همانطور که پیش از این در تصاویر غیر رسمی و جاسوسی مشخص بود، مدل ۲۰۱۹ شاسیبلند جیپ چروکی (Cherokee) در نما و چراغهای جلو از طراحی جدیدی استفاده میکند. با اینکه همه منتظر رونمایی مدل ۲۰۱۹ این شاسیبلند در نمایشگاه بینالمللی خودروی آمریکای شمالی واقع در دیترویت بودیم؛ اما تصاویر رسمی جیپ چروکی جدید، قبل از این رویداد که در تاریخ ۲۶ دیماه سال جاری برگزار میشود، منتشر شد.
در تصاویر منتشرشده، دو نسخهی متفاوت از جیپ چروکی را شاهد هستیم؛ مدل قرمزرنگ با توجه به گیرههای بکسل در سپر جلو و چراغهای مهشکن بالای سپر، احتمالاً نسخهی تریلهاوک (Trailhawk) است. در مقابل، مدل نقرهای رنگ در سپرجلو جزئيات اضافهای به همراه ندارد. اگر به تصاویر بیشتر دقت کنیم، به نظر میرسد که نسخهی تریلهاوک ارتفاع بیشتری دارد که بیانگر قابلیتهای آفرود آن است.
به لطف بازطراحی چراغهای جلو، مدل ۲۰۱۹ جیپ چروکی ظاهر پختهتری پیدا کرده است که حالا به دیگر مدلهای خانوادهی جیپ مانند کامپس (Compass) و گرند چروکی، شباهت بیشتری دارد. تغییرات نمای عقب مدل جدید کمتر جلب توجه میکند. به عنوان مثال در چراغهای عقب و بخش پایینی آن، یک نوار نارنجیرنگ اضافه شده است و سپر عقب جدید هم جزئیات متالیک بیشتری دارد. تغییرات کابین تقریباً در کمترین حالت قرار دارد. نمای کلی طراحی داخلی فرقی نکرده است؛ اما در مدل ۲۰۱۹، تزئینات متالیک بیشتر به کار رفته که حس لوکس بودن آن را بیشتر کرده است.
مقامات جیپ فقط به انتشار این تصاویر بسنده کردهاند و از تغییرات عملکرد و قوای فنی چروکی جدید اطلاعات زیادی منتشر نشده است؛ البته بر اساس گفتهی مدیران این شرکت آمریکایی، مدل جدید چروکی به واسطهی در دسترس بودن قوای محرکهی بهینهشده، مصرف سوخت کمتری خواهد داشت؛ احتمالاً پیشرانهی جدیدی برای مدل ۲۰۱۹ در نظر گرفته شده است. شاید محتملترین گزینهی موجود، پیشرانهی ۴ سیلندر توربوشارژ ۲ لیتری نسل جدید جیپ رانگلر (Wrangler) باشد.
تام باسرت، مشاور امنیتی کاخ سفید، میگوید مایکروسافت وفیسبوک در جلوگیری از حملات سایبری کرهی شمالی به آنها کمک کردند. بر اساس گزارشی از خبرگزاری رویترز، باسرت تأیید کرد که هفتهی گذشته مایکروسافت تعدادی از اقدامات سایبری کره شمالی را خنثی کرده؛ اما جزئیاتی در مورد این واقعه ارائه نشده است. این اقدامات پس از آن انجام شد که دولت آمریکا بهطور عمومی حملهی واناکرای (WannaCry) در ماه می سال جاری میلادی را برای اولین بار به کرهی شمالی نسبت داد. باسرت در مصاحبه با والاستریت ژورنال اشاره میکند که یافتههای دولت تا حد زیادی با یافتههای مایکروسافت و سایرین همراستا هستند. باسرت همچنین از کسبوکارهای دیگر و دولتها میخواهد در متوقف کردن چنین حملاتی با آنها همکاری کنند. وی اظهار میکند:
متوقف کردن چنین رفتارهای تهدیدآمیزی در گام اول به احساس مسئولیت نیاز دارد. همچنین کسبوکارها و دولتها باید برای کاهش خطر سایبری و افزایش هزینهی هکرها، با یکدیگر همکاری کنند. آمریکا باید این همکاری را رهبری کند و با جمع کردن متحدین و شرکتهای فناوری مسئول در سراسر دنیای آزاد، برای افزایش امنیت و انعطافپذیری اینترنت تلاش کند.
