دانشگاه سِمِلوایز، به مجاری (Semmelweis Egyetem) قدیمیترین و بزرگترین دانشگاه علوم پزشکی در کشور مجارستان است که همواره دانشگاه با کیفیتی نشان داده و هم اکنون در رتبه 500-401 فهرست 1000 دانشگاه برتر دنیا قرار دارد.
بوداپست، پایتخت مجارستان، ترکیبی هیجان انگیز از معماری نوو(Nouveau) یا متجدد، حمام ترکی، مغازهها و رستورانهای مدرن در قلب آن قرار دارند و رود زیبای دانوب از میان خیابانهای شهر میگذرد.
قدیمیترین دانشگاه علوم پزشکی مجارستان، دانشگاه سملوایز (Semmelweis) است که سملویس نیز نوشته میشود و دارای 250 سال تجربه در آموزش پزشکان و متخصصان پزشکی و حرفهای در کار خود است.
موسسه آموزشی دانشگاهی مجارستان در سال 1769 به دست "ماریا ترزا" ملکه مجارستان تاسیس شد. ابتدا این دانشگاه در بودا قرار داشت و سپس به پِست(بوداپست کنونی) منتقل شد. از همین موقع بود که دوره شکوفایی و توسعه فوقالعاده این دانشگاه آغاز شد.
امروزه نیز دانشگاه دارای وضعیت منحصر به فردی در مجارستان است و این کشور با داشتن بخش بالایی از پرسنل آموزش دیده پزشکی یکی از غنیترین کشورها در این زمینه است.
این دانشگاه پس از جنگ جهانی دوم تبدیل به یک دانشگاه مستقل پزشکی شد و از همان تاریخ در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، فیزیوتراپی، طب ورزشی، علوم بهداشت و مدیریت سلامت به فعالیت پرداخت.
نام این دانشگاه برگرفته از نام پزشک و محقق مجارستانی "ایگناز سملوایز" (1818-1865) محققی که علت تب حاصل از عفونت را در اثر عدم ضد عفونی کردن دستان پزشک که در کودکان پس از زایمان حاصل میشد، یافت.
تندیس سملوایز در دانشگاه تهران نصب شده است.
این دانشگاه دارای بیش از 10 هزار دانشجو از هر پنج قاره و بیش از 170 کشور جهان است.
هر پنج دانشکده این دانشگاه به سه زبان مجاری، انگلیسی و آلمانی به دانشجویان آموزش میدهند و حدود یک چهارم از ظرفیت این دانشگاه را دانشجویان خارجی تشکیل میدهند.
کتابخانه مرکزی دانشگاه با حدود 250 هزار کتاب، این کتابخانه را تبدیل به بزرگترین کتابخانه پزشکی-زیستشناسی کشور مجارستان کرده است.
بیش از 40 کلینیک و بیمارستان با سملوایز همکاری میکنند و این دانشگاه دارای حدود 3000 تخت فعال در تمامی بیمارستانهای شهر بوداپست میباشد.
دانشگاه سملوایز اولین دانشگاه مجاری بود که به آموزش پزشکی به زبانهای دیگر پرداخت. این دانشگاه آموزش پزشکی به زبان آلمانی را از سال 1983 و آموزش پزشکی به زبان انگلیسی را از سال 1987 شروع کرد.
در حال حاضر در این دانشگاه سالانه بیش از 500 دانشجوی خارجی پذیرفته میشوند. با این حال جمعیت عمده دانشجویان خارجی، متشکل از دانشجویان آلمانی است. با این حال دانشجویان زیادی از کشورهایی نظیر ایران، انگلیس، اتریش، اسپانیا، ایتالیا، یونان، ترکیه، نروژ و... مشغول به تحصیل در این دانشگاه هستند.
مدرک پزشکی عمومی این دانشگاه در لیست مدارک معتبر سازمان بهداشت جهانی قرار دارد و دانشجویان دارای این مدرک میتوانند بدون هیچ گونه ارزیابی یا امتحانی در کل اتحادیه اروپا مشغول به کار شوند. شایان ذکر است که نه تنها فارغالتحصیلان خارجی، بلکه اکثر فارغالتحصیلان بومی هم در دیگر کشورها مشغول به کار میشوند و عمده فارغالتحصیلان حتی خارج از اروپا کار میکنند.
دانشگاه سملوایز در لیست "IMED / FAIMER" حضور دارد و مدرک دکترای پزشکی این دانشگاه مورد تأیید هیئت بورد کالیفرنیا میباشد.
در سال ۲۰۱۷ این دانشگاه در رشته پزشکی در رتبه 200-151 دانشگاههای برتر دنیا قرار گرفته است.
آموزش پزشکی در این کشور متشکل از شش سال تحصیلی میباشد؛ دو سال اول علوم پایه پزشکی، سه سال بعد شامل آموزش کلینیکال پزشکی و سال آخر شامل اینترنی و امتحان بورد پزشکی عمومی میباشد.
لازم به ذکر است که آموزش پزشکی در این دانشگاه نیازمند یک پیشینه قوی در دروس زیستشناسی و شیمی میباشد. دانشجویان باید در امتحان ورودی این دانشگاه که شامل دروس زیستشناسی، شیمی، زبان انگلیسی و زبان انگلیسی تخصصی پزشکی است شرکت کرده و در صورت قبولی توسط اساتید دانشگاه مصاحبه میشوند.
دانشگاه سملوایز پنج دانشکده دارد؛ دانشکده پزشکی، دانشکده دندانپزشکی، دانشکده داروسازی، دانشکده علوم بهداشتی و دانشکده بهداشت اجتماعی.
دانشگاه سملوایز دارای 32 دپارتمان اصلی است و دارای یک مکان مشخص نیست و دانشکدههای آن متمرکز نیستند. دپارتمانهای این دانشگاه در شهر بوداپست، پایتخت مجارستان پخش هستند.
تعداد عکسهایی که هر ساله گرفته میشود، به سرعت در حال رشد بوده و سالانه بیش از ۱۴ تریلیون عدد به آن افزوده میشود. با اینکه امروزه اکثر عکسها با استفاده از دوربین گوشیهای هوشمند ثبت میشود، ولی هنوز هم برخی از مواقع نیاز به محصولی قدرتمند احساس میشود.
نشریهی پیسیمگ میپردازیم. این نظرسنجی برای انتخاب بهترین برندها در زمینهی عکاسی برگزار شده بود. برندگان بهترین دوربینهای ماه جاری، توسط خوانندگان این سایت در ۴ شاخه تعیین شد: دوربینهای کامپکت، سوپرزوم، DSLR و دوربینهای فیلمبرداری.
مقالههای مرتبط:
برای اینکه دلیل خرید دوربینهای دیجیتال را درحالی که گوشیهای امروزه از دوربینهای با کیفیتی بهره میبرند، متوجه شوید؛ بهتر است محدودیتهای موجود در دوربین گوشیهای همراه را بدانید. اولا هیچ یک از گوشیهای هوشمند بالارده، از لنزی با بزرگنمایی اپتیکال استفاده نمیکنند. البته برخی از گوشیهای هوشمند مانند آیفون ۷ پلاس، آیفون ۸ پلاس وگلکسی نوت ۸ از دو لنز ثابت استفاده میکنند که قابلیت بزرگنمایی را به این دستگاهها میدهد؛ ولی مکانیزم کاری آنها مانند لنزهای زوم تلهفوتو نیست. گوشیهای هوشمند برای اینکه بتوانند قابلیت بزرگنمایی را شبیهسازی کنند؛ از بزرگنمایی نرمافزاری استفاده میکنند (بخش مورد نظر را کراپ میکنند) که این کار از کیفیت عکس میکاهد. در سوی مقابل، بیشتر دوربینهای سوپرزوم، توانایی بزرگنمایی ۳۰ برابر یا بیشتر را دارند که هیچ گوشی هوشمندی نمیتواند از عهدهی این کار برآید.
دوما، به دلیل محدودیت در ابعاد گوشیهای موبایل، تمامی این گوشیها از سنسورهای کوچکی استفاده میکنند که کارایی آنها را در نور کم کاهش میدهد و کیفیت تصویر را پایین میآورد. دوربینهای سیستمی (دستهبندی جدید است که دوربینهای DSLR و بدون آینه را در خود جای میدهد)، همانند برخی دوربینهای کامپکت حرفهای از سنسورهای بسیار بزرگتری استفاده میکنند.
سومین دلیل، بحث قیمت این محصولات است. گوشیهای بالارده که از دوربینهای با کیفیتی بهره میبرند، به قیمت ۷۰۰ دلار یا بالاتر فروخته میشوند. این در حالی است که میتوانید طیف وسیعی از دوربینهای دیجیتالی را با قیمت پایینتری خریداری کنید.
اگر علاقهمند به ورزشهای سریع هستید یا زیاد فیلمبرداری میکنید، دوربینهای ورزشی (Action Camera) و فیلمبرداری بیشتر از سایر دوربینها به شما کمک خواهند کرد. بیشتر دوربینهای ورزشی، در مقابل نفوذ آب و گرد و غبار مقاوم بوده و توانایی ضربهپذیری بالایی دارند. در شاخهی فیلمبرداری، دوربینهای فیلمبرداری، ویژگیهای بیشتری نسبت به دوربینهای دیجیتالی از جمله، کیفیت بیشتر، و رنج زوم بالاتر دارند. در صورتی که سوژههای شما چالش برانگیز بوده و میخواهید بهترین کیفیت فیلمبرداری را داشته باشید، باید از یک دوربین فیلمبرداری، یا یک دوربین سوپرزوم استفاده کنید.
همانند نظرسنجیهای هر سالهی PCMag، از کاربران درخواست شد که در مورد جنبههای مختلف یک دوربین عکاسی یا فیلمبرداری در کنار رضایت کلی از آن محصول، نظر دهند؛ برند پیشنهادی خود را گفته و نظر خود را در مورد قابلیت اطمینان و تنظیمات آنها بیان کنند. همچنین میزان رضایت کاربران در امر عکسبرداری، فیلمبرداری و به اشتراکگذاری آنها مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از دلایلی که گوشیهای هوشمند به چنین میزانی از محبوبیت رسیدهاند، آسان بودن به اشتراکگذاری تصاویر ثبت شده است.
در صورتی که به دنبال چیزی بیشتر از قابلیتهای ارائه شده در زمینهی عکاسی، توسط گوشیهای هوشمند هستید؛ با ادامهی مقاله همراه باشید تا ببینید طبق نظر کاربران، کدام برند دوربین عکاسی و فیلمبرداری بهترین عملکرد را داشته و موفق به جلب رضایت آنها شده است.
