لامبورگینی تمرکز زیادی بر معرفی خودروهای مفهومی دارد. جدیدترین اثر این برند ایتالیایی، ترزو میلنیو (Terzo Millennio) بود که بهشدت مورد تحسین واقع شد و نخستین نمایش خود را در مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT) انجام داد؛ این ابرخودروی آیندهمحور با پیشرانه هیبریدی قدرتمند، از پشتوانه قوی مهندسی لامبورگینی برخوردار است.
خودروی مفهومی لامبورگینی آپیس (Lamborghini Apis) توسط هنرمند و طراح گرافیک فرناندو پاستره فرتونانیساخته شده است و طبق شنیدهها در سال ۲۰۲۲ به نمایش عمومی در خواهد آمد. نام لامبورگینی آپیس از الههی مورد توجه مصر باستان، موسوم به گاو زردرنگ آپیس، گرفته شده است و تمام نشانههای طراحی بینظیر ابرخودروهای لامبورگینی در دهههای اخیر را نمایش میدهد. علاوه بر این، هماهنگی نام آپیس با شیوه نامگذاری خودروهای کنونی لامبورگینی مانند اوروس (گاوی با شاخهای بلند در یونان باستان) قابل توجه است.
لامبورگینی آپیس دارای طراحی منحصربهفرد دوکابینه است که به راننده و سرنشین اجازه میدهد تجربه رانندگی بینظیری در جاده داشته باشند. کاپوت رو به پایین با مجموعهای از چراغهای LED براق و اسپلیتر فیبر کربنی در جلوی خودرو برجسته شده است. طراحی دو کابینه آپیس به این خودروی مفهومی اجازه میدهد هوا را بهطور یکپارچه در سراسر کاپوت عبور دهد و شبیه قیف از سقف فیبر کربنی خارج کند. هوای خارجشده بالای بال بزرگ در مرکز سقف خودرو، شبیه چیزی است که ممکن است در خودروی مخصوص مسابقهی استقامت پیدا شود.
طراحی دیفیوزر عقب بزرگ بر خلاف دیگر خودروهای لامبورگینی انجام شده است و رینگهای فیبر کربنی تیز که حتی با استانداردهای ابرخودروها هماهنگی ندارد. مجموعهی باریکی از چراغهای عقب خودرو از زیر بدنه بیرون میآید و اگزوزهای دوگانه در گوشههای ابرخودروی مفهومی قرار دارند.
فرتونانی هیچ ایدهای در مورد عملکرد لامبورگینی آپیس ندارد؛ اما با توجه به بهرهگیری از طراحی ابرخودرو و مضمون آیندهمحور آن انتظار میرود که مجهز به پیشرانه هیبریدی قدرتمند بیش از ۱۰۰۰ اسب بخار باشد. استفاده از چنین پیشرانهای میتواند بیشینه سرعت خودروی مفهومی را به بیش از ۲۰۰ مایل بر ساعت (۳۲۱ کیلومتر بر ساعت) برساند.
متأسفانه ابرخودروی مفهومی لامبورگینی آپیس هیچ شانسی برای قرار گرفتن در خط تولید لامبورگینی ندارد؛ اما شاید نشانههایی از طراحی آن بتواند بهطور بالقوه در طراحی ابرخودروهای آینده لامبورگینی استفاده شود. به گفتهی فرتونانی، خودروی مفهومی آپیس دارای همهی چیزهای خوبی است که در خودروهای واقعی لامبورگینی وجود دارد و قطعا چنین حرفی درست خواهد بود.
خودروهای شاسیبلند در طی چند سال اخیر به سرعت سهم زیادی از بازار را تصاحب کردهاند و بهنظر میرسد که این روند بهزودی متوقف نخواهد شد. امروزه تقریبا در هر کلاس قیمتی، یک نسخهی شاسیبلند هم دیده میشود. وقتی در مورد خوردوهای سریع و پرقدرت حرف میزنیم، جای تعجب نیست، شاسیبلندهایی که روزگاری یک خودروی خانوادگی و آرام بودند، در حد یک سوپراسپرت، ظاهر شوند. در این مقاله ۱۰ شاسیبلند بازارجهانی که در سریعترین زمان به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسند، معرفی میکنیم.
۱۰- مرسدسبنز AMG GLA 45
زمان صفر تا ۱۰۰: ۴.۴ ثانیه
مدل GLA 45 که از همان شاسی هاچبک پرقدرت A45 استفاده میکند با بهرهگیری از جادوی AMG و ارتفاع بیشتر در جایگاه دهم این لیست قرار میگیرد. این شبه کراساور از مدلهای A کلاس مرسدس، دارای پیشرانهی ۴ سیلندر خطی ۲ لیتری توربوشارژ است. بر اساس ادعای تیم مهندسی مرسدس، مدل AMG GLA 45 با قدرت ۳۷۵ اسب بخار در زمان ۴.۳ به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. البته در تستهای مستقل مجلات و رسانههای خودرویی مختلف این زمان متغیر و به ۴.۴ ثانیه رسیده است.
۹- مرسدسبنز AMG GLE 63 S کوپه
زمان صفر تا ۱۰۰: ۴.۲ ثانیه
همانطور که انتظار میرفت، چندین مدل از این شرکت آلمانی در این لیست به چشم میخورد. نظرات مختلفی در مورد ظاهر و طراحی این مدل بهخصوص در بین کارشناسان ردوبدل میشود. ولی تقریباً بیشتر افراد فعال در این حوزه، شیفتهی پیشرانهی بزرگ ۸ سیلندر V شکل توئین توربو با حجم ۵.۵ لیتری AMG هستند. مرسدس AMG GLE 63 S زیبا یا زشت، به لطف قدرت ۵۷۷ اسب بخاری پیشرانهی V8 در زمان ۴.۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. نسخهی برابوس این شاسیبلند نیزبا کد 700 Coupe و قدرت ۶۹۰ اسب بخار در دسترس است.
۸- بیامو X6 M
صفر تا ۱۰۰: ۴.۲ ثانیه
شاسیبلند بیامو X6 M نیز در بخش طراحی و ظاهر نقدهای مثبت و منفی متنوعی دریافت کرده است. شاید در مورد طراحی آن نظر قطعی نتوان داد، ولی بدون شک X6 M با داشتن پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل توئین توربو به حجم ۴.۴ لیتر و قدرت ۵۶۷ اسب بخار، شاسیبلند سریع و پرقدرتی است. مدل X5 M به عنوان برادر کوچکتر، شاسیبلندی کاربردیتر است، ولی آیا واقعا این دو مدل ارزش قیمت بالای ۱۰۰ هزار دلار دارند؟
۷- پورشه کاین توربو
صفر تا ۱۰۰: ۴.۱ ثانیه
پورشه ماکان (Macan) توربو با زمان ۴.۸ ثانیهای در تست سرعت ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت جایگاهی در لیست ۱۰تایی ندارد، اما برادر بزرگتر آن با عملکردی قابل توجه در جایگاه هفتم قرار میگیرد. کاین (Cayenne) توربو با استفاده از پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل توئین توربو با حجم ۴ لیتر، حدود ۵۵۰ اسب بخار قدرت تولید میکند. پورشه کاین علاوه بر اینکه شاسیبلند سریع و پرقدرتی است، به دلیل فرمانپذیری بینظیر پورشه ارزش خرید بالایی دارد.
۶- بنتلی بنتایگا
صفر تا ۱۰۰: ۴ ثانیه
شاسیبلند لوکس و پرقدرت بنتلی بنتایگا (Bentayga) در چند نسخهی مختلف عرضه میشود؛ همانطور که احتمالاً انتظار داشتید، نسخهی ۶۰۰ اسب بخاری آن در این لیست قرار داده شده است. این قدرت از پیشرانهی ۱۲ سیلندر W شکل توئین توربو ۶ لیتری تأمین میشود. اولین تحویل سفارش بنتلی بنتایگاه به الیزابت دوم، ملکهی سلطنتی بریتانیای کبیر بود که احتمالاً نحوهی رانندگی وی با آن، جزو یکی از محرمانهترین اسرار این کشور خواهد بود.
