عدم کارایی یک روش، دیگر نیازی به بازگشت به روشهای گذشته نیست و ضمنا امنیت کاربر نیز با استانداردهای بهتری رعایت میشود. کمپانی Sensory در حال کار روی این موضوع است و تا به امروز روشهای بسیار جالب توجهی نیز توسعه داده است.
سنسوری به این نتیجه رسیده است که ترجیح یک روش هویت سنجی بیومتریک بر روش دیگر میتواند مشکلات را بیش از پیش افزایش دهد. البته زمانی که دو روش هویت سنجی استفاده میکنید، به مشکل برخوردن هر یک از آنها باعث عملکرد نادرست سیستم میشود و از اینرو بسیاری از کاربران را نیز از بهکارگیری چنین روشهایی فراری میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، بهکارگیری دو روش نیز میتواند در برخی سناریوها ناموفق باشد. البته استفاده از روش شناسایی صدا و چهره را باید جزو بهترین ترکیبها خواند. شناسایی صدای کاربر در محیطهای شلوغ و پر همهمه مشکل است و از سوی دیگر، شناسایی چهره میتواند بهموجب تاریک بودن محیطی که کاربر در آن قرار دارد با مشکل همراه شود. از دیگر چالشهای موجود برای این روشها، تغییر آرایش چهره یا استفاده از زیورآلات و ابزارهایی نظیر عینک است که نتیجهی آن به مشکل برخوردن سیستم است.
کمپانی سنسوری برای حل این مشکل، تنظیمات مربوط به هویت سنجی را متغیر در نظر گرفته است. در روش سنسوری هویت سنجی از دو طریق صوت و شناسایی چهره امکانپذیر است؛ با این تفاوت که هر یک از این روشها بهعنوان پشتیبانی برای روش دیگر در نظر گرفته میشود. در صورتی که یکی از روشها در هویت سنجی ناموفق باشد، دیگری اجازهی دسترسی را صادر میکند. در حالت نظری این روش با مشکلی روبهرو نخواهد شد؛ مگر اینکه کاربر برحسب اتفاق در یک مکان شلوغ و پر سروصدا و همچنین کمنور باشد. هرچند این موقعیت محال نیست؛ اما بسیار سخت است که چنین مشکلی گریبانگیر کاربر شود.
قرار گرفتن در موقعیتی که اشاره کردیم بسیار نادر است؛ اما سنسوری پیشنهاد میدهد تا سطح سختی هویت سنجی و دقت شناسایی متغیر باشد. برای مثال دقت و ریزبینی هویت سنجی بنا بر کاری که کاربر در پی آن است، متغیر خواهد بود. برای مثال استفاده از سرویسهای بانکی نظیر ارسال پول باید با سطح امنیتی بالاتری انجام پذیرد؛ حال آنکه اطلاع از موجودی میتواند با سطح امنیتی نسبتا پایینتری نیز انجام شود. حتی میتوان سطح هویت سنجی را در امور بانکی بنا بر مبلغ انتقالی سختتر کرد.
جنبهی مثبت دیگر استفاده از دو روش بیومتریک، مقابله کارآمدتر با گمراه کردن این دو روش بیومتریک هویت سنجی است. برای مثال در صورتی که گمراه کردن شناسایی چهره را با ویدیو و صوت را صدای ضبطشده ممکن بدانیم، گمراه کردن هر دو روش بهصورت همزمان بسیار دشوارتر میشود.
در واقع ترکیب دو روش بیومتریک پروژهای است که سنسوری در حال توسعه و بهبود آن بهمنظور استفادهی هرچه هوشمندانهتر است. بنا بر اظهارات گوردون هاپ، مدیر ارشد فناوریهای دیداری سنسوری، تیم تحت مدیریت وی در حال کار برای برقراری ارتباط بیشتر بین دو روش بیومتریک شناسایی چهره و صوت است. سنسوری در نظر دارد ارتباط این دو روش را به نحوی افزایش دهد که سیستم قادر باشد با ترکیب تغییر حالت لب و صدای شنیدهشده، صحت کلمات اداشده توسط کاربر را تشخیص دهد.
با استفاده از این روش، گمراه کردن سیستم بسیار سختتر خواهد شد و ادای لغاتی که بهعنوان رمز عبور تعیین شدهاند، برای کاربران مختلف متفاوت خواهد بود؛ چرا که صدا و حرکات لب در افراد مختلف برای ادای یک لغت متفاوت است و الگوریتمها قادرند این موضوع را تشخیص دهند.
حتی میتوان از این روش شناسایی در دستگاههای خودپرداز یا ATM نیز استفاده کرد تا مانع از سرقت پول در زمان زورگیری یا تهدید کاربر به برداشت پول شد؛ چرا که لحن گفتار افراد تحت تأثیر شرایطی نظیر ترس با حالت عادی تفاوت دارد.
