خبرها حاکی از آن هستند که سامسونگ تولید نسل دوم چیپهای ۱۰ نانومتری خود را با فناوری 10LPP آغاز کرده است. گفتنی است نسل جدید چیپهای تولیدی سامسونگ ۱۰ درصد بازدهی بیشتر و ۱۵ درصد مصرف انرژی کمتری نسبت به نسل قبلی (10LPE) دارند. احتمال میرود بهزودی شاهد استفاده از این چیپها و چیپستهای بعدی کوالکام(اسنپدراگون ۸۴۵) در پرچمداران بعدی سامسونگ یعنی گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس خواهیم بود.
طبق خبرها نسل دوم چیپهای ۱۰ نانومتری سامسونگ به همان شیوه نسل قبلی خود تولید میشوند که در نتیجه باعث سرعت بخشیدن به فرآیند تولید آنها خواهد شد. شایان ذکر است که غول فناوری کرهای قادر به تولید چیپها ۸ نانومتری است و با وجود کوچکتر بودن این چیپها فناوری آن با چیپهای ۱۰ نانومتری تفاوتی نخواهد داشت.
به نظر میرسد سامسونگ در تلاش است با تولید نسل دوم چیپهای ۱۰ نانومتری آمادگی بیشتری برای تولید چیپهای ۷ نانومتری کسب کند. توسعه چیپهای ۷ نانومتری نیازمند استفاده از تابش شدید پرتو فرابنفش (EUV) است. چیپهای ۷ نانومتری ۱۰ الی ۱۵ درصد بازدهی بیشتری نسبت به نمونههای ۱۰ نانومتری خواهند داشت.
همانطور که میدانید، رقیب سرسخت سامسونگ یعنی TSMC نیز در پی تولید چیپهای ۷ نانومتری است و قصد دارد بازار این چیپها را ازآن خود کند. از سوی دیگر اینتل نیز با معرفی چیپ ۱۰ نانومتری خود به نام کنون لیک درصدد حکمرانی در این بازار است. سامسونگ و TSMC در سال آیندهی میلادی تولید انبوه چیپهای ۷ نانومتری خود را آغاز میکنند که بهطور حتم رقابت شدیدی بین این شرکتها رقم خواهد زد.
رقابت بین گوگل هوم و آمازون اکو برای جلب نظر مشتریان همچنان ادامه دارد. در جدیدترین اقدام، گوگل امروز ویژگی جدیدی برای اسپیکر خود منتشر کرد که میتواند برگ برندهای برای این محصول باشد. به نظر میرسد بهروزرسانی جدید، قابلیت انجام دو فرمان صوتی را برای گوگل هوم به ارمغان میآورد. این قابلیت کارآمدی است؛ زیرا قبل از این بهروزرسانی، کارهایی که از گوگل هوم میخواستید، باید بهصورت تکتک و در فرمانهای صوتی جداگانه بیان میکردید.
به گزارش CNET، اکنون میتوانید دو فرمان را با هم بیان کنید؛ مثلا فرمان مربوط به پخش موسیقی و سؤال از آب و هوا را پشتسرهم بگویید. بر اساس تستهایی که Cnet انجام داده است، اکثر فرمانهای صوتی دوتایی بهخوبی کار میکنند و تنها سؤال در مورد اطلاعات ترافیک کمی دستیار صوتی گوگل را با مشکل مواجه میکند.
اینکه فرمانهای مربوط به ترافیک بعضی اوقات کار نمیکنند ممکن است به این دلیل باشد که گوگل هنوز در حال کار روی این قابلیت است. در هر صورت، چه این قابلیت کامل شده باشد و چه در دست توسعه باشد، از اضافه شدن قابلیت جدید و کارآمدی در دستیار صوتی گوگل خبر میدهد.
به خاطر داشته باشید که آمازون نیز قابلیت نسبتا مشابهی به نام Routines در الکسا ارائه میکند. به کمک الکسا روتینز، کاربر میتواند گروهی از اقدامات را برای اسپیکر هوشمند تعریف کند تا وقتی عبارت خاصی را میگوید آن اقدامات همگی انجام شوند. گوگل نیز قصد دارد نسخهی مخصوص خود از روتینز را منتشر کند؛ اما تا آن زمان قابلیت ارسال فرامین دوتایی میتواند بسیار رضایتبخش باشد.
باید توجه داشته باشید که در حال حاضر، گوگل هوم تنها از پس دو فرمان پشتسرهم میتواند بربیاید؛ یعنی اگر فرمان سهتایی ارسال کنید به شما خواهد گفت که نمیتواند همه را انجام دهد. بنابراین، فعلا تعداد فرمانهای صوتی همزمان به دو مورد محدود میشود. ممکن است در آینده این قابلیت گسترش یابد و توانایی اجرای چند فرمان را پیدا کند. زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد. فعلا اگر گوگل هوم دارید میتوانید قابلیت جدید فرمان دوگانه را امتحان کنید و لذت ببرید.
اینروزها مایکروسافت شدیداً سرگرم همکاری با کوالکام برای اجرای ویندوز ۱۰ روی پردازنده اسنپدراگون ۸۳۵ است که تحت معماری آرم توسعه یافته است.
درحالی که طی هفتههای آتی باید منتظر رونمایی از اولین دستگاههای ویندوزی مبتنی بر پردازندههای آرم باشیم، فودزیلاگزارش میدهد که کوالکام تنها شرکتی نبوده که مایکروسافت برای همکاری به آن روی آورده است؛ بلکه پیشتر ردموندیها از همکار دیرینهی خود، یعنی انویدیا نیز دعوت به عمل آورده بودند.
این شرکت که سابقهی همکاری با مایکروسافت برای اجرای ویندوز روی پردازندههای آرم دارد، از بازیگران اصلی در ساخت ویندوز ۸ آرتی بود که با بازخوردهای منفی فراوانی روبهرو شد. با توجه به بازخورد نهچندان جالبی که انویدیا با ویندوز ۸ آرتی با آن مواجه شد، با اعلام نگرانی از عدم علاقهی کاربران، تصمیم به رد پیشنهاد همکاری مایکروسافت گرفت.
اکنون انویدیا تمرکز خود را بر حوزهی متفاوتتری از بازار قرار داده است که برای نمونه میتوان به ساخت پردازندهی اتومبیلهای خودران اشاره کرد. البته فودزیلا اشاره میکند که در صورت موفقیت نسخهی آرم ویندوز ۱۰، احتمال ورود دوبارهی انویدیا به بازار پردازندههای رایانههای شخصی وجود دارد.
فودزیلا همچنین انتظار دارد که در آینده، سامسونگ بهعنوان سازندهی پردازندههای اکسینوس که از لحاظ کارایی با پردازندههای شرکت کوالکام رقابت نزدیکی دارند، به صف پشتیبانیکنندگان از ویندوز ۱۰ آرم اضافه شود.
باید در نظر داشت که این اولین تلاش مایکروسافت برای اجرای ویندوز دسکتاپ روی پردازندههای آرم نیست؛ بنابراین مایکروسافت علاوه بر مشتریان، باید شرکای خود را نیز راضی نگاه دارد.
از آنجایی که بهزودی اولین دستگاههای مبتنی بر آرم به بازار عرضه خواهد شد، آیا شما حاضر به خرید این دستگاهها هستید؟
لپتاپ گیمینگ ایسوس FX553VD، محصولی زیبا، مجهز به پردازندهی نسل هفتم اینتل و پردازندهی گرافیکی GTX 1050 انویدیا است که توانایی زیادی در اجرای بازیهای روز دارد.
ایسوس مدتها است که خود را بهعنوان یکی از مطرحترین نامهای دنیای تجهیزات مخصوص بازی معرفی کرده؛ این موضوع از سال ۲۰۰۶ و با ثبت برند ROG، رنگ بیشتری به خود گرفت. در طول سالهای گذشته شاهد عرضهی سری لپتاپهای گیمینگ مختلفی از سوی ایسوس بودیم که بهویژه از میان آنها میتوان به سری GL و FX اشاره کرد. درحالیکه سری GL با نمایشگرهای IPS، کیفیت ساخت بهتر و طراحی جذابتر، گیمرهای حرفهای را مد نظر دارد؛ سری FX با بدنهای پلاستیکی، نمایشگر TN و البته قیمت ارزانتر، کاربران عادی را بهعنوان بازار هدف خود در نظر گرفته است. البته این موضوع بههیچوجه به معنای سختافزار ضعیف و تواناییهای اندک این لپتاپها در اجرای نرمافزارهای سنگین و بازیهای روز نیست. سری FX لپتاپهای ایسوس به لطف استفاده از نسل جدید پردازندههای اینتل و پردازندههای گرافیکی انویدیا و البته بدون خالی کردن جیب کاربران، تمامی بازیهای روز را با جزئیات بالا اجرا خواهند کرد.
لپتاپ ایسوس FX553VD توسط گروه معیار برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است.
مشخصات سختافزاری Asus FX553VD
مشخصات | ASUS FX553VD |
---|---|
سیستم عامل | Endless 3 |
پردازنده | Intel® Core™ i7 Kaby Lake-7700HQ - 2.8 GHz/3.8 GHz |
نمایشگر | 15.6″ FHD, (1920*1080) TFT LED |
حافظه | 16GB DDR4 |
تراشهی گرافیکی | GeForce GTX 1050 with 4GB DDR5 |
ذخیرهساز | SanDisk SD8SN8U128G1002 + 2TB HDD |
دیسک نوری | DVD Writer |
اسپیکر | Stereo Speakers |
دوربین | HD Web Camera |
اتصالات | USB 2.0x1, USB 3.0x1, USB 3x1, 3.5mm Headphone/Mic, SD Reader |
خروجی تصویر | HDMI 1.4 |
باتری | 4-Cell Li-Ion 48 Whr |
ابعاد | ۳۱×۲۵۸×۳۸۳ میلیمتر |
وزن | ۲.۵ کیلوگرم |
طراحی
ایسوس در سالهای اخیر با ترکیب دو رنگ قرمز و مشکی و همینطور مشکی و نارنجی در سری ROG Strix، سعی کرده است زبان طراحی و رنگبندی خاص خود را معرفی کند. مانند سایر لپتاپهای سری FX کمپانی ایسوس، FX553VD نیز با ترکیب دو رنگ مشکی و قرمز تولید شده است که حس محصولی مخصوص بازی را به کاربران القا کند. البته با نگاه کلی به لپتاپ میتوان بهراحتی به ماهیت گیمینگ بودن آن پی برد؛ بدنهای مشکی پوشیده با رگههای مورب قرمز که جلوهی خاص و البته جذابی به لپتاپ میدهد. کیبورد با نور پسزمینه قرمز نیز تأثیر زیادی بر افزایش زیبایی بصری لپتاپ و القای حس گیمینگ آن دارد.
