جاناتان راتبرگ، کارآفرین و مخترع صاحبنام آمریکایی با معرفی اولین گجت هوشمند اولتراسوند قابل اتصال به تلفنهمراه هوشمند دوباره شگفتی آفرید.
به نقل از ساینس نیوز، گجت سونوگرافی جدید با قیمت ارزان و دقت بالا بهترین ابزار کاربردی برای تصویربرداری از بدن بدون نیاز به تجهیزات سنگین رایج در بیمارستان است.
این گجت نوین پزشکی با نام تجاری Butterfly iQ در اداره ثبت اختراع و مالیکت معنوی ایالات متحده ثبت شده و به گفته وی هدف از ساخت آن هرچه سادهتر کردن تجهیزات بیمارستانی و دسترسی آسان برای مردم است.
جاناتان راتبرگ موفق به دریافت 13 مجوز برای کاربردهای متنوع این دستگاه از سازمان غذا و داروی آمریکا شده است. این مجوزها ضمانت لازم برای بیخطر بودن دستگاه برای اسکن مستقیم قلب، جنین و بررسی فرایند زایمان را تایید میکنند.
مهمترین تمایز گجت اولتراسوند با نمونههای گرانقیمت بیمارستانی در فناوری لازم برای تبدیل جریان الکتریکی به امواج اولتراسوند است.
قیمت گجت اولتراسوند با کیت اتصال به تلفن همراه هوشمند 2000 دلار اعلام شده اما مخترع آن اعلام کرد که قیمت این دستگاه پس از فروش اولیه پایین خواهد آمد و صرفا جنبه پزشکی پیدا خواهد کرد.
به گفته مخترع این دستگاه، فناوری تصویرسازی اولتراسوند این دستگاه بر خلاف نمونههای گرانقیمت بیمارستانی با قیمت چند 10 هزار دلاری به کارگیری از فناوری اولتراسوند بر روی تراشه است.
فناوری اولتراسوند بر روی تراشه به بیان ساده یعنی جای دادن تمام عناصر لازم برای تصویرسازی بر روی تراشهای نیمهرسانا است.
امسال اخبار زیادی در مورد بلادهوند شنیده میشود که قصد دارد رکورد سرعت در خط مستقیم جهان را بشکند. رکورد قبلی در دست همین گروه است که در دههي ۹۰ میلادی به ثبت رسید و سرعت آن خودرو در آن سال به ۱۲۲۸ کیلومتر بر ساعت رسیده بود. حال این گروه قصد دارد تا توسط خودروی بلادهوند سرعت خود را به ۱۶۰۹ کیلومتر بر ساعت برساند و رکورد قبلی خود را نیز بشکند. این خودرو، چند روز پیش؛ اولین تست خود را برای رسیدن به سرعت ۳۲۲ کیلومتر بر ساعت انجام داد تا حملهی نهایی به رکورد جهان در سال ۲۰۱۸ تحقق پیدا کند. در ادامهی مطلب، میتوانید بینندهی اولین تست خودروی بلادهوند و پیشنمایش عمومی آن باشید.
رسیدن به سرعت ۱۶۰۹ کیلومتر بر ساعت، نیاز به امکانات مخصوصی دارد که از آن جمله میتوان به تجهیزات لازم پیشرانهی جت یک هواپیمای جنگنده اشاره کرد. پیشرانهی اصلی این خودرو متعلق به یک جنگندهي یوروفایتر تایفون است که عمر مفید خود را کرده است و بجای انتقال به موزه، به پروژهی بلادهوند اهدا شده است. تنها مشکل موجود اینجاست که پیشرانهي مذکور به تنهایی توانایی رساندن این خودرو را به سرعتهای مافوق صوت ندارد. برای رساندن سوخت کافی به موتور جت، از پیشرانهی دیگری ساخت شرکت جگوار استفاده خواهد شد. این پیشرانه که از نوع هشت سیلندر V شکل است به عنوان پیشرانهی ثانویه استفاده خواهد شد.
جدای از طراحی پیشرانهی این خودرو در سطح نظامی، بلادهوند صرفا جهت شکستن رکورد سرعت ساخته نشده است؛ بلکه یک پروژهی آزاد برای مطالعه است و دانش آموزان دبیرستانی تا دانشجویان در مقطع دکتری میتوانند از این خودرو برای مقاصد علمی و تحقیقاتی استفاده کنند.
بد نیست بدانید که فرمان این خودرو برای مطابقت با نیاز راننده، توسط پرینترهای سه بعدی ساخته شده است. سکاندار این وسیله اندی گرین ، همان شخصی است که توانست خودروی تراستSCC (رکورددار سرعت دنیا در دههی 90 میلادی) را براند. او بهترین کسی است که میتواند وسایل بسیار سریع را در خط مستقیم نگه دارد.
نام این خودرو از نوعی موشک زمین به هوا به نام بلادهاند، ساخت کشور انگلستان، گرفته شده است. این موشک توانایی رسیدن به سرعت ۲.۲ ماخ را دارد؛ در حالی که خودروی مورد بحث توانایی رسیدن به سرعت ۱.۳ ماخ را خواهد داشت. پروژهی بلادهوند تلاش نهایی خود را برای رسیدن به سرعت فوق، در بیابانهای جنوب آفریقا انجام خواهد داد که زمینی به طول ۱۹ کیلومتر و عرض ۱۴ کیلومتر را شامل خواهد شد. این مسیر دارای پستی و بلندیها و سنگهای بسیاری خواهد بود و باید دید که شرکت سازنده چه رویهای برای ساخت چنین مسیری در آفریقای جنوبی طی خواهد کرد. در سرعتهای عادی رد شدن از روی موانع عادی شاید ناراحتی چندانی برای راننده و خودرو ایجاد نکند؛ اما با سرعت ۱۶۰۹ کیلومتر بر ساعت وجود سنگهایی با بزرگی بیش از مشت دست، مشکلی اساسی برای این خودرو بوجود خواهد آورد.
اگر در مورد قدرت این خودرو بپرسید باید بگوییم، قدرتی معادل ۱۳۵,۰۰۰ اسب بخار دارد. خوب است بدانید که این نیرو معادل نیروی ۴۳۵ عدد فلوکسواگن گلف R خواهد بود. آیا همچنان فکر میکنید رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت طی ۲.۵ ثانیه واقعا سریع است؟ بلادهوند از حالت سکون تا سرعت ۱۰۰۰ کیلومتر بر ساعت را تنها در ۵۵ ثانیه طی میکند. در حداکثر سرعت این خودرو چرخها در هر دقیقه ۱۰,۲۰۰ دور میزنند که نیرویی جی آنها معادل ۵۰,۰۰۰g است. بد نیست بدانید که در چنین حالتی وزن یک حبه قند معادل وزن دو فرد بالغ است.
مسائل مهمتری در مورد این خودرو وجود دارد. اول اینکه دمای این راکت به ۳۰۰۰ درجهی سانتیگراد میرسد که دو برابر دمای یک آتشفشان است. اگر بلادهاند را به صورت عمودی پرتاب کنیم ارتفاعی معادل ۷۶۲۰ کیلومتر را طی میکند و وقتی که به سرعت ۱۶۰۹ کیلومتر بر ساعت میرسد نیروی رو به پایین راکت برابر ۲۰ تن خواهد بود. این مدل از راکت (مدل EJ200) در هر ثانیه ۶۴۰۰۰ لیتر هوا را میمکد و این یعنی میتواند هوای داخل یک خانه را طی ۳ ثانیه تخلیه کند. اگر این خودرو به این سرعت دست پیدا کند شاهد سریعترین خودروي تاریخ خواهیم بود که رکورد قبلی را ۳۳ درصد افزایش داده است.
از گرین سوال شد که آیا رسیدن به چنین سرعتی واقعا ترسآور نیست؟ او جواب داد که این رویداد واقعا ترسناک نخواهد بود؛ چرا که او قبلا چنین سرعتی را تجربه کرده است. به علاوه وجود تستهای متعدد موجب جلوگیری از مشکلات فنی خواهد شد. این مراحل، شامل آزمایشهای افزایشی در سرعتهای مختلف خواهند بود تا در نهایت، آزمایشهای نهایی در بیابانهای آفریقا رخ دهد.
این حقیقت که مایکروسافت در رقابت در حوزهی موبایل ناکام مانده و عرصه را به رقبای اصلی این میدان واگذار کرده، سالها است که برای همگان آشکار شده است. اما امروزه، با قرارگیری اپلیکیشنهای مایکروسافت در گوگل پلی و اپ استور، مهاجرت به دیگر پلتفرمهای موبایلی برای کاربران مایکروسافت آسانتر از همیشه شده است. حتی بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت نیز چندی پیش اعلام کرد که از یک گوشی اندرویدی استفاده میکند.
