استارتاپ یا استارتآپ یک سرمایهگذاری به شکل کارآفرینی است که طی آن یک شرکت نوپا ایدهی جدیدی برایکسبوکار ارائه میدهد. طبق تعریف استیو بلنک، پروفسور دانشگاه استنفورد، استارتاپ یک سازمان است که برای پیدا کردن یک مدل کسبوکار تکرارپذیر و مقیاسپذیر راهاندازی میشود. البته اختلاف بر سر تعریف استارتاپ زیاد است؛ اما نکتهی مشترک در همهی آنها این است که بر اساس یک ایدهی خلاقانه و جدید فعالیت آنها آغاز میشود. این ایدهها بازار نیازمندیها را هدف قرار میدهند و با ارائهی یک محصول یا خدمات جدید و استفاده از تکنولوژی، خیلی سریع رشد پیدا میکنند.
از آنجایی که هدف از راهاندازی یک استارتاپ پیدا کردن مدل کسبوکار است ؛ عمر آن نمیتواند طولانی باشد و معمولا بعد از گذشت چند سال به موفقیت میرسد یا بودجهی آن تمام میشود و شکست میخورد. استارتاپها برای شروع فعالیت خود لزوما نیازی به ثبت شدن شرکت ندارند و از هرجا و با هر تعداد بنیانگذار میتوانند فعالیت خودشان را آغاز کنند. بودجهی راهاندازی استارتاپهای معمولا کم است؛ اما اگر ایدهی خوبی داشته باشند خیلی زود میتوانند مورد حمایت سرمایهگذاران قرار بگیرند.
اصطلاحات رایج در استارتاپ
افرادی که با استارتاپها درگیر هستند معمولا از اصطلاحات خاصی برای بیان مقاصد خود استفاده میکنند. در ادامه به معرفی چند نمونه از این اصطلاحات میپردازیم.
Lean Startup
متودولوژی لین استارتاپ (Lean Startup) یا نوپای ناب به شما یاد میدهد که چگونه یک استارتاپ را هدایت کنید، چه موقع آن را تغییر دهید و از چه راههایی برای رشد آن استفاده کنید. لین استارتاپ یک رویکرد علمی برای ساختن و مدیریت کردن استارتاپ به شما میدهد و کمک میکند که محصول خودتان را سریعتر به دست مشتری برسانید. بسیاری از استارتاپها با ایدهی ساختن محصول مورد نیاز مردم راهاندازی میشوند. آنها ماهها و حتی سالها زمان صرف میکنند که محصول خود را به بهترین نحو شکل دهند بدون اینکه آن را به مشتری نشان بدهند. همین موضوع باعث شکست خوردن بسیاری از آنها میشود. زیرا آنها با مشتریها صحبت نمیکنند و در مورد محصولات خود از آنها بازخورد نمیگیرند. زمانی که مشتریها نتوانند با یک استارتاپ ارتباط برقرار کنند، به ایدهی آن اهمیتی نمیدهند و درنتیجه استارتاپ شکست میخورد.
Unicorn Startup
استارتاپ تک شاخ یا یونیکورن استارتاپ (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که رشد سریعی دارند و به ارزش بیش از ۱ میلیارد دلار میرسند. این لغت اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط سرمایهگذاری به نام آیلین لی ارائه شد و او از میان حیوانات افسانهای، تک شاخ را بهعنوان نماد این مدل استارتاپ انتخاب کرد. ازجمله بزرگترین استارتاپهایی که در این دسته جا میگیرند میتوان به Uber ،Xiaomi ،Airbnb ،Dropbox و Pinterest اشاره کرد.
بنیانگذار استارتاپ (Founder)
به شخصی که استارتاپ را راهاندازی میکند بنیانگذار گفته میشود. این اشخاص معمولا علاقهای به کار کردن برای دیگران ندارند و باور دارند که میتوانند با تلاشهای بیوقفهی خود دنیا را تغییر دهند. این افراد میتوانند با تعدادی از دوستان خود در این راه شریک شوند و وظایف سنگین را بین خودشان تقسیم کنند. راهاندازی یک استارتاپ به هیچ عنوان کار راحتی نیست و در طی آن، به بنیانگذاران آن فشار زیادی وارد خواهد شد. اما اگر فعالیتههای آنها موفقیتآمیز باشد، نتیجهی آن هم از نظر احساسی و هم از نظر مالی بسیار خوب خواهد بود.
شتابدهندهی استارتاپ (Startup Accelerators)
شتابدهندهها شرکتهایی هستند که روی استارتاپهایی با ایدههای جالب و البته کاربردی سرمایهگذاری میکنند. این شرکتها درصدی از مالکیت استارتاپ را میگیرند؛ اما در عوض خدماتی مانند آموزش توسط مربیها و آشنا کردن آنها با سرمایهگذاران و متخصصان آن رشته را برایشان فراهم میکنند. درواقع این شرکتها شانس موفقیت استارتاپها و پیدا کردن سرمایهی بالقوه برای فعالیتهایشان را بالا میبرند.
استارتاپ ویکند (Startup Weekend)
استارتاپ ویکند یک رویداد آموزشی-تجربی ۵۴ ساعته است که معمولا در آخر هفته برگزار میشود. در این رویداد افراد مختلفی مانند علاقهمندان به استارتاپ، توسعهدهندگان، برنامهنویسان، مدیران کسبوکارها، بازاریابها و طراحان گرافیک حضور دارند. ایدهها در این رویداد مطرح میشوند و افراد گروه تشکیل میدهند تا طرح اولیه یا دموی ایدهی خود را پیادهسازی کنند.
استارتاپ گرایند (Startup Grind)
استارتاپ گرایند یک برنامهی جهانی است که در آن از کارآفرینان موفق دعوت میشود تا داستان موفقیت و چالشهای استارتاپ خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. افراد میتوانند در این برنامه با پروژههای یکدیگر آشنا شوند و از تجربیات هم استفاده کنند.
تجارت B2B
این اصطلاح کوتاه شدهی عبارت Business to Business است و به کسبوکاری گفته میشود که محصولات و خدمات خود را به یک کسبوکار دیگر ارائه میدهد. این نوع تجارت در مقابل تجارت بی تو سی (B2C) قرار دارد.
تجارت B2C
تجارت B2C مخفف عبارت Business to customers است و به کسبوکارهایی گفته میشود که محصولات و خدمات خود را به مشتریهای عرضه میکنند.
تجارت C2C
نوعی از سرویس است که کاربران با استفاده از آن، خدمات و کالاهای خود را به دیگر کاربران عرضه میکنند. وبسایتها و سرویسهای خرید و فروش اجناس دست دوم، از نمونههای تجارت Customer to Customer هستند.
سرمایهی بذری (Seed Funding)
همانطور که یک گیاه از یک بذر شروع به رشد میکند، یک استارتاپ نیز از یک سرمایهی اولیه شروع میشود. به سرمایهای که در مرحلهی اولیه راهاندازی استارتاپ در اختیارش قرار میگیرد، سرمایهی بذری گفته میشود.
واگذاری (Vesting)
به نوعی تخصیص سهامی گفته میشود که طی آن بعد از گذشت مدت زمانی، مقدار سهم تعیینشده به کارمندان داده میشود. بهعنوان مثال اگر به یک کارمند ۲۰۰ سهام طی ۱۰ سال داده شود، یعنی بعد از گذشت هر سال ۲۰ سهم به او اختصاص پیدا میکند. این کار به کارمندان انگیزه میدهد که عملکرد خوبی داشته باشند و برای مدت زمان زیادی در شرکت کار کنند.
بنچمارک (Benchmark)
به فرآیندی گفته میشود که یک استارتاپ برای اندازهگیری موفقیت فعلی خود از آن استفاده میکند. سرمایهگذاران میزان موفقت استارتاپها را بر اساس بنچمارکها میسنجند. بهعنوان مثال وقتی میگوییم شرکت A به بنچمارک درآمد X در طی ۲ سال رسیده است یعنی این استارتاپ توانسته است طی ۲ سال میزان فروش خود را به X برساند.
بوتاسترپ (Bootstrapped)
زمانی که گفته میشود یک شرکت بوتاسترپ است، یعنی بودجهی آن توسط خود کارآفرین یا بودجهی خود شرکت تأمین شده است.
وام موقت (Bridge loan)
این نوع وام به Swing loan نیز معروف است و به مساعدههایی گفته میشود که بر اساس میزان درآمد به یک شخص داده میشود و فاصلهی بین درآمدهای عمده را پر میکند.
فروش (Buyout)
یک استراتژی معمول برای خروج است که طی آن سهام شرکت به فروش میرسد و به خریداران آن اجازهی کنترل شرکت داده میشود.
سرمایه (Capital)
به داراییهای مالی گفته میشود که در حال حاضر برای استفاده در دسترس هستند. کارآفرینان از سرمایه برای آغاز استارتاپ استفاده میکنند و مقدار آن را افزایش میدهند تا به رشد استارتاپ کمک کنند.
دو دلیجنس (Due diligence)
به ارزیابی و تحلیل سرمایهگذاران از وضعیت و پتانسیلهای سرمایهگذاری گفته میشود. این ارزیابی میتواند شامل بررسی سوابق مالی و اندازهگیری ROI باشد.
بازده سرمایهگذاری یا بازگشت سرمایه (ROI)
همانطور که از نامش پیدا است، برگشت سرمایه را مورد بررسی قرار میدهد. درواقع به پولی گفته میشود که به یک سرمایهگذار بهعنوان درصدی از سرمایهگذاری خود در استارتاپ برگشت داده میشود. بهعنوان مثال اگر یک سرمایهگذار مبلغ ۲ میلیون دلار برای خرید ۲۰ درصد سهام یک شرکت خرج کند و شرکت با مبلغ ۴۰ میلیون دلار به فروش برسد، این یعنی آن سرمایهگذار مبلغ ۸ میلیون دلار از فروش شرکت دریافت خواهد کرد.
