اطلاعات زیادی در مورد گوشی سونی اکسپریای بعدی در دست نیست، فقط نام رمز H8266 این گوشی مشخص شده است و تنها مشخصاتی از آن فاش شده که هنوز تأیید نشدهاند.
ظاهرا سونی قصد دارد سه گوشی هوشمند اکسپریا با نام رمز H8216، H8276 و H8296 تا سال آینده معرفی کند.
گزارشی جدید از مجهز بودن گوشی H8266 به پردازندهی کوالکام اسنپدراگون ۸۴۵ خبر میدهد. این موبایل بهتازگی در بنچمارک گیکبنچ رؤیت شده و امتیازهای بالایی به دست آورده است. این امتیازها تقریبا با گلکسی اس 9 پلاس سامسونگ یکسان هستند؛ اس 9 پلاس نیز به پردازندهی اسنپدراگون ۸۴۵ مجهز خواهد شد.
از دیگر مشخصات پرچمدار بعدی سونی میتوان به ۴ گیگابایت رم و اندروید ۸ اوریو اشاره کرد. منابع خبری ناشناس همچنین مدعی هستند که این دستگاه با تنظیمات دوربین دوگانه (دو لنز ۱۲ مگاپیکسلی) و باتری ۳۱۳۰ میلیآمپر ساعتی همراه خواهد بود.
چند روز پیش بود که مقامات بیامو از آغاز پیشتولید شاسیبلند لوکس X7 خبر دادند. اما حالا فردی ناشناس شماره شناسایی (VIN) یک مدل X7 که را در تاریخ ۶ آذرماه در مرحلهی پیشتولید مونتاژ شده، به دست آورده است؛ با وارد کردن این کد در وبسایت Bimmer.Work، مشخصات فنی کامل اولین شاسیبلند ۷ سرنشینهی بیامو به همراه لیست آپشنهای آن به دست آمده است.
همانطور که در تصاویر مشخص است، این کد شناسایی مربوط به مدل XDrive50i به رنگ سفید آلپ و مجهز به پیشرانهی هشت سیلندر V شکل ۴.۴ لیتری توئین توربو است. قدرت این پیشرانه ۳۴۰ کیلووات درج شده است که حدود ۴۵۶ اسب بخار خواهد بود؛ علاوه بر این X7 دو دیفرانسیل است و از جعبهدندهی خودکار و احتمالاً هشت سرعته استفاده میکند.
با نگاه به لیست بلندبالای ویژگیهای استاندارد و آپشنهای X7، رینگهای آلومینیومی بزرگ ۲۲ اینچی، پکیج آفرود و دیفرانسیل M Sport جلب توجه میکنند. در لیست آپشنهای شاسیبلند لوکس X7 مواردی چون سانروف پانورامیک، سیستم تهویهی پیشرفتهی پنج نقطهای، سیستم سرگرمی و صوتی و تصویری صندلیهای ردیف عقب، سیستم دید در شب، سیستم نمایش مشخصات فنی روی شیشه (HUD) و سیستم صوتی حرفهای برند Harman-Kardon به چشم میخورد.
بدون شک سری 7 شاسیبلندهای بیامو، لوکسترین کلاس شاسیبلند این شرکت آلمانی خواهد بود که دیدن آپشنهای پرتعداد برای آن، تعجب برانگیز نیست. بهترین روکشهای چرم و ترکیب آلکانترا برای سرنشیان این شاسیبلند در نظر گرفته شده است و جلوپنجرهی بزرگ خاص بیامو که از دوردست جلب توجه میکند، بهصورت استاندارد در تمام نسخههای این شاسیبلند وجود خواهد داشت.
اکنون بزرگترین شاسیبلند بیامو تحت آزمایشهای سخت این شرکت قرار دارد تا شایستگی حضور آن در این خانوادهی پرافتخار تضمین شود. بیامو X7 پس از طی کردن مرحلهی پیشتولید و دیگر مراحل، در پایان سال ۲۰۱۸ به بازار عرضه خواهد شد.
گروه خودروسازی بیامو بهعنوان مالک شرکت بریتانیایی رولزرویس که در سال ۲۰۱۸ پروژهی شاسیبلند کالینن را عرضه خواهد کرد، سال آینده حداقل برای دوستداران خودروهای شاسیبلند دستپر خواهد بود.
بانک جهانی که به کشورهای در حال توسعه برای رشد جهانی، کمکهای مالی میکند، در ۱۲ دسامبر اعلام کرد که پس از سال ۲۰۱۹ حمایتهای مالی خود را در زمینهی نفت و گاز قطع خواهد کرد. این حرکت که مطمئنا مورد استقبال مخالفان مصرف سوختهای فسیلی قرار خواهد گرفت، طی نشستی به نام One Planet توسط امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه اعلام شد.
طی این نشست، بانک جهانی بیانیهای منتشر کرد که بیانگر آن است که دیگر نیازی به تأمین منابع بالادستی نفت و گاز نیست و به این نکته اشاره کرد که جهان بهسرعت در حال تغییر است.
در سال ۲۰۱۵ بانک جهانی تصویب کرد که ۲۸ درصد از سهام خود را تا سال ۲۰۲۰ به اقدامات اقلیمی اختصاص خواهد داد. آخرین بیانیهی بانک در مورد تأمین مالی سوخت فسیلی نشان میدهد که این اقدام یک گام برای رسیدن به این هدف است.
بحث اقتصاد مربوط به انرژی، به شکل روزافزونی تمایل بیشتری به سمت انرژیهای تجدیدپذیر پیدا کرده است. در سراسر جهان، ساخت تأسیسات جدید انرژیهای تجدیدپذیر، ارزانتر از هزینههای عملیاتی و نگهداری نیروگاههای زغال سنگ موجود است. البته این طرح بانک جهانی یک پیشبینی احتیاطی را بهصورت «شرایط استثنا» لحاظ کرده است:طبیعتا این تصمیم ضربهی دیگری به صنعت انرژی فسیلی و یک پیروزی بزرگ برای طرفداران محیط زیست است.
... در خصوص کمکهای مالی در صنایع بالادستی گاز به کشورهای فقیری که سود پروژههای گازی و دسترسی به انرژی به مردم فقیر تعلق میگیرد، ملاحظاتی در چارچوب توافقنامهی پاریس صورت خواهد گرفت.
توافقنامهی پاریس عامل اصلی این تصمیمگیری است. در نشست One Earth که بهمنظور دومین سالگرد توافقنامهی پاریس برپا شده بود، رئیس جمهوری ایالات متحده بهعنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین حامیان مالی این توافقنامه، از تابعیت آن صرف نظر کرد. با این وجود، به نظر میرسد که این توافقنامه حتی در ایالات متحده هم قوت بیشتری پیدا کند.
3GPP سازمانی است که مسئولیت تعریف استانداردهای صنعتی برای فناوریهای بعد از 4G را بر عهده دارد. روز گذشته این سازمان مشخصات لازم برای تجهیزات 5G را در خصوص دکلها و گوشیهای هوشمند تعیین کرد.
بنابراین استانداردهای اینترنت نسل پنجم تعیین شده است و مهندسان شبکه و امواج میتوانند همگی روی یک پلتفرم واحد برای تمام دستگاههای 5G کار کنند. قابلیتها، عملکردها، خدمات و استانداردها برای اپراتورها و سازندگان تلفن همراه و تجهیزات رادیویی تعیین شده است و اکنون آنها میتوانند بر این اساس تجهیزات و سرویسهای نسل پنجم خود را برای استفاده در شبکههای دارای این قابلیت در سراسر دنیا عرضه کنند.
شرکتهای زیادی برای استفاده از 5G در محصولات آیندهی خود ابراز تمایل کردهاند که از معروفترین آنها میتوان به کوالکام، تیموبایل، سامسونگ، زدتیای، ورایزن، سونی، نوکیا، مدیاتک و هواوی اشاره کرد.