علیرغم اینکه اکثر سرویسهای مایکروسافت در پلتفرمهای اندروید و آیاواس قابل دسترسی هستند، ماهیت متن باز سیستمعامل گوگل به مایکروسافت کمک میکند تا هم از نظر ظاهر و هم کارکرد، پیوندهای محکمی بین گوشیهای اندرویدی و کامپیوترهای شخصی ویندوز ۱۰ به وجود آورد.
اپلیکیشنها و سرویسها
از سفارشیسازی ظاهر دستگاه اندرویدی با لانچر مایکروسافت تا ادامهی وبگردی از گوشی اندرویدی به مرورگر اج در کامپیوتر شخصی و دیگر اپلیکیشنها و سرویسهای مختلف مایکروسافت، ردموندیها حضور قدرتمندی در بخش اپلیکیشنهای اندرویدی دارند. اکنون با انتشار پیشنمایش مرورگر اج برای دو پلتفرم رقیب در روزهای گذشته، مایکروسافت بیش از پیش پشتیبانی خود را از این سیستمعاملها افزایش داده است.
این موضوع برای کاربران بدین معنی است که اگر در محل کار ناچار به روی آوردن به دستگاههای غیر ویندوزی شوند، همچنان قادر به استفاده از محصولات پرکاربردی نظیر مجموعهی آفیس خواهند بود. اگر حتی شرکت آنها به طور کامل از ویندوز به اندروید مهاجرت کند، آنها همچنان میتوانند به استفاده از اکثر سرویسهای مایکروسافت ادامه دهند.
مایکروسافت پشتیبانی بسیار خوبی از اندروید و نسخههای ویژهی این سیستمعامل به عمل آورده است. هنگامی کهسامسونگ برای ارائهی تجربهای مشابه کانتینیوم از «دکس داک» رونمایی کرد، به منظور نمایش کارکرد آن از مجموعهی نرمافزاری آفیس بهره گرفت. مایکروسافت به منظور ارائهی تجربهای بینقص برای سرویسهای خود در اندروید، اقدامی برنامهریزی شده انجام داده است.
در بالاترین حد پشتیبانی مایکروسافت از اندروید، سیستمعامل گوگل به کاربران امکان میدهد تا برخی از اپلیکیشنهای پیشفرض را به دلخواه خود انتخاب کنند. کاربری که به استفاده از اکوسیستم ویندوز عادت کرده است، میتواند از کورتانابه عنوان دستیار دیجیتالی پیشفرض، از اج به عنوان مرورگر پیشفرض و از بینگ به عنوان موتور جستجوی پیشفرض در گوشی اندرویدی خود استفاده کند.
هرچند اپلیکیشنهای فراوانی از مایکروسافت در فروشگاه گوگل پلی موجود است؛ اما جای خالی برخی از سرویسهای آنها احساس میشود. اپلیکیشن تصاویر و اپلیکیشن فیلمها و سریالها، از جمله دو سرویس غایب در پلتفرم اندروید محسوب میشوند. هرچند کاربران میتوانند تصاویر و دیگر محتواهای خود را از طریق اپلیکیشن واندرایو مشاهده کنند؛ اما تجربهی ارائه شده توسط آن، شباهتی به اپلیکیشنهای مخصوص مشاهدهی محتوا ندارد.
تداوم تجربه کاربری
تعداد اپلیکیشنهایی که در پلتفرمهای مختلف اجرا میشوند، بسیار زیاد است. استفاده از اپلیکیشنهای مایکروسافت، بدون شک دستگاه مورد نظر را بیش از تبدیل شدن به یک گوشی ویندوزی، به یک گوشی مایکروسافتی تبدیل میکند. اما ردموندیها به یک دلیل قابلیت Continue on PC را معرفی کردند. آنها میخواهند این توانایی را به کاربران بدهند تا وظایف خود را روی یک دستگاه آغاز کنند و روی دستگاه دیگری به پایان برسانند. با این حال، این قابلیت هنوز در شکل نهایی خود در ویندوز ۱۰ قابل دسترسی نیست. ویژگی تایملاین قرار است به عنوان بخشی از بهروزرسانی رداستون ۴ منتشر شود؛ اما در حال حاضر راههای مختلفی وجود دارد تا کاربران بتوانند تجربهی استفاده از دستگاههای مختلف را بهدست بیاورند.
این ویژگی در اندروید حول محور مرورگر اج میچرخد. کاربران میتوانند وبگردی خود را با فشردن یک دکمه از سر بگیرند و مایکروسافت این قابلیت را در اپلیکیشن لانچر خود نیز قرار داده است. شکی وجود ندارد که همزمان با بهبود کامل این قابلیتها و تداوم توسعهی ویندوز ۱۰، این روند بیش از پیش شکل سادهتری به خود خواهد گرفت.
علاوه بر ویژگی تایملاین، مایکروسافت قصد انتشار قابلیتی به نام کلاود کلیپبورد را دارد که به کاربران امکان کپی و پیست بین دستگاههای مختلف، از جمله گوشیهای اندروید را میدهد. به نظر میرسد از بین تمام دیگر پلتفرمها، مایکروسافت علاقهی بیشتری به گوشیهای اندرویدی دارد. اگر یک قابلیت قابل استفاده در اندروید یا آیاواس باشد، مایکروسافت تلاش میکند تا آن را در اکثر دستگاهای ممکن قابل دسترس کند.
این قابلیتها، از طریق ایجاد ارتباط بین ویندوز ۱۰ و اندروید و تداوم تجربهی کاربری بین دستگاهها، فاصلهی بین گوشی همراهی که سرویسهای مایکروسافت را اجرا میکند با یک گوشی مخصوص ویندوز از میان برمیدارند.
یک گوشی برای ویندوز؛ اما نه یک گوشی ویندوزی
تمام تلاشهای مایکروسافت به منظور ارائهی سرویسهایش در اندروید و تداوم تجربهی کاربری بین ویندوز ۱۰ و گوشیهای اندروید، برای کاربران بسیار کاربردی است؛ اما این اقدامات، یک گوشی اندروید را به یک گوشی ویندوزفون تبدیل نمیکند و این موضوع تنها به خاطر نداشتن کاشیهای زنده یا رابط کاربری ویندوز موبایل نیست. ویندوز، چیزی فراتر از آفیس، اپلیکیشنها، شفافیت کاشیها و تداوم تجربهی کاربری روی ویندوز ۱۰ است.
ویندوز به معنی یک تجربهی یکپارچه بین دستگاهها است. این پلتفرم دربارهی هستهی واحد بین دستگاهها و ارائهی یک سیستمعامل واحد از طریق رابط کاربری سیشل در فرم فکتورهای گوناگون است. ویندوز دربارهی اپلیکیشنهای یونیورسال و تطبیقپذیری آنها با اندازههای مختلف دستگاهها بدون نیاز به تغییر کدهای برنامهنویسی توسط توسعهدهندگان است. این رویا برای اندازههای بزرگ، با کامپیوترهای شخصی، واقعیت ترکیبی ویندوز و ایکسباکس وان در حال برآورده شدن است؛ اما بدون گوشیها، یک حفرهی بزرگ در ارائهی این تجربه وجود دارد.
در نتیجه، هرچند اکثر کاربران ویندوز میتوانند برای تداوم تجربهی کاربری خود با ویندوز ۱۰ و سرویسهای مایکروسافت از گوشیهای اندرویدی استفاده کنند؛ اما این کار به معنی در اختیار داشتن یک تجربهی کاملا یکپارچه نخواهد بود.
کاربران دقیقا چه چیزی میخواهند؟
کاربران نهایی تا چه حد برای پلتفرم یونیورسال ویندوز (UWP)، هستهی واحد (OneCore)، سیشل و دیگر جنبههای یکپارچگی عمیق این سیستمعامل اهمیت قایل میشوند؟ به نظر میرسد اکثر طرفداران مایکروسافت قدر اقدامات این شرکت را در یکپارچهسازی ویندوز روی فرم فکتورهای مختلف میدانند؛ اما ظاهرا بسیاری از دیگر کاربران اهمیت خاصی برای این تلاشهای قائل نیستند.
اگر کاربران قادر به ساخت یک فایل ورد روی گوشی شخصی خود باشند؛ ادامهی آن را با کامپیوتر شخصی محل کار تکمیل کنند؛ از تصاویری که با کامپیوتر خانگی در واندرایو ذخیره کردهاند، استفاده کنند، فایل ورد مورد نظر را از طریق اسکایپ یا مایکروسافت تیمز با گوشی همراه محل کار به اشتراک بگذارند و سپس با بهرهگیری از کورتانا یا لانچر مایکروسافت، فهرست انجام وظایف خود را تیک بزنند؛ آیا اهمیت خواهند داد که در انجام تمام این کارها، چه تعداد سیستمعامل یا چه کدهای برنامهنویسیای دخیل بودهاند؟
این سناریو، مثالی از تجربهی پویایی است که ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت اغلب از آن صحبت میکند و اینکه چگونه یک دستگاه میتواند بدون آنکه یک گوشی ویندوزی باشد، گوشی همراهی برای ویندوز محسوب شود.
