محققان دانشگاه پنسیلوانیا در بررسیهای خود متوجه شدند مقادیر بالایی از دو نوع آنتیاکسیدن در قارچ وجود دارد که در مقابله با پیری نقش مؤثری دارند.
به نقل از گیزمگ، "ارگوتیونین"(Ergothioneine) و "گلوتاتیون"( glutathione) دو آنتی اکسیدانی هستند که محققان معتقدند نقش مهمی در زمینه مقابله با پیری و بیماریهای مرتبط با آن ایفا میکنند.
در مطالعه جدید محققان دانشگاه پنسیلوانیا، مشخص شده است که مقادیر زیادی از این دو ترکیب در قارچهای خوراکی وجود دارد و خبر خوب این است که این ترکیبات با قرار گرفتن در معرض حرارت تغییر ماهیت نداده و حفظ میشوند.
یکی از اتفاقاتی که با افزایش سن در بدن رخ میدهد، فعال شدن رادیکالهای آزاد است. رادیکالهای آزاد اتمهای اکسیژنی هستند که الکترون جفت نشده دارند و به همین دلیل واکنشپذیری بالایی دارند تا بتوانند نقصی الکترونی خود را تکمیل کنند.
رادیکالهای آزاد برای یافتن الکترون مورد نیاز خود به سلولها، پروتئینها و حتی DNAها آسیب میرسانند.
پروفسور "رابرت بیلمن"(Robert Beelman)، محقق این پروژه گفت: ارگوتیونین و گلوتاتیون موادی هستند که میتوانند با روند فعالیت رادیکالهای آزاد مقابله کنند و در بدن نیز وجود دارند، اما با افزایش سن میزان آنها کاهش یافته و بیماریهایی نظیر سرطان، بیماریهای قلبی و عروقی و آلزایمر ایجاد میشوند.
وی افزود: بنابراین رساندن این آنتیاکسیدانها به بدن میتواند در مهار این بیماریها کمک قابل توجهی کند و هیچ منبعی بهتر از قارچ برای دستیابی به این مواد وجود ندارد.
"بیلمن" و تیمش بیش از 13 مدل قارچ را بررسی کردند و متوجه شدند که در تمام آنها حجم بسیار بالایی از این دو آنتی اکسیدان مشاهده میشود.
نکته قابل توجه این بود که در هر مدل قارچی که یکی از این ترکیبات میزان بالایی داشت، آنتی اکسیدان دیگر نیز حجم قابل توجهی داشت و محققان اعلام کردهاند که به صورت میانگین مصرف روزانه پنج عدد قارچ میتواند نقش بسزایی در جلوگیری از ابتلا به بیماریهای عصبی نظیر پارکینسون داشته باشد.
گلوتاتیون یک ترکیب پروتئینی کوچک است که از سه آمینو اسید سیستئین، اسید گلوتامیک و گلیسین ساخته شدهاست. به دلیل استفاده از سه آمینو اسید در ساختار این پروتئین به آن تری پپتید هم میگویند.
در این پروتئین، بین گروه آمینی آمینو اسیدسیستئین که به طور معمول به آمینو اسیدگلیسین متصل است، با گروه کربوکسیل زنجیره اسید گلوتامیک یک پیوند پپتیدی غیر معمول وجود دارد.
این ماده به طور طبیعی در کبد انسان بر اثر ترکیب این سه اسید آمینه به وجود میآید. گلوتاتیون یک آنتی اکسیدانت قوی است و باعث محافظت اجزای مهم سلولی در برابر واکنش با گروههای عاملی اکسیژندار مانند رادیکالهای آزاد و پراکسیدها میشود. ترکیبات سمی دارای رادیکال آزاد، معمولاً با گلوتاتیون ترکیب شده و از بدن خارج میشوند.
ارگوتیونین نیز ترکیبی آلی با فرمول C9H15N3O2S است که با رادیکالهای آزاد واکنش میدهد و فعالیتهای مخرب آنها را بیاثر میکند.
نتایج این تحقیق درمجله علمی Food Chemistry منتشر شده است.
منجمان رصدخانه "کک" در هاوایی ستارهای را رصد کردهاند که پس از انفجار نیز نابود نمیشود.
به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، ابرنواختر به وضعیتی از یک ستاره بسیار بزرگتر از خورشید اطلاق میشود که پس از انفجار یک ابر عظیم و درخشان از گاز را تشکیل میدهد که با از دست دادن انرژی خود کمکم محو میشود.
پرجرمترین ستارههای عالم، زندگی خود را با انفجاری عظیم به نام ابرنواختر به پایان میبرند. یک ابرنواختر زمانی رخ میدهد که یک ستاره در حال مرگ شروع به خاموش شدن میکند. آن گاه به طور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید میکند و در پس خود یک هسته کوچک نوترونی به جای میگذارد. نوترون سنگینترین ماده در فضا است. مقداری نوترون به اندازه یک سر سوزن میتواند هزاران تن جرم داشته باشد. ستاره ماده خود را به سوی فضا پرتاب میکند و ممکن است درخشندگی آن چند روزی از کل یک کهکشان هم بیشتر باشد. هنوز هم میتوان بقایای درخشان ستارههای منفجر شده را، که صدها یا هزاران سال پیش از هم پاشیدهاند، دید. در کهکشان خودمان به طور میانگین در هر قرن یک یا دو ابرنواختر رخ میدهد که برخی از آنها نیز در پس غبار کهکشان پنهان میشوند. آخرین ابرنواختر قطعی که در راهشیری دیده شد، ابرنواختر کپلر در سال ۱۶۰۴ میلادی بود. اما اخترشناسان، بهخصوص رصدگران آماتور، تعداد بسیار بیشتری را در دیگر کهکشانها یافتهاند. در عمل تشکیل یک ابرنواختر به معنای پایان زندگی یک ستاره است.
حال منجمان رصدخانه "کک"(Keck) در هاوایی ابرنواختری را رصد کردهاند که گویا ستاره آن قرار نیست، بمیرد.
این ابرنواختر که iPTF14hls نام دارد، در طی پنجاه سال گذشته بارها منفجر شده است؛ اما به جای آنکه محو شده و جای خود را به محیطی خالی و سرد در فضا بدهد، به صورت مداوم مواد موجود در فضا را به سمت خود کشانده و منفجر شده است و این چرخه را مداوما تکرار میکند.
این ستاره برای اولین بار در سال 2014 رصد شده است، درحالی که ابرنواختر آن در حال محو شدن بود، پس از چند ماه مجددا نورانی شد.
منجمان با بررسی دادهها متوجه شدند که این ستاره در سال 1954 در همان محل از آسمان رصد شده است، اما باز هم در سال 2014 منفجر شده است و این موضوع بسیاری از نظریهها را با چالش مواجه کرده است.
این نمودار تغییرات روشنایی این ستاره را نشان میدهد
دلیل اصلی اینکه چرا این ستاره نابود نمیشود تا به حال ناشناخته مانده است، ولی مهمترین نظریه درباره سایز آن ارائه شده است. جرم این ستاره 50 برابر جرم خورشید است.
فرضیه دیگری که درباره این ستاره مطرح شده است، این است که احتمالا در هسته این ستاره پادمادهای وجود دارد که انرژی لازم برای چرخه انفجارها را فراهم میکند.
محققان برزیلی موفق به رصد یک منظومه ستارهای دوقلو در کهکشان راه شیری شدهاند که یکی از ستارگانش، عمر دیگری را کوتاه کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از اسپیس، منظومههای ستارهای دوقلو در بسیاری از کهکشانها دیده میشوند.
این منظومهها از دو ستاره تشکیل شدهاند که در نزدیکیهم به دور یکدیگر میچرخند.
به تازگی محققان دانشگاه سائوپائولوی برزیل با همکاری چند مرکز تحقیقاتی دیگر در برزیل موفق به کشف منظومهای متشکل از یک کوتوله سفید و یک کوتوله قهوهای شدهاند که در آن ستاره کوتوله قهوهای، با جذب مواد موجود در کوتوله سفید سبب شده است که عمر جفتش کوتاه شده و چرخه حیات کوتوله سفید کوتاهتر شود.
کوتولههای قهوهای ستارگان کوچکی هستند که هنگام تشکیل شدنِ مرکزشان، به اندازه کافی داغ نمیشوند تا فرایند ذوب یا همجوشی هستهای در آنها به وجود آید. به عبارت دیگر آنها به خورشیدهای نورانی و گرم تبدیل نمیشوند، بلکه بلافاصله پس از تشکیل سرد میشوند و نوری از خود نمیتابانند بگونهای که به سختی دیده میشوند.
کوتولههای قهوهای جرمهایی هستند کوچکتر از ستارگان و بزرگتر از سیارهها که به علت کم بودن جرمشان واکنشهای هستهای در آنها انجام نشده و در نتیجه از خود نور ندارند و چون بسیار دورند، دیده نمیشوند. کوتولههای قهوهای به سبب نیروی جاذبه افزایش یابندهشان، درپی متراکم شدن دائمی آنها پدید میآیند و منتشر کننده نیرومند پرتو فروسرخ هستند که با ابزارهای جدید اندازهگیری میشود. برخی از دانشمندان و ستاره شناسان اینها را همان جرم گمشده میدانند. دستهای از ستارگان غیر هستهای وجود دارند که باید بین آنها، کوتولههای سفید، سیاه و قرمز تفاوت قائل شویم. این ستارگان کوتولههای قهوهای هستند. این اشیاء در واقع مرگ ستارهای از خود نشان نمیدهند و بیشتر به سیارات غولآسا شبیه هستند تا به ستارگان.
آنها حاصل فروریزش گرانشی و انقباض سحابیهای پیش ستارهای هستند ولی جرم آنها برای شروع واکنشهای هستهای در هسته شان کافی نیست. تنها منبع انرژی یک کوتوله قهوهای انقباض گرانشی است. کوتولههای قهوهای دمای پایینی دارند و درخشندگی آنها بسیار کم است، از این رو مشاهده آنها مشکل است.
کوتوله سفید گونهای از اجرام بسیار متراکم فضایی است. در طی زندگی یک ستاره در دوران پیری برخی از ستارگان که از حد ۱٫۴جرم خورشید پر جرمتر باشند به ستاره نوترونی یا سیاهچاله (۳برابر جرم خورشید) تبدیل شده و اگر از این حد کم جرمتر باشند، تبدیل به کوتوله سفید میشوند.
ماده تشکیل دهنده کوتولههای سفید به اندازهای به هم فشرده است که یک فنجان از آن صدها تن وزن دارد؛ کوتولههای سفید که تعدادشان در کهکشان ما نسبتاً زیاد است، آخرین مرحله تکامل بسیاری از ستارهها هستند. ستارههایی که جرمشان تقریباً معادل جرم خورشید (۱٫۴ جرم خورشید) یا کمتر از آن است، به احتمال زیاد همگی به کوتوله سفید تبدیل میشوند. این اصطلاح برای توصیف مرحلهای از تکامل ستارهای به کار میرود که ستاره پس از تبدیل شدن به غول سرخ، در آن مرحله از انقباض باز میایستد. در مرحله کوتوله سفید، ماده ستارهای فشرده میشود و به جسمی کم نور، به اندازهای بسیار کوچک، به بزرگی زمین تبدیل میشود. از آنجا که ستاره دیگر هیچ منبعی برای تولید انرژی ندارد، سرد میشود. پس یک کوتوله سفید، ستارهای است که دیگر سوخت هستهای اش تمام شده و در نتیجه بسیار فشرده و کوچک میشود. چنین ستارگانی بسیار داغ هستند ولی آهسته آهسته دمای خود را از دست میدهند.
