پژوهشگران حوزه فناوری، در چندین سال اخیر نگرانی خود را در مورد ابزار مدیریت از راه دور اینتل که با نام Management Engine شناخته می‌شود، ابراز کردند. این پلتفرم قابلیت‌هایی مهم و کلیدی در اختیار مدیران فناوری قرار می‌دهد؛ اما به دلیل دسترسی عمیق به سیستم‌ها، به عنوان هدفی مناسب برای نفوذگران به شمار می‌رود. مشکل امنیتی در این ابزار موجب به خطر افتادن کنترل کامل سیستم خواهد شد. پس از انتشار گزارش‌های تیم‌های پژوهشی مختلف در خصوص وجود نقص در این پلتفرم، اینتل به‌صورت رسمی وجود باگ در سرویس خود را پذیرفته است.

اینتل روز دوشنبه، لیستی از آسیب‌پذیری‌های احتمالی ابزار Management Engine را به‌صورت اطلاعیه امنیتی، اعلام کرد. هم‌چنین تعدادی باگ در سرویس مدیریت از راه دور سرور اینتل یعنی Server Platform Service و ابزار احراز هویت سخت‌افزاری Trusted Execution Engine مشاهده شده است. این باگ‌ها پس از انجام بررسی امنیتی ابزارهای این شرکت به دلیل گزارش‌های نگران‌کننده اخیر، یافت شدند. اینتل ابزاری برای یافتن نقص‌های امنیتی اشاره‌شده در پلتفرم‌های ویندوز و لینوکس منتشر کرده که از این لینک قابل دریافت است.

 

ابزار Management Engine به‌عنوان برنامه‌ای زیرسیستمی شناخته می‌شود که کنترل آن توسط ریزپردازنده‌ای مجزا در پردازنده‌های اینتل صورت می‌گیرد. به کمک این پلتفرم، مدیران سیستم می‌توانند فرمان‌های مختلف مانند آپدیت کردن برنامه‌ها یا عیب‌یابی را اجرا کنند. این ابزار می‌تواند به‌صورت مستقیم، پردازنده اصلی را کنترل کند و به همین دلیل کوچک‌ترین نقص در آن، می‌تواند زیان‌های بسیاری در پی داشته باشد. حتی برخی از کارشناسان، این ابزار را ویژگی غیر ضروری می‌دانند که تنها امنیت سیستم را به خطر می‌اندازد.

به گفته سخنگوی اینتل، این شرکت سعی دارد پیش از موعد و در مقیاس وسیع با جدیت فراوان، محصول خود را ارزیابی کند. ناگفته نماند که دو محقق روسی که روی فِرم‌وِرها پژوهش می‌کنند، در ماه آینده میلادی و در کنفرانس هکرهای کلاه سیاه اروپا، اقدام به نمایش آسیب‌پذیری‌های پلتفرم اینتل خواهند کرد. ماکسیم گوریِیکی و مارک ارمُلُو، در نظر دارند اکسپلویتی را به نمایش بگذارند که قادر به اجرای کدهای نامعتبر و تأییدنشده روی پردازنده‌های جدید اینتل خواهد بود. وضعیت وقتی وخیم‌تر خواهد شد که نقص مذکور حتی در حالت خاموش بودن سیستم، اجازه اجرای فرمان‌های نامعتبر نیز به هکرها بدهد؛ زیرا Management Engine روی پردازنده اصلی اجرا نمی‌شود و کافی است که رایانه مورد نظر به برق متصل باشد.

intel

به نظر می‌رسد نقص‌های امنیتی گفته‌شده روی تمامی محصولاتی که از پردازنده‌های جدید اینتل استفاده می‌کنند، وجود داشته باشد. این دستگاه‌ها می‌تواند شامل سرورها، رایانه‌های شخصی، محصولات مرتبط با اینترنت اشیاء یا سایر دستگاه‌های مبتنی بر پردازنده اینتل باشد. در حال حاضر اینتل می‌تواند آپدیت‌های مورد نیاز را برای سازندگان دستگاه‌ها ارائه دهد؛ اما کاربران باید تا زمان عرضه رسمی آپدیت‌ها توسط تولیدکنندگان قطعات، منتظر باشند. اینتل لیستی از آپدیت‌های فِرم‌وِر در دسترس را منتشر کرده است، اما متأسفانه فقط نام لنوو در این میان دیده می‌شود.

اینتل اعلام کرده است:

کسب و کارها، مدیران سیستم و کاربرانی که رایانه‌ آن‌ها به نحوی با محصولات اینتل در ارتباط است، باید منتظر انتشار آپدیت‌ از سوی سازندگان قطعات خود باشند و در صورت انتشار آپدیت، آن را در سریع‌ترین زمان ممکن نصب کنند.

 

آسیب‌پذیری‌هایی که به‌تازگی کشف شدند، ممکن است موجب عدم پایداری و از کار افتادن سیستم شوند. برنامه‌های مخرب می‌توانند با معرفی خود به‌عنوان ابزارهای مورد استفاده اینتل مانند Server Platform Services و Trusted Execution Engine، از ایجاد هشدارهای امنیتی در سیستم جلوگیری کنند. در ادامه امکان اجرای کدهای خودسرانه به دور از نظارت کاربر و سیستم وجود خواهد داشت و به همین دلیل بسیاری از حملات که به کمک این باگ صورت می‌گیرند، هیچ‌گونه نشانه و علامتی ندارند.

با توجه به حجم کم اطلاعات منتشرشده از سوی اینتل، نمی‌توان ابعاد دقیق آسیب‌رسانی این باگ را مشخص کرد. به گفته فیلیپو والسوردا، مهندس و محقق رمزنگاری، نقص‌های اعلام‌شده بسیار وخیم و جدی هستند؛ اما نمی‌توان گفت که چگونه می‌توان از آن‌ها سوء استفاده یا بهره‌برداری نامتعارف کرد. خبر خوب این است که بدون دسترسی فیزیکی به رایانه و سرور یا دسترسی مستقیم به شبکه، نمی‌توان از بسیاری آسیب‌پذیری‌های گفته‌شده استفاده کرد. البته برخی از آن‌ها تنها با مجوز‌های مدیر سیستم، از راه دور قابل دسترس هستند. بعضی از باگ‌ها نیز امکان افزایش سطح دسترسی کاربران عادی را فراهم می‌سازند.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 سالانه بخش زیادی از  ۱۵۰ میلیون تن ضایعات پلاستیکی تولیدشده در سراسر جهان، به زباله‌دان‌های شهری، اقیانوس‌ها و جاهای دیگر ریخته می‌شود. کمتر از ۹ درصد پلاستیک‌ها در ایالات متحده  بازیافت می‌شود و این رقم در اروپا به ۳۰ درصد هم می‌رسد.

به‌گفته‌ی پژوهشگران، می‌توان تا سقف ۱۷۶ میلیارد دلار از بازیافت ضایعات جامد پلاستیک در سراسر جهان سود به دست آورد. بر اساس یافته‌های پژوهشگران دانشگاه هیوستون و بنا به گزارش IBP، روش‌های جدید می‌توانند میزان بازیافت موفقیت‌آمیز ضایعات پلاستیکی را بالا ببرند.

 از بازیافت ضایعات جامد پلاستیک در سراسر جهان، می‌توان تا سقف ۱۷۶ میلیارد دلار سود به دست آورد

این به معنی تولید و توسعه‌ی پلاستیک‌های جدید است که بازیافت آن‌ها ساده‌تر و با روش‌های جدیدی برای بازیافت بهینه‌تر پلاستیک‌های جدید همراه است. این روش‌ها شامل راهکارهایی برای بازیافت انواع مختلف پلاستیک‌ها به‌صورت یکجا، اجتناب از فرآیند مرتب‌سازی پرهزینه و زمان‌بر و همچنین روش‌هایی برای تجزیه‌ی پلاستیک‌ها به شیوه‌ی بهینه است. به گفته‌ی مگان ال روبرتسون، استادیار مهندسی بیومولکولی و شیمی UH، وجینیت ام گارسیا، شیمی‌دان پلیمر در مرکز تحقیقاتی آلمادن IBM:

پژوهش‌های اخیر روش‌هایی برای بازیافت شیمیایی با نیاز به انرژی کمتر، سازگارسازی ضایعات پلاستیکی ترکیبی و عدم نیاز به مرتب‌سازی و توسعه‌ی فناوری‌های بازیافت برای پلیمرهای غیر قابل بازیافت قدیمی ارائه می‌کنند.

بهبود روش‌های مواد بازیافتی موجود، یک اولویت کلیدی است. به گفته‌ی روبرتسون:

مواد جدید کم‌کم وارد بازار می‌شوند و بیشترین پیامد آن‌ها توسعه‌ی روش‌های بهینه‌تر برای بازیافت پلاستیک است که امروزه در حجم بالا تولید می‌شوند. از سوی دیگر، پیشرفت‌های تحقیقاتی می‌توانند راه را برای بازیافت آسان‌تر مواد هموار کنند.

یک نمونه‌ی گروهی از پلیمرها معروف به ترموست‌ها یا پلاستیک‌های سختی‌ناپذیر هستند که به‌راحتی ذوب نمی‌شوند و همین ویژگی مانع از بازیافت آن‌ها به روش‌های سنتی می‌شود. آزمایشگاه روبرتسون به توسعه‌ی مؤلفه‌های تجدیدپذیر زیستی برای ترموست‌ها می پردازد و پلیمرهای هیدروکربنی را با پلیمرهای ساخته‌شده از روغن‌های گیاهی یا دیگر مواد گیاهی جایگزین می‌کند. در نتیجه گزینه‌های جدید مثل ترکیب یا بازیافت شیمیایی مواد مطرح می‌شوند که جهش بسیار بزرگی به شمار می‌روند.