نظر شما چیست؟ آیا مایکروسافت در حال تبدیل دستگاههای اندرویدی به گوشیهایی برای ویندوز است؟ یا آیا این شرکت برای گسترش تجربهی استفاده از ویندوز برای کاربرانش، باید پلتفرم موبایل خودش را داشته باشد؟
به چهرههای شاخص، معروف و تاثیرگذار در جامعه اینفلوينسر میگویند. در اصل واژهی تحت الفظی اینفلوئنسر (Influencer) به معنای تاثیرگذار است.
این واژه از کی مد شد؟!
با محبوب شدن شبکههای اجتماعی در جهان و ایران، این امکان فراهم شد تا همهی افراد جامعه بتوانند لحظات و موقعیت خود را به اشتراک گذاشته و به اصطلاح خود را در معرض دید همگان قرار دهند.
این فضای مجازی پرتردد منجر به ظهور و بروز استعدادهای افراد در پوزیشنها و سمتهای مختلف شده است.
اگر هر شخصی هنری و اثری قابل ارايه از خود داشته باشد آن را با دیگران شریک میشود و خود را در معرض قضاوت جامعه قرار میدهد.
از این طریق افراد بسیاری هم اکنون در فضای مجازی (خصوصا اینستاگرام) دارای دنبالکنندگان چند هزار تا چند میلیون نفری هستند که بهواسطه قدرت تاثیرگذاری بر جامعه مخاطبان خود و دارا بودن هواداران زیاد اینفلوئنسر نام گرفتهاند.
در ایران نیز از حدود ۴ سال پیش و پس از فیلترشدن فیسبوک و توییتر، اینستاگرام شروع به رشد کرد و منجر به چهره شدن افراد بسیاری شد که اصطلاحا به آنها اینفلوئنسر میگوییم.
محبوبیت این واژه تقریبا یک سالی است بهدلیل فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و انجام تبلیغات توسط اینفلوئنسرها در ایران و جهان و به اصطلاح ترند شدن روش تبلیغاتی اینفلوئنسر مارکتینگ در دیجیتال مارکتینگ دو چندان شده است.
اما به این سوال بر میخوریم که اینفلوئنسر مارکتینگ چیست و چگونه توانسته در میان روشهای مختلف تبلیغات آنلاین جا باز کند؟
اینفلوئنسر مارکتینگ Influencer Marketing چیست؟
تبلیغات توسط چهرههای مشهور جامعه و شبکههای اجتماعی اینفلوئنسر مارکتینگ نام دارد.
اینفلوئنسر مارکتینگ در دنیا یکی از محبوبترین روشهای تبلیغات در حال رشد به شمار میرود و به همین منوال در ایران نیز افزایش محبوبیت خود را طی میکند.
اینفلوئنسرهای معروف ایرانی کدامند؟
افراد تاثیرگذار مجازی در ایران را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد.
- شاخهای اینستاگرام!
- هنریها
- سلبریتیها ( بازیگران، خوانندگان و ورزشکاران )
شاخهای مجازی!
این واژه اصطلاحی است که به افرادی در فضای مجازی گفته میشود که به طور ناگهانی یا بر اثر مواردی خاص به شهرتی خاص دست یافتهاند.
شاخهای مجازی نیز انواع مختلفی دارند:
- واینرها (کمدین ها): در مقایسه با سایر دستهها از احترام و اعتبار بیشتری برخوردار بوده و بهدلیل خلاقیت در تولید ویدیوهای جالب و بامزه مشهور شدهاند.
همچنین تعداد فالوورهای (دنبال کنندگان) آنان بسیار بالا هستند. محمد امین کریمپور، مبین، عرفان، محسن ایزی، پوری تی جی، فرشید بیگ هد، سهیل و ... برخی از معروفترین واینرهای ایرانی هستند. برخی از آنان تبلیغ نیز میکنند (مشاهده) و برخی از آنان نیز صرفا به تولید محتوا میپردازند.
- لاکچریها ! : با مد شدن سبک زندگی جوانان بر مبنای چهره و تیپ و ماشین و خانههای آنچنانی، اینستاگرام محفلی شد تا افرادی که نیاز به دیده شدن دارند دست به اقداماتی بزنند تا بیشتر دیده شوند! انتشار سبک زندگی لوکس و تجملی محفل مناسبی را برای تبلیغات انواع پوشاک، پزشکان، دکوراسیون و .... تبدیل کرده است.
- خارج از قواعد: در این میان برخی از آنان با انجام حرکاتی بس عجیب بیشتر چهره شدند و طرفداران زیادی را اعم از مخالفان یا حتی از روی تفریح و سوژه پیدا کردهاند. (مشاهده لیست این افراد)
هنریها
خوشبختانه قشر هنری جامعه که تا قبل از گسترش شبکههای اجتماعی مجال حضور پررنگ نداشتهاند از فضای اینستاگرام استفاده حداکثری را بردهاند و توانستهاند به مخاطبان تخصصی و علاقهمند خود محتواهای با کیفیت را ارائه کنند. در حال حاضر آشپزها، عکاسان، فعالان حوزه سبک زندگی و مد و پوشاک، سفرنامه نویسان و فعالان حوزههای مختلف هم اکنون دارای مخاطبان بسیار زیادی هستند که نقش یک اینفلوئسر و یک چهره تاثیرگذار را به خوبی ایفا میکنند.
سلبریتیها
اولین اینفلوئنسرها در حقیقت سلبریتیها بودهاند. چهرههای مشهور همواره از گذشته در رسانههای محبوب هر زمان اعم از روزنامهها، رادیو، تلویزیون و ..... مورد توجه جامعه بودهاند. هم اکنون نیز شبکههای اجتماعی خصوصا کانالهای تلگرام و صفحههای اینستاگرام منجر به ایجاد انواع رسانههای شخصی توسط خوانندگان، بازیگران، ورزشکاران و سایر سلبریتیها شده است.
میتوان گفت اینفلوئنسر مارکتینگ هم توسط سلبریتیها بسترسازی شده است؛ چرا که برندها برای تبلیغات خود در اینفلوئنسر مارکتینگ، اول به سلبریتیها روی آوردند.
در ایران خانمهای بازیگر، طرفداران و به اصطلاح فالوورهای زیادی دارند؛ بهنوش بختیاری، طناز طباطبایی، سحر قریشی، ترانه علیدوستی، مهناز افشار و الناز شاکردوست از جمله پرطرفدراترینها هستند.
در بین آقایان نیز رامبد جوان، محمد رضا گلزار، علی کریمی، محسن طنابنده، علی دایی، یاسر بختیاری، سیروان، رضا عطاران و ... نیز از طرفداران قابل توجهی برخوردارند.
تبلیغات توسط اینفلوئنسرها چگونه انجام میشود؟
این موضوع در ایران تقریبا امری نو محسوب میشود. شما میتوانید از طریق زیر به معرفی برند خود بپردازید:
- ارتباط مستقیم با خود اینفلوئنسرها: البته دسترسی به بسیاری از آنان راحت نیست.
- تبلیغ از طریق آژانسهای تبلیغاتی: بیشتر برندهای بزرگ در حال حاضر از این طریق با اینفلوئنسرها تبلیغ میکنند.
- از طریق پلتفرمهای جدید: اخیرا سایتهایی اقدام به ایجاد پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ کردهاند که ادسنسور پیش قدم این موضوع در ایران است (مشاهده ادسنسور)
جالب اینجاست ادسنسور اظهار کرده است بسیاری از آژانسهای تبلیغاتی نیز به ادسنسور کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ خود را ارجاع میدهند. این وب سایت مدعی انتشار بیش از ۱۰۰ تبلیغ اینفلوئنسر مارکتینگ با بیش از ۲۵۰ چهره در یک سال گذشته است و به تازگی قصد دارد از سامانه هوشمند خود برای برقراری تبلیغات همزمان اینفلوئنسر مارکتینگ رونمایی کند.
گروهی از دانشمندان راه جدیدی برای تبدیل گرمای محیط به حرکت در دستگاههای با مقیاس نانو کشف کردهاند؛ کشفی که دریچهی جدیدی را برای ذخیرهسازی دادهها، سنسورها، نانوموتورها و دیگر ابزارهایی که در دنیای الکترونیک در حال کوچک شدن هستند، باز خواهد کرد.
