هدف بسیاری از شرکتها احراز هویت مشتری و شناسههای کارمندی به شیوهای تقریبا نامرئی است که تنها یک ثانیه زمان ببرد. برای مثال میتوان به ورود یک خریدار به وبسایت، یا اجرای عملیات در پشتصحنه در حین فعالیت کارمندان اشاره کرد.
برای دستیابی به این هدف و توانایی بررسی دقیق هویت کارمندان و مشتریان، شرکتها از فناوریهای جدید مثل اسکنهای بیومتریک چهره و اثر انگشت و سیستمهای نظارت بر رفتار استفاده میکنند، برای مثال این سیستمها نشان میدهند شما اخیرا از کدام برنامه بیشتر استفاده کردید.
با حرفهایتر شدن هکرها، رمزعبورهای سنتی امنیت کمتری خواهند داشت. دادههای اخیر سازمان گزارش اعتبار Equifax احتمال افزایش سؤالهایی در مورد استفاده از شمارههای امنیت اجتماعی و دادههای شخصی دیگر برای احراز هویت یک شخص و پیشبرد بهتر روشهای احراز هویت را بالا میبرد. با این که امنیت مسالهی بسیار مهمی است، شرکتها به دنبال ارائهی یک تجربهی یکپارچه برای کارمندان و مشتریانی هستند که نمیخواهند زیاد درگیر رمزهای عبور شوند.
شرکت مستر کارت لپتاپهایی را در اختیار کارمندان خود گذاشته است که مجهز به قرائتگرهای تعبیهشدهی اثر انگشت و یک فناوری تست هستند که چهرهی کارمندان را قبل از ورود به ساختمان اداره اسکن میکند. مسترکارد با بررسی یک قابلیت پیشرفتهی دیگر، در ماه مارس موفق به دستیابی به فناوری NuData شد که قادر به شناسایی مشتریان بر اساس نحوهی گرفتن تلفن همراه و دیگر رفتارهای بیومتریک است.
به گفتهی ران گرین، مدیر امنیتی مسترکارد، نیروی محرکه و روبهجلو، حذف رمزهای عبور است.
شرکتها با کار روی امنیت بدون مداخله در تجربهی کاربری، قدم در یک راه باریک میگذارند. در صورتی که نیازی به رمز عبور نباشد، ممکن است دادههای بعضی مشتریان از امنیت کمتری برخوردار باشند. اما اگر برنامههای مبتنی بر رفتار بسیار حساس باشند و بر اساس منطق مثبت کاذب مثل مسدودسازی دسترسی کاربری که حروف را اشتباه تایپ کرده عمل کنند، این مساله آزار دهنده خواهد بود.
استیو ویلسون، محقق در زمینهی هویت دیجیتال و معاون و تحلیلگر ارشد مؤسسهی تحقیقاتی Constellation میگوید:
با پیشرفت فناوری، تشخیص چهره هم با چالشهای مشابهی روبهرو خواهد شد. برای مثال یک اتاق کمنور یا صورت اصلاح نشده، ممکن است از دسترسی شخص به برنامه جلوگیری کند.
مثل هر مقیاس دیگر احراز هویت، این ابزارها در معرض استراقسمع هکرها هم قرار میگیرند. یک تصویر یا انیمیشن باکیفیت یا در بعضی نمونهها یک آواتار متحرک میتواند بعضی از سیستمهای تشخیص چهره را فریب دهد.
اپلیکیشن My Bank از Vasco از تشخیص چهره برای احراز هویت تراکنشهای بانکداری استفاده میکند
شرکتها روشهای خلاقانهای را برای مبارزه با این مشکل در نظر دارند. دیوید ورگارا، مدیر شرکت بازاریابی محصول جهانی، میگوید:
مؤسسهی بینالمللی امنیتی دادهی Vasco، سازندهی فناوریهای امنیت سایبری، از فناوری «کشف زنده» استفاده میکند که برای بررسی زندهبودن کاربران از آنها میخواهد چشمک زده یا سر خود را بچرخانند.
مقیاسهای احراز هویت بیومتریک با وجود محدودیتهایی مثل تشخیص چهره، مسیر اصلی خود را حفظ کردهاند. شرکت اپل هم اعلام کرده است از تشخیص چهره به عنوان روشی برای بازگشایی قفل آخرین تلفن هوشمند خود iPhone X استفاده کرده است که سهم زیادی در محبوبیت این فناوری داشته است.
به گفتهی تحلیلگر Forrester Reasearch، آندرس سزار:
بعضی از شرکتها برای احراز هویت کاربران در حین استفاده از یک برنامه، از سیستمهای یادگیری ماشین استفاده میکنند. این مقیاسها که به شدت وابسته به رفتار هستند و به الگوهای متداول رفتاری فرد در کاربرد تکنولوژی دقت میکنند، نسبتا جدید هستند اما توجه زیادی را به خود جلب کردهاند.
ورگارا نیز میگوید:
تحلیل خودکار الگوهای رفتاری کاربران، که میتواند شامل صدها نقطهی دادهای گسسته مثل سرعت تایپ باشد، یک دستاورد بزرگ در احراز هویت به شمار میرود؛ زیرا به سازمانها اجازه میدهد به جای تکیه بر یک رمزعبور مدتدار به نظارت امنیت در زمان واقعی بپردازند.
احراز هویت مبتنی بر رفتار، به دلیل پتانسیل بهبود تجربهی کاربری و در نتیجه زیرساخت یک شرکت، در درجهی اول متمرکز بر مشتری است.
مؤسسهی بیمهی سلامت Aetna در حال اجرای مقیاسهای امنیتی رفتار محور برای برنامههای وب و موبایل خود است که شامل گزینههایی برای معیارهای بیومتریک مثل ضربات انگشت است. این فناوری مشخصات اعضای Aetna از جمله انواع حرکت آنها برای یک برنامه یا سرعت تایپ را جمعآوری کرده و دادهها را در یک موتور ریسک وارد میکند. این موتور بر اساس دادههای مربوط به رفتار مشتری در یک برنامه و نوع دستگاه، میتوانید تصویری از رفتار «نرمال» را در زمان تقریبی دو هفته ایجاد کند.