تصویر 1

روبرتسون و گارسیا به سه مسئله‌ی کلیدی در این زمینه اشاره می‌کنند:

  •  پلاستیک‌ها باید برای بازیافت مرتب شوند؛ البته این کار به تلاش و هزینه‌ی بیشتری نیاز دارد. پلاستیک‌ها یا پلیمرها از مولکول‌های بزرگی ساخته شده‌اند؛ بنابراین در صورت حرارت دیدن ترکیب نمی‌شوند. این فرآیند دقیقا مثل واکنش بین آب و روغن است. پژوهش‌ها بیشتر بر یافتن جایگزین‌هایی متمرکز هستند که بتوانند ترکیب انواع مختلف پلاستیک را آسان کنند. این جایگزین‌ها که به سازگارکننده (Compatiblizer) معروف هستند، امکان بازیافت دسته‌جمعی پلاستیک‌ها را فراهم می‌کنند. یافتن یک سازگارکننده‌ی متناسب با تمام پلیمرها یک هدف ایده‌آل است؛ اما به گفته‌ی روبرتسون، فناوری برای هر ترکیب پلاستیکی به یک روش مناسب نیاز دارد.
  • بازیافت شیمیایی، شامل استفاده از یک کاتالیزور برای تجزیه‌ی پلاستیک و تولید محصولات با وزن مولکولی پائین‌تر است؛ این فرآیند به دلیل هزینه‌های بسیار بالا متوقف شده است. البته اقداماتی برای توسعه‌ی کاتالیزورهای بهینه‌تر در حال انجام است.
  • اغلب پلاستیک‌هایی که در حال حاضر تجزیه می‌شوند، ترکیبی از پلی اتیلن ترفتالات (PET) هستند؛ از این ماده برای تولید اغلب بطری‌های آب استفاده می‌شود. مؤلفه‌ی دیگر پلی اتیلن به‌عنوان بیشترین پلاستیک تولیدی شناخته شده است. توسعه‌ی فناوری‌های بازیافت به پلاستیک‌های دیگر فراتر از PET و پلی‌اتیلن در دست بررسی است.

روش‌های دشوارتر بازیافت شامل توسعه‌ی روش‌هایی برای بازیافت پلیمرهایی مثل ترموست‌ها و الاستومر (مواد لاستیکی) است که از طریق ذوب کردن در دماهای بالا قابل تولید نیستند.

پژوهشگرها به شدت تأکید می‌کنند که در هر روش، کیفیت مواد نباید قربانی روش بازیافت آسان‌تر نشود. کاربرد گسترده‌ی پلاستیک‌ها و بازیافت آن‌ها بدون اتلاف کیفیت به یک چالش برای پژوهشگرها تبدیل شده است.

پژوهشگرها می‌گویند بهبود پلاستیک‌ها فراتر از سطح فعلی، مزیت‌های اجتماعی بالقوه‌ای به دنبال خواهد داشت که می‌توان به کاهش نشر گاز، عدم تولید ضایعات محیطی و کاهش وابستگی به منابع محدود پتروشیمی برای تولید و بازیابی ارزش اقتصادی ضایعات جامد پلاستیکی اشاره کرد.

به همین دلیل شرکت‌های استارتاپ به توسعه‌ی روش‌های بازیافت شیمیایی برای ضایعات پلی استرین پرداخته‌اند و برای توسعه‌ی فرآیندهای مرتب سازی و جداسازی مواد تلاش می‌کنند.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

برنامه فیسبوک مسنجر (Facebook Messenger) به یک روش مهم برای ارتباط مردم با یکدیگر تبدیل شده است؛ ارتباطی که تنها به ابزار نوشتاری محدود نمی‌شود. بیش از ۱۷ میلیارد عکس در هر ماه توسط ۱.۳ میلیارد کاربر فعال درسراسر جهان به اشتراک گذاشته می‌شوندبرای بهبود این تجربه، فیسبوک از عکس‌هایی با رزولوشن بالا در محیط مسنجر پشتیبانی خواهد کرد. دیگر لازم نیست نگران باشید که کیفیت عکس‌های که در طول سفر گرفته‌اید، به دلیل اشتراک گذاشتن با دوستانتان کم شود.

این برنامه برای کاربران کشورهای آمریکا، کانادا، فرانسه، انگلیس، استرالیا، سنگاپور، هنگ‌کنگ، ژاپن و کره‌جنوبی در دسترس است. کاربران می‌توانند عکس‌هایی با رزولوشن ۴۰۹۶×۴۰۹۶ را با دوستان و خانواده به اشتراک بگذارند. همچنینفیسبوک وعده داده است که حتی در رزولوشن بالا، عکس‌ها سریعا ارسال می‌شود.

در هفته‌های آینده کاربران دیگر کشورها قادر به استفاده از این امکان فیسبوک مسنجر خواهند بود. پس از دریافت به‌روزرسانی این پیام‌رسان، یک مکالمه عادی را شروع کنید و با استفاده از آیکون دوربین، عکس مورد نظر را انتخاب و برای مخاطب ارسال کنید. فیسبوک عکس را با بهترین کیفیت و رزولوشن برای طرف مقابل می‌فرستد.

تصاویر 4k فیسبوک

فیسبوک پیش از اینکه این قابلیت را به مسنجر اضافه کند، از عکس‌هایی با کیفیت 4K در پلتفرم‌های ویدئوی ۳۶۰ درجه، ویدئو و عکس‌های معمولی پشتیبانی می‌کرد. کمپانی‌های دیگری مانند گوگل نیز از تصاویر 4K در برنامه‌های خود پشتیبانی می‌کنند. همانطور که روز به روز دوربین گوشی‌های هوشمند قوی‌تر می‌شود، مردم نمی‌خواهند از کیفیت اصلی تصاویر به اشتراک گذاشته کم شود؛ به همین علت هر برنامه‌ای را که از کیفیت و رزولوشن اصلی عکس پشتیبانی نکند مورد استفاده قرار نخواهند داد.

فیسبوک اعلام کرده است که ارسال عکس با روش نظیر به نظیر انجام می‌شود؛ ولی هنوز مشخص نیست که آیا از این قابلیت در Messenger Day که ابزاری برای به اشتراک گذاشتن عکس و ویدئو برای مدت محدود است، استفاده خواهد کرد یا خیر. احتمالا جواب این سؤال منفی است: ولی با گذشت زمان فیسبوک قابلیت پشتیبانی از کیفیت 4K را به تمامی ابزارهای خود اضافه خواهد کرد.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

اگر مدل DB11 آغازکننده‌ی نسل جدیدی از محصولات استون مارتین بود، ونتیج ۲۰۱۸ نمایانگر تکامل این نسل است. نسل جدید ونتیج (Vantage) با الهام از طراحی DB10 جیمز باند در فیلم اسپکتر که فقط ۱۰ دستگاه از آن انحصاراً برای این فیلم ساخته شد، در مقایسه با دیگر مدل‌های GT استون مارتین، ظاهر بسیار متفاوتی برگزیده است.

مایلز نرنبرگر، رئیس بخش طراحی بدنه استون مارتین می‌گوید:

اگر DB11 را جنتلمن در نظر بگیریم، ونتیج شکارچی است.

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

طراحی بدنه؛ جدید، متفاوت و زیبا

مدل ۲۰۱۸ ونتیج، موارد سنتی ونتیج مانند کوپه، موتور جلو و سقف کم‌ارتفاع را حفظ کرده است؛ اما در مقایسه با نسل‌های گذشته، ظاهر بسیار خشن و اسپرت‌تری دارد. با دماغه باریک و شیب‌دار و جلوپنجره‌ی عریض و بازتر، ونتیج جدید همانند یک سگ شکاری زمین را بو می‌کشد تا به طعمه‌ی خود برسد. یک نوار منحنی زیبا، از دریچه‌های هوای بزرگ جانبی شروع می‌شود و پس از طی کردن طول کامل درب‌ها، به گلگیرها و بخش عقب عضلانی ونتیج می‌رسد.

 

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

در همان نگاه اول می‌توان تشخیص داد که ونتیج جدید، قانون‌های زیادی را زیرپا می‌گذارد. اگر طراحی جلوی ونتیج را سگ شکاری در نظر بگیریم، بدون شک عقب آن به مانند طاووس است. تمام بخش‌های آیرودینامیک، به‌طور پیوسته با طراحی کلی بدنه ترکیب شده‌اند و هیچ چیز اضافه‌ای جلب توجه نمی‌کند. دیفیوزر بزرگ عقب، جریان هوای تایرها را کنترل می‌کند و با کمک اسپلیتر جلو و پنل‌های جانبی، نیروی رو به پایین قابل توجهی تولید می‌شود.

ونتیج در مقایسه با پورشه 911 حدود پنج سانتی‌متر کوتاه‌تر است؛ اما فاصله‌ی دو محور آن بیش از ۲۵ سانتی‌متر از نسل فعلی پورشه 991 کاررا بیشتر است. فاصله‌ی زیاد دو محور به همراه فاصله‌ی کم بین چرخ‌ها و سپرها، نمایانگر اصل و نسب استون مارتین است که این یعنی فضای داخلی بسیار جادار خواهد بود.