در مقالهی جدیدی که در ژورنال Nature Materials منتشر شده است، گروهی بینالمللی متشکل از محققان مراکز علمی مختلف، به شرح یافتهی جدید خود پرداختند؛ در این مقاله به تشریح سیستم مغناطیسی جدیدی که توانایی جداسازی انرژی حرارتی در مقیاس نانو با استفاده از ایدهی چرخدندهای که به چرخدندهی ضامندار معروف است پرداخته میشود؛ این موتور انرژی مغناطیسی را به چرخش هدایتی مغناطیس تبدیل میکند. این چرخدندهی حرارتی در مادهای به نام یخ اسپینی مصنوعی به دست آمده از ترکیب نانو آهنربای ساختهشده از آلیاژ نیکل و آهن، شناسایی شده است.
یک نانو آهنربا به تنهایی طولی به اندازهی ۴۷۰ نانومتر (در حدود ۲۰۰ برابر کوچکتر از موی سر انسان) و ضخامتی در حدود ۱۷۰ نانومتر دارد و تکقطبی است. تکقطبی بودن این نانو آهنربا موجب میشود تا تنها در یکی از دو جهت مغناطیسی جهتگیری کند. محققان پس از جهت دادن به نانو آهنرباها با استفاده از میدان مغناطیسی خارجی، مشاهده کردند که تمام آهنرباها بدون علت مشخصی به سمت خاصی جهتگیری میکنند. سباستین گلیگا، نویسندهی اصلی این تحقیق، میگوید:
در این تحقیق، یخ اسپینی مصنوعی که نمونهای از مواد مغناطیسی با ساختار مغناطیسی خنثی از نظر هندسی است، مورد بررسی قرار گرفت. بهطور تعجبآوری مشاهده شد که این مواد در اثر فعل و انفعالات هندسی میتوانند به مادهی فعالی تبدیل شوند که آرایش کریستالی پویایی از خود به نمایش گذاشته و در نتیجه میتوان از آنها به عنوان چرخدندهی ضامندار استفاده کرد.
سازوکاری که به این نتیجه منجر میشود، مشخص نیست؛ با این حال، به کمک مدلسازی عددی قوانین دقیق مرزهای این ماده به دست آمده است. گینو هرکاک، نویسندهی دوم مقاله، میگوید:
پس از مدتی تلاش در نهایت به این نتیجه رسیدیم که لبههای ماده باعث ایجاد انرژی پتانسیل نامتقارن میشوند. این عدم تقارن در میدان مغناطیسی در لبههای نانو آهنربا منعکس شده و باعث مغناطیسی شدن ذرات در جهت خاصی میشود.
یافتههای این تحقیق باعث ایجاد مسیری غیر منتظره برای تبدیل انرژی مغناطیسی به حرکت مغناطیسی میشود. نتایج حاصل از این پدیده در مقیاس دو بعدی، از کاربری آن در دستگاههای با ابعاد نانو، مانند نانوموتورهای مغناطیسی یا سنسورها خبر میدهد؛ همچنین میتوان از این حافظههای مغناطیسی ذخیرهسازی اطلاعات استفاده کرد.
فرض کنید شما قصد ایجاد یک سیستم حسابداری تحت وب دارید. در این سیستم نیاز دارید هزینه هر فرد را بهصورت جداگانه حساب کنید. باید بتوانید هزینهها و اطلاعات فرد انتخابشده را تغییر دهید، و در نهایت همه هزینههای کاربر را جمع بزنید.
خب چگونه میتوانیم یک کاربر را انتخاب کنیم، مقدار هزینههای آن را تغییر دهیم یا هزینهها را بهکلی حذف کنیم. باید یک المان قابل تغییر یا ثابت داشته باشیم که هر کجا خواستیم آن را استفاده کنیم و صدا بزنیم. برای انجام این کار با متغیرها روبهرو هستیم. متغیرها همانطور که از اسمشان پیدا است، کارشان ذخیره اطلاعات است.
متغیر در جاواسکریپت را مانند یک ظرف آب خالی در نظر بگیرید. ظرفی که میتواند بارها و بارها پر و خالی شود. میتواند به جای آب در آن نوشیدنی دیگری ریخته شود (جنس آن عوض شود) و هزار و یک اتفاق دیگر!
متغیرها هم دقیقا همینگونه هستند! یک متغیر در شروع میتواند خالی باشد! سپس توسط مقادیری که در برنامه بدان اختصاص میدهیم پر شود. این مقادیر در طول برنامه عوض میشود یا دوباره از متغیر گرفته میشود. خوبی یک متغیر این است که با یکبار مقدار دادن به آن و ذخیره یک عدد یا متن یا هر چیز دیگری در آن، میتوانید بارها و بارها از آن مقدار استفاده کنید. بدون آنکه نیاز به تعریف مجدد این اعداد و ارقام و متنها باشد.
نحوهی تعریف متغیرها در جاوا اسکریپت:
متغیر در جاوااسکریپت با کلمه کلیدی var
تعریف میشود. در واقع هر چیزی که بعد از کلمه var
نوشته میشود، نام متغیر ما است. در ادامه ما سه متغیر با نامهای مختلف تعریف میکنیم.
var pizza;
var pizzaPeperoni;
var soda;
قواعد نامگذاری متغیرها در جاوا اسکریپت:
حالا که بحث متغیرها شده است، بد نیست همینجا به نکات نامگذاری متغیر در جاوا اسکریپت اشاره کنیم. در جاوا اسکریپت متغیرها نباید با اعداد شروع شوند. نباید حرف اول متغیر بزرگ نوشته شود. بین کلمات متغیر نباید اسپیس، + یا نقطه و حروف دیگر گذاشت. برای جدا کردن نام متغیرهای چندکلمهای تنها میتوانید از _ استفاده کنید و باقی حروف ممنوع است.
همچنین در نحوهی نوشتن نام متغیرهای چندکلمهای یک قاعده ساده وجود دارد. حرف اول متغیر را کوچک بنویسید، سپس حرف اول کلمه دوم و سوم و الی آخر را بهصورت بزرگ بنویسید.
مثالهای درست:
var pizzaPeperoni;
var pizzaSpecial;
var pizzaSpecialAndDelicious;
/*مثالهای اشتباه: */
var pizza + Special
var Pizza;
var pizza special;
حالا خودتان میتوانید بگویید اشتباه انجامشده در تعریف هر کدام از این متغیرها کدام است؟
تعریف متغیر خالی:
وقتی که فقط نام متغیر را بنویسیم و هیچ مقداری به آن اختصاص ندهیم، یک متغیر بدون (مقدار) ساختهایم که میتوانیم بعدا هر طور که خواستیم آن را شکل دهیم! در واقع مقدار این متغیرها Undefined یا تعریفنشده است. این گونه متغیرها را مثل یک خمیر گل رس در نظر بگیرید که بعدا به هر شکلی که بخواهیم درخواهد آمد. تمامی مثالهای بالا متغیرهای بدون مقدار هستند. برای این کار کافی است یکبار آنها را از طریق پنجره آلرت صدا بزنیم.
در فایل جاوا اسکریپتی که در جلسات پیش ساختهاید، دستورات زیر را بنویسید و صفحه را ریفرش کنید.
var pizzaSpecial;
var pizzaPeperoni;
alert(pizzaPeperoni)
alert(pizzaSpecial)
خواهید دید که مقدار تمامی این متغیرها خالی است. چون هنوز هیچ مقداری بدانها داده نشده است.
متغیر متنی:
در همان پروژه سیستم حسابداری، فرض کنید، میخواهیم یک کاربر جدید ایجاد کنیم و نام خودتان را به آن اختصاص دهیم. به این متغیرها متنی میگویند.
var user = “mohammad Hossein”
var user2 = "sina sedighi"
var user3 = "behnam moghadasian"
متن یا استرینگ چیست؟
دادههایی که در بین دو “ ” یا ' ' قرار میگیرند استرینگ یا رشته یا هر چیزی که میخواهید بگویید نامیده میشوند. استرینگها مانند متنهای عادی هستند و میتوانند هر چیزی باشند. در واقع میتوانید هر چیزی را در این استرینگها بنویسید. جاوا اسکریپت هر چیزی که بین این دو علامت باشد “”، بهعنوان استرینگ در نظر میگیرد و از اجرای آن بهعنوان کد قابل محاسبه، خودداری میکند. حتی اگر کد یا اسکریپت یا عدد یا تابع ریاضی یا هر چیزی در اینجا نوشته شود، بهعنوان یک متن ساده در نظر گرفته میشود.