دوربینهای دیجیتال و دوربینهای فیلمبرداری
براساس نظرات ثبت شدهی کاربران، نتایج نظرسنجی تمامی برندهای نامآشنای دوربینها عکاسی، به هم نزدیک بودهاست. ۶ مورد از ۷ کمپانی مطرح در ساخت دوربینهای دیجیتال، از نظر رضایتبخشی کلی، امتیاز بالای ۸.۵ را کسب کردهاند. این امتیازات از ۰ (نارضایتی شدید)، تا ۱۰ (رضایت کامل)، متغیر است. با این حال، دو برند ساخت دوربینهای دیجیتال، بالاتر از سایرین قرار گرفتند؛ نیکون و پاناسونیک با امتیاز ۸.۸ بیشترین امتیاز را نسبت به سایر رقبا کسب کردند و جایزهی «بهترین انتخاب کاربران» را در زمینهی دوربینهای دیجیتال به خود اختصاص دادند.
پاناسونیک همچنین جایزهی بهترین انتخاب کاربران در دستهی دوربینهای کامپکت و سوپروزوم را نیز به خود اختصاص داده است. در بخش دوربینهای سوپرزوم، پاناسونیک همیشه در صدر جدول ردهبندی قرار دارد. دوربینهای سوپرزوم این شرکت از نظر رضایتبخشی کاربران، امتیاز کلی ۸.۸ (سال پیش نیز همین امتیاز را کسب کرده بود)، از نظر قابلیت اطمینان ۹.۱، و سهولت استفاده، امتیاز ۸.۴ را دریافت کرده است. بالاترین امتیاز رضایتبخشی کاربران از عکاسی، به طور مشترک به کمپانیهای پاناسونیک و کانن رسیده است؛ درحالی که کانن توانسته در شاخهی فیلم برداری از پاناسونیک پیشی بگیرد. سال گذشته، محصولات سونی خود را در ردهی دوربینهای سوپرزوم، به پاناسونیک نزدیک کرده بودند؛ ولی امسال شاهد کاهش امتیاز سونی از ۸.۷ به ۸.۵، هستیم.
سال گذشته، در ردهی دوربینهای کامپکت، رتبهی اول به سونی رسیده بود؛ ولی امسال پاناسونیک توانسته با افزایش امتیاز خود از ۸.۴ به ۸.۷ جای شرکت سونی را بگیرد. در این رده، در تمامی شاخههای نظر سنجی، پاناسونیک ردهی اول را به خود اختصاص داده است.
همانطور که گفته شد، بخش دوربینهای سیستمی، شامل دوربینهایی با قابلیت تعویض لنز میشود (چه دوربینهای DSLR و چه دوربینهای بدون آینه). تنها تفاوت این محصولات در نحوهی نمایش تصاویر، قبل از عکسبرداری است و در سایر زمینهها، دوربینهای DSLR با بدون آینه تفاوت چندانی ندارند: سنسور بزرگ، کیفیت عکسبرداری و ساخت بالا.
در بین خوانندگان پیسیمگ، دوربینهای DSLR همچنان محبوبیت بیشتری دارند. برند کانن و نیکون که تمرکز هر دوی آنها روی دوربینهای DSLR است (البته هردوی آنها نیز ساخت دوربینهای بدون آینه را در دستور کار خود قرار دادهاند) در ردهی اول قرار دارند. دو برند مورد نظر، امتیاز کلی ۸.۹ را به خود اختصاص دادهاند. هر دو برند در بخش «احتمال توصیه به دیگران»، امتیاز ۹.۱ و در بخش رضایت در عکاسی امتیاز ۹.۱ و قابلیت اطمینان ۹.۲ را کسب کرده اند. پس از آنها سونی و المپوس با امتیاز ۸.۷ قرار دارند. البته المپوس با امتیاز پایینی (۷.۶) که در بخش سهولت استفاده به خود اختصاص داده است؛ امتیاز کلی خود را تحتالشعاع قرار داده است (کمترین امتیاز بین سایر برندها ۸.۱ است).
کانن با امتیاز ۷.۵ بیشترین امتیاز در زمینه رضایت در اشتراکگذاری را به خود اختصاص داده است و در فیلمبرداری، کمی بهتر از نیکون ظاهر شده است؛ البته در این بخش، سونی با امتیاز ۸.۲، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
در شاخهی فیلمبرداری، دوباره کانن توانسته مقام اول را به خود اختصاص دهد. در امتیازدهی کلی، کانن با امتیاز ۸.۷ (۰.۴ بیشتر از سال پیش) در صدر قرار گرفته است.
نظر شما در رابطه با برندهای دوربین عکاسی چیست؟ شما در زمینهی رضایتمندی به دوربین خود از امتیاز ۱۰ چه نمرهای اعطا میکنید؟
نیکولا تسلا (nikola tesla) دانشمند صربستانی - آمریکایی متولد ۱۰ جولای ۱۸۵۶ در دهکدهی اسمیلیان امپراتوری اتریش (کرواسی کنونی) است. تسلا عناوین علمی زیادی از جمله مخترع، مهندس برق، مهندس مکانیک، فیزیکدان و دانشمند آیندهنگر را به خود اختصاص داده است. معروفترین دستاورد این دانشمند بزرگ، سیستم تامین برق مدرن جریان متناوب یا AC است.
نیکولا تسلا در امپراتوری اتریش به دنیا آمده بود و تحصیلاتی عالی در علوم فیزیک و مهندسی داشت. او در دههی ۱۸۸۰ با کار در شرکتهای مربوط به فناوریهای ارتباطی و همچنین شرکت Continental Edison، تجربیات مفیدی در علوم الکتریسیته کسب کرد. پس از مهاجرت به آمریکا در سال ۱۸۸۴ و فعالیت کوتاه در شرکت Edison Machine Works، این شرکت را برای پیگیری ایدههای خلاقانهی خود ترک کرد. او با کمک شرکای تجاری خود تعدادی آزمایشگاه و شرکت برای توسعهی طرحهای خود در زمینههای مهندسی مکانیک و برق در نیویورک تاسیس کرد. پتنت موتور القایی جریان متناوب و پتنتهای مرتبط با فناوریهای چندفازی، از دستاوردهای او در این مدت بودند که تسلا با فروش آنها به شرکت وستینگهاوس الکتریک، توانست درآمد مناسبی کسب کند.
نیکولا با در آمد کسب شده توانست توسعهی طرحهای مختلف خود را پیگیری کند و تجربیات بسیار زیادی در زمینههایی از جمله لولههای تخلیهی الکتریکی، تصویربرداری اشعهی ایکس و ژنراتورهای مکانیکی کسب کند. او دستارودهای خود را در آزمایشگاههایش برای افراد مشهور و تاثیرگذار به نمایش میگذاشت. بسیاری از مردم او را با نمایشهای خاص اختراعاتش میشناسند.
در دههی ۱۸۹۰، تسلا ایدههای خود در مورد انتقال بیسیم انرژیالکتریسیته را مورد آزمایش قرار داد و آزمایشهایی با فرکانس و ولتاژ بالا انجام داد. در سال ۱۸۹۳ او اعلام کرد که میتواند ارتباطی بیسیم بین دستگاههایش برقرار کند. تمامی این ایدهها در برج معروف و ناتمام او با نام Wardenclyffe Tower پیگیری میشدند. در نهایت تسلا به خاطر کمبود بودجه نتوانست این پروژههای خود را عملی کند.
در سال های بعدی، تسلا ایدههای دیگری را آزمایش کرد که هر کدام موفقیتهای نسبی داشتند. کمبود بودجه، بدهیهای زیاد و پروژههای ناموفق، باعث شدند که در فرهنگ عمومی آن زمان، مردم به او لقب دانشمند دیوانه بدهند. نیکولا تسلا در ژانویهی سال ۱۹۴۳ از دنیا رفت و بسیاری از دستاوردهای او به دست فراموش سپرده شد. سالها بعد در سال ۱۹۶۰، کنفرانس بینالمللی اوزان و مقیاسها، واحد بینالمللی میدان مغناطیسی را به احترام این دانشمند بزرگ، تسلا نامگذاری کرد.
تولد و سالهای ابتدایی تحصیل
نیکولا تسلا در دهکدهی اسمیلیان (Smiljan) متولد شد. این دهکده در آن سالها تحت سلطهی جبههی نظامی کروات امپراتوری اتریش بود و امروزه بخشی از کشور کرواسی است. پدر او، میلوتین تسلا (Milutin Tesla) یک کشیش اورتودوکس بود. مادرش دوکا تسلا (Duka Tesla) نیز فرزند یک کشیش بود. مادر نیکولا تسلا، استعداد بالایی در ساختن وسایل و تجهیزات و استفادهی کاربردی از علم مکانیک داشت. او استعداد بالایی در به خاطر سپردن اشعار صربستانی داشت اما هیچگاه تحصیلات آکادمیک نداشت. نیکولا استعداد ذاتی در خلاقیت و حافظهی قوی خود را به صورت ژنتیکی و تربیتی از مادرش به ارث برده بود.
نیکولا فرزند چهارم از ۵ فرزند خانواده بود. او ۳ خواهر با نامهای میکا، آنجلینا و ماریکا داشت و برادر بزرگترش، دین نام داشت. او در سال ۱۸۶۱ به مدرسهی ابتدایی اسمیلیان رفت و در آنجا زبان آلمانی، ریاضیات و علوم دینی آموخت. خانوادهی آنها در سال ۱۸۶۲ به شهر گوسپیچ (Gospic) مهاجرت کردند تا پدرش در آنجا به عنوان کشیش محلی فعالیت کند. نیکولا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در این شهر به پایان رسید. او در سال ۱۸۷۰ به شهر کارلوواک (Karlovac) رفت تا تحصیلات دبیرستان را در مدرسهی Higher Real Gymnasium ادامه دهد.
تسلا که دانشآموز باهوشی بود در سالهای تحصیل در دبیرستان از طریق معلم فیزیک به این علم علاقهمند شد. او در جایی عنوان کرده بود که با اشتیاق فراوان، بهدنبال کشف منبع این نیروی اسرارآمیز بوده است. نبوغ و حافظهی او بسیار بالا بود و توانایی محاسبهی عمل انتگرال را بهصورت ذهنی داشت. این نبوغ به حدی بود که برخی از معلمین او را به تقلب محکوم کردند. او توانست دورهی ۴ سالهی دبیرستان را در ۳ سال به پایان برساند.
نیکولا در سال ۱۸۷۳ به زادگاه خود بازگشت و پس از مدت کوتاهی، به بیماری وبا دچار شد. بیماری او ۹ ماه بهطول انجامید. پدر نیکولا به او قول داده بود که در صورت رهایی از بیماری او را به بهترین دانشگاه مهندسی بفرستد. او در سال ۱۸۷۴ و پس از رهایی از بیماری به خدمت سربازی برای ارتش اتریش-مجارستان در اسمیلیان فراخوانده شد؛ اما نیکولا از این فراخوان فرار کرد و به دهکدهی تومیناژ در گراکاک رفت. او از این سالها به عنوان سالهای تاثیرگذار در روحیهی خود یاد کرده که با خواندن کتابهای مارک تواین و حضور در مناطق طبیعی و نزدیکی با طبیعت توانسته روحیهی خود را پس از بیماری بازیابد.