خروج (Exit)
برخی بنیانگذاران و سرمایهگذاران استارتاپ اینگونه پولدار میشوند؛ Exit به متدی گفته میشود که یک سرمایهگذار و یک کارآفرین سرمایهی خودشان را از شرکت خارج میکنند. خروج معمولا در زمان IPO و M&AA اتفاق میافتد.
آیپیاو (IPO)
زمانی است که یک استارتاپ سهام خودش را در یک فراخوان بورس برای فروش به مردم پیشنهاد میدهد. در این حالت یک شرکت خصوصی تبدیل به سهامی عام میشود و دیگر یک استارتاپ نیست.
مالکیت و ادغام (Merge & Acquisition)
زمانی است که استارتاپ توسط یک شرکت بزرگتر خریداری یا با آن ادغام میشود. این اتفاق به صورت دوستانه (همراه با توافقنامه) یا خصمانه (بدون توافقنامه) صورت میگیرد.
توافقنامه عدم افشاگری (NDA)
NDA مخفف عبارت Non-disclosure agreement است و به توافقنامهای گفته میشود که طی آن هر ۲ طرف از اطلاعات حساس و محرمانه مانند اسرار تجارت محافظت میکنند و آن را با شخص سوم به اشتراک نمیگذارند.
پیوت (Pivot)
زمانی است که استارتاپ جهت استراتژیهای خودش را سریعا تغییر میدهد. معمولا این تغییرات به دلیل عدم بازدهی اتفاق میافتند و طی آن بر ویژگیهای دیگر محصولات یا مشتریها تمرکز میشود.
مذاکره در آسانسور (Elevator Pitch)
فرض کنید در یک آسانسور با یک سرمایهگذار هم مسیر شدهاید و تنها ۳۰ تا ۱۲۰ ثانیه فرصت دارید او را متقاعد کنید که روی ایدهی شما سرمایهگذاری کند. به عبارتی شما باید در این چند ثانیه مشکل، راهحل آن و بازار مشتریها را برای سرمایهگذار توضیح بدهید و او را متقاعد کنید.
نرمافزار بهعنوان سرویس (SaaS)
به یک محصول نرمافزاری گفته میشود که از راه دور به وسیلهی اینترنت یا سیستم رایانش ابری کنترل میشود.
چگونه یک استارتاپ راهاندازی کنیم
مقالهی مرتبط:
شما برای ساختن یک استارتاپ موفق به ۳ چیز احتیاج دارید: ایدهی ساختن محصولی که مشتریها واقعا به آن علاقه داشته باشند، پیدا کردن یک همبنیانگذار و کم کردن هزینهها تا جای ممکن. اکثر استارتاپهایی که شکست میخورند، معمولا در عمل کردن به یکی از این ۳ مورد ناموفق هستند. درواقع شما به یک ایدهی خاص و عالی برای شروع کردن استارتاپ خود نیازی ندارید. کافی است تکنولوژی جدیدی به کاربران معرفی کنید که در حال حاضر از آن برخوردار نیستند. این تکنولوژی جدید باید بتواند نیازهای آنها را به بهترین نحو از بین ببرد. در ادامه بیشتر در مورد مراحل راهاندازی استارتاپ بخوانید.
۱- ببینید دنیا چه چیزی کم دارد
اگر دقت کنید متوجه میشوید که سیستمهای تاکسیرانی قبل از پیدایش Uber بسیار کسالتآور بودند. یا اینکه قبل از پیدایش اسپیسایکس مردم علاقهی چندانی به فضا نداشتند. شما نیز باید فکر کنید و ببینید چه چیزی در دنیا کم است و سعی کنید ایدهی جدیدی برای آن ارائه دهید.
۲- آن را یادداشت کنید
مهم نیست که چقدر باهوش هستید. مطمئنا بعد از گذشت مدتی برخی جزئیات ایدهی خود را فراموش خواهید کرد. افکار شما و مکالماتی که در این زمینه با دیگران انجام میدهید بسیار ارزشمند هستند پس تمام افکار و جزئیات مکالمات خود را یادداشت کنید.
۳- یک نمونهی اولیه بسازید
مقالهی مرتبط:
بسیاری از ایدههای خلاقانهی ما حتی بهترینها، متأسفانه هیچ موقع به دنیای واقعی وارد نمیشوند و شما حتی اگر آنها را یادداشت کنید، بازهم بعد از گذشت مدتی فراموششان خواهید کرد. تنها چیزی که میتواند مانع از فراموش شدن آنها شود، تهیهی یک نمونهی اولیه است. آنها را برنامهنویسی کنید یا بهصورت فیزیکی طراحی کنید و بسازید. بسیاری از مردم در همین مرحله متوقف میشوند بنابراین اگر بتوانید از آن گذر کنید، یک قدم از دیگران جلوتر خواهید بود.
۴- نمونهی اولیه را به ۱۰۰ نفر نشان دهید
حالا شما باید از نقطهی آسایش خود خارج شوید و نمونهی اولیه خود را به دیگران نشان بدهید و نظر آنها را جویا شوید. بهتر است این ۱۰۰ نفر از میان افراد کاملا ناشناس انتخاب شوند تا شناختن شما در بازخوردشان نسبت به محصول تأثیری نگذارد. چرا ۱۰۰ نفر؟ زیرا شما در این مرحله به چشماندازی وسیع برای بازخوردها احتیاج خواهید داشت.
۵- تکرار کنید
مردم کمی هستند که در اولین تلاش خود موفق میشوند و شانس اینکه شما جزو این دسته باشید بسیار کم است. بنابراین خودتان را برای طراحی کردن مجدد همه چیز کنید.
۶- یک همبنیانگذار (Co-Founder) پیدا کنید
زمانی که احساس کردید نمونهی اولیهتان به نتیجه رسیده است، به دنبال یک شریک بگردید تا حاضر باشد سالهای عمر خود را صرف عملی کردن این ایده کند.
۷- کسبوکار خود را ثبت کنید
بعد از صحبت کردن با شریک یا شرکای خود و تعیین توافقات، بهتر است شرکت خودتان را ثبت کنید. میتوانید مراحل ثبت شرکت را بهطور کامل در این مقاله مطالعه کنید.
۸- به دنبال سرمایهگذار باشید و اولین نسخه را تولید کنید
مقالهی مرتبط:
اگر بودجهی کافی برای تولید کردن اولین نسخه از محصول خود ندارید، بهتر است یک سرمایهگذار پیدا کنید. بهتر است در حین پیدا کردن سرمایهگذار کار تولید را متوقف نکنید؛ زیرا هر استارتاپی نمیتواند بودجهی مورد نظر خود را از سرمایهگذاران دریافت کند.
۹- راهاندازی کنید
هرچقدر نسخهی اولیهتان ناقص بود، آن را راهاندازی کنید. ویژگیهای اضافه، واسط کاربری بهتر، افزایش سرعت اجرا و دیگر موارد مربوط به بهینهسازی از جمله مواردی هستند که میتوانند در آینده نیز به محصول اصلی اضافه شوند.
۱۰- با کاربران همراه باشید
مشتریهای خود را تحت نظر داشته باشید و ببینید آیا برمیگردند یا خیر. اگر برنگشتند، علت را پیدا کنید.
۱۱- دوباره راهاندازی کنید
هر چقدر احتیاج بود، محصول خود را بعد از اعمال تغییرات دوباره راهاندازی کنید. حتی اگر مشاهده کردید که تعداد کمی از مردم دوباره به شما مراجعه کردند، باز هم به کارتان ادامه دهید؛ زیرا این یعنی در حال تولید یک محصول باارزش هستید.
۱۲- محصول را به ۱۰۰۰ نفر نشان دهید
شاید رقم بالایی به نظر نرسد؛ اما اولین ۱۰۰۰ نفر نقاط ضعف محصول شما را شناسایی خواهند کرد. از آنجایی که شما هنوز ناشناخته هستید، شاید لازم باشد این افراد را بهصورت دستی استخدام کنید. هیچ ایرادی ندارد حتی اگر شده لپتاپ آنها را قرض بگیرید و وبسایت خود را به آنها نشان بدهید و نظرشان را جویا شوید.
۱۳- رشد کنید
پاول گراهام، دانشمند علوم کامپیوتر و سرمایهگذار، استارتاپها را تشویق میکند که در هفته ۵ درصد رشد داشته باشند. اگر ۴ سال به همین ترتیب ادامه دهید، در طی گذشت این مدت به تعداد ۲۵ میلیون کاربر خواهید رسید. به عبارت دیگر، تبدیل به یکی از بزرگترین استارتاپها خواهید شد.
۱۴- به موفقیت برسید
شما میتوانید شرکت خودتان را به شخص دیگری بفروشید یا سرمایهگذاران را قانع کنید که با شما همکاری کنند. شما تا اینجا موفق شدهاید استارتاپ خود را به نتیجه برسانید؛ بعد از این به خودتان بستگی دارد که بخواهید آن را ادامه دهید یا آن را به صاحبان جدیدش واگذار کنید.
گفته میشود مادهی تاریک حدود ۸۵ درصد از تمام جرم موجود در جهان هستی را تشکیل داده است و با این حال، فیزیکدانان هنوز هیچ ایدهی دقیقی در مورد ماهیت مادهی تاریک ندارند.
اما اکنون به نظر میرسد که یک فرضیهی جدید در مورد مادهی تاریک، ما را یک گام به درک هویت دقیق آن نزدیکتر کند؛ زیرا فیزیکدانان در حال حاضر چنین گمان میکنند که مادهی تاریک در تمام این مدتی که ما در پی آن بودهایم، در حال تغییر بوده است. این تغییر میتوانسته از ذرات شبح مانندی در بزرگترین ساختارهای جهان هستی تا حالتهای عجیبی از مواد فراسیال در مقیاسهای کوچکتر بوده باشد. این امکان هم وجود دارد که ما در آیندهی نزدیک بتوانیم ابزارهای لازم برای تأیید چنین پنداری را به دست آوریم.
