جامبوجت افسانهای بوئینگ اولین هواپیمای پهن پیکر جهان است که برای گسترش سفرهای بین قارهای و بهمنظور پاسخ به نیاز فزایندهی شرکتهای هواپیمایی برای نقل و انتقال مسافران در حجم بالا پا به عرصهی حیات گذاشت. در ابتدای تولد این پرنده، بسیاری بر این عقیدهب ودند که اندازهی بسیار بزرگ بوئینگ ۷۴۷ نهتنها باعث خواهد شد این پرنده در انجام وظیفهی اصلی خود، یعنی جابجایی مسافران ناموفق باشد؛ بلکه وزن بسیار بالای آن مشکلاتی برای باند فرودگاهها رقم خواهد زد و احتمالا دچار سوانح زیادی خواهد شد.
اما برخلاف تمام بدبینیها، نهتنها این پرنده تا چندین دهه از لحاظ مختلف بیرقیب ماند؛ بلکه هنوز هم به حضور موفقیتآمیز خود در آسمان ادامه میدهد و تا کنون بیش از ۱۵۰۰ فروند از آن تولید شده است. بوئینگ ۷۴۷ حاصل تلاش ۵۰ هزار نفر از کارکنان بوئینگ بود که با لقب «باورنکردنیها» شناخته میشدند. این افراد شامل کارکنان ساختمانی، مکانیکها، مهندسان، کارکنان اداری و مدیرانی بودند که بوئینگ ۷۴۷ افسانهای را به واقعیت تبدیل کردند. جالب است که با وجود محدودیتهای موجود در دههی ۶۰ میلادی، آنها این کار را در کمتر از ۱۶ ماه به انجام رساندند.
تاریخچهی بوئینگ ۷۴۷
در سال ۱۹۶۳، نیروی هوایی ایالات متحده مجموعهای از برنامههای مطالعاتی جهت تولید یک هواپیمای ترابری سنگین را شروع کرد. مسئولان نیروی هوایی معتقد بودند جت ترابری سی-۱۴۱ استارلیفتر پاسخگوی نیازهای نیروی هوایی نیست و نیاز به یک هواپیمای ترابری بزرگتر احساس میشد. سه شرکت لاکهید مارتین، داگلاس و بوئینگ در مناقصهی نیروی هوایی برای ساخت هواپیمای ترابری فوقسنگین شرکت کردند؛ اما بوئینگ و داگلاس این مناقصه را به لاکهید واگزار کردند؛ مناقصهای که منجر به تولید غول ترابری دنیای غرب، سی-۵ گَلَکسی شد.
هواپیمای ترابری سنگین C-5 Galaxy
شکست بوئینگ در این مناقصه بهمعنای از دست رفتن قراردادی ارزشمند برای این شرکت آمریکایی بود. این شکست باعث شد بوئینگ بیش از گذشته توجه خود را بهسوی بازار هواپیماهای مسافربری معطوف کند. در آن دوران، به لطف استقبال از جتهای مسافربری نظیر بوئینگ ۷۰۷ و DC-8، بازار سفرهای دوربرد هوایی در حال گسترش بود. حتی پیش از شکست بوئینگ در مناقصهی هواپیمای ترابری نیروی هوایی، ژوان تریپ، رئیس شرکت هوایی پان امریکن که از بزرگترین شرکتهای هوایی آن دوران بود، به بوئینگ پیشنهاد داده بود هواپیمایی دوبرابر بزرگتر از بوئینگ ۷۰۷ تولید کند.
شکست در مناقصهی نیروی هوایی تنها دلیل بوئینگ برای ساخت ۷۴۷ نبود. در آن دوران ترافیک هوایی رو به افزایش بود و ساخت هواپیمایی چند برابر بزرگتر از ۷۰۷ امکان کاهش هزینهی بلیط و کاهش ترافیک هوایی را فراهم میکرد. بوئینگ تصمیم گرفت از برخی تکنولوژیهای توسعهیافته در طرح هواپیمای باریاش نیز در ۷۴۷ استفاده کند؛ مهمترین آنها موتورهای دارای ضریب کنارگذر بالا بود که برای طرح هواپیمای ترابری ارتش توسعه یافته بودند.
DC-8 (سمت راست) و بوئینگ ۷۰۷ (سمت چپ)
در سال ۱۹۶۵، جو ساتر از گروه طراحی بوئینگ ۷۳۷ به تیم طراحی ۷۴۷ منتقل شد تا فرایند طراحی ۷۴۷ را مدیریت کند. وی با مدیران شرکتهای هوایی مختلف از جمله پان امریکن به رایزنی پرداخت تا از نیازهای مشتریان بالقوهی محصول آیندهی بوئینگ آگاه شود. در آن زمان این اعتقاد وجود داشت که هواپیماهای مسافربری دوربرد در نهایت جای خود را به هواپیماهای مسافربری مافوقصوت خواهند بخشید؛ همین مسئله باعث شد طراحان جانب احتیاط را رعایت کنند و ۷۴۷ را بهگونهای طراحی کنند که بتوان آن را بهآسانی به یک هواپیمای ترابری تبدیل کرد.
یکی از دلایل وجود کوهان نمادین ۷۴۷ در قسمت بالای هواپیما نیز به همین مسئله بازمیگردد. در طرح هواپیمای باری ارتش خواسته شده بود امکان بارگیری از قسمت دماغهی هواپیما وجود داشته باشد. بههمین دلیل بوئینگ در طرح پیشنهادیاش به ارتش، کابین خلبان را به قسمت کوهان مانند بالای هواپیما منتقل کردهبود. طراحان بوئینگ تصمیم گرفتند این قسمت کوهان مانند را در طراحی ۷۴۷ نیز مورد استفاده قرار دهند. اضافه کردن این قسمت باعث میشد در نمونههای ترابری بارگیری از قسمت دماغهی ۷۴۷ امکانپذیر باشد و همچنین این امکان وجود داشت تا در این قسمت کوهان مانند تعداد بیشتری مسافر جای داده شوند. بر همین اساس، ملکهی آسمان در نهایت در سه پیکربندی مختلف به مشتریان ارائه شد: گونهی مسافربری، گونهی باری و گونهای تبدیلپذیر که میتواند بنا به نیاز مشتری جهت حمل مسافر یا بار مورد استفاده قرار گیرد.
بوئینگ ۷۴۷ بهقدری بزرگ بود که مسئولان بویینگ مجبور شدند برای ساخت این هواپیما بزرگترین کارخانهی تولید هواپیما را در اِوِرِت واشنگتن بنا کنند. نتیجهی کار، پرندهای غولآسا بود؛ اولین ۷۴۷ ساختهشده ۶۸.۵ متر طول داشت و سکان عمودی آن به ارتفاع یک ساختمان شش طبقه بود. وقتی کابین این هواپیما در حالت تحت فشار قرار میگرفت، وزن هوای داخل کابین به یک تن میرسید. بخش حمل بار میتوانست ۳۴۰۰ چمدان را حمل کند و برای خالی شدن تنها به ۷ دقیقه وقت نیاز داشت. سطح بال این هواپیما بزرگتر از یک زمین بسکتبال است؛ اما جالب این است که سیستم ناوبری بینالمللی نصبشده روی آن از لپتاپهای مدرن نیز سبکتر بود.
سرانجام در سیام سپتامبر ۱۹۶۸ اولین ۷۴۷ از خط تولید خارج شد و خبرنگاران و نمایندگان بیست و شش شرکت خریدار این هواپیما از این پرندهی غولپیکر بازدید کردند. در ماههای پس از آن، کارکنان بوئینگ وقت خود را جهت آمادهسازی این پرنده برای پرواز اولیه صرف کردند. عروس آسمان برای اولین بار روز نهم فوریهی ۱۹۶۹ بال به آسمان گشود؛ در این پرواز جک ودل کنترل هواپیما را در دست داشت و برایان ویگل بهعنوان کمکخلبان وی را همراهی میکرد. با وجود اشکال جزئی در یکی از فلپهای هواپیما، پرواز اولیهی این پرنده موفقیتآمیز بود. در نهایت عروس آسمان در دسامبر ۱۹۶۹ تأییدیهی پرواز را دریافت کرد و اجازه یافت وارد سیستم حمل و نقل هوایی شود.
اولین پیشنمونهی بوئینگ ۷۴۷
گونههای مختلف بوئینگ ۷۴۷
گونهی اولیهی بوئینگ ۷۴۷ سری ۱۰۰ نامیده میشد که مشخصهی اصلی آن وجود سه پنجره در هرکدام از طرفین طبقهی فوقانی آن بود. بهدلیل اینکه طبقهی فوقانی در ابتدا صرفا بهعنوان فضای استراحت مسافران درجهی یک (First Class) بهکار میرفت؛ شرکت بوئینگ به همین تعداد پنجره بسنده کرده بود. اما پس از مدتی شرکتها تصمیم گرفتند از این قسمت برای جای دادن صندلیهای مسافران درجه یک استفاده کنند که باعث شد شرکت بوئینگ تعبیهی ۵ پنجره در هر سمت طبقهی فوقانی را بهعنوان یک گزینهی اختیاری به مشتریان ارائه دهد.