سؤال اینجا است که کدام تولیدکنندهی گوشی هوشمند قبل از سایرین، محصول مجهز به امکان ارتباطی 5G معرفی خواهد کرد؟ پیشبینی شما چیست؟
شرکت چینی ونوس اُپتیکس که برای انواع دوربینهای حرفهای از قبیل DSLR و بدون آینه لنز میسازد، در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد و مانند دیگر شرکتهای سازندهی لنز قدمتی طولانی ندارد. ونوس اپتیکس بهتازگی جدیدترین لنز خود یعنی Laowa 7.5mm که وایدترین لنز دنیا با گشودگی دیافراگم f/2 را دارد، برای دوربینهای مایکرو چهار سوم رونمایی کرد.
این لنز جدید بسیار سبک و جمعوجور است و تنها ۲۰۰ گرم وزن و ۵۵ میلیمتر طول دارد و فوکوس آن نیز دستی است. در داخل این لنز ۱۳ عدسی وجود دارد که در ۹ گروه دستهبندی شدهاند؛ عدسیهای این لنز شامل ۲ عدسی کروی و ۳ عدسی ED (عدسی با شکست نور خیلی کم) میشوند. قطر دهانهی این لنز ۴۶ میلیمتر است.
مدیران ونوس اپتیکس ذر خصوص لنز جدید این شرکت گفتند:
طراحی اپتیکال این لنز «اعوجاج» و «کجنمایی رنگی» را به حداقل میرساند و درعین حال یک عمکلرد اپتیکال عالی را در سرتاسر لنز ارائه میدهد.
فاصلهی کانونی پایین این لنز زاویهی دید ۱۱۰ درجهای را فراهم میآورد و برای عکاسی نجوم، عکاسی از طبیعت و شرایط نوری کم بسیار مناسب است.
ونوس اُپتیکس یک نسخهی سبک از این لنز را نیز معرفی کرده است که تنها ۱۵۰ گرم وزن دارد (حدود ۲۵ درصد سبکتر از نسخه اصلی)؛ این نسخهی کموزن برای دوبینهای متصل روی گیمبال یا پهپاد مناسب است. از سایر مشخصات این لنز میتوان به حداقل فاصلهی فوکوس ۱۲ سانتیمتری و حداکثر نسبت بازنمایی ۱:۹ اشاره کرد.
در ادامه به تعدادی از نمونه عکسهای گرفتهشده با این لنز نگاهی میاندازیم.
لنز Laowa 7.5mm f/2 در وبسایت این شرکت در دو رنگ مشکی و نقرهای برای سفارش با قیمت ۴۹۹ دلار برای نسخهی استاندارد و ۵۱۹ دلار برای نسخهی سبک موجود است.
اگر کسبوکار کوچکی را اداره میکنید، حتماً زحمات راهاندازی آن را پشت سر گذاشتهاید. شاید هم کار سخت شما نتیجهبخش بوده است و حالا به فکر استخدام چند کارمند جدید باشید.
فرض میکنیم شما افراد مورد نظرتان را یافتهاید؛ اما میدانید که باید آنها را آموزش بدهید. آموزش کارمندان جدید، مرحلهی مهمی است که نادیده گرفتن یا دست کم گرفتن آن، به معنی دردسرهای بعدی، نظیر نارضایتی کارمندان، سوختن سرمایه و پروسههای استخدام مجدد است. مخصوصاً برای کسبوکارهای کوچک، مسئلهی کارمندانی که با ناخشنودی کارشان را رها میکنند، معضل بزرگی است؛ چراکه این شرکتها با محدودیت منابع بیشتری روبرو هستند. طبق تحقیقات، مهمترین مزایای آموزش کارمندان عبارتاند از:
- ارتقاء روحیهی اعضای تیم: آموزش به کارمندان کمک میکند احساس امنیت شغلی بیشتری داشته باشند. هرچه کارمندان رضایت خاطر بیشتری از شغلشان داشته باشند، روحیهی بهتری پیدا میکنند و احتمالموفقیت شرکت افزایش مییابد.
- نظارت کمتر: یک کارمند آموزشدیده، بهخوبی با وظایفش آشنا است و به نظارت کمتری نیاز دارد. درنتیجه زمان و انرژی شرکت صرف امور مهمتری خواهد شد.
- کاهش خطا: اگر کارکنان برای انجام یک کار خاص از دانش و مهارت لازم برخوردار باشند، پروسههای شرکت با صحت و دقت بیشتری پیش میرود و اشتباهاتی که طبیعتاً هزینه آورند، کمتر رخ میدهد.
- شانس ارتقاء شغلی: کارکنان در طول دورهی آموزشی، از مهارت و بهرهوری بیشتری منتفع میشوند و همین امر آنها را به یک دارایی ارزشمند برای شرکت تبدیل میکند. پس از مدتی، آنها شایستگی ارتقاء شغلی را نیز به دست میآورند.
- افزایش بهرهوری: کارمندان آموزشدیده، وظایفشان را با کارایی بیشتری تکمیل میکنند و کار باکیفیتتری تحویل میدهند. درنتیجه در طول زمان، در پول و منابع شرکت صرفهجویی میشود.
با توجه بهضرورت و اهمیت تعلیم کارمندان جدید، چهار مرحلهی اصلی آموزش را در ادامهی مطلب برای شما شرح میدهیم:
لزوم یک برنامهی آشنایی با محیط کار
کارمندان جدیدتان را با بخشهای مختلف شرکت آشنا کنید؛ بهطوریکه شاهد طرحبندی، جریان پروسهها و همچنین وظایف مختلف باشند. خیلی دوستانه آنها را با سایر اعضای تیم آشنا کنید.
جلساتی را برنامهریزی کنید که در آنها تکتک کارمندان جدید با اعضای مهم و کلیدی تیم ملاقات کنند. اگر شرکتتان خیلی کوچک است، همهی اعضای تیم را دورهم جمع کنید و با پرسنل جدید جلسهای نیمساعته داشته باشید. بهاینترتیب روابط ضروری درون تیم سریعتر ساخته میشود و کارمندان جدید احساس راحتی بیشتری خواهند داشت.
حتی اگر کارمندی را برای یک کار خاص استخدام کردهاید، بازهم او باید جایگاه خودش را در جریان کل عملیات درک کند. پرسنل جدید را به اتاق ناهار و استراحت ببرید (اگر در شرکتتان چنین فضایی دارید) و برنامهی زمانی استراحت و کار را به آنها اطلاع دهید. اجرای این مرحله، مخصوص زمانی است که کارمندان جدید برای نخستین روز کاریشان آماده میشوند.
یک مربی انتخاب کنید
در یک کسبوکار بسیار کوچک، معمولاً خود مالک وظیفهی آموزش کارمندان را به عهده میگیرد. ولی اگر کارمندان قدیمیتری هم دارید، به آنها اجازه بدهید مربی کارمندان جدید باشند (البته اگر برای این کار از مهارت کافی برخوردارند). کارکنانی که مهارتهای ارتباطی خوبی دارند، برای مربیگری شایستگی بیشتری دارند. بهعلاوه این کار به اعضای تیم فرصت میدهد تعاملات بیشتری با یکدیگر داشته باشند.
گاهی اوقات ارتباطات سالم و مؤثر در تیمهای کوچکتر به یک چالش واقعی تبدیل میشوند. کارمندان بهراحتی به دفتر کاری یکدیگر میروند و باهم گپ میزنند؛ ولی به اشتراکگذاری اطلاعات منظم، کار دشواری است.
از کارکنان جدید بخواهید اطلاعاتی را که نیاز دارند، راحت و واضح از سایر اعضای تیم بپرسند. در این صورت مهارتهای ارتباطی اعضای جدید هم بهنوعی تقویت میشود.
از یک سبک آموزشی مناسب استفاده کنید
یک طرح حسابشده برای برنامهی آموزشی داشته باشید. کارمندان را تشویق کنید سؤالات خود را بپرسند. آنها را خسته نکنید، ولی سطح انتظاراتتان را هم پایین نیاورید. مربی باید از کارمندان جدید بازخورد بگیرد تا سرعت و شیوهی آموزشی را باز تنظیم کند.