با این حال، اولین نکتهای که در زمان استفاده از این لپتاپ خودنمایی میکند، به جا ماندن اثر انگشت روی تاچ پد و بدنه پلاستیکی و براق FX553VD است که میتواند برای کاربران حساس، بسیار آزاردهنده باشد. همچنین باید به بدنهی تمام پلاستیکی لپتاپ اشاره کرد که هنگام تایپ یا بازی کردن، بههیچوجه حس محصولی لوکس یا پرمیوم را به کاربر القا نمیکند. این موضوع در رابطه با قاب نمایشگر نیز صدق میکند؛ هنگام باز کردن درب لپتاپ و تحت فشار شاهد تغییر شکل آن خواهید بود که این موضوع در لپتاپهایی با بدنهی فلزی مشاهده نمیشود.


ایسوس FX553VD دارای نمایشگر ۱۵.۶ اینچی با رزولوشن فولاچدی (1080P) است. مانند بسیاری از لپتاپهای گیمینگ، این لپتاپ نیز در اطراف نمایشگر حاشیهی زیادی دارد و نمیتوان در این زمینه آن را با اولترابوکها مقایسه کرد تا در حداقل در این بخش شاهد طراحی معمولی و نهچندان زیبایی باشیم.
ایسوس همانند سایر برندهای فعال در این حوزه، لپتاپهای گیمینگ خود را به همراه دیسک نوری عرضه کرده است؛ وجود درایو نوری میتواند یک مزیت باشد؛ اما افزایش ضخامت و وزن دستگاه را به همراه دارد که در لپتاپ مورد بررسی نیز شاهد وزن ۲.۵ کیلوگرمی هستیم. در حاشیهی راست دستگاه در کنار دیویدی رایتر، یک عدد پورت USB 2.0 و در سمت مقابل دو پورت USB 3.0، درگاه یواسبی نوع C نسخه 3.1 (بدون پشتیبانی از تاندربولت)، پورت HDMI 1.4، جک ۳.۵ میلیمتری هدفون/میکروفن، درگاه LAN و ورودی شارژر قرار دارد. در بخش جلویی لپتاپ و در کنار چراغهای وضعیت، شاهد حضور درگاه کارت حافظه هستیم. در طرفین این درگاه خروجیهای اسپیکر تعبیه شدهاند که البته مکانی ایدهآل برای این منظور نیست. طراحی هوشمندانه FX553VD، بهویژه در زمینه خنکسازی، باعث شده است در هنگام تجربهی بازیهای سنگین شاهد گرم شدن لپتاپ نباشیم که شرایط خوبی برای تجربه طولانی مدت بازیها مهیا میکند.
کیبورد و تاچپد
ایسوس در لپتاپ FX553VD از کیبورد با نور پسزمینه بهره برده است که دارای کلیدهایی از نوع سوئیچ قیچی (Scissor Switch) هستند. این نوع کیبوردها به بیصدا بودن و نیروی کم برای فشردن مشهور هستند و عمدتا در لپتاپها از آنها استفاده میشود. ایسوس ترجیح داده است بر خلاف مدل ROG Strix، از کیبورد با رنگ ثابت قرمز در FX553VD استفاده کند و کاربران میتوانند با توجه به نیاز خود نور پسزمینه را بهطور کامل خاموش یا در سه سطح روشنایی تنظیم کنند. مشابه سری ROG Strix، برای راحتی کاربران سه دکمهی WSAD با فریم قرمزرنگ از سایر دکمهها مجزا شدهاند. این تفاوت در محل قرارگیری دکمههای جهتدار و اسپیس نیز دیده میشود و برای راحتی تشخیص و دسترسی به آنها در زمان انجام بازی، کمی نسبت به سایر دکمهها پایینتر قرار گرفتهاند.
یکی از نقاط قوت FX553VD، تاچپد Precision آن است که نسبت به Synaptics موجود در بسیاری از لپتاپها عملکرد بهتری دارد و تجربهی مالتیتاچ بهتری ارائه میدهد. ایسوس با توجه به عدم امکان تجربه بازیها با تاچپد، ماوس مخصوص بازی SICA را در کنار لپتاپ عرضه میکند. تاچپد لپتاپ طراحی یکپارچهای دارد و از چهار ژست حرکتی متفاوت پشتیبانی میکند. متأسفانه به دلیل طراحی براق این بخش، اثر انگشت بهسرعت روی آن باقی میماند و برای تمیز نگه داشتن آن چارهای جز همراه داشتن همیشگی دستمال مخصوص نظافت لپتاپ نخواهید داشت.
ایسوس همچنین با ارائه نرمافزار Asus Touchpad Handwriting به کاربران اجازه داده است به روش متفاوتی به تایپ کردن بپردازند. این نرمافزار تاچپد را به بخشهای مختلف تقسیم میکند و میتوانید با کشیدن حروف، اقدام به تایپ سریع کنید.
نمایشگر
لپتاپ گیمینگ FX553VD ایسوس، دارای نمایشگر ۱۵.۶ اینچی با پنل TFT LED از نوع BEO TN و رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل است. ایسوس ترجیح داده برخلاف پنلهای IPS گرانقیمت موجود در سری GL، از نمونهی مشابه سایر لپتاپهای سری FX مانند FX502 استفاده کند که قیمت این لپتاپ را با توجه به عملکرد آن مقرونبهصرفه میکند. هرچند روشنایی نمایشگر در فضای بسته پاسخگوی نیازهای کاربر است؛ اما بهویژه در فضای خارج از خانه و زیر نور مستقیم آفتاب، نسبت به پنل IPS موجود در سری GL، باید انتظار کمتری از نمایشگر FX553VD داشته باشید. اما ویژگی اصلی نمایشگر FX553VD استفاده از پنل مات با گسترهی دید ۱۷۸ درجه است که به گفتهی ایسوس باعث میشود حتی در زمان نگاه کردن به نمایشگر با زاویه دید محدود و از کنارهها، شاهد تغییر رنگها نباشیم.
پنل مات استفادهشده در این لپتاپ، انعکاس نور هنگام استفاده در فضای باز کاهش میدهد؛ اما باید توجه داشته باشید که پنلهای TN با وجود رفرش ریت سریعتر، همچنان زاویهی دید محدودتری دارند که نمایشگر FX553VD نیز از این قاعده مستثنا نیست. در آزمایشگاه زومیت، برای سنجش حداکثر روشنایی نمایشگر، تنظیمات را روی روشنایی ۱۰۰ درصد قرار دادیم و در آزمایش ما حداکثر روشنایی ۲۹۵ نیت اندازهگیری شد که رقم معمولی برای لپتاپی در این رده بهحساب میآید. نمایش رنگها در FX553VD با توجه به گیمینگ بودن لپتاپ، راضیکننده است و پاسخگوی نیازهای کاربران خواهد بود.
اندازهگیری حداقل روشنایی یک نمایشگر معیاری برای استفادهی راحتتر از لپتاپ در محیطهای تاریک است. متأسفانه نمایشگر FX553VD با حداقل روشنایی ۱۵ نیت، نتیجهی خوبی کسب نکرد. شدت روشنایی رنگ مشکی در این لپتاپ نسبت به رقبا در اندازه برابری قرار دارد؛ با این حال استفاده از لپتاپ در فضای تاریک با توجه به نتایج آزمایش راحت نخواهد بود. البته همچنان میتوانید با نصب آخرین نسخه ویندوز ۱۰ از تنظیمات Night Light برای حذف نور آبی و گرمتر کردن رنگها جهت استفاده در محیطهای تاریک استفاده کنید که ما نیز استفاده از این تنظیمات را پیشنهاد میکنیم.
اسپیکر
متأسفانه با وجود اهمیت صدا در بازیهای ویدیویی همچنان شاهد کم توجهی شرکتهای سازنده، به صدای خروجی لپتاپها و استفاده از اسپیکرهای باکیفیت هستیم و عمدتا کاربران مجبور به استفاده از اسپیکر خارجی یا هدفون هستند. ایسوس FX553VD، از دو اسپیکر ساخت کمپانی IcePower در قسمت جلوی بدنه بهره میبرد که اجازهی شنیدن صدا بهصورت استریو میدهد. قرارگیری اسپیکرها در بدنهی جلوی لپتاپ، برخلاف جایگیری معمول اسپیکر روی شاسی یا اطراف لپتاپهای گیمینگ است که پیش از این شاهد آن بودیم. باید گفت FX553VD نیز مانند سایر رقبا، حجم صدای خروجی پایینی دارد و شاهد خروجی صدای شفاف و بدون نویز نیستیم. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم برای داشتن بهترین تجربه صوتی در زمان بازی از هدفون یا اسپیکر خارجی بهره ببرید.
ایسوس برای ارائهی بهترین کیفیت چت صوتی، میکروفونهایی در سمت چپ وبکم قرار داده است که با توجه به فاصلهی آنها با شاسی و همینطور فنهای خنککننده، میتوانید هنگام مکالمات ویدیویی صدای واضحتری داشته باشید.