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

کابین سنت‌شکن

طراحی کابین ونتیج از درها تا داشبورد از دید راننده نمای مقعر دارد. این طرح فضای منفی بیشتری در کابین ایجاد می‌کند که برای راننده‌های بلند قد حس خوبی خواهد بود.

 

در طراحی کنسول مرکزی نیز از DB10 جیمز باند الهام گرفته شده است. دکمه‌های کنترلی که قبلاً حالت عمودی و آبشاری داشتند حالا تغییر وضعیت داده‌اند؛ دکمه‌های مربوط به جعبه‌دنده در یک نمای مثلثی شکل قرار گرفته‌اند که کار کردن با آن‌ها راحت‌تر است. حتی قیمت پایین فرمان نیز برش خورده است تا فضای پای بیشتری برای راننده مهیا شود.

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

خداحافظی با پیشرانه‌ی تنفس طبیعی

توریع وزن ونتیج ۵۰/۵۰ است و پیشرانه‌ی هشت سیلندر V شکل توئین‌ توربوشارژ با حجم چهار لیتر در نزدیک‌ترین موقعیت ممکن به مرکز بدنه و شاسی آلومینیومی (مانند مدل DB11) قرار گرفته است. با اصلاح و بهینه‌سازی ساختار کلی بدنه و شاسی، به همراه زیرساخت مستحکم عقب خودرو، مقاومت پیچشی در مقایسه با نسل پیش ونتیج، بهبود چشمگیری داشته است. پیشرانه‌ی بی‌نظیر مرسدس AMG که مخصوص ونتیج تیونینگ شده است، قلب تپنده‌ی این زیبای وحشی خواهد بود. پیشرانه، سیستم سوخت‌رسانی، جعبه‌دنده و سیستم اگزوز همه به‌طور ویژه‌ای تنظیم شدند تا ونتیج جدید بتواند ۵۰۳ اسب بخار قدرت (۸۰ اسب بخار بیشتر ونتیج V8 GT نسل پیش) و ۶۸۵ نیوتن‌متر گشتاور تولید کند.

 

 ونتیج ۲۰۱۸ با وزن ۱۵۲۰ کیلوگرم، حدود ۱۳۶ کیلوگرم سبک‌تر شده که به همین دلیل، نسبت قدرت به وزن آن بهبود یافته است. تیم مهندسی استون مارتین ادعا می‌کند که ونتیج جدید با حداکثر سرعت ۳۱۵ کیلومتر بر ساعت، در زمان ۳.۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت می‌رسد که یک ثانیه از مدل ۲۰۱۵ ونتیج GT سریع‌تر است. در واقع نسل جدید ونتیج در مقایسه با نسل گذشته، در تمام بخش‌ها از حداکثر سرعت تا قیمت ارقام بیشتری ارائه می‌دهد و تنها حجم موتور آن ۰.۷ لیتر کمتر شده است.

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

شاسی بهتر، میراث DB11

به دلیل وجود نسبت دنده‌های کوتاه‌تر در جعبه‌دنده‌ی هشت سرعته خودکار ZF، سواری ونتیج سریع‌تر و نرم‌تر شده است. مدل جعبه‌دنده‌ دستی ونتیج پس از عرضه‌ی مدل خودکار در سه‌ماهه‌ی دوم سال ۲۰۱۸ عرضه خواهد شد. با اینکه هنوز مشخصات مدل دستی اعلام نشده است، ولی می‌توان مطمئن بود که این مدل، نسخه‌ی جدیدی از جعبه‌دنده‌ی هفت سرعته مدل V12 ونتیج S نسل گذشته خواهد بود.

 

برای اولین بار، ونتیج ۲۰۱۸ از دیفرانسیل الکتریکی در محور عقب استفاده می‌کند. دیفرانسیل برقی به سیستم کنترل پایداری متصل است و گشتاور مورد نیاز چرخ‌های عقب را تغییر می‌دهد. هر دو سیستم کنترل پایداری و کنترل کشش را می‌توان غیر فعال کرد. برای تضمین هیجان‌انگیز بودن ونتیج ۲۰۱۸، تیم مهندسی استون مارتین تنظیمات گشتاور آن را در جاده‌های برفی و یخی سوئد توسعه داده‌ است. سیستم تعلیق ونتیج ۲۰۱۸، همان سیستم تعلیق دو جناقی مدل DB11 است که اسپرت‌تر شده و در کنار تایرهای P-Zero برند پیرلی و ترمزهای چدنی یا فیبر کربنی قرار گرفته است.

هنوز اطلاعات دقیق از برنامه‌ی مدیران استون مارتین در رابطه با مدل V12 منتشر نشده است؛ ولی فعلا گزینه‌ی این مدل روی میز مقامات این شرکت بریتانیایی قرار ندارد. آن‌ها با حالت شوخی می‌گویند اصلا مطمئن نیستند که حتی V12 در ونتیج جدید جا می‌گیرد یا نه.

استون کارتین ونتیج 2018 / Aston Martin Vantage

نسل جدید استون مارتین ونتیج که در قالب فاز دوم برنامه‌های جدید استون مارتین پس از عرضه مدل DB11 است، به قیمت ۱۴۹ هزار و ۹۹۵ دلار عرضه خواهد شد. فاز بعدی این شرکت، رونمایی از نسل جدید مدل ونکوئیش (Vanquish) در سال ۲۰۱۹ است. سپس استون مارتین با مدل DBX به کلاس خودروهای شاسی‌بلند وارد خواهد شد. از دیگر برنامه‌های آینده‌ی استون مارتین، می‌توان به معرفی یک مدل اسپرت و موتورمیانی جدید، احیای برند قدیمی لاگوندا (Lagonda) و ورود به عرصه‌ی خودروهای الکتریکی با مدل RapidE اشاره کرد.

اگر بزرگ‌ترین ایرادی که به استون مارتین وارد می‌شود، شباهت بالای محصولات آن به یکدیگر باشد؛ ونتیج ۲۰۱۸ بدون شک این ایراد را رفع کرده است و اگر کیفیت سواری ونتیج ۲۰۱۸ِ، مانند طراحی آن باشد؛ استون مارتین پیروز میدان خواهد بود.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

مادر نوزاد کودک فرزند زایمان بارداری

محققان دانشگاه سانفرانسیسکو نشان دادند استرس در دوران بارداری با تغییر در سیستم عصبی نوزاد، باعث تولد نوازادانی با سطح واکنش‌پذیری بالا و انعطاف‌پذیری پایین می‌شود.

به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکال پرس، استرس در سه ماهه دوم بارداری ممکن است سیستم اعصاب نوزاد را قبل و بعد از تولد تحت تاثیر قرار دهد و بر خلق و خوی نوزاد تاثیر گذاشته و منجر به تولد نوزادانی شود که کمتر لبخند می‌زنند و توانایی تعامل و کنترل احساسات در آن‌ها کاهش یافته است.

محققان دانشگاه سانفرانسیسکو کالیفرنیا، میزان استرس 151 زن باردار را با سطح درآمدی کم تا متوسط که در هفته 12 تا 24 بارداری خود بودند، مورد بررسی قرار دادند.

این محققان 151 نمونه را طی دوران بارداری و پس از زایمان مورد بررسی قرار دادند و سطح استرس آن‌ها در طول دوران بارداری را با میزان استرس در نوزاد شش ماهه آنها مورد مقایسه قرار دادند. در این آزمایش عملکرد قلب نوزادان تحت بررسی قرار گرفت و پس از یک جلسه تمرینی کوتاه، به مادران گفته شد بدون حرف زدن یا لمس نوزاد به مدت دو دقیقه به صورت نوزاد نگاه کنند.

مادارن مورد بررسی اتفاقات پر استرسی از جمله بیماری، مشکلات ارتباطی، مشکلات مسکن و مسائل حقوقی را در طول دوران بارداری تجربه کرده بودند.

 22 نفر از 67 نفری که این آزمایش را تکمیل کردند، مادرانی بودند که بالاترین تعداد مسائل استرس‌زا را داشتند و نوزادان آنها 22 درصد نسبت به 22 نوزادی که مادرانشان کمترین تعداد اتفاقات استرس‌زا را داشتند، حساس‌تر بودند.

 آنها همچنین دوره بهبودی طولانی‌تری پس از اتفاقات استرس‌زا دارند که موئید سطح انعطاف‌پذیری پایین آنها در برابر استرس است.

دکتر "نیکول بوش"( Nicole Bush) استاد دانشکده روانپزشکی و اطفال دانشگاه سانفرانسیسکو و عضو موسسه "علوم اعصاب UCSF Weill " گفت: سطح بالای حساسیت که از طریق اندازه‌گیری تغییر در  میزان ضربان قلب همراه با تنفس بدست می‌آید نشان دهنده کاهش شدید فعالیت سیستم اعصاب پاراسمپاتیک در واکنش نسبت به چالش پیش آمده است. سیستم اعصاب پاراسمپاتیک بدن را قادر به استراحت و هضم غذا از طریق کاهش میزان ضربان قلب و افزایش فعالیت غدد لنفاوی و روده‌ای می‌کند.