حملات پیچیدهی سایبری و بهخصوص باجافزار، بهخاطر حملات گستردهی اخیر، در کانون توجهات قرار گرفتهاند. واناکرای اولین حملهای بود که توجهات را بهسوی خود جلب کرد، ولی حملات دیگری هم در این مدت مطرح بودهاند: از پتیا (Petya) گرفته تا بد ربیت (Bad Rabbit) که باعث به وجود آمدن ناآرامیهایی نیز شدند.
اگرچه باسرت برای متوقف کردن چنین حملاتی درخواست همکاری کرده؛ اما مایکروسافت از دولتها بهدلیل ذخیرهسازی آسیبپذیریهای نرمافزاری انتقاد میکند؛ بهعنوان مثال، اعتقاد بر این است که اکسپلویت و کدهای مخربی که واناکرای از آنها برای انجام کارهای شوم خود بهره گرفته است، از آژانس امنیت ملی سرچشمه گرفتهاند.
مایکروسافت اکنون نظر خود را در مورد این مسئله اعلام کرده است. ردموندیها اظهار میکنند که طی هفتهی گذشته بهطور مستقل برای خنثی کردن حملات گروهی به نام زینک (ZINC) که بهنام گروه لازاروس (Lazarus Group) هم شناخته میشوند، وارد عمل شدهاند:
هفتهی گذشته مایکروسافت، فیسبوک و سایرین در مجمعی امنیتی جمع شدند تا برای محافظت از اینترنت و مشتریان خود در برابر حملاتی پیشرفته و مداوم توسط عاملی به نام زینک که به نام گروه لازاروس هم شناخته میشود، اقدامات مهمی انجام دهند. ما به این نتیجه رسیدیم که همین عامل تهدید، مسئول واناکرای بود. واناکرای یک حملهی مخرب در ماه می بود که مشتریهای مایکروسافت را هدف قرار داد. ما طی هفتهی گذشته علاوه بر اقدامات دیگر برای از بین بردن این بدافزار که گروه یادشده به آن اتکا دارند، اقداماتی از قبیل پاکسازی کامپیوترهای آلودهی مشتریان، غیر فعال کردن حسابهایی که برای دنبال کردن حملات سایبری بودند و تقویت راههای دفاعی ویندوز برای جلوگیری از آلودگی دوباره، انجام دادیم. ما پس از مشاوره با چندین دولت این اقدامات را انجام دادیم؛ اما تصمیم نهایی را بهصورت مستقل گرفتیم.
تکنولوژی CRISPR-Cas9 به دانشمندان اجازه میدهد با برش مولکول DNA، ژن بهخصوصی به آن وارد یا از آن حذف کنند. کاربرد این روش از ایجاد خوکهایی با بدن کمچربی تا ریشهکن کردن بیماریهای خاص گسترده است. با این حال، کریسپر میتواند جهش ژنتیکی ایجاد کند که عوارض احتمالی ناخواسته به همراه دارد.
با در نظر گرفتن این موضوع، تیمی از پژوهشگران اقدام به توسعهی روش CRISPR-Cas9 جدیدی کردند که در آن دیگر نیازی به برش DNA نیست. روش آنها نتیجهی موفقیتآمیزی در درمان چند بیماری مختلف موشها دارد. این مطالعه برای اولین بار اثبات میکند که فنوتیپ حیوان را میتوان از طریق ویرایش اپیژنتیک تغییر داد و در عین حال اطمینان حاصل کرد که یکپارچگی DNA حفظ شده است و هیچ جهشی وجود ندارد. کارلوس ایزپیزوا بلمونت، نویسندهی ارشد این مقالهی پژوهشی، در یک نشست مطبوعاتی گفت:
برش DNA زمینه را برای جهشهای ژنتیکی فراهم میکند. برش DNA با روش کریسپر یا هر ابزار دیگری، یک نقطهضعف عمده در زمینهی ژنتیک دارد؛ چرا که برش DNA، ممکن است اشتباهات زیانباری برای سلول ایجاد کند.