۵- برابوس GLE Coupe 850
صفر تا ۱۰۰: ۳.۸ ثانیه
گاهی اوقات بهترین نتیجه را میتوان از روشهای قدیمی گرفت. تیم مهندسی تیونر برابوس (Brabus) با تکیه بر این تفکر پیشرانههای جدیدتر AMG را کنار گذاشته و در عوض از پیشرانهی نسبتاً قدیمی ۸ سیلندر V شکل توئین توربوی ۶ لیتری در مدل GLE استفاده کرده است. با اینکه این مرسدس ۸۵۰ اسب بخاری، چندان خودروی تازهنفس و جدیدی نیست، ولی بدون شک عملکرد آن خیرهکننده است.
۴- آلفارومئو استلویو کوادریفوگلیو
صفر تا ۱۰۰: ۳.۸ ثانیه
اولین شاسیبلند تولید انبوه شرکت ایتالیایی و باسابقهی آلفارومئو یکی از زیباترین و سریعترین شاسیبلندهای بازار جهانی است. تیم مهندسی آلفارومئو پس از قرار دادن نشان شبدر چهاربرگ روی سدان خواستنی جولیا، استلویو (Stelvio) را هم با جادوی دپارتمان کوادریفوگلیو پیوند داد تا این مدل، سریعترین شاسیبلند در پیست جهنم سبز باشد. استلویو پس از مزین شدن به نشان کوادریفوگلیو، پیشرانهی ۶ سیلندر V شکل توئین توربو به حجم ۲.۹ لیتر و قدرت ۵۰۵ اسب بخار را به همراه ستایش عاشقان دنیای خودرو دریافت کرد.
۳- لامبورگینی اوروس
صفر تا ۱۰۰: ۳.۶ ثانیه
تقاضا برای خودروهای شاسیبلند به قدری بالا رفته است که مقامات شرکت ایتالیایی لامبورگینی پس از ۳۰ سال دومین شاسیبلند خود را رونمایی کردند. لامبورگینی اوروس (Urus) اما برخلاف پدربزرگش مدل LM002 قرار است فروش و تیراژ این شرکت را بالا ببرد و برای اینکار، کاملاً مجهز به میدان رقابت آمده است. این شاسیبلند زیبا به پیشرانهی 8 سیلندر V شکل توئین توربو به حجم ۴ لیتر و قدرت ۶۵۰ اسب بخار مجهز است که حتی از سوپراسپرت هوراکان هم پرقدرتتر است. علاوه بر این، مقامات لامبورگینی با عرضهی مدل پلاگین هیبرید اوروس در سال ۲۰۱۹، به دنبال جلب توجه طرفداران سوخت پاک و محیط زیست هم هستند.
۲- جیپ گرند چروکی ترکهاوک
صفر تا ۱۰۰: ۳.۴ ثانیه
شاسیبلند جیپ گرند چروکی نسخهی ترکهاک (Trackhawk) به لطف پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل سوپرشارژ همی به حجم ۶.۲ لیتر و قدرت ۷۰۷ اسب بخار علاوه بر حداکثر سرعت ۲۹۰ کیلومتر بر ساعت، فقط به ۳.۴ ثانیه زمان نیاز دارد تا به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد. این شاسیبلند پرقدرت و البته لوکس بسیاری از خودروهای اسپرت مطرح جهان، مانند مکلارن 570C را در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت شکست میدهد. اخیراً در یک رقابت درگ تماشایی، گرندچروکی ترکهاوک در برابر دوج چلنجر قرار گرفت که با نمایشی قابل توجه، چلنجر پرادعا را شکست داد.
۱- تسلا مدل X
صفر تا ۱۰۰: ۳.۲ ثانیه
تمام خودروهایی که تا بهاینجا معرفی کردیم از پیشرانههای بزرگ و توربوشارژ استفاده میکردند. ولی خودرویی که در جایگاه نخست این لیست قرار دارد، به پیشرانهی ۴۳ لیتری با ۶ عدد توربوشارژ مجهز نیست، بلکه یک خودروی برقیاست. با قرار دادن شاسیبلند تسلا مدل X در حالت Ludicrous یا «نهایت خنده» این خودروی برقی در نهایت سکوت چندین سوپراسپرت را هم شرمنده میکند.
اثرات متقابل بین جهشها منجر به نتیجه غیرمنتظره میشود. هنگامی که با وقوع جهشهای ژنتیکی، ژنوتیپ فرد تغییر میکند، تکامل روی تغییرات حاصل در فنوتیپ (صفات) فرد عمل میکند. اما تغییرات فنوتیپی که میتواند توسط جهش ایجاد شود، بدون حد و مرز نیست.
نویسنده اول مقاله، ماتو لاگاتور در حال مطالعهی فنوتیپ نمونهای از اشرشیاکلی جهشیافته
ژنهای ما (یا همان ژنوتیپ) خصوصیات یا فنوتیپ ما را تعیین میکنند. تکامل روی فنوتیپ موجود عمل میکند. فنوتیپ در نتیجهی وقوع جهش در ژنوتیپ، تغییر میکند. اما اینکه در نتیجهی جهش چه تغییری در فنوتیپ فرد ایجاد شود، بدون محدوده نیست؛ مثلا طی جهش ممکن نیست که مورچهها ناگهان به اندازهی فیل شوند.
پژوهشگران موسسهی علم و فناوری اتریش (IST) دریافتند که در یک سیستم تنظیم بیان ژن در باکتری اشرشیاکلی، هر چه اجزای بیشتری دچار جهش شوند، سیستم زیستی بهصورت آزادانهتری قادر به تکامل یافتن خواهد بود.
اثرات جهشها است که تعیین میکند یک سیستم زیستی چگونه میتواند تغییر کند؛ اما زمانی که ما یک سیستم متشکل از چندین مولفه، مانند سیستم تنظیم بیان ژن را در نظر بگیریم، چه اتفاقی میافتد اگر چندین مولفه دچار جهش شوند؟ آیا آن سیستم زیستی گزینههای کمتر و یا بیشتری برای تغییر دارد؟
محققان این سوال را در سیستم کنترل بیان ژن باکتری اشرشیاکلی مورد مطالعه قرار دادند که شامل دو جزء است: اول عامل رونویسی، که پروتئینی است و میزان رونویسی اطلاعات ژنتیکی را از DNA به RNA کنترل میکند؛ و دوم، محل اتصال آن به DNA، جایی که عامل رونویسی برای شروع رونویسی به آنجا متصل میشود. در این مطالعه، دانشمندان به بررسی اینکه چه اتفاقی میافتد وقتی هر مولفه جداگانه جهش پیدا میکند یا زمانی که هر دو مولفه با هم جهش پیدا میکنند، پرداختند.
نتایج نشان داد زمانی که مولفههای بیشتری جهش پیدا میکنند، تکامل سیستم با محدودیت کمتری روبه رو است. ماتو لاگاتور، نویسنده اول این مطالعه، میگوید:
بر خلاف آنچه که من قبل از انجام آزمایش فرض کرده بودم، اگر ما چندین مولفه را دچار جهش کنیم، سیستم بهصورت آزادانهتر میتواند تکامل پیدا کند. این امر موجب تعجب من است.
در ادامهی این مطالعه، محققان به بررسی مقایسه تغییر و تکامل در سیستم در دو حالت، پرداختند.
