به لطف گسترش هرچه بیشتر بازار گوشی هوشمند و ورود شرکتهای مختلف به این حوزه، سالانه صدها محصول روانهی بازارهای جهانی میشود و این تنوع محصول، انتخاب گوشی مناسب را برای کاربر به فرآیندی دشوار و طاقتفرسا بدل کرده است. طبیعتا همهی ما بهدنبال گوشی هوشمندی با عملکرد فوقالعاده و دوربینی توانمند هستیم؛ اما در این بین، طول عمر باتری، با اختلاف، مهمترین فاکتوری است که باید هنگام خرید هر محصول قابل حمل از جمله گوشیهای هوشمند، مدنظر کاربر قرار گیرد؛ چرا که خلاء باتری کارآمد، گوشی هوشمندی با بالاترین مشخصات سختافزاری را نیز به انتخابی نامناسب بدل میکند.
خوشبختانه شارژدهی باتری گوشیهای هوشمند روز به روز بهبود پیدا میکند. در گذشته طول عمر باتری محصولات پرچمدار، در حدود یک روز بود؛ اما امروزه شاهد عرضهی گوشیهایی هستیم که بهلطف باتری حجیم خود و بهینهسازیهای نرمافزاری، تا دو روز نیز میتوانند کاربر را همراهی کنند. امروزه ظرفیت باتری گوشیهای هوشمند نسبت به گذشته، افزایش قابل توجهی داشته است؛ اگرچه ظرفیت باتری، میتواند نقش معیاری اولیه در ارزیابی عملکرد باتری گوشی را ایفا کند؛ اما سایر پارامترها نظیر ابعاد و رزولوشن نمایشگر، توان پردازشی، سختافزار بهینه و بهینهسازیهای نرمافزاری نیز بر شارژدهی گوشیهای هوشمند تأثیرگذار هستند.
در ادامه قصد داریم تا عملکرد تعدادی از برترین پرچمداران سال ۲۰۱۷ را در زمینههایی نظیر شارژدهی و مدتزمان مورد نیاز برای شارژ شدن آنها مقایسه کنیم. در این راه، آزمونهای متداول زومیت را برای ارزیابی عملکرد باتری این محصولات بهکار خواهیم گرفت. زومیت، شارژدهی گوشیهای هوشمند را با چهار آزمون مختلف بررسی میکند. ابتدا ویدیویی با رزولوشن اچدی، در شرایطی بهصورت مداوم تا زمان خاموش شدن دستگاه پخش میشود که روشنایی نمایشگر روی ۲۰۰ نیت تنظیم شده است و تمام ارتباطات بیسیم قطع شدهاند (حالت هواپیما). در آزمایش بعدی الگوریتم وبگردی روی دستگاه متصل به شبکهی وایرلس با شدت روشنایی ۲۰۰ نیت نمایشگر اجرا میشود و این آزمایش نیز تا زمان خاموش شدن گوشی ادامه دارد.
و در نهایت بنچمارک PCMark و GFXBench روی گوشی اجرا میشوند که نمونهی اول، یکی از گزینههای توانمند در شبیهسازی استفادهی روزمرهی کاربران از گوشیها است و دیگری ترکیبی از توانایی پردازشی را در کنار شارژدهی بررسی میکند. گوشیهای موبایل باید قادر به ارائهی نتایجی مناسب در هر دو بخش باشند. برخی از برندها با اورکلاک پردازنده، توان پردازشی بالایی به ارمغان میآورند؛ اما هنگام شرایط کاری سنگین، باتری گوشی بهسرعت خالی خواهد شد. در مطلب پیش رو، شارژدهی گوشیهای سامسونگ گلکسی نوت ۸، آیفون ۱۰، هواوی میت ۱۰ پرو، وانپلاس 5T، الجی وی ۳۰، اکسپریا ایکسزد وان، اچتیسی یو ۱۱ و نوکیا ۸ را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. در ابتدا بهتر است به مشخصات باتری هر گوشی و بهینهسازیهای نرمافزاری مربوط به آن نگاهی داشته باشیم.
آیفون ۱۰
کالبدشکافی وبسایت IFIXIT حکایت از آن دارد که اپل در طراحی آیفون ۱۰ از دو باتری استفاده کرده است که به فُرم L در داخل گوشی قرار گرفتهاند؛ البته ظاهرا این استراتژی در راستای بهرهگیری بهینهتر از فضای داخل گوشی بوده و با هدف افزایش ظرفیت باتری گوشی انجام نشده است. باتری آیفون ۱۰ در قالب دو پَک ۴.۹۳ و ۵.۵۲ واتساعتی در مجموع ظرفیتی معادل ۲۷۱۶ میلیآمپرساعت در ولتاژ ۳.۸۱ ولت را ارائه میدهد؛ بنابراین ظرفیت باتری پرچمدار خاص اپل به میزان کمی (۲۵ میلیآمپرساعت) از آیفون ۸ پلاس بیشتر است؛ اما نزدیک به ۶۰۰ میلیآمپرساعت، ظرفیت باتری کمتری را نسبت به گلکسی نوت ۸ ارائه میدهد. اپل مدعی است که به لطف بهینهسازیهای صورتگرفته روی تراشهی A11 Bionic، شارژدهی آیفون ۱۰، شارژدهی این گوشی حدود دو ساعت بیشتر از آیفون ۷ خواهد بود. این شرکت شارژدهی ۱۲ و ۱۳ ساعتی را بهترتیب برای وبگردی و پخش فیلم با آیفون ۱۰ پیشبینی میکند.
اپل با معرفی آیفون ۸ / ۸ پلاس و آیفون ۱۰ برای نخستینبار پشتیبانی از شارژ سریع و شارژ بیسیم را به گوشیهای هوشمند خود اضافه کرد. اما طی یک استراتژی سؤالبرانگیز، برخلاف پرچمداران اندرویدی، شارژر مناسب برای شارژ سریع را بهصورت پیشفرض همراه گوشیهای جدید خود ارائه نمیدهد و در جعبهی این گوشی یک شارژر ۵ واتی عادی وجود دارد؛ بنابراین برای استفاده از این قابلیت ناچار به خرید جداگانهی شارژر ۲۹ واتی USB-C اپل با برچسب قیمتی ۴۹ دلاری هستید. اپل مدعی است که در صورت استفاده از چنین شارژری، باتری آیفون ۱۰ طی ۳۰ دقیقه، به میزان ۵۰ درصد شارژ خواهد شد. آیفون ۱۰ برای شارژ بیسیم از استاندارد رایج Qi پشتیبانی میکنند؛ بنابراین شما بهسادگی امکان تهیهی پد شارژر برای شارژ بیسیم آن خواهید داشت. البته باید خاطرنشان کنیم که آیفونهای جدید در حال حاضر تنها امکان تغذیهی توان ۵ واتی را دارند؛ اما اپل در نظر دارد تا طی یک بهروزرسانی نرمافزاری، امکان پشتیبانی از توان ۷.۵ واتی را نیز به آنها اضافه کند.
گلکسی نوت ۸
پس از فاجعهای که باتری گلکسی نوت ۷ به بار آورد، سامسونگ تحقیقات گستردهای را بهمنظور پیبردن به علت دقیق بروز مشکل در باتری این فبلت آغاز کرد. کرهایها از آن زمان، در زمینهی طراحی و توسعهی باتری محصولات خود با احتیاط بیشتری عمل میکنند و تستهای دقیقی را روی آنها انجام میدهند؛ بهطوری که استاندارد هشت مرحلهای و محافظهکارانهای را نیز برای اطمینان از ایمنی این باتریها تعریف کردهاند.
احتیاط و محافظهکاری کرهایها در این زمینه به حدی بوده است که با وجود بزرگتر بودن ابعاد گلکسی نوت ۸ نسبت به نوت ۷ و اس ۸ پلاس، باتری کوچکتری را برای آن در نظر گرفتهاند؛ بنابراین ظرفیت باتری گلکسی نوت ۸ با کاهش ۲۰۰ میلیآمپرساعتی نسبت به نمونهی بهکاررفته در نسل پیشین، معادل ۳۳۰۰ میلیآمپرساعت است. سامسونگ با اشاره به پردازندهی ۱۰ نانومتری نوت ۸ و مصرف بهینهی آن، معتقد است که باتری ۳۳۰۰ میلیآمپرساعتی این فبلت، شارژدهی مناسبی خواهد داشت؛ با این حال بسیاری از کاربران بر این باورند که چنین ظرفیتی پاسخگوی نمایشگر +QHD و ۶.۳ اینچی نوت ۸ نیست.
میت ۱۰ پرو
درست مانند میت ۱۰، ظرفیت باتری نسخهی پرو نیز نسبت به نسل گذشتهی این گوشی بدون تغییر باقی مانده است؛ البته نباید این مساله ناامیدتان کند، چرا که حتی در استانداردهای امروزی نیز ظرفیت ۴۰۰۰ میلیآمپرساعتی برای گوشیهای هوشمند، انتخابی شگفتانگیز محسوب میشود و رقبای این گوشی از باتریهای بهمراتب کوچکتری بهره میبرند. شاید چنین تصور کنید که هواوی با جا دادن چنین باتری حجیمی در دل گوشی ۶.۰ اینچی خود، ریسک بالایی را به جان خریده است و احتمال دارد که میت ۱۰ نیز به سرنوشتی مشابه گلکسی نوت ۷ دچار شود؛ اما هواوی مدعی است برای رفع هرگونه نگرانی از احتمال بروز چنین مشکلی، پس از تستهای سنگین و سختگیرانهی ۱۵ لایهای، موفق به دریافت گواهی از مؤسسهی TÜV Rheinland آلمان در بخش کیفیت باتری میت ۱۰ پرو شده است.
برای آنکه پروسهی شارژ باتری ۴۰۰۰ میلیآمپرساعتی میت ۱۰ پرو طولانی نباشد، هواوی فناوری شارژ سریع ۵ ولت و ۴.۵ آمپری انحصاری خود موسوم به SuperCharge را نیز برای فبلت پرچمدار خود در نظر گرفته است. از آنجایی که این فناوری نسبت به سایر فناوریهای شارژ سریع، از ولتاژ پایینتری بهره میبرد، از این رو باتری گوشی حین شارژ کمتر از رقبا گرم میشود. بررسیها حکایت از آن دارند که باتری میت ۱۰ ظرف مدت ۳۰ دقیقه به میزان ۵۸ درصد شارژ میشود.
وانپلاس ۵تی
با وجود بهرهگیری وانپلاس ۵تی از نمایشگری بزرگتر، وظیفهی تامین انرژی مورد آن همانند وانپلاس ۵، به یک باتری ۳۳۰۰ میلیآمپرساعتی سپرده شده است؛ در حالی که برخی از رقبای این گوشی، نظیر گلکسی اس ۸ پلاس و میت ۱۰ پرو از باتریهای حجیمتری بهره میبرند. شاید برخی براین باور باشند که وانپلاس ۵تی با بهرهگیری با این منبع انرژی، شارژدهی آنچنانی نخواهد داشت؛ اما چینیها در تیزرهای تبلیغاتی خود، یک روز شارژدهی با تنها ۶۰ درصد از ظرفیت باتری را وعده میدهند که آمار قابل توجهی محسوب میشود.