بررسی 151 مورد نشان داد که مادران واقع در سومین رده بالای این بررسی، بیشترین میزان استرس را در دوران بارداری و پس از زایمان داشتند و نوزادانی با سطح رفتاری مثبت هشت درصد پایین‌تر از نوزادان افراد واقع در سومین رده پایین دارند. مادران واقع در سومین رده پایین کمترین میزان استرس را در دوران بارداری و پس از زایمان تجربه کرده‌اند.

بنا به گفته دکتر "بوش" ترکیب سطوح پایین رفتار مثبت و کنترل احساسات ممکن است افراد را در معرض مشکلاتی از جمله افسردگی، استرس و مشکلات در ارتباطات اجتماعی قرار دهد.

وی افزود: در این مرحله تاثیر بلندمدت حساسیت بالا و سطح پایین کنترل احساسات و رفتار مثبت برای ما مشخص نیست. عوامل دیگری از جمله خانواده و جامعه نیز می‌تواند بر آن تاثیر داشته باشد. ایجاد شرایط سالم پس از تولد می‌تواند مانعی در برابر اثرات منفی حساسیت بالا و رفتار مثبت و کنترل احساسات پایین باشد.

نتایج این تحقیق در مجله Development and Psychopathology به چاپ رسید.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

زحل

​سازمان فضایی آمریکا(ناسا) تصویری از سیاره زحل منتشر کرده است که قمرهای این سیاره را در کنار این سیاره مشخص کرده است.

 به نقل از دیلی‌میل، این تصویر از ترکیب 42 تصویری که فضاپیمای "کاسینی"(Cassini) در آخرین روزهای ماموریت خود در مدار این سیاره گرفته، تولید شده است.

طبق اعلام ناسا قمرهای "انسلادوس"(Enceladus)، "اپیمدیوس"(Epimetheus)، "ژانوس"(Janus)، "میماس"(Mimas)، "پاندورا"(Pandora) و "پرومته"(Prometheus) در این تصویر که از فاصله 1.1 میلیون کیلومتری زحل گرفته شده است، قابل مشاهده هستند.

زحل 52 قمر تایید شده دارد که بزرگترین آنها "تایتان"(Titan) است که البته در این تصویر دیده نمی‌شود.

این تصویر تنها دو روز پیش از پایان ماموریت کاسینی گرفته شده و برای اولین بار است که از سوی ناسا منتشر می‌شود.

 ماموریت کاسینی به مدت 13 سال در اطراف سیاره زحل و قمرهای آن در حال انجام بود و روز جمعه 24 شهریور سال جاری با برخورد این فضاپیما با جو این سیاره به پایان رسید.

نتایج ماموریت‌های چندین‌ساله این کاوشگر در اطراف زحل، دریچه‌های تازه‌ای را به روی محققان ناسا گشوده است.

شناسایی دقیق‌تر ساختار حلقه‌های زحل و همچنین قمرهای متعدد آن از جمله دستاوردهای این ماموریت بوده است.

در 13 سال گذشته کاسینی موفق به تصویربرداری و بررسی حلقه‌ها، قمرها و قطب‌های سیاره زحل شده است و توانسته است به دانشمندان در شناخت این سیاره زیبا و قمرهایش کمک فراوانی بکند. این ماموریت از یک زمستان در نیمکره شمالی زحل آغاز شده و حال که به پایان راه رسیده، فصل تابستان در این بخش از زحل آغاز شده است.

کشف نشانه‌هایی از آب و اقیانوس‌های زیرسطحی در قمر "انسلادوس"(Enceladus) یکی از دستاوردهای مهم کاسینی محسوب می‌شود.

انسلادوس ششمین قمر بزرگ زحل محسوب می‌شود که در طول ماموریت کاسینی بارها مورد بررسی قرار گرفته و پوشیده از یخ است و می‌تواند کاندید خوبی برای میزبانی از حیات فرا زمینی باشد.

محققان در بررسی‌های خود متوجه شدند تمام موارد مورد نیاز برای ایجاد حیات در این قمر وجود دارد.

محققان معتقدند اقیانوس زیرسطحی موجود در قمر انسلادوس تمام مواد مورد نیاز برای حیات موجودات زنده را دارد.

تحلیل شیمیایی این اقیانوس‌ها قویا حاکی از این است که بستر دریای انسلادوس حاوی فواره‌های آب داغ است. همین فواره‌ها در بستر اقیانوس‌های زمین محل رشد و نمو ارگانیسم هاست.

البته وجود این سیستم‌های هیدروترمال(گردش آب داغ) به خودی خود تضمین کننده وجود ارگانیسم‌ها در این قمر به قطر ۵۰۰ کیلومتر نیست و احتمال دارد محیط آن استریل باشد.

اما یافته‌های تازه دلیل قانع کننده ای برای بازگشت به این کره با ابزارهای پیشرفته فراهم می‌کند؛ ابزارهایی که بتوانند آب را برای یافتن شواهد زیستی بررسی کنند.

وجود هیدروژن در این قمر می‌تواند منبع انرژی برای ایجاد حیات میکروبی در این قمر باشد و محققان امیدوارند بتوانند نشانه‌هایی از وجود حیات میکروبی در آن را بیابند.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

ساعت ۲۱:۴۸ شامگاه ۲۱ آبان ۱۳۹۶، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷.۳ ریشتر، ناحیه مرزی دو کشور ایران و عراق را به لرزه درآورد. مرکز این زمین‌لرزه، شهر ازگله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه بود. این زمین‌لرزه، جزو بزرگ‌ترین زمین‌لرزه‌هایی است که در این ناحیه رخ داده و به دلیل وقوع در عمق ۱۱ کیلومتری زمین، در بسیاری از شهرها و کشورهای اطراف نیز احساس شد. زلزله‌شناسان می‌دانند که این اتفاق، به‌دلیل فشار حاصل از برخورد صفحه‌های عربی و اوراسیایی پوسته زمین به وقوع پیوست. پژوهشگران می‌گویند هنوز هم موارد زیادی در مورد فعالیت‌های لرزه‌ای در این ناحیه وجود دارند که باید پرده از اسرار آن‌ها برداشته شود.

امیر سالاری، دانشجوی دکترا در رشته‌ی علوم زمین‌شناسی و سیاره‌ای دانشگاه نورت‌وسترن شیکاگو، یکی از زلزله‌شناسانی است که روی این موضوع کار می‌کند. وی در خصوص زمین‌لرزه‌، سونامی‌ و رانش زمین مطالعه می‌کند. وی از جمله افرادی است که در مورد فعالیت‌های لرزه‌ای بالقوه در ناحیه‌ی مرزی ایران و عراق و خطرات ناشی از این موضوع، پژوهش‌های بسیاری انجام داده است. وی به همراه همکاران خود در بخش علوم زمین‌شناسی دانشگاه نورت‌وسترن، گسل‌های این ناحیه را برای چند سال مورد بررسی و آزمایش قرار داده‌اند تا چگونگی فعالیت سیستم‌های گسلی این ناحیه را بهتر درک کنند. متأسفانه زمین مطابق میل ما عمل نمی‌کند و این‌بار نیز گسیختگی در گسل اصلی که از پیش شناخته شده بود، رخ نداد.

متأسفانه تمرکز زلزله‌شناسان روی گسل‌هایی که عمدتاً باعث زمین‌لرزه می‌شوند، باعث شد روی این گسل خاص و کمتر شناخته‌شده که باعث وقوع زمین‌لرزه‌ای به این بزرگی شد، تمرکزی نداشته باشند و دانش آن‌ها در مورد آن، اندک باشد. پس از وقوع زمین‌لرزه‌های جدید، این افراد می‌توانند نقشه‌های گسل را کامل کنند. یادگیری در مورد زمین‌لرزه‌های پیشین باعث می‌شود که زلزله‌شناسان بتوانند فعالیت‌های لرزه‌ای را بهتر درک کنند و خود را برای اتفاقات مشابه که در آینده رخ می‌دهند، آماده کنند.

صفحات تکتونیکی در حرکت

بخش سخت و محکم سطح زمین، به بخش‌های مختلفی که با نام «صفحات تکتونیکی» شناخته می‌شوند، تقسیم شده است. این صفحات با نرخ چند سانتی‌متر در سال، دائماً در حال حرکت به طرفین هستند. دانشمندان نرخ حرکت این صفحات را با نرخ رشد ناخن انگشتان دست مقایسه می‌کنند؛ هرچه در طول سال یک ناخن رشد می‌کند، صفحات تکتونیکی به همان اندازه به طرفین حرکت می‌کنند. شبه جزیره‌ی عربستان و ایران، دو کشور همسایه هستند؛ اما روی دو صفحه متفاوت و مجاور قرار گرفته‌اند.

earthquake

برخوردهای متعددی که بین دو صفحه عربی و اوراسیایی (ایران روی این صفحه قرار دارد) صورت گرفته، بیشتر به سمت شمال بوده‌اند و همین باعث شکل‌گیری کوه‌های زاگرس شده است. در این ناحیه، صفحات با سرعت بسیار کمی به یکدیگر برخورد می‌کنند. انرژی حاصل از این برخورد، به شکل زمین‌لرزه‌های متعدد در خطوطی به نام گسل و نواحی مرزی آن، آزاد می‌شود. بسیاری از پژوهشگران در تلاش هستند تا پی ببرند چه مقداری از این انرژی حاصل از برخورد، به زمین‌لرزه تبدیل می‌شود و چه مقداری از آن، به شکل‌گیری کوه‌ها می‌انجامد. زلزله‌شناسان می‌دانند که کوه‌های زاگرس، میزبان خطوط گسل بسیاری هستند و جنبش صفحات تکتونیکی در نواحی این خطوط گسل، باعث وقوع زمین‌لرزه‌های بسیاری در ایران و عراق شده و می‌شود. باید بدانید که تنها در طول ۱۱ سال گذشته، حدود ۲۵ هزار زمین‌لرزه در نواحی کوه‌های زاگرس ثبت شده است. این زمین‌لرزه‌ها معمولاً کوچک هستند و احساس نمی‌شوند؛ اما داده‌ها نشان می‌دهند که هم اکنون در دوره‌ی رویدادهای متوسط و بزرگ هستیم که می‌توانند تخریب‌های قابل توجهی به همراه داشته باشند.