مقالهی مرتبط:
مادهی تاریک یک مادهی فرضی بود که برای نخستین بار، یک قرن پیش و برای توجیه کردن عدم تعادل آشکاری ارائه شد که میان مقادیر مادهی موجود در جهان هستی با میزان گرانش نگهدارندهی کهکشانها در کنار هم وجود داشت.
ما نمیتوانیم مادهی تاریک را بهطور مستقیم تشخیص دهیم؛ اما میتوانیم تأثیر آن را بر تمامی پدیدههای اطرافمان ببینیم. در واقع نحوهی دوران کردن کهکشانها و همچنین طریقهی خمیده شدن نور در هنگام پیمایش آن در میان جهان هستی، نشان میدهد که مقدار ماده و جرم موجود در آن نواحی بسیار بیشتر از آنی است که ما میتوانیم در رؤیتهای کنونیمان ببینیم.
اکنون دو فیزیکدان بهتازگی این پیشنهاد را مطرح کردهاند که مادهی تاریک در تمام مدتی که ما به دنبالش بودهایم، در حال تغییر در قوانین خود بوده است و شاید همین توجیه بتواند دلیلی برای گریزانی و دیرفهمی بیش از حد این ماده باشد. تیم تِیت، متخصص فیزیک ذرات از دانشگاه کالیفرنیا اروین که در این بررسیهای اخیر نقشی ندارد، میگوید:
ایدهی شسته و رفتهای است. شما به این نتیجه رسیدهاید که باید دو نوع گوناگون از مادهی تاریک داشته باشید که توسط یک اصل مشترک توضیح داده میشوند.
دیدگاه سنتی در مورد مادهی تاریک این است که از ذراتی با سطوح برهمکنش پایین از قبیل اکسیونها ساخته شده است و این ذرات به نحوی تحت تأثیر نیروی گرانش قرار میگیرند که ما میتوانیم تأثیرات آن را در مقیاسها بزرگ هم ببینیم.
چنین فرم سردی از مادهی تاریک میتواند برای پیشبینی چگونگی رفتار خوشههای کهکشانی عظیم و ثقیل به کار رود و همچنین با چیزهایی که ما در مورد شبکهی کیهانی میدانیم، کاملا سازگار است. دانشمندان پیشنهاد میکنند که تمامی کهکشانها در قالب یک شبکهی گستردهی میانکهکشانی با همدیگر همبسته شدهاند و همگی در کنار هم باعث تشکیل افروزههای نامرئی از مادهی تاریک میشوند.
اما وقتی که ما در مقیاسی کوچکتر و روی کهکشانهای منفرد و همچنین طریقهی چرخش ستارههای آنها پیرامون مرکز کهکشانها دقیقتر میشویم، آنگاه متوجه میشویم که اصطلاحا یک جای کار میلنگد و ایرادی در کارمان وجود دارد. جاستین خوری، فیزیکدان از دانشگاه پنسیلوانیا، در یک گفتگوی مطبوعاتی میگوید:
بیشتر جرم موجود در جهان هستی، مادهی تاریک است و از محلهایی که بیشترین میزان مادهی معمولی در آنها قرار گرفته، مجزا شده است. در مقیاسی به بزرگی یک شبکهی کیهانی، چنین برداشتی کاملا با مشاهدات ما سازگار است. در مقیاس یک خوشهی کهکشانی هم این نگرش بهخوبی جواب میدهد. با این وجود در مقیاس کهکشانها و داخل آنها، این برداشت سازگار نیست.
خوری و همکارش، لاشا برژیانی که اکنون در دانشگاه پرینستون فعالیت دارد، پیشنهاد میکنند دلیل آنکه ما نمیتوانیم رفتار مادهی تاریک را در هر دو مقیاس بزرگ و کوچک در جهان هستی با هم تطبیق دهیم، این است که مادهی تاریک میتواند تغییر فُرم دهد.
ما ذرات سرد مادهی تاریک را برای خوشههای عظیم کهکشانی در ذهن داریم؛ اما در مقیاس کهکشان منفرد، آنها پیشنهاد میدهند که مادهی تاریک وارد یک حالت فراسیال یا ابرشاره (Superfluid) میشود.
ابرشاره بهعنوان یک حالت سرد و چگال از مادهی فشرده تعریف میشود که میزان گرانروی و همسایش آن صفر است و میتواند گاهی اوقات به یک چگال بوز-انیشتین بدل شود؛ چیزی که از آن بهعنوان حالت پنجم ماده یاد میکنند.
در کنار شگفتی ذاتی ابرشارهها، یک امر عجیب دیگر هم در جریان است. واقعیت این است که ابرشارهها نسبت به زمانها گذشته بیشتر دیده میشوند و دسترسی به آنها هم راحتتر است. در همین راستا، پژوهشگران هفتهی گذشته اعلام کردند موفق به ایجاد نوعی نور شدهاند که میتواند در دمای اتاق همانند مایعات عمل کند (چنین پدیدهای در واقع نوعی فراسیال است) و این اتفاق برای نخستین بار در دوران ما رخ افتاده است.
هر قدر که دانش ما از ابرشارهها بیشتر میشود، به همان اندازه فیزیکدانان تمایل بیشتری به داشتن این ایده پیدا میکنند که ابرشارهها میتوانند بسیار بیشتر و متداولتر از آن مقداری باشند که ما پیشتر تصور میکردهایم. جنیفر اُولِتدر توضیح خود برای مجلهی کوانتا میگوید:
بهتازگی، فیزیکدانان بیشتری به نگرش مرتبط با احتمال تشکیل شدن حالتهای فراسیالی بهطور طبیعی در شرایط بحرانی فضا، تمایل نشان دادهاند.
ابرشارهها ممکن است درون ستارههای نوترونی وجود داشته باشند و برخی از پژوهشگران چنین میپندارند که خود فضا-زمان هم شاید یک ابرشاره است. اگر بهراستی چنین باشد، پس چرا خود مادهی تاریک هم نتواند (یا نباید) دارای یک حالت (فاز) ابرشاره باشد؟
ایدهی آنها این است که هالههای مادهی تاریکی که پیرامون کهکشانهای منفرد وجود دارند، شرایط لازم برای شکل گرفتن ابرشاره را ایجاد میکنند. کشش گرانشی کهکشان بهنوعی تضمین میکند که این پدیده بهصورت چگال در هم فشرده شده است و از سویی هم سردی فضا باعث پایین نگه داشته شدن دما به مقدار مناسب میشود.
اکنون اندکی از مقیاس بزرگتر نگاه میکنیم؛ در اینجا، کشش گرانشی یادشده برای تشکیل دادن حالتی از ابرشاره، بسیار ضعیف میشود.
کلید حل مشکل در این است که وجود مادهی تاریک ابرشارهای، میتواند رفتار عجیب کهکشانهای منفرد را بهخوبی توضیح دهد؛ چیزی که گرانش بهتنهایی قادر به انجامش نیست. مادهی تاریک ابرشارهای میتواند ایجادکنندهی نوعی نیروی ثانویه (که هنوز شناسایی هم نشده است) باشد که درون هالههای مادهی تاریک پیرامون خود، همانند گرانش عمل میکند.
بر پایهی توضیح اولت، هنگامی که شما یک میدان الکتریکی را آشفته میسازید، امواج رادیویی دریافت میکنید و هنگامی هم که یک میدان گرانشی را آشفته میکنید، امواج گرانشی به دست میآورید. اما هنگامی که یک ابرشاره را آشفته میکنید چه میشود؟ پاسخ این است که شما فونون (امواج صوتی) به دست میآورید و همین نیروی افزوده میتواند در کنار گرانش کارکرد داشته باشد. خوری همچنین توضیح داده است:
چنین رویدادی خوب است، زیرا شما یک نیروی اضافه هم فراتر از گرانش دارید؛ اما این نیرو بهطور ذاتی به مادهی تاریک مرتبط است. در واقع احتمال میرود که وجود یک ویژگی خاص در مادهی تاریک، باعث شکل گرفتن این نیرو شده باشد.
البته باید تأکید کنیم که فرضیهی اخیر باید فعلا بررسی شود. بنابراین هر آنچه در اینجا توضیح دادیم، در حال حاضر در محدودهی فرضیات است و هیچ تئوری قطعی ارائه نشده است. اما نسخهی اولیهی پژوهش در این لینک قابل دسترسی است تا پژوهشگران مرتبط با آن حوزه بتوانند کار بیشتری روی آن صورت دهند.
یکی دیگر از نکات قابل توجهی که این نگرش باعث تأمل بیشتر روی آن میشود، مربوط به دینامیک نیوتونی اصلاحشده یا MOND است. این تئوری بیان میکند که ما برای به حساب آوردن برخی خاصیتهای مشاهدهشده در کهکشانها، نیاز به ایجاد تغییر در قوانین نیوتون داریم. گروه پژوهشی در نشست مطبوعاتی خود اشاره کردند:
در کهکشانها، حرکات فراسیالی از مادهی تاریک وجود دارد و MOND هم در آنها سازگار است. با این حال، در خوشههای کهکشانی، هیچ نوع حرکت ابرشارهای وجود ندارد و بنابراین MOND در آن نواحی صادق نیست.
ما باید صبر کنیم تا ببینیم که سرانجام این فرضیه به کجا خواهد رسید؛ اما خوری و برژیانی باور دارند که به روشهایی واقعی و قابل آزمایش نزدیک شدهاند که ما با استفاده از آنها قادر خواهیم بود تا پیشبینیهای این دانشمندان در خصوص مادهی تاریک از نوع ابرشارهای را تأیید کنیم.