فناوری شارژ سریع انحصاری شرکت چینی وانپلاس موسوم به Dash نیز در اختیار کاربران وانپلاس ۵تی قرار دارد و ظرف مدت ۳۰ دقیقه میتواند شارژ باتری گوشی را از صفر به حدود ۶۵ درصد برساند و از همین رو است که چینیها شعار «انرژی مورد نیاز برای یک روز کامل تنها با ۳۰ دقیقه شارژ» را سر میدهند.
الجی وی ۳۰
الجی با وجود کاهش ضخامت و ابعاد کلی وی ۳۰ نسبت به وی ۲۰، با افزایش ۱۰۰ میلیآمپر ساعتی ظرفیت باتری، این گوشی را به یک باتری با ظرفیت ۳۳۰۰ میلیآمپر ساعت مجهز کرده است؛ اما بهدلیل تفاوتهای موجود در طراحی دو نسل و استفاده از زبان طراحی مبتنی بر ترکیب شیشه و فلز در الجی وی ۳۰، باتری این گوشی برخلاف گذشته، قابل تعویض نیست. الجی وی ۳۰ نسبت به گلکسی نوت حدود ۱۱ میلیمتر کوتاهتر است، اما هر دو گوشی از باتریهایی با ظرفیت یکسان بهره میبرند؛ بنابراین میتوان گفت الجی در زمینهی استفادهی بهینه از فضای داخل گوشی، بهتر از رقیب هموطن خود عمل کرده است.
پرچمدار سری V کرهایها به لطف بهرهگیری از تراشهی اسنپدراگون ۸۳۵، از نسخهی سوم فناوری شارژ سریع کوالکام موسوم به Quick Charge 3.0 نیز پشتیبانی میکند و بررسیها حکایت از آن دارند که شارژ باتری الجی وی ۳۰ بهموجب این فناوری، ظرف مدت ۳۶ دقیقه به حدود ۵۰ درصد میرسد.
اکسپریا ایکسزد وان
اکسپریا ایکسزد وان نسبت به ایکسزد اس، دو میلیمتر بلندتر و ۱.۴ میلیمتر عریضتر است؛ اما ژاپنیها ظرفیت باتری آن را نسبت نسل گذشته ۲۰۰ میلیآمپرساعت کاهش داده و به ۲۷۰۰ میلیآمپر ساعت رساندهاند. اگرچه چنین باتری کوچکی برای یک گوشی پرچمدار در سال ۲۰۱۷ نامناسب بهنظر میرسد؛ اما ظاهر سونی معتقد است که بهینهسازیهای نرمافزاری اعمالشده در اندروید اوریو و لیتوگرافی ۱۰ نانومتری پردازندهی اسنپدراگون ۸۳۵، نقصان باتری بزرگ در اکسپریا ایکسزد وان را جبران خواهند کرد؛ از طرفی احتمالا فول اچدی بودن نمایشگر این گوشی، تأثیر مثبتی بر شارژدهی آن خواهد داشت.
سونی فناوریهای شارژ تطبیقی Qnovo و Battery Care را در پرچمدار جدید خود به کار برده است تا بدین ترتیب باتری گوشی تحت فشار نباشد و برای مدت بیشتری در بهترین فُرم خود باقی میماند. فناوری شارژ تطبیقی Qnovo هنگامی که گوشی به برق متصل است، سلامت باتری را با پایش دقیق دما و فشار، میسنجد و با تنظیم این پارامترها به افزایش طول عمر باتری کمک میکند. از سویی دیگر، به لطف فناوری Battery Care، چنانچه کاربر قبل از خواب ایکسزد وان را به پریز برق متصل کند، شارژ گوشی تا ۹۰ درصد انجام میشود، میزان شارژ باتری تا دقایقی قبل از بیدار شدن کاربر از خواب شبانه در این سطح باقی میماند و پس از آن مجددا فرایند شارژ از سر گرفته میشود و تا شارژ کامل ادامه مییابد. بدین ترتیب باتری بیش از حد شارژ نمیشود و برای مدت طولانیتری در بالاترین ظرفیت خود باقی میماند.
سونی قابلیت نرمافزاری Smart Stamina را نیز برای گوشی Xperia XZ1 در نظر گرفته است تا کاربر در طول روز با مشکل افت میزان شارژ باتری مواجه نشود. این قابلیت نرمافزاری بهصورت خودکار سطح باتری و مدتزمان شارژدهی آن را پیشبینی میکند و در صورت لزوم، براساس این پیشبینیها، حالت STAMINA را فعال میکند. اکسپریا ایکسزد وان از نسخهی سوم فناوری شارژ سریع کوالکام (Quick Charge 3.0) بهره میبرد که به لطف آن، باتری گوشی ظرف مدت ۳۰ دقیقه، حدود ۶۰ درصد شارژ میشود.
اچتیسی یو ۱۱
یو ۱۱ از نمایشگری نسبتا بزرگ با ابعاد ۵.۵ اینچی بهره میبرد؛ اما یک باتری ۳۰۰۰ میلیآمپر ساعتی وظیفهی تأمین انرژی آن را بر عهده دارد. اچتیسی پیش از این در گوشیهای ۵.۲ اینچی اچتیسی ۱۰ و ۵.۷ اینچی یو اولترا نیز از باتری با چنین ظرفیتی استفاده کرده بود و در این گوشیها شاهد شارژدهی متوسط باتری بودیم؛ بنابراین روی کاغذ به نظر میرسد که این باتری برای گوشی هوشمندی با نمایشگر ۵.۵ اینچی با رزولوشن QHD و ضخامت ۷.۹ میلیمتر چندان مناسب نباشد.
به لطف پشتیبانی پرچمدار اچتیسی از نسخهی سوم فناوری شارژ سریع کوالکام موسوم به Quick Charge 3.0، میتوان در زمان کوتاهی آن را شارژ کرد. طبق بررسیهای ما، اچتیسی یو ۱۱ بهلطف بهرهگیری از فناوری شارژ سریع کوالکام، ظرف مدت ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه، از حالت صفر درصد، بهطور کامل شارژ شد. متأسفانه هنوز هم اچتیسی قابلیت شارژ بیسیم را به پرچمدار خود اضافه نکرده است و این مسئله در سال ۲۰۱۷ برای محصولی بالارده با بدنهی شیشهای یک امتیاز منفی محسوب میشود.
نوکیا ۸
نوکیا ۸ با نمایشگر ۵.۳ اینچی و ضخامت ۷.۹ میلیمتری خود، محصولی کوچک محسوب میشود و شاید بتوان آن را به لحاظ ابعاد، با گلکسی اس ۸ مقایسه کرد، با این حال مهندسان فنلاندی اچامدی موفق به جا دادن یک باتری ۳۰۹۰ میلیآمپرساعتی در دل پرچمدار جدید خود شدهاند که ظرفیت آن ۹۰ میلیآمپرساعت از رقیب کرهای بیشتر است. در حالت کلی و با توجه به تجارب قبلی، احتمالا شارژدهی متوسطی را از این پرچمدار فنلاندی شاهد خواهیم بود.
در حالت کلی میتوان گفت که نوکیا ۸ نیز مانند بسیاری از پرچمداران سال ۲۰۱۷، در کاربریهای عادی که مواردی نظیر وبگردی، استریم موسیقی و استفاده از شبکههای اجتماعی را دربر میگیرد، میتواند تا یک روز کاربر را همراهی کند. خوشبختانه نوکیا ۸ از فناوری شارژ سریع Quick Charge 3.0 کوالکام پشتیبانی میکند و بهلطف شارژر ۱۸ واتی این گوشی، میتوان ظرف مدت نیمساعت، شارژ باتری آن را از صفر به ۴۸ درصد رساند.
مقایسه شارژدهی
در تست پخش فیلم که یکی از مرسومترین آزمونها برای ارزیابی عملکرد باتری دستگاههای قابل حمل است و بسیاری از شرکتهای تولیدکننده نیز بدان اتکا دارند، گوشی وانپلاس ۵تی با ثبت زمان ۱۷ ساعت ۱۳ دقیقه، بهترین عملکرد را از خود نشان داد، در این تست گوشیهای هواوی میت ۱۰ پرو و گلکسی نوت ۸، نزدیکترین رقبای وانپلاس ۵تی بهشمار میروند. آزمون بعدی مربوط به وبگردی میشود که در آن، هواوی میت ۱۰ پرو با ثبت زمان ۱۵ ساعت و ۲۱ دقیقه، بهترین عملکرد را از خود به نمایش گذاشت و با اختلافی فاحش، گوشیهای نوکیا ۸ و گلکسی نوت ۸ در جایگاه دوم و سوم قرار گرفتند.
عملکرد باتری پرچمداران ۲۰۱۷ | |||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
گوشی / تست | نمایشگر | ظرفیت (mah) | ویدیو (h) | وبگردی (h) | GFXBench Manhattan 3.1 Battery LifeTime |
GFXBench | PCMark (h) | میزان شارژ در ۳۰ دقیقه | عملکرد کلی |
OnePlus 5T | FHD+/"6.01 | ۳۳۰۰ | ۱۷:۱۳ | ۱۰:۰۹ | ۱۴۰.۳ دقیقه | ۲۰۷۵ فریم | ۸:۳۴ | ۶۵ درصد | ★★★★★ |
Huawei Mate 10 Pro | FHD+/"6.0 | ۴۰۰۰ | ۱۶:۴۰ | ۱۵:۲۱ | ۲۲۶.۲ دقیقه | ۸۴۸.۲ فریم | ۸:۳۶ | ۵۸ درصد | ★★★★★ |
Nokia 8 | QHD/"5.3 | ۳۰۹۰ | ۱۰:۵۵ | ۱۰:۲۹ | ۱۹۶.۸ دقیقه | ۱۰۴۲ فریم | ۸:۱۳ | ۴۸ درصد | ☆☆☆★★ |
iPhone X | 1125p/"5.8 | ۲۷۱۶ | ۱۲:۱۵ | ۹:۲۶ | ۲۴۲.۲ دقیقه | ۱۵۶۱ فریم | -- | ۲۰ درصد | ☆★★★★ |
Xperia XZ1 | 1080p/"5.2 | ۲۷۰۰ | ۱۱:۳۷ | ۹:۲۸ | ۱۸۰.۳ دقیقه | ۱۶۱۰ فریم | ۶:۳۲ | ۶۰ درصد | ☆☆☆★★ |
LG V30 | QHD+/"6.0 | ۳۳۰۰ | ۱۲:۳۰ | ۹:۳۶ | ۲۳۷.۷ دقیقه | ۸۰۲.۳ فریم | ۸:۲۵ | ۵۵ درصد | ☆★★★★ |
Galaxy Note 8 | WQHD+/"6.3 | ۳۳۰۰ | ۱۳:۴۸ | ۱۰:۲۵ | ۱۷۳.۱ دقیقه | ۸۳۳.۷ فریم | ۶:۴۱ | ۴۰ درصد | ★★★★★ |
HTC U11 | QHD/"5.5 | ۳۰۰۰ | ۱۱:۰۴ | ۱۰:۱۲ | ۳۳۹.۴ دقیقه | ۷۳۰.۰ فریم | ۷:۵۵ | ۵۲ درصد | ☆☆★★★ |
آزمون باتری جیافایکس بنچ به دو بخش بررسی پایداری عملکرد (LongTime Performance) و طولِ عمر پیشبینیشده برای باتری حین انجام تست تقسیم میشود. در بخش اول این تست، یعنی پایداری عملکرد، گوشی وانپلاس ۵تی با پردازش ۲۰۷۵ فریم، بهترین عملکرد را از خود به نمایش گذاشت و دو گوشی اکسپریا ایکسزد وان و آیفون ۱۰ با اختلافی فاحش در جایگاه دوم و سوم جای گرفتند. در بخش دوم آزمون نیز، اچتیسی یو ۱۱ با مدتزمان ۳۳۹.۴ دقیقه، بهترین پرچمدار در سال ۲۰۱۷ محسوب میشود و جایگاههای دوم و سوم به الجی وی ۳۰ و آیفون ۱۰ تعلق دارند.