گسل اصلی که باعث وقوع زمین‌لرزه ۲۱ آبان ۹۶ شد، هنوز هم ناشناخته باقی مانده است؛ اما آن‌طوری که مرکز لرزه‌نگاری ایران می‌گوید، این زمین‌لرزه در ناحیه‌ای بین دو گسل زاگرس مرتفع (HZF) و گسل پیشانی کوهستان (MFF) که از گسل‌های اصلی و شناخته‌شده هستند، رخ داده است. یکی از ویژگی‌های زمین‌لرزه‌های بزرگ این است که داده‌های بیشتری در خصوص ساختار صفحات تکتونیکی آن ناحیه در اختیار دانشمندان قرار می‌دهند و بنابراین پتانسیل وقوع زمین‌لرزه در آن ناحیه مشخص می‌شود. پژوهشگران می‌توانند از این اطلاعات استفاده کنند و برای رویدادهای آینده آماده شوند. البته اشتباه نکنید، ما همچنان نمی‌توانیم وقوع زلزله را پیش‌بینی کنیم؛ اما می‌توانیم یک گام جلوتر از آن باشیم.

چه چیزی این زمین‌لرزه را متفاوت کرد؟

زمین‌لرزه‌های بزرگ در ایران، همواره تلفات جانی بسیاری داشته‌اند. به‌عنوان مثال، زمین‌لرزه رودبار با بزرگی ۷.۴ ریشتر در سال ۱۳۶۹ و زمین‌لرزه بم با بزرگی ۶.۶ ریشتر در سال ۱۳۸۲، در مجموع ۵۵ هزار کشته و ۹ میلیارد دلار خسارت مالی بر جای گذاشتند. طبق آمار اعلام‌شده از سوی رسانه‌های دولتی ایران، زمین‌لرزه ۲۱ آبان ۹۶، در مجموع بیش از ۵۰۰ کشته و هزاران زخمی بر جای گذاشته که بخش بزرگی از این آمار، مربوط به شهرستان سرپل ذهاب و روستاهای اطراف آن است. همان‌طوری که پیش‌تر گفته شد، بزرگی این زمین‌لرزه ۷.۳ ریشتر بوده است که آن را در کنار زمین‌لرزه‌های سال ۱۳۶۹ رودبار و ۱۳۸۲ بم قرار می‌دهد؛ با این تفاوت که آمار کشته‌ها در مقایسه با آن دو، به‌مراتب پایین‌تر است. چندین عامل وجود دارند که در کاهش آمار کشته‌های حادثه نقش داشته‌اند.

earthquake

نخستین عامل، پیش‌لرزه‌ای به بزرگی ۴.۴ ریشتر بود که چند دقیقه قبل از زمین‌لرزه اصلی به وقوع پیوست. بارها دیده شده است که پیش‌لرزه‌های کوچک، خبر از زمین‌لرزه‌های بزرگ می‌دهند و ما این را در نقاط مختلف دنیا مشاهده کرده‌ایم. این پیش‌لرزه باعث شد بسیاری از مردم خانه‌های خود را ترک کنند و از نواحی سرپوشیده خارج شوند. امیر سالاری به‌عنوان یک زلزله‌شناس، می‌گوید زمین‌لرزه‌ها باعث مرگ انسان‌ها نمی‌شوند؛ بلکه این ساختمان‌ها هستند که انسان‌های زیادی را به کام مرگ می‌کشانند.

دومین عاملی که در کاهش خسارات جانی نقش داشت این بود که زمین‌لرزه اخیر، در قسمت بسیار محکمی از پوسته‌ی زمین رخ داد. در ناحیه دشت ذهاب بر خلاف رودبار و بم، زمین به جای آن‌که از لایه‌های خاک تشکیل شده باشد، از جنس سنگ‌های بسیار محکم است. وجود لایه‌های سنگی باعث می‌شود که امواج زمین‌لرزه تقویت نشوند و لرزش کمتری روی سطح زمین احساس شود. همچنین به دنبال زمین‌لرزه‌های بزرگی که در ایران رخ دادند، دولت ایران قوانین جدید ساخت و ساز را تصویب کرد. بر اساس این قوانین، در ساختمان‌های جدید به‌منظور افزایش مقاومت، باید از قاب‌های بتنی و فلزی با خلوص بالا استفاده شود و پیش از آغاز فرآیند ساخت و ساز، باید خاک مورد مطالعه قرار گیرد. متأسفانه به دلیل پایین بودن جمعیت این ناحیه (در مقایسه با رودبار و بم) و همچنین تنوع ساختاری ساختمان‌های منطقه، نمی‌توان دقیقاً مشخص کرد عدم رعایت این قوانین تا چه اندازه‌ای تلفات را افزایش داده است؛ چه بسا در ساختمان‌هایی که بر پایه‌ی این قوانین ساخته شدند نیز شاهد تلفات جانی بودیم.

earthquake

زلزله‌شناسان برای آن‌که بتوانند تصویر بهتری از این واقعه داشته باشند، باید داده‌های بیشتری که توسط مطالعات میدانی و تجهیزات لرزه‌نگار منطقه و جهان ثبت و مستند شده‌اند، مورد بررسی قرار دهند و بر آن‌ها بیافزایند. زلزله‌شناسان به‌دنبال شواهد بیشتری در مورد چگونگی انتشار گسیختگی حاصل از زمین‌لرزه هستند تا بتوانند در مورد ویژگی‌های داخلی گسل و همچنین تقارب بین صفحات عربی و اوراسیایی اطلاعات بیشتری کسب و دانش خود را کامل‌تر کنند. همچنین آن‌ها می‌خواهند با استفاده از امواج لرزه‌ای ثبت‌شده، ساختار پوسته‌ی زمین را در این ناحیه مشاهده کنند؛ مانند امواج فراصوتی که در علم پزشکی برای مشاهده اندام‌های داخلی بدن استفاده می‌شود.

عواقب چنین زمین‌لرزه‌های بزرگی، این فرصت را فراهم می‌کند که ما دانش خود را در مورد زمین‌لرزه‌ها در ایران و عراق یا هر نقطه‌ی دیگری از جهان محک بزنیم.



تاريخ : جمعه 3 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

 

سوالی که اگر تمام مردم دنیا می‌پرسیدند، امام علی (ع) به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌داد!  در کتاب کشکول بحرانی اینگونه آمده است: جمعیت زیادی دور حضرت علی (ع)حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: «یا علی! سؤالی دارم، علم بهتر است یا ثروت؟»، علی(ع) در پاسخ گفت: «علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.» مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد.

در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: «اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟» امام در پاسخ آن مرد گفت: «بپرس!»، مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: «علم بهتر است یا ثروت؟»، علی فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.» نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.

در همین حال، سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!» هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. اودر حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟» حضرت ‌علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.»

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت‌ علی در پاسخ به او فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.»

 با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند، یکی از میان جمعیت گفت: «حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت!»، کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟»، امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: «علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد.» مرد ساکت شد.

همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت  وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید: «یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟» امام فرمودند: «علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.»

 در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: «علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.» سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که، نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: «یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟»، امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: «علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.»

 نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید: «یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟»، نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی (ع) مردم به خود آمدند: «علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند.» فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.

سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند. صدای امام را شنیدند که می‌گفت: «اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.»

منبع: کشکول بحرانی، ج۱، ص۲۷. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص۱۴۲.



تاريخ : پنج شنبه 2 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

جانسون که در مورد یک مهندس زیست‌پزشکی به نام تئودور برگرخبرهایی شنیده بود، دست‌به‌کار شد. برگر و همکارانش با ۲۰ سال پژوهش در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه ویک فارست، نوروپروتزی ساخته بودند که حافظه‌ی موش‌ها را تقویت می‌کرد. این پیشرفت در ابتدا تنها قسمتی از مغز موش و یک تراشه‌ی کامپیوتر بود. در ادامه تغییراتی پدید آمد. تراشه‌، الگوریتمی داشت که می‌توانست الگوهای شلیک نورون‌ها را به نوعی کد مورس ترجمه و تبدیل کند که با خاطرات واقعی مطابقت داشت. هیچکس قبلا موفق به انجام این کار نشده بود و بعضی از مردم این ایده را توهین‌آمیز می‌دانستند. این افراد معتقد بودند، خیلی بد است که افکار ارزشمند و گرانبهای ما به صفر و یک تبدیل شود. اخلاق‌گرایان برجسته‌ی پزشکی، برگر را به مداخله و دستکاری جوهر و اساس هویت متهم می‌کردند. اما دستاوردهای برگر می‌توانستند بسیار مهم باشند؛ چراکه اگر او موفق می‌شد زبان مغز را به شکل کد دربیاورد، می‌توانست بسیاری از بیماری‌های عصبی را درمان کند.