اگر رفتارهای شخصی، دارای انحراف قابل توجهی نسبت به رفتارهای متداول او باشد، سیستم این انحراف را درنظر میگیرد. اگر یک مشتری تلفن خود را به دوستش بدهد، برنامه دوست او را به عنوان یک شخص دیگر شناسایی میکند و یک شکل دیگر از احراز هویت مثل لغزاندن انگشت روی صفحهی نمایش را درخواست میکند.
به گفتهی ویلسون صدا هم در حال حاضر به یک بحث داغ در استارتآپها تبدیل شده است. سیستمهای شناسایی صوتی وجود دارند که برای ساخت یک «اثر صوتی» منحصربه فرد میتوانند به یادگیری و بررسی آهنگ گفتار، لهجه و تلفظ و دیگر معیارها بپردازند. بعضی شرکتها نیز به ساخت الگوریتمهایی میپردازند که از صوت برای تعیین سرنخهای زمینهای برای مثال گویندهای که تحت فشار یا اجبار سخن میگوید، استفاده میکنند.
دیگر معیارهای احرازهویت بیومتریک قابل توسعه شامل ابزارهای تشخیص دستخط، اسکنرهایی که کاربران را بر اساس شکل گوش آنها شناسایی میکنند و حتی نشانهگذارهای شناسهای هستند که از DNA شخص به دست میآیند. به گفتهی ویلسون صرفنظر از شکلی که روشهای احراز هویت در آینده به خود میگیرند، موضوع حائز اهمیت دستیابی به بیومتریکی است که مشتریان بتوانند از آن استفاده کنند.
شرکتها نباید به یک ابزار واحد احراز هویت وابسته باشند. کارشناسان یک روش لایهای امنیتی را توصیه میکنند که از ترکیب روشهای بیومتریکی، نظارت رفتار و حتی رمزهای عبور استفاده میکنند.
این دو روش جدید، نوآوریهای اساسی هستند که قرن بعدی پزشکی را دگرگون میکنند
در دو مطالعه جدید محققان ابزارهای جدیدی برای اعمال تغییر در ژنها معرفی کردند که دقت روش کریسپر را افزایش میدهند.
به نقل از گیزمگ، در طی سالهای گذشته روش تغییر ژن "کریسپر"(CRISPR) موفق شده پیشرفتهای زیادی را در زمینههای پزشکی گرفته تا کشاورزی ایجاد کند و محققان همواره تلاش کردهاند که دقت و تاثیرات این روش را بهبود ببخشند.
به تازگی دو مطالعه انجام شده است که سبب میشود با استفاده از آنها دقت روش کریسپر به صورت چشمگیری بهبود پیدا میکند تا بتوان جهشهای DNA را به گونهای تغییر دهد که از هزاران بیماری مختلف جلوگیری کرد.
کریسپر در دید کلی یک ابزار برای جابجایی ژنهاست که امکان اعمال تغییر در رشتههای جهشیافته DNA را میدهد و تاکنون دانشمندان توانستهاند به طور ساده و مستقیما این جهشهای تک سلولی را در سلول های زنده انسان پاک و یا بازنویسی کنند.
ژنوم انسان از سه میلیارد جفت واحد شیمیایی به نامهای A،C،G وT تشکیل شده است. در حال حاضر 50 هزار جهش ژنتیکی وجود دارند که عامل بیماری بوده و 32 هزار مورد از آنها جهشهای تکنقطه ای هستند که نیمی از آنها از حالت G-C به حالت A-T تبدیل شدهاند.
محققان موسسه پزشکی "هوارد هوئز"( Howard Hughes) یک آنزیم طراحی کردهاند که به آن "ویرایشگر مبنا" میگویند. این ویرایشگر میتواند جهشهای تکنقطهای را بازنویسی و یا معکوس کند.
در آزمایشهای اولیه این تیم تحقیقاتی نتایج موفق 50 درصدی را با استفاده از این روش برای بیماری "هموکروماتوز"( hemochromatosis) یا سرریز و زیادی آهن در خون به ثبت رساندند.
در دومین تحقیق محققان "موسسه فناوری ماساچوست"(MIT) برای اولین بار موفق شدند که جفتهای RNA را در سلولهای انسان ویرایش کنند.
این سامانه هم مانند ویرایشگر پایده عمل میکند اما این بار تمرکز بر روی RNA است. این کشف با توجه به اینکهRNA بسیار تغییر پذیرتر از DNA است این دستاورد میتواند سبب گشودن درهای جدیدی به روشهای درمان بیماریهایی نظیر دیابت و التهابات روده شود. این روش جهشها را بدون تغییر در ژنوم اصلاح میکند.
این دو روش جدید، نوآوریهای اساسی هستند که قرن بعدی پزشکی را دگرگون میکنند.
نتایج این دو تحقیق به ترتیب در ژورنالهای Nature و Science منتشر شده است.
محققان دانشگاه هاروارد از سال 2013 در حال کار بر روی رباتهای زنبوری هستند و به تازگی ربات جدیدی ساختهاند که میتواند علاوه بر پرواز در محیطهای آبی هم حرکت کند.
به نقل از انگجت، در حال حاضر شکل ظاهری نهایی "زنبور رباتیک"(RoboBee) دانشگاه هاروارد دیده نشده است. دانشگاه هاروارد این پروژه را از سال 2013 آغاز کرده است و در سال 2016 یک نمونه از این رباتها را تولید کرد که میتوانست همانند حشرات بر روی دیوار کاملا عمودی بایستد.
در ادامه تلاشهای محققان این دانشگاه، آنها موفق شدند رباتی بسازند که میتواند در محیطهایی مانند دریاچهها کاوش کرده و مجددا از سطح آب پرواز کنند.