دستکاری ماشینی
در این روش از دو ویروس همراه آدنو (AAV) برای دستکاری ژنتیکی موشها پس از تولد استفاده میشود. یکی از ویروسها شامل ژنی برای آنزیم Cas9 و دیگری دربرگیرندهی یک فعالکنندهی رونویسی ژنی است که به یک رشتهی کوتاه RNA راهنما یا همان sgRNA مجهز است. sgRNA موقعیت مورد نیاز دقیق آنزیم برای پیوند به ژنوم موش را مشخص میکند. از آنجا که sgRNA تنها از ۱۴ یا ۱۵ نوکلئوتید تشکیل شده است، در مقایسه با بیست نوکلئوتیدی که در اکثر روشهای CRISPR-Cas9 استفاده میشود، نیازی به برش وجود ندارد.
وقتی این کمپلکس بهمنظور اصلاح DNA در مجاورت آن قرار میگیرد، وضعیت موجود به حالت ژن خاص ارتقاء پیدا میکند. به این ترتیب، برای فعال کردن هر ژن یا اعمال هر مسیر ژنتیکی دیگری، خبری از جهشهای ناخواسته نخواهد بود.
این روش در خصوص موشهایی با بیماری حاد کلیوی مورد آزمایش قرار گرفت و مشاهده شد که پس از فعالسازی ژنهای آسیبدیده یا غیر فعال، کلیهها عملکردی طبیعی از خود نشان دادند. از طرفی، این شیوه به سلولهای کبدی موش در تولید انسولین کمک کرد و نتیجهی آن، بهبودی موش از بیماری دیابت نوع ۱ بود.
نتایج این تیم همچنین نشان داد که روش پیش رو، قابلیت بازیابی رشد عضله و عملکرد در موشهایی دارد که به دیستروفی عضلانی مبتلا هستند. البته، بهجای اصلاح ژن، برانگیختگی ژنی روی میدهد که به جهش ژنی منجر میشود. بلمونت در این خصوص میگوید:
ما ژن را ترمیم نمیکنیم و جهش ژنی هنوز برقرار است. در عوض، روی اپیژنوم کار میکنیم تا برانگیختگی دیگر ژنهای موش با همین روش بازیابی شود. این اقدام برای بازیابی عملکرد ماهیچهای این موشهای جهشیافته کافی است.
از موش تا انسان
بر اساس مطالعات اولیه، عوارض جانبی ناخوشایندی برای این روش تصور نمیشود. با این حال قبل از اینکه هر گونه آزمایش بالینی در این خصوص اجرا شود، محققان مطالعات بیشتری برای اطمینان از ایمنی و کارایی آن انجام خواهند داد.
محققان امیدوار هستند که توسعهی این روش بتواند بخش وسیعی از اختلالات عصبی از جمله بیماریهای آلزایمر و پارکینسون را درمان کند؛ هر چند گفته میشود که هنوز راه درازی تا استفادهی عملی از این تکنیک در خصوص انسان پیش رو داریم. هسین-کی لیا، اولین همکار تحقیقاتی این روش میگوید:
تا قبل از اعمال این روش روی انسانها، هنوز چندین مرحله باید آزمایش شود. بهعنوان مثال، باید مشخص شود که سیستم ایمنی بدن میزبان در مقابل سیستم فعالسازی ژنی AAV-CRISPR/Cas9 چه واکنشی در موش یا دیگر حیوانات بزرگتر نشان میدهد. از این رو، قبل از اعمال این شیوه بر انسانها باید ملاحظات ایمنی و اخلاقی مورد توجه قرار بگیرد.
هر چند کارایی امن این روش در درمان مشکلاتی چون پارکینسون و دیستروفی عضلانی در مورد موشها ثابت شده است؛ اما این نتیجه بدان معنی نیست که در خصوص انسانها هم قابل قبول باشد. تیم تحقیقاتی امیدوار است که با بررسی بحث مربوط به ایمنی بدن میزبان و موارد اخلاقی مربوط، موفق به تنظیم جدول زمانی واضحتری در مورد آزمایشهای بالینی شود.
اخترشناسان میگویند، آخرین عکسهای راداری از سطح سیاره ونوس که توسط کاوشگر "ماژلان" گرفته شده، فعالیتهای "ژئولوژیکی" را نشان داده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، ونوس مدتها بود که سیارهای مرده فرض میشد، اما اخترشناسان فاش کردند که به تازگی علائمی از تغییر در آن دیده شده است.