او در سال ۱۸۷۵ به دانشکدهی پلیتکنیک شهر گراتس رفت تا تحصیلات خود را ادامه دهد. در سال اول، او نبوغ و تلاش زیادی از خود نشان داد و در تمامی دروس با درجهی عالی قبول شد. دانشگاه نیز نامهای جهت اعلام وضعیت و استعداد بالای او برای پدرش ارسال کرد که در آن از نیکولا با عبارت ستارهی دانشکده یاد شده بود. نیکولا در سال دوم تحصیل با استاد خود پروفسور Poeschl بحثها و اختلاف نظرهای زیادی داشت. آنها روی دستگاه گرام کار میکردند و نیکولا معتقد بود که این دستگاه نیازی به سوییچ (Commutator) ندارد.
تسلا در دوران دانشجویی بسیار سخت کار میکرد. او ادعا کرده هر روز هفته بدون تعطیلی از ساعت ۳ صبح تا ۱۱ شب مشغول کار و تحقیق بوده است. پس از مرگ پدرش در سال ۱۸۷۹، او مجموعهای از نامههای دانشگاه به پدرش را پیدا میکند که در آنها به خانوادهی تسلا هشدار داده شده بود. در این نامهها آمده بود که اگر نیکولا را از دانشگاه خارج نکنند، قطعا به خاطر کار زیاد خواهد مرد. در سالهای بعدی تحصیل، نیکولا به قمار کردن معتاد شد و بسیاری از درآمد و پسانداز خود را از دست داد. اگرچه او چند بار این عادت خود را ترک کرد اما در نهایت نتوانست در امتحانات سال سوم دانشگاه موفق شود و هیچگاه از دانشگاه فارغالتحصیل نشد.
نیکولا تسلا در سال ۱۸۷۸ شهر گراتس را ترک کرد و ارتباط خود را نیز با تمام اعضای خانواده قطع کرد. او نمیخواست آنها متوجه ترک دانشگاه از طرف او بشوند. بسیاری از نزدیکان نیکولا در آن سالها تصور میکردند که او مرده است. او به شهر ماریبور در اسلونی کنونی رفت و در آنجا به عنوان طراح مشغول به کار شد. اعتیاد به قمار او را در این سالها نیز رها نکرد. او در سال ۱۸۷۹ و پس از رد کردن تقاضای پدرش برای بازگشت به خانه، یک فروپاشی روانی حاد را تجربه کرد.
آخرین تلاشهای تسلا برای تحصیلات دانشگاهی در سال ۱۸۸۰ رقم خورد. عموهای او مبلغی را برای ادامهی تحصیل در دانشگاه چارلز فردیناند به نیکولا اهدا کردند؛ اما او که زبان یونانی بلد نبود و زمان درخواست برای تحصیل را نیز از دست داده بود نتوانست در دورههای این دانشگاه ثبت نام کند و همان طور که گفته شد، هیچگاه مدرک دانشگاهی دریافت نکرد.
مهاجرت به مجارستان
نیکولا تسلا در سال ۱۸۸۱ به بوداپست، پایتخت مجارستان رفت تا زیر نظر تیوادا پوشکاش در شرکت تلگرافی Budapesttelephone Exchange کار کند. در ابتدای دوران کاری او، شرکت فعالیت آنچنانی نداشت و نیکولا به عنوان نقشهکش و طراح در دفتر مرکزی تلگراف شهر شروع به کار کرد. پس از شروع به کار رسمی شرکت مورد نظر، تسلا به عنوان مدیر بخش برق آن مشغول به کار شد. در زمانی که تسلا در این شرکت فعالیت میکرد، طرحها و پیشرفتهای زیادی در سیستم تلفن و برق ایستگاه مرکزی ایجاد کرد. او ادعا کرده بود که در این دوران توانسته یک آمپلیفایر تلفن اختراع کند که البته هیچگاه معرفی یا ثبت اختراع نشد.
استخدام در شرکت ادیسون
در سال ۱۸۸۲، پوشکاش تسلا را برای کار در شعبهی پاریس شرکت بینالمللی ادیسون اعزام کرد. زمینهی اصلی کار شرکت ادیسون، طراحی، نصب و اجرای سیستمهای روشنایی داخلی با لامپ رشتهای بود. تسلا در شعبهی ایوری سور سن (Ivry Sur Seine) این شرکت مشغول به کار شد. او که استعداد بالایی در فراگیری علوم جدید داشت، تجربیات زیادی در مدت کار در این شرکت فراگرفت. مدیران شرکت ادیسون که متوجه استعداد بالای او شده بودند، مسئولیتهای بیشتری از جمله طراحی دینام و موتورهای پیشرفته را به او واگذار کردند. تجهیزات شعبههای دیگر شرکت ادیسون که نیاز به تعمیر داشتند نیز برای تسلا ارسال میشدند.
مهاجرت به آمریکا
در سال ۱۸۸۴، مدیر شعبهی پاریس شرکت ادیسون یعنی چارلز بچلر (Charles Bachelor) برای مدیریت کارخانهی Edison Machine Works به نیویورک فراخوانده شد. او تسلا را نیز به این مهاجرت دعوت کرد. تسلا هم دعوت او را پذیرفت و در همان روزهای اول رسیدن به نیویورک، در کارخانهی بزرگ ادیسون مشغول به کار شد. کارخانهای با کارگران و مهندسان متعدد و ماشینآلات پیشرفته که برای ساخت تجهیزات بزرگ الکتریکی در مقیاس شهری فعالیت میکرد. تسلا در این کارخانه نیز مانند شعبهی پاریس وظیفهی حل مشکلات نصب و اجرای ژنراتورها را بر عهده داشت.
تسلا در سالهای فعالیت در کارخانهی بزرگ ادیسون، چند بار با موسس آن یعنی توماس آلوا ادیسون، دیدارهایی کوتاه داشت. یکی از این دیدارها زمانی بود که نیکولا تا دیروقت برای تعمیر یک ژنراتور در کارخانه مشغول بود و ادیسون و بچلر که در حال صحبت با یکدیگر بودند، او را دیدند. تسلا در مصاحبهای گفته بود زمانی که ادیسون متوجه شده او تا دیروقت روی پروژه کار میکرده است، به بچلر گفته که او فردی بسیار عالی برای شرکت است.
یکی از پروژههایی که تسلا در شرکت ادیسون بر عهده داشت، بهبود لامپهای قوس الکتریکی این شرکت برای نصب در محیطهای شهری بود. این لامپها که به ولتاژ بسیار بالایی نیاز داشتند، با سیستمهای آن زمان کارخانهی ادیسون قابل راهاندازی نبودند و این یک شکست برای شرکت بود. تسلا این لامپها را بهبود بخشید اما طرحهای او هیچگاه عملی نشدند. دلیل این امر نیز میتواند بهبود سیستم ولتاژ شهری یا قرارداد ادیسون با کارخانهای دیگر برای تولید لامپها باشد.
تسلا پس از ۶ ماه کار در کارخانهی بزرگ ادیسون، آن را ترک کرد. دلایل ترک این شرکت هنوز به طور روشن مشخص نشدهاند. احتمال زیادی که در مورد دلایل این تصمیم وجود دارد، بدقولیهای شرکت ادیسون و مدیر مستقیم تسلا در اهدای پاداش به او است. تسلا در چند مصاحبه و یادداشت، از قولهای پاداشی صحبت کرده که برای اختراع و ساخت تجهیزات جدید به او داده شده اما هیچگاه عملی نشده است. او در جایی گفته که مدیران ادیسون، پس از انجام کارها این پیشنهادها را شوخی دانسته و به او گفتهاند که هنوز فرهنگ شوخطبعی آمریکایی را درک نکرده است. به هر حال تسلا در ۴ ژانویهی ۱۸۸۵ از شرکت ادیسون استعفا داد.
کارخانه ساخت تجهیزات روشنایی الکتریکی تسلا
به محض ترک کردن شرکت ادیسون، تسلا روی ثبت پتنت سیستمهای روشنایی قوس الکتریکی کار کرد. او از لامول سرل، وکیل ثبت اختراع ادیسون، برای ثبت پتنتش کمک خواست. سرل نیز او را به ۲ تاجر شناخته شده به نامهای رابرت لین وبنجامین ویل معرفی کرد و در نهایت، به کمک این دو سرمایهگذار، کارخانهی ساخت تجهیزات تسلا (Tesla electricLight & Manufacturing) شروع به کار کرد. در سال اول، تسلا روی ساخت و توسعهی ژنراتور DC پیشرفتهی خود کار کرد و آن را برای اولین بار در نیوجرسی و در محل کارخانه به راه انداخت. فناوری پیشرفتهی ژنراتور تسلا، رسانههای فناوری آن روز را به تمجید از او واداشت.
پس از مدتی که از شروع به کار کارخانه گذشت، سرمایهگذاران در سال ۱۸۸۶ به این نتیجه رسیدند که بخش ساخت و تولید آن، بازدهی کافی ندارد و به همین دلیل تصمیم گرفتند این کارخانه را رها کنند. آنها یک شرکت دیگر تاسیس کردند و تسلا را تنها گذاشتند. نیکولا تسلا که امتیاز پتنتهای خود را نیز به خاطر اهدا به کارخانه از دست داده بود، در این سال با سختیهای زیادی مواجه شد و مجبور شد حتی به عنوان تعمیرکار، شغلهایی پارهوقت قبول کند. او از این سال به عنوان یکی از سختترین سالهای عمرش یاد کرده و در جایی گفته است:
احساس میکردم تمام مطالعات حرفهایم در زمینههای مختلف علمی از جمله برق، مکانیک و حتی ادبیات، مسخره و بیهوده بودهاند.
شرکت برق تسلا
نیکولا تسلا در سال ۱۸۸۶ با آلفرد بروان، سرپرست شرکت Western Union و چارلز پک، که وکیل بزرگی در شهر نیویورک بود، دیدار کرد. این ۲ نفر سابقهی زیادی در راهاندازی شرکتهای مختلف و معرفی ایده به سرمایهگذاران داشتند. آنها که ایدههای جدید تسلا در مورد موضوعات مختلف از جمله موتورهای حرارتی مغناطیسی را در آن زمان دیده بودند، پیشنهاد جذب سرمایهگذار و پیگیری پتنتها را به او ارائه کردند. سرانجام شرکت برق تسلا (Tesla Electric Company) در آوریل سال ۱۸۸۷ تاسیس شد. در قرارداد این شرکت، سود ثبت پتنت های تسلا، به ۳ قسمت تقسیم میشد. یک بخش به تسلا، یک بخش به پک و براون و یک بخش نیز برای افزایش سرمایه استفاده میشد. آنها در ابتدا یک آزمایشگاه در منهتن نیویوک تاسیس کردند تا تسلا بتواند در آن روی ژنراتورها، موتورها و دیگر تجهیزات برقی آزمایش انجام دهد.
اختراع موتور القایی
در سال ۱۸۸۷، تسلا موتوری القایی اختراع کرد که از برق جریان متناوب استفاده میکرد. این نوع از جریان الکتریسیته در آن سالها در حال توسعه بود و ولتاژ بالا در مسافتهای طولانی، از مزیتهای خاص آن بود. موتور تسلا برای گردش از جریان چندفازی استفاده میکرد. این جریان برای گردش موتور، یک میدان مغناطیسی دوار ایجاد میکرد. این موتور برای فعالیت خود به کموتاتور یا جابجاگر جهت جریان نیازی نداشت و در نتیجه به سادگی عمل میکرد.