شاید چنین حرکتی بسیار ساده به نظر برد اما از نظر فنی ابدا اینگونه نیست.
برای ربات کوچکی به ابعاد دو سانتیمتر و به وزنی کمتر از یک پنجم وزن یک سکه شیرجه زدن در آب و پرواز مجدد از سطح آب به هیچ عنوان راحت نیست. شنا کردن در آب برای این ربات ماننده شنا کردن در محیط مانند شربت غلیظ و یا عسل و جدا شدن از سطح آب به منزله شکستن یک دیوار آجری است.
برای حل این مشکلات محققان موسسه "ویس"(Wyss) در دانشگاه هاروارد یک مکانیسم مناسب برای مناسب برای پرواز از آب به هوا طراحی کردند.
این کار با بررسی وضعیت حشرات و همچنین انجام آزمایشهای متعدد انجام شد و محققان فرکانس 220 تا 300 هرتز را برای پرواز تعیین کردند و برای حرکت در آب نیز فرکانس 9 تا 13 هرتز تعیین شده است.
برای غلبه بر فشار سطح آب یک سامانه دو مرحلهای طراحی کردند که ابتدا آب را در یک محفظه شناور در زیر ربات جمعآوری میکند. یک صفحه الکترولیت در این محفظه قرار دارد که آب را به هیدروژناکسید تبدیل میکند که با یک جرقهزنی کوچک اکسید هیدروژن قابل احتراق را احیا کرده و آن را به سوخت تبدیل میکند تا انرژی لازم برای جدا شدن از سطح آب را برای ربات فراهم کند.
از این رباتها میتوان در محیطهای مختلف برای عملیاتهای جستجو نجات و حتی عملیاتهای جاسوسی استفاده کرد.
محققان دانشگاه "ساسکس" با استفاده از نانوسیمهای نقره و گرافن موفق به تولید صفحههای لمسی جدیدی شدهاند که مقاومتر، ارزانتر و با کیفیتتر از نمونههای فعلی است و قابلیت خم شدن نیز دارد.
به نقل از گیزمگ، در حال حاضر صفحههای لمسی گوشیهای هوشمند مقاومت چندانی ندارند و بسیاری از کاربران تجربه شکسته شدن این صفحات را دارند. حال محققان دانشگاه "ساسکس"(Sussex) یک جایگزین قدرتمند و ارزانتر برای این صفحات تولید کردهاند.
این بار هم همانند اکثر مواقع ماده اصلی این دستاورد ارزشمند، گرافن است که با ترکیب آن با نانوسیمهایی از جنس نقره، صفحههای لمسی جدیدی ساخته میشود که مقاومت بیشتری نسبت به نمونههای فعلی دارد و تولید آن سادهتر است. بعلاوه این صفحات گرافنی انرژی کمتری مصرف میکنند و با انعطافپذیری بالایی که دارند میتوانند به راحتی خم شوند.
صفحات لمسی موجود در بازار معمولا از یک لایه اکسید قلع و ایندیوم استفاده میکنند که با وجود رسانایی فوقالعاده بالا، بسیار گران و شکننده هستند در مواردی هم از نقره استفاده شده است که باز هم از نظر اقتصادی به صرفه نیست.
محققان دانشگاه دریافتند که با ترکیب این ماده با گرافن ضمن کاهش میزان نقره میتوان صفحات لمسی بهتری نیز تولید کرد.
گرافن (Graphene) نامِ یکی از آلوتروپهایِ کربن است. متشکل از لانه زنبوری SP2 و همچنین گرافین (به انگلیسی: Graphine) نامِ یکی از آلوتروپهایِ کربن است. متشکل از SP+SP2 هیبریدیزه شده؛ البته گرافین و گرافن را نباید با هم اشتباه گرفت. اما خواص آنها آن قدر به هم مشابههستند که به جای هم به کار میروند.
گرافن یک لایه کربن به ضخامت یک اتم است که قابلیت رسانایی آن بهتر از مس است و برای دستگاههای الکترونیکی بسیار کارآمد است.
در گرافیت (یکی دیگر از آلوتروپهایِ کربن)، هر کدام از اتمهایِ چهارظرفیتیِ کربن، با سه پیوندِ کووالانسی به سه اتمِ کربنِ دیگر متصل شدهاند و یک شبکه گسترده را تشکیل دادهاند. این لایه خود بر رویِ لایهای کاملاً مشابه قرار گرفته است و به این ترتیب، چهارمین الکترونِ ظرفیت نیز یک پیوندِ شیمیایی داده است، اما پیوندِ این الکترونِ چهارم، از نوعِ پیوندِ واندروالسی است که پیوندی ضعیف است. به همین دلیل لایههایِ گرافیت بهراحتی بر رویِ هم سر میخورند و میتوانند در نوکِ مداد به کار بروند. گرافین مادهای است که در آن تنها یکی از این لایههایِ گرافیت وجود دارد و به عبارتی چهارمین الکترونِ پیوندیِ کربن، به عنوان الکترونِ آزاد باقیماندهاست.
محققان دانشگاه ساسکس در فرایند تولید این صفحات، فیلمهای فوق نازک گرافن را در آب قرار دادند و سپس با استفاده از مهر پلاستیکی آن را بر روی لایهای از نانوسیمهای نقره فشار دادند.
ممکن ات این روش بسیار زمانبر به نظر برسد اما محققان معتقدند به راحتی با استفاده از دستگاههای اسپریکننده و یا غلتکهای هوشمند میتوان سرعت فرایند را به طور چشمگیری افزایش داد.
"آلن دالتون"(Alan Dalton) محقق ارشد این تیم گفت: اضافه کردن گرافن به نانوسیمهای نقره منجر به افزایش میزان رسانایی آنها تا حدود 10 هزار برابر شده است و این به این معنی است که شما با استفاده از بخشی از مقادیر نقرهای که قبلا استفاده میشد، قادرید نتیجه مشابه و یا حتی بهتری را ایجاد کنید که عملکرد آن بهتر و مصرف انرژی آن نیز کمتر است.