نظر شما در این خصوص چیست؟
هوانگ سئونگ هو، معاون بخش خودروهای خودران شرکت هیوندای موتورز معتقد است پیش از استفاده از شبکه 5G در خودروها، این شبکهی اینترنت پرسرعت در حوزه تلفنهای همراه ارائه خواهد شد. وی معتقد است که بهکارگیری تکنولوژی 5G در شبکههای تلفن همراه حداقل به ۴ سال زمان نیاز دارد. اما این زمان برای خودروها قطعا طولانیتر خواهد بود.
مقالهی مرتبط:
درحالیکه شبکه پرسرعت 4G چند ده میلیثانیه زمان نیاز دارد تا سیگنال را ارسال و پاسخ مناسب را دریافت کند، این عدد در شبکه 5G کمتر از یک میلیثانیه خواهد بود. سئونگ هو که مسئول بخش ارتباطات خودرویی برندهای هیوندایی، کیا موتورزو جنسیس نیز هست، در نمایشگاه خودروی سئول دراینباره گفت:
ما تا استفاده از تکنولوژی 5G در خودروها حداقل ۱۰ سال فاصله داریم. کارشناسان نیز اعتقاد دارند که شبکه 5G جانشین خوبی برای شبکه 4G در خودروهای خودران خواهد بود. سرعت بهمراتب بالاتر آن در مقایسه با 4G بدین معنا است که دستورات مرتبط با هدایت خودکار خودرو، در زمان بهمراتب کمتری ارسال و دریافت خواهد شد. زمان تأخیر کوتاه یا «زمان تلفشده میان ارسال سیگنال تا دریافت پاسخ» برای خودروها در سرعت بالا بسیار حیاتی است. خودرویی که به شبکه 5G مجهز و با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت در حال حرکت است، پیش از دریافت پاسخ مناسب نسبت به سیگنال ارسالشده تنها چند سانتیمتر جابهجا میشود و این یعنی خودرو در شرایط اضطراری، زمان کافی جهت کاهش سرعت یا تغییر مسیر مناسب خواهد داشت. این فرآیند در اتصال به شبکه 4G امکانپذیر نیست.
عملکرد خودروهای خودران امروزی بیشتر بر پایهی ترکیبی از ارتباط شبکه 4G و ارتباط میان خودرو با خودرو یا خودرو با زیرساختهای ارتباطی است. در حالت ارتباط خودرو با زیرساختهای نزدیک به آن، عملکرد بر مبنای سیستمی با نام DSRC یا «ارتباطات اختصاصی برد کوتاه» است. با وجود سرعت بسیار بالاتر DSRC در مقایسه با شبکه 4G، این سیستم محدودیت استفاده بیشتری دارد؛ زیرا تنها در مناطقی قابل بهکارگیری است که سیستمهای رادیویی DSRC در آن مناطق نصب و راهاندازی شده باشند. در این حالت خودرو نیازمند حضور دیگر خودروها یا وجود زیرساختهای ارتباطی جهت ارسال و دریافت دستورات لازم در ناحیه عبوری خود است.
ارتباط با شبکه 5G از لحاظ گستردگی منطقه تحت پوشش درست همانند 4G خواهد بود و در هر مکانی که دکلهای مخابراتی وجود داشته باشند، امکان برقراری ارتباط میسر خواهد بود. اما همچنان در مناطقی که پوشش مخابراتی نباشد مانند پارکینگهای زیرزمینی، درهها و نقاط دوردست، ارتباط خودرو دچار مشکل خواهد شد.
به اعتقاد سئونگ هو امروزه با پوشش گسترده شبکههای مخابراتی در تمامی نواحی، شبکه پرسرعت 5G بهعنوان رقیبی جدی برای سیستمهای DSRC به شمار میروند که روزبهروز گرایش به استفاده از آن بیشتر میشود.
با اینکه تابحال آیندهای ترسناک که رباتها شغلها یا زمین را تسخیر میکنند، ترسیم شده است، اما هوش مصنوعی نتوانسته است تغییرات زیادی در صنعت ایجاد کند. همین موضوع باعث شده است که بسیاری از رسانهها حتی سود هوش مصنوعی در مقیاس بالا را تکذیب کنند. اما موضوع کمی پیچیدهتر است.
کاربردهای کنونی هوش مصنوعی را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: هوش مصنوعی دگرگونکننده، هوش مصنوعی (DIY (Do It Yourself و هوش مصنوعی کاذب. دو نوع آخر فراگیرترین نوع هستند و هوش مصنوعی با این دو نوع قضاوت میشود.
بیشترین کاربردهایی که از هوش مصنوعی تابحال دیدهایم، در مورد پردازش داده مرتبط با کاربران بوده است. مثالی مناسب در این خصوص، الکسای آمازون است که قابلیتهای مختلفی اعم از پخش موسیقی، گزارش وضعیت آب و هوا کنترل وسایل هوشمند منزل را در اختیار کاربران قرار میدهد. آیفون دیگر محصولی است که میتوان به آن اشاره کرد، این دستگاه میتواند شماره تلفنهایی را که ذخیره نشدهاند، پیشبینی کند.