پس از ثبت پتنت موتور القایی، مشاوران تسلا به او پیشنهاد دادند که آن را بهصورت عمومی به نمایش بگذارد. آنها در ۱۶ می سال ۱۸۸۸، موتور را در انجمن مهندسان برق آمریکا به نمایش گذاشتند. مهندسان شاغل در شرکت وستینگهاوس، محصول تسلا را دیده و آن را به جورج وستینگهاوس گزارش دادند. شرکت وستینگهاوس مدتها بود که به دنبال موتوری با انرژی برق متناوب میگشت و اختراع تسلا میتوانست کمک بزرگی برای آنها محسوب شود.
در نهایت پیشنهاد خرید پتنت به تسلا و وکلایش ابلاغ شد و آنها حق استفاده از این پتنت را به قیمت بالایی به شرکت Westinghouse فروختند. طبق آن قرارداد، ۶۰ هزار دلار بهصورت نقدی و سهام و ۲.۵ دلار بابت هر اسب بخار انرژی تولید شده توسط هر موتور به تسلا و همکارانش پرداخت میشد. علاوه بر آن، شرکت وستینگهاوس، نیکولا را به مدت یک سال و با حقوق بالای ۲ هزار دلار در ماه (برابر با ۵۳ هزار دلار کنونی) استخدام کرد تا به عنوان مشاور بخش برق و ساخت و تولید کارخانه در آزمایشگاههای پیتزبورگ مشغول به کار شود.
پس از مدتی که از قرارداد تسلا و وستینگهاوس گذشت، رقابت میان شرکتهای الکتریکی ادیسون، وستینگهاوس و تامپسون-هیوستون شدت گرفت و پس از آن نیز، دوران رکود اقتصادی دههی ۱۸۹۰ فرارسید. در این دوران، وستینگهاوس نمیتوانست به تعهدات خود در قبال تسلا عمل کند و مدیر آن با معذرتخواهی از او، اعلام کرد که تسلا باید مطالباتش را از این پس از بانکها درخواست کند. در نهایت تسلا قرارداد خود را با شرکت لغو کرد. ۶ سال بعد، وستینگهاوس پس از عقد قراداد اشتراک پتنت با شرکت جنرال الکتریک (که از ادغام ادیسون و تامپسون-هیوستون ایجاد شده بود)، ۲۱۶ هزار دلار برای خرید حق استفاده از پتنت، به تسلا پرداخت کرد.
دیگر اختراعات و دستاوردها
تسلا پس از فروش حق اختراع خود، درآمد بالایی بهدست آورد و توانست آزمایشها و ایدههای شخصی خود را پیگری کند. او در سال ۱۸۸۹ آمایشگاهی را که پک و براون برایش اجاره کرده بودند ترک کردو در سالهای بعدی در آزمایشگاههای و کارگاههای شخصی خود به همراه کارمندان مختلف کار کرد. او در این سالها آزمایشات بلندپروازانهی زیادی را تجربه کرد.
سیمپیچ تسلا
نیکولا در سال ۱۸۸۹ با تحقیقات هاینریش هرتز در زمینهی امواج الکترومغناطیسی آشنا شد و علاقهی زیادی به مطالعه و پیشرفت در این زمینه در او ایجاد شد. او در یکی از آزمایشات خود تلاش کرد تا یک سیمپیچ القایی را با یک ژنراتور سرعت بالا برقدار کند که فرکانس بالا باعث ذوب شدن مادهی عایق موجود در سیمپیچ شد. به همین دلیل تسلا طرحی جدید ایجاد کرد وبه جای مادهی عایق از هوا استفاده کرده و در نهایت سیستم سیمپیچ القایی خود با نام تسلا را اختراع کرد. او در سال ۱۸۹۱ اختراع خود را ثبت کرد و در همان سال نیز مجوز شهروندی ایالات متحدهی آمریکا را بهدست آورد.
روشنایی بیسیم
این دانشمند بزرگ از ابتدای سال ۱۸۹۰ تمرکز خود را روی توسعهی سیستم روشنایی بیسیم گذاشت. او تلاش کرد تا به کمک کوپلینگهای القایی و مقاومتی و استفاده از جریان ولتاژ بالای متناوب، برق را بهصورت بیسیم منتقل کند. تسلا ارائههای متعددی برای مردم انجام داد و در چند تلاش موفق، توانست لامپهای روشنایی را بدون اتصال سیم و بهصورت القایی روشن کند. در سالهای بعدی و در طول این دهه، تمرکز اصلی نیکولا روی این سیستم بود. سرمایهگذاران متعدد در این دوران با او همکاری کردند اما هیچکدام نتوانستند محصولی تجاری از اختراع او تولید کنند.
تسلا از سال ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۴ بهعنوان معاون انجمن مهندسان برق آمریکا (که امروزه با نام IEEE شناخته میشود) فعالیت کرد.
اسیلاتور یا نوسان ساز تسلا
تسلا تلاشهای زیادی برای اختراع دستگاهی به منظور تولید بهتر جریان متناوب انجام داد. در نهایت در سال ۱۸۹۳ او یک سیستم نوسان ساز اختراع کرد که با انرژی بخار به حرکت در میآمد. روش کار نوسان ساز تسلا به این صورت بود که بخار از یک سمت وارد شده و از سوراخهای آن خارج میشد. این حرکت بخار، پیستونی را که به یک آرماتور متصل بود به حرکت در میآورد. حرکت بالا و پایینی آرماتور و لرزش آن با سرعت بالا، یک میدان مغناطیسی متناوب تولید میکرد. در نهایت این میدان منجر به تولید جریان برق متناوب در سیمپیچهای موازی دستگاه میشد. این دستگاه پیچیدگیهای زیادی در بخش بخار داشت و هیچگاه به راهحلی مهندسی برای تولید برق منجر نشد.
مشاوره تولید برق در آبشار نیاگارا
در سال ۱۸۹۳، ادوارد دین آدامز، مدیر شرکت تولید و بهرهبرداری تجهیزات در آبشار نیاگارا، از تسلا برای انتخاب بهترین سیستم و تجهیزات تولید برق از انرژی این آبشار مشاوره خواست. در آن زمان شرکتهای مختلفی، ژنراتورها و تجهیزات تولید برق میساختند که در انواع مختلف ۲ فاز، ۳ فاز و جریان مستقیم با ولتاژ بالا تولید میشدند. تسلا به آدامز پیشنهاد کرد که از سیستم ۲ فازی جریان متناوب استفاده کند. او نیز پیرو مشاورهی تسلا، قراردادی برای ساخت سیستم تولید برق متناوب با وستینگهاوس الکتریک امضا کرد و برای طراحی وساخت سیستم توزیع برق متناوب نیز قراردادی با جنرال الکتریک تنطیم کرد. پس از این پروژه، آدامز که جذب ایدهها و نبوغ تسلا شده بود، به او کمک کرد تا شرکت مستقل خود با نام Nikola Tesla Company را تاسیس کند.
در سال ۱۸۹۵، ساختمانی که آزمایشگاه تسلا در آن قرار داشت، طعمهی آتش شد و بسیاری از پروژههای در حال اجرا، طرحها و نمونههای اولیهی او از بین رفتند.
آزمایشات اشعه X
تسلا در سال ۱۸۹۴ ازمایشات متعددی در زمینهی تصویربرداری به کمک اشعهی ایکس انجام داد. او به صورت اتفاقی و در جریان آزمایشهای خود تصاویری ثبت کرده بود که میتوان آنها را به عنوان تصاویر اشعه X شناخت. اما ویلهلم کنراد رونتگن فردی است که از او به عنوان مخترع اشعهی X یاد میشود. به هر حال پس از اعلام کشف این اشعه در سال ۱۸۹۵ از طرف رونتگن، تسلا در سال بعد تلاش کرد تا نمونههای خودش از این فناوری را تولید کند. او در جریان تلاش برای پیشرفت در این زمینه، متوجه خطرات این اشعهها برای بدن شد. البته بعدا مشخص شد که خسارتهای بدنی وارد شده به خاطر وجود اوزون در آزمایشات بوده است.
قایق کنترل از راه دور
در سال ۱۸۹۸، نیکولا تسلا قایقی با قابلیت کنترل از راه رادیویی معرفی کرد. این قایق با استفاده از رادیوکنترل Coherer کنترل میشد و تسلا عنوان Teleautomation را برای آن انتخاب کرده بود. افرادی که شاهد ارائهی محصول تسلا بودند، با تعجب زیاد به آن نگاه کرده و آن را جادویی میدانستند. تسلا تلاش کرد تا طرح خود را به ارتش ایالات متحدهی آمریکا بفروشد اما موفق نشد.
انرژی برق بیسیم
یکی از بزرگترین و بلندپروازانهترین پروژههای تسلا، در مورد انتقال برق بهصورت بیسیم بوده است. پس از موفقیتهای اولیه در روشنایی بیسیم، تسلا تمام تمرکز خود را در دههی ۱۸۹۰ تا سال ۱۹۰۶ روی این پروژه گذاشت. او اعتقاد داشت نه تنها میتوان انرژی برق را تا مسافتهای زیاد به صورت بیسیم منتقل کرد، بلکه میتوان ارتباطات بیسیم با مسافتهای طولانی را نیز گسترش داد.
او آزمایشهای متعددی در این زمینه انجام داد و در نهایت به این نتیجه رسید که اتمسفر زمین، رسانا است. در ادامه تسلا طرحی متشکل از بالونهای متعدد برای تولید، دریافت و انتقال جریان الکتریسیته منتشر کرد.
در سالهای بعدی تسلا با جذب سرمایهگذار، آزمایشگاهی در Colorado Springs تاسیس کرد تا در ارتفاع زیاد به آزمایش ایدهی خود بپردازد اما هیچگاه نتوانست به نتیجهای عملی در این زمینه برسد. در خلال آزمایشهای انتقال بیسیم برق، نیکولا ادعا کرد که سیگنالهای مبهم در آزمایشگاه خود دریافت کرده که آنها را پیامهای موجوداتی از خارج از زمین تفسیر کرد.
در شمارهی ژوئن سال ۱۹۰۰ مجلهی Century، مقالهای در مورد یافتهها و اختراعات تسلا با عنوان The Problem of Increasing human Energy منتشر شد که تلاش کرده بود سیستم بیسیم او را نیز توضیح دهد. البته این مقاله بیشتر تبدیل به یک رسالهی فلسفی طولانی شده بود تا مقالهای علمی و قابل فهم. در نهایت میتوان این مقاله را نمادی برای نشان دادن ابهت یافتههای تسلا و آزمایشگاه کلرادو نامید.