در این تحقیق محققان از سال 2005 تا 2013 به رصد این منظومه موسوم به HS 2231+2441 پرداختند و دادههای چندین رصدخانه را با یکدیگر تلفیق کردند.
"لئوناردو آلمیدا"(Leonardo Almeida)، محقق ارشد این مطالعه در کنفرانس خبری گفت: چنین منظومههایی بسیار کمیاب هستند و تا به حال نمونههای مشابه کمی از آنها رصد شده است.
این سامانه از یک کوتوله سفید با جرمی 20 تا 30 درصد خورشید و یک کوتوله قهوهای با حجمی 35 برابر مشتری تشکیل شده است که یکی از زوجهای فوقالعاده کمحجم در هستی را ایجاد کردهاند.
"آلمیدا" و تیمش در بررسیهای خود متوجه شدند که حجم زیادی از مواد و گازهای موجود در کوتوله سفید به سمت کوتوله قهوهای فرار کردهاند و این موضوع سبب شده است که چرخه زندگی این کوتوله سرخ به طور کامل طی نشود.
دلیل این فرار مواد نزدیکی بسیار زیاد این دو ستاره است، به طوری که هر سه ساعت یک بار به دور یکدیگر میچرخند. پیش از این در تابستان سال جاری نیز نمونهای از این دست رصد شده بود.
محققان اعلام کردهاند که بررسی سامانههای دوقلو سبب میشود دید بهتری نسبت به چرخه حیات ستارگان و خصوصا کوتولههای متراکم ایجاد شود.
نتایج این تحقیق در اعلانات ماهیانه انجمن سلطنتی نجوم منتشر شده است.
مایکروسافت یک شرکت کامپیوتری بینالمللی است که مقر اصلی آن در ردموند واشنگتن قرار دارد. این شرکت که در ۴ آوریل سال ۱۹۷۵ توسط بیل گیتس و پل آلن تأسیس شد، در زمینهی تولید، صدور مجوز و فروش نرمافزار و سختافزار کامپیوتر فعالیت میکند. مایکروسافت شهرت اصلی خود را مدیون سری سیستمعاملهای ویندوز و محصولات نرمافزاری همچون آفیس است. البته محصولات سختافزاری این شرکت مانند کنسول بازی ایکس باکس و سری تبلتها و لپتاپهای سرفیس نیز در تثبیت مایکروسافت در دنیای فناوری نقش بسزایی داشتهاند.
شرکت مایکروسافت ابتدا برای تولید نرمافزار کامپایلر زبان بیسیک برای کامپیوتر Altair 8800 تأسیس شد. پس از آن عرضهی سیستمعامل MS-DOS و ویندوز، مؤسسان این شرکت را به موفقیتی چشمگیر رساند. از زمان عرضهی عمومی سهام این شرکت در سال ۱۹۸۶، سه نفر از کارمندان این شرکت، میلیاردر و حدود ۱۲ هزار نفر میلیونر شدهاند. از دههی ۱۹۹۰، مایکروسافت علاوه بر تولید نرمافزار و سیستمعامل، برخی شرکتهای بزرگ را نیز خریداری کرده و به زیرمجموعهی خود اضافه کرده است. از خریدهای بزرگ ردموندیها میتوان لینکدین با قیمت ۲۶.۲ میلیارد دلار و اسکایپ با قیمت ۸.۵ میلیارد دلار را مثال زد.
در حال حاضر مایکروسافت فرمانروای بی چون و چرای بازار سیستمعامل در بخش کامپیوتر شخصی و لپتاپ است. البته محبوبترین سیستمعامل در آمار کلی دستگاههای هوشمند، اندروید است. غول نرمافزاری واشنگتن علاوه بر عرضهی سیستمعامل، در بخشهای نرمافزاری دیگر مانند موتور جستجو، بازار خدمات دیجیتال، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، رایانش ابری و ابزارهای توسعهی نرمافزار نیز حضوری جدی دارد.
مقالههای مرتبط:
تاریخچه تأسیس
پل آلن و بیل گیتس، دوستان دوران کودکی بودند. هر دوی آنها استعداد و علاقهی زیادی به دنیای کامپیوترها داشتند. آنها در سال ۱۹۷۲ تصمیم گرفتند به کمک یکدیگر، شرکت مستقل خود را تأسیس کنند. اولین همکاری آنها، شرکت Traf-O-Data بود که نرمافزاری برای کنترل ترافیک عرضه کرد. زمانی که گیتس در هاروارد مشغول به تحصیل بود، آلن مدرک خود را از دانشگاه ایالتی واشنگتن دریافت کرد.
در ژانویهی سال ۱۹۷۵، مجلهی پاپیولار الکترونیکس مقالهای در مورد کامپیوتر جدید Altair 8800 منتشر کرد. پل و بیل با مطالعهی این مقاله علاقهمند شدند که یک کامپایلر (مفسر) زبان BASIC برای این دستگاه توسعه دهند. آنها با مدیر شرکت MITs، تولیدکنندهی این کامپیوتر تماس گرفتند و ادعا کردند که مفسری برای این دستگاه آماده کردهاند. البته ادعای آنها حقیقت نداشت؛ چرا که این دو نفر اصلا دستگاه Altair 8800 را در اختیار نداشتند. به هر حال مدیر شرکت با ملاقات حضوری آنها موافقت کرد و پس از آن، بیل و پل شروع به برنامهنویسی یک شبیهساز برای این سیستم کردند. پل وظیفهی توسعهی شبیهساز دستگاه و بیل وظیفهی برنامهنویسی مفسر را بر عهده داشت. در نهایت در روز ملاقات حضوری در آلبوکرکی، آنها توانستند مدیر شرکت را برای توسعهی مفسر اصلی راضی کنند.
بیل گیتس و پل آلن، مایکروسافت را در چهار آوریل سال ۱۹۷۵ تأسیس کردند. نام مایکروسافت که ترکیبی از کلمات مایکروسیستم و سافتور است، پیشنهاد آلن بود. بیل گیتس از همان ابتدا بهعنوان مدیرعامل شرکت مشغول به کار شد. در ژانویهی سال ۱۹۷۹، دفتر اصلی شرکت به بلویو واشنگتن منتقل شد.
ورود به دنیای سیستمعامل
اولین حضور مایکروسافت در بازار سیستمعاملها به سال ۱۹۸۰ برمیگردد. آنها اولین محصول خود را بهصورت نسخهای از یونیکس با نام Xenix عرضه کردند. البته حضور پررنگ مایکروسافت در این بازار با عرضهی MS-DOS شروع شد. شرکت IBM برای توسعهی سیستمعامل کامپیوترهای شخصی خود ابتدا با شرکت دیجیتال ریسرچ مذاکره کرد و پس از آنکه مذاکرات آنها بینتیجه ماند، IBM با مایکروسافت وارد مذاکره شد. نتیجهی مذاکرات قراردادی بود که طی آن، مایکروسافت باید نسخهای از سیستمعامل CP/M برای کامیپوترهای شخصی IBM توسعه میداد. بیل گیتس برای اجرای قرارداد نسخهای از سیستمعامل 86-DOS را به قیمت ۵۰ هزار دلار از شرکت سیاتل کامپیوتر پروداکتس خریداری کرد. پس از تغییرات اساسی در این سیستمعامل، مایکروسافت آن را با نام MS-DOS برای کامپیوترهای شخصی IBM عرضه کرد. IBM نام این سیستمعامل را به PC DOS تغییر داد.
پس از این که آیبیام اولین کامپیوترها شخصی خود را در سال ۱۹۸۱ عرضه کرد، مایکروسافت همچنان مالکیت خود را روی MS-DOS حفظ کرد. شرکت IBM، بایوسهای کامپیوترهای شخصی را تحت قانون کپیرایت حفظ کرده بود. شرکتهای دیگر برای تولید کامپیوترهای شخصی باید این بایوسها را بهصورت مهندسی معکوس توسعه میدادند. محدودیت کپی رایت روی سیستمعامل لحاظ نشده بود و به همین دلیل، پس از مدتی مایکروسافت به عرضهکنندهی اصلی سیستمعامل برای کامپیوترهای شخصی تبدیل شد؛ چرا که شرکتهای دیگر به جز آیبیام نیز برای توسعهی سیستمعامل کامپیوترهای شخصی خود به بیل گیتس و همکارانش مراجعه میکردند.
مایکروسافت با عرضهی ماوس مخصوص خود در سال ۱۹۸۳ به بازار سختافزار نیز وارد شد. علاوه بر آن، آنها در بخش انتشارات نیز حضور یافتند و بخش Microsoft Press را برای کارهای انتشاراتی تأسیس کردند. پل آلن در همان سل ۱۹۸۳ به خاطر ابتلا به سرطان خون از شرکتی که خودش تأسیس کرده بود، استعفا داد.
ویندوز و آفیس
همکاری مایکروسافت و IBM درسالهای بعدی نیز ادامه داشت. آنها سیستمعامل OS/2 را در آگوست سال ۱۹۸۵ عرضه کردند. اما بیل گیتس و همکارانش در حاشیهی پروژههای آیبیام، به توسعهی سیستمعامل اختصاصی خودشان نیز مشغول بودند. آنها در نوامبر سال ۱۹۸۵ ویندوز را بهعنوان افزونهای گرافیکی برای MS-DOS معرفی کردند. در مارس سال ۱۹۸۶، دفتر اصلی خالق ویندوز به ردموند منتقل و سهام آنها نیز بهصورت عمومی عرضه شد. این عرضهی عمومی باعث شد تعداد زیادی از کارمندان این شرکت میلیونر شوند و چند نفر از آنها از جمله بیل گیتس، به جمع میلیاردرها بپیوندند.
در همین سالها، مایکروسافت همکاری نزدیکی با دیگر غول دنیای فناوری یعنی اپل داشت. بیل گیتس طی دیدارهایش با استیو جابز، قراردادهایی بهمنظور توسعهی نرمافزارهای مختلف برای کامیپوترهای مکینتاش امضا کرده بود. برنامهنویسان مایکروسافت تعداد زیادی نرمافزار برای کامپیوترهای شرکت جابز تولید کردند؛ اما با معرفی ویندوز در سال ۱۹۸۵، اپل شرکت مایکروسافت را به نقض قوانین کپیرایت و کپیبرداری از طراحیهای خود متهم کرد. این اتفاق شروع درگیریهای نسبتا سخت میان این دو غول دنیای نرمافزار بود. به هر حال در سالهای بعد، همکاری و درگیری دو بخش جدانشدنی رابطهی مایکروسافت و اپل بود. در سالهای پس از عرضهی ویندوز، اظهار نظرهای تند استیو جابز در مورد بیل گیتس و محصولاتش افزایش یافت و گیتس نیز جابز و شرکتش را به بیدقتی و دانش پایین متهم میکرد.
در آوریل سال ۱۹۸۷، مایکروسافت نسخهی اختصاصی OS/2 خود را به تولیدکنندگان قطعات کامپیوتری عرضه کرد. درسال ۱۹۹۰، کمیسیون تجارت فدرال آمریکا، ردموندیها را به نقض همکاری با آیبیام متهم کرد. این اتهام، شروع یک دهه دعوای حقوقی مایکروسافت با دولت آمریکا بود. به هر حال بیل گیتس در زمان این دعواهای حقوقی بیکار نبود و تیم برنامهنویسی خود را به توسعهی محصولی دیگر با نام Windows NT مشغول کرد. ویندوز انتی یک سیستمعامل ۳۲ بیتی بود که بر پایهی OS/2 تولید میشد. این ویندوز در جولای سال ۱۹۹۳ به همراه API برنامهنویسی ۳۲ بیتی عرضه شد. وقتی آیبیام از محصول جدید مایکروسافت مطلع شد، همکاری آنها در قرارداد OS/2 به طور کامل پایان یافت.