وقتی که ۱ + ۱ برابر ۲ نیست
علت توانایی بیشتر تکامل و تغییر در حالتیکه چند مولفه با هم جهش مییابند، این بود که جهشها دارای اثرات متقابل هستند، پدیدهای که به آن اپیستازی بین ملکولی میگویند. ماتو لاگاتور مفهوم آن را توضیح می دهد:
مفهوم اپیستازی این است که ۱ + ۱ برابر ۲ نمیشود؛ بلکه یا سه میشود یا صفر. اگر بخواهیم از لحاظ ژنتیکی صحبت کنیم، یک جهش نقطهای، عامل رونویسی را بهصورتی تغییر میدهد که فنوتیپ سیستم کنترل بیان ژن به اندازهی X تغییر کند و دیگر جهش نقطهای، مکان اتصال را به صورتی تغییر میدهد که فنوتیپ به اندازهی Y تغییر کند. حال اگر دو جهش با هم اتفاق بیفتد، فنوتیپ حاصل جمع سادهی X و Y نخواهد بود بلکه متفاوت از این مقدار خواهد بود. مفهوم بحث آن است که جهشها در تعامل با هم، به کل سیستم این امکان را میدهند که بهصورت آزادانهتر دچار تغییر و تکامل شود.
تاکنون، درک ما از اپیستازی عمدتا توصیفی بوده است، اما اینکه چگونه سازوکارهای مولکولی موجود، الگوهایی اپیستازی را تعریف می کنند، درک نشده است. ماتو لاگاتور توضیح میدهد:
ما نشان میدهیم که در این سیستم تنظیم بیان ژن، اکثر اپیستازیها حاصل ساختار ژنتیکی سیستم هستند. این ساختار تعیین میکند که جهشها چگونه دارای اثرات متقابل باشند.
بررسی اسپیکر بلوتوث قابل حمل UE Wonderboom که در سال ۲۰۱۷ و با هدف جایگزینی اسپیکر UE Roll عرضه شده است.
Ultimate Ears یا بهاختصار UE، یکی از شرکتهای پیشرو در زمینهی تولید و ساخت ادوات صوتی است که در سال ۱۹۹۵ آغاز به کار کرد. این شرکت آمریکایی در سال ۲۰۰۸ توسط لاجیتک تصاحب شد و از آن زمان، علاوهبر تولید هدفونهای حرفهای و مخصوص مانیتورینگ، بهتدریج، تولید محصولات عامهپسند مانند اسپیکر بلوتوث را نیز آغاز کرد. UE Wonderboom یکی از جدیدترین محصولات این شرکت است که در سال ۲۰۱۷ و با هدف جایگزینی اسپیکر UE Roll بهعنوان ارزانقیمتترین اسپیکر Ultimate Ears وارد بازار شد.
Ultimate Ears با واندربوم، طراحی دیسکمانند UE Roll را کنار گذاشته است و اسپیکر جدید این شرکت، مانند نسخهای کوتاهتر از UE Boom 2 و MegaBoom است و فُرمی استوانهای دارد تا بدین ترتیب، امکان پخش ۳۶۰ درجهای صدا فراهم باشد. واندربوم، برای افرادی طراحی شده است که برای نخستینبار بهدنبال خرید اسپیکری کارآمد با قیمتی مناسب و کارایی بالا هستند.
اسپیکر قابل حمل UE Wonderboom توسط شرکت اسپیرو در اختیار زومیت قرار گرفته است.
مشخصات فنی
مشخصات/اسپیکر | UE Wonderboom |
---|---|
پخش صدا | حجم صدای بیشینه ۸۶ دسیبل محدودهی فرکانسی ۸۰ هرتز تا ۲۰ کیلوهرتز |
مشخصات بلندگو | ۲ درایور اکتیو ۴۰ میلیمتری ۲ رادیاتور پسیو ۶۵.۲×۴۶.۱ میلیمتری |
قابلیتهای وایرلس | جفتشدن با ۸ دستگاه منبع مبتنی بر بلوتوث اتصال به ۲ منبع در آنِ واحد پخش با ۲ واندربوم از یک منبع |
محدودهی وایرلس | پخش از فاصلهی ۳۳ متری |
ابعاد | ارتفاع: ۱۰۲ میلیمتر، قطر: ۹۳.۵ میلیمتر |
وزن | ۴۲۵ گرم |
مقاومت در برابر آب | گواهی IP67 غوطهوری در عمق یک متری آب به مدت ۳۰ دقیقه |
باتری | لیتیوم-یون، عمر باتری: ۱۰ ساعته |
پورت | microUSB مدتزمان لازم برای شارژ: ۲.۸ ساعت |
طراحی
واندربوم اسپیکری کوچک به فُرم استوانه است که مانند نسخهای کوتاهتر از اسپیکر بالاردهی Ultimate Ears موسوم به UE Boom 2 بهنظر میرسد. اگرچه همانند سایر محصولات UE، واندربوم نیز از ظاهری زمخت بهره میبرد؛ اما ترکیب رنگهایی که در ساخت هر نسخه از این اسپیکر بهکاررفته است، ظاهری جذاب و دوستداشتنی به آن میبخشد. سطح مقطع بالا و پایین این اسپیکر استوانهای را دو پوشش از جنس لاستیک نسبتا سخت تشکیل میدهد و سطح جانبی آن را نیز پوششی پارچهای و زمخت فرا گرفته است.
صرفنظر از ابعاد کوچک واندربوم، زبان طراحی این اسپیکر با توجه به ویژگیهای آشنایی نظیر رنگبندی متنوع، کلیدهای لاستیکی و بسیار بزرگ کنترل حجم صدا در کنار مقاومت در برابر آب و گردوغبار بهلطف گواهی IPX7، شباهت بسیاری با سایر محصولات Ultimate Ears دارد. نتیجهی نهایی قرارگیری چنین المانهایی در کنار هم، محصولی خوشساخت، زیبا و جمعوجور است که در دستگرفتن آن، حس بسیار خوبی را به کاربر القاء میکند.
در بخش بالای واندربوم علاوهبر کلیدهای پاور و بلوتوث، شاهد یک کلید دیگر با نام «Ultimate Ears» هستیم که بین دو کلید یادشده قرار دارد و میتوان از آن برای پخش یا مکث موسیقی و جابهجایی بین قطعات موسیقی استفاده کرد. از کلید UE برای اتصال چند دستگاه Wonderboom بدون نیاز به اپلیکیشن موبایل Ultimate Ears نیز میتوان استفاده کرد. UE حلقهای پارچهای را نیز به بخش بالای واندربوم متصل کرده است که از آن میتوان برای آویزان کردن اسپیکر بهره برد.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، واندربوم استانداردهای مورد نیاز برای دریافت گواهی IPX7 را از مؤسسهی IEC داشته است؛ بنابراین این اسپیکر میتواند بهمدت ۳۰ دقیقه، غوطهورری در عمق یک متری آب را تحمل کند؛ هرچند که اساسا فرو بردن واندربوم در چنین عمقی با توجه به ماهیت شناوری آن، عمل چالشبرانگیزی است و این اسپیکر در عمل روی سطح آب شناور میماند. با توجه به مقاومت واندربوم در برابر آب، پورت microUSB در پسِ پوششی پلاستیکی پنهان شده است.
عملکرد
سری Boom از اسپیکرهای UE به حجم صدای بسیار زیاد و صدای فرکانسپایین (بم) قدرتمند، معروف هستند و خوشبختانه هر دوی این ویژگیهای مثبت در اسپیکر واندربوم نیز وجود دارند. دو درایور اکتیو ۴۰ میلیمتری و دو رادیاتور پسیو ۶۵×۴۶ میلیمتری واندربوم، حجم صدای بسیار بالایی را تولید میکنند و صدا را بهصورت ۳۶۰ درجه انعکاس میدهند. البته چنانچه حجم صدای واندربوم شما را راضی نمیکند، بهراحتی میتوان با نگهداشتن کلید UE، چند اسپیکر واندربوم را به یکدیگر متصل کرد.