مثالهای دیگر از استرینگ:
var myCode = “hello Zoomit's fans”
var mathString = “۲ +۲ +۷”
حتی وقتی یک عبارت ریاضی (mathString) را که شامل یک جمع و تفریق ریاضی ساده است بین دو "" قرار میدهیم، جاوا اسکریپت آن را نیز بهعنوان متن ساده در نظر میگیرد و بدون محاسبه و با همین شکل فعلی نمایش میدهد.
یعنی اگر متغیر mathString را در پنجره کنسول نمایش دهیم با عبارت ۲ +۲ +۷ روبهرو خواهیم شد. برای امتحان این کار علاوه بر کدهای بالا، دستور زیر را در فایل جاوا اسکریپت بنویسید و صفحه اچتیامال خود را ریفرش کنید:
console.log(mathString)
اعمال ابتدایی روی استرینگها:
متغیرهای استرینگی قابل جمع کردن و به هم پیوستن هستند. مثلا دو متغیر استرینگی زیر را ببینید:
var myName = "Mohammad" + " " + "Hossein"
در این مثال ما یک متغیر myName داریم. متغیر myName دو رشته را با هم جمع میکند. در نهایت حاصل متغیر myName را اگر در صفحه نمایش دهیم، متن زیر نوشته و نمایش داده خواهد شد:
mohammad hossein
نکته: وقتی میخواهید دو متغیر را با هم جمع کنید، از علامت + بین آنها استفاده کنید. دقت کنید که علامت + نباید در داخل کوتیشن قرار بگیرد؛ چرا که در این صورت این علامت نیز بهعنوان جزئی از همان استرینگ محسوب میشود و از خوانده شدن آن جلوگیری خواهد شد. این علامت + برای جمع کردن دو متغیر بهکار میرود.
همچنین ما در این مثال یک استرینگ خالی حاوی اسپیس ساختهایم؛ چرا که جاوا اسکریپت اسپیسهای اضافه در استرینگها را نادیده میگیرد و ما برای جدا کردن دو استرینگ mohammad و hossein از یک استرینگ که تنها حاوی اسپیس بود استفاده کردیم. این موضوع را میتوانید بهصورت زیر امتحان کنید.
یک متغیر استرینگی بسازید که بین کلمه اول و دوم آن ۵ بار اسپیس زده شده است. اگر این متغیر را در کنسول یا پنجره alert چاپ کنید مشاهده میکنید که تنها یک اسپیس از این پنج اسپیس محاسبه شده و باقی آنها نادیده گرفته شده است.
مثال دیگر از جمع متغیرهای استرینگی را در زیر با هم مرور میکنیم:
var firstUser = “mohammad Hossein”
var secondUser = "sina sedighi"
var thirdUser = "behnam moghadasian"
var allUsers = firstUser + secondUser + thirdUser
var allUsers2 = firstUser + " " + secondUser + " " + thirdUser
console.log(allUsers);
console.log(allUsers)
همانطور که میبینید، متغیر allUsers سه متغیر استرینگی را جمع کرده است؛ ولی چون بهصورت پیشفرض فاصلهای در نام متغیرها لحاظ نمیشود، متغیرها به هم چسبیده چاپ میشوند. ولی در متغیر allUsers2 ما متغیرها را با یک فاصله از هم جدا کردهایم و بدین ترتیب خروجی نهایی ما با فاصله چاپ شد.
روش دیگر برای فاصله قرار دادن بین متغیرها استفاده از اسپیس در نام خود متغیر است. یعنی اینکه در ابتدا و انتهای متغیر متنی، یک اسپیس قرار دهیم تا در هنگام جمع کردن به متغیرهای دیگر نچسبد.
ذخیره تگهای اچتیامال بهعنوان متغیرهای متنی
جالب است بدانید که میتوانید از تگهای اچتیامال نیز در متغیرهای متنی بهرهمند شوید! مثلا میتوانید یک پیغام متنی را با تگ h2 بنویسید و بدین ترتیب اگر آن را در صفحه با دستور document.write() چاپ کنید، بهصورت یک عنوان بزرگ چاپ خواهد شد.
مثال زیر را ببینید.
var firstText = “<h1>سلام دوستان زومیتی</h1>”
var secondText = "<p>پاراگراف متنی که توسط یک متغیر استرینگی چاپ شده است</p>"
var thirdText = "<p>پاراگراف متنی دیگری که توسط یک متغیر استرینگی چاپ شده است</p>"
var allText = firstText + secondText + thirdText
document.write(allText);
همانطور که میبینید، ما در متد document.wite() که در جلسه گذشته آموختیم، به جای نوشتن یک متن استرینگی بهعنوان پارامتر یک متغیر تعریف کردهایم و آن متغیر را بهعنوان پارامترdocument.wite استفاده کردهایم. بدین ترتیب مرورگر موقع خواندن کدها میرود و مقدار آن متغیر را جایگزین میکند و خروجی نهایی ما همان مقدار متغیر خواهد شد.
تمرین: حالا که کمی با متغیرها آشنا شدهاید بد نیست خودتان دست بهکار شوید و چند متغیر متنی بنویسید و آنها را با هم جمع کنید.
از متغیرهای متنی در چه مواردی میتوانیم استفاده کنیم؟
از متغیرهای استرینگی در موارد بسیاری میتوان استفاده کرد. سادهترین استفاده از این متغیرها زمانی است که میخواهیم یک پیغام ساده را به کاربر نمایش دهیم. مثلا فرض کنید میخواهید بعد از زدن یک دکمه، پیغامی را به کاربر نمایش دهید. میتوانید این پیغام را در درون یک متغیر متنی ذخیره کنید و هر وقت لازم داشتید از آن استفاده کنید. مثلا ممکن است در صد جای برنامهتان، بخواهید به کاربر یک اخطار ثابت نمایش دهید. در این حالت به جای اینکه صدها بار یک پیغام متنی را در جای جای کد تعریف کنید، یک بار یک پیغام ثابت تعریف کرده و هر گاه لازم شد از آن استفاده کنید.
استفاده عملی از متغیرهای استرینگی:
حالا وقت آن رسیده است تا یک پروژه عملیتر را برای آشنایی با استرینگها آغاز کنیم. ما در جاوا اسکریپت مجموعهای کلی به اسم window داریم. این مجموعه به مرورگر و تمامی تغییرات (متدها) و اطلاعاتی که در آن ذخیره شده است اشاره دارد. یکی از متدها و امکاناتی که مجموعه window در اختیارمان قرار میدهد، دستور propmt است. این دستور در واقع برای دریافت اطلاعات فوری از کاربر است. ظاهر و رفتار این پنجره همانند پنجره alert است و از نظر تجربه کاربری، تجربهی چندان دلپذیری نیست و به جز در موارد معدود نباید زیاد بدان تکیه کنید. همچنین هنگام ظاهر شدن پنجره تا زمانی که یوزر آن را نبندد یا اطلاعات را در آن وارد نکند، نمیتواند به باقی بخشهای صفحه دسترسی داشته باشد.
چهارمین جلسه از آموزش جاوا اسکریپت نیز به پایان رسید. در جلسه بعدی باز هم از متغیرها صحبت خواهیم کرد. متغیرهای عددی و فوایدی که برای محاسبات دارند محوریت اصلی جلسه آینده خواهند بود.
روسیه به زودی موشک جدیدی آزمایش میکند که قادر است بر هر سامانه دفاع موشکی غلبه کند. موشک «سرمت RS-۲۸» که ناتو به آن لقب «شیطان ۲» را داده، یکی از پرقدرتترین موشکهای رادار گریز است که سال گذشته رونمایی شد، ولی آزمایش آن به دلایلی به تأخیر افتاد. این اسلحه، بزرگترین موشک هستهای ساخته شده به دست بشر نام گرفت.
موشک «شیطان ۲» بخشی از پروژه نظامی ۴۹۰ میلیارد دلاری روسیه به منظور ارتقای زرادخانههای هستهای و نوسازی ناوگان نظامی این کشور است. در پی اجرای این طرح نظامی قرار است ۳۲۰ موشک، ۱۰۰۰ کلاهک، دهها فروند زیردریایی و بمب افکن جایگزین شوند.
منابع دفاعی روسیه زمان دقیق آزمایش این موشک را اعلام نکرده اند. با این حال گفته میشود این موشک اواخر امسال تحت آزمایش قرار میگیرد. همچنین این موشک با هدف بازدارندگی از تهدیدات نظامی علیه روسیه، سال ۲۰۱۹ یا ۲۰۲۰ وارد ناوگان نظامی این کشور خواهد شد.
شیطان 2 بیش از 100 تن وزن و بردی بسیار زیاد داشته و میتواند از آشیانه خود پرتاب شود. این موشک طوری طراحی شده است که بتواند از قطبهای زمین بگذرد و با بردی بیش از 10000 کیلومتر، از جهتهای غیرمنتظره به هدف حمله کند. با این حال این موشک کُند نیست، بلکه با سرعتی بیش از 20 ماخ یا 24500 کیلومتر بر ساعت حرکت میکند که 7 بار از پرنده سیاه SR-71 سریعتر است.
