وقتی صحبت از جستوجوی حیات در دیگر سیارهها میشود، دانشمندان اول از همه به دنبال کلیدیترین مادهی حیات یعنی آب میگردند.
اگرچه امروزه سطح مریخ بایر، یخزده و غیرقابل سکونت است، اما شواهد نشان میدهد که این سیاره زمانی گرمتر و مرطوبتر بوده و آب بهراحتی در آن جریان داشته است. مبهم بودن مسئله ناپدید شدن آب در مریخ، مدتها است که برای دانشمندان حلنشده باقی مانده است. با این حال تحقیقات جدیدی که در مجله Nature منتشر شد، بهدام افتادن آب در میان سنگهای مریخ را مطرح کرده است. دانشمندان دانشکده علوم زمین دانشگاه آکسفورد، این فرضیه را پیشنهاد میکنند که سطح مریخ ابتدا آب را جذب کرده وبا آن واکنش داده است؛ سپس منجر به افزایش اکسیداسیون سنگهای مریخ شده است. در نتیجه گیاهان امکان رشدونمو نداشتهاند.
پژوهشهای قبلی بر این فرضیه استوار بود که بهدلیل ضعیف شدن میدان مغناطیسی سیارهی مریخ، عمدهی آب به فضا منتشر شده است. بخشی زیادی از آب به دلیل بادهای شدید خورشیدی از سیاره دورشده و بخشی هم در قطبها به صورت یخ باقی مانده است. با این حال، این نظریه نمیتواند بهطور کامل توضیح دهد که چگونه ممکن است تمامی آب از سطح مریخ ناپدید شود.
برای متقاعد کردن دانشمندان در جهت حل این مسئله پیچیده، تیم دکتر جان واد از دانشگاه آکسفورد مدل آزمایشی را به کار گرفتند که با محاسبات روی سنگهای سیاره زمین، بتوان تخمین زد که چه میزان آب ممکن است در مریخ ناپدید شود. این تیم تحقیقاتی، درجه حرارات سنگها، فشار زیرسطحی، آرایش کلی مریخ و هر آنچه ممکن است روی سیاره مریخ باشد را برآورد و ارزیابی کردند. نتایج نشان داد که سنگهای بازالتی در مریخ میتوانند حدود ۲۵ درصد بیشتر از همان سنگها در سیاره زمین، آب را در خود نگه دارند. در نتیجه آب روی سطح مریخ، به داخل زمین کشیده شده است.
به گفتهی رهبر تیم تحقیقاتی، دکتر واد:
مدتها است که بسیاری از مردم در مورد این مسئله فکر میکنند، اما تا به حال کسی تئوری مربوط به جذب آب در سنگها را مورد آزمایش قرار نداده بود. شواهد گوناگونی وجود داشت که باعث شد ما را به این باور برساند که واکنشهای مختلف اکسیداسیون در پوستهی مریخ اتفاق افتاده است. بهعنوان مثال، شهاب سنگهای روی مریخ در مقایسه با سنگهای سطح خود مریخ از نظر شیمیایی احیا شدهاند و ترکیب شیمیایی بسیار متفاوتی دارند. یکی از دلایل این اتفاق و همچنین ناپدید شدن آبهای سطح مریخ را باید در کانیها جستوجو کرد.
سیستم تکتونیک صفحهای سیارهی زمین مانع از تغییرات عمده در میزان آبهای سطحی میشود و سنگهای مرطوب، آب را قبل از آنکه به گوشته زمین وارد شود جذب میکنند. تا حدودی نه در زمین و نه در مریخ، گردش آب به گوشته سیاره وجود ندارد. اما در مریخ، گدازههای آتشفشانی و پوستهی بازالتی مانند اسفنج، آب را جذب میکنند. آب جذب شده با سنگها واکنش داده و فرمهای مختلف کانی را شکل میدهد. این واکنش آب و سنگ در مریخ باعث شد که ساختار سنگ تغییر کند و بخش زیادی از آب سطح مریخ ناپدید شود.