آخرین رصدها از سطح این سیاره حاکی از حرکت پوسته آن است. کارشناسان میگویند که حرکت سلسله کوههای ونوس بسیار شبیه به روند مشابهی است که در زمین در حال وقوع است.
پژوهشگران اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا از تصاویر راداری سطح ونوس که کاوشگر ماژلان در ماموریت خود طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ گرفته، استفاده کردند تا ساختارهای سطح این سیاره را با دید کلی ببینند.
این کار الگوی جدیدی را نشان داد؛ این رشته کوهها و گودالها و درهها در حال همسو شدن هستند تا بلوکهایی از دشتهای مسطح پوشیده از گدازههای سرد شده را در امتداد قطبهای سیاره تشکیل دهند. چیزی که هرگز متوجه آن نشده بودند.
سطح ونوس مملو از رشته کوهها و شیارها و گودالها و درههایی است که دانشمندان در دهههای مختلف آنها را شناختهاند، اما قبلا آنها را به تنهایی دیدهاند، و نه یکپارچه.
قطعات بزرگ پوسته ونوس در واقع قارههایی هستند که به علت نیروهایی که در زیر آن قرار دارد، به سمت اطراف حرکت، چرخش و سقوط میکنند.
محققان معتقدند با درجه حرارت سوزان ۴۶۲ درجه سلسیوس در سطح ونوس، پوسته میتواند به اندازه کافی گرم شود که ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر پایین رفته و بلوکهای نازک پوستهای ایجاد کند که میتواند به راحتی مانند گسلهای زمین حرکت کند.
محققان اظهار کردند: ستارههای شکننده الهامبخش نسل جدیدی از رباتها هستند که میتوانند با آسیبهای فیزیکی سازگار شوند.
به گزارش ایسنا منطقه و به نقل از ساینس، محققان ژاپنی، برای اولینبار موفق به طراحی رباتی شدند که قادر است بلافاصله بعد از آسیب فیزیکی غیرمنتظره خود را با شرایط سازگار کند.
محققان دانشگاههای توهوکو و هوکایدو توانستند با الهام از ستاره شکننده که پنج بازوی متحرک و انعطافپذیر دارد، ربات جدیدی طراحی کنند.
ستارههای شکننده فاقد سیستم عصبی مرکزی پیچیده هستند، اما با از دست دادن یکی از بازوها میتوانند خود را سازگار کرده و به حرکت خود ادامه دهند.
پروفسور آکیو ایشیگوورو، سرپرست این بررسی اظهار کرد: این یک پیشرفت قابل توجه است، زیرا بعضی از رباتها در شرایط و محیطهای سخت و خطرناک استفاده میشوند.
زمانی که رباتهای معمولی، آسیب فیزیکی غیر منتظرهای را متحمل میشوند، نیاز به زمان برای بازسازی دارند، اما این رباتها سریع خود را با شرایط سازگار میکنند و به فعالیت خود ادامه میدهند.
ستاره شکننده از دسته خارپوستان بوده و بسیار شبیه ستاره دریایی است. این جانوران بیشتر در آبهایی با عمق بیش از ۵۰۰ متر زندگی میکنند.
مطالعات جدید دانشمندان نشان میدهد که زنبورها از الگوهای گرمایی نامرئی برای انتخاب گل استفاده میکنند.
به نقل از فیز، یک مطالعه جدید که به رهبری دانشمندان دانشگاه بریستول انجام شده است، نشان میدهد که طیف گستردهای از گلها علاوه بر سیگنالهایی که ما قادر به دیدن و بو کردن آنها هستیم، سیگنالهایی نامرئی از قبیل گرما نیز تولید میکنند.
در دنیای پنهان تعامل گرده افشانی گلها، گرما نه تنها زندگی بخش است، بلکه میتواند بخشی از تنوع غنی علائم حسی باشد که گلها برای جلب نظر حشرات گردهافشان استفاده میکنند.
اکثریت گلهایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند از جمله بسیاری از گلهای متداول در باغها مانند خشخاش و آفتاب گردان، الگوهای پیچیدهای از گرما در گلبرگهای آنها به صورت الگوهای رنگارنگ انعکاس مییابد.