ظرفیت محموله این موشک، 10 تن است و به آن امکان میدهد که ۱۰ کلاهک سنگین را همزمان حمل کند یا مقادیر فراوانی از دفاع موشکیمتقابل را که مانع از توقف آن توسط سیستمهای دفاع ضد موشکی میشود، به همراه داشته باشد. به صورت نظری، طبق بیان مجله اسپوتنیک روسیه، این موشک میتواند مهمات کافی برای نابودی زمینی در ابعاد تگزاس یا فرانسه در یک شلیک را با خود حمل کند. 5 یا 6 موشک شیطان 2 کافی است تا تمام ساحل شرقی ایالات متحده را از روی کره زمین محو کند. همین موشک میتواند انگلستان و ولز را دو بار با خاک یکسان کند و جز گرد و غبار چیزی به جا نگذارد و اگر فرض کنیم این بمب روی نیویورک بیفتد، آن وقت سه چهارم جمعیت 8.5 میلیون نفری آن در لحظه کشته خواهند شد و البته تا صدها سال بعد این شهر به یک بیابان تبدیل میشود.
شیطان 2 اختصاصا جهت نفوذ به سیستم دفاع موشکی آمریکای شمالی طراحی شده است. بنابر گفته مسئولان امنیتی روسیه، توسعه این موشک، پاسخی مستقیم به سیستم جهانی ضربت سریع ایالات متحده است که به آمریکا امکان میدهد در عرض یک ساعت موشکهای غیر هستهای خود را در هر جایی روی کره زمین مستقر کند. روسیه دارای 74 سکوی پرتاب این نوع موشکها در سراسر خاک خودش است که این سکوها یکی از بنیانهای سپر هستهای این کشور به شمار میآیند.
شیطان 2 قرار است در سیلوهای مهیب موشکی این کشور به عنوان بخشی از موشکهای بازدارنده هستهای جایگزین موشکهای "وئو ودا (R-36M ) " که در ناتو "شیطان (Satan ) " نامیده میشود، نگاه داری شود. موشک بین قارهای مذکور از سال 2009 در دست ساخت و توسعه بوده و سال 2018 جایگزین موشکهای قدیمیتر بین قارهای روسیه میشود.
سال 1974 برای اولین بار، شیطان شماره یک مورد استفاده و آزمایش قرار گرفت. همان موقع وزن کلاهکش 20 تا 25 تن بود. اما آخرین مدل به روز شده این موشک 10 کلاهک 750 کیلوگرمی دارد و بردش به طور تقریبی 11 هزار کیلومتر میشود. سرعت این موشک میتواند تا هشت کیلومتر بر ثانیه برسد و خطایش هم 220 متر اعلام شده است و همه اینها باعث شده آمریکاییها خیلی نگران آن باشند. حالا با آمدن شیطان شماره دو، این نگرانی بسیار بیشتر شده و شاید آمریکاییها به فکر آن بیفتند که رقیبی برای آن درست کنند، رقیبی که احتمالا ناتو به آن لقب فرشته نجات خواهد داد.
امروزه گمان میرود که مادهی تاریک یکچهارم کل مادهی موجود در جهان را تشکیل داده است؛ اما ما در مورد آن دانش بسیار کمی داریم، زیرا هرگز بهطور مستقیم آن را مشاهده نکردهایم و از این رو مطالعهی مادهی تاریک بسیار دشوار است. تحقیقات جدید شاید به ما نشان دهد که فیزیک کاملا جدیدی برای درک رفتار مادهی تاریک لازم است.
گروهی از اخترشناسان سوئیسی، فرانسوی و بریتانیایی، از تلسکوپ فضایی هابل برای بررسی خوشههای کهکشانی استفاده کرده است. مدل مادهی تاریک سرد، نشان میدهد که درخشانترین کهکشان در یک خوشه یا (BCG) موجود در مرکز یکی از این خوشهها، پس از رویداد ادغام عظیم، به دلیل تأثیر گرانشی مادهی تاریک، کماکان در جای خود خواهد ماند.
مطالعهی جدید نشان داد که BCG-ها پس از بازگشت خوشه به حالت آرام و باثبات خود، دستخوش تکانهایی میشوند. منطقهی قابل مشاهده از هر خوشه و مرکز جرم آن دارای انحرافی به میزان ۴۰ هزار سال نوری از هم بودند.
محققان با تکیه بر اینکه خوشهها بهعنوان لنزهای گرانشی عمل میکنند، موفق به تعیین مقدار فوق شدهاند و از طرفی، مقیاس بزرگ نشان میدهد که آنها فضازمان را تکهتکه میکنند؛ روندی که روی نور اشیاء بیرون از محل خود تأثیر میگذارد. این باعث میشود تا بتوانیم موقعیت دقیق مرکز جرم را تعیین و میزان انحراف BCG را نیز اندازهگیری کنیم.
تیری در تاریکی
تکانهایی که در این مطالعه مشاهده شد، یک پدیدهی مرموز است و سؤالاتی با خود به همراه دارد. با این اوصاف اگر دلیل چنین تکانهایی مادهی تاریک بوده باشد، میتوانیم به این نتیجه برسیم که درک فعلی ما از خواص این ماده نادرست است.
ذرات مادهی تاریک، در صورتی که واقعا مسئول روند یادشده باشند، باید بتوانند برای متوقف ساختن چنین تکانهایی با یکدیگر برهمکنش کنند. این اتفاق اما با تفکر فعلی ما در مورد طبیعت و رفتار ذرات آن ماده، متناقض است. همین تناقض نشان میدهد که ما نیاز به ایجاد یک بستر فیزیکی کاملا جدید داریم تا بتوانیم بهدرستی به بسیاری از پرسشهای باقیمانده در مورد مادهی تاریک بپردازیم.
گام بعدی تحقیق این است که به مجموعهی دادههای بزرگ نگاهی دقیق داشته باشیم؛ چون ممکن است این کار اطلاعات بیشتری در مورد فعالیتهای مشاهدهشده فراهم کند. فضاپیمای اقلیدس آژانس فضایی اروپا میتواند چنین اطلاعاتی برای ما ارائه کند. این فضاپیما در اواخر سال ۲۰۲۰ به فضا فرستاده خواهد شد. بنابراین تا چند سال آینده باید از مطالعههای کنونی برای افزایش درکمان از مادهی تاریک بهره ببریم. فردریک کوربین، از EPFL در این باره میگوید:
ما مشتاقانه منتظر بررسیهای بزرگتری مانند بررسیهای فضاپیمای اقلیدس هستیم؛ روندی که مجموعهی دادههای ما را گسترش میدهد. پس از آن میتوانیم تعیین کنیم که آیا تکانهای BGC-ها نتیجهی یک پدیده جدید در اخترفیزیک است یا پدیدهای مربوط به فیزیک پایه جدید. در صورتی که شامل هر دوی این زمینهها باشد نیز بسیار مهیج خواهد بود.
یک بات نت در عمل به کمک مجموعهای از کامپیوترهای متصل به اینترنت که همگی آلوده شدهاند و از فرماندهنده اصلی دستور میگیرند، فعالیت خرابکارانه انجام میدهد. از شبکههای بات نت میتوان برای اهداف مختلفی از جمله اسپمینگ، کیلاگر، دیداس و دیگر حملات استفاده کرد. شبکهی بات نت با روشهای مختلفی از سوی سرور کنترل میشود که ممکن است برخی از آنها به وضوح قابل درک باشند و سریعا توسط کاربر متوقف شوند؛ اما برخی روشهای حرفهایتری نیز وجود دارد که شناسایی آنها بسیار دشوار است و ممکن است حتی کاربر متوجه آلوده شدن سیستم خود به بات نت نباشد.
همانطور که از زمان پیدایش اینترنت انواع مختلفی از حملات سایبری رخ داده است، بات نتها هم به مرور زمان به وجود آمدهاند که از قدرتمندترین آنها میتوان به بات نت میرای (Mirai) اشاره کرد. در سپتامبر سال گذشته اینترنت شاهد گسترش بات نتِ میرای بود که در نهایت یک ماه بعد، باعث ایجاد بزرگترین حملهی DDoS شد که بهواسطهی آن چندین وبسایت محبوب اینترنت از دسترس خارج شد. میرای در ابتدا وبسایت یکی از روزنامهنگاران معروف حوزهیامنیت را با ارسال حجم عظیمی از ترافیک از دستگاههای اینترنت اشیا، از دسترس خارج کرد. سپس برای به نمایش گذاشتن قدرت خود، اینترنت تمامی کاربران شرکت آمریکایی Dyn را قطع کرد. یکی از زیرکانهترین کارهای میرای این بود که برخلاف دیگر بات نتها که روند کار سیستم قربانیان را کند میکنند، این بات نت منجر به هیچ گونه فعالیت غیر عادی در سیستم قربانی نمیشود؛ از اینرو تشخیص آلوده شدن سیستم به آن بسیار سخت بود.