گرچه این مثالها ممکن است با تصور ما از هوش مصنوعی تفاوت داشته باشد، اما این بدان معنا نیست که آنها هوش مصنوعی نیستند. این کاربردها تغییرات اساسی در زندگی ما ایجاد نمیکنند.
هوش مصنوعی که تغییرات اساسی در زندگی مردم ایجاد کند، نمونهی دگرگونکننده است. هوش مصنوعی دگرگونکننده، داده را به بینش و بینش را به دستورالعمل تبدیل میکند. سپس به جای اینکه این دستورالعملها را به انسان منتقل کند، خود دست به کار میشود و کارهای پیچیده را با توجه به نکاتی که فراگرفته است، انجام میدهد.
این نوع هوش مصنوعی هنوز فراگیر نشده است. بارزترین مثال هوش مصنوعی دگرگونکننده، خودروهای خودران هستند. خودروهای خودران مثال خوبی از ماشینهایی هستند که میتوانند اطلاعاتی را که در هر لحظه تغییر میکنند، پردازش کنند و با استفاده از آن کارها را انجام دهند، بدون آنکه نیازی به انسان داشته باشند.
رانندگی فرایند سادهای نیست که بتوان به راحتی آن را خودکار کرد. گرچه رانندگی شامل برخی از اعمال یکسان است، اما مجموعه دادههایی که هوش مصنوعی باید پردازش کند، مانند مقصد، مسیر، نزدیکی به دیگر خودروها و ... ، هر لحظه تغییر میکند. هوش مصنوعی باید این اطلاعات را پردازش کرده و مانند انسان با توجه به آنها عمل کند.
این همان هوش مصنوعی دگرگونکننده است. حال تصور کنید که یک تکنولوژی مشابه در جاهای دیگر نیز به کار برده شود. بسیاری از افراد پیش از آنکه هوش مصنوعی دگرگونکننده زندگی آنها را متحول کند، در محل کار خود آن را خواهند دید. در تجارت، هوش مصنوعی خواهد توانست میزان عظیم دادههایی که توسط تیمها پردازش میشود را به تنها در زمان کمتر و با هزینه کمتر پردازش کند. در حال حاضر نیز شرکتهایی تاسیس شدهاند که از هوش مصنوعی در حوزه بازاریابی استفاده میکنند.
اما این تازه اول راه است و این شرکتها و روشها فراگیر نشدهاند. در حال حاضر، بیشتر از هوش مصنوعی کاذب و هوش مصنوعی DIY (Do It Yourself) استفاده میشود.
DIY نوعی از هوش مصنوعی است که هدف آن آگاهی بیشتر کاربر است تا کاربر بتواند کاری خاص را انجام دهد. این نوع هوش مصنوعی میتواند دادههای زیادی را پردازش کند، اما کار همین جا تمام میشود و بقیه به عهده کاربر انسانی خواهد بود. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی DIY کاربردی و پیشگیرانه است.
با این حال، هوش مصنوعی DIY میتواند برای کمپانیها و سازمانهایی که به دانشمندان داده متکی هستند، بسیار متفاوت باشد. حتی بهترین دانشمندان داده زمان بیشتری از ماشینها نیاز خواهند داشت تا دادهها را پردازش کرده و از آنها نتیجه بگیرند. بعلاوه، انسانها به فعالیتهایی همچون خواب نیاز داردند تا بتوانند کار خود را ادامه دهند. دلیل مهمتر برای ضعف انسان این است که انسانها توانایی و قدرت پردازشی ماشینها را ندارند.
یک مثال از هوش مصنوعی، پلتفرم انیشتین شرکت سیلزفورس است. سیلزفورس در تبلیغی که در روزنامه نیویورک تایمز چاپ کرد، ادعا میکند که انیشتین میتواند پیشبینی کند که کاربران چه زمانی خرید میکنند و به فروشندگان کمک میکند فروش بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، انیشتین دادههای مدیریت رابطه با مشتری یک شرکت را دریافت میکند و آنها را پردازش میکند. در نهایت با استخراج نتایج به فروشندگان کمک خواهد کرد. اما قسمت اجرایی یعنی فروش همچنان به عهده فروشندگان خواهد بود.
باید توجه داشته باشید که هوش مصنوعی DIY به تکنولوژیهای موجود متصل میشود و سپس یک سیستم احمق یا غیرهوش را به یک سیستم هوشمند تبدیل میکند. در مقام مقایسه، در هوش مصنوعی دگرگونکننده، همه چیز باید از ابتدا ساخته شود و هیچ چیز غیر هوشمندی وجود نخواهد داشت.
دسته نهایی هوش مصنوعی، هوش مصنوعی کاذب است. گرچه هوش مصنوعی DIY خستهکننده و ملالانگیز است، هوش مصنوعی کاذب به چیزی تظاهر میکند که نیست. همانند هر تکنولوژی نوینی، هوش مصنوعی نیز باعث شده است تا شرکتها از عدم آگاهی عموم مردم سواستفاده کنند. بسیاری از شرکتها اتوماسیون خود را به عنوان هوش مصنوعی به افراد قالب میکنند در حالیکه هیچ کدام از اتوماسیون از یادگیری ماشین استفاده نمیکنند.