به طور متوسط این الگوها چهار تا پنج درجه سانتیگراد گرمتر از بقیه گلها بودند، گرچه که این الگوها می توانستند تا 11 درجه سانتیگراد نیزگرم تر باشند.
محققان دانشگاه بریستول گلهایی مصنوعی ساختند و این الگوهای گرمایی را در آنها کپی کردند. اما این الگوها شامل الگوهای رنگی مربوطه نمی شد.
این گلهای مصنوعی به چشم انسان یکسان به نظر میرسند اما این یک موضوع متفاوت برای تغذیه زنبورها متفاوت است.
زنبورها که به طیف گستردهای از گلهای مختلف سر میزنند، توانستند از این الگوها برای تمایز گل های مختلف استفاده کنند.
دکتر هدر ویتنی، دانشیار دانشکده علوم زیستی دانشگاه بریستول و سرپرست این مطالعه گفت: وجود نشانههای متعدد بر روی گلها، سبب افزایش توانایی زنبور عسل در تغذیه و به حداکثر رساندن مقدار غذایی که آنها میتوانند برای بقیه کلونی میآورند میشود.
تغییرات آب و هوایی با ایجاد اختلال در این الگوهای گرمایی ممکن است تاثیرات غیرمنتظره ای روی تعامل زنبورها و گلها داشته باشد.
رئیس انجمن زمینساخت و زمینشناسی ساختاری ایران با تاکید بر اینکه در دنیا نمونههای موفقی از پیشبینی زلزله تاکنون ارائه نشده است، گفت: از سوی دیگر ما میتوانیم با استفاده از اطلاعات مکانی و دادههای دانشی، آسیبهای بعد از زلزله را جبران کنیم.
به گزارش ایسنا، دکتر محمدمهدی خطیب امروز در پنجمین همایش زمینساخت و زمینشناسی ساختاری ایران که در سازمان زمینشناسی برگزار شد، با اشاره به زلزله 21 آبان سرپل ذهاب، افزود: بعد از این زلزله و اصولا بعد از همه زلزلههای مهم کشور ادعاهایی در زمینه پیشبینی زلزله مطرح میشود.
وی با تاکید بر ضرورت انجام کار علمی در این زمینه، اظهار کرد: ما ضمن آنکه از انجام هرگونه فعالیت علمی در این زمینه استقبال میکنیم، باید اجازه دهیم تا موضوعاتی در این زمینه مطرح شود که از نظر علمی قابل بحث و طرح باشد.
خطیب با اشاره به نمونههایی در این زمینه، توضیح داد: در بیش از 15 سال گذشته فردی با مراجعه به یکی از استانداران کشور، ادعا کرده بود که دستگاهی را برای پیشبینی زلزله از یک روز تا یک هفته تولید کرده است.
رئیس انجمن زمینساخت و زمینشناسی با بیان اینکه از وی برای بررسی این موضوع دعوت به عمل آمده است، خاطرنشان کرد: در این جلسه بعد از صحبتهای حضار، من از فرد مجری طرح سوالاتی در زمینه متغیرهای استفاده شده برای اندازهگیری و شیوههای پروسسور کردن مطرح کردم که مجری طرح گفت از آنجایی که ما قرار است این طرح را به نام ایران در کشور و مجامع بینالمللی عرضه کنیم؛ از این رو چنین اطلاعاتی محرمانه است و جزئیاتی از این دستگاه مطرح نشد.
خطیب اضافه کرد: این دستگاه در آن زمان به مبلغ 180 میلیون تومان به فروش رسید که یکی از نمونههای ناموفق در این زمینه بوده است.
وی همچنین با بیان اینکه 20 دستگاه در استانهای مختلف نیز به فروش رسید، تاکید کرد: از آنجایی که این طرح با رویکرد تجاری بوده است و دیدگاه علمی و رفع مشکل در آن دیده نشده بود، از این رو این دستگاه قابلیتهای لازم را نداشت.
رئیس انجمن زمینساخت با بیان اینکه همه زلزلههای کشور از سالهای گذشته تاکنون از طریق دستگاهها به ثبت رسیده است، خاطر نشان کرد: ایران در کمربند زلزله دنیا قرار دارد، از این رو شاهد هستیم که زلزلههایی با بزرگای بیش از 5 در کشور رخ میدهد.