بهتر است برای آموزش کارکنان، از کسی کمک بگیرید که اطلاعات عمومی خوبی در زمینهی کسبوکار شما دارد و از تخصصهای متنوعی برخوردار است. الی کاپلان از شرکت سرمایهگذاری لکسیون کپیتال، توصیه میکند کارکنان جدید را با وظایف مختلف آشنا کنید و تخصص آنها را در مشاغل مختلف افزایش دهید؛ زیرا در این صورت فونداسیون قویتری برای کسبوکارتان میسازید.
بهجای اینکه از پرسنل جدید بخواهید فقط روال کارها را تماشا کنند، به هرکدام وظیفهای بسپارید تا در حین اجرا آموزش ببینند. درست است که شما یا هر مربی باید مهارت لازم را به کارمندان آموزش دهید؛ ولی درعینحال بهتر است که دقیقاً بدانید هر یک از آنها به چهکاری اشتیاق بیشتری نشان میدهد.
تعریف و تشویق کارمندان همیشه سودمند خواهد بود؛ حتی اگر استانداردهای مورد نظر شما را برآورده نکنند. برای بازخورد دادن به آنها منتظر گزارش عملکرد سالانه نباشید. بهعلاوه، خودتان را برای پاسخگویی به هر پرسشی که از ذهن آنان میگذرد، آماده کنید.
نسل جوان امروزی رابطهی بسیار خوبی با تکنولوژی دارد. شما میتوانید از این فرصت استفاده کنید و از خلاقیت و ایدههای جدید آنها برای کار با تکنولوژیهای کسبوکارتان بهرهمند شوید.
میزان پیشرفتتان را بسنجید
برای پیشرفت در دورههای آموزشی، هدفگذاری داشته باشید. بهتر است اوایل کار، هرروز یک جلسهی بررسی کارایی برگزار کنید. بعد از مدتی و هنگامیکه کارمندان کمی با روند وظایف آشنا شدند، این جلسات را هفتگی کنید.
اگر سؤالات غیر منتظرهای مطرح شد، راهی بیابید که کارمندان بهموقع پاسخ ابهاماتشان را بیابند. برای آنها یک رهبر تیم باشید نهفقط یک رئیس.
جلسات منظمی برای ارزیابی کارمندان برگزار کنید تا آنها میزان پیشرفتشان را متوجه شوند. این جلسات میتوانند کوتاه و مفید باشند (مثلاً ۱۵ دقیقه)؛ بنابراین زحمت زیادی برای شما نخواهند داشت.
اگر مشکلی در عملکرد یا نگرش پرسنل جدید وجود داشت، مستقیم و جدی با آن برخورد کنید. در یک کسبوکار کوچک، کارکنان ناکارآمد همهی تیم را دلسرد میکنند، چراکه سایر اعضا مجبور هستند بار این کارکنان را هم به دوش بکشند.
رابین جارویس، مدیرعامل مؤسسه مشاورهی رهبری R.L. Jarvis & Associates ،میگوید: «اگر میخواهید کارمندان جدیدتان را حفظ کنید، باید کاری کنید که آنها هم همان حسی را نسبت به شرکت داشته باشند که خودتان دارید.» پس وقت و منابع کافی به آموزش آنها اختصاص دهید و مطمئن باشید این سرمایهگذاری شما، به لطف افزایش بهرهوری و خلاقیت تیم، بازپرداخت میشود.
به یاد داشته باشید همچنان که کسبوکارتان رشد میکند، کارمندان فعلی میتوانند نقش مربیان آیندهی استخدامهای بعدیتان را به عهده بگیرند.
بسیاری از ما بهراحتی میتوانیم چیزهای زنده را از غیر زنده تشخیص دهیم و نیازی نیست که زیاد روی مغز خود فشار بیاوریم؛ انسان زنده است و سنگ زنده نیست، به همین سادگی. این قضیه برای ما که در دستهی انسانهای معمولی هستیم بسیار واضح و ساده است؛ اما دانشمندان و فلاسفه، موضوع را به همین سادگی نمیبینند. آنها هزاران سال است که میاندیشند و با خود میگویند چه عاملی باعث میشود که یک «چیز» زنده باشد. بسیاری از افراد تأثیرگذار تاریخ، از ارسطو گرفته تاکارل سیگن، روی این موضوع فکر کردهاند؛ اما هنوز هم متأسفانه دانشمندان نتوانستهاند به تعریف دقیقی از حیات دست یابند و آن را برای همه شرح دهند. واضح بگوییم، در حال حاضر ما نمیتوانیم حیات را معنا کنیم.
بنابر دلایلی، طی ۱۰۰ سال گذشته ارائهی یک تعریف مشخص برای حیات، به مشکل پیچیدهتری تبدیل شده است. تا قرن ۱۹ میلادی، یکی از ایدههای رایج این بود که حیات بهلطف چیزی غیرقابل درک به نام روح امکانپذیر میشود که به آن جرقهی حیات نیز میگویند. این ایده در حال حاضر در محافل علمی، منسوخ شده است و از آن زمان تا کنون، سعی دانشمندان بر این بوده که این توضیح را با روشی علمی جایگزین کنند. بهعنوان مثال، ناسا میگوید هر سیستم شیمیایی پایداری که قادر به تکامل داروینی باشد، یک سیستم زنده است. این تعریفی است که ناسا برای چیزهای زنده یا بهطور کلی، حیات ارائه میدهد.
اما این تنها ناسا نیست که سعی میکند توضیحی کوتاه و قابل فهم برای حیات بیابد. تاکنون بیش از ۱۰۰ توضیح گوناگون از سوی افراد و نهادهای مختلف برای حیات ارائه شده است که تعداد زیادی از آنها روی برخی ویژگیهای کلیدی مانند تکثیر و متابولیسم (سوخت و ساز) تمرکز داشتهاند. دانشمندان مختلف، ایدههای گوناگونی دارند و تعاریف متفاوتی از آنچه برای توضیح یک چیز زنده نیاز است، ارائه میدهند. یک شیمیدان ممکن است بگوید زندگی به مولکولهای خاصی متکی است و این در حالی است که یک فیزیکدان بحث را به ترمودینامیک میکشاند.
برای آنکه درک بهتری از دشواریهای ارائهی یک توضیح جامع در مورد حیات داشته باشیم، بیایید با تعدادی از دانشمندانی که روی مرزهایی که چیزهای زنده را از هر چیز دیگری جدا میکنند در حال کار هستند، آشنا شویم.
ویروسشناسان: حرکت روی مرز زندگی و مرگ
با روش MRS GREN آشنایی دارید؟ این در واقع یک روش مختصر برای یادگیری ۷ فرآیندی است که تقریباً حیات را توصیف میکنند. این ۷ فرآیند عبارتند از:
- حرف M ابتدای Movement به معنای حرکت: تمام چیزهای زنده حرکت میکنند؛ حتی گیاهان.
- حرف R ابتدای Respiration به معنای تنفس: طی تنفس یاختهای، سلولها از غذا انرژی دریافت میکنند.
- حرف S ابتدای Sensitivity به معنای حواس: تشخیص تغییراتی که در اطراف به وقوع میپیوندند.
- حرف G ابتدای Growth به معنای رشد: تمام چیزهای زنده رشد میکنند.
- حرف R ابتدای Reproduction به معنای تولید مثل: چیزهای زندهی بیشتری از یک گونه ایجاد میشود.
- حرف E ابتدای Excretion به معنای دفع: مواد زاید و غیر ضروری توسط موجودات زنده دفع میشود.
- حرف N ابتدای Nutrition به معنای تغذیه: موجودات زنده از غذا استفاده میکنند.