در نهایت نوبت به آزمون زمانبَر و طولانی Work 2.0 Battery Life از بنچمارک PCMark میرسد که در آن شارژدهی باتری با اجرای مجموعهای از پردازشهای مربوط به تسکهای روزمره مورد ارزیابی قرار میگیرد تا در نهایت نتیجهای قابل اتکا حاصل شود. در این آزمون گوشیهای هواوی میت ۱۰ پرو، وانپلاس ۵تی و الجی وی ۳۰ با بهدست آوردن زمانهایی مشابه و نزدیک، در جایگاههای اول تا سوم قرار گرفتند.
اما شاخصهی دیگری که برای ارزیابی باتری گوشیهای هوشمند باید در نظر گرفته شود، زمان مورد نیاز برای شارژ شدن آنها با شارژر پیشفرض این محصولات است. ما در این بخش، تمامی پرچمداران را با شارژر موجود در جعبهی آنها، بهمدت ۳۰ دقیقه شارژ کرده و میزان شارژ باتری آنها را در این مدت ثبت کردیم. همانطور که در جدول فوق نیز مشاهده میکنید، گوشی وانپلاس ۵تی در این بخش بهلطف فناوری شارژ سریع اختصاصی وانپلاس موسوم به Dash Charge، در این مدت به میزان ۶۵ درصد شارژ شد و مقام نخست را به خود اختصاص داد، در این آزمون جایگاه دوم و سوم نیز با اختلافی ناچیز به اکسپریا ایکسزد وان و هواوی میت ۱۰ پرو رسید.
نظر شما در خصوص اهمیت شارژدهی باتری در انتخاب گوشیهای هوشمند چیست؟ آیا با توجه به نتایج بالا، در انتخاب گوشی مورد علاقهی خود تجدید نظر خواهید کرد؟ نظرات خود را با زومیت و سایر کاربران عزیز به اشتراک بگذارید.
بهتازگی، لیستی از گوشیهای پرچمدار که در سال آینده با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام عرضه خواهند شد؛ در شبکهی ویبو (Weibo) فاش شده است. همانطور که احتمالاً میدانید، پردازنده بالارده کوالکام در اوایل ماه دسامبر به صورت رسمی معرفی شد و احتمالاً در قلب بسیاری از پرچمداران اندرویدی ۲۰۱۸ قرار خواهد گرفت.
در لیست فاش شده، به نام پرچمداران احتمالی مجهز به تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ و زمان معرفی احتمالیها اشار شده است. البته این لیست رسماً تأیید نشده است؛ به همین جهت، امکان دارد برخی از اطلاعات اشتباه باشد.
گوشی مجهز به اسنپدراگون ۸۴۵ |
زمان معرفی احتمالی در سال ۲۰۱۸ (ماه میلادی)
|
---|---|
گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس، الجی جی ۷ و جی ۷ پلاس | فوریه |
شیائومی می ۷ | آوریل |
اچتیسی یو ۱۲ | می |
وانپلاس ۶، سونی اکسپریا ایکسزد پرو-ای (XZ Pro-A)، زدتیای نوبیا زد۱۸ (Nubia Z18) | ژوئن |
نوکیا ۱۰ | آگوست |
گلکسی نوت ۹، الجی وی ۴۰، شیائومی می میکس ۳ | سپتامبر |
سری گوشیهای پیکسل ۳ گوگل، سونی اکسپریا ایکسزد ۲، اچتیسی یو ۱۲ پلاس، زدتیای نوبیا زد۱۸اس (Nubia Z18S) | اکتبر |
موتو زد ۲۰۱۹ | نوامبر |
وانپلاس ۶تی (OnePlus ۶T)، سامسونگ W2019 | دسامبر |
اگر اطلاعات مندرج در جدول فوق صحت داشته باشد، گوشی گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس سامسونگ به همراه پرچمدار جدید الجی یعنی الجی جی ۷ (و نسخه «پلاس» آن) اولین گوشیهای بالارده خواهند بود که با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام معرفی میشوند. به احتمال زیاد، سامسونگ و الجی از نمایشگاه MWC 2018 در اواخر ماه فوریه برای رونمایی از گوشیهای پرچمدار ۲۰۱۸ خود استفاده خواهند کرد. با وجود اینکه سامسونگ در سال ۲۰۱۷، موجودی اولیه تراشه اسنپدراگون ۸۳۵ را به گوشی گلکسی اس ۸ و گلکسی اس ۸ پلاس اختصاص داد و این موضوع باعث شده بود تا الجی جی ۶ با تراشه قدیمیتر اسنپدراگون ۸۲۱ عرضه شود؛ لیست فوق حاکی از آن است که چنین روندی در سال آینده میلادی تکرار نخواهد شد. لازم بهذکر است که تمامی مدلهای گلکسی اس ۹ و گلکسی اس ۹ پلاس با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ معرفی نخواهند شد و گفته میشود مدلهایی که در خارج از چین و ایالات متحده عرضه میشود؛ به پردازنده اکسینوس ۹۸۱۰ سامسونگ مجهز خواهند بود.
شیائومی نیز از گوشی پرچمدار می ۷ با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ در ماه آوریل رونمایی خواهد کرد؛ این شرکت چینی در هنگام معرفی اسنپدراگون ۸۴۵، به عرضه پرچمدار جدید خود با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ کوالکام اشاره کرده بود. شرکت تایوانی اچتیسی نیز که وضعیت چندان خوبی در بازار گوشیهای هوشمند ندارد، تصمیم گرفته است تا گوشی پرچمدار اچتیسی یو ۱۲ را به صورت رسمی در ماه می ارائه دهد.
آنچه که در لیست فوق بیشتر از همه جلبتوجه میکند، عدم معرفی گوشی پرچمدار سونی با تراشه اسنپدراگون ۸۴۵ در ماه فوریه است؛ این سازندهی ژاپنی، امسال گوشی اکسپریا ایکسزد پریمیوم را به عنوان اولین گوشی مجهز به اسنپدراگون ۸۳۵ معرفی کرد اما بهنظر میرسد که روند مذکور در سال ۲۰۱۸ ادامه نخواهد یافت زیرا سونی برای رونمایی از پرچمدار اکسپریا ایکسزد پرو-ای در ماه ژوئن برنامهریزی کرده است. وانپلاس نیز گوشی وانپلاس ۶ را در ماه ژوئن ارائه میدهد و شرکت چینی زدتیای نیز از پرچمدار نوبیا زد ۱۸ (Nubia Z18) در همین ماه رونمایی خواهد کرد.
از دیگر نکات جالبتوجهی که در لیست فوق به چشم میخورد، معرفی پرچمدار ۲۰۱۸ شرکت اچامدی گلوبال با نام «نوکیا ۱۰» در ماه آگوست است. فنلاندیها، گوشی نوکیا ۸ را به عنوان پرچمدار ۲۰۱۶ خود ارائه دادهاند و گفته میشود که نسخه بزرگتر آن با نام نوکیا ۹ و تراشه اسنپدراگون ۸۳۵ کوالکام در اوایل ماه ژانویه به صورت رسمی معرفی خواهد شد.
در ماه سپتامبر نیز، گلکسی نوت ۹ سامسونگ به همراه الجی وی ۴۰ و گوشی بدون حاشیه شیائومی می میکس ۳ ارائه میشود. تقریباً چنین روندی در ماه سپتامبر امسال نیز با معرفی گلکسی نوت ۸، الجی وی ۳۰ و شیائومی میکس ۲ تکرار شده بود؛ البته گلکسی نوت ۸ در هفته آخر ماه آگوست رونمایی شد.
گوگل نیز از سری جدید گوشیهای پرچمدار پیکسل در ماه اکتبر رونمایی خواهد کرد؛ به دنبال عرضه پیکسل ۲ و پیکسل ۲ ایکسال در سال ۲۰۱۷، پیشبینی شده است که پرچمداران جدید این شرکت از سری «پیکسل ۳» معرفی خواهند شد. نسخه ارتقا یافته گوشی نوبیا زد۱۸ زدتیای با نام Nubia Z18S، اکسپریا ایکسزد ۲ سونی و یو ۱۲ پلاس اچتیسی در ماه اکتبر ارائه خواهند شد. البته، پیشتر اعلام شده بود که اچتیسی تنها یک گوشی پرچمدار در سال ۲۰۱۸ معرفی خواهد کرد؛ به همین جهت، ممکن است نسخه ارتقا یافته یو ۱۲ به صورت رسمی معرفی نشود.
در دو ماه پایانی سال ۲۰۱۸، تایوانیها نسخه جدید وانپلاس ۶ را با نام OnePlus 6T معرفی خواهند کرد و لنوو نیز از موتو زد ۲۰۱۹ رونمایی میکند. همچنین گوشی تاشوی W2019 سامسونگ در ماه دسامبر از راه خواهد رسید. وانپلاس، پیشتر اعلام کرده بود که فعلاً برنامهای برای عرضه وانپلاس ۶تی ندارد و عرضه این مدل، قطعی نیست.
در علوم و صنایع مختلف بهخصوص خودروسازی، هر روز فناوریهای پیشرفتهتر و بهتر به وجود میآیند. فارغ از اینکه این پیشرفتها به دلیل افزایش ایمنی یا بهروز رسانی سیستمهای مکانیکی باشد، تقریباً هر سال یک فناوری یا سیستم جدید در خودروها ایجاد میشود. با اینکه بیشتر خودروهای موجود در بازار جهانی از سیستم فرمان هیدرولیک استفاده میکنند، ولی روزبهروز شرکتهای مختلف خودروسازی مدلهای بیشتری با سیستم فرمان الکترونیک (EPS) عرضه میکنند.
سیستم فرمان هیدرولیک
بهطور کلی سیستمهایی که از طریق گشتاور به فرمان دادن کمک میکنند، در طبقهی سیستمهای فرمان قدرتی مانند سیستم هیدرولیک قرار میگیرند. سیستم فرمان هیدرولیک از چندین شلنگ، تسمه درایو، روغن هیدرولیک، پولی و پمپ تشکیل شده است. در این سیستم پمپ هیدرولیک به پیشرانهی خودرو متصل است که با استفاده از فشار هیدرولیک، نیروی چرخاندن فرمان که توسط راننده ایجاد شده است، چند برابر میکند. این فشار توسط پمپ چرخشی موجود در پیشرانه ایجاد میشود؛ بنابراین اگر چرخها فرمان داده شوند، فشار هیدرولیک نیروی چرخش را با افزودن روغن هیدرولیک به سوپاپها و سیلندر افزایش میدهد. سپس سیلندر هیدرولیک فشار لازم را به دنده فرمان وارد میکند که حاصل آن چرخش چرخها است.