اگر صحت پیشبینیهای آنها اثبات شود، در آن صورت میتوان گفت ما پس از سالها توانستهایم به یافتههایی برسیم که در گشایش گره از معمای جرم زیاد کیهانی کارساز بوده باشد.
وقتی معلمهای مدرسه در مورد جزر و مد توضیح میدهند، دلیل آن را گرانش ماه و اثر آن بر زمین و آب دریاها توصیف میکنند؛ اما آیا این توضیح کاملا درست است؟
البته این پدیده، یعنی پدیدهی عدم توازن گرانشی وجود دارد و اقیانوسها را در دو سوی مخالف میکشد و برآمدگیهایی (Bulgess) در دو سوی ایجاد میکند: به سمت ماه (وقتی گرانش ماه در قویترین حالت است) و به سمت مخالف ماه (گرانش ماه در ضعیفترین حالت است).
اما این رفتار دیفرانسیلی گرانش بدین معنا نیست که ماه اقیانوسها را به سمت خود میکشد. اگر چنین اتفاقی میافتاد، آنگاه دریاچهها، حوضچهها و حتی استخرها نیز باید برآمده میشدند.
گیب پرز-گیز، ستارهشناس و متخصص فیزیک نجومی در دانشگاه نیویورک، در ویدئویی در پیبیاس اسپیس تایم گفته است:
ویدئوهای موجود در یوتیوب، حتی آنهایی که توسط افراد باهوش ساخته شدهاند، جزر و مد را اشتباه توضیح میدهند. حقیقتها ثابت هستند. واقعا رفتار دیفرانسیلی گرانش وجود دارد. آنچه اشتباه است، توضیح برآمدگی است.
در هر نقطهای از زمین، گرانش ماه ۱۰ میلیون بار ضعیفتر از نیروی گرانش خود زمین است. بنابراین اختلاف جهت برای بخش رو به ماه زمین و سوی دیگر آن، بسیار کم است.
برآمدگیهای جزر و مدی در واقع محصول رقص پیچیدهی گرانش بین زمین، ماه و خورشید هستند. آنها نتیجهی هل دادن آبهای روی کرهی زمین هستند و نه کشیدن آنها.
گرچه هر قطره از آب روی کرهی زمین توسط ماه کشیده میشود، اما اثر آن در ابعاد مولکولی چندان قابل توجه نیست؛ زیرا قدرت کشش زمین بیشتر است.
اما باید توجه کنید که حدود ۷۱ درصد کرهی زمین از آب پوشیده شده است و این آبها بدنهی مایع واحدی را تشکیل میدهند. بنابراین نیروی کوچک وارد بر هر مولکول آب، جمع میشود و افزایشی واضح در فشار آب ایجاد میکند.
مولکولهای آب نزدیک قطبهای زمین، اغلب به سمت مرکز گرانش زمین، نزدیک هستهی آن، کشیده میشوند. مولکولهای آب نزدیک به ماه، در استوای زمین بیشترین کشش به سمت ماه را تجربه میکنند. در همان حین، مولکولهای آب دور از ماه، کمترین کشش گرانشی را تجربه میکنند.
از آنجا که مولکولهای آب میتوانند بهراحتی روی یکدیگر بلغزند و حرکت کنند؛ این فشارهای کوچک و بیانتها به همدیگر اضافه میشوند و آب دریا را با فشار از قطبها دور میکنند. این فشار آب جهانی بر خلاف جاذبهی زمین عمل میکند و دو برآمدگی ایجاد میکند: مد دریا. پرز-گیز میگوید:
اقیانوس کشیده یا بلند نمیشود؛ بلکه اقیانوس در راستای خط زمین-ماه برآمده میشود؛ درست مانند وقتی که تاول یا جوشی از طرفین فشرده میشود و یک برآمدگی ایجاد میکند.
این برآمدگیهای مدی، در جای خود ثابت میمانند و زمین ۲۴ ساعت زیر آنها به چرخش خود ادامه میدهد و هر ۶ ساعت تغییر ارتفاع دریا را ایجاد میکند. جزرها زمانی اتفاق میافتند که شکست ایجادشده توسط نیروی جزر و مدی در ضعیفترین حالت خود است (و فشار آب ناشی از گرانش زمین در قویترین حالت خود است).
جزر و مدهای شدید زمانی رخ میدهند که زمین و کف دریا، آب دریا را در یک نقطه متمرکز میکنند. حجمهای کمتر آب، مانند دریاچهها و استخرها برآمدگیهای جزر و مدی قابل توجهی ندارند؛ زیرا آنها مایع کافی برای ایجاد فشار لازم برای مقابله کشش گرانش زمین ندارند.
گرانش خورشید هم در یکسوم پدیده جزر و مد تأثیرگذار است. وقتی گرانش خورشید، گرانش ماه را خنثی میکند، خفیفترین جزر و مدها رخ میدهند. وقتی گرانش خورشید و ماه با هم جمع میشوند، جزر و مدهای کامل رخ خواهند داد.
در دنیای گوشیهای هوشمند، اپل و سامسونگ سهم عمدهی بازار را در اختیار دارند و تقریبا تمام سود تجارت تلفنهای هوشمند جهان را به خود اختصاص دادهاند. اما بهلطف بازده بالای چرخهی تأمین قطعات گوشی هوشمند، امروزه هر شرکت کوچکی میتواند یک پردازندهی بالارده تهیه کند، آن را درون یک شاسی فلزی قرار بدهد و پس از نصب اندروید آن را به بازار عرضه کند. در این میان شرکتهای معدودی وجود دارند که میتوانند دوربینی با کیفیت قابل قبول در تلفنهای خود به کار بگیرند.
وانپلاس اما از آن دسته شرکتهایی است که در سالهای گذشته به عرضهی یک تلفن اندروید متداول و معمولی بسنده نکرده و با نوآوریهای خود در تعقیب بزرگان است. کمپانی چینی طی سالیان گذشته با عرضهی تلفنهایی با مشخصات گوشیهای پرچمدار و بدون قیمت گزاف آنها، مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. اما جدای از این موفقیتها، وانپلاس هرگز نتوانسته است تلفنی بسازد که دوربین آن توانایی رقابت با پرچمداران بازار داشته باشد. حتی کارل پی، از مؤسسان وانپلاس نیز به این موضوع معترف است و دربارهی پرچمدار سال ۲۰۱۶ این شرکت میگوید:
وانپلاس ۳ میتواند با پرچمداران بازار رقابت کند؛ اما دوربین آن تنها یک دوربین خوب است، نه شگفتانگیز.
برای همین است که وانپلاس در جدیدترین گوشی هوشمند خود که دیروز با نام «وانپلاس ۵» رونمایی شد، تمرکز خود را بر بهبود دوربین گوشی گذاشته است. وانپلاس پیش از این ثابت کرده بود که میتواند دستگاهی با سرعت بالا، مشخصات عالی و کیفیت ساخت فوقالعاده بسازد. توجه بالای وانپلاس به جزئیات باعث شده است این شرکت بتواند طرفداران وفادار زیادی به خود جذب کند؛ کسانی که عقیده دارند یک تلفن بالارده حتما لازم نیست برچسب قیمتی بالایی داشته یا ساخت یک شرکت بزرگ باشد. اما وانپلاس ۵ مانند نسلهای قبلی دیگر یک تلفن ارزانقیمت نخواهد بود. در حقیقت جدیدترین نسل تلفنهای هوشمند وانپلاس، گرانترین آنها است.
هرچند وانپلاس دیگر یک استارتاپ نیست (بیبیکی الکترونیکس، صاحب برندهای وانپلاس، ویوو و اوپو است)، اما سعی میکند همچنان روحیهی استارتاپی خود را حفظ کند. این استراتژی را میتوان بهخوبی در ساختار سازمانی و مدیریتی شرکت مشاهده کرد. برای مثال جالب است بدانید تعداد کارمندان وانپلاس تنها به ۷۰۰ نفر میرسد. وانپلاس همچنین برخلاف دیگر شرکتهای تولیدکنندهی گوشی اندروید، طیف گستردهای از محصولات تولید نمیکند؛ بلکه درعوض سعی دارد همانند یک استارتاپ، همچنان تمام تمرکز خود را بر ساخت تنها یک تلفن هوشمند بگذارد و همان یک دستگاه را به بهترین تبدیل کند.
همین موضوع باعث شده است وانپلاس نسبت به رقبای خود از سرعت عمل و چابکی بالاتری برخوردار باشد. درحالیکه روند توسعهی یک تلفن جدید برای اکثر شرکتهای بزرگ بین ۱۸ تا ۲۴ ماه بهطول میانجامد، به گفتهی پیت لاو، مدیرعامل شرکت، روند توسعهی تلفنهای جدید برای وانپلاس تنها ۱۲ ماه طول میکشد. البته کوچک بودن شرکت معایب خود را نیز دارد. برای مثال، وانپلاس به دلیل محروم بودن از منابع لازم، قادر نیست مانند شرکتهای بزرگ دست به توسعهی تکنولوژیهای جدید بزند.
از دیگر امتیازات وانپلاس، واقع بودن آن در شنژن چین است. لاو در این باره میگوید:
اگر قصد تولید سختافزار دارید، شنژن احتمالا بهترین مکان در دنیا برایتان باشد. ما نهتنها نزدیک به کارخانهی تولید کنندهی خود هستیم، بلکه بسیاری از تأمینکنندگان قطعات نیز در نزدیکیمان هستند.