بوئینگ ۷۴۷ سری ۱۰۰
گونهی SP بوئینگ ۷۴۷ نوعی اختصاصی از این هواپیما بود که با درخواست مشترک شرکت هواپیمایی پان امریکن و هواپیمایی ملی ایران ایجاد شد. هدف از ساخت این نمونه، دستیابی به هواپیمایی بود که بتواند پروازهای مستقیم بین ایالات متحده و خاورمیانه را به انجام برساند. از نظر ظاهری، اصلیترین تفاوت گونهی SP با مدل اولیهی ۷۴۷ به بدنهی کوتاهتر و سکانهای عمودی و افقی بزرگتر مربوط میشود. در این گونه، برد هواپیما به ۱۰,۸۰۰ کیلومتر رسیده بود؛ این مسئله امکان برقرای پروازهای مستقیم میان تهران و نیویورک را فراهم کرد که در زمان خود طولانیترین پرواز تجاری بدون توقف در جهان بود. هردو شرکت پان امریکن و هواپیمایی ملی ایران در سال ۱۹۷۶ استفاده از این هواپیما را شروع کردند و در مجموع تعداد ۴۵ فروند از این نمونه تولید شد.
بوئینگ ۷۴۷ اسپی
سری ۲۰۰ بوئینگ ۷۴۷ پس از سری ۱۰۰ به بازار عرضه شد. در این سری، بهبودهایی در قدرت موتور هواپیما و حداکثر وزن برخواست آن ایجاد شده بود. عرضهی مدلهای اختصاصیِ باری، تبدیلپذیر و ترکیبی (باری و مسافربری) نیز با عرضهی سری ۲۰۰ شروع شد. مدل باری سری دویست با کد F شناخته میشد که توانایی حمل ۳۷۸ تن بار داشت. مدل تبدیلپذیر با کد C شناخته میشد که میتوانست نقش یک هواپیمای مسافربری را ایفا کند؛ اما با حذف صندلیها و استفاده از ورودی بار در دماغهی هواپیما، میتوانست بهعنوان یک هواپیمای باری نیز مورد استفاده قرار گیرد. گونهی ترکیبی با کد M شناخته میشود که علاوه بر حمل بار، میتواند ۲۳۸ مسافر را در سهکلاس حمل کند.
سومین سری از خانوادهی ۷۴۷ با عنوان سری ۳۰۰ شناخته میشود. تفاوت اصلی این سری با سریهای قبلی به کشیدگی طبقهی فوقانی هواپیما مربوط میشود که در مدلهای قبلی بهعنوان یک گزینهی اختیاری به خریداران ارائه میشد. در این سری با انجام بهسازیهای آیرودینامیک جزئی، حداکثر سرعت هواپیما از ۰.۸۴ ماخ به ۰.۸۵ ماخ افزایش پیدا کرده است. پلکان مارپیچی طبقهی دوم نیز جای خود را به یک پلکان مستقیم داده است که فضایی بیشتری برای تعبیهی صندلیهای اضافه فراهم میکند. برای سری ۳۰۰ نیز یک نمونهی ترکیبی (باری و مسافربری) تولید شد که با کد M شناخته میشود.
گونهی ۴۰۰ بوئینگ ۷۴۷ در سال ۱۹۸۹ وارد خدمت شد و در مقایسه با گونههای قبلی بهسازیهای فراوانی به خود دیده است. در این میان میتوان به استفاده از نمایشگرهای دیجیتال بهجای عقربهها و نشانگرهای قدیمی اشاره کرد؛ در مجموع بهبودهای الکترونیکی انجامشده در این هواپیما باعث شده است تعداد عقربهها، نشانگرها و سوئیچها از ۹۷۱ به ۳۶۵ عدد کاهش یابد. به همین دلیل، تعداد افراد لازم جهت هدایت هواپیما از سه به دو نفر کاهش یافته است.
کابین خلبان بوئینگ ۷۴۷ سری ۴۰۰
استفاده از موتورهای اصلاحشده و اعمال تغییراتی در بالها از جمله نصب بالکهای ۱.۸ متری باعث شده است مصرف سوخت در این هواپیما ۴ درصد کاهش پیدا کند. کاهش مصرف سوخت و اضافه شدن مخزن سوخت در دم هواپیما باعث شده است برد این نمونه به بیش از ۱۴ هزار کیلومتر برسد.
آخری گونه از بوئینگ ۷۴۷ با عنوان سری ۸ شناخته میشود که در نوامبر ۲۰۰۵ معرفی شد. دلیل استفاده از عدد ۸ در نامگذاری این سری، تأکید بر این مسئله است که بوئینگ ۷۴۷ سری ۸ از فناوریهای نوین بهکاررفته در بوئینگ ۷۸۷ دریملاینر بهرهمند شده است. از جملهی این فناوریها میتوان به استفاده از بالکهای جدید در نوک بالها و موتورهای GEnx-2B ساخت جنرال الکتریک اشاره کرد. مجموع تغییرات اعمالشده در سری ۸ باعث شده است مصرف سوخت و کربن تولیدشده توسط این هواپیما کاهش یابد. تغییرات اعمالشده کاهش وزن و مصرف سوخت هواپیما را به همراه داشتهاند و بهعلاوه باعث شدهاند تعداد قطعات تشکیلدهندهی هواپیما نیز کاهش یابد.
گونهی باری سری ۸ اولین بار در فوریهی ۲۰۱۰ پرواز کرد؛ اولین پرواز نمونهی مسافربری نیز در مارس ۲۰۱۱ انجام شد. در گونهی باری سری ۸، ظرفیت حمل بار به میزان ۱۶ درصد در مقایسه با گونهی باری سری ۴۰۰ افزایش یافته است. در گونهی مسافربری نیز امکان نصب ۵۱ صندلی بیشتر از سری ۴۰۰ وجود دارد و محفظهی حمل بار گونهی مسافربری سری ۸ میتواند ۲۶ درصد بار بیشتری در خود جای دهد. افزایش ظرفیت محفظههای حمل بار بالای سر مسافران، طراحی مجدد پلکان و تغییر در طراحی داخلی کابین نیز از جمله بهروزرسانیهای اعمالشده در سری ۸ بوئینگ ۷۴۷ است.
بوئینگ ۷۴۷ سری ۸
ایرفورس وان
نمیتوانیم از بوئینگ ۷۴۷ و گونههای مختلف آن صحبت کنیم و از ایرفورس وان یا هواپیمای اختصاصی رئیس جمهور ایالات متحده سخنی بهمیان نیاوریم. در واقع هر هواپیمایی که وظیفهی حمل رئیسجمهور ایالات متحده را بر عهده داشته باشد، «Air Force One» نامیده میشود. در حال حاضر وظیفهی حمل رئیسجمهور بر عهدهی دو فروند بوئینگ ۷۴۷ از سری ۲۰۰ بی است که با شمارهی دم ۲۸۰۰۰ و ۲۹۰۰۰ ثبت شدهاند. در ساختار نیروی هوایی آمریکا این هواپیماها با نام VC-25A شناخته میشوند.
این دو هواپیما از توانایی سوختگیری هوایی برخوردار هستند و از نظر تئوریک برد آنها نامحدود است. دستگاههای سختافزاری موجود در هواپیما در برابر سیگنالهای الکترومغناطیسی مقاومسازی شدهاند. ابزارهای ارتباطِ امن موجود در این هواپیما به ایرفورس وان اجازه میدهند در صورت حمله به ایالات متحده بهعنوان یک مرکز فرماندهی متحرک عمل کند.
فضای داخلی این پرنده معادل ۳۷۱ مترمربع است که به سه سطح تقسیم شده و سوئیت اختصاصی رئیسجمهور، دفتر کار و اتاق کنفرانس را شامل میشود. این هواپیما همچنین به یک سوئیت پزشکی مجهز است که میتواند بهعنوان اتاق عمل نیز مورد استفاده قرار گیرد و یک پزشک در تمام سفرهای هوایی، رئیس جمهور را همراهی میکند. دو آشپزخانهی موجود در ایرفورس وان میتوانند در هر نوبت غذای لازم برای ۱۰۰ نفر را فراهم کنند. این هواپیما همچنین قسمتهایی جهت اقامت همراهان رئیسجمهور نظیر مشاوران، افسران امنیتی، خبرنگاران و دیگر مهمانان را در خود جای داده است.
حوادث
هرچند بوئینگ ۷۴۷ هواپیمایی ایمن بهحساب میآید؛ اما در تاریخ پرواز این پرنده، چندین مورد حوادث و سوانح دلخراش رخ داده است. در ادامه بهطور خلاصه به چند مورد از این سوانح اشاره میکنیم.
پیش از هرچیز به حادثهای که ۲۷ مارس ۱۹۷۷ در فرودگاه لوسرودئو در اسپانیا رخ داد اشاره میکنیم. در این حادثه که مرگبارترین حادثهی تاریخ هوانوردی نیز بهشمار میرود، مجموعا ۵۸۳ نفر جان خود را از دست دادند. در ۲۷ مارس ۱۹۷۷، بهدلیل عملیات تروریستی در فرودگاه لاسپالماس اسپانیا، تعداد زیادی از پروازها به فرودگاه لوسرودئو که امروزه با عنوان فرودگاه تنریف شمالی شناخته میشود منتقل شدند و این مسئله موجب شلوغی بیش از حد این فرودگاه شده بود.