نرمافزار
نمونهی FX553VD مورد بررسی ما بهصورت پیشفرض به نسخهی سوم سیستمعامل Endless مجهز شده است. با این حال برای تجربه کامل تواناییهای این لپتاپ، اقدام به نصب آخرین نسخه سیستم عامل ویندوز ۱۰ کردیم. مانند لپتاپهای دیگر ایسوس، FX553VD نیز از نرمافزار ROG Gaming Center برای مشاهدهی پارامترهای سختافزاری لپتاپ پشتیبانی میکند و به کمک این نرمافزار میتوانید از دمای دستگاه و مؤلفههای حیاتی پردازنده آگاه شوید. از جملهی امکانات نرمافزار ROG Gaming Center قابلیت آزاد کردن حافظه رم، تنظیم سرعت چرخش فنها، فعال یا غیر فعال کردن دکمهی ویندوز و تاچپد و همینطور ساخت سه پروفایل بر اساس نیاز هر یک از بازیها است که بهراحتی میتوانید با یک کلیک به هر کدام از آنها دسترسی داشته باشید.
دیگر نرمافزار کاربردی لپتاپهای ایسوس، Audio Wizard است که با ارائه ۶ گزینهی متفاوت از جمله Battlefield و مالتی مدیا، به بازیکنان اجازه میدهد تجربه صوتی متفاوتی از بازیهای ویدیویی داشته باشند.
بازده و عملکرد
قلب تپندهی لپتاپ ایسوس FX553VD، پردازنده نسل هفتم (کبی لیک) Core i7 7700HQ با ۶ مگابایت حافظهی کش و حداکثر فرکانس توربوی ۳.۸۰ گیگاهرتز است. هرچند پردازندههای HQ به پرمصرف بودن شهرت دارند؛ اما در زمینهی گیمینگ قادرند خواستههای بازیکنان را بهخوبی برآورده کنند. ایسوس در این لپتاپ از پردازندهی گرافیکی نسل جدید Geforce GTX 1050 بر مبنای معماری پاسکال انویدیا بهره برده است که در بررسیهای ما قادر به اجرای جدیدترین بازیها در بالاترین تنظیمات گرافیکی بود.
FX553VD در آزمایش بستهی نرمافزای تست چندپلتفرمه براساس موتور پردازش و ساخت انیمیشن CINEMA 4D، امتیاز ۷۱۳ کسب کرد که در مقایسه با لپتاپ همردهی MSI Prestige PE60 7RD، امتیاز کمتری است. با این حال در بررسی قدرت گرافیکی لپتاپ، FX553VD توانست بنچمارک ۵۳۶۸ را برای آزمون Fire Strike به دست بیاورد. با وجود تفاوت کم در بنچمارکهای کسبشده در لپتاپ FX553VD در مقایسه با MSI Prestige PE6، باید توجه داشت که این تفاوت در ارقام بنچمارک را میتوانیم بهعنوان حاشیهی خطای بنچمارکها نیز در نظر داشته باشیم. دلیل این موضوع عملکرد دو دستگاه در زمان تجربه بازیهای ویدیویی است؛ در هر دو دستگاه شاهد عملکرد مشابهی بودیم که از برابری قدرت پردازش و گرافیکی هر دو دستگاه خبر میدهد.
در ادامه میتوانید مقایسه میان بنچمارک لپتاپهای مختلف را مشاهده کنید.
لپتاپ/بنچمارک | 3DMark06 | PCMark7 | NovaBench | 3DMarkBasic Ice/Cloud/Fire | PCMark8 Home/Work | Geekbench OpenCL dGPU/GPU | Geekbench Single/Multi | CineBench OpenGL/CPU |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
Asus FX553VD | 25472 | 6011 | 1667 | 83308/17523/5368 | 4206/5105 | 72718/21132 | 4767/14843 | 99.60/713 |
MSI Prestige PE60 7RD | 28764 | 3468 | 1292 | 97816/20675/5758 | 3854/4762 | 73368/20728 | 4432/14723 | 108.50/743 |
MSI GE63VR 7RE | 27271 | 5954 | 1267 | 120709/25647/9813 | 4105/5063 |
130615/19549 |
13715/4379 | 99.50/733 |
Razer Blade Stealth | 10222 | 5876 | 937 | 65528/6917/986 | 3671/4555 | -/19697 | 4301/8574 | 46.88/363 |
MacBook Pro 13 (2017) | 12147 | Failed | 818 | 52594/7363/1152 | 4017/4560 | -/29688 | 4479/9478 | 36.53/376 |
Surface Laptop | 8378 | 4974 | 724 | 37027/5733/736 | 3338/4174 | -/18004 | 3760/7434 | 39.81/326 |
عملکرد در بازیها
کارت گرافیک انویدیا Geforce GTX 1050 تعبیهشده در ایسوس FX553VD با ۴ گیگابایت حافظه، بهویژه در تجربه بازیها روی رزولوشن ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ قادر است اکثر بازیهای جدید را با تنظیمات گرافیکی High و Medium اجرا کند. برای بررسی عملکرد این لپتاپ بازیهای مختلفی از جمله Call of Duty: WWII، بازی Rise of the Tomb Raider، بازی Battlefield 1 و همینطور PUBG نصب کردیم تا بتوانیم تصویر دقیقی از نرخ فریم و بازده هر بازی روی تنظیمات گرافیکی High و رزولوشن Full HD و همینطور تنظیمات Ultra داشته باشیم.
نام بازی | حداکثر نرخ فریم (High) | حداقل نرخ فریم(High) | میانگین نرخ فریم(High) | حداکثر نرخ فریم (Ultra) | حداقل نرخ فریم (Ultra) | میانگین(Ultra) |
---|---|---|---|---|---|---|
Call of Duty: WWII | ۹۱ | ۳۳ | ۶۲ | ۷۶ | ۱۲ | ۴۶ |
Battlefield 1 | ۶۷ | ۳۹ | ۵۳ | ۵۵ | ۲۴ | ۴۴ |
Rise of the Tomb Raider |
۷۱ | ۲۷ | ۴۴ | ۵۴ | ۱۸ | ۳۹ |
PUBG |
۷۰ | ۲۴ | ۴۵ | ۴۷ | ۷ | ۲۸ |
Call of Duty: WWII
استودیوی اسلج همر بهخوبی توانسته است با بهینهسازی بازی Call of Duty: WWII شرایط را برای اجرای مناسب و روان این بازی روی کارتهای گرافیک نسل جدید کمپانی انویدیا با استاندارد BGA و برمبنای پاسکال مهیا کند. با وجود قرار دادن تنظیمات گرافیکی رو High، بهصورت میانگین نرخ فریم ۶۲ را در این بازی شاهد بودیم که از عملکرد خوب این لپتاپ گیمینگ خبر میدهد. از سوی دیگر هرچند گرمای خروجی زیادی از فنها شاهد بودیم؛ اما به لطف سیستم کولینگ مناسب لپتاپ، این گرما به کیبورد سرایت نکرد. نکتهی مهم در زمان تجربهی این بازی در تنظیم گرافیک روی اولترا اتفاق افتاد که شاهد میانگین نرخ ۴۶ فریم بر ثانیه بودیم که قدرت بالای کارتهای گرافیک نسل جدید انویدیا را به نمایش میگذارد.
Battlefield 1
Battlefield 1 با وجود گذشت یک سال از زمان انتشار آن همچنان یکی از بازیهای محبوب است که تجربهی بصری بسیار زیبایی به نمایش میگذارد. با اجرای این بازی روی تنظیمات High توانستیم به حداکثر نرخ فریم عالی ۶۷ دست پیدا کنیم. از سوی دیگر این بازی بهصورت میانگین با نرخ ۵۳ فریم بر ثانیه روی تنظیمات High اجرا شد که رقمی قابل قبول برای اجرا روی رزولوشن 1080p بهحساب میآید. این عملکرد را در تنظیمات اولترا نیز شاهد بودیم.
Rise of the Tomb Raider
به دلیل ساختار بازی Rise of the Tomb Raider، این عنوان را میتوانیم یکی از گزینههای محبوب برای تست نرخ فریم و تحلیل قدرت پردازش کارت گرافیک معرفی کنیم. خوشبختانه کارت گرافیک GTX 1050 انویدیا در کنار پردازندهی 7700HQ اینتل بهخوبی از پس اجرای این بازی ماجراجویی برآمدند و در زمان تجربه آن شاهد نرخ فریم میانگین ۴۴ روی تنظیمات High بودیم که عملکرد خوبی محسوب میشود. زمانی که گرافیک بازی را روی اولترا قرار دادیم، هرچند در مواقعی شاهد افت فریم تا ۱۲ بودیم؛ اما بهصورت میانگین بازی با نرخ ۳۹ فریم بر ثانیه اجرا شد که از روان اجرا شدن ROTR در FX553VD خبر میدهد.
Playetunknown's Battlegrounds
PlayerUnknown's Battlegrounds هنوز در مرحله پیش از موعد یا Early Access قرار دارد؛ با این حال، این بازی توانسته است در کوتاهمدت به رقم فوقالعاده ۲۲ میلیون نسخه فروش در استیم دست پیدا کند. به همین دلیل حضور PUBG در فهرست بازیهای تستشده برای نرخ فریم خالی از لطف نبود. با تنظیم بازی روی حالت HIgh و با توجه به آنلاین بودن ساختهی بلوهول، بهصورت میانگین شاهد نرخ ۴۵ فریم بر ثانیه بودیم که خبر از اجرای روان این بازی روی FX553VD میدهد. البته همچنان میتوانید نرخ فریم بالاتری با کارت گرافیک GTX 1050 این لپتاپ داشته باشید و در بررسی ما نرخ فریم بازی تا ۷۰ بالا رفت. انفجارها اما بزرگترین چالشی بودند که این بازی ایجاد کرد و بهندرت شاهد نرخ ۲۴ فریم بر ثانیه بودیم که آنچنان احساس نمیشد.