دولت چین در سال ۱۹۸۰ شنژن را بهعنوان اولین منطقهی ویژهی اقتصادی کشور اعلام کرد. این موضوع به شنژن اجازه میدهد که تحت قوانین تجاری متفاوت با دیگر نقاط چین اداره شود. تبدیل شدن شنژن به منطقهی ویژهی تجاری، رشد انفجارگونهی آن را در سالهای دههی ۸۰ و ۹۰ میلادی در پی داشت و باعث شد این شهر به قلب صنعت تکنولوژی چین بدل شود. بسیاری از تأمینکنندگان قطعات و کارخانههای اسمبل کنندهی گوشی هوشمند در محدودهی منطقهی ویژهی تجاری شنژن قرار دارند.
کارل پی، از مؤسسان وانپلاس، در دفتر اصلی شرکت در شنژن چین
این شرایط شنژن را به مکانی ایدهآل برای شرکتهای کوچکی تبدیل کرده است که قصد دارند تلفنهای هوشمند باکیفیتی برای رقابت با اپل و سامسونگ تولید کنند. لاو دراینباره میگوید:
به عنوان مثال، هرگاه ما یک مدل تست از گوشی بخواهیم، تنها کافی است یک تماس تلفنی بگیریم و یک روز بعد نمونهی آزمایشی در اختیارمان قرار خواهد گرفت. معروف است که در نرمافزار بهسرعت میتوانید تغییر ایجاد کنید؛ اما در شنژن میتوان سختافزار را نیز بهسرعت تغییر داد.
برخلاف شرکتهایی چون اپل و سامسونگ که مقرهای بزرگی دارند، وانپلاس از یک دفتر نسبتا کوچک استفاده میکند. اکثر کارمندان شرکت در طبقهی ۱۸ یکی از ساختمانهای بلندمرتبه و جدید شنژن ساکن هستند و تیم مهندسی کوچکی نیز چند طبقه پایینتر از آنها قرار دارد. دفتر اصلی وانپلاس یادآور استارتاپهای کوچک نیویورک و سانفرانسیسکو است؛ با ردیفهایی از میز و صندلی در فضایی باز که پشت آنها افراد جوان مشغول کار با کامپیوتر هستند. همچنین میتوان یک اتاق بازی، تعدادی اتاق کنفرانس و ویترینی از محصولات قدیم و جدید وانپلاس را در مقر شرکت پیدا کرد.
وانپلاس را از لحاظ لابراتوارهای گستردهی طراحی میتوان با اپل مقایسه کرد. البته شاید بتوان بهنوعی کل شنژن را لابراتوار طراحی و نمونهسازی وانپلاس در نظر گرفت؛ چرا که در این شهر کافی است فایل CAD تلفن جدیدتان را به یک کارخانهی نزدیک ارسال کنید تا درحالی که مشغول کار روی نسخهی قبلی هستید، چند نمونهی آزمایشی جدید ظرف مدت کوتاهی به دستتان برسد.
طراحیهای اولیهی وان پلاس، قبل از رسیدن به شکل نهایی وان پلاس ۵
البته مستقر بودن در شنژن همیشه تضمینکنندهی دریافت بهروزترین و بهترین قطعات سختافزاری نیست. برای مثال اپل و سامسونگ هر دو خود پردازندههای بهکاررفته در تلفنهایشان را طراحی میکنند و سامسونگ علاوه بر پردازنده، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و توسعهدهندگان نمایشگر و تکنولوژیهای مرتبط با آن در دنیا به شمار میرود. این پردازندهها و نمایشگرهای جدید، همواره قبل از ورود به بازار بهصورت اختصاصی در محصولات خود اپل و سامسونگ استفاده میشوند (البته در مورد چیپهای سری A اپل، این پردازندهها هرگز در محصولات دیگر شرکتها استفاده نمیشوند).
همین موضوع باعث شده است وانپلاس امسال نتواند از صفحات فوق عریض و بدون لبهی سامسونگ و الجی در پرچمدار خود استفاده کند. لاو دربارهی استفاده نکردن وانپلاس از جدیدترین تکنولوژیهای نمایشگر در وانپلاس ۵ میگوید:
این موضوعی بود که قصد داشتیم امسال در تلفن خود امتحان کنیم؛ اما متأسفانه فعلا منابع لازم یا امکان دسترسی به این نمایشگرها را نداریم.
در نتیجه وانپلاس تمام تلاش خود را روی قطعهای گذاشت که میتواند کیفیت آن را بدون کمک دیگر شرکتها افزایش بدهد؛ یعنی دوربین تلفن هوشمند. وانپلاس ۵ از یک دوربین دوگانه استفاده میکند. دوربینهای دوگانه که روزبهروز استفاده از آنها در تلفنهای هوشمند متداولتر میشود، لزوما ساختار مشابهی با یکدیگر ندارند. برای مثال، الجی در کنار دوربین اصلی تلفن از یک دوربین با لنز اولترا واید استفاده میکند؛ اما هواوی ترجیح داده است برای افزایش جزئیات ثبتشده، از یک دوربین مونوکروم در کنار دوربین اصلی استفاده کند.
سنسور هر دو دوربین وانپلاس ساخت سونی است
وانپلاس اما تصمیم گرفته است از ترکیب یک دوربین استاندارد و یک دوربین با لنز تلهفوتو (مشابه سیستم دوربین دوگانهی آیفون ۷ پلاس) استفاده کند. لاو دربارهی استفاده نکردن از دوربین دوگانه در نسخهی قبلی وانپلاس میگوید:
ما قصد داشتیم سال گذشته از سیستم دوربین دوگانه استفاده کنیم، اما هزینه و ریسک آزمایش کاربران و بازار برایمان زیاد بود. خوشبختانه آیفون سال گذشته این کار را برای ما انجام داد.
دوربین اصلی وانپلاس ۵ ساخت سونی است و رزولوشنی برابر با ۱۶ مگاپیکسل و گشادگی دیافراگم f/1.7 دارد. دوربین دوم ۲۰ مگاپیکسلی از نوع تلهفوتو با دیافراگم f/2.66 و سنسور آن نیز ساخت سونی است. وانپلاس ادعا میکند این ترکیب «بالاترین رزولوشن بین تمامی دوربینهای دوگانه» را در اختیار کاربران قرار میدهد.
هرچند وانپلاس با استفاده از قدرت خرید اوپو (دیگر کمپانی زیرمجموعهی بیبیکی الکترونیکس که از لنزهای مشابه درگوشی R11 استفاده میکند) توانسته است قطعات مورد نیاز خود را از سونی خریداری کند؛ اما همچنان تأکید دارد پس از خرید این قطعات، بقیهی فرآیند مهندسی سختافزاری و نرمافزاری مرتبط با دوربین را خود انجام داده است.
دوربین دوم وانپلاس وظیفهی زوم را برعهده دارد؛ یعنی به کاربر اجازه میدهد بدون اینکه مجبور به برش (کراپ) تصویر باشد، از طریق زوم اپتیکال به سوژهی خود نزدیکتر شود. علاوه بر زوم، دوربین دوم کاربرد دیگری مشابه با سیستم دوربین دوگانهی آیفون دارد. این کاربرد که شاید برای بسیاری از کاربران حتی از زوم اپتیکال نیز مهمتر باشد، حالت خاصی از عکسبرداری پرتره است که در آن افکت عمق میدان بهدستآمده توسط دوربینهای DSLR شبیهسازی میشود. مدیرعامل وانپلاس عقیده دارد بزرگترین مزیت دوربینهای دوگانه برای کاربران عادی، همین حالت پرتره است. او دراینباره میگوید:
همین حالا تکنولوژیهایی وجود دارند که حالت پرتره را در دوربینهای تک سنسوره شبیهسازی میکنند؛ اما خروجی تصویر آنها هنوز به خوبی دوربینهای دوگانه نیست.
عملکرد دوربین وانپلاس ۵ در تار کردن پس زمینه و ایجاد افکت عمق میدان، در حالت پرتره
دو برابر کردن تعداد دوربینهای پشت تلفن، چالشهای مهندسی زیادی با خود به همراه میآورد. به گفتهی لاو، یکی از دلایلی که وانپلاس زودتر از این از دوربین دوگانه استفاده نکرده بود، مقاوم نبودن سیستمهای دوگانه در برابر فشارهایی است که کاربران بهصورت روزانه به تلفنهای هوشمند وارد میکنند. در این سیستمها اگر یک دوربین اندکی از مکان اصلی خود جابهجا شود؛ تمام سیستم عملکرد خود را از دست میدهد. برای غلبه بر این مشکل، در وانپلاس ۵ دو دوربین به شکلی به یکدیگر جوش خوردهاند که امکان تغییر موقعیت یک دوربین نسبت به دیگری وجود نداشته باشد.
تصمیم به استفاده از دوربین دوگانه، در طراحی دیگر قسمتهای تلفن نیز اثرگذار بوده است. دوربین وانپلاس 3 و 3T هر دو در وسط قسمت پشتی دستگاه قرار داشتند؛ اما این کار در وانپلاس ۵ ممکن نبوده است. از آنجایی که سیستم دوربین دوگانه ضخامت بیشتری دارد، قرار دادن آن در مرکز دستگاه باعث میشد برجستگی بزرگی ایجاد شود. بههمین دلیل طراحان وانپلاس مجبور شدهاند برای کاهش ضخامت برجستگی دوربین، مکان آن را به قسمت بالای سمت چپ دستگاه انتقال بدهند که در نتیجه ظاهر وانپلاس ۵ از پشت بسیار شبیه به آیفون ۷ پلاس شده است. لاو اما عقیده دارد این شباهت نه از سر تقلید، بلکه به دلیل محدودیتهای مهندسی و اجتنابناپذیر است. او همچنین اعتراف میکند که ظاهر تلفنهای بهرهمند از دوربینهای دوگانه به زیبایی تلفنهای معمولی نیست و دراینباره میگوید:
بسیار سخت است که دو سوراخ در پشت تلفن ایجاد کنید و ظاهر دستگاه زشت نشود.