در ادامهی تحقیقات این پروژه، تسلا در سال ۱۹۰۱ توانست جی پیرپونت مورگان را قانع کند تا کمکی ۱۵۰ هزار دلاری برای پیشرفت تحقیقات سیستم بیسیم به او بکند. در نهایت قرارداد امضا شد و تسلا شروع به ساخت برج Wardenclyffe کرد تا پروژهی بلندپروازانهی خود را پیگیری کند.
در همین زمان، مارکونی (Marconi) که پیش از این یافتههایی کلی در مورد ارتباطات رادیویی بهدست آورده بود، توانست اولین پیام رادیویی جهان را ارسال کرده و تسلا را در این رقابت شکست دهد. در نتیجهی این شکست تسلا باز هم برای جذب سرمایه تلاش کرد اما موفق نشد. در سالهای بعدی بسیاری از سرمایهگذاران و منتقدان، آزمایشات تسلا را بیهوده دانسته و برای سرمایهگذاری روی طرحهای مارکونی تلاش کردند. برج Wardenclyffe نیز به بزرگترین شکست تسلا در زندگی بدل شد و او مجبور شد برای پرداخت بدهیهایش آن را بفروشد.
در سالهای بعدی تسلا تلاش زیادی برای جذب سرمایهگذار یا فروش پتنتهایش داشت اما عملا در سال ۱۹۲۵ به یک ورشکسته تبدیل شد.
توربین بدون پره
تسلا در سن ۵۰ سالگی و در سال ۱۹۰۶، یک توربین بدون پرهی ۲۰۰ اسب بخاری با سرعت گردش ۱۶ هزار دور در دقیقه معرفی کرد. او تلاش زیادی کرد تا این توربین را تجاری کند اما در این زمینه هم موفق نبود. در نهایت او ایده را به شرکت تولید ابزار دقیق فروخت. در نهایت این طرح در سرعتسنج خودروهای لوکس استفاده شد.
زندگی شخصی
نیکولا تسلا فردی منظم، سختکوش و البته تنها بود. او ساعتهای زیادی را به کار اختصاص میداد و زمان غذا خوردن، ورزش کردن و کار او بسیار دقیق و حساب شده بود. او به ظاهر خود اهمیت زیادی میداد و از جمله باوقارترین دانشمندان زمان خود بود.
حافظهی نیکولا تسلا بسیار قوی بود. او کتابهای زیادی میخواند و آنها را به طور کامل حفظ میکرد. او حافظهی تصویری دقیقی نیز داشت و تنها با شنیدن نام یک جسم، جزئیات آن را به خوبی به یاد میآورد. تسلا به ۸ زبان زندهی دنیا از جمله صربستانی، چک، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، مجارستانی، ایتالیایی و زبان لاتین مسلط بود.
نیکولا تسلا هیچگاه ازدواج نکرد. او در جایی عنوان کرده بود که تصور میکند شخصیتش برای یک زن ارزشی ندارد. او در بسیاری از مواقع به عنوان مدافع حقوق زنان شناخته شده و البته انتقادهایی در مورد تلاش زنان برای انجام رفتارهای مردانه داشته است. از نظر او زنان در تلاش برای افزایش قدرت خود، در حال تبدیل شدن به مردان بودهاند. در سالهای پایانی عمر تسلا عنوان کرده بود که ازدواج نکردن یکی از بزرگترین فداکاریهای او برای کارش بوده است.
نیکولا تسلا در ۷ ژانویهی سال ۱۹۴۳ در سن ۸۶ سالگی از دنیا رفت. او روز آخر عمر خود را در اتاق ۳۳۲۷ هتل نیویورکر گذراند و جسدش ۲ روز بعد توسط خدمتکار هتل پیدا شد. خواهرزادهی او تلاش زیادی کرد تا داراییهای تسلا را به زادگاهش بازگرداند و این اتفاق در سال ۱۹۵۲ رخ داد و ۸۰ صندوق بزرگ، تمام آنچه از داراییهای تسلا مانده بود را به بلگراد بازگرداندند. در سال ۱۹۵۷ نیز خاکستر نیکولا تسلا از آمریکا به بلگراد منتقل شد و از آن روز در یک گوی طلایی در موزهی نیکولا تسلا نگهداری میشود. از مرگ نیکولا تسلا تاکنون، شرکتها، گروهها، مکانها و جوایز متعددی به نام این دانشمند بزرگ ثبت شدهاند.
خریداران آگاه، همیشه قبل از خرید یک خودرو، به نتایج تست تصادف توجه ویژهای دارند. اما امروزه، با پیشرفت در فناوری، ویژگیهای وجود دارند که حتی از تصادف جلوگیری میکنند که یکی از مهمترین آنها، سیستم ترمز اضطراری خودکار است. این سیستم، به عنوان پیشرفت مهم صنعت خودروسازی به سمت خودروهای خودران، قابلیت تشخیص خودروهای دیگر و موانع (در برخی خودروها این سیستم، با قابلیت تشخیص دوچرخه سواران و عابرین پیاده همراه است) را دارد، و هنگام نزدیک شدن پرسرعت به آنها به راننده هشدار میدهد و سپس در صورت واکنش نشان ندادن به موقع راننده، بطور خودکار ترمزها را با تمام قدرت،فعال میکند.
با اینکه روز به روز اهمیت این سیستم بیشتر مشخص میشود و شرکتهای بیشتری این فناوری را بر روی محصولات بهکار میگیرند، هنوز هم، تمام خودروها به این ویژگی ایمنی، مجهز نیستند و فقط به همراه مدلهای تولید محدود یا در قالب پکیج آپشن در دسترس هستند. علاوه بر این، بر اساس گزارشات موسسهی بیمه و ایمنی بزرگراههای آمریکا (IIHS)، سیستمهای موجود در خودروهای مختلف، به یک اندازه موثر نیستند.
در این مطلب به نتایج آزمایشهای پنج گانهی موسسهی بیمه و ایمنی بزرگراههای آمریکا (IIHS) مراجعه، و ایمنترین خودروهای سال ۲۰۱۷، در کلاس متوسط و بزرگ را بررسی کردهایم. تمام ۱۴ خودروی معرفی شده در این لیست، بهترین نمره را از IIHS گرفتهاند. حتی آزمایش سیستم جلوگیری از تصادف این خودروها، در قالب دو تست مجزا، در سرعتهای ۲۰ و ۴۰ کیلومتر بر ساعت، انجام شده است.
در این مطلب، قابلیت خرید با سیستم ترمز اضطراری خودکار در هر مدل با پکیج آپشنهای ایمنی و قیمت تمام شدهی آن برای هر خودرو، ذکر شده است.
۱- بیوک لاکروس
بیوک لاکروس (LaCrosse) یکی از سدانهای زیبا و جادارِ موجود در بازار جهانی است که به همراه سیستم ترمز اضطراری خودکار در قالب پکیج آپشن درایور کانفیدنس ۲ (Driver Confodence) ایمنترین سدان سال ۲۰۱۷ است. مدل پریمیوم بیوک لاکروس به همراه این پکیج، با قیمت ۴۳ هزار و ۶۸۰ دلار در دسترس است.
۲- شورولت مالیبو
سدان متوسط شورولت مالیبو (Malibu) فقط در مدل پریمیِر و در قالب پکیج آپشن درایور کانفیدنس ۲، سیستم ترمز اضطراری خودکار را با قیمت ۳۴ هزار و ۴۰ دلار، دریافت میکند.
۳- کرایسلر 200
با اینکه تولید کرایسلر 200، در سال ۲۰۱۷ متوقف شد، ولی همچنان هم در نمایشگاههای خودرو، موجود است. مدل 200C پریمیوم، با پکیج آپشن سیفتی تِک (Safety Tec) به سیستمهای هشدار تصادف و ترمز اضطراری فعال، مجهز میشود. قیمت تمام شدهی این مدل، ۳۱ هزار و ۸۰ دلار است.
۴- فورد فیوژن
فورد فیوژن، در مدل تیتانیوم، به همراه سیستمهای جلوگیری از تصادف با قابلیت شناسایی عابرپیاده در قالب پکیج آپشن اکتیو کروز کنترل، در دسترس است. قیمت این سدان زیبا با این پکیج، ۳۳ هزار و ۹۴۰ دلار است.
۵- هوندا آکورد
مدلهای سدان و هاچبک سدان محبوب هوندا، در قالب پکیج آپشن هوندا سنسینگ (Honda Sensing) سیستم ترمز اضطراری خودکار را دریافت میکنند. قیمت آکورد با این پکیج، ۲۵ هزار و ۱۳۰ دلار است. مدلهای تورینگ آکورد، بهصورت استاندارد به این سیستم مجهز هستند.
۶- هیوندای سوناتا
مدلهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ سدان پرطرفدار هیوندای، سوناتا، در نسخهی لیمیتِد ۲.۴ لیتری، در قالب پکیج آپشن آلتیمیت، به سیستم ترمز اضطراری خودکار مجهز میشوند. قیمت سوناتا مدل ۲۰۱۷، به همراه این پکیج، ۳۳ هزار و ۱۸۵ دلار خواهد بود.
۷- کیا کادنزا
نسخههای لیمیتِد و تکنولوژی سدان بزرگ کیا، با قیمت ۳۹ هزار و ۸۹۰ دلار، به سیستم ترمز اضطراری خودکار، مجهز میشوند.
۸- کیا اوپتیما
سیستم ترمز اضطراری، فقط برای مدلهای تولیدی پس از اسفند ماه سال ۱۳۹۵ قابل سفارش دادن است. البته این سیستم در مدل SX لیمیتِد بهصورت استاندارد ارائه میشود. در مدل SX، این سیستم، در قالب پکیج آپشن پریمیوم تکنولوژی، در دسترس است. اوپتیما، به همراه این پکیج، ۳۵ هزار و ۶۳۵ دلار است.
۹- مزدا 6
سیستم ترمز هوشمند مزدا ، فقط در نسخهی گرند تورینگ مزدا 6 و با قیمت ۳۱ هزار و ۵۷۰ دلار، موجود است.
۱۰- نیسان آلتیما
آلتیما فقط در نسخهی SL و مدل ۲۰۱۷، با پکیج آپشن تکنولوژی و به قیمت ۳۲ هزار و ۴۴۵ دلار، به سیستم ترمز اضطراری خودکار مجهز میشود.
۱۱- نیسان ماکسیما
سیستم ترمز اضطراری خودکار، در تمام مدلهای سدان اسپرت نیسان ماکسیما، با قیمت ۳۳ هزار و ۷۹۵ دلار در دسترس است.
۱۲- سوبارو لگاسی
نسخههای لیمیتِد و پریمیوم سدان تحسین شدهی سوبارو، در قالب پکیج آپشن آیسایت (EyeSight)، سیستم ترمز جلوگیری از تصادف رو دریافت میکنند؛ قسمت تمام شدهی سوبارو لگاسی به همراه این سیستم، ۲۶ هزار و ۳۱۰ دلار است.