مجموعه نرمافزارهای آفیس، محصولی بود که ردموندیها در سال ۱۹۹۰ عرضه کردند. این مجموعه شامل نرمافزارهای کاربردی از جمله مایکروسافت ورد و مایکروسافت اکسل بود. این نرمافزارها برای تولید و ویرایش متون و جداول کاربرد داشتند. در ۲۲ می سال ۱۹۹۰، نسخهی سوم سیستمعامل ویندوز مجهز به نرمافزار آفیس عرضه شد. این نسخه پیشرفت زیادی داشت و با قابلیتهای جدید، به بازیگر اصلی دنیای سیستمعامل تبدیل شد.
یکی از حرکتهای هوشمندانهی مایکروسافت که در سال ۱۹۹۴ آن را مجبور به دفاع در دادگاه کرد، دریافت حق مجوز از شرکتهای تولیدکنندهی قطعات کامپیوتری بود. ردموندیها طی قراردادی که با شرکتهای تولیدکنندهی سختافزار (OEM) میبستند، در قبال تولید هر کامپیوتر از آنها حق مجوز دریافت میکردند. شرکت مورد نظر اگر از سیستمعامل مایکروسافت استفاده میکرد، باید حق مجوز را به این شرکت پرداخت میکرد. نکتهی جالب این بود که حتی اگر این شرکت از هیچیک از محصولات مایکروسافت استفاده نمیکرد، باز هم باید مبلغی برای هر پردازنده یا محصول به ردموندیها پرداخت میکرد. این حق مجوز که به ازای هر پردازنده دریافت میشد از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴، درآمد سرشاری به سوی مایکروسافت سرازیر کرد. در نهایت در ۲۷ جولای ۱۹۹۴، وزارت دادگستری ایالات متحدهی آمریکا، مایکروسافت را به خاطر ۶ سال دریافت حق مجوز ناعادلانه و تأثیر منفی روی بازار رقابتی، محکوم کرد.
ورود به دنیای وب، ویندوزهای مدرن و ایکس باکس
بیل گیتس در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت شرکتش را به بازارهای جدید وارد کند. آنها دنیای وب را بازاری پرسود برای خود میدیدند و به همین دلیل توسعهی نرمافزار برای آن را آغاز کردند. در همین سال، سیستم عامل جدید مایکروسافت با نام ویندوز ۹۵ با ظاهر گرافیکی قویتر و امکانات جدید مانند دکمهی استارت و سرویس آنلاین MSN عرضه شد. نکتهی جالب این بود که مایکروسافت قصد داشت با عرضهی MSN به رقابت با شبکهی اینترنت بپردازد.
مرورگر اینترنت اکسپلورر، سلاح جدید مایکروسافت در دوران وب بود. ردموندیهای این نرمافزار را پس از عرضهی نسخههای اولیهی ویندوز ۹۵ توسعه دادند و سپس آن را در بستههای جدید با نام ویندوز ۹۵ پلاس همراه با سیستمعامل عرضه کردند. در سال ۱۹۹۶، محصول جدیدی با نام Windows CE 1.0 توسط غول نرمافزاری واشنگتن معرفی شد. این نسخه برای دستگاههای با حافظهی رم پایین مانند دستیارهای شخصی توسعه داده شده بود.
در ۱۳ ژانویهی سال ۲۰۰۰، بیل گیتس میز مدیرعاملی مایکروسافت را به دوست و همکار قدیمیاش یعنی استیو بالمر تقدیم کرد. گیتس پس از آن بهعنوان مدیر بخش معماری نرمافزار مشغول به کار شد. در همین سال بود که مایکروسافت به همراه تعدادی شرکت بزرگ نرمافزاری دیگر، انجمنی تحت عنوان «اتحاد اعتماد کامپیوتری» تشکیل دادند که هدف اصلی آن، محافظت از مالکیت معنوی نرمافزارها و جلوگیری از ایجاد تغییرات در آنها بود. منتقدان مخالفتهای شدیدی با این اتحاد داشتند و معتقد بودند قوانین دست و پاگیر آن، کاربران را بسیار محدود خواهد کرد. به هر حال این اتحاد و قوانین آن، سود بسیاری برای تولیدکنندگان نرمافزار به همراه داشت.
ویندوز XP محصول بعدی مایکروسافت در حوزهی سیستمعامل بود که در ۲۵ اکتبر سال ۲۰۰۱ عرضه شد. این ویندوز ترکیبی از سیستمعاملهای معمولی و NT مایکروسافت بود که بر پایهی کدهای NT توسعه یافت. ویندوز XP سالها بهعنوان پرطرفدارترین نسخه از ویندوز استفاده میشد و با وجود پایان یافتن پشتیبانی از آن در سال ۲۰۱۴، هنوز در بسیاری از کشورها به وفور از آن استفاده میشود.
ورودی ردموندیها به بازار کنسولهای بازی در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد. آنها با عرضهی کنسول بازی ایکس باکس، جنگی تمامعیار با بازیگران اصلی این صنعت یعنی سونی و نینتندو شروع کردند. نسخهی بعدی کنسول مایکروسافت که موفقیتهای زیادی برای این شرکت به همراه داشت، در سال ۲۰۰۵ و تحت نام XBOX 360 عرضه شد.
رایانش ابری، ویندوز ویستا و ویندوز ۷
سال ۲۰۰۷ یکی از سالهای سرنوشتساز تاریخ برای مایکروسافت بود. ویندوز ویستا در این سال همراه با آفیس ۲۰۰۷ عرضه شد و فروش بالای این محصولات، رکوردی عالی برای ردموندیها رقم زد.
بیل گیتس در سال ۲۰۰۸ از سمت مدیریت معماری نرمافزار استعفا داد و پس از آن تنها بهعنوان رئیس هیئت مدیره و مشاور پروژههای اساسی در شرکتش فعالیت کرد. از اتفاقات مهم تاریخ غول نرمافزار در سال ۲۰۰۸، عرضهی سرویس رایانش ابری آژور بود.
شرکت مایکروسافت که در چند سال گذشته سود سرشاری را کسب کرده بود، در سال ۲۰۰۹ تصمیم گرفت که فروشگاههای فیزیکی خود را نیز تحت نام Microsoft Store تأسیس کند. اولین فروشگاه رسمی مایکروسافت در تاریه ۲۲ اکتبر سال ۲۰۰۹ در آریزونا تأسیس شد. در همین سال، ویندوز ۷ که در حال حاضر پرطرفدارترین سیستمعامل کامپیوترهای شخصی و لپتاپها در جهان است، عرضه شد. این نسخه از ویندوز با برطرف کردن ایرادات ویندوز ویستا، به سرعت در میان کاربران محبوب شد.
سالهای پایانی دههی ۲۰۱۰، رقابت در دنیای گوشی هوشمند به اوج رسید. مایکروسافت که تلاش بالای رقیبانی همچون اپل و گوگل را در این بازار میدید، بیکار ننشست و با عرضهی ویندوز موبایل، تلاش کرد در این بخش از بازار نرمافزار نیز سلطهی خود را حفظ کند. اگرچه ویندوز موبایل هیچگاه نتوانست مایکروسافت را به بازیگر بزرگی در صنعت گوشی هوشمند تبدیل کند، اما تلاشهای ردموندیها در این بازار، تجربیات ارزشمندی در اختیار آنان قرار داد.
ویندوز با طراحی مترو و کنسول بازی جدید
زبان طراحی مترو زبانی بود که از عرضهی ویندوز فون به مایکروسافت وارد شد. این زبان، طراحیهای ساده بر پایهی بلوکهای تعاملی به نرمافزارهای مایکروسافت اضافه میکرد. ظهور مترو باعث شد طراحیها و برندسازیهای مایکروسافت در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به کلی تغییر کنند.
سال ۲۰۱۱، سال عرضهی نسخهی جدیدی از محصول اصلی مایکروسافت یعنی ویندوز بود. ویندوز ۸ در این سال و در ماه ژوئن معرفی شد. عرضهی رسمی ویندوز ۸ در ۲۹ فوریهی سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد.
اولین محصول سختافزاری مایکروسافت در بازار تبلت یعنی سرفیس، در ۱۸ ژوئن سال ۲۰۱۲ معرفی شد. سرفیس اولین کامپیوتر تاریخ مایکروسافت بود که تمام قطعاتش توسط این شرکت واشنگتنی تولید میشد. از دیگر اتفاقات مهم تاریخ ردموندیها در این سالها میتوان به معرفی Outlook.com بهعنوان سرویس ایمیل رقیب جیمیل، عرضهی ویندوز سرور ۲۰۱۲ و خرید شبکهی اجتماعی Yammer به قیمت ۱.۲ میلیارد دلار اشاره کرد.
ایکس باکس وان، محصول بعدی مایکروسافت در دنیای بازیهای ویدیویی بود که برای رقابت با پلی استیشن، در ماه می سال ۲۰۱۳ عرضه شد. نسخهی پیشرفتهی کنترلر کینکت نیز همراه با کنسول جدید به بازار معرفی شد که با استقبال نسبی علاقهمندان به بازیهای ویدیوی روبرو شد.
در جولای سال ۲۰۱۳، شرکت ردموندی اعلام کرد که قصد دارد تقسیمبندی جدیدی در دپارتمانهای خود اعمال کند. از آن تاریخ، بخشهای اصلی مایکروسافت شامل سیستمعامل، اپلیکیشن، رایانش ابری و دستگاههای سختافزاری شدند.
ویندوز ۱۰ و ورود به دنیای واقعیت مجازی
سالهای اخیر مایکروسافت با تغییرات اساسی مدیریتی وهمچنین ورود به بازارهای جدید نرمافزاری و سختافزاری همراه بوده است. در ۴ فوریهی سال ۲۰۱۴، استیو بالمر که دوران پرفرازونشیبی در ردموند گذرانده بود، از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد. ساتیا نادلا که پیش از این بهعنوان مدیر بخشهای رایانش ابری و محصولات اینترپرایز فعالیت میکرد، جایگزین بالمر شد. در سمت ریاست هیئت مدیره، بیل گیتس جای خود را به جان تامپسون داد و از آن تاریخ تنها به عنوان مشاور فناوری در شرکتی که خودش روزی تأسیس کرده بود، به فعالیت میپردازد.
یکی از بزرگترین خریدهای مایکروسافت در همین سال و در ۲۵ آوریل اتفاق افتاد. غول نرمافزاری با برنامهی سلطه بر بازار موبایل، شرکت بحرانزدهی نوکیا را با قیمت ۷.۲ میلیارد دلار خریداری کرد. بخش جدید که با پیوستن نوکیا تأسیس شد، Microsoft mobile Oy نام گرفت. البته بازار موبایل و گوشی هوشمند هیچگاه برای مایکروسافت مفید نبود. یکی از بزرگترین شکستهای مایکروسافت در این بازار، ضرر ۷.۶ میلیارد دلاری سال ۲۰۱۵ بود که به اخراج ۷۸۰۰ کارمند انجامید.