به گفتهی لاو، وانپلاس در توسعهی سیستم دوربین جدید علاوه بر سختافزار، توجه ویژهای به نرمافزار داشته است؛ تاجاییکه حدود ۸۰ درصد کار توسعهی دوربین مربوط به بخش نرمافزاری آن بوده است.
ماژول دوربین دوگانهی وان پلاس ۵ در اتصال با داتربورد (سمت راست) و هنگام قرار گرفتن در فریم دستگاه (سمت چپ)
اگرچه وانپلاس پردازندهی اختصاصی برای دوربینهای تلفن خود طراحی نکرده است و از پردازشگر تصویر موجود در چیپ اسنپدراگون کوالکام استفاده میکند؛ اما این به معنی کار راحتتر تیم مهندسی سختافزار هنگام طراحی گوشی نبوده است. به گفتهی لاو، به دلیل مصرف انرژی بالاتر سیستم دوسنسوره، بالانس مصرف انرژی تمام دستگاه بههم میریزد و با ایجاد «اثر پروانهای»، تمامی بخشهای تلفن تحت تأثیر قرار میگیرد.
حل کردن مشکلات نرمافزاری مرتبط با دوربینهای دوگانه، حتی از غلبه بر چالشهای سختافزاری آن سختتر است. حتی اپل هم حالت پرتره را برای آیفون ۷ پلاس ابتدا بهصورت بتا عرضه کرد. وانپلاس نیز بهسختی مشغول بهبود بخش نرمافزاری دوربین خود است؛ چرا که بهترین دوربین دنیا اگر مجهز به نرمافزاری مناسب که بتواند از ماکزیمم پتانسیل آن استفاده کند نباشد، ارزشی نخواهد داشت.
اولین تصاویر نمونهی گرفتهشده توسط دوربین وانپلاس حکایت از این داشتند که دوربینهای دوگانهی تلفنهای هوشمند، هنوز هم توانایی رقابت با دوربینهای DSLR مجهز به لنزهای سریع ندارند. پسزمینهی بسیاری از این تصاویر بیش از حد تار شده یا قسمتهایی از آن اصلا تار نشده بود و درنتیجه میشد آنها را بهراحتی از عکسهای دوربینهای DSLR تشخیص داد. اما عکسهای جدید منتشرشده توسط وانپلاس حکایت از بهبود عملکرد نرمافزاری دوربین دارند و این امید را میدهند که الگوریتم دوربین تلفن در آینده بیش از این نیز پیشرفت خواهد کرد.
نمونه تصاویر ثبتشده توسط دوربین وانپلاس ۵
لاو با اشاره به سختی توسعهی نرمافزار دوربین، میگوید:
ما اکنون سختافزار لازم را داریم؛ اما این نرمافزار است که در نهایت تعیین میکند دوربین وانپلاس ۵ موفق خواهد شد یا شکست خواهد خورد.
باقی مشخصات تلفن درست همان چیزی است که از وانپلاس انتظار داریم؛ آخرین و قدرتمندترین پردازندهی کوالکام، رمی بیشتر از رم اکثر لپتاپهای بازار و بدنهی یکپارچهی آلومینیومی. نرمافزار وانپلاس نیز بسیار شبیه به چیزی است که گوگل با گوشیهای پیکسل خود عرضه میکند؛ با این تفاوت که وانپلاس قابلیتهایی چون حالت مطالعه (حالتی شبیه به تبلتهای کیندل آمازون) در آن تعبیه کرده است. درست مانند نسلهای قبل، وانپلاس ۵ حس ممتازترین گوشیهای بازار را منتقل میکند؛ اما برچسب قیمت آن بهجای ۷۰۰ دلار، تنها ۵۰۰ دلار است.
شاید تمرکز بیش از حد وانپلاس بر دوربین دستگاه کمی عجیب بهنظر برسد؛ اما به عقیدهی مدیران شرکت، وانپلاس پیش از این در اکثر قسمتهای گوشی به کمال رسیده و دوربین تلفن، آخرین سنگر برای فتح و رسیدن به عنوان «بهترین گوشی هوشمند اندروید جهان» است. سرمایهگذاری بیش از حد وانپلاس روی دوربین گوشی از جهتی شبیه به یک ریسک بزرگ است؛ چراکه اگر سیستم دوربین دوگانهی دستگاه نتواند نظر علاقهمندان و تحسین منتقدان را جلب کند، این سؤال برای کاربران وفادار شرکت پیش خواهد آمد که گوشی جدید نسبت به نسل قبل دقیقا چه تغییری کرده است که قیمت بیشتر آن قابل توجیه باشد؟
این بخش از کاربران وفادار اتفاقا مهمترین بخش از مشتریان وانپلاس را تشکیل میدهند. سال گذشته پی گفته بود:
اکثر کاربران وانپلاس کسانی هستند که تلفنهای هوشمند را با فاصلهی اندکی از زمان عرضه تهیه میکنند و انتظار زیادی از سختافزار دستگاه دارند. آنها بهترین مشخصات موجود در بازار را میخواهند و کمبود یک ویژگی خاص را تحمل نخواهند کرد.
این موضوع در سال ۲۰۱۵ با عرضهی وانپلاس ۲ مشخص شد. تجهیز نشدن تلفن به ویژگیهایی چون NFC و شارژ سریع، ناراحتی بسیاری از کاربران وفادار وانپلاس را در پی داشت. پی میگوید از آن زمان تاکنون، شرکت خط مشی خود را تغییر داده است و قصد دارد دقیقا همان چیزی که کاربران از آنها میخواهند به دستشان برساند. به گفتهی پی، جدیدترین و مهمترین درخواست کاربران، دوربین قویتر است. آنها نمیخواهند برای داشتن دوربین بهتر مجبور به خرید آیفون، گلکسی یا پیکسل شوند.
شکست خوردن در زمینهی دوربین، به این معنی است که وانپلاس ۵ نمیتواند به جایگزین مناسبی برای تلفنهای یادشده تبدیل شود. در این صورت اکثر کاربران وانپلاس ممکن است با صرف اندکی هزینهی بیشتر، یک تلفن پرچمدار از شرکتی صاحبنام تهیه کنند یا با صرف هزینهای کمتر، تجربهای نسبتا مشابه با دستگاهی میانرده بهدست بیاورند.
بیشتر افراد هنگام خرید گوشی هوشمند، پس از بررسی مشخصات سختافزاری معمولا یک سؤال ساده مطرح میکنند: «آیا عملکرد دوربین دستگاه خوب است؟» وانپلاس برای موفقیت و باقیماندن در بازار رقابت باید یک جواب ساده برای این سؤال داشته باشد: «بله!»
اردیبهشت امسال، تصاویری از جدیدترین محصول فیسکر در سایتهای خودروی دنیا منتشر شد. طبق آخرین مصاحبهی مدیران این شرکت، خودروی ایموشن در تاریخ ۲۶ مرداد ماه رسما رونمایی میشود. علاوه بر ظاهر جذاب، این خودرو تواناییهای فنی جالب توجهی خواهد داشت که شامل ذخیرهی انرژی مورد نیاز برای حرکت تا مسافت ۶۴۰ کیلومتر و شارژ سریع ۹ دقیقهای، برای رانندگی در مسیری به طول ۱۶۰ کیلومتر است.
هنریک فیسکر، اصالتا دانمارکی و ۵۳ ساله است. تحصیلات او متمرکز بر طراحی صنعتی خودرو محسوب میشود و سابقهی درخشانی در بیامو، فورد و استونمارتین دارد. هنریک در سال ۲۰۰۵۵ شرکت اختصاصی خود را در زمینهی طراحی خودرو تأسیس کرد و نقشی کلیدی در پروژهی تسلا مدل S داشت. او در سال ۲۰۰۷۷ خودروسازی فیسکر را بنیان نهاد که با تولید مدل کارما، به شهرتی جهانی رسید؛ اما به دلیل فراز و نشیبهای مالی در سال ۲۰۱۳۳، منحل و بخش اصلی سهام آن به یک شرکت خودروسازی چینی واگذار شد. با این حساب، نام تجاری فیسکر همچنان در اختیار هنریک فیسکر قرار دارد و شرکت چینی وانگژیانگ، صرفا از نام کارما در محصولات آیندهی خود استفاده خواهد کرد.
هنریک فیسکر در یکی از آخرین توئیتهای خود، اظهار کرده است:
فیسکر ایموشن، پیشرفتهترین خودروی الکتریکی دنیا خواهد بود. این مدل با قابلیت حرکت تا ۴۰۰ مایل (۶۴۰ کیلومتر) و شارژ سریع ۹ دقیقهای، همراه با فناوری خودران و ارتباط هوشمند ارائه خواهد شد. ما به آنچه خلق میکنیم، مفتخر هستیم!
خودروی ایموشن، با درهای پروانهای عرضه میشود و رینگهای اختصاصی از آلیاژ کربن و آلومینیوم همراه خواهد داشت. علاوه بر این، تعداد قابل توجهی از سنسورهای لیدار در مقابل سپر جلو نصب شدهاند که ایمنی فناوری خودران در این محصول را افزایش خواهند داد. از دیگر سیستمهای جالب این خودرو، استفاده از فناوری لیپیک الکتروکروم در شیشههای جانبی و سانروف است که با فرمان لحظهای، به حالت دودی و کاملا استتارشده، تغییر وضعیت میدهند.
فناوری دید ۳۶۰ درجه نسبت به خودرو و محیط اطراف آن، در ایموشن وجود خواهد داشت. این سیستم فراتر از چشم پرنده عمل میکند و امکان تماشای خودرو بهصورت گرافیکی و از نمای بیرون فراهم خواهد کرد تا پارک و ایمنی آن، افزایش یابد. طرح چراغهای جلو، موسوم به چشم پلنگ هم در ایموشن وجود دارد که با حد اقل مصرف انرژی، روشنایی بسیار خوبی فراهم خواهد کرد.