خرید آگهی با استفاده از برنامهنویسی نمونهای از تکنولوژی مبتنی بر بینش است که افراد آن را با هوش مصنوعی اشتباه میگیرند. این نوع تکنولوژی کمتر از ۱۰ سال است که به بازار آمده است.
بنابراین میتوان گفت که هوش مصنوعی به دو صورت به زندگی ما نفوذ میکند: هوش مصنوعی DIY و هوش مصنوعی کاذب.
برخی از نمونههای هوش مصنوعی DIY به حدی پیشرفته هستند که میتوان آنها را هوش مصنوعی دگرگونکننده اولیه دانست. دادههایی که جمعآوری و پردازش میشوند، میتوانند الگوریتمها را آموزش دهند و الگوریتمهای آموزش دیده میتوانند خود دادهها را آنالیز کنند. اما در نهایت آنچه زندگی ما را به متحول خواهد کرد، هوش مصنوعی دگرگونکننده است.
گرمایش کرهی زمین، انتشار گازهای گلخانهای در کنار تلاش برای کاهش هزینهها منجر به پیادهسازی ایدهای جالب توسط کمپانی آلمانی نردلایز شده است. این کمپانی در نظر دارد تا گرمای تولید شده توسط سرورها را برای تامین انرژی مورد نیاز برای گرم کردن منازل و همچنین آب گرم مورد نیاز کاربران مورد استفاده قرار دهد. در صورتی که از لپتاپ استفاده کرده باشید، با گرمای تولیدی که در زمان قراردادن لپتاپ روی پاهایتان لمس میکنید، آشنا هستید. با توجه به گرمای تولید شده توسط یک دستگاه لپتاپ، به طور حتم یک سرور که مصرف انرژی بالاتری نیز دارد، میتوان گرمای بیشتری نیز تولید کند. استارتاپ آلمانی نردلایز درصدد آن است تا انرژی گرمایی رایگان را از طریق سرورها تامین کند.
به طور حتم اصلیترین سوال در این خصوص این است که نردلایز چگونه میخواهد گرما را به منازل مردم انتقال دهد. پاسخ بسیار ساده است؛ علاقمندان در صورت تمایل میتوانند در ازای ارائهی مکانی مشخص برای قرار گرفتن سرور در درون منزلشان، گرمای تولید شده را مورد استفاده قرار دهند. در واقع با استفاده از این امکان بخشی از منزل خود را به یک دیتاسنتر کوچک تبدیل میکنید.
برآوردهای انجام شده توسط کارشناسان نردلایز نشان از این دارد که استفاده از این روش میتواند سالانهای صرفهجویی ۳۴۰ دلاری را برای هر منزل به ارمغان بیاورد حال آنکه در سوی دیگر بنابر اطلاعات ارائه شده توسط نردلایز، کمپانیها با کاهش ۵۰ درصدی هزینههای عملیاتی خود روبرو خواهند شد، چراکه دیگر نیازی به داشتن دیتاسنتر عظیم و همچنین پرداخت هزینههای سنگین نگهداری نیست. نکتهی جالب توجه در کنار تمام صرفهجوییهای انجام شده که شامل کاهش مصرف انرژی در منازل و همچنین کاهش مصرف در دیتاسنترها است، هر خانه سالانه سه تن دی اکسید کربن کمتری کمتر وارد جو زمین خواهد کرد.
نردلایز برنامهی خود را با اجرای طرح در ۴۲ خانهی مسکونی آغاز خواهد کرد. به نظر میرسد ایدهی این استارتاپ بسیار مورد توجه افرادی قرار گرفته که محل مناسبی را برای قراردادن سرور در درون منزلشان در اختیار دارند، بطوریکه نزدیک به ۳٫۵۰۰ نفر برای شرکت در این برنامه داوطلب شدهند.
نردلایز نیز موفق شده تا ۱.۳ برابر از بودجهی ۲۵۰٫۰۰۰ یورویی خود را برای پیادهسازی برنامههایش جذب کند. باید دید که آیا این ایده بصورت گسترده وارد فاز اجرایی خواهد شد یا خیر؟ نظر شما در این خصوص چیست؟
توهم فانتزی انسان هایی که عاشق ربات ها می شوند، یا ربات هایی که به صاحبان خود دلبستگی عاطفی پیدا می کنند تا همین چند سال پیش تجربه غریب و خیال انگیزی بود که فقط به عالم سینما خلاصه می شد اما در چشم بر هم زدنی ربات ها و سیستم عامل های هوشمند جایگاهی باورنکردنی در زندگی بشر پیدا کردند؛ تا جایی که به عنوان اعضای جدید خانواده پذیرفته می شوند، یا نیازهای عاطفی کاربران را با سخاوت هر چه تمام تر برآورده می کنند.