سطح صدای فرکانسپایین (بم) نیز بسیار مطلوب است؛ بهطوری که میتوان واندربوم را از این حیث حتی از محصولات دیگر UE نظیر UE Roll 2 نیز برتر دانست. واندربوم در زمینهی تولید صداهای فرکانسبالا (زیر) نیز عملکرد بسیار خوبی دارد. با این حال تولید صداهای میانی مانند دو کانال دیگر مطلوب نیست و صداهای میانی شفافیت و جزئیات قابل قبولی ندارند.
Ultimate Ears عمری ۱۰ ساعته را برای باتری اسپیکر Wonderboom پیشبینی میکند که البته شارژدهی اسپیکر در عمل نیز به عدد ادعاشده بسیار نزدیک است. متاسفانه خبری از پورت USB-C و جک ۳.۵ میلیمتری هدفون در اسپیکر واندربوم نیست؛ بنابراین بلوتوث، تنها کانال اتصال به واندربوم است و برای شارژ کردن این اسپیکر نیز باید از پورت microUSB موجود در لبهی پایینی آن استفاده کنید، زمان مورد نیاز برای شارژ کامل واندربوم حدود ۲۰۰ دقیقه گزارش شده است. طبق اعلام شرکت سازنده، واندربوم تا فاصلهی ۳۳ متری از منبع پخش موسیقی نیز میتواند به کارکرد خود ادامه دهد.
جمعبندی
اگر بهدنبال اسپیکر بلوتوث با قیمت مناسب هستید، واندربوم یکی از بهترین گزینههای موجود بهشمار میرود. این اسپیکر حجم صدای فوقالعادهای دارد و از بدنهای بسیار مستحکم بهره میبرد که در برابر آب مقاوم و ضربات گاهوبیگاه مقاوم است. به موارد یادشده، عمر باتری ۱۰ ساعته را نیز اضافه کنید تا واندربوم به یکی از بهترین اسپیکرهای قابل حمل موجود در بازار بدل شود.
تنها نقطهی ضعفی که میتوان به این اسپیکر نسبت داد، عملکرد نسبتا ضعیف آن در تولید صداهای با فرکانس میانی است که باعث میشود موسیقی در برخی از ژانرها نظیر موسیقی کلاسیک و هارد راک، غیر متعادل و مسطح به گوش برسد. البته باید خاطرنشان کنیم که این ضعف در اغلب اسپیکرهای همرده حس میشود.
نکات مثبت
- بدنهی مقاوم و ضد آب
- عمر باتری بسیار خوب
- حجم صدای بسیار بالا
- فرآیند اتصال راحت و قابلیت اتصال همزمان چند دستگاه
نکات منفی
- عملکرد نامناسب در تولید صداهای با فرکانس میانی
گروه بیامو قصد دارد در توسعه شیمیایی، طراحی سلول باتری و همچنین تولید نمونه اولیه خودروهای الکتریکی، سرمایهگذاری بیشتری کند. از سویی دیگر، ساخت ماژول و پکیج باتری برای خودروهای تولیدی، معرفی نسل پنجم سیستم محرکه الکتریکی و سازگار کردن آن با انواع خودروهای بیامو از دیگر برنامههای این تولیدکننده آلمانی خودرو تا سال ۲۰۲۵ خواهد بود.
مرکز تخصصی سلول باتری خودرو
سلول باتری، قلب باتری خودرو است؛ نحوه طراحی و ساخت سلول عملکرد، محتوای انرژی، قابلیت شارژ و طول عمر باتری را تعیین میکند و در نتیجه سهم قابل توجهی در عملکرد خودروی الکتریکی دارد. بیامو امیدوار است که خودروهای آینده تولیدی این شرکت با تجهیز به پکیج باتری نسل آینده و استفاده از این پلاگینها قادر خواهد بود با تنها یکبار شارژ محدوده رانندگی تا ۷۰۰ کیلومتر (۴۳۵ مایل) و تنها تا ۱۰۰ کیلومتر (۶۲ مایل) در خودروهای پلاگین هیبریدی طی کنند. صادقانه باید گفت که چنین چیزی به معنای محدودیت اندازه فیزیکی و ظرفیت باتریها نیست و بیشتر به محدودهخودروی الکتریکی مربوط است. در همین راستا بیامو قصد دارد اوایل سال ۲۰۱۹ مرکز تخصصی باتری سلولی را با ۲۰۰ کارمند در مونیخ راهاندازی کند.
نمای مجسم از مرکز تخصصی باتری بیامو . منبع: تجسم معماری دامیانوف
در تاسیسات آزمایشگاهی، تحقیق و نمونهسازی، که مرکز تخصصی سلول باتری را تشکیل میدهد، بخشهای تخصصی طراحی سلول و فناوری سلول را تحلیل میکنند. آنها همچنین نمونههای اولیه سلولهای باتری را با تمرکز بر ترکیب شیمیایی سلولها، استفاده از مواد مختلف، نحوه رفتار سلول در شرایط بحرانی یا بسیار سرد، شارژ و رفتار شارژ سریع و ارزیابی اندازه و فرم سلول، تولید میکنند. این تخصص فناوری بومی، کلید بهبود کیفیت باتری است و به این ترتیب قابلیت کارآیی بالاتری برای بیامو فراهم میکند.
گروه بیامو همچنین تخصص مربوط به مهندسی ساخت و تولید باتری را به دست خواهند آورد و میتوانند سلولهای باتری سفارشی را با مشخصات دقیق و الزامات آن تولید کنند. این شایستگی و تخصص اصلی که شامل تمام زنجیره ارزش از انتخاب مواد، طراحی سلول، ادغام با سیستم باتری، قابلیت تولید و فناوری تولید است، با بهرهگیری از مزایای هزینه و صرفهجویی اقتصادی به این شرکت مزیت رقابتی قطعی میدهد.
گروه بیامو در حال حاضر سالها در مورد سلول باتری خودرو تحقیق انجام داده و سطح بالایی از شایستگی و تخصصهای ارزیابی را به دست آورده است، که به ویژه از طریق توسعه مدلهای بیامو سری i به اوج خود رسید. این شرکت دانش فنی را از بخشهای مختلف متخصص و اماکن مرکز تخصصی جدید سلول باتری گردآوری و تلاشهای خود را در این زمینه برای دستیابی به تاثیرات سریعتر متمركز میكند؛ یافتههای پژوهشی مستقیما به نسل جدید باتری اعمال میشود.
شبکه تولید بینالمللی
گروه بیامو از یک شبکه تولید بسیار انعطافپذیر بهره میبرد که قادر است به سرعت به تقاضای مدلهای الکتریکی خودرو پاسخ دهد. تمام خودروهای الکتریکی به سیستم تولید موجود متصل میشوند. این شرکت در حال حاضر خودروهای الکتریکی را در ده مکان در سراسر جهان تولید میکند. باتریهای مورد نیاز برای این مدلها از سه کارخانه باتری در دینگولفینگ آلمان، اسپراتانبورگ در ایالات متحده آمریکا و شنیانگ چین تامین میشود. کارخانه گروه بیامو در دینگولفینگ نقش مهمی در شبکه تولید ایفا میکند که مرکز تخصصی سیستمهای محرکه الکتریکی است.
کلاوس فروهلیش، عضو هیئت مدیره و مسئول تحقیق و توسعه بیامو AG در یک سخنرانی گفت:
ما تمام تخصصهای داخلیمان را در کنار زنجیره ارزش سلول باتری در مرکز جدید پیشرفته خود متمرکز خواهیم کرد. کارشناسان بینالمللی که در آزمایشگاهها و تاسیسات توسعه جدید فعالیت میکنند تحقیقات مهمی برای اصلاح شیمی و طراحی سلول انجام خواهند داد. ما برای بهبود بیشتر عملکرد باتری، طول عمر، ایمنی، شارژ و همچنین هزینهها تمرکز خواهیم کرد. ما قصد داریم معیار را برای صنعت باتری تعیین کنیم.