۱۳- سوبارو اوتبک
مانند مدل لگاسی، سوبارو اوتبک نیز فقط در نسخههای لیمیتِد و پریمیوم و در قالب پکیج آپشن آیسایت، سیستم ترمز جلوگیری از تصادف را دریافت میکند؛ البته نسخههای تورینگ، بهصورت استاندارد به همراه این سیستم، عرضه میشوند. قیمت تمام شدهی سوبارو اوتبک به همراه این سیستم، ۳۰ هزار و ۵۶۵ دلار است.
۱۴- تویوتا آوالون
تمام مدلهای سدان بزرگ و لوکس تویوتا، که پس از اسفند ماه سال ۱۳۹۵ عرضه شدهاند، بهصورت استاندارد، به سیستم ترمز اضطراری خودکار، مجهز هستند. تویوتا آوالون، با قیمتی معادل ۳۴ هزار و ۱۹۵ دلار، عرضه میشود.
درجنوب لندن از خطوط عابر پیاده هوشمندی رونمایی شد که در زمان ورود ناگهانی عابرین پیاده به خیابان،به رانندگان هشدار میدهد.
به نقل از سان، این سطوح به الایدیهایی مجهز بوده که براساس اطلاعات دوربینهایی که حرکات عابرین پیاده را ردیابی میکنند، روشن میشوند.
این بدان معنی است که یک خط قرمز ضخیم در سراسر جاده به هنگامی که کسی به طور غیرمنتظره به خیابان می آید روشن میشود.
این فناوری جدید میتواند برای کسانی مناسب باشد که مشغول کار با تلفن همراه خود بوده و توجهی به پیرامون خود ندارند.
داده ها نشان میدهند که به طور متوسط 20 حادثه خطرناک در هر روز در انگلستان رخ میدهد.
از دیگر ویژگیهای این خط عابر هوشمند این است که زمانی که تعداد زیادی از افراد منتظر هستند تا از خیابان عبور کنند، این خطوط پهنتر شده و هشدار بیشتری به رانندگان در خصوص عابرین پیاده ای که در معرض دید نیستند میدهد.
یک نمونه از این گذرگاه جدید در نزدیکی میتچم، جنوب لندن، پس از توسعه توسط شرکت فناوری Umbrellium در مشارکت با شرکت بیمه "دایرکت لاین" (Direct Line)، به نمایش گذاشته شده است.

با وجود اجرام زیادی که بین ستارههای کوچک و سیارههای غولآسا قرار میگیرند، محققان در تلاشند تا یک پاسخ ساده برای این سؤال پیدا کند. خلاصهتر بگوییم، منظور دوپوی «جرم» است.
به گفتهی دوپوی از دانشگاه تگزاس در آستین در نشست تابستانی انجمن ستارهشناسی آمریکایی:
جرم مهمترین ویژگی ستارهها است زیرا روند زندگی آنها را تعیین میکند
زمین ما به خاطر قرار گرفتن خورشید در محدودهی طلایی، به حیات خود ادامه میدهد. جرم آن برای حفظ همجوشی هستهای درونهستهای به مدت میلیاردها سال کافی است. همین مسئله شرایط را برای ظهور و رشد حیات در سیارهی ما فراهم کرده است.
اما همه چیز در کهکشان پایدار نیست. اغلب ستارههای پرجرم به خاطر سوخت هستهای، سریعتر میسوزند، در جوانی میمیرند و به شکل سوپرنوا منفجر میشوند.
اجرام کمجرمتر مثل کوتولههای قهوه ای هم مثل کوتولههای شبهستارهای هستند که نسبت به زمین جرم بیشتری دارند اما این جرم آنقدر کافی نیست که به عنوان یک ستاره درنظر گرفته شوند.
اغلب اوقات به آنها ستارههای شکستخورده گفته میشود که در سراسر پهنای کیهان وجود دارند اما درخشش بسیار کم آنها باعث شده مطالعهی آنها سخت شود.
این اجرام اسرارآمیز که اولین بار ۵۰ سال پیش مورد مطالعه قرار گرفتند به پر کردن شکاف بین ستارهها و سیارهها کمک میکنند اما این اولین بار نیست که ستارهشناسان به مطالعهی دقیق آنها میپردازند. به گفتهی دوپوی:
وقتی به بررسی و مشاهدهی ستارهها در شب میپردازیم تنها بخشی از داستان را میبینیم. هر جرمی را نمیتوان یک ستاره درنظر گرفت و دلیل شکست این فرآیند به اندازهی دلیل موفقیت آن حائز اهمیت است
ستارههایی مثل خورشید بر اثر واکنشهای هستهای به حیات خود ادامه میدهند که این واکنش همان تبدیل ذخیرهی هیدروژن به هلیوم در هستههای آنها است.
این واکنشهای یکسان به توصیف درخشش یک ستارهی پرنور کمک میکنند، هرچقدر هسته داغ تر باشد، انعفالات هستهای شدیدتر هستند و سطح ستاره درخشانتر خواهد بود. طبق انتظار، ستارههای کمجرمتر ، هستههای سردتری دارند و فعل و انفعالات نیز در آنها کندتر است.
نگذارید نام کوتولههای قهوهای شما را فریب دهد، آنها همیشه هم قهوهای نیستند. رنگ این شبهستارهها پس از شکلگیری قرمز میشود، سپس با سوختن در طول تریلیونها سال به رنگ سیاه درمیآیند.
دلیل این مسئله هم این است که کوتولههای قهوهای با این که وزن بیشتری نسبت به بزرگترین سیارهها دارند اما جرم آنها به قدری نیست که هستهی آنها برای حفظ انفعالات هستهای به اندازهی کافی داغ شود. در دههی ۶۰ میلادی، ستارهشناسان اعلام کردند که باید یک محدودیت جرمی برای همجوشی وجود داشته باشد. دوپوی در نشست AAS خود توضیح میدهد:
این محدودهی انرژی که به صورت ثابت در فضا پخش میشود، تجدیدپذیر نیست. اجرامی که جرم آنها زیر این محدوده قرار دارد، برای همیشه سرد میشوند.
مطالعات گذشتهی تکامل شبهستارهای نشان دادهاند که مرز بین کوتولههای قرمز (کوچکترین ستارهها) و کوتولههای قهوهای تقریبا برابر با ۷۵ برابر جرم ژوپیتر ( یا ۷ الی ۸ درصد جرم خورشید هستند). اما تا کنون، این اندازهگیری مستقیما ثابت نشده است.
دوپوی و مایکل لویی از دانشگاه هاوایی، به کمک قدرتمندترین تلسکوپهای روی زمین ده سال گذشته را صرف مطالعهی ۳۱ زوج کوتولهی قهوهای کردهاند. این کار به کمک رصدخانهی کِک و تلسکوپ هاواییفرانسهکانادا و همینطور هابل صورت گرفت.
با تحلیل عکسهای یک دهه، دوپوی و لیو اولین مطالعهی بزرگ در مورد جرم کوتولههای قرمز را انجام دادند.
به گفتهی دوپوی، یک جسم باید جرمی برابر با ۷۰ ژوپیتر داشته باشد تا همجوشی هستهای در آن شکل بگیرد و به یک ستاره تبدیل شود؛ که کمتر از جرم پیشنهادی است.
این دو محقق یک برش دمایی را نیز تعیین کردند که بر اساس آن هر جسم خنکتر از ۱۶۰۰ کلوین (تقریبا ۱۳۱۵ درجهی سلسیوس و ۲۴۰۰ درجهی فارنهایت) در دستهی کوتولههای قهوهای قرار میگیرد.
این مطالعه به ستارهشناسان در درک بهتر ظهور و شکلگیری ستارهها یا نمونههایی که احتمال وجود کوتولههای قهوهای رد میشوند، کمک میکند. همچنین میتواند دیدگاه جدیدی را در مورد شکلگیری سیارات ارائه دهد؛ زیرا موفقیت یا شکست در شکلگیری ستارهها تأثیر مستقیمی بر شکلگیری منظومههای ستارهای دارد.
آیا فکر میکنید سلطه در حوزهی جستجوی اینترنتی و ایمیل، توسعهی کروم و سرویس یوتیوب به علاوه یک پروژهی خودروی خودران و بزرگترین کسبوکار بازاریابی در تاریخ جهان به اندازهای کافی خواهند بود تا گوگل را مشغول و سرگرم نگاه دارند؟ قطعا فکر نمیکنید که اهالی مانتین ویو بیمقدمه تمایل به ورود به عرصهی گوشیهای هوشمند پیدا کردهاند. این عرصه، بازار بهشدت تکاملیافتهای است که جز سامسونگ و اپل برای هیچ بازیگر دیگری پولساز نیست؛ با این وجود گوگل به لطف اندروید در نقطه به نقطهی این میدان پررقابت حاضر است.
و اکنون گوگل همین چند روز پیش و در جریان رویداد روز چهارشنبهی خود، دومین نسل گوشیهای هوشمندش به نامهای پیکسل ۲ و پیکسل ۲ ایکسال را معرفی کرد. این شرکت علاوه بر پیکسلهای جدید، از یک لپتاپ مبتنی بر سیستمعامل کروم به نام پیکسلبوک، هدست واقعیت افزودهی دیدریم و اسپیکر هوشمند گوگل هوم مینی نیز رونمایی کرد. گوگل با به خدمت گرفتن ۲۰۰۰ تن از مهندسان اچتیسی با سرعت بالایی قادر به ساخت سختافزار بیشتری شده است. درست یا غلط، هوشمندانه یا احمقانه؛ گوگل اکنون یک کمپانی سختافزاری است.
البته حق با شما است. گوگل یک تازهوارد در عرصهی سختافزار به حساب نمیآید. تیم نکسوس مسئول ساخت گوشی بوده و تیم پیکسل مشغول ساخت کرومبوک، تبلت و اکنون گوشی است. تیم آرا که بخشی از واحد ATAP گوگل است، در تلاش برای ساخت گوشیهای مخصوص خودشان بودند. تیم دیگری مسئول کرومکست است. یک تیم مشغول گوگل وایفای و تیم دیگری درگیر کار روی هدست دیدریم بوده است. آیا ستاپ باکس ناموفق نکسوس کیو را نیز به خاطر میآورید؟ بله، همهی محصولات یادشده ساخت گوگل هستند. تمام این محصولات یک هدف یکسان را دنبال میکردند. آنها در پی این بودند تا به توسعهدهندگان و کاربران نشان دهند که چگونه نرمافزار گوگل میتواند به خوبی روی سختافزار مناسب اجرا شود. اما مشکل اصلی این بود که تمام اینها، محصولات بیاهمیت و محدودی بودند که به سختی منجر به شکلگیری نوآوری چندانی در بازار شدند. اما در سال ۲۰۱۶ ورق برگشت و گوگل سرانجام سرنوشت خود را محکمتر در دستان خودش گرفت.
همانطور که آنها میگویند، سختافزار همانند نامش سخت و یک کسبوکار خشن با حاشیهی سود پایین، اما به شدت مهم است. ساخت گجت در خانه، این فرصت را به گوگل میدهد تا خود را فراتر از توانایی تمام شرکایش اثبات کند. مهمتر از همه، این اقدام به گوگل این شانس را میدهد تا سرنوشتش را به مدت فزاینده و نامشخصی به دست بگیرد.