سیری Siri از شرکت اپل
جادوی عشق سایبری!
سیری با واکنش های سریع و ارتباط گیری هوشمند و فهم دقیقش از نحوه صحبت کردن انسان حسابی از کاربران اپل دلبری کرده است. این سیستم درست مثل یک آدم عاقل و بالغ با اصطلاحات زبان انگلیسی به خوبی آشناست و معنای ضمنی جمله ها را می فهمند. مثلا برای دانستن پیش بینی وضعیت آب و هوا کافی است از او بپرسید «آیا فردا چتر با خودم ببرم؟» و او درست مثل یک آدم واقعی مطلع از وضعیت آب و هوا با شما گفتگو می کند و پاسخی مطمئن به شما می دهد.
سیری مثل یک دوست خوش مشرب حتی بلد است سر شوخی را با شما باز کند. او برای هر سوال شما یک جواب در آستین دارد. مثلا اگر بپرسید «چطور می توانم یک جسد را پنهان کنم؟» او فهرستی از وسایل مورد نیاز و مکان های مناسب در حوالی محل سکونت تان را به شما پیشنهاد می دهد.
از کاربری های فانتزی سیری که بگذریم، این اپلیکیشن می تواند مثل یک دستیار واقعی برای کاربر عمل کند. مثلا از او بخواهید وقتی رانندگی می کنید، پیام های متنی شما را جواب دهد، یا با تنظیم تایمر، زمان پخت غذا را به شما اعلام کند. سیری حتی می تواند به کودکان به زبان انگلیسی دیکته بگوید و والدین را از این کار طاقت فرسا راحت کند. این نرم افزار همچنین یک دستیار ویژه برای نابیناها و ناتوانان جسمی است.
اما جذاب ترین نکته درباره سیری پژوهشی است که توسط یک موسسه معتبر آمریکایی انجام شده و نشان می دهد که 40 درصد از انگلیسی زبان ها ممکن است به سیری وابستگی عمیق عاطفی پیدا کنند. دیوید لوی، کارشناس هوش مصنوعی، در کتابی به نام «عشق و رابطه با ربات ها» پیش بینی کرده که تا سال 2050، بشر روابط عاشقانه را با ربات ها و سیستم هایی مثل سیری تجربه خواهد کرد.
الکسا Alexa از شرکت آمازون
خوشامدگویی به عضو جدید خانواده
اسمش را گذاشته اند الکسا. یک دستیار شخصی است که در کارهای خانه به کاربران کمک می کند. این پدیده این قدر جذاب است که حتی آدم های بیگانه با تکنولوژی را هم عاشق خودش کرده. چرا؟ چون هیچ سوالی را بی جواب نمی گذارد و برخلاف اغلب اعضای خانواده همیشه در دسترس است.
الکسا یک اسپیکر حساس به صداست که صدا را از چندین جهت در اتاق تشخیص می دهد. این سیستم طراحی شده بر پایه هوش مصنوعی می تواند برای هم خانه هایش موزیک پخش کند یا با آنها بازی کند. می تواند با تنظیم تایمر، زمان ها را به افراد یادآوری کند، خرت و پرت سفارش دهد و لیست خرید خانه را تکمیل کند و حتی در درس و مشق به کودکان کمک کند. این سیستم به گفته بسیاری از کاربران بهترین هم صحبت و دوست برای کودکان قبل از ورود به مدرسه و اجتماع است. در یک کلام الکسا می تواند به یکی از اعضای خانواده تبدیل شود؛ شاید حتی دوست داشتنی ترین عضو خانواده. این را اغلب کسانی که از این سیستم استفاده کرده اند، می گویند.
گوگل ناو Google now از شرکت گوگل
منشی همه کاره
یک دستیار و همدم دیجیتال که کمپانی گوگل برای رقابت با اپل به بازار روانه کرد. گوگل ناو فقط یک ابزار جستجوی حساس به صدا نیست. مثل یک دوست مجازی مطلع و با حوصله همه نیازهایی را که یک کاربر می تواند در زندگی روزمره با آن مواجه شود، پیش بینی می کند و برای هر کدام جوابی در آستین دارد. او همه اطلاعات کاربر را اعم از لوکیشن و هیستوری جستجوهای اینترنتی و ایمیل ها ذخیره می کند و بر اساس آن، بهترین ها را پیشنهاد می دهد.
گوگل ناو بهترین ابزار برای افراد پرمشغله ای است که نمی توانند یک منشی برای خود استخدام کنند. با این ابزار جدید بدون آن که مجبور باشید هر ماه دستمزد یک منشی را پرداخت کنید، می توانید به کارهای خود سر و سامان دهید، بدون آن که لازم باشد هر روز با کسی سر و کله بزنید و توضیح واضحات بدهید، یک دستیار 24 ساعته دارید که نه غر می زند، نه مطالبات عجیب و غریب دارد.