سیستم فرمان برقی
سیستم فرمان الکترونیک یا برقی، به اجزای زیاد سیستم هیدرولیک نیازی ندارد. در این نوع سیستم یک موتور برقی روی میله فرمان در کنار چندین سنسور که گشتاور وارد شده توسط راننده را تشخیص میدهند، قرار داده شده است. با هر چرخش فرمان، مقدار الکتریسیته ایجاد شده تغییر میکند. در واقع در این نوع سیستم، فقط پس از چرخاندن فرمان و چرخش چرخها نیروی مورد نیاز ایجاد میشود که در نتیجه در استفادهی بلند مدت هزینهی تعمیر و نگهداری کمتری میطلبد.
اگر جزو طرفداران دنیای خودرو باشید، حتما متوجه شدهاید که خودروهای بیشتری با فرمان برقی عرضه میشوند. با اینکه معمولاً این نوع سیستم در برابر فرمان هیدرولیک بازخورد کمتری را به راننده میدهد و کموبیش در نقد و بررسی خودروها در رسانههای مشهور جهان، سیستم برقی را «فرمان مصنوعی» تعریف میکنند، ولی برخی ویژگیهای فرمان برقی، شرکتهای خودروسازی را وادار به استفاده از این نوع سیستم میکند. در ادامه به بررسی ویژگیهای سیستم فرمان برقی میپردازیم.
فرمان برقی و مصرف سوخت کمتر
در فرمان برقی، خبری از پمپها یا پیستونهای موجود در سیستم فرمان هیدرولیک نیست و درعوض، یک موتور برقی با ساختار ساده تمام کار را انجام میدهد. به همین دلیل، وزن کلی خودرو کمتر است. در سیستم فرمان برقی در مقایسه با هیدرولیک، کنار قرار دادن اجزا و نحوهی ایجاد نیرو بسیار سادهتر است که به همین دلیل، شرکتهای خودروسازی این نوع سیستم را ترجیح میدهند. علاوه بر این سیستم فرمان برقی ۹۰ درصد نیروی کمتری از پیشرانه میگیرد. تمام این موارد فرمان برقی را مقرون بهصرفهتر از هیدرولیک میکند.
فرمان برقی و هزینهی تعمیر و نگهداری کمتر
همانطور که مشخص است، خودروهای مجهز به سیستم فرمان هیدرولیک به روغن هیدرولیک نیاز دارند که این مورد در فرمان برقی وجود ندارد. تعمیر و تنظیم خودروهای با فرمان برقی نیز بسیار ساده است و به چند مورد کوتاه در برنامهی کلی سیستم خلاصه میشود.
فرمان برقی یا هیدرولیک؟ کدام سیستم برای رانندگی بهتر است؟
یکی از بزرگترین بحثهای موجود در فرمانپذیری و سواری خودروهای مدرن، تقابل فرمان برقی و هیدرولیک است. بسیاری از رانندههای باتجربه و حرفهای فرمان هیدرولیک را ترجیح میدهند و عملکرد فرمان برقی را خستهکننده و ناهماهنگ میدانند. اما افرادی هم هستند که فرمان برقی را راضی کننده دانسته و رانندگی با این نوع خودرو را ترجیح میدهند. بهترین راه برای پاسخ به این سوال تجربهی شخصی است. بهتر است قبل از خرید خودرو به سیستم فرمان آن توجه کنیم و رانندگی با فرمان برقی و هیدرولیک را شخصاً تحت نظر داشته باشیم.
آیا تجربهی رانندگی با خودروی مجهز به سیستم فرمان برقی یا هیدرولیک داشتهاید؟ کدام نوع را ترجیح میدهید؟ شاید هم فرمان مکانیکی سنتی، که هر چرخش آن حکم رفتن به باشگاه بدنسازی دارد؛ مورد توجه شما است؟ لطفاً نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
در جریان رویداد Snapdragon Tech Summit در اوایل ماه دسامبر، کوالکام به صورت رسمی از جدیدترین پردازنده پرچمدار خود یعنی اسنپدراگون ۸۴۵ رونمایی کرد. با اینحال، بخش قابلتوجهی از گوشیهای هوشمند سال آینده، میانرده خواهند بود و بسیاری منتظر هستند که از برنامه کوالکام برای بهروزرسانی تراشههای میانردهی کوالکام خود از سری ۶۰۰ و ۴۰۰ مطلع شوند.
بهتازگی، مشخصات سه تراشه جدید اسنپدراگون ۴۶۰، اسنپدراگون ۶۴۰ و اسنپدراگون ۶۷۰ پیش از معرفی رسمی در نمایشگاه CES 2018، فاش شده است. تراشههای جدید کوالکام برای محصولات ردهپایین تا میانرده مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مشخصات | اسنپدراگون 670 | اسنپدراگون 640 | اسنپدراگون 460 |
---|---|---|---|
پردازنده | ۴ هستهی Kryo 360 Gold (نمونهی بهینه شدهی A75) با سرعت کاری ۲ گیگاهرتز ۴ هستهی Kryo 385 Silver (نمونهی بهینه شدهی A55) با سرعت کاری ۱.۵۵ گیگاهرتز |
۲ هستهی Kryo 360 Gold (نمونهی بهینه شدهی A75) با سرعت کاری ۲ گیگاهرتز ۶ هستهی Kryo 360 Silver (نمونهی بهینه شدهی A55) با سرعت کاری ۱.۵۵ گیگاهرتز |
۴ هستهی Kryo 360 Silver (نمونهی بهینه شدهی A75) با سرعت کاری ۱.۸ گیگاهرتز ۴ هستهی Kryo 360 Silver (نمونهی بهینه شدهی A55) با سرعت کاری ۱.۴ گیگاهرتز |
حافظهی کش | یک مگابایت L3 | یک مگابایت L3 | |
واحد پردازش گرافیکی | آدرنو ۶۲۰ | آدرنو ۶۱۰ | آدرنو ۶۰۵ |
حافظه | ۲ کانال ۱۸۶۶ مگاهرتز LPDDR4X، پهنای باند ۲۲.۴ گیگابایت بر ثانیه | ۲ کانال ۱۸۶۶ مگاهرتز LPDDR4X، پهنای باند ۱۴.۹ گیگابایت بر ثانیه | ۲ کانال ۱۸۶۶ مگاهرتز LPDDR4X، پهنای باند ۱۴.۹ گیگابایت بر ثانیه |
پردازندهی تصویر/دوربین | پردازندهی تصویر دوگانهی ۱۴ بیتی اسپکترا ۲۶۰ یک سنسور ۲۶ مگاپیکسلی یا دو سنسور ۱۳ مگاپیکسلی |
پردازندهی تصویر دوگانهی ۱۴ بیتی اسپکترا ۲۶۰ یک سنسور ۲۶ مگاپیکسلی یا دو سنسور ۱۳ مگاپیکسلی |
پردازندهی تصویر ۱۴ بیتی اسپکترا ۲۶۰ |
مودم | اسنپدراگون X16 LTE سرعت دانلود حداکثر تا ۱۰۰۰ مگابیت بر ثانیه سرعت آپلود حداکثر تا ۱۵۰ مگابیتبر ثانیه |
اسنپدراگوت X12 LTE سرعت دانلود حداکثر تا ۶۰۰ مگابیت بر ثانیه سرعت آپلود حداکثر تا ۱۵۰ مگابیتبر ثانیه |
اسنپدراگوت X12 LTE سرعت دانلود حداکثر تا ۶۰۰ مگابیت بر ثانیه سرعت آپلود حداکثر تا ۱۵۰ مگابیتبر ثانیه |
لیتوگرافی | ۱۰ نانومتری | ۱۰ نانومتری | ۱۴ نانومتری |
در بین این سه تراشه، اسنپدراگون ۶۷۰ قدرتمندترین پردازندهی جدیدی است که بهزودی معرفی خواهد شد؛ این تراشه از چهار هسته Kryo 360 Gold و Kryo 385 Silver استفاده میکند و واحد پردازشگر گرافیکی آدرنو ۶۲۰، پردازش محتوای گرافیکی را برعهده دارد. پردازنده جدید کوالکام، از مودم Snapdragon X16 LTE استفاده میکند که دستیابی به سرعت دانلود یک گیگابیت بر ثانیه را امکانپذیر خواهد کرد؛ البته به شرطی که اپراتور ارائهدهنده سیمکارت، از آن پشتیبانی کند.
اسنپدراگون ۶۴۰ دیگر تراشهی جدید کوالکام است که از دو هسته Kryo 360 Gold و شش هسته Kryo 385 Silver استفاده میکند؛ واحد پردازشگر گرافیکی آدرنو ۶۱۰ نیز برای آندرنظر گرفته شده است. هستههای Silver برای پردازش محتوا در پسزمینه درنظر گرفته شدهاند و از معماری big.LITTLE در توسعهی آنها استفاده شده است تا شارژدهی به حداکثر مقدار ممکن برسد. اسنپدراگون ۶۷۰ و اسنپدراگون ۶۴۰ از یک دوربین ۲۴ مگاپیکسلی یا دو سنسور ۱۳ مگاپیکسلی پشتیبانی میکند.
در میان تراشههای جدید کوالکام، همچنین اسنپدراگون ۴۶۰ جای گرفته است که گوشیهای ارزانقیمت به آن مجهز خواهند شد. در صورت معرفی این تراشه، اسنپدراگون ۴۶۰ کوالکام با پردازنده اسنپدراگون ۴۵۰ که در گوشی ردمی ۵ شیائومی مورد استفاده قرار گرفته است؛ جایگزین خواهد شد. تمامی هشت هسته مورد استفاده در تراشه جدید کوالکام از نوع Kryo 360 Silver است که چهار هسته قدرتمندتر روی فرکانس ۱.۸ گیگاهرتز و چهار هسته ضعیفتر روی فرکانس 1.4 گیگاهرتز عمل میکند. اسنپدراگون ۴۶۰ از واحد پردازشگر گرافیکی آدرنو ۶۰۵ بهره میگیرد.
در میان سه تراشه اسنپدراگون ۴۶۰، اسنپدراگون ۶۴۰ و اسنپدراگون ۶۷۰، تنها مدل جدید از سری «۴۰۰» پردازندههای اسنپدراگون کوالکام از فرآیند پردازش ۱۴ نانومتری برخوردار شده است و سایر مدلها از لیتوگرافی ۱۰ نانومتری LPP استفاده میکنند. همچنین اسنپدراگون ۶۴۰ و اسنپدراگون ۴۶۰ به طور مشابه از مودم Snapdragon X12 LTE استفاده میکنند که دستیابی به سرعت دانلود حداکثری ۶۰۰ مگابیت بر ثانیه را فراهم خواهد کرد.
بهنظر میرسد مشخصات فاش شده، نهایی باشند. همانطور که گفته شد، ممکن است کوالکام به صورت رسمی از تراشههای جدیدش در نمایشگاه CES 2018 که از ۹ ژانویه (۱۹ دی) برگزار خواهد شد، رونمایی کند. هنوز مشخص نیست کدامیک از سازندگان، اولین گوشیهای مجهز به تراشههای جدید کوالکام را ارائه میدهند.