اگر یک پدیدهی خاص که در مورد آن نمیدانیم دارای این ۷ ویژگی باشد، میتوان گفت که آن چیز خاص، زنده است. اگرچه این برای شروع کار خوب است؛ اما به هیچ وجه یک تعریف مشخص ارائه نمیدهد. چیزهای زیادی هستند که این ۷ ویژگی را دارند اما ما آنها را بهعنوان موارد زنده نمیشناسیم. بهعنوان مثال، برخی کریستالها هستند که این ویژگیها را دارند یا گونهای خاص از پروتئین بیماریزا به نام پریون وجود دارد که تاشونده بوده و این ویژگیها را دارد؛ اما زنده نیست یا حتی برخی از برنامههای کامپیوتری هستند که ویژگیهای MRS GREN را دارند و این در حالی است که در دستهی مواد زنده قرار نمیگیرند.
پاتریک فورتر، میکروبیولوژیست شاغل در انستیتو پاستور در پاریس فرانسه، میگوید:
یکی دیگر از مواردی که روش MRS GREN را به چالش میکشد، ویروسها هستند. ویروسها سلول نیستند، سوختوساز ندارند و تا زمانی که با سلول زنده برخوردی نداشته باشند، کاملاً بیاثر هستند؛ بنابراین بسیاری از دانشمندان و مردم، بر این باور هستند که ویروسها زنده نیستند.
اما پاتریک فورتر به شکل متفاوتی فکر میکند. وی بر این باور است که ویروسها زنده هستند؛ اما در عین حال میگوید این گفته، به این بستگی دارد که شما مرز بین موجودات زنده و غیر زنده را کجا بدانید. ویروسها تقریباً فاقد تمام شروطی هستند که باعث میشوند در دستهی موجودات زنده قرار بگیرند. آنها فرآیندی را طی میکنند که در DNA یاRNA آنها کدگذاری شده است. این نقشهی دقیق برای حیات، تقریباً در تمام پدیدههای زندهای که روی این سیاره هستند، دیده میشود و در آنها وجود دارد؛ پس این یعنی ویروسها نیز میتوانند تکثیر شوند و تکامل یابند؛ البته تنها هنگامی این اتفاق میافتد که ویروسها با سلول زنده برخورد داشته باشند و آن را تخریب کنند.
حقیقتی که ما در مورد ویروسها میدانیم این است که آنها همچون سایر موجودات زنده، DNA و RNA دارند که همین باعث شده است برخی از دانشمندان بگویند که ویروسها احتمالاً به درخت حیات ما تعلق دارند. برخی دیگر نیز پا را فراتر میگذارند و میگویند که ممکن است ویروسها سرنخهایی در خود داشته باشند که به ما در فهم این موضوع که حیات چگونه آغاز شد، کمک میکنند. اگر این ادعا صحیح باشد، باید گفت که حیات در روزهای ابتدایی، بیشتر شبیه یک موجود ناچیز بوده که روی مرز بودن و نبودن (اندکی زنده و اندکی مرده) قرار داشته است.
برخی از دانشمندان این ایده را پذیرفتهاند. آنها ویروسها را بهعنوان موجوداتی که روی مرز بین شیمی و حیات هستند، توصیف میکنند.
شیمیدانها: جستجوی دستورالعمل حیات
جفری بادا از انستیتو اقیانوسشناسی اسکریپس در سن دیگو کالیفرنیا، میگوید حیات به شکلی که ما آن را میشناسیم، بر پایهی پلیمرهای کربنی است. عملاً تمام تنوع حیات از این پلیمرها که همان اسید نوکلئیکها (پایههای تشکیل دهندهی DNA)، پروتئینها و پلیساکاریدها هستند، ساخته شده است. جفری بادا از دانشآموزان استنلی میلر(شیمیدان مشهوری که آزمایش میلر-یوری را در دههی ۵۰ میلادی انجام داد) است. میلر-یوری، یکی از نخستین آزمایشهایی بود که به بررسی ایدهای که بیان میکرد حیات پیچیده ناشی از مواد شیمیایی غیر زنده است، پرداخت.
جفری بادا پس از مدتها باز هم به سراغ این آزمایش مشهور رفت و اینبار نشان داد در صورتی که الکتریسیته از طریق ترکیبی از مواد شیمیایی در زمین اولیه وجود داشته باشد، آنگاه محدودهای از مولکولهای مرتبط با زیستشناسی به وجود آمدهاند. اما این مولکولها زنده نیستند و تنها وقتی به آنها توجه میشود که یکدیگر را دفع میکنند و یا کارهای جالبی نظیر از بین بردن یکدیگر را انجام میدهند. با این تفاسیر، پس چه چیزی برای شکوفا کردن و جهش این مواد شیمیایی مورد نیاز است؟
پاسخ جفری بادا به این پرسش بسیار جالب است:
تکثیر نامناسب مولکولهای اطلاعاتی، منشأ حیات و تکامل را مشخص میکند و انتقالات از شیمی غیر زنده به مواد شیمیایی زنده را نشان میدهد. آغاز تکثیر شدن، به خصوص زمانی که این تکثیر دچار نواقصی بود و با خطاهایی مواجه میشد، به ایجاد گونهای مشابه (فرزند) با سطوح مختلف توانایی منجر شد. این مولکول زاده شده، آنگاه میتوانست برای بقای خود با سایرین به رقابت بپردازد. این تکامل داروینی در مقیاس مولکولی است.
برای بسیاری از شیمیدانان این تولید مثل (فرآیندی که ویروسها میتوانند آن را به کمک سلولهای زیستی انجام دهند) در توصیف حیات میتواند کمک شایانی کند. واقعیت این است که تکثیر فعالانه مولکولهای اطلاعاتی DNA و RNA نشان میدهد که آنها از ویژگیهای اساسی حیات نیز هستند.
اما بیایید از خانهی خود و چهار دیواری آن بیرون آمده و کمی بزرگتر فکر کنیم. توصیف حیات با این مواد شیمیایی خاص، زمانی که بزرگ فکر میکنید با شکست مواجه میشود. حیات به شکلی که ما آن را میشناسیم ممکن است به RNA و DNA کاملاً وابسته باشد؛ اما در مورد گونهای از حیات که آن را نمیشناسیم باید چه بگوییم؟
اختر زیستشناسان: شکار بیگانگان فضایی عجیب
پیشبینی کردن ماهیت حیات فرازمینی یک تجارت کاملاً گمراه کننده بوده و بر پایه حدس و گمان است و حیله و تزویر در آن دیده میشود. بسیاری از پژوهشگران، مانند چارلز کاکِل و همکارانش از مرکز اختر زیستشناسی دانشگاه ادینبورگ، به نیابت از حیات فرازمینی از میکروارگانیسمهایی که توانایی زنده ماندن در محیطهای خشن را دارند، استفاده میکنند. دلیل کار آنها این است که حیات در هر کجای جهان در شرایط مختلفی ممکن است ساکن شود؛ اما احتمالاً همچنان یکسری ویژگیهای کلیدی حیات را همانطوری که در زمین میشناسیم، در خود دارد.
چارلز کاکِل میگوید:
ما باید همواره این آمادگی را داشته باشیم که چیزی را پیدا کنیم که در این تعاریف فعلی قرار نگیرد.
اگر ما از دانش فعلی خود به دنبال یافتن حیات فرازمینی یا بیگانگان باشیم، مطمئناً با نتایج سردرگم کنندهای مواجه خواهیم شد که در مواردی خاص، توضیحی برای آنها نداریم. بهعنوان بهترین مثال، ناسا را در نظر بگیرید. این سازمان فضایی فکر میکرد وقتی که توانست با موفقیت کاوشگر وایکینگ ۱ را در سال ۱۹۷۶ روی مریخ فرود آورد، میتواند تعریف مناسبی از حیات ارائه دهد. وایکینگ ۱ به سه ابزار دقیق مجهز شده بود که به آزمایش کنندگان حیات مشهور بودند. در یکی از آزمایشها، به شکلی کاملاً تصادفی، نتایج آزمایشها نشان دادند که در مریخ حیات وجود دارد.