در این میان بوئینگ ۷۴۷ سری ۲۰۰ متعلق به شرکت هواپیمایی KLM و بوئینگ ۷۴۷ سری ۱۰۰ متعلق به شرکت پان امریکن نیز از جمله هواپیماهایی بودند که به فرودگاه لوسرودئو منتقل شدند. بهواسطهی نبود دید کافی و مشکلات ارتباطی بین برج مراقبت و بوئینگ ۷۴۷ خطوط هوایی KLM، در حالی که بوئینگ ۷۴۷ متعلق به پان امریکن هنوز در حال تاکسی روی باند بود، بوئینگ ۷۴۷ شرکت KLM اقدام به برخواستن از باند کرد و با بوئینگ ۷۴۷ شرکت پان امریکن برخورد کرد. در این حادثه تنها ۶۱ نفر که در قسمت جلوی بوئینگ ۷۴۷ پان امریکن حضور داشتند زنده ماندند.
از دیگر تراژدیهای هوایی که بوئینگ ۷۴۷ در آن حضور داشت، میتوان به پرواز شمارهی ۰۰۷ خطوط هوایی کرهی جنوبی اشاره کرد که باعث مرگ ۲۴۶ مسافر و ۲۳ خدمهی این هواپیما شد. بوئینگ ۷۴۷ سری ۲۰۰ خطوط هوایی کرهی جنوبی، روز ۳۱ آگوست ۱۹۸۳ در ساعت ۳ و ۵۰ دقیقهی صبح به وقت گرینویچ، فرودگاه جان اف کندی نیویورک را به مقصد سئول ترک کرد. این فرودگاه پس از توقفی جهت سوختگیری مجدد در فرودگاه آنکورج در آلاسکا راهی سئول شد.
به دلیل خطای ناوبری، این هواپیما تدریجا از مسیر اصلی پرواز خود منحرف شد؛ انحرافی که باعث شد این هواپیما در ساعت ۱۵ و ۵۱ دقیقه به وقت گرینویچ به محدودهی هوایی انحصاری کامچاتکا در اتحاد جماهیر شوروی وارد شود. هرچند این هواپیما با گذر از کامچاتکا آسمان شوروی را بهسلامت ترک کرد، اما مدت کوتاهی بعد مجددا با پرواز برفراز جزیرهی ساخالین وارد آسمان شوروی شد. این بار بخت با سرنشینان هواپیما یار نبود و یک هواپیمای رهگیر شوروی با شلیک دو موشک، بوئینگ ۷۴۷ را به قعر دریا فرستاد.
مسیر حرکت هواپیمای خطوط هوایی کره
علاوه بر موارد فوق که از شناختهشدهترین حوادث بوئینگ ۷۴۷ هستند، میتوان به حادثهی بمبگذاری در بوئینگ ۷۴۷ خطوط هوایی هندوستان در سال ۱۹۸۵ اشاره کرد. این هواپیما که از بمبئی بهسمت کانادا در حال پرواز بود، در نزدیکی سواحل ایرلند بهوسیلهی بمبی که درون هواپیما کار گذاشته شده بود منهدم شد و در دریا سقوط کرد. در این حادثه ۳۰۷ مسافر و ۲۲ خدمه جان خود را از دست دادند.
در حادثهای دیگر بهدلیل نقص در تعمیرات هواپیما، ۵۰۵ نفر از ۵۰۹ مسافر و ۱۵ خدمهی بوئینگ ۷۴۷ خطوط هوایی ژاپن، جان خود را از دست دادند. بهواسطهی نقص در تعمیرات هواپیما، بخشی از قسمت عقب هواپیما از جمله سکان عمودی آن حین پرواز کنده شد. این مسئله باعث از کار افتادن سیستم هیدرولیک هواپیما شد و در نتیجه خلبانان کنترل اکثر سطوح کنترلی هواپیما را از دست دادند. پس از نزدیک به ۳۰ دقیقه پرواز وحشتناک، هواپیما به سطح زمین برخورد کرد و بهجز چهار نفر، تمامی سرنشینان و خدمهی هواپیما به کام مرگ رفتند.
تصویری از بوئینگ ۷۴۷ ژاپنی که نشان میدهد سکان عمودی بهطور کامل کنده شده است
جمع بندی
هزینههای بالای طراحی و ساخت بوئینگ ۷۴۷ در کنار هزینههای سرسامآور ساخت کارخانهی اورت، بوئینگ را به استقراض از بانکها وادار کرده بود. در ماههای پایانی تکمیل این پروژه، تقاضاهای مکرر بوئینگ برای دریافت وام ادامه یافت. بخت با بوئینگ یار بود و توانسته بود وامهای مورد نیازش را دریافت کند؛ اگر بوئینگ نمیتوانست این وامها را دریافت کند، نهتنها سرنوشت ملکهی آسمان، بلکه سرنوشت شرکت بوئینگ به خطر میافتاد. همچنین عدم استقبال از ۷۴۷ میتوانست حیات بوئینگ را به خطر بیندازد؛ اما ریسک این شرکت جواب داد و ۷۴۷ به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد، ریسکی که باعث شد بوئینگ سالها بر بازار هواپیماهای پهنپیکر تسلط داشته باشد.
در تاریخ بیست و هشتم ژوئن ۲۰۱۴، بوئینگ هزار و پانصدمین ۷۴۷ تولیدی را به خطوط هوایی لوفتانزا تحویل داد. جالب است بدانید که فروش ۷۴۷ امروزه از این تعداد نیز فراتر رفته؛ رکوردی که بدون شک فوقالعاده است. این هواپیما را میتوان یکی از موفقترین ساختههای تاریخ هوانوردی دانست؛ پرندهای که با گذشت چندین دهه از عمرش هنوز جوان به نظر میرسد.
بهتازگی یکی از کاربران یوتیوب با نام BitsBeTrippin، عملکرد کارت گرافیک TITAN V انویدیا را در استخراج ارز رمزگذاری شده، مورد بررسی قرار داده است. کاربر یادشده، کارت گرافیک تایتان وی را یک اعجوبه خطاب میکند. زومیترا همراهی کنید.
تایتان وی بهعنوان یک کارت گرافیک ویژهی بازیهای رایانهای به بازار عرضه نشده است. با این حال اگر در مورد عملکرد آن در حوزهی گیمینگ کنجکاو هستید، میتوانید مقالهی «نتایج اولیه بنچمارک کارت گرافیک Titan V انویدیا منتشر شد» را بخوانید.
کاربر یوتیوب یادشده بهطور انحصاری دست به آزمودن عملکرد رمزگشایی کارت گرافیک تایتان وی در ارز دیجیتال زده است. BitsBeTrippin در یک استریم زندهی تقریبا دوساعته، کارت گرافیک تایتان وی را جعبهگشایی کرده و پس از نصب، آن را در سیستم مبتنی بر پردازندهی تردریپر و چیپست x399 ساخت AMD تحت آزمون قرار داده است. در ادامه میتوانید مشخصات سیستم رندرینگ BitsBeTrippin را مشاهده کنید.
مادربرد | ASUS ROG Zenith Extreme |
---|---|
پردازندهی مرکزی | AMD Threadripper 1950x |
پردازندهی گرافیکی | NVIDIA Titan V |
حافظه رم | TridentZ 64GB G.Skill DDR4 Trident Z 3600 |
درایو ذخیرهسازی سیستم عامل | Samsung 960 PRO 512GB PCIe NVMe |
درایو ذخیرهسازی داده | Samsung 960 EVO 1TB PCIe NVMe |
خنککنندهی مایع | Corsair H110i |
منبع تغذیه | EVGA Supernova G2 1300w |
در ادامهی مقاله میتوانید به نتایج آزمون کارت گرافیک تایتان وی در استخراج برخی از رایجترین ارزهای دیجیتال دسترسی داشته باشید؛ اما پیشنهاد میکنیم برای برطرف کردن حس کنجکاوی خود، ویدیوی کامل این آزمون و بررسی را مشاهده کنید تا با چشمان خود شاهد عملکرد بیبدیل تایتان وی در استخراج ارزهای موجود در فهرست ذیل و سایر ارزهای دیجیتال باشید. همانطور که در جدول زیر قابل مشاهده است، توان استخراج ارز دیجیتال مختلف و توان مصرفی تایتان وی در دو حالت پیشفرض و اورکلاک شده مورد بررسی قرار گرفته است. قبل از مشاهدهی جدول، یادآوری میشود که توان استخراج سکهی اتریوم کارت گرافیک RX Vega 64 در حالت اورکلاک تقریبا برابر ۴۴ مِگاهَش بر ثانیه است.