الیور زیپس، عضو هیئت مدیره و مسئول بخش تولید بیامو AG نیز گفت:
با تولید نمونههای اولیه سلول و باتری، میتوانیم فرایندهای تولید سلول را تجزیه و تحلیل و کاملا درک کنیم. با استفاده از این قابلیت مهندسی ساخت و تولید، میتوانیم تامینکنندگان بالقوه در سراسر جهان را مجبور کنیم که طبق مشخصات ما سلول باتری بسازند. دانش و فناوری تولید برای ما بسیار مهم است، صرف نظر از اینکه آیا ما خودمان سلولهای باتری را تولید میکنیم یا نه.
طبق گفته زیپس، بیامو ظرف چهار سال آینده مبلغی معادل ۲۰۰ میلیون یورو برای توسعه مرکز تخصصی طراحی و ساخت سلول باتری صرف خواهد کرد. بیامو در حال حاضر باتری مورد نیاز خودروهای الکتریکی را تولید نمیکند و تنها در کارخانههای خود قطعات این باتریها را مونتاژ میکند؛ اما با احداث این مرکز بیامو تولید باتری را بهطور جدیتری دنبال خواهد کرد. عمدهترین چالش بیامو در این مسیر، تامین فلز کبالت خواهد بود؛ فلزی که اصلیترین ماده مورد نیاز برای ساخت باتری خودروهای الکتریکی است.
نسل پنجم سیستم محرکه الکتریکی
گروه بیامو همچنین در توسعه نسل پنجم سیستم محرکه الکتریکی تلاشهایی انجام داده است و بزودی آن را معرفی خواهد کرد؛ سیستمی که موتور الکتریکی، جعبه دنده و اجزای الکترونیکی سیستم محرکه را در یک جزء واحد ادغام میکند. نسل پنجم سال ۲۰۲۱ وارد بازار خواهد شد و توانمندتر، کوچکتر و ارزانتر از سیستم محرکه نسل چهارم است.
تولید نمونه اولیه نسل پنجم سیستم محرکه الکتریکی بیامو
گروه بیامو در حال حاضر نسل پنجم سیستم محرکه الکتریکی خود را برای انتشار در سال ۲۰۲۱ توسعه میدهد که در آن تعامل بین موتور الکتریکی، جعبه دنده، واحد الکترونیکی سیستم محرکه و باتری بیشتر بهینه شده است. یکی از مزایای مهم سیستم محرکه الکتریکی آینده این است که موتور الکتریکی، جعبه دنده و واحد الکترونیکی سیستم محرکه در یک پکیج الکتریکی جدید و جداگانه جاسازی شده است. با طراحی جمع و جور، این واحد ترکیبی جدید و بسیار مجتمع، فضای خیلی کمتری نسبت به سه جزء جداگانه مورد استفاده در نسلهای گذشته خواهد داشت.
مفهوم ماژولار آن بدین معنی خواهد بود که مقیاسپذیر است و میتواند برای طیف گستردهای از پکیجهای مختلف و سطوح عملکردی، انعطافپذیری و راحتی نصب قطعات سیستم محرکه الکتریکی جدید در زیرمجموعههای وسایل نقلیه مختلف اصلاح شود. ادغام موتور الکتریکی، جعبه دنده و واحد الکترونیکی سیستم محرکه به صورت یک جزء تنها، باعث استفاده کمتر از قطعات و در نتیجه صرفهجویی در هزینهها میشود. یکی دیگر از موارد برجسته این است که موتور الکتریکی جدید نیازی به استفاده از ارتهای کمیاب ندارد و گروه بیامو دیگر وابسته به قابلیت دسترسی آنها نیست.
سیستم محرکه نسل پنجم بیامو نیز از باتریهای جدید و قدرتمند استفاده میکند. انعطافپذیری اجزای سیستم محرکه جدید و باطری ماژولار پیشرفته، به آزادی عمل بیشتر بیامو در آینده منجر خواهد شد. به لطف سیستم ماژولار الکتریکی مقیاسپذیر، از سال ۲۰۲۰ میتوان با توجه به تقاضا، تمام مدلهای سری بیامو را با هر خودروی الکتریکی سازگار کرد. سیستم محرکه نسل پنجم عملکرد بالا و محدوده رانندگی را با وزن بسیار کم به دست میآورد. این سیستم با توجه به طراحی معماری خودرو، در هر دو سیستم محرکه جلو و عقب یکپارچه میشود و باعث ارتقای انعطافپذیری خودرو و استفاده از انواع طرح حرکت خواهد شد. انعطافپذیری به این معنی است که بیامو قادر خواهد بود تقاضای پیشبینی شده برای چند صد هزار خودروی الکتریکی را در سال ۲۰۲۵ برآورده کند.
لینک دانلود
تایتان، قمری نسبتا بزرگ و هماندازهی سیارهی عطارد است و تنها مکان در سامانهی خورشیدی محسوب میشود که همانند زمین، اتمسفری نازک دارد و سطح دریاچههای آن، پر از مایعات است. اما علاوهبر آبی که در زیر سطح تایتان قرار گرفته است، روی سطح این قمر نیز دریاچههایی وجود دارند که حاصل بارانهای هیدروکربنی مملو از اتان و متان هستند. اینها همان مولکولهای آلی هستند که میتوانند پایههای حیات را شکل دهند. تا به این لحظه، ۵۳ قمر سیارهی زحل نامگذاری شدهاند و تایتان، بزرگترین آنها است و شباهت زیادی به گذشتهی زمین دارد.
ماموریت جدید ناسا، پرواز اژدها (Dragon fly) یا سنجاقک نام دارد که از بین ۱۲ پیشنهاد افقهای نو (New Horizons)، انتخاب شده است. پروژهی سنجاقک، درسال ۲۰۲۰ اجرایی خواهد شد. اخیرا آژانس فضایی ایالات متحده، دو فینالیست رقابتبرنامهی مرزهای نو (New Frontiers) را اعلام کرد. برنامهی مرزهای نو شامل مجموعهای از ماموریتهای فضایی است که توسط ناسا با هدف کاوشگری چندین سیارهی منظومهی شمسی مثل مشتری، زهره و سیارهی کوتولهی پلوتو برنامهریزی شده است. ناسا دانشمندان داخلی و نیز بینالمللی را به ارائهی پیشنهادهایشان در این زمینه تشویق میکند.
پروژهی پرواز اژدها و سزار (Caesar)، دو پروژهای است که ناسا قصد سرمایهگذاری روی آنها دارد. پروژهی اول کاوش در قمر سیارهی زحل و پروژهی دوم نمونهبرداری از ستارهی دنبالهدار چوریوموف-گراسیمنکو، خواهد بود. طرح سزار میتواند اطلاعات ارزشمندی درباره نحوهی شکلگیری دنبالهدار 67P و شرایط منظومهی شمسی در نخستین مراحل تشکیل آن در اختیار دانشمندان قرار دهد. در حقیقت حتی این فرضیه نیز محتمل است که برخورد دنبالهداری مشابه این نمونه، حیات را در سیارهی زمین به وجود آورده باشد. یخهای موجود در دنبالهدارها، حاوی اطلاعات خاص و ارزشمندی هستند که مشابه آنها در هیچ کجای منظومهی شمسی یافت نمیشود.