در یکی از آزمایشها، وایکینگ ۱ با استفاده از ابزارهای علمی از خاک سطح مریخ نمونهبرداری کرد و سپس این خاک نمونهبرداری شده را با قطرات آب حاوی مواد مغذی و کربن ترکیب کرد. اگر میکروبی در آن خاک وجود داشت، باید این مواد مغذی و کربن را مصرف میکرد و سپس کربن دیاکسید یا متان را آزاد میکرد. پس از انجام آزمایش، نتایج حیرتانگیز بودند و دقیقاً همین فرآیند سوخت و ساز رخ داد و همین از نشانههای وجود حیات میکروبی بود؛ میکروبهایی که زنده هستند و تنفس میکنند. در واقع، آن کربن دیاکسید مشاهده شده در آزمایش، نشانهی حیات نبود؛ زیرا امروزه ما چنین پدیدهای را به واکنشهای شیمیایی اکسیداتیو غیر زنده نسبت میدهیم و همین نشان میدهد که وایکینگ ۱ توسط خاصیت غیر بیولوژیکی خاک مریخ دچار انحراف شده و یک نتیجهی مثبت کاذب را بهدست آورده است.
اختر زیستشناسان از این آزمایشها درس میگیرند و سعی کردهاند معیارهای خود را برای یافتن حیات فرازمینی، کاهش دهند؛ اما تا کنون این جستجوها هیچ موفقیتی در پی نداشتهاند. شاید مشکل اصلی این است که اختر زیستشناسان معیارهای خود را بیش از حد محدود کردهاند و نباید این کار را انجام دهند. کارل سیگن بهعنوان یکی از برجستهترین دانشمندان قرن ۲۰، بارها اشاره کرده است که اگر زندگی فرازمینی را نیز کربن محور ببینیم، در واقع روی یک چیز بیمورد پافشاری کردهایم و این قطعاً جستجوهای ما را برای یافتن حیات فرازمینی، بینتیجه خواهد گذاشت.
چارلز کاکِل میگوید:
مردم به ما میگویند ما بر اساس کربن ساخته شدهایم؛ اما ممکن است که بیگانهها سیلیسیم محور باشند و از این عنصر یا هر عنصر دیگری ساخته شده باشند.
در سال ۲۰۱۰، یک باکتری خاص کشف شد که در DNA آن به جای فسفرهای استاندارد، آرسنیک وجود داشت و همین باعث شد بسیاری از اختر زیستشناسان هیجانزده شوند. با وجود اینکه این کشف نیز پرسشهای بسیاری را برانگیخت؛ اما بسیاری نیز امیدوار بودند که چنین اکتشافاتی بتوانند نشان دهند که حیات از قوانین ثابت و تغییر ناپذیری پیروی نمیکند. مادامی که این دانشمندان روی این مولکولها و ساختار آنها بحث میکردند، دستهای دیگر از دانشمندان روی گونهای از حیات کار میکردند که به هیچ عنوان بر پایهی شیمی نیست.
خبرگان فنآوری: ساخت حیات مصنوعی
روزگاری تنها میشد آن را در فیلمهای علمی-تخیلی مشاهده کرد؛ اما حیات مصنوعی این روزها به یکی از شاخههای علم تبدیل شده است و ما میتوانیم آن را ببینیم و یا ایجاد کنیم.
در یک سو، حیات مصنوعی میتواند به زیستشناسان این امکان را بدهد که در آزمایشگاهها با ترکیب دو یا چند گونهی حیات، ارگانیسمهای زندهی جدید و پیچیدهتری را خلق کنند یا اینکه آنها را سادهتر از قبل کنند. در دههی ۹۰ میلادی، یک بومشناس به نام دکتر توماس ری، نرمافزار رایانهای تیِرا (Tierra) را منتشر کرد که بهعنوان نخستین شبیهساز حیات مصنوعی در سطح جهان مطرح شد. تیِرا میتوانست ترکیب و تکامل گونههای حیات را بهصورت دیجیتالی نشان دهد. از آن زمان به بعد، پژوهشگران سعی کردن نرمافزارهایی ایجاد کنند که میتوانند واقعاً حیات را شبیهسازی کنند. حتی اکنون گروههایی از دانشمندان در سرتاسر جهان سعی میکنند رباتهایی بسازند که ویژگیهای موجودات زنده را دارند و به گونهای خاص از حیات تبدیل میشوند.
مارک بِداو، کارشناس حیات مصنوعی از کالج رید در پورتلند، اورِگان میگوید:
ایده و هدف اصلی حیات مصنوعی این است که ما خواص اساسی نه فقط سامانههای زندهی روی زمین؛ بلکه تمام سامانههای زنده در سرتاسر جهان را درک کنیم. این شاخه از علم، سعی دارد دیدگاه گستردهتری را از چگونگی حیات و ماهیت آن به ما ارائه دهد و این در حالی است که علم زیستشناسی، روی گونههای واقعی که مطمئناً همهی ما با آنها آشنایی نسبی داریم، تمرکز دارد.
البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که تمام پژوهشگرانی که در زمینهی حیات مصنوعی مشغول کار هستند، از آنچه ما در مورد حیات زمینی میدانیم استفاده میکنند و پژوهشهای خود را بر اساس آنها انجام میدهند. مارک بِداو میگوید که پژوهشگران از یک مدل خاص به نام «مدل PMC» استفاده میکنند تا پژوهشهای خود را انجام دهند. مدل PMC متشکل از یک برنامه (بهعنوان مثال DNA)، یک متابولیسم و یک کانتینر (مانند دیوارهی سلول) است. وی در این خصوص میگوید:
البته باید بدانید که مدل PMC یک تعریف عمومی از حیات نیست؛ بلکه صرفاً یک تعریف از حداقل حیات شیمیایی است.
پژوهشگران حیات مصنوعی که قصد دارند روی گونههای غیرشیمیایی حیات مطالعاتی را انجام دهند، وظیفه دارند که ابتدا یک نسخهی نرمافزاری یا سختافزاری از این اجزای PMC ایجاد کنند.
اِستین راسموسِن از دانشگاه جنوب دانمارک، یکی از دانشمندانی است که روی ساخت حیات مصنوعی کار میکند و نظر خود را در مورد تعریف حیات، اینگونه بیان کرده است:
من فکر نمیکنم که در حال حاضر تعریف دقیق و قابل فهمی از حیات وجود داشته باشد؛ اما ما به چیزی نیاز داریم که بتوانیم روی آن کار کنیم و آن را هدف خود قرار دهیم.
در سرتاسر جهان، گروههایی هستند که روی تکتک اجزای مدل PMC کار کردهاند و توانستهاند سامانههایی را خلق کنند که این مدل و جنبههای دیگر آن را به خوبی نشان میدهند؛ اما با وجود این، تاکنون کسی نتوانسته است تمام اجزای مدل را کنار یکدیگر بگذارد و یک گونهی حیات پیچیده را شبیهسازی کند. اِستین راسموسِن نیز میگوید که این یک فرآیند کلی نیست و باید گام به گام ایجاد شود.
پژوهشهای حیات مصنوعی میتوانند در مقیاسهای بسیار وسیع انجام شوند و شاید در نهایت بتوانند گونهای از حیات را ایجاد کنند که کاملاً با انتظارات ما بیگانه باشد. چنین پژوهشهایی میتوانند در بازنگری آنچه زندگی به ما آموخته، کمک کنند؛ اما پژوهشگران هنوز به این سطح نرسیدهاند.