الگوهای شلیک در هیپوکامپ موش همانند انسان، سیگنال و کدی تولید می‌کند که مغز، آن را به‌عنوان حافظه‌ی بلندمدتمی‌شناسد. برگر گروهی از موش‌ها را آموزش داد تا بدین ترتیب کدهای تشکیل‌شده را مورد مطالعه قرار دهد. او متوجه شد زمانی که نورون‌های موش‌ها کدهای قدرتمندی می‌فرستند، موش‌ها آن‌ها را بهتر حفظ می‌کنند. او برای توضیح کد قدرتمند، آن‌ها را همانند امواج رادیویی توصیف می‌کند:

شما با حجم صدای کم، همه‌ی کلمات را نمی‌شنوید؛ ولی وقتی حجم صدا زیاد شد، تقریبا تمامی کلمات واضح شنیده می‌شوند.

وی سپس به مطالعه‌ی تفاوت کدها، هنگامی که موش‌ها به یاد دارند چه کاری انجام دهند و همچنین زمانی که انجام آن کار را فراموش می‌کنند، پرداخت. او در سال ۲۰۱۱ با آزمایشی موفق روی موش‌های آموزش‌دیده برای فشار یک اهرم، به این نتیجه رسید که می‌تواند کدهای اولیه‌ی حافظه را ثبت و به الگوریتم وارد کند، سپس کدهای قوی‌تری به مغز موش‌ها بفرستد. وقتی او این کار را کرد، آن موش‌هایی که چگونگی فشار دادن به اهرم را فراموش کرده بودند، دوباره یه یاد آوردند.

پیوند مغز انسان با کامپیوتر

۵ سال بعد، برگر هنوز به‌ دنبال حمایت بود تا آزمایش‌هایش را روی انسان انجام دهد. آن موقع، زمانی بود که جانسون وارد عرصه شد. جانسون در آگوست سال ۲۰۱۶ اعلام کرد که ۱۰۰ میلیون دلار برای تأسیس کرنل هزینه خواهد کرد و برگر می‌تواند رئیس علمی آن مرکز شود. جانسون وقتی از طرح‌های دانشگاه کالیفرنیای جنوبی برای وارد کردن سیم به مغز دیکرسون برای مبارزه با صرع مطلع شد، ملاقاتی با چارلز لیو، رئیس احیای مغز و اعصاب مدرسه پزشکی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دکتر اصلی در آزمایش دیکرسون ترتیب داد و از او تقاضا کرد که به او اجازه بدهد تا الگوریتم را نیز امتحان کند. لیو که با الگو گرفتن از مجموعه‌ی تلویزیونی مرد شش میلیون دلاری در بچگی، آرزو داشت روزی قدرت‌های انسان را از طریق تکنولوژی گسترش دهد؛ تصمیم گرفت به جانسون کمک کند. او ابتدا از دیکرسون رضایت گرفت و سپس هیئت پژوهش‌های دانشگاه را متقاعد کرد. اواخر سال ۲۰۱۶، جانسون چراغ سبز دریافت کرد و آماده شد که اولین آزمایش انسانی خود را انجام دهد.

دیکرسون در اتاق بیمارستان منتظر شروع آزمایش است و من از او پرسیدم که از بودن در نقش موش آزمایشگاه چه احساسی دارد. او گفت:

اگر من اینجا هستم؛ برای این است که شاید بتوانم مفید واقع شوم. او می‌خواهد انسان‌ها را باهوش‌تر کند، درست است؟ به نظرم این کار خوبی است، اینطور نیست؟

از یکی از دانشمندان در مورد صفحه‌ی مشبک چندرنگ روی صفحه‌ی کامپیوترها سؤال کردم. یکی از آن‌ها گفت:

هر یک از این مربع‌ها، الکترودی داخل مغز او است. هرگاه یک نورون به یکی از سیم‌ها نزدیک شود، یک خط صورتی رنگ در مربع مربوطه بالا می‌رود.

تیم جانسون قصد داشت آزمایش‌های ساده‌ی حافظه را انجام دهد. یکی از دانشمندان به دیکرسون توضیح داد:

ما چند کلمه به شما نشان می‌دهیم و برای اینکه مطمئن شویم شما کلمات را در ذهنتان تمرین نمی‌کنید. چند مسئله‌ی ریاضی نیز به شما خواهیم داد. سعی کنید تا آن اندازه‌ای که می‌توانید کلمه حفظ کنید.

یکی از دانشمندان به دیکرسون یک تبلت داد و همگی ساکت شدند. دیکرسون به صفحه‌ی تبلت نگاه کرد تا کلمات را حفظ کند. چند دقیقه بعد، یک مسئله‌ی ریاضی ذهنش را به خود مشغول کرد. او سعی کرد کلماتی را که خوانده بود به یاد بیاورد: دود... تخم مرغ... لجن... مروارید.

پیوند مغز انسان با کامپیوتر

در ادامه آن‌ها آزمایش مشکل‌تری انجام دادند؛ گروهی از خاطرات در یک ترتیب خاص. طبق توضیحات یکی از دانشمندان، آن‌ها تنها می‌توانند اطلاعاتی را جمع‌آوری کنند که از سیم‌های متصل به ۳۰ یا ۴۰ نورون به‌دست می‌آید. روبه‌رو شدن با یک خاطره کار ساده‌ای بود، ولی وقتی چندین خاطره پشت سر هم مطرح می‌شدند، کار کمی پیچیده می‌شد. یکی از دانشمندان کنار تخت دیکرسون نشست و آزمایش را شروع کرد. او از دیکرسون پرسید:

آیا می‌توانی آخرین باری را که به رستوران رفتی شرح دهی؟

دیکرسون جواب داد:

۵ یا ۶ روز پیش بود که به یک رستوران مکزیکی در هلیزمیشن رفتم. ما کمی چیپس و سالسا خوردیم. این سؤال و جواب ادامه پیدا کرد.

یکی از دانشمندان به من (نویسنده‌ی مقاله) هدفونی داد که به کامپیوتر اصلی متصل بود. ابتدا صدای وزوز می‌آمد؛ ولی بعد از ۲۰ یا ۳۰ ثانیه، من یک صدای جدید شنیدم. این صدا، صدای شلیک نورونی بود. همان‌طور که دیکرسون به جواب دادن ادامه می‌داد، من هم به صدای عجیب زبان مغز او گوش می‌کردم. او زمانی را به خاطر آورد که به کاستکو سفر کرده بود و در آنجا باران می‌بارید. وقتی چشم‌های دیکرسون غرق در اشک شد، دانشمندان گفتند برای امروز کافی است و وسایلشان را جمع کردند. الگوریم چند روز دیگر، فعالیت‌های سیناپسی دیکرسون را به کد تبدیل خواهد کرد. اگر کدهای فرستاده‌شده به مغز دیکرسون، باعث شود او به سالسا و غذایی که در رستوران خورده بود، فکر کند؛ جانسون یک قدم به برنامه‌ریزی مجدد سیستم عامل دنیا نزدیک‌تر خواهد شد.

بعد از دو روز کدسازی، تیم جانسون به بیمارستان برگشت تا کد جدید به‌دست‌آمده را به مغز دیکرسون بفرستد. اما آن‌ها پیام جدیدی دریافت کردند: دیگر همه چیز تمام شد. مدیریت آن‌ها را از ادامه‌ی کار منع کرد و دلیلش هم مسئله‌ی پیش‌آمده بین برگر و جانسون بود. برگر بعدا به من گفت که آن‌ها در حال انجام آزمایشی بوده‌اند که جانسون بدون اجازه برگر، در آن دخالت می‌کند. جانسون از اتهام برگر متعجب شد و گفت:

نمی‌دانستم که برگر در مورد کار ما چیزی نمی‌داند. ما با تمام آزمایشگاهش و تمام تیمش کار می‌کردیم.

رابطه‌ی آن‌ها به‌هم خورد و برگر الگوریتمش را با خودش برد. برگر جانسون را مقصر می‌دانست و گفت:

جانسون مانند همه سرمایه‌گذاران عجول است و نمی‌داند که باید برای دریافت تأییدیه FDA به مدت ۷ یا ۸ سال صبر کند. من فکر می‌کردم او این نکته را می‌داند.

مغز مجازی

اما جانسون نمی‌خواست کند پیش رود. او نقشه‌های بزرگ‌تری داشت و عجول بود. ۸ ماه بعد، به کالیفرنیا برگشتم تا ببینم جانسون تا کجا پیش رفته است. او آرام به نظر می‌رسید. یکی روی تخته‌ی سفید دفتر جدید جانسون در لس‌آنجلس لیستی از آهنگ‌های مختلف با حرف بزرگ نوشته بود. جانسون گفت:

این کار پسرم است. تابستان امسال اینجا بود.