احتمالا بات نت میرای که سال گذشته منتشر شد، بزرگترین بات نت تاریخ اینترنت بود، اما به نظر میرسد این عنوان را بات نت جدید ریپر (Reaper) از آن خود خواهد کرد؛ چراکه با سرعتی بالا در حال آلوده کردن دستگاههای دیجیتال است و درنهایت اختلال جدی در روند کار اینترنت رخ خواهد داد.
بر اساس تحقیقات محققان Netlab 360، بات نتِ ریپر در حال آلوده کردن دستگاههای دیجیتال اینترنت اشیا از جمله وبکمها، دوربینهای امنیتی و دیویدیها است. کمپانی امنیتی چک پوینت نیز تحقیقات خود را در این زمینه منتشر و اعلام کرد که این بات نت حتی سریعتر از میرای در حال گسترش است.
کِن مونرو، یکی از مشاوران کمپانی امنیتی Pen Test Partnerts، در خصوص میرای گفت:
کار میرای بسیار ساده بود؛ این بدافزار ابتدا اینترنت را اسکن میکرد و سپس دستگاههای متصل به اینترنت را که نام کاربری و رمز پیشفرض داشتند آلوده و به کمک آنها حملات مختلفی اجرا میکرد. این رمزهای عبور دیگر قابل تغییر توسط صاحب دستگاه نبودند. با این حال، بات نت ریپر دقیقا همان بدافزاری است که میرای میتوانست در نتیجهی پیشرفت به آن تبدیل شود. ریپر فقط کمی عملکرد متفاوت و پیشرفتهتری نسبت به میرای دارد و تفاوت عملکرد آن در یافتن آسیبپذیریهای معمول در اینترنت و اجرای کد مخرب خود است. هر زمان که دستگاهی به این بات نت آلوده شود، کد مخرب را به دیگر دستگاهها که آسیبپذیری مشابه دارند ارسال میکند. به این ترتیب زامبیهای ریپر (دستگاههای آلوده که به بات نت کمک میکنند) همانند کرم افزایش مییابند. یکی از دلایلی که میرای دیگر گسترش نیافت این بود که عملکرد آن پس از هر بار ریبوت سیستم از کار میافتاد.
از آنجا که ریپر از آسیبپذیریهای شناختهشده استفاده میکند، هیچ هشداری به کاربر برای اعلام آلوده شدن سیستم داده نمیشود. طبق اعلام نتلب، بات نت ریپر در حال حاضر از آسیبپذیریهای افشاشده در محصولات شرکتهای Dlink, Netgear, Linksys, Goahead, Jaws, AVTech و Vacron استفاده میکند. با کلیک روی اسم کمپانیها، میتوانید به تمامی آسیبپذیریهای آنها که در اینترنت منتشر شده است دسترسی داشته باشید.
این بات نت تاکنون بیش از یک میلیون دستگاه را آلوده کرده است. بر اساس تحقیقات شرکت چک پوینت، تا به حال ۳۳ نوع دستگاه دیجیتال قابلیت آلوده شدن به این بات نت را دارند. این کمپانی در حال شناسایی آسیبپذیریهایی است که احتمالا ریپر از آنها استفاده میکند. با این حال هنوز هدف این بات نت مشخص نیست و تنها در حال جمعآوری بات است. برخلاف میرای که تنها یک هدف داشت و پس از آلوده کردن سیستم آن را اجرا میکرد، بات نت ریپر قابلیت اجرای چندین دستور پس از آلوده کردن سیستمها را دارد. به گفتهی نتلب، ۱۰ هزار بات در سراسر دنیا به این بات نت آلوده شده است.
در حال حاضر هنوز هیچ گزارشی مبنی بر اجرای حملهی دیداس توسط این بات نت گزارش نشده است. به نظر میرسد سازنده یا سازندگان این بات نت در حال حاضر تنها قصد گسترش ارتش بات خود را دارد. با قدرت فعلی ریپر میتوان حملهای حتی بزرگتر از حملهی دیداسِ میرای اجرا کرد. از آنجا که دستگاههای اینترنت اشیا برای این بات نت به خدمت در آمدهاند، به نظر میرسد گسترش آن بیش از دیگر بات نتها سریع باشد. بهعنوان مثال دستگاه اینترنت اشیائی را در نظر بگیرید که دائما در حال استفاده از برق است و اگر این دستگاه به ریپر آلوده شود؛ مطمئنا این بات نت قدرتی در اختیار خواهد داشت تا به توربین برقی یا شبکهی الکتریکی نیز آسیب برساند. در حال حاضر هیچ راه حلی به غیر آپدیت کردن سیستمها به آخرین بهروزرسانی برای جلوگیری این بات نت وجود ندارد.
به نظر میرسد اینترنت در حال حاضر در وضعیت آرامش قبل از طوفان به سر میبرد و احتمالا یک طوفان سایبری بزرگ در راه است.
کیفیت بالای قطعات نیز از دیگر ویژگیهای سرفیسها است، بهطوریکه در این مدلها از بدنه منیزیومی با پیچیدهترین فرآیندهای رنگآمیزی استفاده شده و دارای نمایشگرهایی با وضوح عالی هستند.
شرکت امتداد پارسه اولین و بزرگترین توزیعکننده سرفیس در ایران است و از مهمترین ویژگیهای امتداد پارسه میتوان به ارائه بهترین قیمت سرفیسها در ایران، عرضه محصولات اصل مایکروسافت و طیف کاملی از لوازم جانبی اصلی سرفیس اشاره کرد.
قیمت و مشخصات این محصولات را میتوانید در وبسایت مایسرفیس مشاهده کنید. در بخش وبلاگ مای سرفیس نیز مطالب جذابی مانند راهنمای خرید، نقد و بررسی و آموزشهای تخصصی سرفیسها نوشته شده است.
اعضای خانواده سرفیس شامل تبلتهای سرفیس پرو، مانند سرفیس پرو ۴ و سرفیس پرو ۲۰۱۷، لپتاپهای حرفهای با کاربرد دوگانه سرفیس بوک، لپتاپهای فوقسبک و قدرتمند سرفیس لپتاپ و رایانههای رومیزی ۲۸ اینچ سرفیس استودیو هستند.
سرفیسپرو
تبلتهای سرفیس پرو در دو گروه سرفیس پرو ۴ و سرفیس پرو ۲۰۱۷ عرضه میشوند و با شعار تبلتی جایگزین لپتاپها به دنیا معرفی شدهاند. سرفیس پروها ابزاری کاملاً مناسب برای کارهای مهندسی، محاسباتی، شخصی و روزمره هستند که قابلیت حمل بسیار بالای آنها به کاربرد هر چه بهتر آنها کمک میکند.
مدلهای سرفیس پرو ۴ دارای نمایشگر ۱۲ اینچ PixelSense با وضوح بالا هستند و در آنها از پردازندههای قدرتمند اینتل Core i5 و اینتل Core i7 استفاده میشود. این تبلتها حدود ۷۶۰ گرم وزن دارند و توسط یک پایه نگهدارنده میتوانند به صورت دستی برای حمل، مسطح برای طراحی یا رومیزی در حالت نمایش استفاده شوند. بدنه این تبلتها از منیزیوم ساخته شده است و با رنگ نقرهای ارائه میشوند. سرفیس پرو 4 دارای نمایشگر پیشرفته PixelSense با نسبت تصویر 3:2 است که علاوه بر نمایش بهینه فیلم و ویدیو، کارایی بهتری برای مشاهده وب و اسناد آفیس دارد. این تبلتها میتوانند شارژ کامل برای یک روز کاری را ذخیره کنند و باتری آنها ۹ ساعت دوام دارد.