بازده و عملکرد حافظه ذخیرهسازی
برای ذخیرهسازی فایلها، ایسوس یک حافظه ۱۲۸ گیگابایتی مدل SanDisk SD8SN8U128G1002 در کنار هارددیسک ۲ ترابایتی ساخت سیگیت در FX553VD تعبیه کرده است. استفاده از حافظهی ذخیرهسازی SSD سرعت بوت ویندوز و بارگزاری بازیها را افزایش میدهد و به دلیل نداشتن قطعات مکانیکی، در برابر ضربات مقاومت بیشتری دارد. در نتیجهی بنچمارک CrystalDiskMark، حافظه SSD در حالت خواندن رقم ۵۵۱.۱ مگابایت بر ثانیه و در زمان نوشتن سرعت ۳۰۸.۴ مگابایت در ثانیه را به نمایش گذاشت که در مقایسه با حافظههای SSD نسل جدید مانند NVMe سرعت خواندن پایینی را شاهد هستیم. با این حال، حافظه SSD ساخت سندیسک توانست در بنچمارک HD Tunes، سرعت خواندن و نوشتن پایداری داشته باشد. اما حافظه HDD در سرعت خواندن ۱۳۱.۱ مگابایت بر ثانیه و در نوشتن سرعت ۹۶.۷۸ مگابایت بر ثانیه داشت که برای استفاده کاربران خوب قلمداد میشود. در ادامه میتوانید سرعت نوشتن و خواندن حافظه ذخیرهسازی لپتاپهای مختلف را مشاهده کنید.
جدول نرخ خواندن داده توسط حافظه |
CrystalDiskMark | |
---|---|---|
Read MB/s | Write MB/s | |
Asus FX553VD | 551.1 | 308.4 |
Acer Predator G9-793 | 558.1 | 355.1 |
MSI GS73VR 7RF | 3270 | 1498 |
MSI GE62 7RE | 558.8 | 533.4 |
MSI GT83VR 6RF Titan SLI | 3041 | 1469 |
Razer Blade Stealth | 3101 | 1593 |
MacBook Pro 13 (2017) | 2996 | 718.9 |
Surface Laptop (128GB) | 425.6 | 128.2 |
Galaxy Book 10.6 | 272 | 149 |
Surface Pro 2017 | 1711 | 977.2 |
Surface Book i7 | 1728 | 641.9 |
باتری
یکی از چالشهایی که بازیکنان با آن روبهرو هستند، کمبود شارژدهی مناسب لپتاپ برای تجربه بازیهای ویدیویی یا انجام کارهای روزمره است. FX553VD از یک باتری لیتیوم یونی چهار سلولی ۴۸ واتساعتی بهره میبرد که با توجه به گیمینگ بودن لپتاپ و استفاده از پردازنده پرمصرف HQ، در حد متوسطی قرار میگیرد. برای بررسی شارژدهی لپتاپ در حالت Balanced، با قرار دادن آن روی حالت پرواز و روشنایی ۵۰ درصد نمایشگر، ویدیویی اچدی را بهصورت مداوم پخش میکنیم تا باتری دستگاه از ۱۰۰ درصد به صفر برسد. ایسوس FX553VD پیش از اتمام شارژ موفق به پخش ۴ ساعت و ۱۹ دقیقه ویدیو شد که آمار متوسطی برای لپتاپهای گیمینگ و البته ضعیف برای لپتاپها به شمار میرود.
لوازم جانبی
ایسوس به همراه لپتاپ گیمینگ خود یک عدد کولهپشتی ایسوس و همینطور ماوس گیمینگ SICA عرضه میکند. این ماوس دارای دو دکمه چپ و راست مستقل نسبت به بدنه برای افزایش سرعت بازیکن و همینطور اسکرول قابل کلیک است که سنسور نوری PMW3310 با دقت ۵۰۰۰ DPI ارائه میدهد. این ماوس همچنین دارای حافظه فلش داخلی برای ذخیرهسازی پروفایلهای مورد نظر کاربر است که با نصب نرمافزار ROG Armoury میتوانید با توجه به نیاز خود دقت ماوس یا نور لوگو را کاهش یا افزایش دهید. برای نصب آسانتر نرمافزارهای مورد نیاز دستگاه، دیسک نرمافزاری نیز به همراه دستگاه ارائه شده است تا بازیکنان راحتتر به نرمافزارها کاربردی ایسوس دسترسی داشته باشند.
جمعبندی
هرچند این روزها شاهد عرضه کارتهای گرافیک GTX 1050ti انویدیا در لپتاپهای گیمینگ هستیم که عملکردی بهتری نسبت به GTX 1050 ارائه میدهند؛ اما در بررسی لپتاپ FX553VD، شاهد اجرای روان جدیدترین بازیها از PUBG تا Call of Duty: WWII روی بالاترین تنظیمات گرافیکی بودیم که از قدرت و توان بالای کارتهای گرافیک انویدیا و همینطور محصول کمپانی ایسوس خبر میدهد. نمایشگر TFT LED این لپتاپ با پنل مات، گسترهی دید ۱۷۸ درجه ارائه میدهد که بهویژه در زمینه نمایش رنگ مشکی عملکرد خوبی دارد. متأسفانه باتری چهار سلولی لیتیوم یونی این لپتاپ برای استفاده در خارج از خانه، شارژدهی کافی ندارد و همراه داشتن شارژر یکی از ملزومات آن خواهد بود.
حافظهی ۲ ترابایتی لپتاپ در کنار یک حافظهی ۱۲۸ گیگابایتی از نوع SSD، فضای لازم برای نصب سیستمعامل و بازیهای حجیم برای بازیکنان فراهم کرده است و در تست حافظه ذخیرهسازی مورد آزمایش زومیت، این لپتاپ توانست سرعت پایداری در خواندن و نوشتن به نمایش بگذارد. ایسوس با توجه به اهمیت ماوس و حمل راحتتر لپتاپ، به همراه FX553VD یک کیف و ماوس گیمینگ مدل ROG SICA ارائه کرده که قطعا خبر بسیار خوبی برای علاقهمندان به آن است. ایسوس FX553VD در زمینه طراحی و کیفیت ساخت حرف چندانی برای گفتن ندارد؛ اما در بخش عملکرد و اجرای روان بازیها میتواند تمام خواستههای بازیکنان را برآورده کند.
نکات مثبت
- عملکرد عالی در اجرای بازیها
- نمایشگر Full HD با روشنایی و زاویهی دید مناسب
- کیبورد خوب برای انجام بازیها
نکات منفی
- بدنه تمام پلاستیکی
- روکش مستعد به جذب اثر انگشت
- حجم پایین صدای اسپیکر
پس از گذشت هشت سال از معرفی مدل مفهومی بیامو i8 در نمایشگاه خودروی فرانکفورت، بالاخره نمونهی نهایی و قابل تولید رودستر این خودروی هیبرید در نمایشگاه لسآنجلس ۲۰۱۷، بهطور رسمی رونمایی شد. بیامو i8 رودستر با داشتن سقف نرم تاشونده، رنگ متالیک مسی و ظرفیت دو سرنشین، همان محصولی است که میتوان از یک شرکت آلمانی انتظار داشت.
سقف نرم و تاشوی i8، با قابلیت فعال شدن تا سرعت ۵۰ کیلومتر بر ساعت در حال حرکت خودرو، در زمان ۱۶ ثانیه باز و بسته میشود. مکانیزم اتصالات آلومینیومی آن، بهمنظور تضمین دقت بالا، تماماً توسط فناوری چاپ سهبعدی تولید و اجزای بیشتر جهت حذف صدای مزاحم در کابین در آن نصب شده است.
سقف پارچهای و چهارفصل i8 بهصورت عمودی در عقب خودرو قرار میگیرد. صندلیهای ردیف عقب در مدل رودستر کاملا حذف شدهاند؛ اما با این وجود، i8 رودستر فضای بار بیشتری در اختیار قرار میدهد. فضای بار اضافهشده در بین محل جمع شدن سقف و صندلیها و بهطور کلی فضای عقب به قدری است که تیم مهندسی بیامو، قول داده که خریداران i8 رودستر، از نبودن صندلیهای عقب ناراحت نخواهند شد.
بیامو i8 رودستر با قدرت بیشتری همراه شده است؛ به لطف سیستم جدید eDrive و ساختار سبکوزن LifeDrive، مدلهای ۲۰۱۹ رودستر و کوپه، ۳۶۹ اسب بخار قدرت تولید میکنند که نسبت به مدل فعلی، ۱۲ اسب بخار ارتقاء داشته است. علاوه بر این، i8 رودستر با ۶۰ کیلوگرم وزن بیشتر در مقایسه با مدل کوپه، ۱۵۹۳ کیلوگرم وزن دارد. پک باتری جدید ۱۱.۶ کیلووات ساعتی جایگزین پک ۷.۱ کیلووات ساعتی شده است؛ موتور برقی i8 با توانایی طی کردن مسافت ۲۸ کیلومتر، به تنهایی ۱۴۱ اسب بخار قدرت و ۲۵۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند که با ترکیب شدن آن با پیشرانهی بنزینی و فعال شدن حالت هیبرید، در ۱۰۰ کیلومتر ۳.۳ لیتر سوخت مصرف میکند. پیشرانهی بنزینی توربوشارژ سه سیلندر، ۲۲۸ اسب بخار قدرت و ۳۴۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکند.