عملکرد استخراج ارز دیجیتال تایتان وی
نوع ارز دیجیتال | کلاک پیشفرض | اورکلاک | بار سیستم در حالت پیشفرض | بار سیستم در حالت اورکلاک |
---|---|---|---|---|
اتریوم (ETH) | ۷۰ مگاهش بر ثانیه | ۷۷ مگاهش بر ثانیه | ۲۱۳ وات | ۲۳۷ وات |
زِدکَش (ZEC) | ۷۵۰ سولوشِن | ۸۷۷ سولوشِن | ۲۲۱ وات | ۲۴۴ وات |
مُونِرو (XMR) | ۱۲۲۴ هش بر ثانیه | ۱۴۱۷ هش بر ثانیه | ۱۵۷ وات | ۱۶۵ |
اِلبرای کرِدیت (LBC) | ۶۸۵ مگاهش بر ثانیه | غیرقابل دسترس | ۲۴۱ وات | غیرقابل دسترس |
وِرتکوین (VTC) | ۸۸.۷ مگاهش بر ثانیه | ۱۰۰.۳ مگاهش بر ثانیه | ۲۴۶ وات | ۲۵۹ |
یادآوری میشود که پیکربندی حالت اورکلاک بهصورت ذیل بوده است:
- هسته: ۷۵+ مگاهرتز، حافظه: ۱۳۰+ مگاهرتز، توان: ۶۵+ درصد
با توجه به قدرت بالای تایتان وی به نظر میرسد که این کارت گرافیک ۲۹۹۹ دلاری مبتنی بر معماری ولتا (Volta)، بیشتر قرار است برای استخراج (Mining) مورد استفاده قرار گیرد. جالبترین بخش این آزمون، مصرف بهینهی تایتان وی و توان طراحی حرارتی ۲۵۰ وات آن است که در کنار حافظهی ۱۲ گیگابایتی HBM2، تایتان وی را به یک هیولای تمامعیار تبدیل میکند. اگرچه برچسب قیمت ۲۹۹۹ دلاری برای تایتان وی و استخراج معدن اندکی گران به نظر میرسد؛ اما انتظار نمیرود که به دلیل تقاضای بالای استخراجکنندگان ارز دیجیتال، شاهد افزایش قیمت آن باشیم.
توان استخراج ارزهای دیجیتالی و رمزگذاری شدهی تایتان وی انویدیا را چگونه ارزیابی میکنید؟
رقابت در بازار هاچ بک اسپرت هر روز در حال داغتر شدن است و رنو نیز برای اینکه از قافله عقب نماند، نسل بعدی خودروی مگان RS را معرفی کرده است. این خودرو تنها بهصورت پنجدر عرضه میشود و این در حالی است که نسل قبلی این خودرو بهعنوان یک خودروی کوپه دودر شناخته میشود. این محصول رنو تنها نباید با خودروهایی همچون فولکس واگن گلف GTi، فورد فوکوس ST و پژو ۳۰۸ GTi رقابت کند؛ بلکه یک رقیب جدید به نام هیوندا i30 N نیز دارد. البته این نسخه قدرتمند از مگان بهخوبی آماده است تا با رقبای خود رقابت کند؛ چون تنها خودرو در کلاس خود است که از سیستم چهار چرخ فرمانپذیر استفاده می کند.
رنو درخصوص مگان RS جدید انعطاف زیادی از خود نشان داده است تا مشتریان بتوانند بسته به نیاز و علایق، خودروی خود را سفارش دهند؛ بهطوری که برای مثال این مدل اولین نسل از مگان است که میتوان آن را با دو نوع جعبهدنده سفارش داد که یکی از آنها ۶ سرعته دستی و دیگری از نوع دو کلاچه ۶ سرعته است. در ویدیویی که رنو برای معرفی این خودرو منتشر کرده، دیده میشود که توجه ویژهای به طراحی و مشخصات فنی این خودرو داشته است.
از بارزترین مشخصات رنو مگان RS ۲۰۱۸ میتوان به کمکفنرهای هیدرولیک این خودرو اشاره کرد که در هر دو محور جلو و عقب از آنها استفاده شده است. فشار داخلی این کمکفنرها میتواند بسته به نوع رانندگی تغییر کند. ضمن اینکه زاویهی چرخهای عقبی میتواند توسط سیستم 4 Control تغییر کند و به این ترتیب چسبندگی و پایداری خودرو در تمامی شرایط در بهترین حالت قرار دارد. سیستم 4 Control در خودرو مگان GT بهصورت استاندارد عرضه میشود و بسته به سرعت اتومبیل، کارکرد آن میتواند تغییر کند؛ بهطوری که تا سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت چرخهای عقب در جهت خلاف چرخهای جلو فرمان میپذیرند؛ اما با گذر از سرعت ۶۰ کیلومتر بر ساعت، چرخهای عقب به شکل موازی با چرخهای جلو زاویه میگیرند و این شرایط تا سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت ادامه دارد.
خودروی رنو مگان RS جدید به یک پیشرانه بنزینی توربوشارژ مجهز است که ۱.۸ لیتر حجم دارد. این پیشرانه را پیش از این در خودروی آلپاین A-110 نیز دیده بودیم. این پیشرانه که روی نسخه پایه مگان RS از سال آینده عرضه خواهد شد، چهار سیلندر دارد و میتواند ۲۸۳ بخار قدرت در ۶۰۰۰ دور بر دقیقه و ۳۹۰ نیوتون متر گشتاور در ۲۴۰۰ دور بر دقیقه تولید کند اما مگان RS برای سال ۲۰۱۸ یک نسخهی قویتر نیز دارد که از ۳۰۰ اسب بخار قدرت و ۴۰۰ نیوتنمتر گشتاور بهره میبرد. مدل قدرتمند خودرو همچنین از رینگهای بزرگ ۱۹ اینچی بهصورت استاندارد استفاده میکند.
یکی از سؤالاتی که برای طرفداران رنو پیش آمده این است که آیا این خودرو خواهد توانست رکورد خودروهای دیفرانسیل جلو را در پیست نوربرگ رینگ بشکند؟ باید گفت برای جواب این سؤال هنوز خیلی زود است؛ اما احتمالاً رنو نسخه Trophy این خودرو را برای این کار آماده خواهد کرد که البته باید بتواند رکورد هوندا سیویک Type-R را که ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه است، بشکند. در ادامه میتوانید ویدیو و گالری تصاویر این خودرو را مشاهده کنید.
دانشمندان جان هاپکینز به توسعهی روشی پرداختهاند که پس از استفاده از ابزار برش ژن موسوم به کریسپر، از قوانین بازدهی برای معرفی توالیهای جدید DNA در سلولها استفاده میکند. دانشمندان میگویند این روش بر اساس تستهای جنین موش و هزاران سلول انسانی، میتواند به بهبود سازگاری و بازدهی ویرایش ژنوم کمک کند.
روش جدید و توسعهی آن در تاریخ ۲۸ نوامبر در مجلهی Proceedings of the National Academy of Sciences علوم شرح داده شده است. بهگفتهی گرالدین سیدوکس، استاد شلدون هانتینگتون در بخش ژنتیک و زیست مولکولی و معاون تحقیقات دانشگاه جان هاپکینیز، دانشکدهی پزشکی و پژوهشگر مؤسسهی پزشکی هوارد هاگز:
کریسپر ابزاری است که در تغییر ژنوم، پیشبینی خروجی رفتارهای مشخص و مطالعهی آنها به دانشمندان کمک میکند؛ اما این ابزار هم خرابیهایی در ژنوم ایجاد میکند و نحوهی ورود یک توالی جدید DNA به ژنوم را کنترل نمیکند. در نتیجه به بررسی نحوهی ترمیم خرابیهایی که بر اثر کریسپر به وجود آمدهاند میپردازیم تا بتوانیم از فرایند ترمیم طبیعی DNA برای ورود توالیهای جدید در ژنوم استفاده کنیم. به این نتیجه رسیدیم که تا وقتی DNA-های خارجی خطی باشند، سلولها توالیهای DNA خارجی را برای ترمیم خرابیهای DNA کپی میکنند. با مطالعهی نحوهی کپی شدن بخشهای خارجی DNA در طول فرآیند ترمیم، به بعضی قوانین ساده برای بهینهسازی ویرایش ژنتیکی و بهینهسازی ابزار رسیدیم.
کریسپر که مخفف «تناوبهای کوتاه پالیندروم فاصلهدار منظم خوشهای» است، در پنج سال گذشته بهعنوان ابزاری برای برش بهینهی DNA، به محبوبیت زیادی در بین دانشمندان دست یافته است. این روش برای سلولهای پستانداران از یک فرآیند دفاع ویروسی طبیعی در سلولهای باکتریایی تطبیق یافته که شامل برشهای مخرب در DNA ویروسی است. این ابزار یک مجموعهی بهینه از قیچیهای مولکولی است.
باور عمومی دانشمندان این است که سلولها، خرابیهای DNA را از طریق درج یک مجموعهی تصادفی از نوکلئوتیدها ترمیم میکنند؛ نوکلئوتیدها بلوکهای سازندهی شیمیایی DNA هستند. این روند هر ژن واقع در نقطهی خرابی DNA را نابود میکند.
سلولها گاهی از یک منبع متفاوت برای ترمیم خرابی در DNA استفاده میکند، این منبع معمولا یک توالی از بخش دیگر DNA یا «دهندهی» DNA است. با این حال، توالی «دهنده» را نمیتوان در یک فضای خالی ژنوم وارد کرد.