اوی گرینگارت، تحلیلگر دیوایس و پلتفرم در موسسهی گلوبالدیتا میگوید:
همانطور که فناوریهای جدید به همراه گوشیهای موبایل عرضه میشوند، گوگل میخواهد اطمینان حاصل کند که سختافزار پیشرفتهی خودش چه اسپیکر هوشمند، هدست واقعیت افزوده، تانگو یا حتی اینترنت اشیا با دیگران متمایز باشد.
گوگل نیازمند سامسونگ است و سامسونگ را دوست دارد؛ اما به عنوان مالک و گردانندهی یک پلتفرم، نمیخواهد کاملا به سامسونگ وابسته باشد.
وابستگی به سامسونگ یک بازی خطرناک است. محصولات گلکسی، محبوبترین گوشیهای اندرویدی تاکنون و رقیب اصلیآیفون هستند. اما هر سال میتوانید دور شدن تدریجی سامسونگ از گوگل را حس کنید. سامسونگ اکنون بیکسبی، دستیار هوشمند اختصاصی خود را دارد که مستقیما با گوگل اسیستنت در رقابت است و به تدریج جایگاه اصلی خود را در گوشیهای این شرکت پیدا میکند. علاوه بر این، سامسونگ مروگر، اپلیکیشن مدیریت ایمیل و پیامرسان اختصاصی خود را نیز ساخته است. در صورتی که سامسونگ در تلاش برای کاهش وابستگی خود به محصولات گوگل نباشد، این اپلیکیشنهای اختصاصی کاملا بیمصرف خواهند بود. سامسونگ در مقابل هدست دیدریم، گیر ویآر خود را دارد. کرهایها یک پلتفرم اختصاصی خانهی هوشمند دارند که مستقیما در رقابت با نست، اندروید تینگز و دیگر محصولات خانهی هوشمند گوگل است. در طول چند سال اخیر، سامسونگ به سختی مشغول توسعهی تایزن، سیستمعامل اختصاصی خودش بوده که در حال حاضر در محصولات پوشیدنی این شرکت در حال اجرا است. سامسونگ به جز فروشگاه نرمافزاری پلیاستور و اپلیکیشنهای غیرقابل جایگزین آن، به ندرت نیازمند اندروید است.
به زودی، دیگر شرکتها نیز شروع به کاهش وابستگی خود به اندروید میکنند. پلتفرمهای جدید نظیر الکسای آمازون به یک تهدید جدی علیه گوگل تبدیل شدهاند. الکسا میتواند از طریق نقشههای گوگل یا دیگر اپلیکیشنهای نقشه شما را هدایت کند. میتوانید به گوگل پلی موزیک یا اسپاتیفای گوش فرا دهید. اگر اکو، اسپیکر هوشمند آمازون را خریداری کنید، ممکن است یک روز دیگر هرگز از گوگل استفاده نکنید و احتمالا متوجه این موضوع نیز نشوید.
گوگل میتواند نزد اچتیسیها، الجیها و دیگر شرکتها برود. با همکاری آنها گوشی و اسپیکر بسازد و به رشد رقبا کمک کند. گوگل برای سالها در تلاش بوده تا با برنامهی نکسوس به دیگران انگیزه بدهد و آنها را برای ساخت گوشیهای اندرویدی قویتر، کاراتر و بهتر قانع کند؛ اما در نهایت محصولات گلکسی، انتخاب اصلی کاربران بودهاند.
بنابراین، ورود نکردن به حوزهی سختافزار این خطرات را به دنبال دارد. علاوه بر این، ساخت سختافزار اختصاصی یک فرصت نیز برای این شرکت محسوب میشود. به اپل نگاه کنید که چگونه در دههی اخیر برای تحقق بیشترین یکپارچگی ممکن بین محصولاتش تلاش کرده است. کوپرتینونشینها نهتنها طراحی و ساخت گوشیهایشان را خودشان انجام میدهند؛ بلکه مسئول تامین مهمترین اجزای داخلی آنها نیز هستند. با هر معیاری، آخرین نسل آیفون، به لطف پردازندهی اختصاصی A11 بایونیک، قدرتمندترین گوشی هوشمند موجود در بازار است. در حالی که دیگر شرکتها همواره در حال تلاش برای ایجاد تمایز بین محصولات خود و رقبا بودهاند، اپل فراتر از همه به یک سطح کاملا متفاوت وارد شده است. به همین علت، فناوری واقعیت افزودهی آنها عملکرد بسیار مناسبی دارد، دوربینهای آیفون همواره بهترین نمونههای موجود در بازار هستند و حتی برخی موارد جزئی اما مهم نظیر اتصال پایدار بلوتوث در گوشیهای آنها امکانپذیر میشود.
همانطور که دورهی بعدی فناوری از راه میرسد، این گونه قدرت و کنترل نیز اهمیتی بیش از پیش پیدا میکند. هوراس ددیو، یکی از تحلیلگران محصولات اپل اخیرا نوشته است: «ایرپادهای کوچک، ساعتهای هوشمند، واقعیت افزوده و آگوستیک سازگار همگی نیازمند درک کامل تمام قسمتهای پیچیدهی آنها است. یکپارچگی و کنترلی که نیازمند این موضوع است در تقابل با طراحی ماژولار و ترکیب اجزای غیرسفارشی قرار دارد.» نسخهی بعدی عینک گوگل را در نظر داشته باشید. ساخت چنین محصولی نیازمند انجام اقدامات ویژهای در بخش باتری، پردازنده، نمایشگر، دوربین و ... است. نسخهی غیرسفارشی این عینک، محصول مناسبی به نظر میرسد. اما ساخت نسخهی سفارشی و قابل عرضهی آن که در خانه و با همکاری تیمهای نرمافزار، فرمویر و وایرلس ساخته شود، یک نتیجهی کاملا متفاوت به همراه خواهد داشت.
در حال حاضر، همان دلیلی که گوگل را ناگزیر به ساخت گوشی هوشمند کرده منجر به ساخت اسنشال فون اندی رابین شده است. همین دلیل دیگران را نیز ترغیب به ورود به این بازار شدیدا بزرگ کرده است. این دلیل چیزی جز داشتن یک گوشی اختصاصی نیست. ظاهرا گوگل تصور میکند به اندازهای بزرگ و محبوب است که میتواند در ابتدای ورودش به این بازار جای پای خود را در آن محکم کند و حداقل سهمی از دنیای گوشیهای هوشمند پیشرفته را به خود اختصاص دهد. اما این بخش در واقع قسمت آسان کار است. کار ساخت نخستین نسل پیکسل برعهدهی اچتیسی بود. نتیجهی کار آنها خلق یک گوشی بینظیر بود. این وظیفهی خطیر در نسل دوم علاوه بر اچتیسی برعهدهی الجی نیز بوده است. با این حال بنابر ادعای گوگل، این شرکت خودش مسئول ساخت و طراحی پیکسلهای جدید بوده است. این موضوع با وجود تصاحب بخشی از اچتیسی توسط گوگل، ادعای چندان بیربطی هم محسوب نمیشود. در هر صورت، دلیل اصلی ساخت تمام قسمتهای یک گوشی در خانه، امکان کنترل و نظارت بر محصول از ابتداییترین مرحلهی توسعه تا عرضه در بازار است.
اخیرا اعلام شد گوگل بخشی از کمپانی اچتیسی را تصاحب کرده است. اکنون این شرکت با صدای بلندتری میتواند ادعا کند که «ما یک شرکت سختافزاری هستیم.» اچتیسی به مدت یک دهه مشغول ساخت گوشیهای بینظیری بوده است. اما در همان زمانی که واحد بازاریابی سامسونگ با یک برنامهی منسجم و قوی، مشغول افزایش سهم خود از بازار بود. اچتیسی به لطف برخی تصمیمات اشتباه و برنامهی بازاریابی بسیار بد، توفیق چندانی در جلب نظر مشتریان نداشت و با وجود کیفیت ساخت بالای محصولاتش در طول سالهای اخیر همواره با بحران و چالش روبهرو بوده است. پیکسل، یک گوشی بینظیر محسوب میشود؛ اما به دلایل متعدد از جمله عرضهی محدود، آنطور که انتظار میرفت نتوانست فروش بالایی تجربه کند. گوگل آمار دقیق فروش پیکسلها را اعلام نکرده است؛ اما یک برآورد نشاندهندهی حضور یک میلیون دستگاه پیکسل در بازار است؛ در حالی که برخی برآوردهای دیگر حاکی از وجود ۳ تا ۵ میلیون دستگاه است. همانطور که گفته شد، دلیل اصلی این موضوع، ناتوانایی گوگل در تامین موجودی مورد نیاز این گوشی است. این مسئله، یکی از جنبههای منفی نبود مدیریت و نظارت در بخش سختافزار است. در هر صورت، همانطور که گرینگارت میگوید: «گوگل بدون شک هرگز یک بازیگر اصلی در بازار گوشیهای پیشرفته نبوده است. گوگل در چین، یکی از بزرگترین بازارهای دنیا، اصلا یک بازیگر به حساب نمیآید. من تصور نمیکنم هواوی، شیائومی یا اوپو نگران حضور گوگل باشند. با این حال اپل و سامسونگ هنوز عرصه را در آنجا واگذار نکردهاند.»
اما گوگل باید تلاش کند. همانطور که بارها مشاهده کردهایم، بهترین محصولات متعلق به شرکتهایی است که هم مسئول ساخت سختافزار و هم نرمافزار هستند. این دو بخش با همکاری متقابل، یکدیگر را بهبود و ارتقا میدهند و سامسونگ و اپل از این موضوع مطلع هستند. ما به تدریج به دورهی بعدی فناوری وارد میشویم؛ جایی که گوشیهای هوشمند مسیر را برای ساعتهای هوشمند، اسپیکرها، لامپها و خودروهای هوشمند باز میکنند. در این دوره، فضایی برای اجزای بسیار بزرگ یا نرمافزار ناکارآمد وجود ندارد. برندگان این مرحله، شرکتهایی هستند که ساخت نرمافزار، سختافزار، بازاریابی و در مجموع تمام کارها را به بهترین نحو انجام میدهند. اپل این کار را در مورد گوشیها انجام داد و به ثروتمندترین کمپانی دنیا تبدیل شد. اکنون شانس بار دیگر بر سر کمپانیها میکوبد.
محققان در دو مقاله تازه منتشر شده در زمینه سیاهچالههای کلانجرم دوقلو از کشف پنج نمونه از این سیاهچالهها خبر دادند.
به نقل از اسپیس، به تازگی دو تحقیق در رابطه با ویژگیهای این سیاهچالهها منتشر شده است که اطلاعات جدیدی در رابطه با آنها ارائه میدهد.
سیاهچاله کلانجرم بزرگترین نوع سیاهچاله در کهکشانهاست که گمان میرود در مرکز تقریباً همه کهکشانها از جمله کهکشان راه شیری نیز یافت شود و دارای جرمی معادل صدها هزار تا چندین میلیارد برابر جرم خورشید هستند. این سیاهچالهها پر جرمترین نوع سیاهچالهها هستند و در صورت فعال بودن گرانش بسیار زیادی دارند که در جهان بینظیر است.