بیامو i8 رودستر با حداکثر سرعت محدودشده به ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت، در زمان ۴.۴ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد؛ مدل کوپه به لطف ارتقاء قدرت، در زمان ۴.۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. تمام این قدرت به چهار چرخ i8 فرستاده میشود. پنج حالت رانندگی مختلف شامل راحت، اسپرت و اکوپرو در حالت هیبرید و حالتهای رانندگی راحت و اکوپرو در حالت تمامبرقی در دسترس است. i8 علاوه بر قوای فنی، در بخش طراحی بدنه نیز تغییراتی کرده و جلوپنجره و کاور کف در بخش جلو کمی بزرگتر شده است. دریچههای هوای بخش عقب که در بالای چراغهای عقب و سقف قرار گرفتهاند، جریان هوا را به بالای سقف هدایت میکنند. بیامو i8 رودستر و کوپه مدل ۲۰۱۹، با دو رنگ مسی متالیک و خاکستری متالیک دانینگتون عرضه خواهند شد. رینگهای ۲۰ اینچی آلومینیومی که در مقایسه با رینگهای مدل پیشین، یک کیلوگرم وزن کمتری دارند، بهصورت استاندارد به همراه i8 جدید عرضه میشوند. البته چهار نوع طرح مختلف از رینگهای ۲۰ اینچی برای انتخاب در دسترس خواهد بود.
بیشترین تغییرات کابین i8 جدید بهجز حذف صندلیهای ردیف عقب، فرمان اسپرت جدید، نمایشگر چندمنظوره و نمایشگر کنترلی ۸.۸ اینچی است. نسخهی گیگا (Giga) با روکشهای تمامچرم به رنگ سفید در مدل کوپه و روکشهای سفید و سیاه عرضه میشود. پکیج آپشن هیلو (Halo) کابین، با روکشهای چرم و پارچه و رنگ دو لایهی سبز در دسترس است.
بیامو i8 رودستر از ابتدای سال ۲۰۱۸ با قیمت پایه ۱۲۴ هزار و ۷۳۰ پوند (معادل ۱۶۸ هزار دلار) در بازار اروپا عرضه میشود که ۱۲ هزار پوند گرانتر از مدل کوپه خواهد بود.
دانشمندان "دانشگاه صنعتی نانیانگ"(NTU) برای یافتن بازماندگان حوادث، استفاده از سوسکهای مجهز به ردیاب را پیشنهاد کردهاند.
به گزارش ایسنا و به نقل از روزنامه سان، کوچکترین گروه امداد در هنگام حوادث، به شکل سوسکهای حامل ردیاب ابداع شد.
این حشرات کنترل از راه دور، مجهز به حسگرهایی هستند که پشت شان تعبیه شده و کربن دی اکسید را در میان ساختمانهای فروریخته تشخیص میدهند.
دانشمندان امیدوارند که بتوانند پس از وقوع زلزله یا دیگر حوادث، این سوسکها را به مناطق مورد نظر برسانند.
این ردیابها قادر خواهند بود کسانی که کنترل سوسکها را در دست دارند به سوی قربانیانی که کربن دی اکسید تولید میکنند راهنمایی کرده و به این ترتیب آنها را پیدا کنند.
دانشمندان فکر میکنند با وجود این اختراع، زمانی برای حفاری در مکانهایی که در آنها کسی زنده نیست هدر نمیرود و گروه نجات میتواند تلاش خود را بر بازماندگان متمرکز کند.
دانشمندان، این سوسکها را با استفاده از شاخکهایشان هدایت میکنند.
سوسکهای سایبورگ، ابداع دانشمندان "دانشگاه صنعتی نانیانگ" (NTU)هستند.
"هیروتاکا ساتو" (Hirotaka Sato) استادیار دانشگاه NTU گفت: پس از وقوع یک حادثه، بسیاری از بازماندگان زیر آوار هستند و در بیشتر مواقع، گروه نجات نمیداند باید چه مکانهایی را جستجو کند. ما به ابزارهایی نیاز داریم که بتوانند در میان فضاهای کوچک، گروه نجات را به سوی افراد گمشده هدایت کنند.
آنها از سوسکهای "شبرو"(darkling) استفاده و رایانهای کوچک را با استفاده از موم به پشت شان متصل کردند.
این رایانه، ارتعاشاتی را به شاخکهای حشرات که راهنمای آن هاست، میفرستد.
دانشمندان امیدوارند که این حسگرها، علاوه بر کربن دی اکسید، قادر به تشخیص دما و ارتعاشات ناشی از ضربان قلب افراد زیرآوار باشند.
برخی منتقدان معتقدند که این اختراع، شکنجه حیوانات است و باید به جای سوسک، رباتهای مکانیکی مورد استفاده قرار گیرند.
دانشمندان میگویند که در این زمینه کاملا مراقب هستند و این حشرات در زمانهایی که تحت کنترل نیستند میتوانند زندگی طبیعی خود را داشته باشند.
دستگاه جدیدی موسوم به "یونیکو" معرفی شده که تنها در 3 ثانیه دندانها را مسواک میکند.
به نقل از گیزمگ، ما در ژوئیه گذشته در مورد مسواک "Amabrush" که یک مسواک برقی بود که همه دندانها را در 10 ثانیه تمیز میکرد، گزارش دادیم.
اکنون برای کسانی که احساس میکردند 10 ثانیه زمان زیادی برای تمیز کردن دندانها بود، "یونیکو" معرفی شد که یک مسواک هوشمند است که ادعا میشود دندانها را فقط در 3 ثانیه تمیز میکند.
"یونیکو" یک دستگاه حاوی تعداد زیادی از برسهای کوچک همراه با یک سیستم میکروپمپ خمیردندان است که خمیردندان را به صورت جداگانه به هر کدام از برسها میفرستد.
این برسها توسط یک واحد قدرت جداگانه که حاوی یک موتور و قسمت اتصال بر روی دهانه است، پشتیبانی میشود.
طبق گفته سازنده، این دستگاه در واقع میتواند تمام دندانهای شما را فقط در 1.87 ثانیه تمیز کند، اما مدت کامل این عملیات تا سه ثانیه افزایش یافت تا کاربر بتواند حداقل دستی به موهای خود بکشد یا ادکلن بزند.
این دستگاه با چهار اندازه مختلف دهان به بازار میآید و هر دستگاه در محفظه ماوراء بنفش(UV) قرار میگیرد تا بعد از استفاده استریل شود.
همه قطعات در یک جعبه قرار میگیرد موتور دستگاه را بین هر استفاده شارژ میکند.
این مسواک هوشمند همراه با یک اپلیکیشن عرضه میشود که به شما امکان تنظیم زمان شستشو و سرعت برسها را میدهد.
"یونیکو" با قیمت 118 دلار فروخته میشود و طی مدت اخیر پیشفروش حیرتآوری داشته است.
تولید انبوه این محصول از همین ماه آغاز میشود و اولین سفارشها از فوریه سال آینده تحویل داده خواهد شد.
انویدیا (با تلفظ صحیح اینویدیا) یک شرکت فناوری آمریکایی مقیم سانتا کلارا در کالیفرنیا است. این شرکت طراح و تولیدکنندهی پردازندههای گرافیکی (GPU) است. این پردازندهها برای مصارف گیمینگ، طراحیهای گرافیکی و معدنکاوی ارزهای رمزنگاری شده استفاده میشوند. از دیگر محصولات انویدیا میتوان به سیستم-روی-تراشه (SOC) برای دستگاههای همراه و خودروهای هوشمند اشاره کرد. خط تولید محصولات اصلی این شرکت با نام تجاری جیفورس (GeForce) به بازار عرضه میشود. این محصولات، رقیب اصلی نام تجاری رادئون، از محصولات شرکت AMD است. البته به لیست رقبای انویدیا، باید اینتل و کوالکام را نیز اضافه کرد.
انویدیا در سالهای اخیر حضوری نسبی نیز در بازارهای دیگر داشته و با معرفی تبلت شیلد و تلویزیون اندروید شیلد، به این بازارهای مدرن وارد شده است. پس از حضور در بازارهای جدید، این شرکت تصمیم گرفت زیرمجموعههای خود را به چهار دسته تقسیم و روی آنها تمرکز کند. این دستهبندی عبارت است از: محصولات مخصوص بازی، تصویرسازی حرفهای، پایگاههای داده و خودرو. البته به دستههای فوق میتوان هوش مصنوعی را نیز اضافه کرد که در سالهای اخیر بخشی از توجه این غول آمریکایی را به خود جلب کرده است.
یکی از بازارهای بزرگی که انویدیا در آن حضور جدی دارد، تولید زیرساختها و ظرفیتهای حرفهای برای پردازشهای موازی است. این نوع از پردازشها به محققان این امکان را میدهد که اپلیکیشنهای با نیاز پردازشی بالا را اجرا کنند. این زیرساختها در ابرکامپیوترها استفاده میشود.
شرکا انویدیا برگزارکنندهی کنفرانس معتبر فناوری پردازندههای گرافیکی است که این مراسم را از سال ۲۰۰۹ برگزار میکند. اهداف این گردهمآیی، بررسی حل مشکلات دنیای کامپیوتر با استفاده از پردازندههای گرافیکی است.
تاریخچه تأسیس
در ابتدای دههی ۱۹۹۰، سه مهندس با مطالعهی بازار آن زمان کامپیوتر به این نتیجه رسیدند که موج بعدی پیشرفت در این بازار، وابسته به پردازندههای گرافیکی است. آنها به این نتیجه رسیدند که کامپیوترهای عمومی توانایی اجرای تمام نیازهای کاربران را ندارند. از طرفی بازار بازیهای کامپیوتری در آن دهه رو به رشد بود رقم ۴۰ هزار دلار برای ظرفیت آن بیان میشد؛ اما زیرساختهای لازم برای توسعهی هرچه بهتر بازیها فراهم نبود. تمامی موارد گفتهشده، این سه همکار را بر آن داشتند که شرکت خود را با تمرکز بر تولید سختافزار تأسیس کنند. شرکت آنها ابتدا نام نداشت و از عبارت NV مخفف NeXT Version برای امضای اسناد استفاده میشد.