از دیگر شرکتهایی که در سالهای اخیر توسط ردموندیها خریداری شدهاند میتواند به Mojang، خالق بازی ماینکرفت با قیمت ۲.۵ میلیارد دلار اشاره کرد. خرید بعدی، شرکت امنیتی Hexadite بود که با قیمت ۱۰۰ میلیون دلار به تصاحب مایکروسافت در آمد.
غول نرمافزاری واشنگتن پس از دوران استیو بالمر محصولات جسورانهای به بازار عرضه کرده است. مایکروسافت سرفیس هاب یکی از این محصولات است که در ۲۱ ژانویهی سال ۲۰۱۵ عرضه شد. جدیدترین نسخهی سیستمعامل محبوب مایکروسافت یعنی ویندوز ۱۰ نیز در دوران مدیرعاملی ساتیا نادلا در ۲۹ جولای ۲۰۱۵ عرضه شد. معرفی سرویس واقعیت مجازی هولولنز نیز همزمان با ویندوز ۱۰ انجام گرفت. جدیدترین نسخهی ویندوز سرور با نام ویندوز سرور ۲۰۱۶ در سال ۲۰۱۶ عرضه شد که میتوان نام آخرین سیستمعامل مایکروسافت را برای آن در نظر گرفت.
در مارس سال ۲۰۱۶، مایکروسافت اعلام کرد که بخشهای کامپیوتر شخصی و ایکس باکس با یکدیگر ادغام و پلتفرم ویندوز یونیورسال تأسیس خواهد شد. از دیگر برنامههای اخیر مایکروسافت، پلتفرم آموزشی Intune for Education است که از قابلیتهای رایانش ابری برای مقاصد آموزشی استفاده میکند.
از اتفاقات عجیبی که در سالهای اخیر در برنامههای ردموندیها رخ داده، پیوستن به بنیاد لینوکس است. آنها در نوامبر سال ۲۰۱۶ با پرداخت حق عضویت سالانه ۵۰۰ هزار دلار بهعنوان عضو پلاتینیوم این بنیاد به آن ملحق شدند. نکتهی جالب این عضویت این است که در سال ۲۰۰۱، استیو بالمر، لینوکس را «سرطان» نامیده بود.
وضعیت کنونی برند مایکروسافت
از سال ۲۰۱۵، فعالیتهای مایکروسافت به سه بخش اصلی تقسیم شد. یکی از این بخشها، «فرآیندهای تجاری و تولیدی» نام دارد. این بخش را میتوان بخش خدمات تجاری و محصولات B2B نامید. نسخههای تجاری نرمافزارهای آفیس، اسکایپ، اکسچنج، شیرپوینت و بسیاری نرمافزارهای حرفهای دیگر از محصولات این بخش هستند. وبسایت لینکدین نیز از سرویسهای تحت پوشش این بخش مایکروسافت است.
بخش دیگر «رایانش هوشمند ابری» نام دارد. این بخش شامل خدمات سرور و رایانش ابری مانند Microsoft SQL Server، ویندوز سرور، ویژوال استودیو، سیستم سنتر و آژور است.
بخش سوم فعالیتهای تجاری مایکروسافت با نام «رایانش شخصی بیشتر» (More Personal Computing) شناخته میشود. محصولاتی مانند سری سیستمعاملهای ویندوز و محصولات زیرمجموعهی آنها، در این دستهبندی قرار میگیرند. محصولات سختافزاری شامل تبلتهای سرفیس، تجهیزات کامپیوترهای شخصی، لپتاپهای سرفیس و کامپیوتر آل این وان سرفیس استودیو نیز در دستهبندی سوم قرار دارند. آخرین محصولات و خدماتی که در این دستهبندی پشتیبانی میشوند، محصولات گیمینگ مانند سختافزار ایکس باکس و تجهیزات جانبی و همچنین نرمافزارها و سرورهای بازی مایکروسافت هستند.
آخرین آمارهای ارائهشده از شرکت مایکروسافت، تعداد کارمندان آن را حدود ۱۲۴ هزار نفر در سرتاسر جهان گزارش داده است. درآمد سالیانه ردموندیها طی آخرین گزارش ۸۹.۹۵ میلیارد دلار گزارش شده و ارزش این برند طی آخرین گزارشهای وبسایت فوربز، ۸۷ میلیارد دلار عنوان شده است. مایکروسافت در حال حاضر پس از اپل و گوگل، سومین برند باارزش جهان است.
دانشمندان با استفاده از ریاضیات اثبات کردهاند که پیشگیری از مرگ هرچند از لحاظ نظری و زیستشناسی ممکن بهنظر میرسد؛ اما در واقعیت چنین نیست.
جاودانگی یکی از آرزوهای بشر در طول تاریخ بوده است و انسانها همیشه در تلاش بودهاند با پیر شدن و مرگ، مقابله کنند. شاید کسانی که به آیندهی درمان بیماریها مانند درمانهای پوستی، رژیمی، ژندرمانی و مصرف داروهای مختلف در جهت طولانی کردن عمر انسانها امیدوار بودند، از شنیدن این خبر ناامید شوند. گروهی از محققان به رهبری جوانا ماسل (Joanna Masel) از دانشگاه آریزونا که تخصص او در زیستشناسی تکاملی است، استدلالی را در این رابطه انجام دادهاند. این استدلال در مورد رفتار سلولها و تعامل آنها با یکدیگر است. جوانا ماسل استاد بیولوژی دانشگاه آریزونا در بیانیهای میگوید:
از دید ریاضیات نمیتوان مانع روند پیری شد و راهی برای متوقف کردن آن وجود ندارد.
پیری و تمام تغییرات زیستی، کموبیش در نتیجهی کاهش و از بین رفتن کارایی سلولها است؛ به عنوان مثال با بالا رفتن سن، ساخت رنگدانه در سلولهای بنیادی موی فرد متوقف میشود که در نتیجه باعث سفید شدن موهای فرد میشود. وظیفهی ملانوسیتها، ساخت رنگدانههای ملانین در پوست و مو است. محققان در تلاش بودند با استفاده از ژن درمانی و تلومرها که بخشهای تقسیم شوندهی کروموزوم هستند، روند پیری سلولها را معکوس کنند.
تلومر، ساختار انتهایی کروموزوم در یوکاریوتها است که از تکرار توالی پشت سر هم پدید آمده است. توالیهای تلومری در واقع سرپوشهایی در انتهای هر رشته DNA بوده و وظیفه آنها محافظت از DNA است. سلولهای ما با فرآیند همانندسازی قادر به تقسیم سلولی و ایجاد یاختهای مشابه خود خواهند بود. این فرآیند دائما در طول عمر انجام میگیرد. در حین این فرآیند، تلومرها کوتاه و کوتاهتر میشوند. علت این موضوع تک رشتهای بودن این توالیها و عدم توانایی سیستم تقسیم سلولی در همانندسازی آنها میباشد.
ساخت این رشتهها وابسته به آنزیمی موسوم به تلومراز است. این آنزیم در سال ۱۹۹۸ در ژورنال معتبر Science به دنیای علم معرفی شد. عواملی که عملکرد این آنزیم و فعالیت آنرا تحت تاثیر قرار میدهند، موجب کاهش مقدار تلومرها خواهند شد. این موضوع احتمال آسیب به کدهای ژنتیکی DNA را افزایش میدهد؛ دانشمندان نیز در یافتههای خود به تاثیر این پدیده در پیری تاکید فراوانی دارند. یافتههای جدید نشان میدهد که آنزیم درون سلولی که سبب حفظ طول تلومر میشود، مانع از کوتاه شدن تلومر و همچنین ادامه یافتن تقسیمات سلولی برخی از سلولهای سوماتیکی خواهد شد.
براساس اطلاعات پایگاه دادههای بینالمللی، هنگامی که طول توالی تلومری کاهش پیدا میکند، مجموعهای از سیگنالهای درون سلولی فعال میشود که در پی آن چرخهی سلولی متوقف و مرگ طبیعی اتفاق میافتد. سلولهای موجودات چند سلولی همیشه با یکدیگر در رقابت هستند و در این رقابت همیشه یک طرف برنده میشود که درنهایت بدن ما بازندهی این رقابت است. هفتهی گذشته مقالهای در ژورنال pnas در این رابطه، منتشر شد. در این پژوهش، محققان مدلهای ریاضی رقابت بین سلولی را ایجاد کردند.
ایدهی انتخاب طبیعی نشان میدهد که با حذف کردن سلولهای کند میتوان از روند پیری جلوگیری کرد. با این حال، از بین بردن این سلولها زمینهی گسترش سلولهای سرطانی را فراهم میکنند. با از بین بردن سلولهای کند و ضعیف در واقع به سلولهای سرطانی امکان رشد بیشتری دادهایم؛ از طرفی دیگر، اگر سلولهای سرطانی را از بین ببریم سلولهای ضعیف رشد میکنند. به همین دلیل باید بین اجازهی رشد به سلولهای ضعیف و اجازهی رشد به سلولهای سرطانی، یکی را انتخاب کنیم.
این نظریهها این امکان را به وجود میآورد که اگر آللهایی که باعث ایجاد پیری میشوند، شناسایی شوند یا اگر پلیوتروپیک آنتاگونیستی (antagonistic pleiotropy) شکسته شود، ممکن است اثرات پیری را کاهش داده یا بهطور نامحدود به تاخیر بیافتد. این نظریهها براساس مدل انتخاب بین ارگانیسمهای چند سلولی ارایه شدهاند، اما درک کامل پیری نیز نیازمند بررسی نقش انتخاب سوماتیک در یک ارگانیسم است. انتخاب سلولهای سوماتیک (مانند رقابت بین سلولی) میتواند با حذف سلولهای غیرفعال، پیری را به تاخیر بیاندازد. هرچند، سازگاری ارگانیسم چند سلولی نهتنها به چگونگی عملکرد سلولهای فردی آن بستگی دارد، بلکه در مورد چگونگی تعامل سلولها با یکدیگر است. میسل در ادامه میگوید:
کاهش روند پیری در انسان ممکن است؛ اما امکان متوقف کردن آن وجود ندارد. در حقیقت با رفع یک چالش، چالش دیگری به وجود میآید. دلیل اساسی این پدیده افزایش آنتروپی است که براساس این قانون، نمیتوان از افزایش بینظمی جهان جلوگیری کرد.
این محاسبات ریاضی انجامشده به این معنی نیست که نمیتوان روند پیری را کند کرد، یا از بروز بیماریهایی مانند سرطان جلوگیری کرد. براساس آخرین مطالعات انجام شده، پیر شدن تا حدودی به ساعت ژنی بستگی دارد. مطالعاتی که روی موجودات مختلف انجام شده، نشان میدهد که در برخی از این جانداران روند پیری آهسته و یا معکوس است. اما باید در نظر داشت که عمر انسانها سقفی دارد و نمیتوان بیشتر از آن تصور کرد و این بخشی از ماهیت انسان است.
باتریهای قلمی سالها است نیروبخش طیف وسیعی از لوازم الکترونیکی خانگی هستند و هرچند در این مدت از لحاظ ظاهری تغییر چندانی نکردهاند، اما تکنولوژیهای بهکاررفته در آنها کاملا دگرگون شده است. این باتریها که در واقع نوعی پیل خشک سیلندری هستند، در ابعاد مختلف تولید و به بازار عرضه میشوند.