به گفته محققان استفاده از گرافن سبب میشود هزینه استفاده از فیلمهای حساس به لمس نیز تا حد قابل توجهی کاهش یابد.
"متیو لارج"(Matthew Large) یکی دیگر از محققان این پروژه گفت: یکی از مسائل درباره نقره این است که در معرض هوا کدر میشود و ما متوجه شدیم که لایه گرافنی سبب میشود که هجوم مولکولهای هوا به نقره بیاثر شود و همچنین این فیلمهای گرافنی در صورتی که خم شوند هیچ تغییری در مشخصههای الکترکی آنها ایجاد نمیشود در حالیکه نمونههای پیشین با محدودیتهای زیادی در این زمینه مواجه بودند و این ماده جدید راه را برای ساخت دستگاههای کاملا انعطافپذیر هموار میکند.
نتایج این تحقیق در ژورنال علمی Langmuir منتشر شده است.
"سازمان فضایی آمریکا"(ناسا) با انتشار تصویری از محل یک سیاهچاله جدید در کهکشان راه شیری اعلام کرد احتمالا سیاهچالههای ناشناخته متعددی در این کهکشان وجود دارند.
به نقل از ناسا، رصد خانه فضایی اشعه ایکس "چاندرا"(Chandra) به تازگی موفق شده است یک سیاهچاله را که جرمی چند برابر جرم خورشید داشته و در فاصله 7200 سال نوری از زمین واقع شده شناسایی کند.
سیاهچاله، ناحیهای از فضا-زمان است که آثار گرانشی آن، چنان نیرومند است که هیچ چیز - حتی ذرات و تابش های الکترومغناطیسی مثل نور - نمیتوانند از میدان گرانش آن بگریزند.
نظریه نسبیت عام آلبرت اینشتین پیش بینی میکند که یک جرم به اندازه کافی فشرده شده،میتواند سبب تغییر شکل و خمیدگی فضا-زمان و تشکیل سیاهچاله شود. مرز این ناحیه از فضا- زمان که هیچ چیزی پس از عبور از آن نمیتواند به بیرون برگردد را افق رویداد مینامند.
صفت «سیاه» در نام سیاهچاله برگرفته از این واقعیت است که همه نوری که از افق رویداد آن می گذرد را به دام میاندازد که از این دیدگاه، سیاه چاله رفتاری شبیه به جسم سیاه در ترمودینامیک دارد.
از سوی دیگر نیز، نظریه میدانهای کوانتومی در فضازمان خمیده پیشبینی میکند که افق های رویداد نیز تابشی به نام تابش هاوکینگ گسیل میکنند که طیف آن همانند طیف جسم سیاهی است که دمای آن با جرمش نسبت وارونه دارد. میزان دما در مورد سیاهچالههای ستارهای در حد چند میلیاردم کلوین است و از این رو ردیابی آن دشوار است.
اجسامی که به دلیل میدان گرانشی بسیار قوی اجازه گریز به نور نمیدهند برای اولین بار درسده ۱۸ (میلادی) توسط جان میچل و پیر سیمون لاپلاس مورد توجه قرار گرفتند. نخستین راه حل نوین نسبیت عام که در واقع ویژگیهای یک سیاهچاله را توصیف مینمود در سال ۱۹۱۶ میلادی توسط کارل شوارتزشیلد کشف شد.هر چند که تعبیر آن به صورت ناحیهای از فضا که هیچ چیز نمیتواند از آن بگریزد، تا چهار دهه بعد به خوبی درک نشد.
برای دورهای طولانی این چالش مورد کنجکاوی ریاضیدانان بود تا اینکه در میانه دهه ۱۹۶۰، پژوهشهای نظری نشان داد که سیاهچالهها به راستی یکی از پیش بینیهای ژنریک نسبیت عام هستند. یافتن ستارگان نوترونی باعث شد تا وجود اجرام فشرده شده بر اثر رمبش گرانشی به عنوان یک واقعیت امکانپذیر فیزیکی مورد علاقه دانشمندان قرار گیرد.
اینگونه پنداشته میشود که سیاهچالههای ستارهای در جریان فروپاشی ستارههای بزرگ در یک انفجار ابرنواختری درپایان چرخه زندگیشان بوجود میآیند. جرم یک سیاهچاله پس از شکل گیری میتواند با دریافت جرم از پیرامونش افزایش یابد. با جذب ستارگان پیرامون و بهم پیوستن سیاهچالههای گوناگون، سیاهچالههای کلان جرم با جرمی میلیونها برابر خورشید تشکیل میشوند.
امواج رادیویی رصد شده از سیاهچاله جدید
یک سیاهچاله به دلیل اینکه نوری از آن خارج نمیگردد نادیدنی است، اما میتواند بودن خود را از راه کنش و واکنش با ماده از پیرامون خود نشان دهد. از راه بررسی برهمکنش میان ستارههای دوتایی با همدم نامرئیشان، اخترشناسان نامزدهای احتمالی بسیاری برای سیاهچاله بودن در این منظومهها شناسایی کردهاند. این باور جمعی در میان دانشمندان رو به گسترش است که در مرکز بیشترکهکشانها یک سیاهچاله کلانجرم وجود دارد. برای نمونه، دستاوردهای ارزشمندی بازگوی این واقعیت است که در مرکز کهکشان راه شیری ما نیز یک سیاهچاله کلان جرم با جرمی بیش از چهار میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد.
در توضیحات مربوط به این تصویر آمده است که این سیاهچاله فوقالعاده آرام و بی سروصداست.