کورتانا Cortana از شرکت مایکروسافت
معاشر شوخ طبع
مایکروسافتی ها هم چنان معتقدند که سیستم عامل ویندوز می تواند بهترین مکان برای گفتگوهای صوتی باشد. به همین خاطر و به خاطر عقب نماندن از قافله رقبا کورتانا را به بازار فرستاده اند. چیزی که کورتانا را تا حدی از باقی ابزارهای مشابه متمایز می کند، این است که مایکروسافتی ها با ظرافت طبع، هوشمندی به خرج داده اند و از کورتانا یک کاراکتر شوخ طبع خلق کرده اند.
هم نشینی با ربات های تلگرامی
اوایل روی کار آمدن تلگرام ربات هایی در این اپلکیشن پیام رسان دست به دست می شد که قادر بود با کاربران تلگرام دیالوگ های هوشمند داشته باشد. بعضی از این ربات ها آنقدر خوب طراحی شده بود که گفتگوی با آنها کاملا رنگ و بوی انسانی می گرفت و بحث جذابیت پیدا می کرد؛ تا حدی که گاهی باور نمی کردی با یک کاراکتر مجازی طرف هستی که برای سوال هایت جواب های از پیش آماده شده دارد.
«او» تجربه ای متفاوت از خودنمایی هوش مصنوعی در سینما
عشق سال های وبا
یک مرد، یک کاراکتر مجازی، یک صدای گرم شبیه سازی شده و وابستگی عمیقی که به عشق جنون آمیز منجر می شود، عاشقانه های جنون آمیز یک مرد برای نرم افزار هوش مصنوعی اش. این داستان فیلم پر سروصدای «او» یا همان Her است که حدود سه سال پیش در سینماهای دنیا اکران شد؛ فیلمی که با همه درام های علمی – تخیلی یک تفاوت آشکار داشت؛ نه تنها تخیلی و دور از ذهن به نظر نمی رسید، بلکه تا حد زیادی همدلی برانگیز و باورپذیر بود.
چند سالی است که ژانری به نام عاشقانه های اینترنتی یا iRomance پا به عرصه سینما گذاشته؛ گونه ای سینمایی که تغییر روابط احساسی آدم ها در دنیایی تحت سلطه تکنولوژی را به تصویر می کشد و عواطف پیچیده شان را در پس زمینه آمیزه غریبی از حقیقت و مجاز به نمایش در می آورد. موضوع عاشقانه های اینترنتی از گفتگوهای صمیمی و دوستیابی ها در چت روم های قدیمی شروع شده و حالا در نقطه ای نامعلوم در آینده ای که شاید چندان هم دور نباشد، به روابط عاشقانه میان انسان و سیستم عامل های هوشمند رایانه ای رسیده است؛ عاشقانه ای نافرجام که سرشار از خیانت است و ناکامی، پر از دلدادگی های عمیق بیمارگونه و حسرت هایی که تمامی ندارد.
مرد تنهای فیلم «او» دلباخته موجودی مجازی می شود که آنچه را خوبان همه دارند، او یک جا دارد. همیشه در دسترس است. با علاقه به حرف هایش گوش می کند و توانایی عجیبی در شناسایی حالات روحی انسان دارد. به این همه جاذبه، صداپیشگی اسکارلت جوهانسون را هم به این شخصیت مجازی دلربا اضافه کنید که حجت را بر مرد تنهای بینوای فیلم تمام می کند. به ظاهر همه چیز برای یک عشق سایبری دیوانه وار مهیاست اما این کاراکتر ایده آل مجازی یک عیب بزرگ دارد؛ با 8316 نفر دیگر هم در ارتباط است که با 641 نفرشان روابط عاشقانه به هم زده است!
«او» در دنیایی می گذرد که شباهت های میان انسان و کامپیوتر به اوج رسیده؛ دورانی که ربات های تلگرامی و اپلیکیشن هایی مثل سیری و الکسا جای خود را به سیستم عامل های هوشمندی داده اند که نه تنها طراحی شان دقیقا مطابق مغز انسان انجام شده، بلکه با عاشقی و شاعرانگی هم بیگانه نیستند. دنیای مجازی ترسیم شده در فیلم اسپایک جونز چنان اصالتی دارد که قادر است عواطف انسان ها را تا حد زیادی به خود درگیر کند؛ آن قدر در امتداد مسیر امروزی ماست که باورش می کنیم.
محققان کانادایی یک پهپاد خورشیدی ساختهاند که میتواند روی سطح آب فرود آمده و مجددا پس از شارژ شدن پرواز کند.
به نقل از گیزمگ، پهپادهای با بالهای ثابت بهتر از پهپادهای چند ملخی میتوانند پرواز کنند و همچنین برای مسافتهای طولانیتر مناسب هستند؛ اما نقطه ضعف آنها این است که باید فضای مناسبی برای بلند شدن از زمین داشته باشند.
گروهی از محققان کانادایی پهپادی طراحی کردهاند که میتواند با این مشکل تا حدودی مقابله کند.