قصد داریم در این مجموعه مقالات اختصاصی در زومیت با انواع باتری سیلندری، بهخصوص دو سایز AA (بخوانید دابل اِی) و AAA (بخوانید تریپل اِی) که در ایران بهترتیب به «قلمی» و «نیم قلمی» مشهور هستند آشنا شویم. در این قسمت، پس از توضیحی مختصر دربارهی سایزهای استاندارد باتری قلمی و آشنا شدن با اصطلاحات تخصصی مرتبط با باتری، با انواع باتریهای غیر شارژی آشنا خواهیم شد. توجه داشته باشید که در سرتاسر این نوشتار منظور از عبارت «باتری»، درواقع نوعِ خاصِ «باتریهای سیلندری استاندارد» است.
ابعاد استاندارد
باتریهای سیلندری، به شکل آشنایی که امروزه آنها را میشناسیم، اوایل قرن بیستم میلادی معرفی و روانهی بازار شدند. در ابتدا استاندارد خاصی برای این باتریها وجود نداشت و شرکتهای سازندهی باتری، باتریهای سیلندری خود را در اندازهی دلخواه تولید میکردند؛ تا اینکه سازمانهای استاندارد از جمله مؤسسهی ملی استاندارد آمریکا (ANSI)، در سال ۱۹۰۷ اولین استانداردها را برای ابعاد باتریهای سیلندری وضع کردند. تعدادی از معروفترین و متداولترین ابعاد باتریهای استاندارد را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
متداولترین ابعاد باتریهای سیلندری. از راست به چپ: D, C, AA, AAA, AAAA
استاندارد باتری | ابعاد (میلیمتر) | ولتاژ نامی (ولت) | ظرفیت متداول (میلیآمپر ساعت) |
---|---|---|---|
AAAA | ۸.۳ در ۴۲.۵ | ۱.۵ | ۶۲۵ |
AAA (نیمقلمی) | ۱۰.۵ در ۴۴.۵ | ۱.۵ | ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ |
AA (قلمی) | ۱۴.۵ در ۵۰.۵ | ۱.۵ | ۶۰۰ تا ۳۰۰۰ |
C | ۲۶.۲ در ۵۰ | ۱.۵ | ۳۸۰۰ تا ۸۰۰۰ |
D | ۳۴.۲ در ۶۱.۵ | ۱.۵ | ۵۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ |
استاندارد باتریهای AA یا قلمی (که امروزه متداولترین نوع باتری سیلندری در جهان بهشمار میروند) در سال ۱۹۴۷ وضع شد؛ هرچند این باتریها مدتها قبل از استانداردسازی نیز به صورت گسترده تولید و استفاده میشدند. باتریهای AA حدود ۵ سانتیمتر طول و ۱.۳ سانتیمتر قطر دارند. وزن باتریهای قلمی بسته به نوع آنها متغیر است و از ۱۵ گرم در باتریهای لیتیومی تا ۳۱ گرم در باتریهای نیکل-هیدرید فلزی میرسد. امروزه حدود ۶۰ درصد از باتریهای آلکالاین فروختهشده در جهان از نوع AA هستند.
جدول مشخصات باتریهای قلمی (AA) متداول | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
زینک-کربن | آلکالاین |
لیتیوم |
لیتیوم-یون |
نیکل کادمیوم |
نیکل-هیدرید فلز | |
ولتاژ نامی | 1.5 V | 1.5 V | 1.5 V | 3.6-3.7 V | 1.2 V | 1.2 V |
ظرفیت در شرایط جریان ثابت ۵۰ میلیآمپر | 400–1700 mAh | 1800–2600 mAh | 2700–3400 mAh | 600-800 mAh | 600–1000 mAh | 600–2850 mAh |
ماکزیمم انرژی در ولتاژ نامی و جریان ۵۰ میلیآمپر | 2.55 Wh | 3.90 Wh | 5.10 Wh | 2.88-2.96 Wh | 1.20 Wh | 3.42 Wh |
قابلیت شارژ | ندارد | بعضی مدلها | ندارد | دارد | دارد | دارد |
باتریهای AAA ولتاژ یکسانی با باتریهای AA دارند و به دلیل سایز کوچکتر، معمولا در دستگاههایی استفاده میشوند که به دلیل محدودیت ابعاد، ضخامت و وزن نمیتوانند از باتریهای AA استفاده کنند. یک باتری AAA معمولا حدود یکسوم باتری AA مشابه خود ظرفیت دارد. با پیشرفت تکنولوژی و بهینه شدن مصرف دستگاههای الکترونیکی و از طرفی افزایش یافتن ظرفیت باتریهای AAA، بسیاری از دستگاههایی که تا پیش از این از باتریهای AA استفاده میکردند (مانند ریموت کنترلها، کیبوردها، موسهای بیسیم و ...) امروزه از باتریهای کوچکتر AAA استفاده میکنند. بین ۲۴ تا ۳۰ درصد از سهم بازار باتریهای سیلندری استاندارد متعلق به باتریهای AAA یا نیمقلمی است.
میتوان با استفاده از تبدیل، از باتریهای کوچکتر بهجای باتری سایز بزرگتر استفاده کرد. (تصویر: تبدیل باتری نیم قلمی به قلمی)
جدول مشخصات باتریهای نیمقلمی (AAA) متداول | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
زینک-کربن | آلکالاین |
لیتیوم |
لیتیوم-یون |
نیکل کادمیوم |
نیکل-هیدرید فلز | |
ولتاژ نامی | 1.5 V | 1.5 V | 1.5 V | 3.6-3.7 V | 1.25 V | 1.25 V |
ظرفیت در شرایط جریان ثابت ۵۰ میلیآمپر | 540 mAh | 820–1200 mAh | 1200 mAh | 350 mAh | 300–500 mAh | 600–1250 mAh |
ماکزیمم انرژی در ولتاژ نامی و جریان ۵۰ میلیآمپر | 0.81 Wh | 1.3-1.8 Wh | 1.8 Wh | 1.3 Wh | 0.38-0.63 Wh | 0.75-1.6 Wh |
قابلیت شارژ | ندارد | بعضی مدلها | ندارد | دارد | دارد | دارد |
باتریهای AAAA (بخوانید کوادروپل A) موارد مصرف بسیار کمتری نسبت به دیگر انواع باتریهای سیلندری دارند و هرچند از سال ۲۰۱۰ به بعد اندکی به شهرت آنها افزوده شده است؛ اما همچنان بهسختی میتوان آنها را در فروشگاههای لوازم الکترونیکی پیدا کرد. از این نوع باتریها بیشتر در دستگاههای کوچکی چون اشارهگرهای لیزری کوچک، ریموت دزدگیر ماشین، خودکارهای مجهز به لامپ LED، استایلوسها و آمپلیفایرهای هدفون استفاده میشود.
باتریهای C با طول ۵ و قطر ۲.۶ سانتیمتر معمولا در اسباببازیهای پرمصرف و چراغقوههای دستی استفاده میشوند. در سال ۲۰۰۷، سهم بازار این نوع باتریها به ۴ تا ۵ درصد میرسید. ولتاژ نامی باتریهای C آلکالاین ۱.۵ ولت است و ظرفیت آنها تا ۸۰۰۰ میلیآمپر ساعت نیز میرسد؛ هرچند انواع قدیمی زینک-کربن معمولا ظرفیتی برابر با ۳۸۰۰ میلیآمپر ساعت دارند. پیشینهی باتریهای سایز استاندارد C از باتریهای AA و AAA قدیمیتر است و به دههی ۲۰ میلادی میرسد.
باتری شارژی D با ظرفیت ۱۰ هزار میلیآمپر ساعت
مقالهی مرتبط:
باتریهای D معمولا در دستگاههای بسیار پرمصرف مانند چراغ قوههای قوی، رادیوها و ضبط صوتهای بزرگ معروف بهBoombox و دستگاههای دارای موتور الکتریکی استفاده میشوند. این باتریها ۶.۱ سانتیمتر طول و ۳.۳ سانتیمتر قطر دارند و ظرفیت آنها در برخی مدلهای خاص به ۲۰ هزار میلیآمپر ساعت نیز میرسد. جالب است بدانید باتریهای سایز D قدیمیترین باتریهای سیلندری هستند که هنوز تولید میشوند. پیشینهی این باتریها به سال ۱۸۹۸ (قبل از استانداردسازی باتریهای قلمی) میرسد. تا قبل از معرفی شدن دیگر انواع و ابعاد باتریهای قلمی، باتریهای D به «باتری چراق قوه» مشهور بودند. آمریکا بزرگترین بازار مصرف باتریهای سایز D است؛ بهطوریکه سهم بازار این باتریها در این کشور به ۸ درصد میرسد.
آشنایی با اصطلاحات مرتبط با باتری
میلیآمپر ساعت (mAh): ظرفیت باتریهای قلمی معمولا با واحد «میلیآمپر ساعت» (mAh) نشان داده میشود. به بیان ساده، یک باتری ۲۰۰۰ میلیآمپر ساعتی میتواند به مدت ۱ ساعت جریانی به شدت ۲۰۰۰ میلیآمپر؛ یا به مدت ۱۰۰ ساعت جریانی ۲۰ میلیآمپری فراهم کند. باید دقت داشت که آمپر ساعت و میلیآمپر ساعت واحدهای انرژی نیستند. برای به دست آوردن میزان انرژی ذخیرهشده در باتری (با واحد وات-ساعت) باید ظرفیت آن (با واحد میلیآمپر ساعت) را در ولتاژ باتری ضرب کرد. البته همانطور که در ادامه توضیح خواهیم داد، به دلیل متغیر بودن ولتاژ باتریهای قلمی، با استفاده از این روش نیز عدد دقیقی از میزان انرژی ذخیرهشده در باتری به دست نخواهد آمد.
باتریهای شارژی Cycle Energy سونی با ظرفیت ۲۵۰۰، ۲۱۰۰ و ۲۰۰۰ میلیآمپر ساعت
وات-ساعت (Wh): هرچند از واحد وات-ساعت کمتر برای مشخص کردن ظرفیت باتریهای قلمی استفاده میشود؛ اما این واحد معیار دقیقتری برای مقایسهی ظرفیت باتریهای مختلف است. برای مثال انرژی ذخیرهشده در دو باتری با ظرفیت یکسان ۲۰۰۰ میلیآمپری ممکن است با هم متفاوت باشد؛ چرا که ولتاژ همهی باتریهای قلمی با هم برابر نیست. بهعنوان نمونه، بیشتر باتریهای قلمی ۱.۲ ولتی هستند؛ درحالیکه باتریهای قلمی لیتیومی ۱.۵ ولتی نیز در بازار وجود دارند. بنابراین یک باتری قلمی ۲۰۰۰ میلیآمپر ساعتی لیتیومی، تقریبا ۳ وات-ساعت انرژی دارد (۱.۲V*۲۰۰۰mAh)؛ درحالیکه انرژی یک باتری قلمی ۲۰۰۰ میلیآمپر ساعتی معمولی تنها به ۲.۴ وات-ساعت میرسد (۱.۲V*۲۰۰۰mAh).
اما ازآنجاییکه اینکه ولتاژ باتریهای قلمی در طول عمرشان ثابت نیست و باتوجه به میزان شارژ باقیمانده تغییر میکند (برای نمونه جدول ولتاژ باتریهای آلکالاین را در ادامه ببینید)، بهراحتی نمیتوان با ضرب کردن ولتاژ در ظرفیت، مقدار انرژی ذخیرهشده در باتری را محاسبه کرد.