در جواب این سوال که چرا سیارهی زمین با چنین پدیدهای روبهرو نشد، میتوان به موارد مختلفی اشاره کرد از جمله: مریخ بسیار کوچکتر از سیاره زمین است ، مشخصات دمایی متفاوتی دارد و از سوی دیگر، میزان آهن در گوشته سلیکاتیسیاره زمین زیادتر است. اگرچه این موارد، تفاوتهای بسیار ناچیزی هستند، اما با گذشت زمان تاثیرات خود را میگذارند. سطح مریخ بیشتر از زمین مستعد واکنش با آبهای سطحی و تشکیل مواد معدنی حاوی آب بوده است. این فاکتورهای زمینشناسی درسیاره مریخ باعث میشود که آب از سطح به درون کشیده شود، درحالی که سنگهای هیدراتهشده درسیاره زمین منجربه شناور ماندن آب در سطح میشود.
مقالههای مرتبط:
پیغامی که مقاله منتشر شده دکتر واد در مجله Nature به همراه دارد، این است که تشخیص دقیق ترکیبات سیاره مریخ، امکان سکونت در آینده را مشخص خواهد کرد. تحقیقات پروفسر کریس بالنتیس، همکار دکتر واد از دانشگاه آکسفورد، نشان میدهد که برای شکلگیری حیات و پایداری آن، نیاز است که وجود عناصر هالوژنی مثل کلر، برم و ید مانند سیاره زمین به میزان استاندارد باشد. مقادیر بیش از حد و یا خیلی کم از این عناصر میتواند باعث ناپایداری حیات شود. مطالعات قبلی، میزان هالوژنها را در شهابسنگها در سطح بالایی نشان داده است. از سوی دیگر شهابسنگهایی که منجربه ایجاد سیاره زمین شدهاند، میزان نمک (که حاوی مقادیر زیادی عناصر هالوژنی است) در سیاره زمین را افزایش دادهاند. نظریههای بسیاری جهت توضیح رموز تغییرات مربوط به ناپدید شدن آب مطرح شده است. با این حال این پژوهشها، در مجموع، شواهد را افزایش داده و مسیر بهتری را برای تحقیقات بعدی هموار میکند.
به گفته دکتر وارد:
به طور کلی، سیارههای درون منظومه شمسی از ترکیبات شیمیایی یکسان تشکیل شدهاند اما تفاوتهای بسیار ناچیز هم تاثیرات قابل توجهی ایجاد میکند. ما این را میدانیم که مریخ زمانی آب داشته است و میتوانست برای تشکیل حیات مناسب باشد، در مقایسه با اطلاعات بسیار ناچیزی که نسبت به دیگر سیارهها داریم، دانشمندان مشتاق هستند که مریخ را تغییر دهند.
برای سکونت در سیارهها، نیاز است که آزمایشهای کارآمد در مورد عوامل تاثیرگذار بر روی سیارکها انجام گیرد. به عنوان مثال اطلاعات بسیار کمی در مورد سیاره زهره وجود دارد؛ سوالاتی مانند: آیا در مقایسه با سیاره زمین، میزان آهن موجود در گوشته زیادتر و یا کمتر است و چه تاثیری بر محیط دارد؟ بزرگتر و یا کوچکتر بودن نسبت به سیاره زمین چه تاثیراتی بر حیات میگذارد؟ سوالاتی از این دست، میتواند کمک کند که نقش سنگها و ترکیبات شیمیایی سیارهها در امکان تشکیل حیات به چه صورت است.
وقتی به دنبال حیات در سیارههای دیگر میگردیم، دانستن ترکیبات شیمیایی سیاره به تنهایی کافی نیست، بلکه نکات بسیار ظریف مانند نحوه قرارگیری سیارهها و حرکتهای آنها در مدار، تاثیرات چشمگیری در پایداری آب در سطح خواهد داشت. این عوامل باعث میشوند که سیارههای مناسب زیستن به راحتی کشف نشوند.