یکی از تفاوتهای اصلی این سیاهچاله چگالی کمتر آنهاست. چگالی سیاهچالهها برابر جرم آن تقسیم بر حجم ناشی از شعاع سیاه چالهها است. این مقدار میتواند کمتر از چگالی آب باشد.
سیاهچالههای فعال معمولا حجم بسیار زیادی از گاز را به داخل میکشند و سبب ایجاد ناحیهای در اطراف خود میشوند که به هسته فعال کهکشانی معروف است.
این ناحیه متراکم که معمولا پرنورتر از سایر نقاط کهکشان است، تمام طول موجهای ممکن در طیف امواج الکترومغناطیس را به اطراف ساطع میکنند.
هستههای کهکشانی فعال پرنورترین اجرام در عالم هستند و بررسی آنها میتواند هم به کشف اجرام دور و هم به تصحیح یا دستیابی به مدلهای کیهانشناختی کمک کند.
به تازگی پنج سیاهچاله دوقلو در مرکز کهکشانهای دوردست کشف شده است که بوسیله دو تیم تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
اولین تحقیق بوسیله محققان دانشگاه "جورج میسون"(George Mason) انجام شده است. تیم تحقیقاتی در پروژه خود به بررسی چهار مورد از پنج سیاهچاله دوقلو پرداختهاند.
این تحقیق به سرپرستی "شوبیتا ساتیاپال"(Shobita Satyapal) انجام شده است.
وی در مصاحبه خود با رسانهها گفته است که پیش از این یافتن سیاهچالههای دوقلو برای محققان بسیار سخت بوده است اما این کار با استفاده از تلفیق دادههای تعدادی از تجهیزات رصدی مختلف در زمین ممکن شده است.
این تجهیزات شامل تلسکوپهای نوری و اشعه ایکس و مادون قرمز متعلق به سازمانهای تحقیقاتی مختلف از جمله "سازمان فضایی آمریکا"(ناسا) بوده است.
این اکتشافات در نوع خود بسیار نادر محسوب میشوند.
در دومین تحقیق به سرپرستی "سار الیسون"(Sara Ellison) از دانشگاه ویکتوریا پنجمین سیاهچاله دوقلو مورد بررسی قرار گرفته است.
این دو تیم نتایج تحقیقات یکدیگر را با هم به اشتراک گذاشته و مطالعات خود را به صورت مشترک ادامه دادهاند.
ساتیاپال، الیسون و و همتیمیهایشان در این تحقیق موفق شدند دو هسته فعال کهکشانی را نیز کشف کنند که به نظر میرسد در نتیجه ادغام کهکشانی به وجود آمدهاند. فاصله این دو هسته در حدود 30 هزار سال نوری است.
الیسون در رابطه با نتایج این تحقیقات گفت: کار ما نشان میدهد که تلفیق دادههای تلسکوپهای مادون قرمز و تلسکوپ های اشعه ایکس یک روش بسیار مفید را برای کشف این سیاهچالههای دوقلو ایجاد میکند.
این اشعهها میتوانند در ابرهای متراکم گاز و غبار کهکشانی نفوذ کنند و رصد شوند.
قبل از این مطالعه، کمتر از 10 جفت سیاهچالههای در حال رشد بر اساس مطالعات اشعه ایکس تأیید شده بود و بیشتر آنها به صورت تصادفی بودهاند.
ساتیاپال در رابطه با این سیاهچالهها گفت: بسیار مهم است که ما بتوانیم بفهمیم سیاهچالههای کلانجرم دوقلو چه ویژگیهایی دارند تا بتوانیم انتشار امواج گرانشی از سوی آنها را پیشبینی کنیم.
از سال 2016 چهار نمونه از امواج گرانشی با استفاده از رصدخانههای LIGO و VIRGO شناسایی شده است که منابع این امواج سیاهچالههای کوچکی در ابعاد هشت تا 36 برابر جرم خورشید بودهاند و امواج گرانشی از سیاهچالههای کلانجرم رصد نشده است.
سیاهچالههای کلانجرم بسیار گستردهتر هستند و به احتمال زیاد امواج گرانشی بسیار بیشتری را به وجود خواهند آورد زیرا آنها همچنان به یکدیگر نزدیکتر می شوند و در چند صد میلیون سال، هنگامی که این جفتها در نهایت ادغام میشوند، انرژی حاصل شده توسط توده تبدیل به امواج گرانشی خواهد شد باور نکردنی است.
در حال حاضر، آشکارسازهایی مانند LIGO و Virgo قادر به تشخیص امواج گرانشی که توسط سیاهچالههای کلانجرم دوقلو منتشر میشوند، نیستند.
این کار توسط آرایههایی نظیر ناحیه North Nanohertz Observatory برای امواج گرانشی استفاده میشود، قابل انجام است.
یکی دیگر از ابزارهایی که میتوانند در این زمینه مفید باشند، ابزار LISA است.
محققان امیدوارند که بتوانند در آینده با استفاده از این امواج ویژگیهای بیشتری از سیاهچالههای کلانجرم و همچنین دیگر اجرام فضایی نظیر ابرنواخترها را شناسایی کنند.
"سازمان غذا و داروی آمریکا" (FDA) یک دستگاه قابل ایمپلنت را تایید کرده است که موارد جدیتری از آپنه خواب را برطرف می کند.
به نقل از انگجت، وقفه تنفسی درخواب یا قطع تنفس در خواب یا آپنه خواب (Sleep apnea) یک اختلال است که باعث توقف تنفس برای مدت کوتاهی در طول خواب میشود. این دورهها "آپنه" (apneas) نامیده میشود. آپنهها معمولا بین ۱۰ تا ۳۰ ثانیه طول خواهند کشید و در موارد شدید، میتوانند صدها بار در هر شب تکرار شوند. به طوریکه شخص با احساس خفگی به دفعات مکرر از خواب میپرد. هر کدام از آنها میتواند تا ۲ دقیقه نیز به طول انجامد و خود فرد نیز معمولاً از آنها مطلع نمیگردد.
آپنهها میتوانند باعث شوند که فرد نتواند به خوبی در طول شب به خواب رود، و همین امر باعث میشود که افراد مبتلا به آپنه خواب در طول روز کمتر به حالت آماده باش قرار گیرند، این میتواند به حوادث غیرقابل جبرانی در طول روز منجر شود. افراد مبتلا به آپنه خواب درمان نشده، تا هفت برابر بیشتر از افراد عادی در تصادفات وسایل نقلیه موتوری دخیل میباشند.
همچنین خطر ابتلا به فشار خون بالا در افراد مبتلا به آپنه خواب درمان نشده، بیشتر میباشد.
برای حل این مشکل افراد ناچارند از دارو یا دستگاههای تنفسی استفاده کرده و یا از روشهای تهاجمی مانند جراحی استفاده کنند.
حال با استفاده از این دستگاه جدید که "Remede " نام دارد، میتوان تمامی مشکلات پیشین را برطرف کرد.
این سخت افزار به یک باتری و سیمهایی مجهز است که در زیر پوست و در قسمت بالای قفسه سینه قرار گرفته و وارد رگهای خونی نزدیک عصب میشوند تا تنفس را تحریک کنند.
عملکرد این دستگاه بدین صورت است که اگر تنفس در خواب قطع شود، Remede آن عصب را تحریک کرده تا دیافراگم را حرکت داده و سبب نفس کشیدن فرد شود.
با وجود اینکه Remede عملکرد خوبی دارد، اما تنها حدود نیمی از افراد شرکت کننده در این مطالعه کاهش زیاد مشکلات تنفسی را با استفاده از آن تجربه کردند. همچنین نمیتوان آن را برای آپنه خواب انسدادی(که در آن مسیر هوایی فوقانی مسدود شده است)استفاده کرد.
افراد مبتلا به عفونتهای مزمن و کسانی که به اسکن "امآرآی" (MRI) نیاز دارند نیز نمیتوانند از آن استفاده کنند.
با این وجود استفاده از این ایمپلنت بهتر از استفاده از تجهیزات بزرگ در رختخواب بوده و یک پیشرفت منحصر به فرد است که میتواند سالها به زندگی افراد بیفزاید.
شرکت "اسپیسایکس"(SpaceX) قصد دارد عصر امروز 10 ماهواره را به صورت همزمان به فضا پرتاب کند.
به نقل از اسپیس، این ماهوارهها متعلق به شرکت "ایریدیوم" هستند و قرار است با استفاده از موشک قابل بازیابی "فالکون 9"(Falcon 9) به فضا پرتاب شود.
اولین مجموعه 10تایی از ماهوارههای ایریدیوم در ماه ژانویه به فضا پرتاب شده بود.
قراردادی که بین این شرکت و اسپیس ایکس منعقد شده برای هشت پرتاب و به ارزش 536 میلیون دلار بوده است و در صورتی که پرتابی ناموفق باشد اسپیسایکس باید با هزینه خودش آن را جبران نماید. این پرتابها با استفاده از موشک فالکون 9 و تا اواسط سال 2018 میلادی انجام خواهد شد.
ایریدیوم قرار است 75 ماهواره نسل جدید را در مدار زمین مستقر کند.
66 ماهواره از بین این ماهوارهها عملیاتی بوده و 9 ماهواره نیز به عنوان ذخیره در مدار زمین قرار میگیرند.
ایریدیوم شرکت ارتباطات ماهوارهای آمریکایی است، که در زمینه ارائه خدمات صدا و تصویر ماهوارهای و ساخت تجهیزات مخابراتی ماهوارهای فعالیت مینماید.
شرکت ایریدیوم در سال ۲۰۰۱ با پشتیبانی و تامین مالی شرکت "موتورولا" (Motorola) راهاندازی شد و در حال حاضر مالک شبکه ماهوارههای ایریدیوم است، که از ۶۶ ماهواره فعال تشکیل شده و ارائهکننده خدماتی چون تلفن همراه، اینترنت و خدمات تصویری میباشد.
نام این شرکت، از عنصر ایریدیوم گرفته شده است، که دلیل انتخاب آن، مربوط به عدد اتمی ایریدیوم یعنی ۷۷ میباشد، که با تعداد ماهوارههای در مدار قرار گرفته این شرکت، مشترک است و در واقع برگرفته از تعداد الکترونهایی هست که به دور هسته ایریدیوم در گردش هستند.
این پرتاب ساعت 16:07 امروز به وقت تهران از پایگاه فضایی "واندنبرگ"(Vandenberg) در کالیفرنیا به فضا پرتاب خواهد شد و به صورت زنده نیز از سوی اسپیسایکس پوشش داده خواهد شد.
قرار بود اسپیسایکس یک ماهواره متعلق به شرکت لوکزامبورگی SES را بامداد یکشنبه به فضا پرتاب کند اما به دلیل وقوع مشکلات فنی این پرتاب به چهارشنبه موکول شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.