کارآفرینان جوان این جمله را دوست دارند: «باید این مسئله را با هیئتمدیره در میان بگذارم.» این جمله بهطور ضمنی میگوید که آنها در حال ادارهی یک شرکت موفق هستند. اما بیایید تفاوت هیئتمدیره و هیئت مشاوران را روشن کنیم.
هیئت مشاوران یکی از بخشهای رسمی شرکت به شمار نمیرود. این هیئت از افرادی تشکیلشده که اغلب اوقات از آنها مشاوره میخواهیم و گاهی هم نقش مربی ما را بازی میکنند. اغلب اوقات این افراد بهطور رسمی در جلسات مهم کاری شرکت میکنند. ممکن است دستمزد آنان را بهصورت نقدی یا سهام شرکت پرداخت کنیم، ولی عموماً حقالزحمهی کار آنان، بخشی از حقوق و دستمزد کارمندان شرکت محسوب نمیشود.
هیئتمدیره و هیئت مشاوران، هر دو پاداش دریافت میکنند. اما هیئتمدیره درواقع نیروی کنترلکنندهی شرکت است. آنها حق رأی دارند و نظرشان در تصمیمگیریهای شرکت واقعاً مؤثر است.
واقعیت این است که همهی استارتاپها به هیئتمدیره نیاز ندارند، ولی بسیاری از مواقع به مربیانی که بدون اعمالنفوذ در تصمیمات نهایی و نشستن بر صندلی سهامداران، راهنمای راه باشند احتیاج پیدا میکنند. کمک گرفتن از مشاوران نهتنها در مراحل اولیهی راهاندازی استارتاپ، بلکه در همهی نقاط عطف مسیر (مثلاً قبل از عرضهی محصول به بازار یا مرحلهی اعلام فروش) به کارآفرینان کمک میکند. به همین دلیل بهتر است کارآفرینان و مؤسسین استارتاپ، وقتی میخواهند گروهی از مشاوران را دورهم جمع کنند، به این نکات توجه کنند:
یک مشاور خوب حقیقت را به شما میگوید
بسیاری از کارآفرینان هنوز تصوری سنتی در مورد مشاوران در ذهنشان دارند. ولی این تصویر همیشه درست نیست. چرا؟
وکیل ، والدین یا دوستان نزدیکتان، آنچه را که واقعاً نیاز دارید به شما نمیگویند. شاید این افراد مشوقان خوبی باشند، ولی مهم است افرادی را کنارتان داشته باشید که صریح و روشن، امور جاری را بررسی کنند. افرادی که در صورت لزوم بگویند: «ببینید، شما فروشندهی خوبی نیستید. مهارتهای حسابداریتان هم کامل نیست. بهتر است چند نفر را استخدامکنید که این وظایف را درست انجام بدهند.»
یک هیئت مشاورهی صالح، تلاش میکند وضعیت کار شما را بهبود دهد.
نکتهی مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که مشاوران، نباید سهمی در شرکت داشته باشند. زیرا در این صورت ممکن است شما را به نحوی راهنمایی کنند که منافع شخصی خودشان تأمین شود. به همین دلیل باید وقت بگذارید و با صبر و دقت، افراد واجد شرایط و شایسته را انتخاب کنید.
دوستان و بستگان نباید در جایگاه مشاور قرار بگیرند
بسیار ضروری است که مشاورانتان را بر اساس صلاحیت انتخاب کنید نه روابط دوستی و خویشاوندی.
دوستان و بستگان، به شما اهمیت میدهند ولی لزوماً مشاوران خوبی برایتان نخواهند بود. افرادی که با شما ارتباط عاطفی دارند، دوست ندارند ناراحتتان کنند و به همین علت نه حقایق سخت را با شما در میان میگذارند و نه از بلندپروازیهای ریسکپذیر حمایت میکنند.
فقط زمانی میتوانید از این افراد در هیئت مشاوره استفاده کنید که مهارتهای قابلتوجهی داشته باشند و ارزش بسیار زیادی به کارتان اضافه کنند.
شما به افرادی نیاز دارید که خیلی بهتر از خانواده، خویشان و دوستان نقش مربی را به عهده بگیرند.
مشاوران میتوانند نقششان را بهعنوان مربی شروع کنند و بعد به شریک شما تبدیل شوند
ارزش هیئت مشاوران، در تجربیات و دانشی تعریف میشود که شخص شما فاقد آن هستید.
اغلب اوقات، وظیفهی مشاوران مربیگری کارآفرینان است. بسیاری از افراد باتجربهای که در یک صنعت بازنشسته میشوند، ترجیح میدهند دوباره بخشی از یک مجموعهی کاری جدید باشند. این افراد هم میتوانند نقش مربی را به عهده بگیرند. بااینحال بهترین مشاوران، برای ارائهی خدماتشان به انگیزه نیاز دارند. این بدان معنی است که شما باید با پیشنهاد یکی از موارد زیر، تلاش کنید آنها را به استارتاپتان جذب کنید:
- سهم کوچکی از کسبوکارتان
- پرداخت هزینهی ثابت حضور در جلسات یا حقالزحمهی ساعتی
نکتهی مهم این است که هریک از اعضای هیئت مشاوران، باید مهارتها و تجربیات خاصی داشته باشند و بتوانند ارزشی متفاوت برای شرکتتان خلق کنند. فکر کنید که پای میز شام نشستهاید. مسلماً نمیخواهید که پنج نفر، یک مدل غذا را به شما تعارف کنند.
بنابراین اگر یک کارآفرین جوان هستید، پیشنهاد میکنیم در مرحلهی اول، از یک مربی کمک بگیرید و در عوض یکی از صندلیهای آینده هیئتمدیره را به او پیشنهاد کنید. بهاینترتیب مطمئن خواهید بود که او با انگیزه ای قوی شما را راهنمایی میکند.
در حالی که در دنیای خودروهای استیشن واگن اسپرت، بیامو و آئودی با مدلهای M5 تورینگ و RS 6 آوانت در بازار جهانی حضور دارند، مرسدس بنز نیز برای سال ۲۰۱۸ مدل E63 S را به عنوان قویترین خودروی استیشن واگن دنیا راهی بازار ایالات متحده خواهد کرد. این خودروی خانوادگی قدرتمند در نسلهای قبلی خود همواره دارای مشخصههای جذابی بود که تمامی آنها در مدل ۲۰۱۸ نیز حفظ شدهاند. هم اکنون در حالی که حدود یک ماه از معرفی این خودرو میگذرد مرسدس بنز قیمت پایهی E63 S واگن را ۱۰۷ هزار و ۹۴۵ دلار اعلام کرده است.
البته باید اشاره کرد که E63 S در مقایسه با بهای پرداختی خود گزینهی مناسبی است و توانایی های بالایی دارد. نیروی مورد نیاز این استیشن قدرتمند از یک پیشرانهی V8 به حجم ۴ لیتر تامین میشود که به سیستم تویین توربو مجهز است و میتواند ۶۰۳ اسب بخار قدرت و ۸۵۰ نیوتن متر گشتاور را تولید کند. این میزان گشتاور از طریق جعبه دندهی ۹ سرعتهی خودکار جدید مرسدس بنز با نام 9G Tronic به هر چهارچرخ خودرو انتقال پیدا میکند. چنین پیشرانهای میتواند E63 S واگن را در ۳.۴ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برساند و حداکثر سرعت آن نیز به ۲۹۰ کیلومتر بر ساعت میرسد که البته این سرعت توسط محدود کنندهی الکترونیکی محدود شده است.
البته تواناییهای مرسدس بنز تنها به خط مستقیم محدود نمیشود و این خودرو توانسته است زمان طی یک دور پیست نوربرگ رینگ را در زمان ۷ دقیقه و ۴۵ ثانیه و ۱۹ صدم ثانیه به ثبت برساند و به این ترتیب نام خود را به عنوان سریعترین خودروی استیشن واگن در نوربرگ رینگ ثبت کند.
مرسدس بنز E63 S AMG سومین نسل از E کلاس استیشن واگن است که در نسخهی AMG نیز به مشتریان آمریکایی عرضه میشود و نخستین نسل مرسدس E کلاس استیشن واگن که در نسخهی AMG وارد بازار ایالات متحده شد اتاق W212 بود که با کد E55 AMG به بازار آمریکا عرضه میشد. خودروی نام برده یکی از آخرین محصولات AMG است که در پیشرانهی آن از سوپرشارژر استفاده شد. مرسدس بنز E55 AMG به یک پیشرانهی V8 با حجم ۵.۴ لیتر مجهز بود که میتوانست ۴۶۹ اسب بخار قدرت و ۶۹۱ نیوتن متر گشتاور را تولید کند. این خودرو با وجود تواناییهای بالا اما در بازار ایالات متحده تنها موفق به فروش ۲۷۹ دستگاه شد و در نهایت نیز پروندهی اتاق W212 با فروش ۹۹۲ دستگاه به پایان رسید.
در ادامه میتوانید گالری تصاویر مرسدس بنز E63 S AMG را مشاهده کنید.
تنها ۲۴ دستگاه استون مارتین ولکان در دنیا وجود دارد و تنها یک نمونه از آن، میتواند به صورت قانونی در معابر عمومی، حضور داشته باشد. شرکت تیونینگ RML، با تغییرات گسترده در تجهیزات فنی ولکان، این محصول را بروزرسانی کرده است. نسخهی جدید، دارای لاستیکهای میشلن، سپر با ارتفاع بالاتر، چراغهای روشنایی متفاوت همراه با آینه بغل روی بدنه است تا قابلیت تردد در تاریکی شب و دید طرفین داشته باشد. علاوه بر اینها، چراغ روشنایی روی بال عقب و برفپاک کن به شیشهی جلو، اضافه شده است.
با هدف افزایش امنیت سرنشینان، مهندسان RML در کابین ولکان هم تغییراتی دادهاند تا برجستگیهای فلزی و ادوات بدنه، آسیب کمتری به هنگام حوادث داشته باشند. صندلیها نیز با نمونهای استاندارد تعویض شدهاند تا راحتی بیشتری فراهم کنند. با هدف کاهش صدا و آلودگی، پیشرانهی ۱۲ سیلندر ۷ لیتری و ۸۰۰ اسب بخار ولکان بروزرسانی شده است، ضمن اینکه با سیستم خنککنندهی جدید و کلاچ متفاوت با نمونهی اصلی ارائه میشود. میتوان ادعا کرد، سیستم تعیلق و فنربندی این ابرخودرو، بیشترین تغییر را به خود دیده است تا رانندگی نرم و با ارتفاع مناسب، جهت عبور از دستاندازهای معمول را فراهم کند.
مالک خوششانس و البته متمول تنها ولکان دنیا با قابلیت تردد در جاده، حالا میتواند از محصول کمیاب خود در پیست لذت ببرد و پشت فرمان، به خانه بازگردد. البته این خودرو، قابل بازگشت به نسخهی اولیه است و ارزش کلکسیونی خود را از دست نخواهد داد. تعداد ۲۴ دستگاه، ولکان در سال ۲۰۱۶ با قیمت ۲.۳ میلیون دلار به مشتریان خاص و برگزیدهیاستون مارتین فروخته شد، اما امروزه، بیش از ۳ میلیون دلار ارزشگذاری میشود.