وی در عین حال با تاکید بر اینکه تعداد زلزلههای بالاتر از 7 ریشتر در سال کمتر از تعداد زلزلههای با بزرگای 5 تا 5.9 ریشتر است، ادامه داد: به دلیل ساختارهای زمین، ایران منطقه زلزلهخیزی است و انتظار رخدادهای لرزهای با بزرگای زیاد در آن میرود.
خطیب با طرح این سوال که آیا میتوان زلزله ها را پیشبینی کرد، گفت: تجربیات جهان نشان داده است که یک گروه از محققان چینی به مدت 5 سال بر روی این پروژه مطالعه کردند و تنها توانستند در یک مورد خاص 8 ساعت قبل از وقوع زلزله را پیشبینی کنند؛ ولی این روش در هیچ کدام از زلزلههای این کشور و در هیچ کدام از زلزلههای دنیا قابل استفاده نبود.
رئیس انجمن زمینساخت با تاکید بر اینکه در دنیا نمونههای موفق از پیشبینی زلزله وجود ندارد، اضافه کرد: ولی با استفاده از اطلاعات موجود در زمینه مکان وقوع زمینلرزه و دادههای دانشی میتوانیم خسارات ناشی از زلزله را کاهش دهیم.
وی ابراز امیدواری کرد که این انجمن بتواند پاسخهای علمی به موضوعاتی چون پیشبینی زلزله را ارائه دهد.
با رشد روزافزون کاربران گوشی هوشمند، موتورهای جستجو نیز توجه بسیاری به کاربران این دستگاهها نشان میدهند. حال در همین راستا، موتور جستجوی گوگل بهزودی وبسایتها را بر اساس نسخهی موبایل آنها اولویتبندی خواهد کرد. به این ترتیب وبسایتهای دارای نسخهی مخصوص موبایل، میتوانند در نتایج جستجو جایگاه بالاتری در صفحه به خود اختصاص دهند؛ البته این موضوع تنها در صورتی اتفاق میافتد که جستجو از طریق دستگاه موبایل انجام شده باشد.
الگوریتم کنونی گوگل، وبسایتها را تنها بر اساس نسخهی دسکتاپ ردهبندی میکند. این موضوع باعث میشود که در برخی موارد، وبسایتهایی که نسخهای برای گوشی هوشمند در نظر نگرفتهاند، در صدر لیست قرار بگیرند.
برای تشخیص وجود نسخهی مخصوص موبایلِ یک وبسایت، موتور جستجو گوگل به کدنویسی و نشانهگذاری آن وبسایت توجه خواهد کرد.
گوگل برای صاحبان وبسایتها لیستی منتشر کرده است که از طریق آن میتوانند سازگاری وبسایتشان با گوشی هوشمند را تشخیص دهند.
- کیفیت محتوای نسخهی سازگار با گوشی هوشمند باید به همان اندازهی نسخهی دسکتاپ، باکیفیت باشد.
- دادههای ساختیافته و متادیتا باید در هر دو نسخهی وبسایت مورد استفاده قرار گرفته باشد.
- در صورتی که نسخهی سازگار با موبایل وبسایت، URL جداگانهای دارد، نیازی به تغییر وجود ندارد.
گوگل این الگوریتم را بهمرور در موتور جستجو خود اعمال خواهد کرد؛ بنابراین صاحبان وبسایت فرصت کافی برای اصلاح کدنویسی وبسایتشان خواهند داشت.
در بیانیه گوگل دربارهی این تغییر آمده است:
در حال حاضر سیستم نمایهسازی و رتبهبندی ما معمولاً به نسخهی دسکتاپ محتوای یک صفحه نگاه میکند که ممکن است با توجه به تفاوت شدید با نسخهی موبایل، برای جستجوگران مشکلساز شود. نمایهسازی موبایلمحور به این معنا است که ما برای نشانهگذاری و رتبهبندی محتوا از نسخه موبایل استفاده خواهیم کرد که به کاربران تلفنهای همراه کمک میکند آنچه به دنبالش هستند، پیدا کنند.
همچنین گوگل در وبلاگ خود اشاره کرده است که تغییرات جدید، برای وبمستران نیز بسیار محسوس و قابل لمس خواهد بود.