با نگاهی به تاریخچه خودروهای الکتریکی متوجه میشویم که در تمامی این سالها چنین خودروهایی از سه مشکل عمده همواره رنج بردهاند: میزان مسافت قابل طی شدن با یک بار شارژ؛ قیمت این خودروها؛ مدتزمان لازم برای شارژ کامل خودرو. در طول چندین سال اخیر، محدودهی طی مسافت خودروهای الکتریکی پیشرفت چشمگیری را تجربه کرده است. همچنین قیمت این خودروها طی سالیان اخیر با گرایش بیشتر شرکتهای خودروسازی به چنین خودروهای پاکی، روزبهروز در حال کاهش است؛ اما مشکل سوم یعنی مدتزمان لازم برای شارژ خودرو هنوز به عنوان یک مشکل جدی و دغدغهای بزرگ برای خریداران باقی مانده است.
حتی خودروی شورولت بولت، به عنوان اولین خودروی الکتریکی که با تیراژ بالا به تولید رسیده و در آمریکا عرضه شده است نیز با ۳۰ دقیقه شارژ سریع تنها قادر است ۱۴۵ کیلومتر طی مسافت داشته باشد؛ اما اکنون با باتریهای جدید شرکت توشیبا میتوان امیدوار بود که این مشکل قدیمی و همیشگی خودروهای الکتریکی برای همیشه برطرف شود.
اوایل ماه جاری، توشیبا اعلام کرد که نسل جدیدی از باتریهای لیتیوم-یونی را توسعه داده و به تولید رسانده است. توشیبا از مادهای جدید با نام «اکسید نوبیوم تیتانیوم» در تولید باتریهای جدید استفاده کرده است که ظرفیت باتریهای یونی را تا دو برابر افزایش میدهد و این اجازه را میدهد که با سرعت به مراتب بیشتری در مقایسه با باتریهای رایج لیتیومی شارژ شود. توشیبا ادعا میکند که استفاده از باتریهای جدید، خودروهای الکتریکی را قادر خواهد ساخت تا با هر ۶ دقیقه شارژ سریع، بیش از ۳۲۰ کیلومتر را طی مسیر کنند. این غول تکنولوژی ژاپنی همچنین اعلام کرده است که با مدتزمان مشابه شارژدهی، خودروهایی که از این باتری جدید بهره میبرند قادر خواهند بود بیش از سه برابر بیشتر نسبت به خودروهای مجهز به باتریهای لیتیومی مرسوم طی مسیر کنند.
اسامو هوری، مدیر بخش تحقیق و توسعهی شرکت توشیبا دراینباره میگوید:
بسیار هیجان زده و خرسندیم از اینکه توانستیم نسل جدیدی از باتریهای لیتیومی را با مواد جدید و یونی اکسید نوبیوم تیتانیوم توسعه دهیم. جدای از پیشرفت قابل توجه و تکنولوژی برتر ما در این زمینه، چنین اتفاقی را میتوان به عنوان برهم زنندهی معادلات حاکم بر خودروهای برقی دانست و میتواند تفاوت شگرفی در میزان و سطح عملکرد این خودروها ایجاد کند. ما به تلاش خود در جهت بهبود عملکرد سیستم باتریهای خود ادامه خواهیم داد و امیدواریم نسل جدید باتریهایمان از سال ۲۰۱۹ بهصورت گسترده تولید و در خودروهای الکتریکی مورد استفاده قرار گیرد.
کراساورهای اسپرت بیامو، هر روز جذابیت بیشتری پیدا میکنند و با آپشنهای مختلف، قیمتهای متنوعی از ۳۴ هزار دلار در نسخهی استاندارد X1 تا ۱۱۵ هزار دلار در X6 M به همراه دارند. جدیدترین محصول این گروه، کراساور کامپکتX2 خواهد بود که البته مشابهت زیادی با X1 دارد. شاید تصور کنید، این خودرو بزرگتر از X1 و کوچکتر X2 است، اما در واقع، X2 حدود ۷.۵ سانتیمتر طول کمتری نسبت به X1 دارد و به همین میزان هم، نسبت به زمین ارتفاع سقف کمتری دارد. البته فاصلهی بین محورهای X1 و X2 برابر خواهد بود تا فضای سرنشینان و طول کابین، تفاوت خاصی نداشته باشد.
مهمترین تفاوت X2 با مدل X1، کوتاهتر بودن فاصلهی اورهنگ (فاصلهی محور چرخها تا لبهی سپر :Overhang) است که همراه با بدنهی حجیم و سهبعدی، بزرگتر از X1 به نظر میرسد. فاصلهی کف X2 با سطح زمین، کمتر از X1 است و باید قبول کرد، به دلیل سبک طراحی بدنه، اسپرتتر و جوانپسندتر عمل میکند. ترکیب یک ظاهر عضلانی با چراغهای LED جلو و عقب، ادوات خاکستری رنگ در قسمت رکاب و سپرها، در کنار اسپویلر عقب، بیامو X2 را نهتنها متمایز از X1، بلکه فراتر از دیگر کراساورهای این کلاس، نشان میدهد.
در فضای داخلی X2، اصالت محصولات بیامو حفظ شده است؛ درحالی که میتوان رنگبندیهای متنوعی در پوشش صندلیها و قسمتی از داشبورد داشت. سقف پانورامیک، جذابیت خاصی به این محصول میدهد و لوکس بودن X2 را تقویت میکند. صندلیها برای پنج سرنشین طراحی شدهاند و با جمعکردن ردیف عقب، ۱۴۱۸ لیتر فضای بار در اختیار سرنشینان خواهد بود که البته رقم خیرهکنندهای در این کلاس بدنه نیست. نمایشگر لمسی X2 در مدل استاندارد، ۶.۵ اینچ و در نسخههای بالاتر، ۸.۸ اینچ خواهد بود که طیق معمول خودروهای بیامو، مستقل از داشبورد و روی آن، ارائه میشود. آپشنهای ایمنی X2، مثل هشدار خروج از خط (لاین)، ترمز اضطراری و همچنین نسل جدید سرگرمیهای چند رسانهای بیامو، از طریق نمایشگر اصلی قابل دسترسی خواهند بود. سیستم کانکتد پلاس (+BMW Connected) در X2 فعال خواهد بود تا امکان استفاده از اینترنت WiFi و اپلکار پلی فراهم شود. به گفتهی مدیران بیامو، X2 فعلا فاقد هرنوع فناوری خودران و آپشنی در این زمینه خواهد بود.