مدلهای سرفیس پرو ۲۰۱۷ در واقع پنجمین نسل از تبلتهای سرفیس محسوب میشوند که بعد از سرفیس پرو ۴ وارد بازار شدند. تفاوت اصلی سرفیس پرو ۴ و سرفیس پرو ۲۰۱۷ در استفاده از پردازنده نسل هفتم، قابلیت حمل بالاتر، عمر باتری بهینهتر تا ۵۰ درصد، حذف سیستم خنککنندگی مکانیکی در برخی از مدلها و پشتیبانی از قلم استایلوس جدید با سرعت پاسخگویی بیشتر است. سایر مشخصات مانند نمایشگر، بدنه، حسگرها و ویژگیهای امنیتی در سرفیس پرو ۲۰۱۷ و سرفیس پرو ۴ مشابه هستند. هر دو مدل با استفاده از کیبوردهای مخصوص مایکروسافت میتوانند قابلیتهای یک لپتاپ را بهدست آورند. این تبلتها دارای ظرفیتهای متنوعی برای رم از ۴ تا ۱۶ گیگابایت هستند و در بخش ذخیرهسازی نیز میتوانید درایوهای SSD تا یک ترابایت را انتخاب کنید. به طور کل اگر به دنبال خرید یک تبلت با قابلیت اجرای وظایف یک رایانه ویندوزی هستید، سرفیس پروها میتوانند بهترین و مناسبترین محصولات برای شما باشند.
سرفیسبوک
لپ تاپهایی فوق قدرتمند که میتوانند شما را از داشتن تبلت بینیاز کنند. این رایانههای حرفهای یک نیروگاه عظیم پردازشی هستند که میتوانند به هر شکل و ظاهری برای بهرهوری بهتر تبدیل شوند.
سرفیسبوکها قابلیت لپتاپ و تبلت را به صورت دوگانه دارند. پنل نمایشگر سرفیسبوک را میتوانید از بدنه جدا کنید و مانند یک تبلت مورد استفاده قرار دهید یا آن را به صورت برعکس روی بدنه بگذارید تا یک نمایش حرفهای برای ارائهها داشته باشید. سرفیسبوک بسیار سبک (حدود 1.5 کیلوگرم همراه با بخش کیبورد) و بسیار باریک (7.7 میلیمتر ضخامت) است.
این مدلها دارای نمایشگر 13.5 اینچی PixelSense هستند و از پردازندههای قدرتمند اینتل Core با قدرت پردازشی بسیار بالا استفاده میکنند. در برخی مدلها مجهز به دو پردازنده گرافیکی قدرتمند برای اجرای کارهای فوق حرفهای هستند. بخش تبلت سرفیس بوک دارای پردازنده گرافیکی Intel HD با کانفیگ مختلف است که میتواند به طور مستقل تجربه یک تبلت ویندوزی ۱۳ اینچی را به شما عرضه کند.
سرفیس بوکها مهمترین رقبای مکبوکپروهای جدید هستند که با همان وزن و ابعاد، میتوانند کاربری بهتری را در قالب سیستم عامل دسکتاپ ویندوز ۱۰ ارائه دهند.
سرفیسبوک در بخش کیبورد دارای یک کارت گرافیک حرفهای از سری GeForce ساخت شرکت انویدیا به همراه باتری با ظرفیت بالا و پورتهای کاربردی است. سرفیس بوک در حالت اتصال به کیبورد میتواند در یک دوره شارژ کامل تا ۱۰ ساعت کار کند که این در مقابل قدرت پردازشی بسیار بالای آن برای یک لپتاپ ویندوزی فوقالعاده است. هر دو بخش سرفیس بوک با استفاده از یک رابط مغناطیسی هوشمند به یکدیگر متصل شدهاند که از طریق رابط کاربری ویندوز ۱۰ قابل جداسازی و اتصال مجدد هستند.
سرفیسبوک در دو مدل معمولی و پرفورمنس ساخته شده که با مشخصات مختلف نیاز کاربران به توان پردازش مرکزی و گرافیک بالا را برطرف میکند. به طور کل سرفیس بوک بهترین گزینه یک کامپیوتر ویندوزی برای گرافیستها، معمارها، مهندسان، طراحان و همچنین گیمرها است که برای مدت طولانی آنها را از داشتن یک کامپیوتر ورک استیشن یا تبلت بینیاز میکند.
سرفیس لپ تاپ
سرفیس لپتاپ یکی از خاصترین نوتبوکهای فوق سبک دنیا است. این لپ تاپ فوق سبک با پردازندههای سری core i5 و core i7 تولید شده و مایکروسافت معتقد است سرفیس لپتاپ علاوه بر اجرای تمام برنامههای رایج و روزمره، دارای امکانات ویژهای برای دانشجویان و اساتید مخصوصا از نظر قابلیت حمل، توان پردازش و ویژگیهای امنیتی است. سرفیس لپتاپ تنها ۱.۲۶ کیلوگرم وزن دارد و عنوان سبکترین لپتاپ قدرتمند دنیا را به خود اختصاص داده است.
سرفیس لپتاپ مجهز به پردازنده گرافیکی سری Intel Iris pro و Intel HD است و در مشخصات متنوع عرضه میشود. رنگآمیزی این لپتاپ کوچک و فوق سبک در چهار مرحله بسیار پیچیده انجام میشود و به همین دلیل ظاهر منحصر به فردی دارد. سرفیس لپ تاپ مجهز به نمایشگر لمسی است و امکان استفاده از قلم سرفیس را دارد.
سرفیس لپ تاپ همچنین دارای پورتهای کاربردی از USB-A گرفته تا MiniDisplay است و میتواند برای تمامی کارهای روزمره و حرفهای مناسب باشد.
در پروسه ساخت کیبورد سرفیس لپ تاپ از پوشش مجلل و زیبای میکروفیبر آلکانترا استفاده شده که علاوه بر ظاهر بسیار فوقالعاده و منحصر به فرد، مقاومت بسیار بالایی دارد.
به طور کل سرفیس لپتاپ را میتوان به تمامی افرادی که نیاز همیشگی برای همراه داشتن یک لپ تاپ قدرتمند دارند، پیشنهاد کرد. این محصول عمر باتری بسیار بالایی دارد و میتواند با یک شارژ کامل بیش از هشت ساعت روشن بماند تا تمام یک روز کاری بینیاز از شارژ مجدد باشید.
سرفیس استودیو
سرفیس استودیو یک رایانه رومیزی با نمایشگر بزرگ 28 اینچی است. این رایانه را میتوان به صورت ایستاده و مسطح مورد استفاده قرار داد و به همین دلیل برای افرادی که نیاز به کاربردهای پیشرفته طراحی دارند، قابل توصیه است. سرفیس استودیو مجموعهای از برترینها است و صرفنظر از مشخصات فنی رایج مانند پردازنده و رم که در بالاترین سطح قابل انتخاب هستند، از یک نمایشگر 28 اینچی PixelSense با وضوح تصویر 4500×3000 و گرافیک قدرتمند انویدیا جیفورس GTX 965M یا GTX 980M استفاده میکند. به همین دلیل سرفیس استودیو با پردازنده قدرتمند اینتل و کارت گرافیک مستقل انویدیا جیفورس، توان بیپایانی برای اجرای نرمافزارهای حرفهای مانند سالیدورک، ادابی پریمیر و اتودسک دارد.
لوازم جانبی
خانواده سرفیسها دارای لوازم جانبی منحصر به فردی هستند که زیبایی و وقار آنها را حفظ میکند. قلم جدید Surface Pen با بدنه آلومینیومی تنها ۲۰ گرم وزن دارد و میتوانید مانند یک مداد واقعی از آن استفاده کنید، زیرا 1024 سطح مختلف فشار را تشخیص میدهد. کیبوردهای Signature Type Cover دارای دقیقترین مهندسی برای افزایش سرعت تایپ و کاهش خطا هستند. این کیبوردها به پوشش فوقالعاده زیبا از جنس میکروفیبرهای آلکانترا مجهز شدهاند که علاوه بر ظاهر مجلل دارای مقاومت بالایی است. از دیگر لوازم جانبی پرکاربرد در خانواده سرفیسها میتوان به surface Dial اشاره کرد که کافی است آن را روی نمایشگر قرار دهید تا منوهای کاربردی نرمافزار در کنار آن ظاهر شود یا به صورت مستقل و رومیزی از آن استفاده کنید تا با قدرت تشخیص لمس و کلیک، توانمندیهای جدیدی به سرفیس شما اضافه کند. اگر نیاز به پورتهای بیشتر و خروجیهای تصویری دارید نیز سرفیسداک یک انتخاب عالی است.
امتداد پارسه
امتدادپارسه یکی از مراجع اصلی ارائه محصولات مایکروسافت سرفیس در ایران است و رضایت صدها مشتری محصولات سرفیس در میان مدیران دولتی و بخش خصوصی، عملکرد مثبت این شرکت را گواهی میدهند. کلیه محصولات سرفیس مانند تبلتها و لپتاپها بهطور مستقیم عرضه میشوند و حذف واسطهها نقش موثری در کاهش قیمت محصول و اطمینان از اصالت کالا داشته است. کلیه محصولات ارائه شده در وبسایت مایسرفیس به عنوان مرجع فروش امتداد پارسه از فیلترهای سختگیرانه ارزیابی و کنترل عبور میکنند تا هویت و اصالت کالا بهطور قطعی تائید شده باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.