احتمالا به زودی شاهد خبرهای بیشتری در مورد تکنولوژی پخش تلویزیون جدید به نام Next Gen TV خواهیم بود؛ تکنولوژی که وعده کیفیت بهتر تصاویر، مقاومت بیشتر سیگنالها در برابر تداخلها، قابلیتهای تعاملی و هشدارهای اضطراری را میدهد.
در واقع تلویزیونهای Next Gen، مدل تکامل یافته تکنولوژی پخش مبتنی بر هوا ATSC است که در امریکای شمالی مورد استفاده قرار میگیرد و توسعهدهندگان تصمیم به گسترش آن دارند. در ادامه قصد داریم به توضیحات کامل و جامعی از این تکنولوژی بپردازیم و به سوالات متداول شما در این زمینه پاسخ دهیم.
ATSC ۳.۰ چیست و تفاوت آن در کجاست؟
در واقع استاندارد تکنولوژی پخش جدید، به روز رسانی شده استاندارد تکنولوژی پخش جاری است؛ بدین معنی که استاندارد ATSC ۱.۰ با مجموعهای از ویژگیها و تکنولوژیهای جدید به روز رسانی شده است. این تکنولوژی مبتنی بر آیپی یا همان پروتکل اینترنتی بوده و هدفش ادغامسازی تلویزیون با محتوای اینترنت است.
در این تکنولوژی از سیستمهای فشردهسازی مدرنتری برای پشتیبانی از پهنای باند بالا استفاده شده است؛ این قابلیت پخشکنندگان را قادر میسازد تا سیگنالهای ۴K UHD یا کانالهای باکیفیت را در همان فضا ارسال کنند.
توسعهدهندگان قول دادهاند که سیگنالهای بهتری را به فرستندهها ارسال کنند که این موضوع میتواند خبر خوبی برای بهبود وضعیت سیمکشیهای آپارتمانهای مسکونی باشد. همچنین قصد دارند طیف وسیع و جدیدی از خدمات را برای بینندگان تلویزیون فراهم آورند. البته پیشتر وعدههای مشابهی داده شده بود اما ظاهرا مصرفکنندگان تمایل چندانی به آن نشان نداده بودند.
یکی از مهمترین و عمدهترین دلایلی که شرکتهای پخش کننده نسبت به تلویزیون Next Gen شور و شوق زیادی نشان میدهند، امکان تبلیغات بیشتر است.
با استفاده از این تکنولوژی، به جای آن که تبلیغات تنها به نمایش محدودهای خاص از سرویسدهی درآید، بینندگان شهرهای خاص و همسایههای آن نقطه نیز قادر به تماشای آنها خواهند بود.
وضعیت حریم خصوصی در ATSC ۳.۰ چگونه خواهد بود؟
این پرسشی است که FCC تصمیم دارد تا پیش از عرضه Next Gen TV به آن نپردازد. مشخصات این تلویزیون، جزئیاتی از اطلاعات ثبت و جمع شده توسط توسعهدهندگان، این که چگونه از آن استفاده میکنند یا چگونه از آن محافظت میکنند هنوز به بیرون درز نکرده است.
عرضه این تلویزیون ممکن است به معنی پایان تبلیغات اینترنتی اما حتی آزاردهندهتر از آن باشد. علاوه بر این، آیا شما تمایل به مشاهده تبلیغات کالاهایی که پیشتر خریدهاید را دارید؟
تلویزیون Next Gen چه زمانی در دسترس قرار خواهد گرفت؟
اولین دستگاهها در نیمه اول سال ۲۰۱۸ در آریزونا و فونیکس عرضه خواهند شد. پخشکنندگان این شهرها را به عنوان یک بازار آزمایشی انتخاب کردهاند تا بازخورد و نحوه استفاده از این تکنولوژی را تعیین کنند.
در حال حاضر FCC فضایی برای پخش ATSC ۳.۰ و دستورالعملهایی برای ماندگاری سیگنالهای ATSC ۱.۰ در پنج سال آینده را به پخشکنندهها ارائه نمیدهد؛ از این رو پخشکنندهها خود باید اشتراک گذاری فرستنده را انجام دهند که مشخصات مربوط به آن هنوز در دسترس قرار نگرفته است.
ارائه گسترده تکنولوژی فوق به استقبال مصرف کنندگان بستگی دارد. استقبال مصرفکنندگان نیز به عواملی نظیر قیمت تجهیزات، در دسترس بودن برنامههای با وضوح ۴K یا نوع تعاملی که وعده داده شده بود، بستگی دارد.