جانسون یک سالی است که با تارین ساوترن (یک تهیه‌کننده‌ی فیلم ۳۱ ساله) رابطه عاطفی دارد. جانسون پس از جدایی از برگر، تعداد کارمندان کرنل را ۳ برابر کرده (۳۶ نفر) و تعدادی کارشناس در زمینه‌های طراحی تراشه و علوم اعصاب محاسباتی و کامپیوتری به کرنل افزوده است. مشاور جدید علمی او، اد بویدن، مدیر گروه نوروفیزیولوژی و یک سوپراستار در دنیای علوم اعصاب است. در زیرزمین ساختمان جدیدش، آزمایشگاه دکتر فرانکن‌اشتاین قرار دارد. دانشمندان در این آزمایشگاه نمونه‌های اولیه‌ای می‌سازند و آن‌ها را با سرهای شیشه‌ای امتحان می‌کنند. از او پرسیدم:

شما گفتید می‌خواهید چیزی را به من نشان بدهید؟

جانسون ابتدا کمی درنگ کرد. من قبلا قول داده بودم که جزئیات حساس را فاش نکنم و الان هم دوباره باید قول می‌دادم. او دو محفظه‌ی نمایش کوچک پلاستیکی به من داد. داخل محفظه‌ها، دو جفت سیم ظریف پیچ‌خورده روی اسفنج لاستیکی قرار داشت. آن‌ها در عین حال که علمی به نظر می‌رسیدند شبیه به آنتن ربات‌های حشره مانند بودند.

من در حال نگاه کردن به مدولاتورهای عصبی جدید جانسون هستم. از یک نظر، این مدولاتورها شبیه به نسخه‌ی کوچک‌تری از تحریک‌کنند‌ه‌های مغز و سایر مدولاتورهای عصبی موجود بازار هستند. اما بر‌خلاف تحریک‌کننده‌ها و انگیزشگرهای معمولی که تنها پالس‌های الکتریکی شلیک می‌کنند، این مدولاتورها برای خواندن سیگنال‌هایی که نورون‌ها با هم ردوبدل می‌کنند، طراحی شده‌اند و شاید حتی بتوانند بیش از ۱۰۰ نورون را زیر نظر بگیرند.

با اینکه این مدولاتورها برای خودشان پیشرفتی محسوب می‌شوند، اما حتی تأثیراتشان از این پیشرفت هم بیشتر است: دانشمندان می‌توانند با استفاده از این مدولاتورها، داده‌های مغزی هزاران بیمار را جمع‌آوری کنند و با استفاده از این داده‌ها کدهای دقیقی برای درمان برخی از بیماری‌های عصبی بنویسند.

تراشه مبتنی بر شبکه عصبی آی بی اِم

جانسون امیدوار است که این مدولاتورهای عصبی در کوتاه‌مدت برای رسیدن به بالاترین جایگاه در فناوری عصبی به او کمک کنند. تحلیلگران مالی، بازاری ۲۷ میلیارد دلاری برای دستگاه‌های عصبی طی ۶ سال پیش‌بینی می‌کنند. کشورهای دنیا میلیاردها دلار برای پیروزی در مسابقه‌ی کدنویسی و رمزگشایی مغز سرمایه‌گذاری می‌کنند. جانسون معتقد است مدولاتورش در طولانی‌مدت، از دو جهت باعث پیشرفت برنامه‌هایش خواهد شد:

۱. با دادن توده‌ای عظیم و جدید از اطلاعات به دانشمندان برای استفاده در رمزگشایی و کدنویسی مغز

۲. با تولید سود زیاد برای کرنل؛ تا کرنل بتواند ابزارهای عصبی سودآور و جدیدی تولید کند که هم شرکت از نظر مالی سرپا بماند و هم به پیشرفت‌های جدید در عرصه اعصاب دست پیدا کند.

جانسون با این دستاورد می‌تواند در آینده به قله‌های عظیمی در عرصه‌ی دانش اعصاب برسد و انسان را با دستگاه‌های مصنوعی به تکامل ذهنی برساند. لیو که همیشه آرزوی تبدیل شدن به قهرمانی مثل قهرمان سری تلویزیون مرد شش میلیون دلاری در سر می‌پروراند، جاه‌طلبی جانسون را با پرواز کردن مقایسه می‌کند و می‌گوید:

از زمان داستان‌های ایکاروس (شخصیت داستان‌های اساطیری یونان قدیم که می‌خواست با بال‌هایی که پدرش برایش ساخته بود از شهر کرت فرار کند) انسان‌ها همیشه می‌خواستند پرواز کنند. ما بال در نمی‌آوریم، برای همین هواپیما ساختیم. گاهی اوقات دستاوردهای ما حتی بالاتر از چیز‌هایی هستند که در طبیعت وجود دارد. هیچ پرنده‌ای نمی‌تواند تا کره‌ی مریخ پرواز کند. ما باید ذهنمان را درگیر مسائل کنیم و این انقلابی‌ترین و دگرگون‌کننده‌ترین کار در دنیا است.

جامعه‌ی بشری در حال یادگیری این است که چگونه توانایی‌های خودش را از نو مهندسی کند. ما واقعا می‌توانیم تعیین کنیم که چگونه تکامل پیدا کنیم. انگیزه عنصری حیاتی است که همیشه باعث به وجود آمدن نوآوری‌های سریع در دانش و علم می‌شود. به همین علت است که لیو فکر می‌کند، جانسون کسی است که می‌تواند به ما بال دهد. او می‌گوید:

من هیچ‌وقت کسی شبیه به جانسون ندیدم که تا این حد برای این مقوله اهمیت قائل باشد.

از لیو پرسیدم که این تغییرات و انقلاب چه زمانی رخ می‌دهد؟ و او جواب داد:

زودتر از آن چیزی که فکرش را بکنید.

نورون‌های لایه‌ی بیرونی مغز

برگردیم به جایی که شروع کردیم. آیا جانسون یک احمق است؟ آیا در حال تلف کردن وقتش است و تنها یک آرزوی احمقانه دارد؟ یک چیز مشخص است؛ جانسون هیچ‌گاه از تلاش کردن برای بهبود دنیا دست نخواهد کشید. او روز‌به‌روز در حال ایده دادن است. تمام ایده‌ها ذهن او را به خود مشغول می‌کنند. او حتی گفته‌های برگرفته از شک به ایده‌هایش را به‌عنوان اطلاعات خوب و مفید در نظر می‌گیرد. وقتی من به او گفتم نوروپروتز جادویی او شبیه به نسخه دیگری از بهشت مورمون‌ها است، خوشحال شد و گفت:

به نکته خوبی اشاره کردی. من عاشقش هستم.

او اطلاعات کافی ندارد. حتی تلاش می‌کند اطلاعات من را هم دریافت کند. اهداف من چیست؟ پشیمانی‌ها، لذت‌ها و شک‌های من چیست؟ جانسون به من می‌گوید:

شما به‌طور بیولوژیکی کنجکاو هستید و اطلاعات می‌خواهید و زمانی که از این اطلاعات استفاده کردید، محدودیت‌هایی برای معناسازی پیاده می‌کنید.

از او می پرسم: شما سعی دارید من را هک کنید؟ او می‌گوید: نه، به هیچ وجه. وی تنها خواستار این است که ما الگوریتم‌های خود را به اشتراک بگذاریم. می‌گوید:

حل کردن این پازل بی‌پایان، قسمت جالب زندگی است. چه می‌شود اگر ما بتوانیم سرعت انتقال داده را هزاران برابر کنیم؟ چه می‌شود اگه بفهمیم ضمیر خودآگاه ما تنها بخشی از حقیقت را می‌بیند؟ چه نوع داستان‌هایی خواهیم توانست تعریف کنیم؟

جانسون در اوقات فراغتش کتابی در مورد کنترل تکامل انسان و آینده‌ی جهش انسانی می‌نویسد. من هرگاه با او صحبت می‌کنم از این موضوع حرف می‌زند. من برای مدتی طولانی در مورد ایده‌های رؤیاپردازانه او در مورد برنامه‌ریزی مجدد سیستم عامل دنیا فکر کردم: آینده سریع‌تر از چیزی که فکر می‌کنیم، می‌آید. آینده‌ی باشکوه دیجیتال ما در حال آمدن است. این آینده آنقدر نزدیک است که ما باید از همین حالا به شادی بپردازیم. این گفته‌ها باعث ‌می‌شوند که من بخواهم او را با یک نسخه کپی از بیانیه یونابامبر بزنم.

اما او به‌قدری به این زمینه اهمیت می‌دهد که من از او پرسیدم:«شما چگونه به ترس‌های تد کزینسکی که می‌گفت پیشرفت فن‌آوری مانند سرطان خودش را خواهد بلعید، واکنش نشان می‌دهید؟» جانسون می‌گوید:

به نظرم او در بخش اشتباهی از تاریخ قرار دارد.

پرسیدم در مورد تغییر آب و هوا چطور؟ جواب داد:

به همین دلیل است که من فکر می‌کنم ما در مسابقه‌ای در برابر زمان قرار داریم.

او نظر من را پرسید و من گفتم: «فکر می‌کنم شما تا زمانی که گروه‌های گرسنه، یک سیاره‌ی ویران‌شده برای یافتن غذا آزمایشگاه شما را نابود کنند، به کارتان ادامه خواهید داد.» او برای اولین بار استرس خود را نشان داد. حقیقت این است که او از طولانی شدن پژوهش‌هایش می‌ترسد. او گفت دنیا روز‌به‌روز پیچیده‌تر می‌شود.سیستم مالی متزلزل است، جمعیت در حال پیر شدن است، ربات‌ها در حال گرفتن کارها از ما هستند، هوش مصنوعی در حال قوی شدن است، و تغییرات آب‌وهوایی به سرعت در حال رخ دادن است. او می‌گوید:

اینگونه احساس می‌شود که دنیا دارد از کنترل خارج می‌شود .