این فضاپیما باید در فضای اطراف تایتان پرواز و از لایههای مختلف اتمسفر اطراف این قمر، نمونهبرداری کند. به باور دانشمندان، اتمسفر غلیظ تایتان در کنار وجود دریاچهها و رودهای تشکیل شده از متان مایع، این محل را به یکی از مهمترین مناطق دارای شرایط سکونت و حیات در منظومهی شمسی تبدیل کرده است. تایتان، تمامی عناصر پایهای را که برای شکلگیری حیات ضروری هستند، در خود جای داده است؛ از جملهی آنها میتوان به کربن، هیدروژن، نیتروژن، اکسیژن، فسفر، گوگرد و ذخایر هیدروکربن اشاره کرد که در برخی موارد، مقدار آنها از مقدار موجود در زمین نیز بیشتر است. در زیر سطح تایتان، ترکیباتی از آب و آمونیاک وجود دارد.
هدف اصلی از پروژهی پرواز اژدها در زمینهی مواد شیمیایی، کشف حیات و بررسی قابلیت اسکان در تایتان است. برای این هدف پهباد سنجاقکی شکل، به طیفسنج اشعهی گاما، حسگرهای اتمسفری و ژئوفیزیکی، دوربینهای دیجیتال و طیفسنج جرمی، مجهز خواهند شد تا دادههای بهدست آمده را مورد بررسی قرار دهند. پروژهی سنجاقک، شامل طرحی برای ساخت یک فضاپیمای مشابه پهپاد است که میتواند روی سطح تایتان، فرود آید و هدف اصلی آن نمونهبرداری از این دنیای ناشناخته و جستجو برای مواد شیمیایی پیشفرض حیات، در این محل است. این مولکولها میتوانند تکامل یابند و به موجودات زنده تبدیل شوند.
این اقیانوس زیرسطحی در حقیقت یک لایهی مایع است که حاوی ترکیباتی از آب یا آمونیاک است و در ژرفای بین ۱۰۰ تا ۲۰۰کیلومتری از سطح تایتان قرار گرفته است. ساختار درونی تایتان از یک لایهی یخی شکل گرفته که از هستهی سنگی آن توسط یک لایهی مایع جدا شده است. این ویژگی باعث میشود که سطح جامد تایتان از بادهای فصلی حاضر در اتمسفر آسیب نبیند. پهباد ناسا، ماموریت خود را با چرخیدن به دور سطح تایتان شروع خواهد کرد. هنگامی که یک محل فرود اولیه در تایتان انتخاب شود، پهباد ناسا با کمک یک چتر به آنجا فرود خواهد آمد. پهباد سنجاقکی شکل ناسا، در حالیکه باتریهای خود را با مولد ترموالکتریک رادیوایزوتوپی خود شارژ میکند، زمان زیادی را روی سطح این سیاره خواهد گذراند. این پهباد پس از شارژ باتری، میتواند ساعتها پرواز کند و دهها کیلومتر در هر پرواز بپیماید.
فضای چگالی تایتان و گرانش کم آن نسبت به زمین، اجازه میدهد چنین ماموریتی امکانپذیر باشد. در طی این پروازها، محلهای احتمالی فرود برای کارهای علمی بیشتر، شناسایی خواهند شد. امسال، ستارهشناسان مولکولی را در جو تایتان کشف کردند که نقش مهمی را در تشکیل سلولها ایفا میکند که گفته میشود شاید حیات به شکل ابتدایی در دمای منفی ۲۹۰ درجهای این قمر، وجود داشته باشد. البته این دومین باری خواهد بود که ناسا کاوشگری به سطح تایتان میفرستد. در سال ۲۰۰۴، فضاپیمای کاسینی قبل از آنکه موفق شود دقیقترین عکسهای موجود از سطح سیارهی زحل را به ثبت برساند، کاوشگر هویگنس را برای فرود روی بزرگترین قمر زحل یعنی تایتان، پرتاب کرد.
فضاپیمای پژوهشی کاسینی، به منظور بررسی بیشتر تایتان به فضا فرستاده شد و در سال ۲۰۰۴ این فضاپیما به نزدیکی تایتان رسید و علاوهبر تهیه عکسهایی از نزدیکی تایتان، کاوشگر هویگنس امکان آزمایشهایی را نیز از سطح تایتان فراهم کرد که نتایج این آزمایشها توسط کاسینی به زمین مخابره شد. سفر کاسینی و هویگنس، به زحل ۷ سال به طول انجامید. بهلطف دادههای کاسینی و هویگنس، آنچه امروز از زحل میدانیم بسیار بیشتر از گذشته است. قبل از این، بودجههایی به سه پروژهی دیگر اختصاص داده شده است که شامل ارسال کاوشگری برای تهیهی اطلاعات از سیارهی کوتولهی پلوتون، تهیهی نمونه از سیارک بنو (Bennu) و کاوش پنجمین سیارهی منظومهی شمسی توسط فضاپیمای جونو، میشوند.
ناسا اعلام كرده است كه برنامهای برای فرستادن یک فضاپيما به خارج از منظومهی شمسی در سال ۲۰۶۹ دارد. در این ماموریت، یک فضاپیما به منظومهی آلفا قنطورس (Alpha Centauri)فرستاده میشود؛ منظومهی معروفی که سیارهی شبیه زمین، پروکسیما بی (Proxima b)، را در خود جای داده است. هنوز این طرح در مراحل اولیه و برنامهریزی است و حتی نام آن هم مشخص نشده است. قدم بعدی ناسا برای اکتشاف در تایتان، ارسال یک پهباد به این قمر است. این پهباد ۴ ملخه"Quadrotor" نام دارد که به انواع حسگرها، دوربین و ابزارهای اکتشافی ناسا مجهز شده است و تنها ۱۰ کیلوگرم وزن دارد. این پهباد بهوسیلهی یک بالون هستهای به تایتان میرود و پس از رها شدن اکتشاف خود را آغاز خواهد کرد. ناسا امیدوار است توسط این پهباد، تصاویر و نمونههایی را از قمر تایتان دریافت کند و اطلاعات بیشتری از آن به دست آورد.
مردم آلمان در جریان تعطیلات کریسمس بهخاطر مصرف برق از دولت این کشور پول دریافت میکنند. هزینهی الکتریسیته برای بسیاری از مصرفکنندگان منفی شده است؛ چرا که به گزارش نیویورکتایمز، تولید انرژی پاک و تجدیدپذیر در این کشور از میزان تقاضا پیشی گرفته است.
این اتفاق چگونه رخ میدهد
باید خاطرنشان کنیم که این پدیده بیش از آنچه ممکن است تصور کنید، در کشور آلمان مرسوم است. آلمان طی چند دههی اخیر، بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار در زمینهی انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژیهای بادی و خورشیدی، سرمایهگذاری کرده است. هنگامی که در برهههایی از زمان، نظیر تعطیلات آخر هفته که بسیاری از کارخانههای بزرگ تعطیل هستند یا آبوهوای کشور بیش از حد معمول آفتابی است، سطح تقاضا برای الکتریسیته پایینتر از حد معمول خواهد بود و بدین ترتیب، واحدهای تولید انرژی این کشور، انرژی الکتریکی را بیشتر از مقدار مورد نیاز مصرفکنندگان وارد شبکه خواهد کرد.
این نابرابری بهدلیل ناپایدار بودن تولید انرژی بادی و خورشیدی رخ میدهد. هنگامی که هوا طوفانی یا خورشیدی باشد، تولید الکتریسیته در نیروگاهها بهشدت افزایش پیدا میکند؛ اما ذخیرهسازی این مقدار انرژی اضافه بسیار دشوار است. فناوری باتری بهاندازهای پیشرفته نیست که میزان تقاضا در شبکه را بهطور کامل تعدیل کند.