درعوض، DNA دهندهی جدید به یک نوع نوار در هر انتهای خود نیاز دارد که به آن کمک میکند در شکاف برش بچسبد. دانشمندان به این نوار، بازوهای همسانی DNA دهنده میگویند. بازوهای همسانی شامل نوکلئوتیدهایی هستند که بخشهای دستنخوردهی DNA را با کد ژنتیکی منطبق با آن میپوشانند. در نتیجه DNA دهنده میتواند به DNA سالم بچسبد.
با این حال دانشمندان DNA دهنده را یک روش غیر بهینه برای ترمیم ژنوم میدانند؛ زیرا این روش هنگام درج یک توالی طولانی DNA و یک DNA مدور یا استاندارد واحد، به بازوهای طولانی همسان نیاز دارد که آمادهسازی آن در اندازههای طویل دشوار است.
به گفتهی سدیوکس متخصص کریسپر، سؤالهایی در مورد قوانین طراحی بهینهی DNA دهنده و طول بازوهای همسان بهوجود آمده است.
دانشمندان جان هاپکینز به دنبال یافتن پاسخ این سؤالها، به درج ترکیبهای مختلفی از DNA دهنده در سلولهای کلیهی جنین انسانی پرداختند. این سلولها به دلیل توانایی رشد خوب و کاربرد گسترده در تحقیقات سرطان معروف هستند. دانشمندان از DNA دهنده به همراه یک ژن استفاده کردند که به کدگذاری یک پروتئین فلورسنت میپردازند و در نتیجه پس از درج موفقیتآمیز ژن، رنگ سبز درخشانی در غشای هستهای سلول به وجود میآورد.
سلولهای کلیهی جنین انسان پس از ترمیم خرابی DNA با قطعهی PCR به رنگ سبز درمیآیند، این خرابی بر اثر کریسپر به وجود آمده است، قطعهی PCR با رمزنگاری یک پروتئین فلورسنت و بازوهای همسان با ۳۳ نوکلئوتید این رنگ سبز درخشان را به وجود میآورد.
آلکساندره پیکس، یکی از دستیارهای تحقیقاتی جان هاپکینز به این نتیجه رسیده است که بخشهای DNA در نقش دهنده عملکرد بسیار خوبی دارند و دو تا پنج مرتبه بهینهتر از DNA-های مدور (موسوم به پلاسمیدها) در سلولهای انسانی عمل میکنند. پیکس میگوید آمادهسازی DNA خطی در آزمایشگاه با استفاده از PCR بسیار ساده است. این روش به ابزار واکنش زنجیرهای پلیمری اشاره میکند که برای تقویت DNA به کار میرود.
پیکس به تست طولهای مختلف بازوی همسان هم پرداخته است. او به این نتیجه رسیده است که طول قسمت مرکزی بازوی همسان، تقریبا ۳۵ نوکلئوتید است که اندکی کوتاهتر از کاربردهای متداول دانشمندان است. به ویژه، بازوهای همسان به طول ۳۳ تا ۳۸ نوکلئوتید به اندازهی بازوهایی با ۵۱۸ نوکلئوتید موفق بودند و به بین ۱۰ و ۲۰ درصد ویرایش موفق تحت شرایط بهینه رسیدند. در مقابل، وقتی دانشمندان به تست بازوهای همسان با ۱۵ و ۱۶ نوکلئوتید پرداختند، نسبتهای موفقیت به نصف رسید. آنها این نتایج را در سه موقعیت مختلف در ژنوم انسانی تکرار کردند. همچنین دریافتند طول توالی جدید درجشده، به غیر از بازوهای همسان، میتواند تا ۱۰۰۰ نوکلئوتید باشد.
این تیم با درجهای متغیر از ۵۷ تا ۹۹۳ نوکلئوتید به نسبتهای موفقیت بین ۱۰ و ۵۰ درصد رسید. درج توالیهای کوتاهتر نسبت به توالیهای طولانیتر موفقتر بود. برای مثال، توالیهای جدید با طول ۵۷، ۷۱۴ و ۹۹۳ نوکلئوتید به ترتیب در ۴۵.۴، ۲۳.۵ و ۱۷.۹ درصد موارد با موفقیت درج شدند. درجهای جدید فراتر از ۱۰۰۰ نوکلئوتید، برای مثال با طول ۱۱۲۲ و ۲۲۲۹ نوکلئوتید در ۰.۵ درصد موارد، با موفقیت اندکی همراه بودند. به گفتهی سیدوکس در این اندازه، وارد کردن کمیت DNA دهنده برای ویرایش کار دشواری است. سلولها تمایل دارند DNA بیشتری ترشح کنند.
در نهایت تیم به این نتیجه رسیدند که نرخ موفقیت ویرایش، در صورت ورود توالی جدید در ۳۰ نوکلئوتید از محل برش کریسپر بالا میرود. به گفتهی سیدوکس:
در صورت وجود بیش از ۳۰ نوکلئوتید، فرآیند درج عملی نیست. این پارامترها بیشترین ژن را برای ویرایش تولید میکنند. در واقع اغلب آزمایشها، تنها ویرایش دو یا سه نوکلئوتید نزدیک به محل برش کریسپر را در نظر میگیرند.
تیم تحقیقات همین روش را برای جنین موش هم تست کردند. با استفاده از یک قطعهی PCR با بازوهای همسانی ۳۶ نوکلئوتیدی، تیم موفق به درج یک توالی به طول ۷۳۹ نوکلئوتید شد که به کدگذاری یک پروتئین فلورسنت در ۲۷ عدد از ۸۷ عدد جنین موش (۳۱ درصد) میپردازد.
تیم تحقیقاتی سیدوکس از قوانین ترمیم هم برای مطالعهی DNA در کرمهای لولهای استفاده میکنند و به بررسی قوانین ترمیم روی دیگر سلولهای انسانی میپردازند. به گفتهی سیدوکس، قبل از تطبیق گستردهی راهبردها باید به تست آنها در انواع سلولهای انسانی و جاندارهای دیگر پرداخت.
پس از معرفی خودروی جدید آئودی RS4 آوانت با رنگ ناگارو آبی که در نمایشگاه خودروی فرانکفورت رونمایی شد، آئودی طرح رنگ جدیدی در سفر این خودرو به اینگولشتات نمایش داد که رنگ قرمز میسانو بود. ارباب حلقهها این بار در ویدئویی تبلیغاتی از طرح رنگ جدیدی برای آئودی RS4 آوانت پردهبرداری کرده که قبل از آن در کوپه آئودی RS5 نیز مشاهده شده است؛ در این ویدئو آئودی RS4 آوانت با رنگ سبز سونوما به نمایش گذاشته میشود تا خودروی اسپرت آئودی این بار لباسی همرنگ با طبیعت سرسبز اروپا به تن کند.
فیلم جدید آئودی RS4 آوانت نشان میدهد که این مدل اسپرت در مالاگای اسپانیا سفری پرهیجان و دیدنی دارد. ممکن است خودروی جدید نسبت به گذشتگان مجهز به پیشرانههای خورجینی هشت سیلندر با تنفس طبیعی کمی ضعیفتر به نظر برسد؛ اما پیشرانه خورجینی ۶ سیلندر توربوشارژ آئودی RS4 آوانت در این ویدئو ثابت میکند که این طور نیست و همیشه قدرت بیشتر به داشتن حجم بیشتر نیست. در واقع شبیه همین عملکرد در خودروی مرسدس AMG C63 دیده میشود که شاید نزدیکترین خودرو به آئودی اسپرت جدید باشد.
به نظر میرسد که شدت سبزی رنگ سبز سونوما کمی بیش از حد است و قرمز میسانو یا حتی آبی ناگارو نزدیکی بیشتری به سلیقههای مشتریان و دوستداران خودرو داشته باشد. رنگ سبز سونوما در آلمان مبلغ ۸۹۰ یورو به هزینه اولیه خودروی آئودی RS4 آوانت اضافه میکند. خودروساز آلمانی برای مشتریانی که به رنگ سبز علاقه ندارند، پیشنهاد رنگهای فانتزی در آپشنهای دیگر میدهد و هزینهی آن به مشتری بستگی دارد. این هزینه برای برخی رنگها تا ۲۴۰۰ یورو نیز میرسد که البته مطمئنا ارزش پرداخت دارد.
خودروی آئودی RS5 کوپه و RS4 آوانت ممکن است اوایل سال آینده با هم ترکیب شوند و برای اولین بار در قالب خودروی آئودی RS5 اسپرتبک وارد بازار شوند. در حال حاضر برخی تصاویر جاسوسی نشان میدهد که این اتفاق بهزودی میافتد، و اگر چنین چیزی رخ دهد، مدل جدید آئودی مطمئنا با پالت رنگی مشابه همین دو مدل به بازار ارائه خواهد شد.