او قبلا هم از ایده‌هایی در مورد ویران‌شهر یا همان مدینه‌ی فاسده سخن‌هایی به زبان آورده بود؛ اما این بار گفته‌های او با نوعی خواهش و تمنا همراه بود:

چرا ما نباید خودمان تکاملمان در دست بگیریم؟ چرا نباید هرکاری که برای تکامل سریع‌تر از دست‌مان برمی‌آید، انجام دهیم؟

مغز

من موضوع را عوض و موضوع شادتری مطرح کردم. اگر نوروپروتز او نحوه‌ی استفاده ما از مغزمان را منقلب کند، او ترجیح می‌دهد چه قدرت فوق‌العاده‌ای را اول از همه به ما بدهد؟ تله‌پاتی، ذهن‌های گروهی یا کنگ ‌فوی فی‌البداهه؟ او بی درنگ جواب داد:

از آنجایی که تفکر ما محدود به چیزهای آشنا است، نمی‌توانیم دنیای جدیدی را تصور کنیم که نسخه‌ی دیگری از دنیای شناخته‌شده‌ی خودمان است. اما باید سعی کنیم چیزی بسیار فراتر و بهتر از آن را تصور کنیم. این کار برای همه‌ی پدیده‌ها، چارچوب جدیدی فراهم می‌کند.

جاه‌طلبی این‌چنینی می‌تواند شما را به مسیر‌های طولانی ببرد و شما را به سمت تلاش برای رسیدن به قطب جنوب هدایت کند، آن هم زمانی که همه فکر می‌کنند این کار غیرممکن است. این جاه‌طلبی می‌تواند باعث شود شما از کوه کلیمانجارو بالا روید، حتی اگر نزدیک به از دست دادن جانتان تمام شود. این جاه‌طلبی به شما کمک می‌کند که شرکتی ۸۰۰ میلیون دلاری در ۳۶ سالگی بسازید.

جاه‌طلبی جانسون، او را مستقیم به سمت رؤیای دیرینه بشریت کشاند: سیستم عامل، جایگزین روشنگری.

جانسون با هک کردن مغز ما می‌خواست که ما به هر چیزی در دنیا تبدیل شویم.



تاريخ : پنج شنبه 2 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |

آدام تیلور، مدیر مرکز آموزش آناتومی بالینی و مدرس ارشد آناتومی در دانشگاه لنکستر است. مقاله‌ی او در ارتباط با اهمیت آگاهی داشتن از آناتومی بدن در The Conversation را با هم می‌خوانیم:

 ظاهرا بریتانیایی‌ها، تفاوت زیر بغل با آرنج‌ را تشخیص نمی‌دهند

آخرین تحقیق ما نشان داد که تنها ۱۵ درصد از شرکت‌کنندگان این تحقیق می‌توانند غدد فوق کلیوی خود را پیدا کنند و تنها ۲۰ درصد از آن‌ها می‌دانند طحال و کیسه صفرا کجا هستند.

سردرگمی و تقلای مردم برای تشخیص دادن ساختار حفره‌ی شکمی، مطلب غافلگیرکننده‌ای نیست. این ناحیه به‌شدت شلوغ و به‌هم‌ریخته است و با انواع ارگان‌های هضم، از جمله معده، پانکراس، کبد، کیسه صفرا، روده‌ی بزرگ و کوچک و راست‌روده و همین‌طور کلیه‌ها و عروق خونی پر شده است.

با این حال، شناخت حفره‌ی شکمی دارای اهمیت زیادی است؛ چرا که بیشترین مراجعات به بخش اورژانس به مشکلات ساختارهای آپاندیسیت، کیسه صفرای ملتهب، سنگ کلیه، دیورتیکول، آنوریسم آئورت مربوط می‌شود.

آناتومی فقط یک عنوان درسی نیست؛ آناتومی یک زبان است

وقتی بیماران و متخصصان مراقبت‌های بهداشتی این زبان مشترک را به‌ کار می‌گیرند، مشاوره‌ها روان‌تر می‌شوند و بیماران رضایت بیشتری پیدا می‌کنند. بااین‌حال، نتیجه‌ی تحقیق نشان داد زمانی‌ که پزشکان، توقع خود را از دانش آناتومی بیماران بیش از حد بالا می‌برند، در سلامتی بیمار تأثیر منفی مشاهده می‌شود.

اگرچه اطلاع دقیق از آناتومی، وظیفه بیمار نیست؛ اما می‌تواند در تشخیص سریع‌تر و دقیق‌تر به پزشکان کمک کند. بخشی از سواد سلامتی به داشتن حداقل اطلاعات از دانش آناتومی مربوط می‌شود؛ یعنی توانایی به‌ دست آوردن، پردازش و درک اطلاعات سلامت و سرویس‌های مورد نیاز برای اتخاذ تصمیم‌های درست.

داشتن سواد سلامت کمک می‌کند بدانید چه زمانی چیزی نادرست است و تصمیم بگیرید آیا باید از پزشک خود نوبت بگیرید یا مستقیما به اورژانس مراجعه کنید؛ با نزدیک شدن فصل زمستان، این تصمیم‌گیری مهم می‌شود و اورژانس‌ها شروع به سختگیری می‌کنند.

دانش نجات‌بخش

آناتومی

یکی از مواردی که نشان داد جامعه‌ی بریتانیا اطلاع اندکی از آناتومی بدن خود دارند، یک نظرسنجی بود که توسط بنیادسرطان پروستات بریتانیا انجام گرفت. این بنیاد متوجه شد که بیش از نیمی از ۲ هزار مرد تحت بررسی، نمی‌دانند پروستات‌ در کدام قسمت قرار دارد. بدتر این‌که ۱۷ درصد از این مردان اصلا نمی‌دانند پروستات دارند. تنها هشت درصد از آن‌ها می‌دانستند وظیفه پروستات چیست.

اگر مرد هستید، بسیار اهمیت دارد که بدانید پروستات در کدام قسمت قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۴ تشخیص داده شد که حدود ۴۷ هزار مرد، مبتلا به سرطان پروستات هستند و بیش از ۱۱ هزار مرد، جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادند.

در این تحقیق از ۶۳ نفر از مردم در رده‌ی سنی هشت تا ۷۴ سال درخواست شد که ۲۰ ارگان و اندام را روی نقشه بدن در جای صحیح قرار دهند. خوشبختانه تمام شرکت‌کننده‌ها می‌دانستند مغز آن‌ها در کدام قسمت قرار دارد. آن‌ها در تشخیص قرنیه و عضلات بازو هم موفق بودند. اما وقتی نوبت به حفره‌ی شکمی رسید، همه چیز به‌هم ریخت. بعضی افراد کبد را در سمت مخالف، غدد فوق کلیوی را در گردن، معده را در نقاط مختلف و دیافراگم را در جای اشتباهی قرار می‌دادند.

مردها در تشخیص عضلات ویژه‌ای بهتر از زنان عمل کردند؛ اما در مورد ارگان‌های داخلی، خانم‌ها بهتر ظاهر شدند. همچنین از شرکت‌کننده‌ها در مورد مراجعه به متخصص مراقبت‌های بهداشتی در هفت روز قبل از انجام تحقیق سؤال شد؛ ۱۰ نفر از آن‌ها گفتند که مراجعه کرده‌اند. این سؤال دو هدف داشت. اولین مورد برای این بود که مشخص شود آیا مردم می‌توانند از آن‌چه مطلع شده بودند چیزی به یاد بیاورند. نتایج در این مورد منفی بود.

دوم این‌که بررسی شود آیا رفتن به خانه و استفاده از اینترنت بعد از مشاوره باعث می‌شود که آن‌ها در پاسخ دادن به سؤالات آناتومی بهتر عمل کنند. نتایج در این مورد هم منفی بود. خوشبختانه متخصصان مراقبت‌های بهداشتی از این نظر خیلی بهتر از بقیه متخصصان عمل می‌کنند.

در نهایت، تفاوت معناداری در عملکرد بر اساس معیارهای تحصیلی مشاهده نشد.

 

سطح دانش آناتومی در حوالی ۴۰ سالگی به اوج خود می‌رسد و این موضوع با افزایش مراجعه به پزشک عمومی همزمان است

مشخص شد که سطح دانش آناتومی در حوالی ۴۰ سالگی به اوج خود می‌رسد و این موضوع با افزایش مراجعه به پزشک عمومی همزمان است که نشان می‌دهد مردم در این رده سنی شروع به توجه بیشتر به آناتومی خود می‌کنند.

وضع کودکان در رده سنی پیش از نوجوانی هم خوب است. در انگلستان هیچ آموزش رسمی آناتومی برای کودکان این گروه سنی در نظر گرفته نشده است؛ اما با توجه به نحوه عملکرد آن‌ها در این مطالعه، اشتیاق زیاد به این موضوع به‌وضوح وجود دارد.

با تمام این تفاسیر، برای آموزش آناتومی پایه در مدارس ابتدایی و متوسطه می‌توانیم بهتر عمل کنیم. این تلاش می‌تواند به مردم کمک کند تا بیشتر و سالم‌تر زندگی کنند و مطمئنا زندگی را برای پزشکان نیز آسان‌تر خواهند کرد.



تاريخ : پنج شنبه 2 آذر 1396برچسب:, | | نویسنده : مقدم |
صفحه قبل 1 ... 1353 1354 1355 1356 1357 ... 3356 صفحه بعد