بیامو وعده داده است تا چند ماه دیگر، چهار نسخهی بنزینی و پنج مدل دیزلی برای X2 معرفی کند که از جعبهدندههای متفاوتی برخوردار خواهند بود. همهی پیشرانههای X2، چهار سیلندر خواهند بود و خبری از نمونهی ۳ سیلندر سری X1 یا پیشرانههای ۶ سیلندر X۵ برای X2 نخواهد بود. مهمترین مدلهای این خودرو عبارت هستند از xDrive18i, xDrive20i, xDrive20d و xDrive25d که در نمونههای xDrive به صورت دو دیفرانسیل و در نسخههای SDrive، تکدیفرانسیل خواهند بود. پیشبینی میشود مدل xDrive20i با پیشرانهی توربوشارژ ۲ لیتری، پرتقاضاتر از دیگر مدلها باشد، چرا که قدرت ۱۹۲ اسب بخار و گشتاور ۲۸۰ نیوتنمتر فراهم میکند. این نسخه از X2، با جعبهدندهی خودکار ۷ سرعته و دو کلاچه، در زمان ۷.۷ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و میانگین مصرف سوخت ۶ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر خواهد داشت.
قدرتمندترین مدل X2، با پیشرانهی توربودیزل ۲ لیتری (xDrive25d) ارائه میشود که قدرت ۲۳۱ اسب بخار و گشتاور ۴۵۰ نیوتنمتر تولید میکند. بیامو ادعا میکند که این نسخه، در زمان ۶.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد و بین ۵.۱ تا ۵.۳ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر، میانگین مصرف سوخت خواهد داشت.
خودروی X2، مثل دیگر محصولات بیامو با آپشنهای سری M قابل خرید خواهد بود، اما تغییر خاصی در پیشرانه یا تواناییهای فنی خودرو، اعمال نخواهد شد. رینگهای استاندارد X2، از سایز ۱۷ اینچ انتخاب شدهاند اما میتوان نمونههای ۱۹ و ۲۰ اینچی هم برای آن سفارش داد، ضمن اینکه با انتخاب آپشنهای سری M اسپرت X، سپرهای اسپرت هم به خودرو اضافه خواهند شد.
قیمت نهائی نسخههای مختلف X2 با آپشنهای مختلف، هنوز در اختیار رسانههای قرار نگرفته است اما مدیران بیامو از آستانهی فیمت ۳۸ هزار دلار برای این خودرو، خبر دادهاند.
در پایان این مطلب، بینندهی تیزر رسمی بیامو X2 و معرفی ویژگیهای آن باشید.
محققان دانشگاه کاردیف بریتانیا دریافتند که گوش دادن به صداهای زیر آب میتواند به ما کمک کند هواپیماهایی را که به اقیانوس سقوط کردهاند، بیابیم و حتی فجایع طبیعی از قبیل سونامی و طوفان را پیش بینی کنیم.
به نقل از گیزمگ، در ماه ژانویه سال جاری، مقامات استرالیا از یافتن پرواز MH370 هواپیمایی مالزی که در تاریخ 8 مارس 2014 گم شده بود، صرف نظر کردند، در حالی که هیچ اثری از هواپیما و مسافران پیدا نشد.
در حال حاضر، یک مطالعه جدید از دانشگاه کاردیف(CU) به یک روش اشاره میکند که میتواند هنگام تکرار چنین اتفاقات ناهنجاری به امدادگران کمک کند و منطقه جستجوی آنها را محدود کند و ممکن است کار را برای پیدا کردن انسانهای زنده در آینده آسانتر کند.
هنگامی که اشیای بزرگ مانند هواپیما یا شهاب سنگها به اقیانوس میافتند، منجر به تغییر ناگهانی فشار آب میشوند که امواج صوتی معروف به امواج گرانشی صوتی(AGW) را ایجاد میکنند.
با توجه به یافتههای دانشگاه کاردیف، این امواج میتوانند با سرعت صوت تا هزاران متر در عمق دریا نفوذ کنند.
ابزارهایی که به عنوان هیدروفون(آبلرزهیاب) شناخته میشوند، در مناطق خاصی از اقیانوس مستقر شدهاند و میتوانند این امواج را اندازه گیری کنند، حتی اگر بسیار ضعیف باشند.
هیدروفون(Hydrophone) وسیلهای برای دریافت موجهای لرزهای در آب است که بیشتر در اکتشافات لرزهای دریایی به کار میرود.
اوسامه کادری، مدرس ریاضیات کاربردی در دانشگاه کاردیف گفت: با استفاده از ردیابهای موجود در اطراف اقیانوسها و گوش دادن به آثار امواج صوتی موجود در اعماق اقیانوس ، ما یک راه کاملا جدید برای یافتن اشیایی که با سطح دریا برخورد میکنند، کشف کردیم.
وی افزود: ردیابی این امواج گرانشی صوتی طیف گستردهای از احتمالات را از مکانهای سقوط شهاب سنگ گرفته تا تشخیص موقعیت موجهای طوفانی، سونامی و امواج عظیم، در اختیار ما میگذارد.
محققان برای مطالعه خود، 18 گوی را از ارتفاعات و فاصلههای مختلف روی سطح آب انداختند و هیدروفونهای زیر سطح آب امواج گرانشی صوتی را از سقوط و برخورد هر گوی ثبت کردند.
این کار به تیم تحقیقاتی اطلاعات پایه را برای اندازه گیری دادههای بیشتر در آینده داد.
این دادهها شامل AGWهایی بودند که توسط هیدروفونها در زیر دریا از ساحل غربی استرالیا گرفته شده بودند و در ابتدا برای آزمایشات هستهای زیر آب توسط سازمان پیمان منع استفاده از سلاحهای هستهای مورد استفاده قرار میگرفت.