فلاسفه: تلاش برای حل معمای حیات
اگر چه هنوز جستجوهایی که به دنبال یافتن و ساختن گونههای جدید زندگی هستند، به تعریفی واحد نرسیدهاند؛ اما آیا ممکن است روزی دانشمندان نظر خود را تغییر داده و از ارائهی تعریفی واحد دست بردارند؟ کارول کلِلند، فیلسوفی از دانشگاه کلرادو بولدر اینگونه فکر میکند؛ حداقل برای زمان حال. وی میگوید:
فرض میکنیم میخواهید با استفاده از گورخر، چیزی را به تمام پستانداران تعمیم دهید؛ در این صورت شما کدام یک از ویژگیهای گورخر را انتخاب میکنید؟ اگر میگویید غدد چربی بیرون زده از بدن که با نام پستان شناخته میشوند را برای تعمیم به کل پستانداران انتخاب میکنید، سخت در اشتباه هستید و نمیتوانید این کار را انجام دهید؛ زیرا تنها نیمی از پستانداران در واقع پستان دارند. خطوط سیاه و سفید روی بدن، یکی از ویژگیهای بارز گورخرها است. اگر آنها را انتخاب میکنید، باز هم اشتباه کردهاید؛ زیرا این هم صرفاً یک تصادف بوده و این ویژگی باعث نشده که گورخر یک پستاندار شود.
حیات نیز اینگونه است. شاید چیزهایی که ما فکر میکنیم ضروری هستند، صرفاً مخصوص حیات زمینی باشند و خارج از زمین بیمعنی و غیرضروری باشند. بهطور کلی، همه چیز از باکتریها گرفته تا شیرها، از یک جد مشترک مشتق شدهاند. این یعنی در نمودار حیات در کیهان که ما در اختیار داریم، تنها یک نقطهی داده وجود دارد و اطلاعات دیگری در دسترس نیست. آیا با داشتن یک نقطه میتوان نموداری کلی را ترسیم کرد؟ حتی برای ترسیم خط نیز به دو نقطه نیاز است.
کارل سیگن در این خصوص گفته است:
انسان تمایل دارد تا چیزهای آشنا را تعریف کند؛ اما ممکن است که حقیقت اصلی، کاملاً برای انسان ناآشنا باشد.
تا زمانی که ما گونههای دیگر حیات را کشف و مطالعه نکردهایم، نمیتوانیم دقیقاً بگوییم که کدام ویژگیها برای حیات، اساسی و کاملاً ضروری هستند. ایجاد حیات مصنوعی میتواند راهی را برای کاوش گونههای مختلف حیات ایجاد کند؛ اما از همین الآن کاملاً واضح است هر گونهای از حیات که در کامپیوتر ایجاد شود، تحت تأثیر پیشگوییهای ما در مورد سامانههای زنده خواهد بود و نتایج گمراه کنندهای به همراه دارد.
برای آنکه بتوانیم مفهوم حیات را تعریف کنیم، باید ابتدا چند بیگانه فضایی را پیدا کنیم. نکته جالب این است که هرگونه تلاش برای یافتن مفهوم حیات پیش از یافتن بیگانگان فضایی، یافتن این موجودات فضایی را دشوارتر میکند! فرض کنید چه فاجعهای برای بشریت است که مریخنورد بعدی ناسا که با نام Mars 2020 شناخته میشود، مانند سایر مریخنوردها از کنار چیزهای باارزش عبور کند؛ زیرا نمیتواند آنها را بهعنوان چیزهای زنده شناسایی کند.
کارول کلِلند بر این باور است که هرگونه تلاش دانشمندان برای یافتن مفهوم حیات، واقعاً میتواند یافتن حیات فرازمینی را دشوارتر کند. وی توصیه میکند که ما باید از مفاهیمی که برای خود تعریف کردهایم دوری کنیم؛ در این صورت است که میتوانیم با ذهنی آزاد به جستجوی حیاتی که نمیشناسیم بپردازیم.
توقف خودرو بهخصوص در سرعتهای بالا و در آبوهوای بارانی کار آسانی نیست؛ سیستم ترمز ضد قفل (ABS) در این شرایط، یکی از بهترین گزینههای موجود است که راننده میتواند به آن تکیه کند. در حقیقت در جادههای خیس و بارانی، حتی رانندههای حرفهای با ترمزهای معمولی نمیتوانند به خوبی یک رانندهی متوسط با ترمز ABS خودرو را متوقف کنند. در این مقاله قصد داریم همهچیز در مورد سیستم ترمز ABS را به زبان ساده توضیح دهیم؛ از اهمیت این سیستم ترمز، اجزای تشکیلدهندهی و نحوهی کار آن تا مشکلات معمول این نوع سیستم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سیستم ترمز ضد قفل زیر ذرهبین
فلسفهی بهکارگیری ترمز ABS پیچیده نیست. چرخی که در حال سُر خوردن است در مقابل چرخی که لیز نمیخورد، چسبندگی کمتری با جاده دارد. اگر تابهحال در مسیرهای یخی رانندگی و احتمالاً گیر کرده باشید، با تجربهی نداشتن چسبندگی چرخها و درجا زدن بهخوبی آشنا هستید. ترمزهای ABS با جلوگیری از سُر خوردن چرخها در هنگام ترمزگیری، دو فایدهی مهم دارند؛ توقف سریعتر و فرمان دادن خودرو در هنگام ترمزگیری.
بهطور کلی سیستم ترمز ضد قفل از چهار بخش تشکیل شده است:
- سنسورهای سرعت
- پمپ
- سوپاپها
- کنترلکننده
سنسورهای سرعت
در سیستم ترمز ABS برای تشخیص قفل شدن ناگهانی ترمزها باید اطلاعات کافی ردوبدل شود. سنسورهای سرعت که که معمولاً در هر چهار چرخ یا در برخی خودروها در دیفرانسیل نصب شدهاند، این اطلاعات را فراهم میکنند.
سوپاپها
در هر لولهی ترمز، یک سوپاپ وجود دارد؛ در برخی سیستمهای ABS، سوپاپها در ۳ وضعیت قرار دارند:
- وضعیتی که سوپاپ باز است؛ در این حالت فشار از طریق سیلندر اصلی بهطور مستقیم به ترمز میرسد (سیلندر اصلی فشار غیر هیدرولیک را به فشار هیدرولیک تبدیل میکند).
- وضعیتی که سوپاپ، ارتباط بین ترمز و سیلندر اصلی را بلوکه میکند؛ در این حالت در صورت فشردن بیش از حد ترمز پدال، از فشار بیش از حد به ترمز جلوگیری میشود.
- وضعیتی که سوپاپ نقش دفعکننده دارد؛ در این وضعیت سوپاپ از فشار ترمزها کم میکند.
پمپ
از آنجایی که سوپاپ قابلیت کم کردن فشار ترمز را دارد، باید راهی برای بازگشت این فشار در سیستم وجود داشته باشد. کار پمپ، برگشت دادن فشار در سیستم پس از کاهش دادن فشار توسط پمپ است.
کنترلکننده
کنترلکننده اساساً کامپیوتر این سیستم است که با نظارت بر سنسورهای سرعت و کنترل کردن پمپها، انجام وظیفه میکند.
نحوهی کارکرد ترمز ABS
سیستمهای متنوع و البته الگوریتمهای مختلفی برای ترمزهای ABS در مدلها و برندهای مختلف وجود دارد. در ادامه نحوهی کارکرد یکی از سادهترین نوع از ترمزهای ABS را بررسی میکنیم.
کنترلکننده همیشه در حال بررسی سنسورهای سرعت است و به دنبال کاهش سرعت در چرخها میگردد. در واقع دقیقاً قبل از قفل شدن یک چرخ، کاهش سرعت شدیدی در آن اتفاق میافتد. در این شرایط، سرعت توقف چرخ در برابر سرعت توقف خودرو بسیار سریعتر است. در شرایط مناسب جادهای، حدود پنج ثانیه طول میکشد تا یک خودرو با سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت به حالت توقف کامل برسد؛ درحالیکه یک چرخ قفلشده در کمتر از یک ثانیه از حرکت دورانی بازمیایستد.