کره جنوبی در اواسط سال ۲۰۱۷ تکنولوژی ATSC ۳.۰ را تصویب کرد؛ اما تعداد برنامههای ۴K هنوز بسیار اندک بود. از این رو تکمیل این فرآیند کمی زمانبر شد.
آیا برای راهاندازی این تکنولوژی به تلویزیون یا آنتن جدید نیاز خواهیم داشت؟
Next Gen TV در فرکانسهای تلویزیونی موجود پخش خواهد شد؛ بنابراین نیازی به یک آنتن جدید نخواهید داشت. اما از آن جایی که فرمت این تکنولوژی کاملا جدید است، احتمالا به یک تلویزیون جدید یا دستگاه مبدل نیاز خواهید داشت.
در حال حاضر، تلویزیون یا مبدلی در بازار موجود نیست. البته خیلی زود است که بخواهیم صحبتی از قیمت این تکنولوژی به میان آوریم؛ اما در مورد یک چیز اطمینان داریم و آن این است که دولت بر خلاف دستگاه مبدل آنالوگ به دیجیتال، بابت جعبه مبدل کمک هزینهای پرداخت نخواهد کرد.
با توجه به این که تکنولوژی پیشین پنج سال است که مورد استفاده قرار میگیرد، میتوان این گونه برداشت کرد که کاربران دسترسی به شبکههای اصلی را از دست ندادهاند؛ اگر چه انتقال داده به فرستنده ممکن است منجر به کاهش برخی فرکانسهای پایین شود.
اما مجموع عملکردهای این تکنولوژی هنوز نیاز به تصمیمگیریهای بیشتری دارد و ارائه آن باید به صورت شهر به شهر اجرا شود. از جمله مزایای این تکنولوژی آن است که برای انتقال سیگنال در هوا، نیازی به ایستگاههای تلویزیونی ندارد.
اگر Next Gen TV در دسترس قرار نگیرد، بینندگان بدون تلویزیونهای جدید یا مبدلها میتوانند به تماشای کانالهایی که از وضوح پایین اما پهنای باند بالا برخوردارند و توسط سیگنالهای ATSC ۳.۰ در دسترس قرار میگیرند، بنشینند.
آدیداس رسما از حوزهی دستبند سلامتی کنارهگیری کرد. بر اساس گزارشی از پورتلند بیزنس ژورنال، این شرکت قصد دارد بخش سختافزار خود را تعطیل کند.
در واقع آدیداس میخواهد با این کار تمرکز را از بخش سختافزار بردارد و به بخش نرمافزار خصوصا آدیداس اپ و رانتستیک (Runtastic) معطوف کند. آدیداس برنامهی معروف رانتستیک را در سال ۲۰۱۵ خریداری کرد. این شرکت چند دستبند سلامتی تحت عناوین میکوچ (miCoach) ارائه کرد و ساعت هوشمندمیکوچ اسمارت ران اوج فعالیت این کمپانی در عرصهی پوشیدنیها بود که ظاهرا هیچ یک با استقبال لازم مواجه نشد.
آدیداس از چندی پیش در حال فاصله گرفتن از بخش سختافزار بود. وبسایت wearable سال گذشته طی گزارشی به نقل از استیسی بر، نایب رئیس بخش پوشیدنیهای الکترونیکی آدیداس، نوشت: «فعلا خبری از ساعت هوشمند جدیدی از آدیداس نخواهد بود.»
این راهی است که کم و بیش نایکی نیز چند سال پیش طی کرد. نایکی دستبند سلامتی فیولبند (Fuelband) را ارائه کرد که موفقیت چندانی به دست نیاورد و به همین دلیل تصمیم به تقویت بخش نرمافزار خود گرفت و در نتیجهی همکاری نرمافزاری با اپل، حالا اپل واچها مزین به برند نایکی هستند.
در اقدامی مشابه، آدیداس نیز قصد ندارد جبههی سختافزاری را کاملا خالی کند. طبق اعلام آدیداس، این شرکت قصد همکاری با فیتبیت دارد تا نسخهی آدیداس ساعت هوشمند آیونیک (Ionic) را در سال آینده راهی بازار کند.
.: Weblog Themes By Pichak :.