کاسینی در حالی که در لحظات پایانی ماموریتش بین زحل و حلقههای آن بود و خود را برای شیرجه نهاییش آماده میکرد، تا جای ممکن اطلاعات مختلفی را جمعآوری و به زمین مخابره کرد.
حال اخترشناسان اعلام کردهاند که کاسینی در حال عبور از لایهی یونوسفر (بالاترین لایهی جو) زحل بود، مورد جالبتوجهی را کشف کرده است. کاسینی در حالی که در ارتفاع ۲۶۰۰ تا ۴۰۰۰ کیلومتری سطح غول گازی قرار داشته، متوجه سایههای حلقه شده است که قادر به جلوگیری از اشعهی ماورا بنفش خورشید و کاهش یونیزاسیون در این ناحیه شدهاند. به این جهت، میتوانیم متوجه شویم، حلقههای مرموز غول گازی زحل، میتوانند جو این سیاره را به شکل قابلتوجهی تغییر دهند.
به این ترتیب، بهنظر میرسد که حلقههای زحل بیش از اینکه به زیبایی سیاره کمک کنند، تاثیری قابلتوجه روی جو این سیاره دارند. پژوهشگران در دههی ۱۹۸۰، فرضیهای را مطرح کردند که بر اساس آن، نوارهای غول گازی ممکن است که بر اثر ذرات آب ناشی از حلقههای زحل پدید آمده باشند. و در سال ۲۰۱۳، اعلام کردند که شواهدی برای این فرضیه یافتهاند. اطلاعاتی فضاپیمای کاسینی که از ۱۱ گردش مداری بهدست آمدهاند، یک اثر متفاوت را نشان میدهند. تفاوت واضحی که در یونوسفر سرد و متراکم سیاره است، یک لایه در جو فوقانی سیاره که در ارتفاعی بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ کیلومتری واقع است و از ورود اشعه ماوراء بنفش به سیاره جلوگیری میکند.
مطمئنا، زحل سطح جامدی ندارد؛ اما برای اهداف پژوهشی، ارتفاع صفر همان نقطهی فشاری است که در سطح دریاهای زمین مشاهده میکنیم. در واقع این فاصلهی ۶۰.۲۶۸ کیلومتری از مرکز سیاره را نشان میدهد. پژوهشگران موسسهی فیزیک فضایی سوئد و مرکز سفرهای فضایی گودارد ناسا دریافتهاند، در نواحی که سایهی حلقه های زحل قرار می گیرند، میزان یونیزاسیون کمتر است. آنها همچنین شاهد کاهش میزان پلاسما در این نواحی بودهاند.
پژوهشگران نتیجه گرفتهاند که حلقه B و قسمت زیادی از حلقه A باید در برابر اشعه ماورای بنفش مقاوم باشند. در همین حال، حلقههای C و D، امکان عبور اشعه ماورا بنفش را میدهند. همچنین دانشمندان دریافتهاند که لایهی یونوسفر بسیار متنوعتر از آن چیزی است که پیش از این تصور میکردند و تراکم الکترون در آن گاهی اوقات در مدارهای مختلف تغییر میکند. البته این تغییرات نمیتواند به تنهایی به سایه حلقهها مرتبط دانسته شود. همچنین ممکن است که این تغییرات ناشی از بارشهای حلقه ای زحل باشد. هر چند در این مورد هم شواهد کافی برای وقوع چنین پدیدهای وجود دارد. احتمال دیگر این است که بادهای طولی زحل اثر قوی روی تراکم الکترونهای جو سیاره داشته باشند. ویلیام کورت، یکی از پژوهشگران این مطالعه از دانشگاه آیووا، گفت:
فکر میکنم بارش های حلقهها در این مورد تاثیر نداشته باشند، و تصور میکنم، در این مورد امواج رادیویی و پلاسمایی نقش اساسی را ایفا کنند.
فضاپیمای کاسینی نخستین شیرجه خود برای ماموریت نهاییش در بین زحل و حلقههایش در تاریخ ۲۶ آوریل (۶ اردیبهشت) ۲۰۱۷ انجام داد. کاسینی پیش از سقوط در جو زحل، ۲۲ شیرجه را در مدار این غول گازی انجام داد. پژوهشگران این تیم اعلام کردهاند که تاکنون توانستهاند، تنها نیمی از اطلاعات مداری کاسینی را بررسی کنند و هنوز هیچ اطلاعاتی از سقوط نهایی کاسینی را مورد استفاده قرار ندادهاند. به این جهت، باید بگوییم، اینها تنها بخش کوچکی از اطلاعاتی نامکشوفی هستند که فضاپیمای محبوب کاسینی از خود به یادگار گذاشته است، باید منتظر یافته های دیگر،موفقترین ماموریت فضایی ناسا باشیم.
این پژوهش در نشریهی Science منتشر شده است.
در اولین هفته از ماه دی، بازیهای موبایل مختلفی را در زومجی معرفی کردیم؛ از بازی اندروید و آیفون Bridge Constructor Portal که یک نسخه فرعی از سری Portal کمپانی ولو است گرفته تا بازیهای بزرگی چون Life is Strange و Oddworld: New 'n' Tasty که این هفته نسخه موبایل آنها هم در دسترس قرار گرفت. در این مطلب مروری بر تعدادی از بهترین بازیهای معرفیشده در زومجی در طول هفته گذشته خواهیم داشت.
در صورتی که به دنبال بازیهای موبایل متنوع میگردید، میتوانید با ورود به بخش معرفی بازی موبایل، نگاهی به فهرستی از بهترین بازیهای اندروید و آیفون بیندازید. زومجی همینطور به صورت ماهیانه در ابتدای ماه میلادی و شمسی، بهترین بازی های اندروید رایگان و پولی را معرفی میکند. اگر به دنبال تجربه بازیهای جذابی در آخر هفته هستید، زومجی پنجشنبه هر هفته بهترین بازی های اندروید و آیفون هفته را معرفی میکند که میتوانید از تجربه آنها لذت ببرید.
The Sun: Origin
مقاله مرتبط
تا به امروز بازیهای شوتر آخرالزمانی زیادی ساخته شدهاند؛ از سری مترو گرفته تا S.T.A.L.K.E.R و Fallout که هرکدام توانستهاند آخرالزمان را به شکلی روایت و خلق کنند و فضای سرد و بیروح جهانی ویرانشده را به مخاطب منتقل کنند. چندی پیش یک بازی شوتر آخرالزمانی با نام The Sun: Origin برای اندروید و آیفون منتشر شد که بیش از همه حس و حالی شبیه به سری S.T.A.L.K.E.R دارد. داستان بازی در سال ۲۰۵۰ روایت میشود؛ جایی که در اثر انرژی بیش از حد معمول خورشید، بسیاری از انسانها کشته میشوند و تنها افرادی که توانستهاند به پناهگاه بروند، زنده میمانند.
با این حال پس از مدتی، کمبود غذا و مهمات باعث میشود تا افرادی مجبور شوند دوباره به سطح زمین بروند و برای پیدا کردن این منابع تلاش کنند. گیمر در نقش یکی از همین شخصیتها قرار میگیرد که باید سعی کند در دنیای بیرحم بازی، زنده بماند. مانند دیگر آثار مشابه، در The Sun: Origin هم باید مراقب انسانهای دیگر و همچنین یک سری موجودات بیرحم باشید که در اثر برخورد مواد رادیواکتیو بهوجود آمدهاند. وجود ویژگیهایی چون سلاحهای مختلف، امکان ارتقا شخصیت بازی، ماموریتهای متنوع و همچنین جهانی نسبتا بزرگ با گرافیکی خوب باعث شده تا The Sun: Origin یک بازی سرگرمکننده و جذاب باشد که میتواند علاقهمندان به بازیهای آخرالزمانی را راضی نگه دارد.
Life is Strange
مقاله مرتبط
Life is Strange که اخیرا هم نسخه فرعی آن تحت نام Life is Strange: Before the Storm منتشر شد، یکی از بهترین ساختههای داستان-محوری است که طی سالهای اخیر منتشر شده است. این بازی داستانی قابللمس و قابلباور روایت میکند که دنبال کردن لحظه به لحظه آن برای مخاطب لذت زیادی دارد. حال نسخه اصلی Life is Strange برای iOS نیز منتشر شده و اگر پیش از این، بازی را تجربه نکردهاید و از قضا یک دستگاه iOS هم دارید، الان بهترین فرصت است تا سراغ این بازی داستان-محور عالی بروید.
داستان بازی در مورد شخصیت مکس کالفیلد است که علاقه خاصی به عکاسی دارد و پس از مدتی قابلیت به عقب برگرداندن زمان را پیدا میکند. وی سپس همراه با کلوئی پرایس، بهترین دوستش برای پیدا کردن دختری به اسم ریچل امبر تلاش کرده و در این بین وقایع مختلفی را نیز تجربه میکند. در طول بازی تصمیمگیریهای مختلفی پیش روی گیمر قرار میگیرند که باید سعی کنید بهترین تصمیم را در هر مورد اتخاذ کنید. در واقع نسخهای که اخیرا با قیمت سه دلار برای iOS منتشر شده، اپیزود اول بازی Life is Strange است و اپیزودهای دوم و سوم بازی هم از طریق خریدهای درون برنامهای قابل خرید هستند. اپیزودهای چهارم و پنجم نیز قرار است در سال ۲۰۱۸ برای iOS منتشر شوند و در دسترس قرار بگیرند.
Bridge Constructor Portal
مقاله مرتبط
سری بازیهای Portal کمپانی ولو، جزو بازیهای خلاقانهای بودند که یک تجربه اول-شخص از یک بازی پازل را به شکلی عالی ارائه میکردند. اولین نسخه این مجموعه در سال ۲۰۰۷ منتشر شده بود و در سال ۲۰۱۱ نیز شاهد نسخه دوم آن بودیم. ولو البته تا به امروز نسخههایی فرعی از بازی نیز منتشر کرده که مثلا یکی از آنها نسخهای مخصوص هدستهای واقعیت مجازی است. حال این کمپانی در جدیدترین نسخه فرعی این سری، سراغ یک بازی موبایل با نام Bridge Constructor Portal رفته است که حس و حالی کاملا متفاوت در مقایسه با نسخههای اصلی دارد. در این بازی هدف شما، ساخت پل است! در واقع Bridge Constructor Portal یک بازی پلسازی است که المانهایی از سری پورتال هم در خود دارد.
در این بازی که مراحل زیادی داشته و قیمتی معادل ۵ دلار دارد، باید سعی کنید به شکلی پل بسازید که یک ماشین به سلامت از نقطه A به B برسد و در داخل موادی که حالتی اسیدی دارند سقوط نکند. در مراحل اولیه، بازی صرفا روی ساخت پل متمرکز است، ولی پس از مدتی پورتالها نیز به بازی اضافه میشوند. کارکرد پورتالها به این صورت است که ماشین پس از ورود به مثلا پورتال قرمز رنگ، از پورتال قرمز دیگر خارج میشود و حال شما باید پلها را به شکلی بسازید که اولا ماشین را به داخل پورتال درستی هدایت کنند و ثانیا بتوانند آن را سالم به مقصد برسانند. در مجموع Bridge Constructor Portal بازی سرگرمکنندهای است که بهخوبی هم میتواند ذهن گیمرها را به چالش بکشد.