کنترلکننده سیستم ضد قفل به واسطهی برنامهریزی خاصی که شده است، آگاهی دارد که چنین کاهش سرعت در زمان کم غیر ممکن است؛ بنابراین تا جایی که افزایش شتاب و دوران در آن چرخ به وجود بیاید، از فشار ترمز کم میکند. سپس بلافاصله فشار را زیاد میکند تا دوباره کاهش شتاب و دوران در آن چرخ اتفاق بیافتد. کنترلکننده این اعمال را با سرعت زیادی انجام میدهد و تغییر سرعت چرخ، روند ثابتی تجربه میکند. حاصل این کار، کاهش سرعت چرخ به موازات سرعت خودرو است؛ با وجود حداکثر سرعت ترمزگیری، چرخها تا نزدیکترین حالت ممکن به قفل شدن کنترل میشوند. زمانی که ترمز ABS در حال استفاده باشد، در پدال ترمز حالت تکانهای ضربان مانند حس میشود. دلیل این امر باز و بسته شدن سریع سوپاپها است. برخی سیستمها تا ۱۵ بار در ثانیه میتوانند سوپاپها را باز و بسته کنند.
انواع مختلف ترمز ABS
سیستمهای ترمز ضد قفل بر اساس ترمزهای مختلف موجود در آنها، به چند طرح تقسیمبندی میشوند. در ادامه ردهبندی مختصری بر اساس تعداد کانالها (سوپاپهای مستقل) و سنسورهای سرعت از انواع ترمز ABS ایجاد میکنیم.
سیستم چهار کاناله به همراه چهار سنسور سرعت
در این طرح، برای هر چهار چرخ سنسور سرعت و سوپاپ مستقل وجود دارد که بهترین طرح ترمز ABS است. کنترلکننده سرعت هر چرخ را بهطور جداگانه بررسی میکند که حاصل آن، حداکثر قدرت ممکن در ترمزگیری است.
سیستم سه کاناله به همراه سه سنسور سرعت
این نوع طرح بیشتر در وانت پیکاپهای مجهز به ترمز ABS در هر چهار چرخ وجود دارد. در این طرح، سنسور سرعت و سوپاپ در هر دو چرخ جلو وجود دارد؛ ولی برای دو چرخ عقب فقط یک سنسور سرعت در اکسل عقب و یک سوپاپ قرار داده شده است. در این سیستم سرعت هر دو چرخ جلو بهطور جداگانه بررسی میشود که به همین دلیل، حداکثر قدت ترمزگیری در محور جلو وجود خواهد داشت. اما سرعت چرخهای عقب در کنار هم بررسی میشوند که به همین دلیل امکان قفل شدن یکی از چرخهای عقب در ترمزگیری وجود دارد. در مقایسه با طرح چهار کاناله، این طرح قدرت ترمزگیری کمتری ارائه میدهد.
سیستم یک کاناله به همراه یک سنسور سرعت
این نوع طرح بیشتر در وانت پیکاپهای مجهز به ترمز ABS محور عقب دیده میشود. در این طرح یک سوپاپ برای کنترل هر دو چرخ عقب در کنار یک سنسور سرعت در محور عقب قرار گرفته است. این سیستم همانند نحوهی کارکرد محور عقب در طرح سه کاناله کار میکند که بنابراین احتمال قفل شدن یکی از چرخهای عقب وجود دارد. با نگاهی کوتاه به اتصال T شکل ترمز به دو چرخ عقب و وجود سنسور سرعت در نزدیکی دیفرانسیل در محور عقب، میتوان این خودروها را تشخیص داد.
آیا میتوان در جادههای لغزنده از تکنیک ترمز پیدرپی در ABS استفاده کرد؟
مطلقاً خیر. تکنیک فشردن پیدرپی پدال ترمز معمولا در جادههای بارانی و لغزنده و جهت جلوگیری از قفل شدن چرخها در خودروی فاقد ترمز ABS استفاده میشود. در خودروهایی که به ترمز ABS مجهز هستند، همانطور که واضح است چرخها قفل نمیشوند و بنابراین استفاده از این تکنیک کاملا بیهوده است و صرفاً مدتزمان توقف و ترمزگیری را افزایش میدهد.
در خودروهایی که ترمز ABS دارند، باید پدال ترمز را فشار بدهید و آن را در همین حالت نگهدارید تا سیستم تمام کار را برایتان انجام دهد. همانطور که قبلا ذکر شد، ممکن است تکانهای ضربان مانند در پدال ترمز حس کنید؛ این حالت کاملاً طبیعی است پس نگران نشوید و پای خود را روی پدال ترمز نگهدارید.
آیا ترمز ABS واقعا کاربردی است؟
بدیهی است که ترمز ABS بهطور کلی توقف خودرو را راحتتر و بهتر انجام میدهد، از قفل شدن چرخهای جلوگیری میکند و در کمترین مسافت ممکن، خودرو را متوقف میکند. شاید بهترین ملاک برای آگاهی از تأثیر ترمز ABS، بررسی آن در آمار تصادفات جادهای باشد. آیا واقعا این سیستم ترمز، از تصادفات شدید جلوگیری میکند؟
کارشناسان مؤسسهی بیمه و ایمنی بزرگراههای آمریکا (IIHS) در طی چندین پژوهش، نقش ترمز ABS در تصادفات شدید را بررسی کردهاند. بر اساس پژوهشی که در سال ۱۹۹۶ انجام شد، پژوهشگران مشاهده کردند که احتمال تصادف خودروهای مجهز به ترمز ABS یا خودروهای فاقد این سیستم ترمز تفاوت چندانی نمیکند. نکتهی جالب این است که بر اساس یافتههای این پژوهش، خطر صدمات شدید به سرنشینانی که در خودروی با ترمز ABS هستند بهخصوص خودروهای تک سرنشینه، بیشتر است.
برای توجیه این نتایج، موارد مختلفی گفته شده است. برخی کاشناسان معتقد هستند که رانندگان خودروهای با ترمز ABS از این نوع ترمز بهدرستی استفاده نمیکنند؛ بهعنوان مثال تکنیک ترمز پیدرپی را بهکار میبرند یا با حس کردن تکان ضربانی در پدال ترمز، آن را رها میکنند. از سوی دیگر به دلیل اینکه خودروهای مجهز به ترمز ABS در حین ترمزگیری قابلیت فرمان دادن و هدایت دارند، برخی رانندگان در شرایط ترمزگیری به علت دستپاچه شدن از جاده خارج میشوند. بر اساس پژوهشهای امروزی، ترمز ABS برای جلوگیری از تصادف مفید است؛ البته هنوز نتایج به قدر کافی نیستند و در واقع شواهد لازم برای اثبات ایمنی بیشتر خودروهای مجهز به ترمز ABS وجود ندارد.
بهطور کلی ترمز ABS یکی از بهترین سیستمهای ترمز برای رانندگان معمولی است. از سوی دیگر در شرایطی که جاده مناسب باشد، رانندگان حرفهای هنوز هم ترمز معمولی را ترجیح میدهند.
بدن انسان از ماهیچههای نرم و ساختار سخت استخوانی تشکیل شده است؛ وقتی این اعضا بهصورت هماهنگ عمل میکنند، این پتانسیل را خواهد داشت که مقادیر باورنکردنی بار را بهراحتی بلند کند. در روشی جدید که توسط پژوهشگران ابداع شده است، رباتهای نرم با استفاده از ترکیب ماهیچههای انعطافپذیر و استخوانهای سخت، میتوانند تا هزار برابر وزن خود را بلند کنند. این یک پیشرفت قابلتوجه است؛ چرا که تاکنون رباتهای نرم با مهارتهای حرکتی مشابه انسان، معمولا قدرت کافی جهت بلند کردن اشیاء سنگین نداشتند.
مقالهای که در مجله PNAS با همکاری دو تیم از دانشمندان دانشگاه MIT و هاروارد به انتشار رسید؛ نشان میدهد که رباتهای نرم چگونه با کمک ساختارهای اوریگامی میتوانند قدرت بسیار زیادی در خود نگه دارند.
اگرچه رباتهای نرم قابلیتهای زیادی دارند و بسیار انعطافپذیر و ایمن هستند؛ ولی بزرگترین مشکلی که تا به امروز داشتهاند، مربوط به محدودیت حمل بار بوده است و برای جابهجایی اشیاء سنگین مناسب نبودهاند. این ابداع جدید، منجربه قویتر شدن رباتهای نرم با حفظ ویژگیهای قبلی شده است. فیلم زیر نتایج حاصل از ابداعات صورتگرفته را نشان میدهد.