آئودی RS4 آوانت با رنگ سبز سونوما
ویدئوی جدیدی از آئودی RS4 آوانت منتشر شده است که نشان میدهد چرا این خودرو یکی از مفیدترین وسایل نقلیه در دسترس بازار است.صاحبان این خودرو میتوانند اعضای خانواده و به اندازهی کافی بار در خودرو سوار کنند؛ با این حال آئودی RS4 آوانت قادر است در عین جادار بودن، در حدود ۳۰ ثانیه به سرعت ۱۶۲ مایل بر ساعت (۲۶۰ کیلومتر بر ساعت) برسد. کسانی که به دریفت در پیست پل ریکارد علاقه دارند، میتوانند از قابلیت دریفت آئودی RS4 آوانت لذت ببرند.
آئودی RS4 آوانت جدید مجهز به پیشرانه قدرتمند ۲.۹ لیتری خورجینی ۶ سیلندر با قدرت ۴۴۴ اسب بخار (۳۳۱ کیلو وات) و ۴۴۳ پوند-فوت (۶۰۰ نیوتنمتر) گشتاور است. جعبهدنده اتوماتیک هشت سرعته و سیستم تمام چرخ محرک کواتروقدرت خروجی را به چرخها منتقل میکنند. آئودی RS4 آوانت اسپرت زمان صفر تا ۶۲ مایل بر ساعت (صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت) را تنها در ۴.۱ ثانیه طی میکند و دارای حداکثر سرعت ۱۵۵ مایل بر ساعت (۲۵۰ کیلومتر بر ساعت) است، اما بهروزرسانی خودرو با بسته دینامیک RS، این رقم را تا ۱۷۴ مایل بر ساعت (۲۸۰ کیلومتر بر ساعت) میبرد.
در داخل اتاق، آئودی RS4 آوانت کاملا جذاب و گیرا است. برای سرنشینان جلوی خودرو صندلیها و تجهیزات اسپرت چرمی با دوخت الماسی شکل مهیا شده که بر زیبایی اتاق میافزاید. همچنین رانندگان دارای چشمانداز پیشرفتهای از جاده با ترکیبی از صفحه نمایش سربالا (نمایشگر هدآپ) و پنل دیجیتال مجازی (کابین مجازی دیجیتال) آئودی هستند.
اگر خریداران انتظارات زیادی از رانندگی تهاجمی داشته باشند، آئودی گزینههایی برای اسپرت کردن آئودی RS4 آوانت تدارک دیده است که شامل دیسکهای ترمز سرامیکی، سیستم کنترل پویای سواری و تعلیق اسپرت RS میشود. علاوه بر این نسخه کربنی خودرو با استفاده از مواد کامپوزیتی در اسپلیتر جلو، بدنه جانبی خودرو، ورودی دیفیوزر عقب و پوشش آینهها، شتاب بیشتری به دست میآورد. این بسته شامل مجموعهای از رینگهای ویژه ۲۰ اینچی است که سبکتر از رینگهای ۱۹ اینچی کنونی هستند.
خودروی آئودی RS4 آوانت در ایالات متحده آمریکا در دسترس نیست. تحویل خودرو اوایل سال ۲۰۱۸ در اروپا آغاز میشود و قیمتها از ۶۱,۶۲۵ پوند در انگلستان شروع خواهد شد. البته نسخه کربنی آئودی RS4 آوانت هم پس از آن خواهد رسید و علاقهمندان باید صبر کنند تا مارس ۲۰۱۸ (اسفند ماه) نسخه کربنی را به قیمت ۷۱,۶۲۵ پوند دریافت کنند.
آئودی RS4 آوانت ۲۰۱۸
دورف ۳۳ ساله، از زمانی که مجبور شد سهام باقیماندهی خودش از بزرگترین شبکهی اجتماعی روسیه، یعنی ویکی را به یک میلیاردر کرملینی در سال ۲۰۱۴ بفروشد، زیاد با تکنولوژی سروکار داشت. او روی پیامرسان رمزگذاریشدهی (اینکریپتشده) تلگرام کار میکرد. دورف معتقد است که تلگرام را نمیشود هک کرد. تلگرام تاکنون ۱۸۰ میلیون کاربر در دنیا و ۴۰ میلیون کاربر فقط در ایران دارد و روزانه نیم میلیون نفر کاربر جدید جذب میکند.
دورف و برادر بزرگش نیکولای (برندهی جایزه ریاضی و برنامهنویسی)، نرمافزار خودشان را بهخوبی تنظیم کردهاند و هیچ کشور، شخص و حتی آژانس قانونی مثل FBI نتوانسته است از آنها جاسوسی کند. طبق اظهار آنها، FBI قصد داشت با رشوه دادن به یکی از توسعهدهندگان تلگرام در سانفرانسیسکو، اطلاعاتی در مورد این نرمافزار به دست بیاورد. موقعیت مکانی سرورهای تلگرام نامشخص و مخفی است و اسامی افراد توسعهدهندهی آن نیز مشخص نیست. دورف این افراد را رفقای میلیونر مینامد. دورف در دبی و نزدیک دفترش در طبقه بیست و سوم آسمانخراشی در شهر رسانهای دبی، میگوید:
من عاشق تلگرام در اینجا هستم. رشد و توسعه آن بهاندازهای شتاب دارد که گویی یک استارتاپ است.
آسانژ و اسنودن
دورف که فردی اصالتا سنپترزبورگی است، میگوید قصد دارد از چیزی بزرگ در سال آینده رونمایی کند. او که سرزمین مادری خود را با ۳۰۰ میلیون دلار و ۲۰۰۰ بیتکوین از فروش ویکی ترک کرد، تا الان نخواسته است توجه زیادی به خود جلب کند و البته دلایل خوبی هم برای این کار دارد.
برای افراد شروعکننده و استارترها، او حداقل ارتباط کمی با دو تن از مخالفان تأثیرگذار دولت آمریکا یعنی جولین آسناژ وادوارد اسنودن دارد. آسانژ که مؤسس ویکیلیکس است، از فناوری رمزگذاری تلگرام حمایت میکند. دورف به این افشاگر آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا بعد از اینکه در سال ۲۰۱۳ به مسکو آمد، پیشنهاد کار داد.
وی در مورد ایران و بروز برخی ابهامها و مخالفتها در داخل ایران با پیامرسان تلگرام میگوید:
حس کنجکاوی من تحریک شده است. دیدن و هدایت یک رسانهی اجتماعی مشهور در کشوری مثل ایران برای من بسیار جالب است.
بر اساس اعلام پایگاه تکراشا، پس از فیلتر و ممنوع شدن فیسبوک و توییتر در ایران، حدود ۴۰ درصد ترافیک اینترنتی ایرانیان صرف اکانتهای تلگرام میشود. این مقدار حتی بعد از ماجرای فیلتر کردن تماس صوتی تلگرام توسط دولت ایران همچنان به قوت خود باقی مانده است. دروف تماس صوتی تلگرام را در ماه آوریل راهاندازی کرده بود. تلگرام که یک نرمافزار متن باز است، هم روی گوشی هوشمند و هم روی کامپیوتر کار میکند و حاوی ۵۰۰ هزار کانال فارسی است. این کانالها جایی هستند که کاربران میتوانند هر نوع پست و مطلبی را که دلشان میخواهد منتشر کنند و هرکسی میتواند آزادانه از این مطالب دیدن کند.
در استفاده از تلگرام نیازی نیست که شماره تلفن مخاطب را داشته باشید و تنها داشتن یک نام کاربری اکتفا میکند. هزاران نفر میتوانند با استفاده از سیستمعاملهای مختلف بهصورت کاملا امن چت کنند و هر چیزی را که خواستند به اشتراک بگذارند. به همین دلیل است که تلگرام بهعنوان یک ابزار برای جهادگرایان افراطی اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد. دورف میگوید قصد دارد یک فیلتر برای خارج کردن افراطگرایان و محتوای افراطی از تلگرام تعبیه کند؛ ولی تاکید کرد که اطلاعات شخصی و خصوصی هیچوقت در دسترس کسی قرار نخواهد گرفت.
گارانتی مادامالعمر
دورف قصد ندارد تلگرام را به هیچ قیمتی بفروشد. او قصد دارد از تلگرام برای کسب درآمد در سال آینده استفاده کند، ولی پول بهدستآمده از درآمد آن، صرف توسعهی تلگرام خواهد شد. او دوست ندارد تلگرام را مانند ویکی که به کرملین (به دلیل فشارهای سیاسی) فروخت، به کسی بفروشد و میگوید تلگرام به هیچ قیمتی فروشی نیست.
با اینکه مؤسسان رقیبان بزرگی مثل واتساپ و اسکایپ نهایتا راضی به فروش برنامهی خود شدند، دورف میگوید قصد ندارد به پیشنهادات خرید بقیه گوش دهد. او میگوید تا به حال چندین بار از افراد مشهور سیلیکون ولی پیشنهاداتی دریافت کرده است؛ ولی حاضر نیست تلگرام را بفروشد. او هویت این افراد را فاش نکرد؛ ولی طیف قیمت پیشنهادی آنها را از ۳ تا ۵ میلیارد دلار اعلام کرد. وی میگوید:
حتی با ۲۰ میلیارد دلار هم حاضر به فروش آن نیستم. این یک گارانتی مادامالعمر است.