پس از مدتی، مؤسسان برای ثبت قانونی شرکت نیاز به یک نام داشتند. پس از بررسی نامهای متعدد، آنها به نام «invidia» رسیدند که معادل لاتین کلمهی Envy به معنای حسادت است.
مؤسسان شرکت انویدیا عبارتند از: جنسن هوانگ، مهندس کامپیوتری تایوانی آمریکایی و طراح ریزپردازنده در AMD،کریس مالاکوفسکی، مهندس برق شاغل در سان مایکروسیستمز و کرتیس پریم، طراح پردازندهی گرافیکی در سان مایکروسیستمز. آنها در ابتدای تأسیس شرکت موفق شدند سرمایهای ۲۰ میلیون دلاری از سرمایهگذارانی همچون Sequoia Capital دریافت کنند.
روند توسعه محصولات
اولین محصولی که انویدیا به بازار عرضه کرد، ریوا تیانتی (RIVA TNT) نام داشت که در سال ۱۹۹۸ به بازار عرضه شد. این پردازندهی گرافیکی، ظرفیت بالای این شرکت نوظهور را برای تولید محصولات باکیفیت تأیید کرد. یک سال بعد، جیفورس ۲۵۶ با کد نام NV10 به بازار عرضه شد. این پردازنده رقیبان خود در آن زمان را با فاصلهی زیادی پشت سر گذاشت و شروعی کامل برای حضور جدی انویدیا در بازار هدف شد.
پس از تولید چند محصول موفق، شرکت آمریکایی توانست در رقابت برای قرارداد ساخت پردازندهی گرافیکی کنسول بازی شرکت مایکروسافت پیروز شود. این قرارداد، انویدیا را با مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار بهعنوان سازندهی پردازندهی گرافیکی ایکسباکس معرفی کرد. این قرارداد تعدادی از برترین مهندسان انویدیا را از بخشهای دیگر جذب و به خود مشغول کرد. البته این جابجایی تأثیر کوتاهمدت خاصی نداشت و محصول بزرگ بعدی در سال ۲۰۰۰ با نام GeForce2 GTS به بازار عرضه شد. در دسامبر سال ۲۰۰۰، انویدیا قراردادی برای خرید داراییهای معنوی و امتیاز اختراعات شرکت 3dfx امضا کرد. این شرکت زمانی رقیب انویدیا بود و در میانهی دههی ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۰ بهعنوان یکی از پیشتازان فناوریهای گرافیک سهبعدی شناخته میشد. این قرارداد تبادل مالکیتهای فکری در آوریل سال ۲۰۰۲ نهایی شد.
با گسترش فعالیتهای انویدیا، شرکتهای متعددی به زیرمجموعهی آن اضافه شدند. شرکتهای Exluna، MediaQ، iReady، iSCSI از مجموعه خریدهایی بودند که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ انجام شدند.
قدم بزرگ بعدی برای انویدیا، همکاری با سونی برای تولید پردازندهی گرافیکی پلی استیشن ۳ بود. پس از آن، مایکروسافت اعلام کرد که برای تولید ایکس باکس ۳۶۰ با ATI همکاری خواهد کرد. شرکت ATI نیز پس از مدتی به مالکیت AMD درآمد.
یکی از حرکتهای جدی انویدیا در رقابت با ATI، خرید تأمینکنندهی بزرگ سختافزاری این شرکت یعنی ULI Electronics بود. ساکنان سانتا کلارا در دسامبر سال ۲۰۰۵، این شرکت را خریداری کردند. عطش انویدیا برای تصاحب تولیدکنندگان خرد سختافزاری و نرمافزاری پایان نیافت و آنها در سال ۲۰۰۶، شرکت هیبرید گرافیکس را خریداری کردند.
پیشرفتهای سریع این شرکت آمریکایی باعث شد که مجلهی فوربز لقب شرکت برتر سال سال ۲۰۰۷ را به آنها اهدا کند. خریدها و ادغامهای انویدیا در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد و PortalPlayer و Ageia به مجموعهی آن اضافه شدند. شرکت Ageia تولیدکنندهی موتور بازیسازی PhysX بود. پس از این خریدها، انویدیا اعلام کرد که از این پس از فناوری PhysX در پردازندههای گرافیکی خود استفاده خواهد کرد.
اشتباهات تولید و ضررهای مالی
جولای سال ۲۰۰۸، با یکی از ضررهای مالی بزرگ انویدیا همراه بود. این شرکت با افت درآمد ۲۰۰ میلیونی در درآمد سهماههی اول خود روهبرو شد. دلیل این ضرر مالی، گزارشهای خرابی چیپستها و پردازندههای گرافیکی تولیدی آنها بود. گزارشهای منتشرشده در آن سال، اشتباهات فرآیند تولید را دلیل خرابی محصولات عنوان کرده بودند. البته این شرکت هیچگاه نام و مدل محصولات معیوب را منتشر نکرد.
در سپتامبر آن سال، شکایتی حقوقی علیه انویدیا تنظیم شد. در توضیحات این شکایت عنوان شده بود که تعدادی از لپتاپهای شرکتهای مهمی همچون اپل، دل و اچپی با اشکال کارایی مواجه شدهاند. این لپتاپها از پردازندههای گرافیکی انویدیا استفاده کرده بودند. این شکایت حقوقی در سپتامبر سال ۲۰۱۰ به نتیجه رسید. انویدیا در نهایت مجبور شد با تعمیر یا تعویض دستگاههای معیوب، خسارت کاربران را جبران کند.
پرداخت قضایی بعدی انویدیا مربوط به سال ۲۰۱۱ است. در تاریخ ۱۰ ژانویهی این سال، غول پردازندههای گرافیکی با اینتل به توافقی ۱.۵ میلیارد دلاری رسید. طبق این توافق، تمامی دعواهای حقوقی این دو شرکت به مدت ۶ سال لغو شدند.
حضور جدی در بازار موبایل
یکی از محصولات بلندپروازانهی این شرکت در بازار تجهیزات همراه، Tegra 3 ARM نام داشت. این SoC در کنگرهی جهانیموبایل در سال ۲۰۱۱ معرفی شد. انویدیا در آن مراسم ادعا کرد که محصولش، اولین پردازندهی چهار هستهای موبایل است. دو سال بعد، نسخهی پیشرفتهتری از این پردازنده تحت عنوانTegra 4 عرضه شد. اولین محصولی که از پردازندهی جدید انویدیا استفاده میکرد، تبلت مخصوص همین شرکت با نام انویدیا شیلد بود. شیلد تبلتی اندروید با تمرکز بر نیازهای بازی موبایل بود.
سال ۲۰۱۶، سال رونمایی از محصولات فوق حرفهای انویدیا در بازار پردازندهی گرافیکی بود. آنها در ۶ می آن سال، از سری ۱۰ پردازندههای جیفورس رونمایی کردند. GTX 1080 و GTX 1070 دو محصولی بودند که در این تاریخ معرفی شدند. این پردازندههای گرافیکی با معماری جدید این شرکت با نام «پاسکال» تولید شده بودند. فرآیند ساخت این مدلها، ۱۶ نانومتری بود و به ترتیب از حافظههای GDDR5X و GDDR5 بهره میبردند. ویژگی خاص این پردازندههای گرافیکی، پشتیبانی از فناوری SMP بود که برای سیستمهایی با چند نمایشگر یا اپلیکیشنها و بازیهای واقعیت مجازی، بسیار کارآمد است.
ورود به عرصه خودروی هوشمند
فعالیتهای این شرکت در زمینهی خودروی هوشمند مربوط به دو سال اخیر است. آنها از سال ۲۰۱۶ در زمینهی تولید تجهیزات نمایشی و سرگرمی خودرو با Luxgen همکاری میکنند. همکاری دیگر با غول خودروسازی جهان یعنی تویوتا است. طبق قرارداد امضاشده بین این دو شرکت، پلتفرم هوش مصنوعی انویدیا با نام Drive PX-series در خودروهای خودران تویوتا نصب خواهد شد. این پلتفرم هوشمند توجه چینیها را نیز به خود جلب کرده است. موتور جستجوی چینی بایدو، در جولای سال جاری قراردادی با انویدیا امضا کرد که طبق آن، در زمینههای متعدد هوش مصنوعی، رایانش ابری و خودروهای خودران با این شرکت آمریکایی همکاری خواهد کرد. بایدو، پلتفرم انویدیا را قلب تپندهی خودروهای آیندهی خود میداند.
دستهبندی محصولات شرکت Nvidia
شرکت انویدیا در حال حاضر گسترش زیادی پیدا کرده است و بازهی وسیعی از پردازندههای گرافیکی، تجهیزات ارتباطات بیسیم، پردازندههای کامپیوترهای شخصی و نرمافزارها و سختافزارهای خودروهای هوشمند را طبق دستهبندی زیر تولید میکند:
GeForce: دستهی پردازندههای گرافیکی با کاربری معمولی
Quadro: محصولاتی با تمرکز بر طراحی و تولید حرفهای به کمک کامپیوتر (CAD)
NVS: پردازندههای گرافیکی مخصوص کاربریهای تجاری با چند نمایشگر
Tegra: سیستم-روی-چیپ مخصوص دستگاههای همراه
Tesla: پردازندههای گرافیکی با کاربری عمومی بهمنظور تولید تصاویر گرافیکی حرفهای در زمینههای علمی و حرفهای
nForce: چیپست مادربورد مخصوص پردازندههای سلرون، پنتیوم و Core 2 شرکت اینتل که برای پردازندههای Athlonو Duron شرکت ایامدی نیز کاربرد دارد.
Nvidia Grid: مجموعهای از خدمات و سختافزار لازم برای ساخت محصولات مجازیسازی گرافیکی
nvidia shield: مجموعهای از سختافزار گیمینگ شامل شیلد پورتابل، تبلت شیلد و تلویزیون شیلد.