چگالی انرژی: به میزان انرژی ذخیرهشده در واحد حجم «چگالی انرژی» گفته میشود. اگرچه گاهی از این عبارت برای اشاره به انرژی ذخیرهشده در واحد جرم نیز استفاده میشود؛ اما باید توجه داشت که اصطلاح دقیقتر برای چنین منظوری «انرژی ویژه» (Specific Energy) است. در ادامه جدول چگالی انرژی تعدادی از انواع باتریهای متداول را مشاهده میکنید.
قابلیت شارژ مجدد | وزن (گرم) |
انرژی ذخیرهشده |
انرژی ویژه | چگالی انرژی (Wh/L) | |
---|---|---|---|---|---|
آلکالاین سایز D | ندارد | ۱۳۵ | ۲۰.۸۳ | ۱۵۴.۳ | ۴۲۰ |
آلکالاین سایز C | ندارد | ۶۵ | ۹.۵۶ | ۱۴۷ | ۳۹۱ |
آلکالاین سایز AAA |
ندارد | ۱۲ | ۱.۴۱ | ۱۱۷.۵ | ۳۶۵ |
آلکالاین سایز AA |
ندارد | ۲۴ | ۲.۶۰ | ۱۰۸.۳ | ۳۲۸ |
NiMH سایز AA | دارد | ۲۶ | ۲.۵۲ | ۹۶.۹ | ۳۱۸ |
NiMH سایز AAA | دارد | ۱۲ | ۰.۹۶ | ۸۰.۰ | ۲۵۰ |
NiMH سایز D | دارد | ۱۷۰ | ۱۱.۴ | ۶۷.۱ | ۲۳۰ |
NiMH سایز C | دارد | ۸۲ | ۵.۴ | ۶۵.۹ | ۲۲۱ |
عمر قفسه: باتریها حتی هنگامی که از آنها استفاده نمیشود و درون بستهبندی خود هستند هم بهصورت تدریجی انرژی ذخیرهشدهی خود را از دست میدهند. مدت زمانی که طول میکشد تا یک باتری بیشتر ظرفیت خود را از دست بدهد به «عمر قفسه» (shelf life) مشهور است. در شرایط دمای اتاق، عمر قفسهی باتریهای غیر شارژی روی-کربن بین ۳ تا ۵ سال، باتریهای آلکالاین بین ۵ تا ۱۰ سال و باتریهای لیتیومی بین ۱۰ تا ۱۵ سال است. این مقدار برای باتریهای شارژی معمولا بسیار کمتر است.
دشارژ خودکار (Self-discharge): حتی اگر هیچگونه تماسی بین الکترودهای باتری برقرار نباشد، واکنشهای شیمیایی داخل باتری شارژ الکتریکی ذخیرهشده را با گذر زمان کاهش میدهند. دشارژ اتوماتیک باعث میشود عمر قفسهی باتری کاهش پیدا کند و میزان شارژ درون آن هنگامی که به دست مشتری میرسد نسبت به شارژ ابتدایی کارخانه بسیار کمتر باشد.
باتریهای یکبار مصرف معمولا نرخ دشارژ خودکار بسیار کمتری نسبت به باتریهای شارژی دارند. از آنجایی که واکنشهای شیمیایی منجر به دشارژ خودکار با افزایش دما سرعت میگیرند، توصیه میشود باتریها را در دمای پایین نگه دارید.
نوع باتری | قابلیت شارژ مجدد | عمر قفسه/نرخ دشارژ خودکار |
لیتیوم-فلز (LiM) | ندارد | ۱۰ سال |
قلیایی (Alkaline) | ندارد | ۵ سال |
روی-کربن (ZnC) | ندارد | ۲ تا ۳ سال |
لیتیوم-یون (Li-ion) | دارد | ۲ تا ۳ درصد در ماه |
نیکل-هیدرید فلز (NiMH) جدید | دارد | ۲ تا ۳ درصد در ماه |
سربی-اسیدی (Lead–Acid) | دارد | ۴ تا ۶ درصد در ماه |
نیکل-کادمیوم (NiCd) | دارد | ۱۵ تا ۲۰ درصد در ماه |
نیکل هیدرید فلز (NiMH) قدیمی | دارد | ۳۰ درصد در ماه |
اثر حافظه (Memory Effect): اثر حافظه پدیدهای است که در آن درصورت شارژ کردن باتری نیمهپر، ظرفیت آن بهطور تدریجی کاهش پیدا میکند. برای مثال اگر باتری خود را با داشتن ۲۵ درصد شارژ مجددا شارژ کنید، پس از چند سیکل باتری بازهی شارژ «۲۵ تا ۱۰۰ درصد» را بهعنوان بازهی «صفر تا ۱۰۰ درصد» در نظر میگیرد و عملا ۲۵ درصد از ظرفیت خود را از دست میدهد. در چنین حالتی به اصطلاح گفته میشود باتری نقطهی شارژ شدن را بهعنوان شارژ صفر «به یاد میآورد» یا اینکه ظرفیت قدیمی خود را «فراموش میکند».
تنها باتریهای شارژی نیکل-کادمیوم (NiCd) و نیکل-هیدرید فلز (NiMH) تحت تأثیر این پدیده قرار میگیرند و دیگر انواع باتری در برابر آن مصون هستند. میتوان تأثیر این پدیده روی باتری را با چند سیکل شارژ و دشارژ کامل تا حدودی برطرف کرد.
باتریهای غیر شارژی
باتریهای غیر شارژی یا یکبار مصرف که با نام «سلولهای اولیه» (Primary Cell) نیز شناخته میشوند، پس از یک بار استفاده دیگر قابلیت شارژ شدن و استفادهی مجدد ندارند. دلیل اینکه این باتریها را نمیتوان شارژ کرد، بازگشتناپذیر بودن واکنش شیمیایی تولیدکنندهی الکتریسیته در آنها است. باتریهای غیر شارژی ۹۰ درصد از بازار ۵۰ میلیارد دلاری باتری را به خود اختصاص دادهاند و هر سال حدود ۱۵ میلیارد عدد از آنها تولید و روانهی بازار میشود.
باتریهای روی-کربن (Zinc–Carbon) قدیمیترین باتریهای خشک هستند که به تولید انبوه تجاری رسیدند. این باتریها برای اولین بار در اوایل قرن بیستم میلادی عرضه شدند و اولین چراغ قوههای الکتریکی توسط آنها روشن میشدند. باتریهای روی-کربن غیر قابل شارژ هستند و ظرفیت آنها در سایز AA حدود ۴۰۰ تا ۹۰۰ میلیآمپر است. اگرچه این ظرفیت در مقایسه با دیگر انواع باتری ممکن است بسیار کم به نظر برسد؛ اما جالب است بدانید باتریهای روی-کربن امروزی نسبت به نسخههای اولیهای که بیش از ۱۰۰ سال پیش عرضه میشدند، ۴ برابر ظرفیت بیشتری دارند.
ساختار درونی باتریهای روی-کربن (ZnC)
بدنهی باتریهای روی-کربن از جنس فلز روی است و درون آن از خمیر آمونیوم کلرید (NH4Cl) یا زینک کلرید (ZnCl2) بهعنوان الکترولیت استفاده میشود. از آنجایی که بسیاری از فلزات متداول در تماس با الکترولیتِ نمکی بهسرعت دچار خوردگی میشوند، الکترود مثبت این باتریها از جنس کربن ساخته میشود.
دمای بالا به باتریهای روی-کربن آسیب میزند و بههمین دلیل سازندگان باتری توصیه میکنند آنها را در دمای اتاق نگه دارید. هرچند میتوان باتریهای روی-کربن را برای مدت زیادی بهصورت منجمد نگهداری کرد؛ اما قبل از استفادهی مجدد باید آنها را به دمای اتاق برساند.
بدنهی باتریهای روی-کربن با گذر زمان بهدلیل واکنش با مواد درون باتری دچار خوردگی میشود.
مقالههای مرتبط:
بهطور کلی باتریهای روی-کربن را نمیتوان برای مدت زیادی انبار کرد؛ چرا که آمونیوم کلرید درون باتری با فلز روی (که بدنهی باتری را تشکیل داده است) واکنش میدهد و رفتهرفته با کاهش یافتن ضخامت بدنه، الکترولیت به بیرون نشت میکند. امروزه حدود ۲۰ درصد از باتریهای دنیا از نوع روی-کربن هستند؛ هرچند این میزان در کشورهای پیشرفتهای چون ژاپن تنها به ۶ درصد میرسد. باتریهای روی-کربن برای محیط زیست خطرناکاند و پس از استفاده نباید همراه با بقیهی ضایعات خانگی دفع شوند.
باتریهای آلکالاین (Alkaline) یا قلیایی نوع دیگری از باتریهای غیر قابل شارژ هستند که انرژی خود را از واکنش بین روی و دیاکسید منگنز (Zn/MnO2) تأمین میکنند. البته نوعی از باتریهای آلکالاین با قابلیت شارژ مجدد نیز وجود دارد؛ اما به اندازهی دیگر انواع باتریهای شارژی متدوال نیست. در مقایسه با باتریهای روی-کربن، باتریهای آلکالاین چگالی انرژی بالاتر (بین ۳ تا ۵ برابر بیشتر) و عمر قفسهی طولانیتری دارند.
ظرفیت باتریهای آلکالاین به جریان گرفتهشده از آنها بستگی دارد. برای مثال ظرفیت یک باتری آلکالاین سایز AA درصورت استفاده در دستگاهی کممصرف میتواند تا ۳۰۰۰ میلیآمپر ساعت نیز برسد؛ اما اگر جریان افزایش پیدا کند (برای مثال جریان ۱ آمپری در دوربینهای دیجیتال) این ظرفیت تا ۷۰۰ میلیآمپر ساعت کاهش پیدا خواهد کرد. ولتاژ باتریهای آلکالاین بسته به ظرفیت باقیمانده و بار روی باتری متغییر است.
ظرفیت | 100% | 90% | 80% | 70% | 60% | 50% | 40% | 30% | 20% | 10% |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
تحت بار صفر | 1.59V | 1.44V | 1.38V | 1.34V | 1.32V | 1.30V | 1.28V | 1.26V | 1.23V | 1.20V |
۳۳۰mW تحت بار | 1.49V | 1.35V | 1.27V | 1.20V | 1.16V | 1.12V | 1.10V | 1.08V | 1.04V | 0.98V |
باتریهای آلکالاین را نباید شارژ کرد. در صورت اقدام به شارژ یا ترکیب با دیگر انواع باتری در دستگاههای الکترونیکی، ممکن است با نشت پتاسیم هیدروکسید از باتری مواجه شوید که درصورت تماس با پوست و چشم ایجاد حساسیت خواهد کرد.
بین ۶۰ تا ۸۰ درصد باتریهای تولیدشده در سطح جهان از نوع آلکالاین است و سالانه بیش از ۱۰ میلیارد عدد از این باتریها وارد بازار جهانی میشود. ازآنجاییکه باتریهای آلکالاین جدید فاقد جیوه هستند، میتوان آنها را مانند زبالههای معمولی دفع کرد؛ هرچند توصیه میشود این نوع باتریها را نیز مانند دیگر انواع باتری بازیافت کنید.
باتریهای لیتیومی (با باتریهای شارژی لیتیوم یونی و لیتیوم پلیمر اشتباه گرفته نشود) یکی از جدیدترین انواع باتریهای غیر قابل شارژ هستند. در این باتریها معمولا از لیتیوم بهعنوان آند و منگنز دیاکسید بهعنوان کاتد استفاده میشود. ظرفیت باتریهای لیتیومی تقریبا سه برابر بیشتر از باتریهای آلکالاین مشابه خود است و به دلیل عمر قفسهی بسیار بالا (حدود ۱۵ سال) معمولا در دستگاههایی که مصرف کمی دارند و مدت زمان زیادی باید بهصورت مداوم کار کنند (مانند ساعتهای دیواری) از آنها استفاده میشود. استفاده از این باتریها در دستگاههای پرمصرف مانند اسباب بازیها، بهدلیل قیمت بالا و غیرقابل شارژ بودن، هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد.