بدیهی است که این فناوری میتواند در انبارها یا کارهای دستی که نیاز به توانایی حمل بار و درعینحال چابکی و ظرافت است مورد استفاده قرار گیرد. از سوی دیگر این رباتها کاربردهای گوناگونی در حوزههای مختلف خواهند داشت. در حال حاضر دانشمندان مشغول پژوهش در مورد استفاده از رباتهای نرم خودکار در زمینهی تحقیقات دریایی هستند. این طیف گسترده از کاربردهای رباتهای نرم، باعث میشود که این فناوری بهطور پیوسته توسعه پیدا کند. پژوهشهای جدید این شرایط را ایجاد کرده است که فناوریها بیش از گذشته به سمت جلو حرکت کنند.
چند دههی پیش، مردم آیندهای را تصور میکردند که توسط رباتها اداره میشود و بهراحتی وظایفی فراتر از یک انسان عادی به انجام میرسانند. تاکنون تنها عامل بازدارندهای که باعث میشد رباتهای نرم به این هدف دست پیدا نکنند، نداشتن قدرت لازم جهت حمل بار بود. مطمئنا رباتهای نرم میتوانند فاز بعدی علم رباتیک را در پی داشته باشند.
کارآفرینان سخت تلاش میکنند تا با استفاده از نوآوری راه حلهای خلاقانه ارائه دهند و بر این باور هستند که با تولید یک محصول منحصربهفرد، میتوانند مشتریهای زیادی جذب کنند. اما واقعیت این است که یک کسبوکار برای رسیدن به موفقیت علاوه بر محصول عالی باید مدل، بازاریابی، قیمتگذاری مناسب و مشتریهای هدف داشته باشد. درواقع بسیاری از کارآفرینان باتجربه بر این باور هستند که ساختن یک مدل کسبوکار بسیار سختتر و ضروریتر از ساختن محصول است. برای انجام چنین کاری به دانش و مهارتهای متفاوت نیاز است به همین دلیل توصیه میشود که بهتر است هر استارتاپبیش از یک بنیانگذار داشته باشد. یکی از آنها باید در مهارتهای تکنیکال تخصص و دیگری در زمینهی ساختن مدل کسبوکار تجربه داشته باشد.
استارتاپهای زیادی وجود دارند که محصولات فوقالعاده خوبی به بازار عرضه میکنند؛ اما نمیتوانند حتی یک عدد از محصولات خود را با قیمت معقول به فروش برسانند. اگر قیمتگذاری و شناسایی مشتری بهدرستی انجام نشود استارتاپ شکست خواهد خورد. در دنیای سرمایهگذاری، به این کار ساختن مدل کسبوکار میگویند. مدل کسبوکار با ارزیابی فرصتها (شناسایی مشتریهایی که حاضرند برای حل مشکلات خود پول پرداخت کنند) و به همان شیوهی ارزیابی راه حلها آغاز میشود. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی راههای پیشنهادی برای ساختن مدل کسبوکار میپردازیم.
۱- راه حل خود را با مشتریهای واقعی ارزیابی کنید
اغلب مشتریها از این شاکی هستند که رویکردهای ارائهشده قابل درک یا یکپارچه نیستند و ترجیح میدهند از راه حلهای قدیمی و آشنا استفاده کنند. قیمت محصولی را که تولید کردهاید، تخمین بزنید و کمی سود به آن اضافه کنید. به یاد داشته باشید محصولاتی که بیش از اندازه گران باشند موفق نخواهند شد و محصولاتی که بسیار ارزان باشند مورد توجه قرار نخواهند گرفت. سعی کنید قیمت محصول را با توجه به قیمت رقبا و در نظر گرفتن شرایط بازار تعیین کنید.
۲- ثابت کنید راهکار شما مشکلات را حل میکند
بعد از آماده شدن نسخهی آلفا یا نمونهی اولیهی محصول، آن را به مشتریهای واقعی عرضه کنید و واکنش آنها را بسنجید. سپس از آنها بازخورد بگیرید و سعی کنید ضعفهای محصول را جبران کنید. اگر محصول تولیدی نتواند بهخوبی کار کند یا مشکلات را از بین ببرد، هیچ مدل کسبوکاری نمیتواند شما را نجات دهد.
۳- استراتژی بازاریابی خود را نهایی کنید
حال زمان آن رسیده است که مدل کسبوکار خود را به گروه خاصی از مشتریها عرضه کنید. فراموش نکنید که این کار تنها ارائه دادن محصول به عدهی خاصی نیست؛ بلکه باید از تمامی عناصر قیمتگذاری، بازاریابی و حمایت نیز برخوردار باشد. در این مرحله اگر شرایط مطابق پیشبینی پیش نرفت، هنوز شانس این را دارید که بعضی موارد را تغییر دهید.
۴- مدل خود را با صنعت و سرمایهگذاران امتحان کنید
هر کسبوکاری برای پیشرفت خود باید از طرف افراد باتجربه ارزیابی شود و بازخوردهای بیطرفانه بگیرد. این کار همچنین باعث شبکهسازی و افزایش ارتباطات میشود و صاحبان کسبوکار را با کانالهای فروش آشنا میکند. همچنین صحبت کردن با سرمایهگذاران باتجربه، اطلاعات خوبی در اختیار بنیانگذار استارتاپ قرار میدهد.
۵- برنامهی آزمایشی خود را در یک محدودهی جغرافیایی اعمال کنید
پیادهسازی مدل آزمایشی روی تعداد محدودی از مشتریها، بهترین راه برای ارزیابی مدل کسبوکار است. بهعنوان مثال محصول خود را در یک شهر یا یک مغازه ارائه کنید و مواردی مانند کیفیت و قیمتگذاری را بسنجید. این کار چشمانداز خوب و سریعی از عملکرد محصول در بازار ارائه میدهد. بعد از این کار میتوانید تمام نواقص و مشکلات محصول را برطرف و آن را یک بار دیگر آزمایش کنید تا جایی که برای ارائهی نهایی آماده باشد. راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی را برای زمانی بگذارید که محصول از هر نظر آمادگی ورود به بازار را داشته باشد.
۶- از مشتریهای اولیه بخواهید مرجعی برای محصول باشند
سعی کنید توجه بیشتری به اولین مشتریهای محصول داشته باشید و از آنها بخواهید محصول شما را به اعضای خانواده و دوستان خود تبلیغ کنند. اگر نتوانستید رضایت آنها را جلب کنید، یعنی در آینده نیز به مشکل برخورد خواهید کرد و بهتر است به فکر راه حلی برای این موضوع باشید.
۷- در رویدادها و دورهمیها شرکت کنید
تمام کسبوکارهای نوپا به حضور مثبت و بازخورد گرفتن از دیگران احتیاج دارند تا بتوانند مدل کسبوکار خود را ارزیابی کنند. همچنین مدل محصول باید در چنین جوامعی ارائه و در مقابل سایر رقبا ارزیابی شود. شرکت کردن در رویدادهای مرتبط، یکی از راههای بازاریابی و معرفی محصول نیز به شمار میرود.
مدل کسبوکار میتواند نسبت به ویژگیهای محصول مزیت رقابتی بهتری باشد؛ البته عکس این موضوع نیز صادق است و میتواند بزرگترین ریسک کسبوکار باشد. اغلب کسبوکارها تمرکز اصلی خود را روی محصول میگذارند و برای جزئیات مدل کسبوکار ارزش کمتری قائل هستند. اگر خودتان و سایر اعضای تیم، برای توسعهی مدل کسبوکار کمتر از توسعهی محصول زمان بگذارید، میتوانید تنها ۵۰ درصد آمادگی لازم برای ورود به دنیای واقعی تجارت را کسب کنید. برنده شدن در بازار رقابتی با کسب تنها ۵۰ درصد آمادگی بسیار سخت خواهد بود.
.: Weblog Themes By Pichak :.