بنابراین هنگامی که هوا گرم باشد، نظیر آنچه طی تعطیلات آخر هفته در بخشهایی از آلمان رخ داد یا بسیاری از شرکتها تعطیل باشند، نیروگاهها با وجود پایینبودن تقاضا، انرژی بسیار بیشتری را تولید میکنند و از این رو، قیمتها به زیر صفر سقوط میکنند. البته باید خاطرنشان کنیم که آلمانیها این هزینهی منفی را بهصورت مستقیم به حساب مصرفکنندگان واریز نمیکنند، بلکه سقوط قیمت الکتریسیته به زیر صفر، در طول سال به کاهش هزینهی برق مصرفکنندگان منجر میشود.
به گزارش نیویورکتایمز، برخی از واحدهای تولید و شرکتها با هزینهی ۶۰ دلار بهازای هر مگاواتساعت، نسبت به مصرف برق تشویق میشوند. در سال جاری بهدلیل گرمی بیش از حد هوا در ماه اکتبر، هزینهی برق در مجموع بهمدت ۳۱ ساعت در آلمان منفی بوده است.
چالشی کلیدی برای گذار به منابع تجدیدپذیر
شبکههای مرسوم انرژی که عمدتا برای تولید برق از سوختهای فسیلی بهره میبرند، بهگونهای طراحی شدهاند که در آنها میزان خروجی با میزان تقاضا برابری کند؛ اما فناوری انرژیهای تجدیدپذیر کماکان بهگونهای توسعه نیافته است که میزان تولید آن، مطابق با میزان تقاضا باشد؛ چرا که میزان تولید در آن، تابعی از وضعیت آبوهوا است. توبیاس کورث، مدیر اجرایی شرکت Energy Brainpool در این زمینه میگوید:
[عدم تطابق تولید و تقاضا] یکی از کلیدیترین چالشها در زمینهی گذار به انرژیهای تجدیدپذیر محسوب میشود.
از آنجایی که فناوری ذخیرهسازی انرژی کماکان بهلحاظ بهینهبودن با منابع انرژی تجدیدپذیر برابری نمیکند؛ بنابراین این وضعیت «قیمت منفی» در آینده نیز رخ خواهد داد. از این رو در شرایطی که هزینهی انرژی منفی میشود، دولتها باید مردم را نسبت به مصرف بیشتر انرژی ترغیب کنند.
در هر صورت باید هرچه سریعتر راهکاری برای این وضعیت بیقاعده و غیرعادی اتخاذ شود؛ چرا که انرژیهای تجدیدپذیر با توجه به کاهش هزینهی فناوریهای مربوط به آن و کمکهای مالی دولتها، رشد فزایندهای دارند. براساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی تا سال ۲۰۴۰، حدود ۴۰ درصد از تولید انرژی جهانی از طریق منابع تجدیدپذیر صورت خواهد گرفت. گفته میشود که طی پنج سال آینده، سهم انرژی الکتریسیتهی حاصل از منابع تجدیدپذیر، با سرعت بسیار بیشتری نسبت به منابع دیگر رشد کند.
طبق گزارش گاردین، در سال ۲۰۱۷ انرژی حاصل از منابع تجدیدپذیر در بریتانیا بیش از سهبرابر انرژی الکتریسیتهی حاصل از ذغالسنگ بوده است. در ماه ژوئن، در طول یک شب طوفانی، هزینهی برق برای چند ساعت در بریتانیا نیز منفی شد و این وضعیت به احتمال زیاد باز هم رخ خواهد داد.
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران و به نقل از منابع آگاه، سطوح عالی امنیتی کشور تصمیم گرفتهاند تا دسترسی به دو سرویس اینستاگرام و تلگرام در حال حاضر محدود شوند، از این رو تا این لحظه دسترسی به این دو سرویس از طریق اینترنت ارائه شده توسط دو اپراتور مخابراتی همراه اول و ایرانسل با اختلال روبهرو است.
شب گذشته و در جریان رد و بدل شدن توییتهایی بین پاول دوروف و محمد جواد آذری جهرمی، شماری از کانالهای تلگرامی به دلیل اشاعهی خشونت توسط تلگرام از دسترس خارج شدند، حال آنکه از دقایقی پیش سرویس تلگرام و اینستاگرام نیز برای دو اپراتور مخابراتی همراه اول و ایرانسل در دسترس نیست.
طی سالهای اخیر پیشرفتهای فنی شگفتانگیزی در زمینه ساخت خودروهای عضلانی مدرن ایجاد شده، که باعث سریعتر و قدرتمندتر شدن این خودروها شده است. در زمانهای قدیم خودروهای عضلانی بدون تغییرات زیادی در قدرت و آپشن ساخته میشدند که انتخاب را واقعا محدود میکرد. اما در زمان کنونی خریدار قادر است رنگ، نوع پیشرانه، سیستم انتقال قدرت و شیوه رنگآمیزی و بسیار آپشنهای دیگر را در این خودروها انتخاب کند. حتی جعبه کمکهای اولیه و برخی قطعات کربنی ناشناخته در خودروهای عضلانی مدرن وجود دارد که گاهی اوقات خریدار واقعا چندان اطلاعی از آنها ندارد. اما اجازه دهید به گذشته برگردیم و از خودروهای عضلانی قدیمی ساخته شده از فولاد خام و مجهز به پیشرانههای قدرتمند خورجینی هشت سیلندر یادی کنیم. خودروهایی که الان دیگر پیدا نمیشوند یا در موزهها و مجموعههای شخصی یافت میشوند.
دوج دیتونا 426 CID HEMI هشت سیلندر خورجینی مدل ۱۹۶۹
نام این خودروی عضلانی از ساحل دایتونا در فلوریدا گرفته شده، که مرکز اولیه مسابقات اتومبیلرانی بود و هنوز هم میزبانی یکی از رویدادهای برتر نسکار یعنی دایتونا ۵۰۰ را بر عهده دارد. این اولین استفاده از نام دایتونا در چنین خودروهایی بود و ابهت خودرو هم گویای چنین نامی است.
پلیموث همی کودا مدل ۱۹۷۰
از سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱، دوج مدل همی (Hemi) بزرگ خود را به پلتفرم کوچک E-Body تبدیل کرد و خودروی عضلانی همی کودا مدل ۱۹۷۰ به طور گستردهای به عنوان یکی از محبوبترین خودروهای این کلاس پذیرفته شد. فقط ۶۵۲ دستگاه از این مدل ساخته شد، که ۱۴ عدد از آن نمونه نادر خودروی روباز همی بودند.
شلبی موستانگ GT500-KR مدل ۱۹۶۸
فورد با معرفی پیشرانه کاملا جدید کبرا جت 428 (Cobra Jet)، کبرا را به نام خودروی عضلانی خود اضافه کرد و سپس برای انتخاب مدل بالاتر از آن در خط تولید، عبارت KR مخفف پادشاه جاده را به نام این شلبی موستانگ افزود؛ عبارتی که شاید با ظاهر خشمگین و پیشرانه قدرتمند، شایسته نام چنین خودرویی باشد.
شورولت کامارو Z-28 RS مدل ۱۹۶۹
کامارو به عنوان یکی از خودروهای عضلانی محرک عقب مجهز به پیشرانه جلو، شبیه پیکربندی استفاده شده در موستانگ و شورولت II نووا (Nova) شناخته شده بود. علاوه بر این، کامارو با محدوده مختلفی از قدرت پیشرانه طراحی شده بود و همین تفاوت آن با برخی رقبای قدرتمندش است.
هولدن تورانا A9X
شاید حضور هولدن تورانا در این لیست کمی عجیب باشد؛ اما خودروی عضلانی هولدن تورانا (HOLDEN TORANA A9X) وقتی که هولدن تصمیم به شرکت در مسابقات اتومبیلرانی استرالیا گرفت، از پیشرانه خورجینی هشت سیلندر با قدرت ۲۱۶ اسب بخار استفاده کرد و درهای عقب آن را برداشت. این کار بیشتر شبیه یک شوخی بود اما با وجود عدم موفقیت هولدن تورانا در رقابت اتومبیلرانی استرالیا توانست رکورد زمانی خودروهای تورینگ را به ثبت برساند.