باتوجه به ظرفیت بالای این باتریها میتوان در دستگاههایی که بهطور معمول استفاده از باتری آلکالاین برای آنها توصیه میشود، از باتریهای لیتیومی استفاده کرد و انتظار عملکرد بهتر و طولانیتری داشت؛ اما به دلیل ولتاژ معمولا بالاتر، استفاده از آنها در دستگاههایی که بهصورت سنتی از باتریهای روی-کربن استفاده میکنند توصیه نمیشود.
در مقایسه با دیگر انواع باتری، میتوان از باتریهای لیتیومی جریان الکتریکی بهمراتب بیشتری دریافت کرد. این قابلیت برای دستگاههایی که به جریان بالایی احتیاج دارند ایدهآل است؛ اما در صورت اتصال کوتاه، گرمای فوقالعاده زیادی ایجاد خواهد کرد که ممکن است به منفجر شدن باتری منجر شود.
مقالهی مرتبط:
میزان محبوبیت باتریهای لیتیومی در سطح جهان بسیار متفاوت است؛ بهطوریکه سهم آنها از بازار باتریهای غیر شارژی در ژاپن ۲۸ درصد و در اتحادیهی اروپا تنها ۰.۵ درصد است. از آنجایی که باتریهای لیتیومی مانند باتریهای آلکالاین فاقد مواد سمی هستند، میتوان آنها را مانند ضایعات متداول خانگی دفع کرد؛ هرچند همچنان توصیه میشود این نوع باتریها را مانند دیگر انواع باتری بازیافت کنید.
ادامه دارد ...
سامسونگ از سیستم روی چیپ (SOC) جدید اکسینوس ۹۸۱۰ بهصورت رسمی رونمایی کرد. تراشهی جدید کرهایها، از نسل سوم هستههای پردازشی اختصاصی سامسونگ استفاده میکند. در رابطه با هستههای پردازشی M3 سامسونگ که در چیپست جدید اکسینوس به کار گرفته شده است، اطلاعات چندانی وجود ندارد.
بر اساس اعلام رسمی سامسونگ، واحد پردازش گرافیکی (GPU) نیز در چیپست جدید اکسینوس ۹۸۱۰ ارتقاء پیدا کرده است؛ با وجود عدم ارائه جزئیات بیشتر، احتمال میرود واحد پردازش گرافیکی Mali-G72 برای تراشهی اکسینوس ۹۸۱۰ سامسونگ استفاده شود. نسل قبل پرچمدار پردازندههای سامسونگ، یعنی اکسینوس ۸۸۹۵ که در گوشیهای گلکسی اس ۸، گلکسی اس ۸ پلاس و گلکسی نوت ۸ به کار گرفته شده است؛ از واحد پردازش گرافیکی Mali-G71 بهره میگیرد.
سامسونگ مدعی شده است که چیپست پرچمدار جدید این شرکت بر مبنای نسل دوم لیتوگرافی ۱۰ نانومتری ساخته میشود؛ به همین جهت، سیستم روی چیپ جدید سامسونگ بر پایه معماری ۷ نانومتری طراحی نشده است. اکسینوس ۹۸۱۰ از مودم LTE سامسونگ با سرعت ۱.۲ گیگابیت بر ثانیه بهره میگیرد. مودم جدید LTE Cat.18 سامسونگ با فناوری 6CA، میتواند یک فیلم فول اچدی را در طی ۱۰ ثانیه دانلود کند.
وبسایت فونآرنا در توضیحات مربوط به چیپست جدید اکسینوس ۹۸۱۰، اعلام کرده است که احتمالاً گوشیهای گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس به این تراشه مجهز میشوند. باید اشاره کرد که مانند سال گذشته، احتمالاً پرچمداران جدید سامسونگ در دو مدل راهی بازار خواهند شد؛ یک مدل به چیپست اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام و مدل دیگر برای عرضهی جهانی، با تراشه اکسینوس ۹۸۱۰. مدلهای مجهز به تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام از گوشیهای پرچمدار گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس سامسونگ، احتمالاً طبق روند پیشین تنها در ایالات متحده عرضه خواهند شد.
البته بد نیست اشاره کنیم که در شایعات گذشته به عرضه اکسینوس ۹۸۱۰ با لیتوگرافی ۸ نانومتری اشاره شده بود؛ اما به نظر میرسد که این موضوع صحت ندارد. با توجه به اینکه تولید گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس به احتمال زیاد در ماه آینده آغاز خواهد شد و سامسونگ ممکن است پرچمداران جدید خود را زودتر از انتظار عرضه کند؛ بعید نیست چیپست اکسینوس ۹۸۱۰ با لیتوگرافی ۱۰ نانومتری قدرت پردازشی آن را تأمین کند. به همین جهت، نباید انتظار داشته باشید مدل دیگری از تراشه اکسینوس ۹۸۱۰ توسط سامسونگ معرفی شود.
در ایالات متحده که سامسونگ گوشیهای پرچمدار ۲۰۱۸ خود را با چیپست اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام عرضه میکند، انتظار داریم سیستم روی چیپ (SoC) مورد استفاده در آنها، بر مبنای لیتوگرافی ۷ نانومتری توسعه بیابد. البته باید اشاره کرد که تشخیص تفاوت میان معماری تراشه اکسینوس ۹۸۱۰ و اسنپدراگون ۸۴۵ برای کاربران چندان ساده نخواهد بود؛ با این وجود، باید دید تراشه پرچمدار جدید سامسونگ چه عمکلردی در آزمونهای مختلف از خود به جای خواهد گذاشت.
سامسونگ به همراه تراشهی اکسینوس ۹۸۱۰، سنسور Isocell Slim 2X27 را به نمایش گذاشته شده است که در ماه اکتبر معرفی شد. سنسور دوربین جدید سامسونگ، یک حسگر ۲۴ مگاپیکسلی است که پیکسلهایی به اندازه ۰.۹ میکرومتر به همراه دارد و با ترکیب پیکسلهای مختلف، عملکرد قابل قبولی در شرایط نوری نامناسب خواهد داشت.
کرهایها همچنین حافظهی رم ۱۶ گیگابایتی جدیدی از نوع GDDR6 معرفی کردهاند که دو برابر حافظه بیشتری نسبت به چیپهای حافظه قدیمیتر ارائه میدهد و با ولتاژ کمتری کار میکند. همچنین، حافظهی SSD جدید سامسونگ با رابط NVMe و ۸ ترابایت حافظه معرفی شده است که میتواند نیم پتابایت داده را در طی یک ثانیه انتقال دهد. واضح است که این حافظه SSD برای استفاده در دیتاسنتر کاربرد خواهد داشت.
برای اولین بار در تاریخ مسابقات فرمول یک (Formula 1) است که پس از تغییرات عمده در شاسی خودروها، راننده اصلی و تیم پیروز از قهرمانی خود دفاع میکنند. تغییرات قوانین مسابقات فرمول یک بهخصوص در سالهای اخیر، معمولا بهمنظور پایان دادن به پیروزی پیاپی یک تیم به واسطهی برتری در یک جنبهی خاص بوده است. با درک این موضوع، پیروزی دوبارهی مرسدس اهمیت بیشتری پیدا میکند. در ادامه به چند نمونه از تغییر قوانین که بر پیروزیهای پیاپی تیمهای مختلف در سالهای گذشته تأثیر چشمگیری گذاشته است اشاره میکنیم.
دوران فرمانروایی فراری در فرمول یک که به اتحاد تات/براون/شوماخر معروف بود، پس از تغییرات عمده در قوانین تایرها از سال ۲۰۰۴ به پایان رسید. در مسابقات سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ از تایرهای اسپاسنر تیم رنو، میشلن (Michelin) استفاده شد که البته با قهرمانی رنو در دو فصل بعدی همراه بود.
تیم ردبول متخصص دیفیوزرهای اگزوز در دوران خودروهای فرمول یک با پیشرانهی هشت سیلندر V شکل بود؛ ولی پس از معرفی توربوهای هیبرید در سال ۲۰۱۴ و حذف این نوع دیفیوزرها، دوران درخشش ردبول هم به خط آخر خود رسید.
در فصل ۲۰۱۸، بهجز ورود اتاقک محافظ هالو (Halo) و چالشهای آیرودینامیک آن، تغییرات زیادی در قوانین نخواهیم دید. از سال ۲۰۱۴ حرف اول در پیروزی را پیشرانههای هر تیم میزند و با نزدیک شدن به قوانین سال ۲۰۲۱، عملکرد پیشرانههای تیمهای مختلف به هم نزدیکتر خواهد شد.
تیم فراری در فصل جاری، خودروی پرقدرتی داشت که به دلیل ترکیبی از اشتباهات سباستین فتل و مشکلات فنی واحد نیروی نسخهی چهار فراری، نتوانست به مقام قهرمانی دست یابد. میتوان تصور کرد که اکنون بحث اصلی تیم فراری، کیفیت رانندگی فتل در شرایطی است که تحت فشار قرار دارد؛ مثل عملکرد فتل در شروع گرندپری سنگاپور و مکزیک یا زمانی که در باکو هنگام حضور خودروی ایمنی، با شدت به هملیتون نزدیک شد.
بازیهای ذهنی در موفقیت لوئیس همیلتون در فصل ۲۰۱۷ بیتأثیر نبوده است. بهعنوان مثال در جلسهی توجیهی گرندپری مکزیک، همیلتون سعی در تحریک فتل داشت. البته همیلتون قبلا در سال ۲۰۱۶، قربانی بازیهای ذهنی همتیمی خود، نیکو روزبرگ شده بود که در کنار مشکلات خودرو در شکست همیلتون نقش داشت.
برای گذشتن از همیلتون و مرسدس و البته رانندگان تیم ردبول، مکس ورشتاپن و دنیل ریکیاردو، تیم فراری و سباستین فتل باید در بهترین شرایط باشند و در تمرین، زمانگیری و استراتژی مسابقه نهایت عملکرد خود را نشان دهند. تا به اینجا نمیتوان انگشت اتهام را ۱۰۰ درصد به سمت تیم یا راننده گرفت؛ ولی تشخیص نگرانیهای موجود در مورد عملکرد فتل کار مشکلی نیست. نحوهی ارتباط تیم و فتل و بهخصوص رویکرد فتل در فصل بعدی مسابقات بسیار دیدنی خواهد بود.
از طرفی دیگر توتو ولف، مدیر تیم مرسدس، در مورد عصبانیت همیلتون از شکست وی از نیکو روزبرگ در گرندپری ابوظبی و جلسهای که پس از آن با هم داشتند، به عنوان یک نقطهی عطف یاد میکند. در فینال فصل ۲۰۱۷ و در پیست ابوظبی، همیلتون برخلاف دستور تیم مرسدس، به دنبال عقب نگهداشتن نیکو روزبرگ و کسب قهرمانی بود.
ولف معتقد است که شروع قهرمانی فصل ۲۰۱۷ همیلتون، از جلسهای که با هم داشتند شروع شده است:
بعد از سپری کردن شرایط سخت گرندپری ابوظبی در سال گذشته، من و همیلتون یه عصر کامل را در آشپرخانهی من سپری کردیم؛ در این جلسه تمام مشکلاتی که در طول این سالها به وجود آمده بودند بررسی کردیم و پروندهی آنها را بستیم.