محققان با استفاده از محاسبات حاصل شده از آزمایش گویها توانستند با موفقیت زمان و مکان زلزلههای اخیر را در اقیانوس هند که میتوانند AGWها را تولید کند، برآورد کنند.
با استفاده از روش تایید شده، اعضای تیم توجه خود را به پرواز MH370 متمرکز کردند که به گفته خودشان انگیزه اولیه آنها برای تحقیق بوده است.
آنها در زمان ناپدید شدن پرواز مالزی، دو سیگنال بسیار ضعیف را در طول مسیر پرواز دریافت کردند، اگرچه محققان به این نکته اشاره میکنند که یافتهها باید با احتیاط بررسی شوند.
داویده کریولی، یکی از محققان گفت: اگر چه ما دو نقطه در زمان ناپدید شدن MH370 از یک منبع ناشناخته پیدا کردیم، اما نمیتوانیم با اطمینان بگوییم که این امواج با هواپیمای مذکور ارتباط دارد. آنچه ما میدانیم این است که هیدورفونها سیگنالهای قابل ملاحظهای در این مکانها دریافت کرده و سیگنالها براساس محاسبات ما تاثیرات خاصی در اقیانوس هند داشتند.
وی افزود: همه این اطلاعات که به تایید دیوان حمل و نقل استرالیا نیز رسیده، به ایمنی پروازها و پیشبینی دیگر فجایع کمک میکند و ما پیشبینی میکنیم که در حال حاضر و در آینده این منبع جدید اطلاعات میتواند در اختیار مقامات قرار گرفته و استفاده شود.
دانشمندان چینی موفق شدند بازده کاشت برنج مقاوم به آب شور را تا سه برابر انتظار خود بالا ببرند. چینگ دائو، شهری ساحلی در شرق چین در استان شان دانگ است. در اینجا مرکز پژوهش و توسعهی برنجهای مقاوم به آب قلیایی و شور وجود دارد. در ماههای بهار امسال، بیش از ۲۰۰ گونه برنج در این مرکز کشت شد. آب دریای زرد پمپ میشود و سپس رقیق و وارد شالیزارها میشود.
پژوهشگران در ابتدا انتظار داشتند حدود ۴.۵ تن از هر هکتار، برنج برداشت کنند؛ اما نتیجه چیز دیگری بود. چهار گونه از برنجها، بازدهی بین ۶.۵ تا ۹.۳ تن به ازای هر هکتار داشتند.
مدتی است که چین برنجهای مقاوم به آب شور و قلیایی را آزمایش میکند. اما این بار، بازده بسیار بالا آنها را به تجاریسازی محصول نزدیکتر کرده است.
یوآن لانگ پینگ، پژوهشگر ارشد این پروژه است و در چین به نام پدر برنج هیبریدی شناخته میشود. او میگوید کشت این نژاد میتواند غذای ۲۰۰ میلیون نفر را تأمین کند.
استارتاپ فناوری زیستی یوان سه، مستقر در چینگ دائو، با گروه یوان شراکت کرده است و اکنون این برنج جدید را با عنوان یوان می، به افتخار پژوهشگر یوان، به فروش میرساند.
قیمت هر کیلو برنج یوآن می، ۵۰ یوآن (۷.۵۰ دلار) است که ۸ برابر قیمت برنج معمولی محسوب میشود. در حال حاضر این برنج در بستهبندیهای یک کیلوگرمی، دو کیلوگرمی، ۵ کیلوگرمی و ۱۰ کیلوگرمی به فروش میرسد.
با وجود قیمت بالای این نژاد، ۶ تن از آن از ماه آگوست تاکنون به فروش رسیده است که این فروش را مدیون طعم و بافت بینظیرش است.
علاوه بر این، مصرفکنندگان به سبب منافع سلامتی این نژاد برنج، بسیار مشتاق عرضهی آن هستند.
شینهوآ گزارش کرده است که این نژاد برنج، غنی از کلسیم و دیگر مواد مغذی موجود در آب شور است.
نمک مادهای گندزدا است و میتواند باکتریهای بیماریزا را از بین ببرد. به همین دلیل «برنج دریایی» کمتر آفتزده میشود. در نتیجه ممکن است کشاورزان کمتر از آفتکشها استفاده کنند.
زیست فناوری یوآن سه انتظار دارد که تا پایان سال، از فروش برنج دریایی، ۱۰ میلیون یوآن (۱.۵ میلیون دلار) درآمد داشته باشد. انتظار میرود که با افزایش تولید، قیمتها کاهش پیدا کند.
شرکت خودروسازی آپولو، در سال ۲۰۰۸ بنیان نهاده شد. مؤسس این شرکت آلمانی، رولند گامپرت است که سالهای زیادی در سمت مدیر دپارتمان موتوراسپرت آئودی فعالیت کرد و ۲۵ عنوان قهرمانی جهان برای تیم رالی آئودی به ثبت رساند. اولین و در واقع تنها محصول گامپرت که به فروش رسید، آپولو نام داشت و حتی در برنامهی تاپ گیر (تخت گاز) توسط ریچارد هموند بررسی شد.
نسخهی قدیمی آپولو با پیشرانهی ۸ سیلندر ۴.۲ لیتری ساخت آئودی، به لطف استفاده از دو توربوشارژر، در نسخههای مختلف قدرت ۶۴۱، ۶۹۰ و ۷۸۹ اسب بخار فراهم میکرد. این محصول که تماما بهصورت دستساز در دنکندورف آلمان تولید میشد و حتی در ارزانترین مدل به قیمت ۸۴۰ هزار دلار با وزن خالص ۱۲۰۰ کیلوگرم، سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۳ ثانیه و صفر تا ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت ۹ ثانیه داشت؛ ضمن اینکه قادر به ثبت نهایت سرعت ۳۶۰ کیلومتر بر ساعت بود.