وقتی فیسبوک در سال ۲۰۱۴ واتساپ را خریداری کرد، تقریبا حدود ۴۰ دلار به ازای هر کاربر آن پول داد. طبق گفتهیالکساندر ونگرانوویچ (یک تحلیلگر فناوری در اتکریتیهکاپیتال در مسکو)، این مقدار پول میتواند بهعنوان یک معیار برای تلگرام نیز مورد استفاده قرار بگیرد. اما این مقایسه کامل نیست؛ چراکه تلگرام در حال رشد است، درحالیکه بازار نرمافزارهای پیامٰرسان اشباع شده است.
بیتکوین، مالیات
تا زمانی که برای دورف جای پیشرفت وجود داشته باشد، شاهد تغییر سبک استراتژیک او و به خطر انداختن کارهایش نخواهیم بود، مگر اینکه او چند تغییر ساده و جزئی ایجاد کند. او میگوید ۴ سال پیش شروع به خریدن بیتکوین با قیمت ۷۵۰ دلار به ازای هر واحد کرده است. حال قیمت مجموع بیتکوینهای او از ۱.۵ به ۳۵ میلیون دلار رسیده است. دورف همچنین به اندازهی کافی در سنتکیتس و جزیرهی نویس برای تبدیل شدن به یک شهروند سرمایهگذاری کرده است.
دورف میگوید در مورد سرمایهگذاری بیتکوین خوشبین است؛ چون بیتکوین مانند طلای دیجیتال عمل میکند. او بهعنوان مالک یکی از مشهورترین برنامههای پیامرسان دنیا، میگوید از دیدن اتفاقات غیر قابل پیشبینی خوشحال و هیجانزده میشود:
من از دیدن اینکه تمام زنجیرهی بلوکی و جامعه ارز رمزپایه به سمت تلگرام آمدهاند بسیار هیجانزدهام.
پاول جوان همچنین اشاره میکند که دلیل انتخاب دبی از سوی او برای کسبوکارش، آزاد بودن این منطقه از نظر مالیاتی است. وی میگوید:
این یک موضع اساسی و مهم است. اکثر افراد در دنیای غرب نمیدانند مالیات تا چه اندازه گزینههای آنها را محدود میکند. شما در غرب حدود نصف درآمدتان را مالیات میدهید و این بدان معنا است که ۱۸۰ روز در سال را برای دولت کار میکنید. من فکر میکنم راههای خرج پولم نسبت به دولت، بیشتر به عموم مردم نفع میٰرساند.
ولی دورف اعتراف کرد که زندگی در یک کشور مذهبی با آدام و رسوم خاص خود مثل امارات سختیهای خاص خودش را نیز دارد. او میگوید:
اگر من فردی وابسته به الکل بودم یا میخواستم گوشت خوک بخورم، این کشور کمی برای من مشکلساز میشد.
کشور ناظر
دورف در سال ۱۹۸۴ در شوروی به دنیا آمد. این کشور و این برههی زمانی نمایانگر نظارت شدید دولت در آن زمان است. او وقتی از دادن اطلاعات کاربران ویکی در سال ۲۰۱۱ به سرویس امنیت فدرال روسیه امتناع کرد، تبدیل به قهرمان جوانان روسی شد. رهبران مخالف میخواستند از این شبکه برای سازماندهی بزرگترین تظاهرات علیه سلطه ۱۸ ساله (تا به الان) ولادیمیر پوتین استفاده کنند.
او برای جواب دادن به رئیس KGB عکس یک سگ نژاد ژرمنشپرد را که زبانش بیرون بود در توییتر خود منتشر کرد. وقتی که پوتین برای اولین بار به قدرت رسید، دورف آنقدر کم سنوسال بود که نمیتوانست حتی رأی بدهد. با این وجود کلا در مورد مسائل سیاسی صحبت نمیکند. او حتی در مورد هک اخیر انتخابات آمریکا نیز حرفی نزد. وقتی از او در این مورد سؤال شد، گفت نمیداند آیا روسیه پشت این هک بوده است یا خیر؛ ولی مطمئن است که هرکسی این کار را کرده، لزوما به اسپانسر دولتی نیازی ندارد. او میگوید:
من در زمان پوتین، با اینکه ۱۲ سال داشتم میتوانستم این کار را انجام دهم. از نظر من این کار آنقدرها هم سخت نیست.
وی معتقد است:
قوانین سیاسی روسیه بسیار مسخره و احمقانه هستند.
دورف معتقد است که این قوانین قدرت بیشتری برای جاسوسی در اختیار دولت روسیه قرار میدهد. دورف میخواهد او را بهعنوان یک فرد مخالف در نظر بگیرند.
در واقع کنایهی جالبی در این بین وجود دارد؛ اطرافیان پوتین در کرملین بهعنوان یکی از مخفیترین و سریترین گروههای دنیا، نهتنها از شبکه رمزشده دورف استفاده میکنند، بلکه بهطور آشکارا آن را ستایش میکنند؛ هرچند هشدارهایی هم در مورد آن میدهند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، از طریق تلگرام گفت:
کار کردن با تلگرام بسیار آسان است. ما از تلگرام برای اطلاعات عمومی استفاده میکنیم؛ ولی در مورد اطلاعات غیر عمومی از آن استفاده نمیکنیم. اینترنت هرگز نمیتواند در همهجای دنیا بهطور کامل امن باشد.
نام سیلیکون ولی (درهی سیلیکون) ابتدا در دههی ۱۹۷۰ به وجود آمد. این نام توسط گزارشگری به نام دان هوفلر بهکار برده شد. وی این عبارت را موقع ناهار کاری خود برای نخستین بار شنیده بود. هوفلر مجموعهای از ستونها را منتشر کرد که جزئیات صنعت نیمهرسانا را تحت عنوان سیلیکون ولی آمریکا نشان میدادند. هوفلر جزو اولین افرادی شناخته میشود که در مورد سیلیکون ولی بهعنوان یک جامعهی کاری متمایز نوشته است.
نام سیلیکون ولی در موارد زیادی مورد استفاده قرار میگیرد، از لوازم خانگی و یک مجموعهی تلویزیونی گرفته تا برخی از مبتکرترین افراد و محصولات در تکنولوژی دنیا. اما پرسش این است که ما چههنگامی از اصطلاح سیلیکون ولی برای اولین بار استفاده کردیم و اصلا کلمهی سیلیکون در این عبارت به چه چیزی اشاره دارد؟
منطقهی جنوبی خلیج سانفرانسیسکو که امروزه با نام سیلیکون ولی یا دره سیلیکون شناخته میشود، اسمهای دیگری نیز داشته است. اوایل دههی ۱۹۰۰، نام این منطقه دره شادی قلبی (Valley of Heart's Delight) بود. این نام را به خاطر باغهای پرشمار و زمینهایی پر از میوههای رسیده به آن ناحیه داده بودند. اما در دههی ۱۹۵۰ میلادی، صنعت جدیدی وارد این منطقه شد؛ تولیدکنندگان و نوآوران در عرصهی تراشهی سیلیکونی.
تراشههای سیلیکونی یکی از اجزای اصلی صنعت نیمهٰرسانا بودند. تا به امروز این تراشهها در هر چیزی که کامپیوتری است مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ از تلفن همراه، کامپیوتر، پرینتر و دستگاههای بازی گرفته تا حتی ماشینحساب. تراشههای سیلیکونی یکی از اجزای اصلی در صنعت رایانش بودهاند و این منطقه را به یک قطب جذاب برای هرکسی که علاقهمند به تکنولوژی است، تبدیل کردهاند.
باوجود صنعت قوی تراشههای سیلیکونی، سیلیکون ولی پس از ۲۰ سال نام خودش را به دست آورد. این نام بهصورت غیر رسمی به دان هوفلر، یک گزارشگر اخبار مربوط به تکنولوژی نسبت داده میشود. او در سال ۱۹۷۱ ستونی در مورد صنعت نیمهرسانا در این منطقه نوشته است.
بر اساس گفتههای جیمز وینکلر، یکی از همکاران هوفلر در دههی ۱۹۷۰، هوفلر برای اولین بار سر میز نهار این اصلاح را از زبان یک فرد بازاری شنید. این فرد بازاری بهجای گفتن درهی سانتاکلارا، از اصطلاح درهی سیلیکون (سیلیکون ولی) استفاده کرد. هوفلر وقتی این نام جایگزین را شنید، بسیار جذب آن شد. وینکلر میگوید:
چشمان هوفلر با شنیدن این عبارت مانند بازیکنان بازی پوکر گرد شد و از فرد بازاری پرسید: درهی سیلیکون؟! این عبارت از کجا آمد؟!
فرد بازاری جواب داد:
این نامی است که بقیه روی این منطقه گذاشتهاند.
سه هفته بعد از این ماجرا هوفلر مجموعهای در مورد صنعت تراشهی کامپیوتری سیلیکونی در سانتاکلارا نوشت. عنوان هر بخش از این مجموعه، درهی سیلیکون آمریکا بود. پس از آن این اسم جا افتاد.