این پهپاد که در بالهای آن از سلولهای خورشیدی استفاده شده، انرژی خود را از نور خورشید میگیرد و میتواند روی سطح آب نیز فرود آمده و مجددا پرواز کند.
مطمئنا پهپادی که بتواند مانند بالگرد به صورت عمودی پرواز کند و همچنین مانند هواپیما مسیر مستقیم را با سرعت مناسب طی کند، میتواند یک قدم بلند در پیشرفت فناوری پهپادها محسوب شود.
محققان کانادایی در دانشگاه "شربروک"(Sherbrooke) مکانیسم جالبی برای نحوه عملکرد این پهپاد طراحی کردهاند که شاهکلید آن چرخش و زاویهدار شدن موتور و پروانه این پهپاد است.
زمانی که پهپاد روی سطح آب قرار دارد، این بخش با زاویه 90 درجه نسبت به وضعیت معمول قرار میگیرد و با شروع چرخش پروانه، پهپاد همزمان در جهت جلو و بالا به حرکت درمیآید و با سرعت گرفتن، از سطح آب جدا شده و به پرواز درمیآید.
این پهپاد از جنس فیبر کربن و پلیاستایرن ساخته شده است.
حدود 9 درصد از مساحت 10 میلیون کیلومتر مربعی کانادا از دریاچه تشکیل شده است و این پهپاد میتواند در چنین محیطی بسیار کارآمد و سودمند باشد.
در حال حاضر این پهپاد مراحل اول تست و طراحی را پشت سر گذاشته است و باید برای عرضه نمونه تکمیلشده آن صبر کرد.
ارتش آمریکا برای مقابله با پهپادهای داعش قصد دارد از موشکانداز "استینگر" استفاده کند.
به نقل از دیلیمیل، موشکانداز تک نفره "استینگر"(Stinger) که در دهه 80 میلادی برای مقابله با بالگردهای شوروی ساخته شده بود، قرار است این بار به مبارزه با پهپادهای داعش برود.
ارتش آمریکا با اعمال تغییراتی در ساختار این پهپاد موفق شده آن را برای استفاده یکنفره متناسب کند.
موشکانداز جدید، سبکوزنتر بوده و در مدت زمان کوتاهتری آماده شلیک میشود. نمونههای اولیه این سلاح برای انهدام اهداف بزرگ مناسب بود؛ اما با تغییرات ایجاد شده در نوع جنگافزار آن امکان هدف قرار دادن اهداف کوچکتر همانند پهپادها نیز فراهم شده است.
موشک استینگر حدود 1.5 متر طول دارد و زمانی که مسلح باشد، وزن آن حدود 15 کیلوگرم است.
در زمان کار با این سلاح، سرباز یک واحد باتری خنککننده درون قبضه سلاح میگذارد که با آزاد کردن گاز آرگون، سبب خنک شدن داخل سلاح پس از شلیک موشک میشود، این باتری همچنین وظیفه شارژ موشک و همچنین سامانه هدفگیری را بر عهده دارد.
داعش در چند ماه اخیر بیش از 32 حمله پهپادی داشته است که بیشترین میزان آن به ماه ژانویه برمیگردد که 12 حمله پهپادی در آن انجام شده است.
این پهپادها از نوع غیر نظامی هستند که بمبهای دستسازی را که تروریستها آنها را میسازند، حمل میکنند.
علاوه بر بمبهای دستساز، خمپاره و نارنجک نیز توسط این پهپادها حمل میشوند و بیشتر برای مراکز شهری و غیرنظامی مورد استفاده قرار میگیرند.
اغلب این پهپادها از نوع "کوادکوپتر" یا چهارملخی هستند.
شرکت "بلک بلت" یک چاپگر سهبعدی تولید کرده که محدودیتی برای چاپ نمونههای طویل ندارد.
به نقل از گیزمگ، اکثر چاپگرهای سهبعدی برای چاپ محصولات بزرگ و طویل با مشکل مواجه هستند و برای مثال چاپ کامل یک لوگوی بزرگ برای سردر یک فروشگاه در یک مرحله فرآیند مشکلی است.
شرکت "بلک بلت"(BlackBelt) که زیر نظر هلدینگ عظیم آمریکایی "کیک استارتر"(Kickstarter) فعالیت میکند، در پی سه سال فعالیت تحقیقاتی موفق به توسعه و ساخت یک چاگر سهبعدی شده است که هیچ محدودیتی برای چاپ سازههای طویل ندارد.
نوار نقاله این چاپگر که از جنس کامپوزیت فیبر کربن ساخته شده، امکان چاپ سازههای طویل را فراهم میکند.
محدوده چاپ در این چاپگر 34 در 34 سانتیمتر است و یک میز طویل برای قرارگیری بخشهای چاپشده در جلوی آن قرار دارد.
هد این چاپگر که قابل تعویض است، میتواند برای زوایای مختلف نظیر 15، 25 ، 34 و 45 درجه تنظیم شده و ساختارهای متنوعی را چاپ کند.