تولید نسل اول آپولو در سال ۲۰۱۲ به پایان رسید، اما امروز با معرفی نسل دوم به صدر اخبار خودروسازی دنیا بازگشت. محصول جدید، اینتنسا اموزیونه (IntensaEmozione) نام دارد که در زبان ایتالیایی به معنی نهایت احساس است. هنوز مشخص نیست چرا نامی ایتالیایی برای این خودروی آلمانی انتخاب شده است؛ اما این احتمال وجود دارد که به دلیل همکاری شرکتهای ایتالیایی در ساخت پیشرانه، چنین تصمیمی گرفته شده باشد. مدیران شرکت آپولو معتقدند با انتخاب این عبارت، به دنبال ابراز خط مشی خود در تولید یک ابرخودرو بودهاند؛ محصولی که بهترین احساس را به راننده منتقل کند و نشانهی هدف آپولو، در ساخت یک هایپرکار با عملکرد عالی در کلاس جهانی باشد.
سبک طراحی آپولو IE، کاملا جدید است و شباهت چندانی به نسل اول ندارد. این خودرو، زبان طراحی بسیار تهاجمی سازنده را نمایندگی میکند که در آن، آیرودینامیک و حالت ساختارشکن، اولویت دارند. ظاهر IE، مثل یک مجسمهی تراشخورده، سرشار از خطوط تیز و برجستگیهای آشکار است که هواپیماهای جنگنده را به یاد بیننده میآورد. آپولو ادعا میکند ابرخودروی جدید بهخوبی هوا را به اطراف خود منتقل میکند و در عین جذابیت ظاهری، سبکوزن است. گفته میشود که در سرعت ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، نیروی عمودی ۱۳۵۰ کیلوگرم بر انتهای خودرو وارد میشود؛ درحالیکه وزن خالص ۱۲۵۰ کیلوگرم دارد.
شاسی آپولو IE یکی از دستاوردهای مهم شرکت سازنده است. مهندسان آپولو زمان زیادی صرف پلتفرم اختصاصی این ابرخودرو کردند تا با بهترین عملکرد را داشته باشد. این شاسی، تمام با آلیاژهای فیبر کربن ساخته شده است و بنا به ادعای سازندگان، استحکام کششی بسیار خوب، امنیت بالا، وزن کم و آیرودینامیک عالی فراهم میکند. شاسی IE از سه قسمت مرکزی، فریم جلو و فریم عقب تشکیل شده است که مجموعا، وزن خالص باورنکردنی ۱۰۵ کیلوگرم به ارمغان میآورند.
ابرخودروی IE، تستهای تصادف متعددی پشت سر گذاشته و در مقابل برخورد از سمت مقابل، تقویت شده است تا ایمنی در حد استاندارد خودروهای فرمول یک داشته باشد. ترمزهای IE، طبق معمول با همکاری برند مشهور برمبو ساخته میشود که از ترکیبات کربن سرامیک هستند. کالیپرهای ترمز با ۶ پیستون در جلو و ۴ پیستون در عقب عمل میکنند؛ درحالیکه سایز آنها برای چهار چرخ، برابر با ۳۸۰ در ۳۴ میلیمتر خواهد بود. تایرهای این ابرخودرو مثل نسل قبل آپولو، از برند میشلن انتخاب شدهاند.
علاوه بر پیشرانه و شاسی، سیستم تعلیق و فنربندی آپولو IE هم دارای طراحی اختصاصی و الهامگرفته از خودروهای فرمول یک است. فنرها از برند آلمانی بیلاستین هستند که یکی از مشهورترین قطعهسازان خودروهای مسابقهای محسوب میشود. سیستم تعلیق آپولو IE، میتواند سه حالت راحت، اسپرت یا اتوماتیک داشته باشد که توسط راننده، قابل انتخاب خواهد بود. از سویی دیگر، راننده یا مکانیک خودرو میتواند بسیاری از تنظیمات مربوط به فنربندی و سیستم تعلیق را به سلیقهی خود تغییر دهد. علاوه بر تنظیمات دستی، در حالت اتوماتیک و پس از رسیدن خودرو به سرعتهای بالاتر از ۳۰ کیلومتر بر ساعت، به کمک ۴ جک الکترو هیدرولیک، ۵ سانتیمتر از ارتفاع بدنه در جلو و عقب کم میشود.
پیشرانهی آپولو IE، یکی از جذابترین بخشهای این خودرو محسوب میشود؛ چراکه بدون استفاده از توربوشارژ، فناوری هیبرید یا هر سیستم کمکی دیگر عمل میکند. قوای محرک IE، با همکاری شرکت اتوتکنیکا موتوری در ایتالیا ساخته شده که ۱۲ سیلندر و ۶.۳ لیتری است. این پیشرانهی تنفس طبیعی، قدرت ۷۸۰ اسب بخار و گشتارو ۷۶۰ نیوتنمتر فراهم میکند؛ درحالیکه میتواند تا ۹۰۰۰ دور بر دقیقه، حرکت دورانی داشته باشد. عملکرد پیشرانه میتواند در سه حالت مرطوب، اسپرت یا مخصوص پیست، متفاوت باشد و از طریق نمایشگر خودرو انتخاب شود.
مهمترین اطلاعاتی که از عملکرد آپولو IE منتشر شده است، شامل زمان رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت از حالت سکون ظرف ۲.۷ ثانیه، نهایت سرعت ۳۳۳ کیلومتر بر ساعت، وزن خالص ۱۲۵۰ کیلوگرم و تقسیم وزن ۴۴.۵ درصد جلو و ۵۵.۵ درصد در عقب میشود. قیمت نهائی آپولو IE مشخص نشده است؛ چراکه طبق سلیقهی خریدار و آپشنهای انتخابی تولید خواهد شد. تنها ۱۰ دستگاه از این ابرخودرو ساخته میشود که بر اساس اخبار غیر رسمی، آستانهی قیمتی در حدود ۲.۶ میلیون دلار خواهد داشت.
در پایان این مطلب، بینندهی تنها تیزر رسمی منتشرشده از پروژهی آپولو اینتنسا اموزیونه باشید.
.: Weblog Themes By Pichak :.