فکر میکنم پس از اینکار هر دوی ما احساس بهتری داشتیم و در این لحظه بود که ارتباط ما وارد سطح جدیدی شد. همیلتون بعد از این جلسه به تعطیلات زمستانی رفت و با روحیهی خوبی به تیم برگشت.
همیلتون در طول این سالها قویتر شده و رابطهی وی با والتری نیز عامل مهمی است. روحیهی کل اعضای تیم بسیار خوب است؛ بخش مهمی از پیروزی ما مربوط به این مورد است.
ولف اضافه کرد:
پنج سال است که با همیلتون همکاری میکنم و تابهحال عملکردی مانند رویکرد حرفهای اخیر از او ندیده بودم. ثبات رانندگی هملیتون تماشایی است؛ او از عملکرد تایرها و توانایی خودرو که بعضی اوقات اصلا رانندگی با آن آسان نیست، آشنایی کامل دارد. تابهحال چنین عملکرد باثباتی آن هم در این سطح ندیده بودم.
پروندهی رقابتهای دیدنی برای مقام قهرمانی در فصل ۲۰۱۷ مسابقات فرمول یک در گرندپری مکزیک و در حالی که هنوز دو گرندپری دیگر باقی مانده است، با قهرمانی لوئیس همیلتون و تیم مرسدس بسته شد. فراری در این فصل عملکرد نسبتا خوبی داشت. باید ببینیم همکاری فتل و تیم فراری در شروع فصل ۲۰۱۸ چگونه خواهد بود.
انسانها به گونهای زمین را اشغال کردهاند که برخی دانشمندان استدلال میکنند دورهی ژئولوژیکی فعلی ما به نام جدیدی احتیاج دارد: آنتروپوسن. با قطعیت نمیتوان گفت این دورهی ژئولوژیکی از چه هنگام آغاز شده است. آیا این دوره از زمان گسترش مزرعههای حیوانات اهلی آغاز شد یا از زمان انتشار عنصرهای رادیواکتیو ناشی از آزمایش بمبهای اتمی؟ پژوهشگران روشی جدید گزارش کردهاند که میتوان سطح آلایندههای تولیدی انسان را در رسوبها اندازه گرفت و زمان آغاز دورهی آنتروپوسن را تشخیص داد.
شواهد ژئولوژیکی میتوانند تغییرات هر دوره را بهخوبی نشان دهند. بهعنوان مثال، وقتی ۶۶ میلیون سال پیش یک شهابسنگ با کرهی زمین برخورد کرد، ایریدیوم موجود در این سنگ آسمانی در رسوبهای سراسر جهان پراکنده شد. این اتفاق پایان دورهی کرتاسه بود و با توجه به سطح ایریدیوم، تاریخ آن تعیین میشد. با این حال، تلاش برای تعریف نقطهی شروع دورهی آنتروپوسن پیچیدهتر است. تأثیر انسان بر اقلیم و محیط زیست با انقلاب صنعتی و در قرن نوزدهم آغاز شد و در نیمهی دوم قرن بیستم شدت گرفت. نشانههای بسیاری از فعالیت انسان، مانند کشاورزی و دفع پسماندها در رسوبهای زمین ثبت شده است. افزایش مواد شیمیایی صنعتی، مانند آفتکشها و داروها، مثالی دیگر فعالیتهای انسانی است که در رسوبها ثبت شده. آئورا هرناندز، جولیان هلاندر و همکارانشان تلاش کردند با یک روش آنالیزی جدید در ترکیب با تحلیل دیتا، الگوهای آلودگی در طول زمان را مشخص و سپس زمان حضور ترکیبات سنتزی را بهعنوان آغاز دوره آنتروپوسن تعریف کنند.
این پژوهشگران با استفاده از طیفسنجی جرمی با وضوح بالا، حضور آلودگی ترکیبات سنتزی را در دو دریاچه در اروپای مرکزی بررسی کردند. آنها یک متر پایینتر از کف دریاچه را بررسی و از رسوبات صد سال گذشته نمونهبرداری کردند. براساس تحلیلهای آنها، رسوبهای این دریاچه تا پیش از دههی ۱۹۵۰ میلادی حاوی آلودگیهای مصنوعی بسیار کمی بود . اما پس از سال ۱۹۵۰ و همزمان با افزایش ناگهانی فعالیتهای صنعتی پس از جنگ جهانی دوم، غلظت مواد شیمیایی صنعتی در رسوبها افزایش پیدا میکند. پژوهشگران میگویند این رکوردها تأثیر فعالیتهای انسانی بر محیطزیست را بهوضوح نشان میدهد. علاوه بر این پس از راهاندازی تصفیهخانههای فاضلاب در دههی ۱۹۷۰ میلادی، آلودگی بهشدت کاهش پیدا کرده است که نشاندهندهی موفقیت این طرح در کاهش آلودگیها است. علاوه بر این، میتوان زمان ورود آلایندههای جدید به آبهای سطحی را هم تخمین زد.
پس از رونق بازار خودرو در آمریکا، مردم این کشور مدتها گزینهای جز رانندگی با خودروهای محور عقب نداشتند؛ اما در سال ۱۹۶۶ و با عرضهی اولین خودروی محور جلوی آمریکایی، اولدزموبیل تورنادو (Oldsmobile Toronado)، شرایط کمی تغییر کرد.
در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ خودروهای محور جلو در آمریکا، بازار فروش بیشتری پیدا کردند؛ چرا که بهواسطهی قوانین مصرف سوخت فدرال، شرکتهای خودروسازی آمریکا مجبور شدند تولید خودروهای بزرگ و پیشرانههای حجیم آنها را پایان دهند.
خودروهای محور جلو، به دلیل نبود برآمدگی محل اتصال میلگاردان به چرخهای عقب، فضای بیشتری در ردیف عقب فراهم میکردند. علاوه بر این، تولید خودروی محور جلو ارزانتر است و نسبت به خودروی محور عقب، وزن کمتری خواهد داشت که البته آسانترین راه برای کاهش مصرف سوخت، کاهش وزن است.
در ادامه به بررسی نقاط ضعف و وقت هر دو نوع خودرو میپردازیم.
نکات مثبت و منفی خودروهای محور عقب
بیشتر خودروهای جادهای و تولید انبوه فعلی از سیستم محور جلو استفاده میکنند؛ اما سیستم محور عقب همچنان گزینهی اول برای ساخت خودروهای لوکس و اسپرت است. طرح سنتی پیشرانه در جلو و دیفرانسیل در عقب، تعادل بهتری بین اکسلهای عقب و جلوی خودرو در اختیار قرار میدهد که به همین دلیل، کیفیت و دقت فرمانپذیری افزایش مییابد. علاوه بر تعادل و فرمانپذیری بهتر، خودروهای محور عقب قابلیت منحرف کردن محور عقب در پیچها یا «دریفت» را در اختیار راننده قرار میدهند.
خودروهای محور شتاب اولیهی بهتری دارند؛ چرا که در هنگام شروع حرکت، وزن خودرو به محور عقب و چرخهایی که مسئول به جلو راندن خودرو هستند، متمایل میشود که این عمل چسبندگی تایرها را افزایش میدهد. سیستم محور عقب در مقایسه با محور جلو، دوام بهتر و قابلیت مدیریت و بهکارگیری پیشرانههای بزرگتری دارد. به همین دلیل است که خودروهای سدان پرقدرت، شاسیبلندها و وانت پیکاپهای سنگین از این سیستم استفاده میکنند و خودروهای پلیس نیز معمولا محور عقب هستند.
اگرچه خودروهای محور عقب فرمانپذیری بهتری ارائه میدهند و در مقایسه با خودروهای محور جلو، قابلیت سواری راحتتری دارند؛ اما کاملا بدون عیب نیستند. برای مثال، خودروهای محور عقب در شرایط آب و هوایی و جادههای بارانی، در مقایسه با سیستم محور جلو، خیلی راحتتر منحرف میشوند که البته به لطف وجود سیستمهای کنترلی شاسی در خودروهای مدرن و فناوریهای جدید در ساخت تایرها، احتمال انحراف این نوع خودروها در این شرایط، کمتر شده است.
علاوه بر این، خودروهای محور عقب، در جادههای شیبدار عملکرد ضعیفتری ارائه میدهند؛ معمولا کسانی که در مناطق کوهستانی ساکن هستند، در صورت نداشتن تایرهای مخصوص برف، در عبور و مرور با خودروی محور عقب به مشکل میخورند. اگر شرایط آبوهوا مناسب نبود، اصلا نباید به فکر رانندگی با خودروی اسپرت و محورعقب بود که تایرهای تابستانی دارد. خودروهای محور عقب در شرایط مناسب و جادههای خشک چسبندگی بسیار مناسبی دارند؛ ولی اگر جاده برفی یا بارانی باشد بهراحتی سُر میخورند. حداقل کاری که میتوان کرد، استفاده از تایرهای چهارفصل است.
به دلیل مشکلات خودروهای محور عقب در شرایط جادهای نامناسب، بیشتر خودروهای محور عقب مدرن، به سیستمهای تمام چرخ محرک (AWD) یا چهار چرخ محرک (4WD) مجهز میشوند؛ تفاوت این دو نوع سیستم پیش از این در زومیت بررسی شده است.
نکات مثبت و منفی خودروهای محور جلو
در شرایط آب و هوایی نامناسب، خودروهای محور جلو به دلیل قرار دادن وزن بیشتر بر چرخهای جلو، عملکرد بسیار بهتری ارائه میدهند. در جادههای برفی، اصولا کشیدن یک جسم بهتر از هل دادن آن جوابگو خواهد بود. همانطور که قبلا ذکر شد، خودروهای محور جلو با هزینهی کمتری تولید میشوند؛ چرا که پیشرانه و جعبهدندهی آنها در قالب یک واحد در خودرو قرار دارند؛ به دلیل ترکیب قطعات در یک واحد و وزن کمتر، خودروهای محور جلو در مقایسه با خودروهای محور عقب، معمولا سوخت کمتری مصرف میکنند.
اما از نقاط ضعف خودروهای محور جلو، میتوان به وزن زیاد قسمت جلوی خودرو و تاثیر منفی آن در پیچیدن با سرعت زیاد اشاره کرد. یک خودروی محور جلو در مقایسه با یک خودروی محور عقب با ابعاد مساوی، به دلیل عملکرد همزمان انتقال نیرو و فرمانپذیری، شعاع پیچ بیشتری دارد. بهعلاوه، به دلیل فرمانپذیری، شتاب گرفتن و حفظ چسبندگی، تایرهای خودروهای محور جلو زودتر کارایی خود را از دست میدهند.
برخی خودروهای محور جلو که قدرت بالایی دارند، معمولا در هنگام شتاب گرفتن از مشکل انحراف فرمان ناشی از گشتاور رنج میبرند. سیستمهای تعلیق پیشرفته و مدرن تا حدودی این مشکل را برطرف کردهاند؛ اما در خودروهای محور جلویی که حدود ۳۰۰ اسب بخار یا بیشتر قدرت دارند، احتمال بروز این مشکل همچنان وجود دارد؛ به همین دلیل است که بیشتر خودروهای محور جلوی پرقدرت سیستم تمام چرخ محرک را بهصورت استاندارد یا آپشن به همراه دارند.
.: Weblog Themes By Pichak :.