SkidStorm
مقاله مرتبط
بازیهای ماشین سواری به هر شکلی که باشند، جذابیت بالایی دارند و میتوانند مورد توجه قرار بگیرند. یکی از بازیهای ماشینسواری که اخیرا برای اندروید و آیفون منتشر شده، بازی SkidStorm است که نه یک بازی ریسینگ واقعگرایانه و گرافیکی که بیشتر یک بازی آرکید است که دوربینی ایزومتریک (بالا به پایین) دارد. این بازی که گرافیکی شاد و رنگارنگ هم دارد، شامل دو حالت مسابقهای Career و چندنفره میشود.
در حالت Career بازیکن با سه ماشین دیگر به صورت آفلاین مسابقه میدهد و شاهد پیستهای متنوع برفی، صحرایی و دیگر موارد هستیم. به مرور زمان و با شرکت در انواع و اقسام مسابقههای بازی، سکه و آیتمهای دیگری به دست میآورید که با استفاده از آنها میتوانید ماشین خودتان را ارتقا دهید و شخصیسازی کنید. پس از اینکه در مسابقات آفلاین با کنترلهای بازی و ویژگیهای آن آشنا شدید، میتوانید در مسابقههای چندنفره شرکت کنید که در آنها باید با بازیکنان دیگری از سراسر جهان رقابت کنید و تواناییهایتان را به رخ آنها بکشید. در کل SkidStorm یک بازی ساده ولی شدیدا جذاب و مفرح است که میتواند برای ساعاتی طولانی شما را سرگرم کند.
Oddworld: New 'n' Tasty
مقاله مرتبط
سری Oddworld جزو بازیهای قدیمی سبک پلتفرمر است که Oddworld: New 'n' Tasty جدیدترین نسخه آن به شمار میرود. البته این بازی در اصل یک بازسازی از نسخه اول این مجموعه است. Oddworld: New 'n' Tasty اولین بار در سال ۲۰۱۴ منتشر شده بود و اخیرا برای اندروید و آیفون نیز در دسترس قرار گرفته است و قیمتی ۸ دلاری و حجمی بیشتر از یک و نیم گیگابایت دارد! در صورتی که با بازیهای Oddworld آشنا باشید، قطعا میدانید که در این بازیها باید سعی کنید با هدایت یک مودوکن، دیگر مودوکنهایی را که به بردگی گرفته شدهاند نجات دهید. Oddworld: New 'n' Tasty نیز روندی اینچنینی دارد و در آن، باید با هدایت ایب دیگر مودوکنها را نجات دهید.
ایب در بازی Oddworld: New 'n' Tasty مجهز به هیچ سلاح یا تجهیزات کشت و کشتار نیست و در نتیجه باید سعی کنید با کارهایی از قبیل مخفیکاری یا حل کردن پازلها، دشمنانتان را از بین ببرید و بتوانید مودوکنهای دیگر را رهبری کنید و به جای امن برسانید. از طرف دیگر بازی اندروید و آیفون Oddworld: New 'n' Tasty گرافیک بسیار خوبی هم دارد و سازندگان، یک سری تنظیمات گرافیکی مانند بازیهای پیسی برای آن در نظر گرفتهاند که بسته به قدرت سختافزاری گوشیتان، میتوانید از طریق آنها کیفیت بصری بازی را دستکاری کنید. همچنین از آنجایی که Oddworld: New 'n' Tasty یک بازی پولی است، با تجربهای کامل و خالی از هر گونه خرید درون برنامهای یا تبلیغات روبهرو خواهید بود.
این روزها احساس میکنید همه در حال عکاسی هستند؟ تا همین چند سال قبل عکاسی یک هنر انحصاری بود.
با وجود استفادهی گسترده از دوربینهای point and shoot، تعداد کمی از افراد دانش عکاسی و ثبت صحیح عکس را دارند. به همین دلیل است که عکاسی هنوز هم یک حرفهی ضروری و لازم است؛ با این حال اگر بخواهید عکسهای خود را بفروشید چطور میتوانید شخصی را قانع کنید آنها را بخرد یا صرفا شما را «دنبال» کند؟ ادامهی مقاله از زبان ماریوس ویت معروف به VICE و در رابطه با پاسخ به این چالش با ارائهی تجربیات خود، روایت شده است.
این کار با وجود تقریبا ۲.۶ میلیارد عکاس در سطح جهان که از تلفن هوشمند استفاده میکنند، تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. تقریبا تمام افراد قادر به ثبت تصاویر لحظهای از زندگی، غذا، تفریحها و هر سوژهی دلچسبی هستند. بعضی برای خود، خانواده و دوستان عکاسی میکنند، بعضی هم عکسها را با سراسر دنیا به اشتراک میگذارند.
فیسبوک نزدیک به ۱.۸۶ میلیارد، اینستاگرام ۶۰۰ میلیون و فلیکر ۱۲۲ میلیون کاربر فعال دارد. فقط تصور کنید روی صحنه مقابل تمام این افراد ایستادهاید. چطور میخواهید در مقابل این حجم جمعیت بایستید؟ صرف نظر از این که چقدر انگیزه داشته باشید، با وجود چنین جمعیتی، موفقیت تقریبا غیرممکن به نظر میرسد.
به همین دلیل است که میگویند تنها ۰.۰۰۱ درصد از هنرمندان میتوانند هنر خود را زنده نگهدارند – حتی اگر مثل یک عکاس انگیزهی شغلی نداشته باشید، شاید بخواهید منحصربه فرد به نظر برسید!
من عکاسی را در سال ۲۰۱۱ شروع کردم. تا پایان ۲۰۱۲ این کار سرگرمی مورد علاقهی من بود اما بعدا ناامید شدم. در نهایت به پوچی رسیدم. نمیدانم آیا شما هم این تجربه را داشتید یا نه ، ولی واقعا بیفایده است. تمام تلاش خود را میکنید ولی در عکاسی هیچ پیشرفتی ندارید. ناامیدی خیلی سریع تبدیل به خشم شده بود و میخواستم عکاسی را کنار بگذارم.
اگر عکسها حتی خودم را تحت تأثیر قرار ندهند، چاره چیست؟
شاید با تمام قوانین عکاسی آشنا باشید، بهترین تجهیزات روی زمین را داشته باشید اما هرگز نتوانید عکسهای منحصربه فردی بگیرید. حتی اگر از روی وظیفهشناسی به مطالعهی آثار تمام عکاسهای موفق سراسر دنیا پرداخته باشید، باز هم از نظر من منحصر به فرد نخواهید شد.
من قبلا تمام این روشها را تست کردم و فقط اوضاع برایم سختتر شد. همیشه خود را با اساتید تاریخی مقایسه میکردم – و این بیشتر باعث ترس من میشد. چطور میتوانستم به اندازهی آنها عالی و منحصربهفرد باشم؟
پس سعی کردم اساتید را نادیده بگیرم و فقط برای الهامبخشی و تأثیرگرفتن آثار عکاسهای معاصر را ببینم. شاید میتوانستم روشهای عکس گرفتن و رفتن به سطح بعدی را از آنها یاد بگیرم ... اما حدس بزنید چه اتفاقی افتاد؟ باز هم اوضاع بدتر شد! به این نتیجه رسیده بودم که نه تنها هرگز نمیتوانم مثل عکاسهای افسانهایی شوم، بلکه به خوبی عکاسهای مدرن هم نمیتوانم باشم!
در نهایت گیجتر و وحشتزدهتر از قبل شدم.
خوشبختانه همچنان عاشق عکاسی بودم بنابراین به این فکر کردم که با انگیزهی بالا بیرون بروم و آخرین شانس خود را امتحان کنم. جایی خواندم کیفیت از کمیت میآید، و در نهایت در یک ژانویه ۲۰۱۳ یک پروژهی «۳۶۵ روز، ۳۶۵ عکس را آغاز کردم.
آیا تعداد ۳۶۵ عکس من کیفیت منحصر به فردی را که به دنبال آن بودم میساخت؟ خیر. هرچقدر بیشتر عکس بگیرید، بیشتر یاد میگیرید، نسبت به ثبت دنیای اطراف خود مهارت بیشتری پیدا میکنید؛ اما این باعث نمیشود عکسهای شما منحصربه فرد شوند. به همین دلیل است که محبوبترین عکسها در سایتهای Flickr و 500px شبیه به هم به نظر میرسند. این عکسها کیفیت خوبی دارند، اشتباه برداشت نکنید! اما من به ندرت میتوانم یک امضای منحصر به فرد در میان آنها پیدا میکنم.
تنها تفاوت دید من نسبت به قبل این بود که برای الهام بخشی نباید به چپ و راست نگاه کنم – باید درون خودم را میدیدم.
در هر مصاحبهای از من پرسیده شد «بزرگترین الهام بخش شما در عکاسی چه کسی بود؟» همیشه با کمی خجالت پاسخ میدادم «شاید با گفتن این جمله مغرور به نظر برسم اما صادقانه بگویم، خودم الهامبخش خودم هستم.»
سپس آنها مجددا میپرسیدند: «یعنی هیچ الگویی ندارید؟ حداقل بگوید عکاس مورد علاقهی شما چه کسی است.»
همیشه در حالی که عرق سردی روی پیشانیم نشسته پاسخ میدهم «خواهش میکنم اشتباه برداشت نکنید، اما تنها استادی که کارهای او را دنبال میکنم، خود آیندهی من است که تمام رویاهای عکاسی من را محقق ساخته است.»
به نظر خودپسندانه میرسد، اما صادقانه بگوید این تنها هدف حائز اهمیت برای من است و باور دارم برای شما هم همینطور است.
تفاوت بین عکسهایی که شناخته و معروف میشوند و عکسهایی که معروف نمیشوند، در این سؤال نهفته است: آیا عکس میگیرید یا عکس میسازید؟ دنیای اطراف خود را ثبت میکنید یا بین دنیای اطراف و درون خود ارتباط برقرار میکنید؟ همین باعث میشود، عکسهای منحصر به فرد خلق کنید.
DNA شما تنها عنصری است که شما را از ۷.۵ میلیارد جمعیت کرهی زمین متمایز میکند. هیچ کس دنیا را از چشمهای شما نمیبیند، آن را با ضربان قلب شما حس نمیکند و به ذهن خودآگاه و ناخودآگاه شما دسترسی ندارد. تمام این موارد کنار هم، یک روح خلاق را در میان ۷.۵ میلیارد جمعیت کرهی زمین شکل میدهند.
به همین دلیل است که من همیشه میگویم، مهمترین ابزار شما چشم، قلب و روح شما است.
درست وقتی که در سال ۲۰۱۳ تمرکز خود را از دنیای اطراف متوجه دنیای درونم کردم ، زندگی و عکاسی من برای همیشه تغییر کرد. از عکسهای عامهپسند به نقطهای رسیدم که طی دو سال متوالی توانستم ۲۱ جایزه دریافت کنم.