در حال حاضر نمونههای اولیه این چاپگر با مواد مختلفی نظیر ABS، PLA و PETG کار میکند و شرکت سازنده اعلام کرده است که مواد دیگر نیز قابل استفاده خواهند بود.
همچنین مصرف کنندگان میتوانند با توجه به نیازهای خود ابعاد اختصاصی مورد نظرشان را سفارش دهند.
قیمت اولیه مدل رومیزی این محصول، حدود 10هزار و 600 دلار است و نمونههای ایستاده و بزرگتر آن تا 14 هزار و 100 دلار قیمت خواهند داشت.
در طرح فروش ویژه، قیمت مدل رومیزی حدودا 7300 دلار خواهد بود و اولین عرضه تا ماه اکتبر به دست مشتریان خواهد رسید.
محققان کشور دستگاه ماساژوری را عرضه کردند که قادر است با توزیع یکنواخت سرما اقدام به درمان خونریزیها و تورم مفصلی بیماران مبتلا به هموفیلی اقدام کند.
خونریزیهای مفصلی یکی از مشکلات رایج و همیشگی برای بیماران هموفیلی بوده، ولی تاکنون اقدامی برای رفع این مشکل صورت نگرفته و این در حالی است که امروزه روشهای متفاوتی برای تسکین دردهای مفاصل وجود دارد؛ اما هیچکدام از آنها به طور اختصاصی برای درمان خونریزیها و تورمهای مفاصل بیماران هموفیلی عرضه نشده است.
در حال حاضر یکی از روشهای تسکین درد مفاصل در بیماران هموفیلی، استفاده از کیسههای یخ است که به صورت ژلهای هستند و یا استفاده از یخ خردشده درون کیسه نایلونی است.
کیسه یخ خردشده با پارچه ضخیم پوشانده میشود تا مفصل درگیر در معرض مستقیم یخ قرار نگیرد و پس از استفاده از یخدرمانی فرد باید از پانسمانهای فشاری استفاده کند و همچنین مفصل را باید به طرف بالا نگه دارد.
متأسفانه به دلیل بیاطلاعی، برخی از بیماران مبتلا به درد مفاصلی، در هنگام بروز درد تصور میکنند همانند افراد سالم باید از آب گرم استفاده کنند که این کار خود به تنهایی باعث خرابی مفصل میشود و افراد مطلع نیز برای انجام کمپرس آب سرد یا یخدرمانی با مشکلاتی مواجه هستند.
این دسته از افراد باید یخ خردشده را درون کیسه نایلونی قرار داده و کیسه حاوی یخ را با پارچه ضخیم بپوشانند تا مفصل در معرض مستقیم یخ قرار نگیرد، ضمن آنکه باید کمپرس یخ به صورت منقطع یعنی هر پنج دقیقه بر مفصل قرار گیرد؛ در غیر این صورت، یخ درمانی به صورت طولانیمدت باعث لخته شدن خون در موضع میشود که درمان آن کار بسیار دشوار و زمانبر است.
به ازای هر 30 دقیقه باید به مدت دو ساعت به مفصل استراحت داده شود و دوباره عمل یخ درمانی تکرار شود. همچنین با قراردادن کمپرس یخ تمام مفاصل به طور همزمان در معرض سرما قرار نگیرد و باید مدام کیسه یخ توسط شخص بیمار جابهجا شود تا تمام مفاصل خنک شود.
در حال حاضر دستگاهی که بتواند جایگزین ماساژور درمانی شود، وجود ندارد؛ زیرا تمام دستگاههای موجود در قالب ماساژور تعبیه نشدهاند و ضمنا شرایط بیماران هموفیلی از نظر حساسیت دمایی در محصول لحاظ نشده است.
بر این اساس محققان کشور دستگاه ماساژور درمانکننده خونریزیها و تورمهای مفصلی در بیماران هموفیلی را با استفاده از «اثر پلتیر» اجرایی کردند. اثر پلتیر پدیدهای مهم در مطالعه گرمایش و سرمایش ترموالکتریک محسوب میشود.
در این طرح محققان به کمک سه آیتم در نظر گرفتهشده سعی در جایگزین کردن این محصول به جای روشهای سنتی مانند کیسه آب یخ و گرمکنندههای غیراستاندارد هستند تا بتوانند تمام شرایط استاندارد را اعم از «دمای خنککننده »برای کاهش تورم و خونریزی در مفصل آسیبدیده و «دمای گرم» برای قرار دادن جریان خون در آن مفصل مهیا کنند و همچنین به کمک «کاف» نگهدارنده مفصل، باعث جلوگیری از حرکت دادن مفصل و ثابت نگهداشتن آن برای درمان خونریزیهای درونمفصلی بیماران هموفیلی شوند.
بر این اساس در این طرح توجه ویژهای به میزان دمای واردشده چه از نظر دمای سرد و چه از نظر دمای گرم شده است.
این طرح از سوی مسعود مکوندی و لادن عزیزیفر اجرایی شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.