هنریک فیسکر، سبک طراحی جدیدترین محصول خود را منحصر بهفرد میداند؛ چراکه ارتفاع بدنه و خصوصا کاپوت جلوی آن، نسبت به دیگر خودروهای دنیا عالی بهنظر میرسد. علاوه بر این، فاصلهی چرخ جلو تا لبه سپر هم بسیار کم است. هرچند نتیجهی تست آیرودینامیک از خودروی ایموشن در دسترس نیست؛ میتوان با توجه به عکسهای منتشرشده و سابقهی درخشان فیسکر در طراحی خودروهای موفقی مثل بیامو Z8، استونمارتین DB9 و مدل کارما، به عملکرد مطلوب ایموشن از نظر آیرودینامیک مطمئن بود.
خودروی آیندهی فیسکر، قرار است از هر نظر بهتر از مدل S باشد. هرچند این محصول از تسلا هم بسیار پرفروش و موفق محسوب نمیشود؛ تواناییهای فنی جالب توجهی دارد. قرار است خودروی تسلا مدل S با آستانهی قیمت ۷۰ هزار دلار عرضه شود؛ اما فعلا در نسخهی S P85D با قیمت ۱۰۵ هزار دلار در نمونهی پایه قابل خرید است. این خودرو با پیشرانهی برقی به قدرت ۴۶۵ اسب بخار و با گشتاوری نزدیک به ۹۳۰ نیوتنمتر عرضه میشود که رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت را در زمانی حدود ۳ ثانیه ممکن میکند. سدان تسلا همراه باتریهای لیتیوم یون به ظرفیت ۸۷ کیلووات ساعت ارائه میشود که برای حرکت تا مسافتی حدود ۳۵۰ کیلومتر کافی خواهد بود. تسلا قرار است نسخهی P100D از این مدل را آمادهی فروش کند که با شارژ کامل، نزدیک به ۵۴۰ کیلومتر حرکت خواهد کرد و در زمانی حدود ۲.۵ تا ۲.۷ ثانیه، به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت خواهد رسید.
کارشناسان و علاقهمندان خودروهای مدرن، در انتظار رونمایی از نسخهی نهائی فیسکر ایموشن هستند. این خودرو در سال ۲۰۱۹ تحویل خریداران خواهد شد و آستانهی قیمت ۱۳۰ هزار دلار به همراه خواهد داشت.
اگر بتوانید در طول زمان سفر کنید و ۴۱ هزار سال به عقب، به آخرین عصر یخبندان بازگردید؛ آنگاه مشاهده خواهید کرد که قطب نمای شما بهجای شمال، جنوب را نشان میدهد. دلیل این پدیده آن است که در دورههای چند صد ساله، میدان مغناطیسی زمین معکوس میشود.
این معکوس شدن در طول تاریخ این سیاره، بهتناوب رخ میدهد و گاهی صدها هزار سال به طول میانجامد. ما این معکوس شدن را از تشکیل مواد معدنی مغناطیسی که بر سطح کرهی زمین پیدا میشوند، دریافتهایم.
چندین ایده برای توضیح این پدیده وجود دارند و یکی از این توضیحات از بقیه محتملتر است. پائولا کوئلمیر و همکارانش دریافتند که برخی نواحی در بالای هستهی زمین میتوانند مانند لامپهای گدازهای غولپیکر عمل کنند. آنها حبابهایی سنگی دارند که بهتناوب برمیخیزند یا در عمق سیاره فرو میروند. این حرکت بر میدان مغناطیسی تأثیر میگذارد و میتواند آن را ناگهان تغییر دهد. این تیم پژوهشی با مطالعهی سیگنالهای برخی از مخربترین زمینلرزهها به این نتیجه رسید.
در حدود ۳۰۰۰ کیلومتر پایینتر از پاهای ما، در جایی ۲۷۰ بار عمیقتر از عمیقترین نقطههای اقیانوس، هستهی زمین آغاز میشود؛ کرهای مایع از آهن و نیکل مذاب. در مرز هسته و گوشتهی بالای آن، دما در حدود ۴۰۰۰ درجهی سانتیگراد (دمایی شبیه به سطح یک ستاره) و فشار ۱.۳ میلیون برابر فشار در سطح زمین است. میلیونها سال است که در سمت گوشتهی این مرز، سنگهای جامد جریان دارند و تکتونیک صفحهای را پدید میآورند که عامل حرکت و تغییر شکل قارهها است.
در سمت هستهی این مرز، آهن مغناطیسی و روان، با قدرت میچرخد و میدان مغناطیسی زمین را ایجاد و حفظ میکند. این میدان مغناطیسی از کرهی زمین در برابر تابشهای فضایی حفاظت میکند. بدون این میدان مغناطیسی، اتمسفر کرهی زمین از بین میرود.
این مرز در اعماق زمین قرار گرفته است؛ بنابراین تنها راهی که برای مطالعهی آن وجود دارد، نگاه به امواج لرزهای زمینلرزهها است. ما میتوانیم با استفاده از اطلاعات سرعت و نوع امواج لرزهای دریابیم که آنها از چه قسمتی از سیاره عبور کردهاند تا به سطح زمین برسند.
پس از زمینلرزهای نسبتا بزرگ، کل سیاره مانند یک زنگوله میلرزد. اندازهگیری این نوسانات در نقاط مختلف میتواند به ما کمک کند تا تغییر ساختار سیاره را متوجه شویم.
بدین طریق است که میدانیم دو ناحیهی بزرگ در بالای هسته وجود دارد. امواج لرزهای در این نقاط نسبت به نواحی اطرافشان کندتر حرکت میکنند. هر کدام از این نواحی آنقدر بزرگ است که اگر روی کرهی زمین قرار گیرد، ۱۰۰ برابر بلندتر از کوه اورست خواهد بود.
این نقاط که نواحی کمسرعت بزرگ یا حباب نامیده میشوند، تأثیری شاخص بر دینامیک گوشته دارند. آنها بر چگونگی سرد شدن هسته و جایگزینی آن با جریان هستهی بیرونی تأثیر میگذارند.
چندین زمینلرزهی بزرگ در دهههای اخیر ما را قادر ساختهاند تا نوسانهای لرزهای خاصی را که از مرز هستهگوشته عبور میکنند، اندازه بگیریم. این نوسانات به نام حالت استنلی شناخته میشوند.
آخرین پژوهش گروه ذکرشده در بالا، نشان میدهد که دو حباب بالای هسته، در مقایسه با مواد اطرافشان چگالی کمتری دارند. این امر بیان میکند که مواد فعالانه و سازگار با سایر مشاهدات ژئوفیزیکی به سمت سطح میآیند.
توضیح جدید
چگالی کم این نواحی ممکن است به خاطر دمای بالاتر آنها باشد. احتمال دیگری هم وجود دارد: ترکیب شیمیایی این نواحی گوشته باعث میشود آنها مانند حبابهای لامپهای گدازهای عمل کنند. بدین معنی که این حبابها بهتناوب داغ میشوند، به سمت سطح میآیند، خنک میشوند و دوباره به روی هسته بازمیگردند. چنین رفتاری مکانیزم خروج گرما از سطح هسته در طول میلیونها سال را تغییر میدهد و ضمنا میتواند معکوس شدن میدان مغناطیسی زمین را هم توضیح دهد.
این حقیقت که میدان مغناطیسی بارها در تاریخ زمین تغییر کرده است، بیان میکند که ساختار درونی که امروزه میشناسیم، ممکن است تغییر کرده باشد.
ما میدانیم هسته با کوهها و درههایی همچون سطح زمین پوشیده شده است. با استفاده از دیتای بیشتری از نوسانات زمین جهت مطالعهی این توپوگرافی، قادر خواهیم بود نقشههای جزئیتری از هسته تهیه کنیم که درک بهتری از آنچه در اعماق زمین جریان دارد، به ما میدهد.
هکرها خطرناکترین افراد روی زمین در دنیای فناوری هستند که قادرند به هر سیستم رایانه ای در جهان دست یابند. آنها توانایی این را دارند که محرمانه ترین اطلاعات را در اختیار بگیرند؛ اطلاعاتی که ممکن است حتی به جنگ منتهی شود. در این گزارش فهرستی از اسامی بزرگترین و ثروتمندترین هکرها را گردآوری کردهایم که آشنایی با آنها میتواند در نوع خود جالب باشد.
1. ایکل کالس، معروف به پسر مافیا، تعدادی از سایتهای مهم مانند ebay، یاهو و... هک کرد و باعث شد چندین ساعت از دسترس خارج شوند. هک او خسارت یک میلیون دلاری در پی داشت. کالس کار هک را از 15 سالگی آغاز کرد و سرانجام به جرم هک، به هشت ماه زندان و استفاده محدود از اینترنت محکوم شد.
مایکل کالس (MICHAEL CALCE)
2. گری مککینون، یکی از بزرگترین حملات هکری به سیستم رایانه ای را مدیریت کرد و هزاران دلار خسارت به بار آورد. او متهم است در سالهای 2001 و 2002 به سیستمهای رایانهای ارتش ایالات متحده نفوذ کرده و اطلاعات محرمانه را به دست آورده است. گفته میشود احتمال محکومیت حبس طولانیمدت (455 سال) وجود دارد.
گری مککینون (GARY MCKINNON)
3. متیو بیوان و ریچارد پرایس، این تیم هکری با دسترسی به رایانه های نیروی هوایی آمریکا، بسیاری از فایل های محرمانه را هک کردند. این تیم در یکی از عملیات های هکری موفق شدند اطلاعات تحقیقاتی کره را به دست آورند؛ اطلاعاتی که اگر جلوی درز آن گرفته نمیشد میتوانست باعث بروز جنگ شود.