Nvidia Drive: محصولات مخصوص خودروهای هوشمند
پیشگام صنعت هوش مصنوعی
پردازندههای گرافیکی انویدیا بهوفور در صنایع یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی و آنالیزهای پیشرفته استفاده میشوند. انویدیا از یادگیری ماشینی مبتنی بر پردازندههای گرافیکی برای توسعهی هوش مصنوعی استفاده میکند. کاربردهای مورد نظر این شرکت در زمینهی هوش مصنوعی، شامل پیشبینی بیماریهایی همچون سرطان، پیشبینی وضع آب و هوا و خودروهای خودران هستند. محصولات این شرکت در خودروهای هوشمند شرکت تسلا نیز استفاده میشوند.
طبق آخرین گزارشات وبسایت فناوری تککرانچ، پردازندههای گرافیکی انویدیا به دلیل پشتیبانی از پردازش موازی، برای کاربردهای یادگیری ماشینی بسیار مفید هستند. این پردازندهها برای انجام فرآیندهای ماتریسی و برداری بهینه شدهاند.
در سال ۲۰۰۹، شرکت انویدیا در برنامهای با نام Big bang مربوط به یادگیری ماشینی شرکت کرد. در این برنامه، شبکههای عصبی یادگیری ماشینی با پردازندههای گرافیکی این شرکت ترکیب شدند. پلتفرم «مغز گوگل» نیز در همین سال از پردازندههای این شرکت استفاده کرد. اندرو انجی، پروفسور علوم کامپیوتر تأیید کرد که استفاده از پردازندهی گرافیکی در فرآیندهای یادگیری ماشینی، سرعت آن را تا صد برابر افزایش میدهد.
در آوریل سال ۲۰۱۶، شرکت آمریکایی از ابرکامپیوتر خود با نام DGX-1 رونمایی کرد. این ابرکامپیوتر مجهز به خوشهای هشت عددی از پردازندههای گرافیکی است که ترکیب نرمافزارهای یادگیری ماشینی با آن، نتیجهای خارقالعاده دارد. شرکت گوگل در همان سال از تجهیزات انویدیا با نام Tesla K80 استفاده کرد تا ماشینهای مجازی خود را توسعه دهد. این ماشینهای مجازی در سرویسهای ابری غول جستجوی جهان استفاده شدهاند. شرکت دیگری که از سری تسلا شرکت انویدیا استفاده کرد، مایکروسافت بود. آنها از این پردازندههای گرافیکی در سرورهای گرافیکی خود استفاده کردند و در نتیجهی آن، به ۴۹۹۲ هستهی پردازشی دست یافتند.
آیبیام نیز از جمله مشتریان محصولات فوق حرفهای انویدیا است. این شرکت باسابقهی کامپیوتری با همکاری غول پردازندههای گرافیکی، ماشین هوش مصنوعی خود با نام Watson را توسعه داده است. آخرین همکاری انویدیا برای توسعهی فناوریهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، با شرکت فوجیتسو بوده است. آنها پردازندههای گرافیکی خود را در سال ۲۰۱۷ در مرکز RIKEN شرکت ژاپنی نصب کردند تا پروژهی هوش مصنوعی پیشرفتهی این شرکت شروع به کار کند.
وضعیت کنونی برند انویدیا
انویدیا در حال حاضر لقب بزرگترین شرکت تولیدکنندهی پردازندهی گرافیکی در جهان را یدک میکشد. آنها بیش از ۱۰ هزار کارمند دارند و بهتازگی حضور در بازار پردازنده (CPU) را نیز تجربه کردهاند. درآمد انویدیا در سال ۲۰۱۶ حدود ۷ میلیارد دلار گزارش شده و سود خالص شرکت نیز در این سال ۱.۶۷ میلیارد دلار عنوان شده است. مدیرعامل کنونی انویدیا یکی از مؤسسان آن یعنی جنسن هوانگ است.
دنیای یک اتم، دنیایی پر از آشوب و هرجو مرج است که نسبت به گرما حساس است و با گرما تغییر میکند. ابر اتمی یک دنیای آشفته است که در آن اتمها با یکدیگر برخورد میکنند و در اثر این برخوردها مسیر و سرعت اتمها تغییر میکند.
این حرکات تصادفی اتم را میتوان با خنکسازی و سرد کردن، کند یا حتی به طور کامل متوقف کرد. در دمایی کمی بالاتر از صفر مطلق، اتمهایی که به سرعت در الگویی آشفته جابهجا میشدند به حالتی تقریبا بدون حرکت درمیآیند و به صورت یک حالت موجمانند حرکت میکنند. به این حالت در کوانتوم، چگالش بوز-اینشتین میگویند.
از زمان اولین چگالش بوز-اینشتین موفقیتآمیز در سال ۱۹۹۵ توسط محققان کولورادو و ولفانگ کترله و همکارانش در موسسه MIT، دانشمندان در حال مشاهدهی این خواص کوانتومی بودهاند و توانستهاند با استفاده از این ویژگیها به دانش بیشتری در مورد پدیدههایی مثل مغناطیس و ابررسانایی دست پیدا کنند. اما این چگالش و خنکسازی بسیار کند و ناکارآمد است و بالغ بر ۹۹ درصد اتمها در ابر اصلی در روند گم میشوند.
فیزیکدانان موسسهی تکنولوژی ماساچوست روشی از خنکسازی را یافتهاند که بسیار سریعتر از روش قدیمی است و از بیشتر اتمها نیز محافظت میکند. این تیم از فیزیکدانان برای خنکسازی از لیزر کمک گرفتند و دمای یک ابر از اتمهایروبیدیوم را از دمای اتاق به یک میکروکلوین یا کمتر از یک میلیونم بالای صفر رساندند.
با استفاده از این روش از هر ۲۰۰۰ هزار اتمی که خنک میشود، ۱۴۰۰ اتم اصلی ابر، یعنی چیزی حدود ۷۰ درصد آن، بدون آسیب باقی میمانند. نتایج این پژوهشها در مجلهی Science منتشر شد.
یکی از پروفسورهای فیزیک در MIT، به نام ولدان وولتی، در این باره میگوید:
افراد در تلاشند تا با استفاده از چگالش بوز-اینشتین، به درک بیشتری از مغناطیس و ابررسانایی برسند و همچنین با استفاده از آن ژیروسکوپ و ساعتهای اتمی بسازند. روش و تکنیک جدید باید به این روند سرعت ببخشد.
وولتی نویسندهی اصلی این مقاله در کنار نویسندهی اول و دستیار تحقیقاتی آن، جیاژونگ هو است و نفرات دیگری هم مانند زاکاری وندریو، والتین کرپل، آلبان اوروی، و ولنان چن آنها را همراهی میکنند.
مقدار کم و بازگشت بزرگ
دانشمندان با ترکیب دو روش خنکسازی لیزری و خنکسازی تبخیری توانستند چگالش بوز-اینشتین را ایجاد کنند. این روند با تاباندن اشعههای لیزر از چند جهت به اتمها شروع میشود.
اگر فوتونهای موجود در اشعه را توپ پینگپنگ در نظر بگیریم، اتمها بهاندازهی توپ بسکتبال خواهند بود و وقتی فوتونها به اتمها برخورد کنند، کمکم از سرعت اتمها میکاهند. این فوتونها همچنین بازهی حرکتی اتمها را محدود میکنند و آنها را در یکجا فشرده میکنند. اما پژوهشگران متوجه شدند که محدودیتی در استفاده از لیزر برای خنکسازی وجود دارد و در واقع هرچه ابر اتمی متراکمتر شود، فضا برای تاباندن فوتونها کمترخواهد شد؛ بنابراین آنها تصمیم گرفتند از گرما استفاده کنند. آنها از لیزر دست کشیدند و به جای آن از خنککنندهی تبخیری استفاده کردند که وولتی این نوع خنک کردن را مانند خنک کردن فنجان قهوه میداند؛ شما صبر میکنید که داغترین اتمها خارج شوند. اما این روند، کند است و در نهایت ۹۹ درصد از اتمهای اصلی خارج میشوند. وولتی میگوید:
شما باید ۱ میلیون اتم را خنک کنید تا تنها ۱۰ هزار اتم باقی بماند که این مقدار کمی است و یک بازگشتی بزرگ محسوب میشود.
جهش جدید
وولتی و همکارانش راهی پیدا کردند که بتوانند تنها با استفاده از لیزر، عمل خنکسازی را انجام بدهند. استفادهی محض از لیزر از ابتدا تا پایان عملیات برای خنکسازی، روشی سریعتر است و همچنین اتمهای اصلی بیشتری در این روش حفظ میشوند. وولتی در این مورد گفته است:
سرانجام ما توانستیم آرزوی دیرینهی فیزیکدانان را برآورده کنیم.
روشی که ما ابداع کردیم جهشی جدید به سمت چگالش بود که با حجم زیادی از اتمها نیز سازگاری داشت.
محققان با همان روش قبلی شروع به کار کردند و با استفاده از فوتونهای لیزر شروع به خنکسازی اتمهای روبیدیوم کردند و این کار را تا نقطهای ادامه دادند که اتمها متراکم شوند. سپس با استفاده از فوتونها، به آنها گرما دادند. بعد از همه این کارها، آنها از روشی به نام خنکسازی رامان استفاده کردند. در این روش آنها از دو اشعهی لیزر برای خنکسازی بیشتر اتمها استفاده کردند.
آنها ابتدا لیزر اول را به اتمها تاباندند و وقتی اتمها در معرض فوتونهای لیزر قرار گرفتند انرژی جنبشی آنها به انرژی مغناطیسی تبدیل شد. اتمها که در حال خنک شدن بودند، انرژی اصلی خودشان را حفظ کردند. سپس لیزر دوم وارد عمل شد. وقتی لیزر دوم به اتمهای متراکم تابیده شده، انرژی آنها را از بین برد و آنها را خنکتر کرد. وولتی تشریح میکند که:
فوتونها انرژی سیستم را در روندی دو مرحلهای از بین بردند. در یک مرحله، انرژی جنبشی و در مرحله بعد کل انرژی را حذف کردیم. این بدان معنا بود که ما خنکسازی را بهطور کامل انجام دادیم.