وقتی در رقابت آزاد عکاسی دنیای سونی در سال ۲۰۱۵ در میان ده عکاس برتر قرار گرفتم، اشک ریختم نمیتوانستم باور کنم روش «خودمحورانه» من را به رویایم رساند. یک سال بعد مجددا در مسابقهی 2016 World Photography Awards در جمع ده عکاس برتر قرار گرفتم. طبق گفتهی آنها بیش از ۱۰۰ هزار ثبت عکس داشتند اما عکسهای من را مثل سوزنی در انبار کاه پیدا کردند.
اگر من توانستم این کار را انجام دهم پس شما هم میتوانید. من هرگز در زمینهی عکاسی مطالعه نکردم، هیچ پشتیبانی مالی هم نداشتم و به بیماری ADHD مبتلا بودم. این موفقیت به استعداد وابسته نبود،بلکه دلیل آن بلندپروازی خلاقانه بود.
تنها راهی که میتوانید ۱۰۰ درصد منحصر به فرد باشید خیلی ساده است، تنها نیاز به زمان و تلاش دارد. با این حال، وقتی مفهوم و ایدهی اصلی را درک کنید، هر بار که عکاسی میکنید پیشرفت خود را احساس خواهید کرد.
عکس نگیرید، عکس بسازید! تنها دنیای اطراف خود را ثبت نکنید، از دنیای درون خود عکس بگیرید. از غریبهها عکس نگیرید، خودنگارهی خود در غریبهها را ثبت کنید. باید از خود بپرسید واقعا چه چیزی چشم شما را جذب میکند، چه چیزی باعث ضربان قلب شما میشود و روح شما را به هیجان درمیآورد.
برای این کار، باید به شکل دیوانهواری با خود صادق باشید. در ابتدا کمی درد حس میکنید، زیرا حتی مردم هم صد درصد با خود صادق نیستند. برای من چند سال طول کشید تا به این نقطه رسیدم، اما حس سازگاری با خود یک پاداش ارزشمند است. تنها در صورتی که ۱۰۰ درصد با خود صادق باشید میتوانید عکسهایی را بسازید که ۱۰۰ درصد نمایندهی شخصیت شما باشند. تنها به این صورت میتوانید خود را برای همان چیزی که هستید دوست بدارید، حس خود را در عکسها بریزیزد و نتیجه را به دنیای اطراف خود نشان دهید.
شاید سالها عکاسی منظره انجام داده باشید اما از درون جذب عروسکهای ژاپنی شوید. وقتی عاشق کاری باشید، قلب شما هم به آن سمت حرکت میکند. عشق شما به سوژه یا موضوع به حدی است که میخواهید تمام ابعاد آن را سمت کنید. کسی که عروسکهای ژاپنی را صرفا به خاطر اینکه عروسک هستند دوست داشته باشد، عکسهای معمولی از آنها میگیرد. این یعنی آن را به قلب خود راه نداده است.
میگویند اگر عاشق شخصی هستید، او را با چشمهای دیگری خواهید دید. به همین دلیل است که به گفتهی یک عکاس مشهور مد: «باید عاشق مدل باشید تا بتوانید از آن عکس بگیرید.» وقتی عاشق سوژهی خود باشید، آن را با چشمهای جدید میبینید؛ اما نگاه دیگران کاملا مشابه هم و عادی است.
دوربین شما، همان چیزی را که شما میبینید ثبت میکند. آنچه میبینید (چشم) بر اساس آنچه در مورد آن حس میکنید (قلب) تعیین میشود. آنچه حس میکنید بر اساس شخصیت درونی و روح شما مشخص میشود.
اگر کسی شما را قضاوت نکند، در طول روز چه کارهایی را انجام میدهید؟ در یک جهان بینقص چه کار میکنید؟ اگر بتوانید هر کاری را انجام دهید، چه کاری را انتخاب میکنید؟ جواب این سؤالها در روح شما و ذهن خلاق شما نهفته است. اگر صبح به آینه نگاه کنید و به خود بگویید : «بله من به عنوان یک عکاس از ته دل عاشق عروسکهای ژاپنی هستم و همین که دنیا این را میداند، برای کافی است!»آن وقت میتوانید این عشق را با دوربین خود به عنوان یک عکاس ثبت کنید.
اگر صادق نباشید و به خود بگویید ترجیح میدهید از اتومبیل، ورزش یا منظره عکس بگیرید تا کسی نتواند شما را به خاطر آن قضاوت کند، عکسهای شما بیروح خواهند شد.
بگذارید چند نمونه از تجربیات خود را که با چشم، قلب و روح به صورت منحصربه فرد احساس کردم، با شما درمیان بگذارم.
سال ۲۰۱۳ در دفتر کار، همه از زمستان زشت و افتضاح شکایت داشتند. به عنوان یک عکاس به دنبال نوری در تاریکی بودم. قلبم من را وسوسه میکرد که بیرون بروم و نشان دهم که حتی یک زمستان تاریک هم میتواند جذاب باشد. چشم من، من را به سمت شبی روشن هل میداد به طوری که میتوانستم به مدت ۱.۵ ساعت در طوفان برفی بایستم.
وقتی از روح خود پرسیدم خواستهی واقعی من در عکسها چیست، تصمیم بر این شد که بدون عکاسی از چهرهها ، احساسات را نشان دهم. با وجود توصیهی نزدیکتر شدن به احساسات انسانی از طریق نمایش چهره و فیگور، میخواستم بدون نشان دادن چهره لحظهای احساسی را ثبت کنم.
به این ترتیب در سال ۲۰۱۳ پروژهی «روشناییهای شهر» را کلید زدم.
بعد از دومین دورهی بیماری شدید ADHD و تجربهای ناراحتکننده، به صدای قلبم گوش دادم و برای این که بتوانم روی پاهایم بایستم برای کاری به آمستردام رفتم. با این حال حس میکردم دورنم مرده است، اما وقتی فهمیدم تا چه اندازه عاشق این شهر هستم، قلبم دوباره به تپش درآمد.
از آنجا که من افسردگی را «سرطان روح» میدانستم، هنوز نمیتوانستم با رنگهای درونی و خود واقعیم ارتباط بگیرم. احساس میکردم درونم خاکستری شده. هر شخص مبتلا به افسردگی میتواند منظور من را درک کند. یک شب دیدم که این مرد تنها در خیابان راه میرود و در میان تمام افراد مثل یک قانونشکن به نظر میرسد. خودم را درون او دیدم – به عنوان پنجرهای به روحم، چشمهای من این صحنه را سیاهوسفید میدید.
به این ترتیب عکس «گاوچران نیمهشب» را در سال ۲۰۱۵ خلق کردم:
شش ماه بعد، قلبم دوباره شعلهور شد. دوباره میتوانستم مثبت فکر کنم. بوم!!! زندگی قصد امتحان من را داشت و سخت به من ضربه میزد! لنز ۱۶۰۰ دلاری جدیدم از کولهپشتی به زمین افتاد. شیشهی آن سالم بود، ولی فوکوس شکسته بود. قلبم به من گفت که حداکثر استفاده را از آن ببرم، چشمم عاشق ظاهر محو لنز و نورهای منطقهی رد لایت آمستردام شد.
روح من اجازه میداد تا بخش ویرانگر شخصیت خود را که در بخش غیرمشهور مرکز آمستردام پیدا کرده بودم، ثبت کنم. «شکسته:آمستردام» خلق شد، یک مجموعه در مورد شخصیت شکسته (ADHD) در یک شهر مخروبه با یک لنز شکسته. من نام این عکس را «مرفهین اسکارلت» گذاشتم.
اگرچه به ندرت چهرهها را در عکسهایم به نمایش میگذاشتم، در سال ۲۰۱۵ در نهایت مجبور شدم از چهره عکس بگیرم. برای مدتی در بانکوگ زندگی میکردم، اما به عنوان یکی از اهالی اروپای شمالی برای برجستهشدن با مشکلاتی روبهرو بودم هر روز با سیل جمعیتی روبهرو میشدم ک من را محاصره کردهاند، نمیتوانستم روح واقعی خود را در چنین محیطی نشان دهم. حس میکردم کودک درون و قلبم به دنبال یک ارتباط واقعی است.
یک شب، در خیابانها قدم میزدم و حس میکردم با یک انبوه خاکستری از مردم احاطه شدم. در مقابل من این خانوادهی سه نفری قرار داشتند که زیر باران راه میرفتند.
با این که پدر و مادر در میان جمعیت به من توجهی نداشتند، ناگهان کودک آنها بیدار شد و با چشمهایی کنجکاو به من خیره شد. این لحظه برای من خیلی زیبا بود، زیرا یادآوری میکرد چه چیز باعث شد به این سرزمین بدون آرامش بانکوگ بیایم: کودک درون خلاق و کنجکاو من.
سال ۲۰۱۷ به خود اجازه دادم که ۱۰۰ درصد چشم، روح و قلبم را به نمایش بگذارم. با این حال، صادقانه بگویم برای کار با اسم اصلی خودم ماریوس ویت احساس ترس کردم به همین دلیل اسم دوران کودکی خود، VICE را به عنوان اسم مستعار انتخاب کردم. در قالب ماریوس ویت نمیتوانستم ۱۰۰ خود را به عنوان یک هنرمند توصیف کنم.
دوستان و خانواده هم مرا ماریوس صدا میزدند. با این حال به عنوان یک هنرمند میخواستم خود را از تمام قضاوتهای احتمالی که ممکن بود در بیان هنری من تداخل ایجاد کنند، رها کنم. VICE اسمی بود که یکی از همسایهها وقتی پسر کوچکی بودم، به من داده بود. از آنجا که هیچوقت با آن فرد صحبت نکرده بودم، این اسم حس رهایی ۱۰۰٪ به من میداد.
از زمانی که اسم خود را تغییر دادم، احساس میکنم در نهایت از هر چیزی که عکاسی من را محدود میکند نجات پیدا کردم. به همین دلیل است که بعضی از عکسهای جدیدتر من بسیار متفاوتتر از عکسهای قبلی هستند. البته بر اساس تعداد لایک، مردم این عکسها را کمتر از عکسهای قبلی لایک میکنند. اما به هر حال اهمیتی ندارد، زیرا هنر به معنی خدمترسانی به دیگران نیست بلکه توصیفی از خود شماست.
به همین دلیل تنفر یا عشق مردم نسبت به هنرم، من را اذیت نمیکند، چرا باید به شخصی اهمیتی بدهم که من را همانطور که هستم نمیپذیرد؟ چشم من همیشه به سمت رنگها جذب میشود، قلب من برای انسانهای اطرافم به تپش درمیآید، و روح من انفجاری از میلیونها رنگ است. به همین دلیل است که عکسهای من این ظاهر را دارند زیرا برای من آنها ۱۰۰٪ متعلق به خودم، چشم، قلب و روحم هستند:
هنر برای من معنای زیادی دارد، به طوری که توصیف آن به روش سنتی برایم دشوار است. هنر حس عمیقی است که کلمات آن را در جعبهای قرار میدهند که خلاقیت برای باز کردن آن جعبه تلاش میکند.
تبدیل شدن به یک فرد شاد و منحصربه فرد سفری طولانی است. میدانم که هرچقدر سنم بالاتر برود، روح خلاق خود را بیشتر نمایش میدهم تا بتوانم در این سفر شاد باشم، از شما هم میخواهم که قلب، روح و چشم خود را متحد کرده و روح خلاقتان را آشکار کنید.
.: Weblog Themes By Pichak :.