متیو بیوان و ریچارد پرایس ( MATTHEW BEVAN AND RICHARD PRICE)
4. کوین میتنیک، از او به عنوان خطرناکترین هکر دنیا یاد میشود. او توانست به سیستم پنتاگون نفوذ کند. دولت از این ترس داشت که اطلاعات محرمانهای که او به دست آورده بود یک جنگ راه بیاندازد.
کوین میتنیک (KEVIN MITNICK)
5. یک گروه هکر روس که 160 میلیون دلار از مالکان کارت بانکی و اعتباری به سرقت برد و باعث شد یک کمپانی حدود 200 میلیون دلار از دست بدهد. از این سرقت به عنوان بزرگترین سرقت داده نام برده میشود.برای اعضای این گروه هکری نیز احتمال محکومیت به 30 سال زندان وجود داشت.
ولادیمیر درینکمن و گروهش ( VLADIMIR DRINKMAN AND GROUP)
6. ادوارد پیرسون، با استخراج اطلاعات 200 هزار حساب کاربری، حدود 112 میلیون دلار به سرقت برد. با این اقدام او، آژانس PayPal به شدت خسارت مالی دید.
ادوارد پیرسون (EDWARD PEARSON)
7، . ایوگنی بوگاچوف با هک رایانه های سراسر جهان 100 میلیون دلار سرقت کرد. تمامی منابعی که او از آنها پول به سرقت برد منابع انسانی بودند نه سازمان.
ایوگنی بوگاچوف (EVGENIY BOGACHEV)
8. پسری 15 ساله موفق شد با هک رایانه های محرمانه ناسا، به سیستم رایانه تسلیحات پنتاگون وارد شده و آن را هک کند.
پسر شگفتانگیز
9. هکرهای ایتیام یکی از نابغهترین گروههای هکری بودند. آنها موفق شدند بهراحتی 45 میلیون دلار از دستگاههای ATM به سرقت بردند.
هکرهای ATM
10. دارویس بولدِر توانست به وسیله یک جعبه سیاه کوچک و یک روتر شبکه توانست یک میلیون دلار به سرقت ببرد. او روتر را پشت در اتاق کارش نصب کرد و به این ترتیب به اطلاعات تمام هتلهای اطراف دسترسی پیدا کرد. نام او در میان 10 هکر برتر دنیا قرار دارد.
داریوس بولدر (DARIUS BOLDER
دکتر حسین فودازی متخصص آنکولوژی (سرطان شناسی) بیان کرد: عوامل ایجاد کننده سرطان 2 دسته هستند، عوامل داخلی که مربوط به ژنتیک در افراد میشود که حدود 20 تا 30 درصد سرطانها را به خود اختصاص دادهاند و دیگری عوامل خارجی که 70 درصد دیگر را تشکیل میدهند. عوامل خارجی یا محیطی در تغذیه، هوا، عادات نادرست زندگی و... شرایط ایجاد ابتلا به سرطان را چندین برابر میکند. امروزه با صنعتی شدن شهرها مواد شیمیایی ناشی از این تغییرات که مشتقی از نفت هستند گریبان گیر انسانها شدهاند. اینها ترکیباتی هستند که در شرایطی میتوانند به عنوان عوامل سرطان زا محسوب شوند.
وی در ادامه گفت: یکی از عواملی که سرطانزایی آن ثابت شده ترکیبی به نام بَنزن است که یک مولکول چندوجهی و دارای مشتقات کربنی است و در مواد شیمیایی و پلیمری به وفور یافت میشود. بنزن یک مادهای است که استنشاق و تماس با آن میتواند باعث ایجاد انواع سرطانها شود.
به گفته فودازی، استفاده از مواد پلاستیکی که در زندگی امروزی بسیار دیده میشود، بنزن یکی از مواد پایه در این دسته از محصولات است. همچنین در تمامی قطعات و داشبورد جلوی ماشین نیز به دلیل پلاستیکی بودن آنها بنزن وجود دارد. بنزن، ماده اشتعال آور و بو دار است که میتواند تماس و استنشاق آن فرد را درگیر برخی از مشکلات کند.
این سرطان شناس متذکر شد: هنگامی که یک ماده پلاستیکی در معرض آفتاب قرار میگیرد نرم شده و بنزن از خود آزاد میکند. میزان مجاز بنزن در هوا حدود 50 میلی گرم در هر متر مکعب است. اگر یک خودرو برای چندین ساعت در سایه و محیط بسته پارک شده باشد میزان بنزن موجود در آن حدود 200 تا 400 میلی گرم است حال تصور کنید همین خودرو برای مدتها در معرض نور آفتاب و دمای بالای 25 درجه قرار گیرد چقدر بنزن در محیط داخلی خودرو آزاد میشود؟ بنزن موجود در این خودرو حدود 2000 تا 4000 میلی گرم است(حدود 40 تا 80 برابر مجاز).
دبیر انجمن آنکولوژی ایران گفت: حال فرد با این مقدار بالای بنزن وارد خودرو شده و بلافاصله کولر را روشن کرده و بنزن موجود در فضای اتاق را پخش و استنشاق میکند. تماس و استنشاق طولانی مدت بنزن موحب سرطانهای دستگاه تنفسی، سرطانهای خونی، نارسایی مغراستخوان و مشکلات عمدهای در کبد و کلیه میشود لذا بسیار توصیه میشود افراد بلافاصله پس از ورود به خودرو کولر ماشین را روشن نکنند.
الون ماسک در صفحه اینستاگرام خود فیلمی از کارخانه تولید موشک فالکون منتشر کرد.
به نقل از اسپیسایکس، "الون ماسک"(Elon Musk) مالک شرکت "اسپیس ایکس" در صفحه اینستاگرام خود فیلمی از مراحل تولید موشک "فالکون 9 "(Falcon 9) را منتشر کرد.
در این ویدیو که برای اولین بار منتشر شده کارکنان شرکت و همچنین بدنه موشکهای فالکون مشاهده میشوند.
چندی پیش الون ماسک در صفحه توئیتر خود از آماده شدن موشک "فالکون سنگین"(Falcon Heavy) ظرف دو تا سه ماه آینده خبر داد تا یک ماه پس از رسیدن آن به پایگاه "کیپ کاناورال" (Cape Canaveral) در فلوریدا پرتاب آن انجام شود.
این موشک قدرتمندترین موشک ساخته شده در جهان خواهد بود. این موشک 68.4 متر ارتفاع و 3.66 متر قطر دارد.
فالکون سنگین میتواند 53 تن بار را به مدار نزدیک زمین (تا ارتفاع 2000 کیلومتر) و 21 تن را به مدار "زمین ثابت" (15 هزار و 786 کیلومتری) ببرد.
سرعت دورانی لازم برای استقرار یک ماهواره در این مدار، با سرعت چرخش زمین بهدور خود برابر بوده و در فضا در مکانی ثابت قراردارند و همراه با دَوَران زمین به دور خود میگردند، بنابراین ماهوارههایی که در این مدار قرار دارند از نگاه فردی که روی زمین ایستاده است ثابت به نظر میرسند و همواره دارای سایهای ثابت(معروف به «جایپا») بر زمین هستند.
از این خصوصیت بارز مدار زمینثابت، به منظور مخابره امواجرادیویی و تلویزیونی استفاده میکنند و تمام ماهوارههای مخابراتی و تلویزیونی بر روی این مدار قرار میگیرند. به همین دلیل است که دیشهای آنتنهای گیرنده امواج از ماهوارهها، به صورت ثابت نصب شده و به موتور برای حرکت دادن مداوم نیاز ندارند.
یکی از مهمترین اهداف موشک "فالکون سنگین" استفاده از آن برای رویای دیرین الون ماسک یعنی سفر به مریخ است. این موشک میتواند محمولهای به وزن 16.8 تن را به سیاره سرخ ببرد.

شرکت "تکسترون" از جدیدترین پهپاد رادارگریز خود در نمایشگاه هوایی پاریس رونمایی کرد.
به نقل از گیزمگ، این پهپاد که "نایت واردن"(NightWarden) نام دارد نمونه تکامل یافته پهپاد "Shadow M2" است که در سال 2012 رونمایی شده بود.
فناوریهایی نظیر طراحی ترکیبی بالها، سیستم پیشرانش جدید و قابلیت استفاده چند منظوره این پهپاد سبب شده که شرکت سازنده آن یعنی "تکسترون"(Textron) این پهپادها را نسل جدیدی از محصولات خود قلمداد کند.
موتور این پهپاد یکی از کمصداترین موتورها در بین نمونههای مشابه است و دارای یک سامانه خنککننده است که با آب کار میکند.
بازدهی الکتریکی این پهپاد نسبت به نمونههای قبلی افزایش پیدا کرده است و سرعت آن نیز به 166 کیلومتر بر ساعت رسیده است.
مدت زمان پرواز این پهپاد به 15 ساعت و مسافتی که میتواند طی کند 1100 کیلومتر است. همچنین این پهپاد میتواند 59 کیلوگرم بار را با خود حمل نماید.
استفاده چند منظوره مهمترین قابلیت این پهپاد است. امکان پرواز در مناطق مسکونی و آزمایشگاهی، توانایی انجام عملیاتهای شناسایی و اطلاعاتی و مخابراتی، ارسال تدارکات و عملیات نظامی از مهمترین توانمندیهای این پهپاد است.
این پهپاد تا به حال بیش از 400 ساعت پرواز آزمایشی را تجربه کرده است.
"بیل ایربی"(Bill Irby) معاون اول شرکت تکسترون گفت: این پهپاد پیشرفتهای چشمگیری نسبت به نسل قبل خود داشته است که رادارگریزی و عدم شناسایی از سوی ماهوارهها مهمترین قابلیتهای این سامانه است.
وی افزود: پرواز و فرود این پهپاد به صورت خودکار انجام میشود و همچنین برای شرایط اضطراری دارای چتر نجات است و بعلاوه قابلیت هدایت و کنترل آن نیز بهبود چشمگیری پیدا کرده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.