او ادامه میدهد:
حذف انرژی جنبشی اتمها که باعث میشود حرکات تصادفی آنها کم شود و به اتمها به حالتی یکدست برسند، رفتاری کوانتومی است که شبیه چگالش بوز-اینشتین است. این چگالش با از بین رفتن انرژی کلی اتمها و رسیدن به نقطه پایانی خنکسازی، تکمیل میشود.
پژوهشگران برای رسیدن به این نقطه باید اقدامات دیگری نیز انجام دهند. آنها باید لیزر را از رزونانس اتمی دور کنند، چراکه اشعه ممکن است به آسانی از کنار اتمها عبور کند. وولتی در اینباره میگوید:
اتمها در این مرحله تقریبا به حالت شفافمانندی میٰرسند که اشعه را از خود عبور میدهند.
این بدان معناست که احتمال جذب فوتونها توسط اتمها کم میشود و باعث ایجاد لرزش و گرما شده و در عوض هر فوتون تنها به یک اتم برخورد میکند. بهگفتهی وولتی میگوید:
قبل از این حالت، هر فوتون باعث حرکت ۱۰ اتم میشد. اگر شما لیزر را رزونانس دور نگه دارید، فوتون به احتمال زیاد به اتمهای دیگر برخورد نخواهد کرد و شما با افزایش قدرت لیزر خواهید توانست سرعت خنکسازی را به حالت اصلی برگردانید.
این تیم متوجه شدند که با استفاده از روش جدید میتوانند خنکسازی اتمهای روبیدیوم از دمای ۲۰۰ میکروکلوین به ۱ میکروکلوین را تنها در عرض ۰.۱ ثانیه انجام دهند که ۱۰۰ برابر سریعتر از روشهای قبلی است. به علاوه، نمونهی نهایی چگالش بوز-اینشتین این تیم، حاوی ۱۴۰۰ اتم از ۲۰۰۰ اتم اصلی است و مقدار حفظ این تعداد اتم در مقایسه با روشهای قبلی بسیار بیشتر بوده است. وولتی دربارهی علاقه و ممارست خود پیرامون این یافتهها چنین تعریف میکند:
وقتی در حال تحصیل بودم، افراد دیگر روشهای مختلف زیادی را برای خنک سازی استفاده کردند و هیچکدام کار نکرد. آنها خسته شده بودند. این کار ما، رویایی دیرینه بود که به حقیقت پیوست و ما توانستیم این روند خنکسازی را سریعتر و سادهتر انجام دهیم. بنابراین ما خیلی هیجانزدهایم و قصد داریم گونههای دیگری از اتمها را نیز امتحان کنیم و در آینده، عمل چگالش را حتی تا ۱۰۰۰ برابر بزرگتر کنیم.
در طی سالهای گذشته، خودروهای هاچبک جذابی عرضه شدند؛ ولی تنها محصولی که عملکرد بالا و لذت رانندگی را به کلاس خودروهای کامپکت وارد کرد، فولکس واگن گلف (Golf) بود. تا به امروز هفت نسل از هاچبک دوستداشتنی و جذاب گلف عرضه شده است؛ این مدل محبوب در طی ۴۲ سال گذشته، تغییرات فراوانی به خود دیده است؛ از نمونههای استانداردی که بهعنوان خودروی روزمره استفاده میشد تا نسخههای GTI، که نهایت لذت رانندگی با یک هاچبک را در اختیار راننده قرار میداد. در این مقاله با نگاهی کوتاه به هفت نسل از فولکس واگن گلف، به بررسی تغییرات این هاچبک آلمانی در طی ۴۲ سال از عرضهی نسل اول تا نسل هفتم آن میپردازیم.
نسل اول
نسل اول گلف در سال ۱۹۷۴ در قالب هاچبک محورجلوی مدرن، با هدف جایگزینی با مدل بیتل (Beetle) عرضه شد. اما شروع موفقیت گلف، با معرفی نسخهی GTI در نمایشگاه خودروی فرانکفورت ۱۹۷۵ بود. گلف به دلیل نداشتن تجهیزات و گجتهای الکترونیکی مدرن، فقط ۸۰۹ کیلوگرم وزن داشت.
مقالهی مرتبط:
این وزن برای پیشرانهی چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ چندان دستوپاگیر نیست و گلف GTI در زمان ۹ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. شاید این زمان با استانداردهای امروزی سریع نباشد؛ ولی در دهه ۱۹۷۰، گلف پابهپای خودروهای V8 آن دوران پیش میرفت. اما هدف از ساخت گلف، صرفاً سرعت بالا در مسیر مستقیم نبود و چابکی و همهکاره بودن جزو خصوصیات همیشگی آن بود. از ویژگیها مهم دیگر گلف، مصرف سوخت پایین آن بود.
نسل دوم
پس از موفقیت بینظیر نسل اول گلف، همانطور که انتظار میرفت، مقامات فولکس واگن نسل دوم آن را با کمی تغییرات ظاهری و فنی، در سال ۱۹۸۳ عرضه کردند. پیشرانههای ۱.۷ و ۲ لیتری برای نسل دوم گلف در نظر گرفته شده بود. یکی از بهیادماندنیترین نسخههای ویژه و تولید محدود نسل دوم گلف، از پیشرانهی سوپرشارژ G60 استفاده میکرد. نسل دوم گلف، مانند نسل اول، فروش موفقیتآمیزی تجربه کرد و ستایش کارشناسان خودرو را به همراه داشت. در عین حال رقبای جدید گلف از اروپا و بهخصوص ژاپن از راه رسیدند.
نسل سوم
نسل سوم گلف در سال ۱۹۹۱ معرفی شد و نوید یک خودروی پرفروش دیگر از فولکس واگن را میداد. علاوه بر طراحی مدرنتر بدنه، در بخش قوای فنی نیز تغییرات عمدهای به وجود آمده بود. پیشرانهی DOHC چهار سیلندر ۱۶ سوپاپه و اولین نسخههای TDI فولکس واگن با نسل سوم گلف همراه شده بودند. اما نهایت عملکرد گلف، با پیشرانهی ۲.۸ لیتری VR6 بود که در مدلهای GTI در بازار آمریکا عرضه شد. نسل سوم گلف، به اندازهی دو نسل قبل محبوبیت نداشت.
نسل چهارم
نسل چهارم گلف در سال ۱۹۹۷ با طراحی پختهتر معرفی شد. دپارتمان طراحی فولکس واگن، در این نسل از گلف بین نسخههای استاندارد و GTI تفاوت زیادی در طراحی ایجاد نکرده بود. پیشرانههای مختلفی، همچون انواع مختلف دیزلی و VR6 برای نسل چهارم گلف در دسترس بود. علاوه بر این، پیشرانهی جدید ۱.۸ لیتری و ۲۰ سوپاپ برای اولین بار روی گلف استفاده شده بود. در سال ۲۰۰۲ و به مناسبت ۲۵مین سال عرضهی اولین گلف GTI، نسخهی مخصوصی از گلف با طراحی جدید در سپرها، رینگها و کابین عرضه شد. یکی دیگر از نسخههای پرطرفدار نسل چهارم گلف، مدل R32 بود که در سال ۲۰۰۲ معرفی شد؛ R32 اولین خودروی آلمانی تولید انبوه بود که از جعبهدندهی دو کلاچه استفاده میکرد.
نسل پنجم
نسل پنجم گلف، در نمایشگاه خودروی پاریس ۲۰۰۴ با تغییرات عمده در طراحی بدنه و قوای محرکه معرفی شد. گلف GTI جدید در مقایسه با نسلهای گذشته، یک خودروی کاملا جدید محسوب میشد و تنها با پیشرانهی چهار سیلندر توربوشارژ دو لیتری در دسترس بود.
نسل ششم
در سال ۲۰۰۹، نسل ششم گلف با تغییرات گسترده در سیستم الکترونیک مدیریت گشتاور و قفل دیفرانسیل (XDS) عرضه شد. نسخهی GTI همراه با اگزوزهای مدرن فولکس، صدای جذابی به این خودروی اسپرت هدیه کرد تا قدرت پیشرانهی ۲۰۶ اسب بخار، نمود بیشتری داشته باشد. برای اولین بار، گلف با سقف نرم جمعشونده نیز عرضه شد.
نسخهی تولید محدود این خودرو در سال ۲۰۱۱، به مناسبت ۳۵ سالگی گلف با پیشرانهی ۲۳۰ اسب بخار، قدرتمندترین نمونه تا آن زمان بود.
نسل هفتم
نسل پنجم گلف GTI شروع تغییرات عمده در این مدل بود. دو نسل بعدی گلف، تقریبا نسخهی تکاملیافتهی مدل ۲۰۰۴ بودند. در واقع تیم طراحی فولکس واگن با حفظ دستور ساخت قدیمی گلف و اضافه کردن تجهیزات مدرنتر به آن، همچنان راه موفقیت گلف را هموار کرد.
نسل هفتم در سال ۲۰۱۲ معرفی شد و دو حق انتخاب در پیشرانه داشت. مدل استاندارد با قدرت ۲۱۷ اسب بخار و نسخهی پرفورمنس با قدرت ۲۲۷ اسب بخار، عملکرد بسیار خوبی در پیست و معابر شهری به نمایش گذاشت. علاقهمندان به گلف، امروزه میتوانند مدل GTI اسپرتکلاب را خریداری کنند که قدرت ۲۸۶ اسب بخار فراهم میکند و یکی از سریعترین هاچبکهای چهاردر دنیا است.
در پایان از شما دعوت میکنیم بینندهی ویدئویی جذاب از روند تغییرات فولکس واگن گلف در طی هفت نسل آن باشید.
.: Weblog Themes By Pichak :.