دوج دارت 426 HEMI GTS هاردتاپ مدل ۱۹۶۸
لیست برترین خودروهای عضلانی بدون دوج دارت (Dodge Dart) واقع معنا ندارد. این خودرو در اصل به عنوان یک خودروی رقابت دویست متر ساخته شد. در بیانیه مطبوعاتی اعلام شد که دوج میخواست این خودرو را به عنوان مدل کارخانه و برای شرکت در مسابقهی ۶۸ دارت در کلاس B SS بسازد. این خودروی پیشرانه جلو و محرک عقب بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۶ ساخته شد و به تازگی در سال ۲۰۱۳ نسخه جدیدی از آن به بازار راه پیدا کرد.
ناسا برای رسیدن به هدف خود در مورد یافتن زندگی فرازمینی، دستگاه طیفسنجی جدیدی ساخته است. این دستگاه قابلیت شناسایی ترکیبات و عناصر شرکت کننده در فرایندهای زیستی را دارد. توانایی این دستگاه، بسیار حساستر و سریعتر از ابزارهای قبلی مشابه است. با اینکه تا کنون نشانهای از حیات فرازمینی پیدا نشده است، جستوجو برای نشانههای حیات در گذشته و حال روی سیارات دیگر، همچنان یکی از مهمترین پروژههای ناسا در زمینهی بررسی دیگر سیارهها است.
محققان مرکز تحقیقاتی ناسا به همراه دانشگاه هاوایی این دستگاه را که بر مبنای روش طیفسنجی میکرو رامان کار میکند را طراحی کردهاند. در این روش، از برهمکنش نور لیزر و مادهی نمونه برای شناسایی ترکیبات شیمیایی مادهی نمونه در مقیاس میکروسکوپی استفاده میکنند. این دستگاه میتواند ترکیباتی مانند آمینواسیدها در موجودات زنده و همچنین عناصر زمینی تشکیل شده در فرایندهای زیستی را شناسایی کند. این عناصر میتوانند گویای وجود حیات بر دیگر سیارات باشند.
به گفتهی نورال عابدین، از مرکز تحقیقات ناسا و رهبر پروژهی تحقیقاتی: دستگاه ما، پیشرفتهترین ابزار طیفسنجی رامان است که تا کنون ساخته شده است. این دستگاه بسیاری از محدودیتهای طیفسنجی رامان که در گذشته وجود داشته است را کنار گذاشته و برای پروژههای آیندهی ناسا که از کاوشگرهای سیار یا ثابت برای بررسی سطح سیارهها استفاده میکنند، بسیار ایدهآل است.
محققان این پروژه در مجلهی Applied Optics گزارش کردند که این سیستم جدید که به آن ابزار بسیار کوچک میکرو رامان (SUCR) گفته میشود، اولین ابزاری است که توانایی انجام طیفسنجی میکرورامان در فاصلهی ۱۰ سانتیمتری خود را با توانایی تفکیک ۱۷.۳ میکرون را دارد. این طیفسنج جدید مشخصا از دیگر طیفسنجها سریعتر بوده و بسیار متراکم و کوچک است. این مشخهها برای کاربردهای فضایی و حتی بررسی مواد غذایی، بسیار مهم هستند.
به گفتهی عابدین: از طیفسنجی میکرو رامان در شناسایی سرطان پوست بدون نیاز به برداشتن بافت پوست و همچنین بررسی مواد غذایی از جمله اندازهگیری میزان کافئین در نوشیدنیها استفاده میشود. دستگاه ما میتواند برای چنین منظورهایی استفاده شود و برای بررسی نمونه، نیازی به فرستادن داده به آزمایشگاه نیست.
طراحی شده برای فضا
زمانی که SUCR برای کاربردهای فضایی طراحی شود، اندازه و وزن آن مهم میشود. عابدین گفت: باید از کوچک و سبک بودن این ابزار اطمینان حاصل میکردیم تا برای سوار شدن روی یک فضاپیمای کوچک که سفر آن به ماه ۹ ماه طول کشیده و سفر آن به اروپا(Europa)، ۶ سال طول میکشد، مناسب باشد. این ابزار میتواند روی کاوشگرهای سیار یا ثابت نیز سوار شده و از تابشهای شدید کیهانی در دیگر سیارات در امان بماند.
این ابزار جدید، قابلیتهای بسیار بیشتری نسبت به ابزارهای پیشین دارد. لازمهی کار ابزارهای قبلی، انجام فرایندهای زیستی در تاریکی بوده است و مستعد تاثیرپذیری از تابشهای فلورسانس بودهاند.
عابدین گفت: محدودیت سیستمهای پیشین از تعداد نمونهگیریها کم میکرد و محدودیت زیادی در جمعآوری دادهها در پروژههای مریخ ایجاد میکرد. برای مثال اپتیک این سیستم را با دقت بسیار زیادی طراحی کردهایم تا بتواند بسیار سریعتر از گذشته پردازش داده انجام دهد به طوریکه از تابش زمینه نیز تاثیرپذیر نباشد.
سیستم SUCR به صورت مستقیم از سیستم طیفسنجی رامان طراحی شده در دانشگاه هاوایی استفاده میکند. این سیستم قبلا برای شناسایی نمونههای شیمیایی در فاصلهی ۱۰۰ متری از دستگاه طراحی شده بود. سیستم کوچک طراحی شده در دانشگاه هاوایی، تمامی سیگنالهای دریافتی را توسط رشتههای جفت شده مستقیما به طیفسنج منتقل میکند. این روش باعث از دست رفتن کمتر سیگنالها میشود.
محققان برای ساخت SUCR، قسمت اپتیکی سیستم قبلی طراحی شده در دانشگاه هاوایی را به منظور جمعآوری دادههای بیشترتصحیح کرده و اندازهی سیستم را نیز کوچکتر کردند. این دستگاه، ۱۶.۵ سانتیمتر طول، ۱۱.۴ سانتیمتر عرض و ۱۲.۷ سانتیمتر ارتفاع دارد.
عبور نور لیزر از لنز استوانهای با فاصلهی کانونی ۱۰۰ میلیمتر، به محققان امکان دستیابی به توان تفکیک ۱۷.۳ میکرون و بررسی دادهها در فاصلهی ۱۰ سانتیمتری دستگاه را داده است. محققان همچنین به توان تفکیک ۱۰ میکرون برای بررسی نمونه در فاصلهی ۶ سانتیمتری با استفاده از لنز استوانهای با فاصلهی کانونی ۶۰ میلیمتر دستیافتهاند.
پردازش سریع در روشنایی اتاق
محققان دستگاه SUCR را در روشنایی اتاق آزمایش کردند. آنها نمونههایی از ترکیبات شیمیایی و عناصر حیاتی که امکان وجود آنها در سیارات دیگر وجود دارد را در ۱۰ سانتیمتری دستگاه در محیطی به ابعاد ۱۷.۳ میکرون و ۵ میلیمتر را طیفسنجی کردند. نمونههایی از این مواد، سولفور، نفتالین، نمونههای ترکیبی، مرمر، آب وآمینواسیدها هستند.
عابدین گفت: سرعت سیستم ما در حدی است که امیدواریم بتوانیم مساحتی به ابعاد ۵ میلیمتر در ۵ میلیمتر را در زمان یک دقیقه طیفسنجی کنیم. این کار با استفاده از ابزارهای قدیمی طیفسنجی، چند روز طول میکشد.
در مرحلهی بعدی، محققان SUCR را در محیطهای دیگری مانند ماه و دیگر سیارهها به کار خواهند گرفت.
.: Weblog Themes By Pichak :.