۱۰ سال بعد هوفلر بار دیگر در قطعهای که در روزنامه سنخوزهتایمز منتشر شد، روی این مسئله مانور داد. هوفلر نوشت:
منطق و اساس، بسیار ساده است؛ این نیمهرساناهای انقلابی در یک دره ساخته میشوند. این دره از سیلیکون است و منظور من از سیلیکون تراشههای سیلیکونی است، نه عنصر سیلیکون، چراکه عنصر سیلیکون دومین عنصر فراوان در زمین است. من از کجا باید میدانستم که این اصطلاح بهسرعت همهگیر میشود و در نهایت توسط همه دنیا مورد استفاده قرار میگیرد؟
اما ارزش و اعتبار هوفلر بیشتر از تنها نامگذاری سیلیکون ولی است. نویسندهای به نام مایکلاس.مالون معتقد است که هوفلر با پوشش دادن این دره در دههی ۱۹۷۰، نقشی اساسی در توسعه کیفیتهای نوآورانهی آن ایفا کرد. هوفلر جزو اولین نویسندگانی بود که صنعت تکنولوژی شمال کالیفرنیا را بهعنوان یک جامعهی مجزا توصیف کرد. مالون در کتابش به نام امتیاز بزرگ مینویسد:
هوفلر از پیشگامان تبدیل شدن سیلیکون ولی به یک جامعهی مجزا بود. وقتی ما به سیلیکون ولی بهعنوان مجموعهای از کاراکترها و موارد عجیبوغریب فکر میکنیم، باید بدانیم این هوفلر است که باعث شده ما اینگونه این ایده را در ذهن خود بپرورانیم.
یک شیء میانستارهای به شکل یک سیگار موسوم به "اوموآموآ" دارای ویژگیهای غیرعادی است که اخترشناسان احتمال میدهند شاید نشانهای از طرف بیگانگان باشد!
به نقل از تک تایمز، اخترشناسان از یکی از بزرگترین تلسکوپهای جهان استفاده خواهند کرد تا نگاه دقیقتری به شی مرموزی که با سرعت در حال گذر از منظومه شمسی است، داشته باشند و دریابند که آیا این شی اسرارآمیز نشانهای از فناوری بیگانگان است؟
دانشمندان با فناوری نوآورانه پروژه "Listen" که هدف آن کشف شواهدی از تمدن بیگانگان است، از تلسکوپ "Green Bank" در غرب ویرجینیا برای گوش دادن به سیگنالهای رادیویی استفاده میکنند که ممکن است توسط "اوموآموآ"(Oumuamua) پخش شود.
اوموآموآ اولین بار در ماه اکتبر در منظومه شمسی دیده شد.
مشاهدات انجام شده توسط اخترشناسان که دادهها در مورد این سنگ فضایی را جمع آوری کردند، نشان داد که سیارک یک شیء غیر معمول است که ویژگیهای غیر معمول دارد.
با این که دانشمندان از مدتها قبل حضور یک سیارک میانستارهای را در این منطقه از جهان پیشبینی کرده بودند، اما انتظار چنین چیزی را نداشتند.
برخی از محققان در حال حاضر این ایده را مطرح میکنند که اوموآموآ ممکن است توسط موجودات فرازمینی هوشمند فرستاده شده باشد.
"آوی لوب"، استاد نجوم دانشگاه هاروارد که مشاور پروژه "Listen" نیز هست، میگوید: هرچه بیشتر این موضوع را مطالعه میکنم، بیشتر غیرعادی به نظر میرسد و مرا متعجب میکند، چرا که انگار یک کاوشگر مصنوعی ساخته شده به دست بیگانگان است که از تمدن فرا زمینیان فرستاده شده است.
این سیارک اسرارآمیز اکنون به اندازه دو برابر فاصله ما از خورشید با زمین فاصله دارد. محققان میگویند در چنین فاصله نزدیکی، تلسکوپ میتواند فرکانسهای ضعیف را تشخیص دهد.
تشخیص چیزی به ضعیفی امواج رادیویی یک تلفن همراه برای تلسکوپ کمتر از یک دقیقه طول میکشد، بنابراین اخترشناسان مطمئن هستند که اگر سیگنالی از اوموآموآ ارسال شود حتما دریافت خواهد شد.
لوب گفت: به احتمال زیاد این شی یک شی طبیعی است، اما به دلیل آن که شکلی بسیار عجیب و غریب دارد، ما میخواهیم بررسی کنیم که آیا نشانهای از بیگانگان است یا خیر.
مسئولان پروژه در بیانیهای گفتند: حتی اگر هیچ سیگنال یا شواهدی از تکنولوژی فرازمینی وجود نداشته باشد، مشاهدات ما به بخشهایی از طیف رادیویی میپردازد که میتواند اطلاعات مهمی در مورد احتمال وجود آب، یخ یا "پاکت گازی"(نشانهای از حیات در سیارات) که هنوز هیچ کدام از آنها شناسایی نشدهاند، به ما بدهد.
یک مهندس شیمی انگلیسی، وسیله جدیدی برای جلوگیری از گسترش آتشسوزی در برجهای بلند ابداع کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، یک وسیله کوچک که روی رادیاتورهای خانگی نصب میشود، میتواند از گسترش ویرانگر آتشسوزی در بلوکهای بلندی مانند برج "گرنفل" (Grenfell) لندن جلوگیری کند.
ابداع کننده این وسیله موسوم به "بلوپروف"(Blueproof) میگوید: این دستگاه میتواند آب درون رادیاتورها را برای خاموش کردن آتش، خارج کند و میتواند به نجات زندگی افراد کمک کند.
این وسیله که پنج پوند قیمت دارد، روی هر رادیاتوری نصب میشود و در صورت گسترش آتش، به صورت خودکار، گرما را تشخیص میدهد و جریان آب را از رادیاتورها روی شعلههای آتش میپاشد.
"دیو اتکینسون" (Dave Atkinson)، مهندس شیمی میگوید ممکن است اختراعش بتواند به افراد زمانهای حیاتی بیشتری برای نجات از یک آتشسوزی فاجعهبار بدهد.
این وسیله در حال گذراندن آزمایشها در برجهایی در انگلستان و تحت استاندردهای بریتانیا است.
اگر آزمایشات بیشتر نیز موفقیتآمیز باشند، ممکن است این وسیله در تمام ساختمانهای شهر ادینبرو نصب شود.
اتکینسون گفت که فکر اختراع این وسیله، اولین بار پس از مرگ غمانگیز خانواده "فیلپات"(Philpott) در آتش سوزی شهر دربی در سال 2012، به ذهنش خطور کرد.
وی افزود: من به رادیاتور منزلم نگاه کردم و فکر کردم آب کافی برای فرونشاندن آتش در آن هست. بنابراین به اینترنت مراجعه کردم تا ببینم وسیلهای برای نصب روی رادیاتورها وجود دارد.
در برج گرنفل، آب کافی در رادیاتورهای هر طبقه ساختمان وجود داشت اما در دسترس نبود.
به گفته اتکینسون، ممکن است این آبپاشها راه حل بهینهای برای مهار تمام آتشهایی که در برجها و دیگر ساختمانها رخ میدهند، نباشند.
ما هنوز در مرحله آزمایش ویژگیها هستیم. هدف این وسیله، مهار منشاء حریق است.
ما این وسیله را در برجها آزمایش کردهایم و گزارشی مبنی بر نشت یا خرابی نداشتهایم.
شرکت سازنده میگوید که قیمت این وسیله برای یک بسته سه عددی 59.99 پوند است.
یک شرکت چینی- تایوانی، برای فیلمبرداری از عمق دریاها، یک زیردریایی کوچک بدون سرنشین ابداع کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از گیزمگ، زمانی به ندرت حرفی از زیردریایهای کوچک بدون سرنشین به میان میآمد اما اکنون، شمار زیادی از این محصولات در مراحل گوناگون تولید هستند. نمونههای اخیر این زیردریاییها، "الک" (Allec)، "بلوواتر1" (BlueWater 1) و "گلادیوس" (Gladius)هستند. یکی از آخرین نمونههایی که عرضه شده زیردریایی "فیفیش پی 3" (FiFish P3)با قدرت تصویربرداری 4k است که توسط شرکت چینی- تایوانی (Qysea) تولید شده است.
این زیردریایی خودران سه موتوره که شش کیلوگرم وزن دارد، میتواند تا عمق حداکثر 100 متر(328 پا) پایین برود و با یک کابل الکتریکی به اپراتور وصل شود. انتهای کابل مستقیما به یک کنترلکننده دو دستهای متصل است که برای راندن از راه دور p3 استفاده میشود.
گوشی هوشمند فرد هدایت کننده روی کنترلر سوار میشود و در آنجا از یک اپلیکیشن iOS یا اندروید برای نمایش ویدئوی زندهای که با دوربین زیردریایی فیلمبرداری شده، استفاده میکند. اگرچه فیلم با وضوح K/30fps 4 رویP3 ضبط میشود، با وضوح حداکثر p1080 25fps/ قابل پخش است.
این زیردریایی از یک دوربیت سونی 20 مگاپیکسلی با حسگر CMOS که قابلیت ثبت تصاویر با هشت درجه روشنایی بسته به شرایط را دارد، بهره میبرد.
.: Weblog Themes By Pichak :.