حرکت شرکتهای تولیدکنندهی دوربین مبنی بر نداشتن نوآوری در محصولات خود به نوعی «تنبلی در مهندسی» نامیده میشود. «تنبلی در مهندسی» از آنجا آغاز میشود که یک نفر در راس شرکت به عنوان مدیر فریاد میزند که هزینهها را کاهش دهید؛ بر اساس تصمیم گرفته شده از راس شرکت یکی از راههای کاهش هزینهها ارائهی محصول با همان طراحی پیشین است. همچنین شرکتها برای کاهش بیشتر هزینهها مجبور هستند از همان قطعاتی استفاده کنند که در دوربینهای پیشین استفاده کردهاند، حتی به جای استفاده از قطعات با بالاترین فناوری و کیفیت از نمونههای ارزانتر استفاده میکنند.
اما مسئلهی اصلی در «تنبلی در مهندسی» رفع نشدن مشکلات پیشین محصولات است و این موضوع به بهتر شدن تجربهی کاربران در استفاده از محصولات لطمه میزند. شرکتهای تولیدکنندهی دوربین باید بدانند که برطرف کردن مشکلات پیشین کاربران باعث فروش بیشتر محصولات آنها میشود و برعکس.
در این مقاله سعی میکنیم تا در مورد مشکلات پایدار دوربینها صحبت کنیم و ۱۱ کار اشتباه را که شرکتهای تولیدکنندهی دوربین تکرار میکنند بررسی کنیم:
اولین کاری که بیشتر خریداران دوربین انجام میدهند خرید لوازم جانبی مناسب است، پس با آن شروع میکنیم.
۱- کمبود پایهی آرکا سوئیس
از زمانهای خیلی دور یک سوکت سهپایهی 1.4 اینچی در پایین دوربین وجود داشته است. شاید از حدود بیست سال پیش شرکتها از این سوکتها استفاده کردهاند؛ اما اخیرا به کاربری آنها توجهی نشده است. احتمالا به رسم گذشته یکی از مسئولان در کارخانه به سفارش این سوکتهای سهپایه 1.4 اینچی ادامه داده است و آنها را برای نصب روی دوربین به کارخانه فرستادهاند. اخیرا از آنها به دلیل زمانبر بودن برای نصب روی سهپایه یا باز کردن آنها از روی سهپایه استفاده نمیشود. علاوه بر این، پیچ کردن آن روی سهپایه امنیت دوربین را از نظر ثبات تامین نمیکند (بتدریج میچرخد). بنابراین تمامی تولیدکنندگان دوربین برای از بینبردن مشکل عدم ثبات دوربین و جلوگیری از مشکلات بعدی از لایهای لاستیکی در پایین دوربین استفاده میکردند، اما این لایهی لاستیکی به مرور زمان پاره میشد و نیاز به تعویض یا تعمیر داشت. در حال حاضر شرکتهایی مانند نیکون برای رفع این مشکل از بدنهای دندانهدار با سطح پلاستیکی استفاده میکنند (هرچند کارایی ندارد و از چرخش و لغزش دوربین درون سوکت جلوگیری نمیکند).
از آنجایی که بیشتر تولیدکنندگان دوربین به ساخت بدنههای پلاستیکی تمایل پیدا کردهاند، این سوال پیش میآید که شرکتها چگونه سوکتهای سهپایه را بهطور ایمن روی دوربین نصب میکنند بهگونهای که نشکنند، بیرون نیایند و خراب نشوند. فریم و پیچهای زیادی برای محکم کردن این سوکتها در جای خود استفاده شدهاند؛ اما همچنان سوکتهای سهپایهی زیادی وجود دارند که هنگام استفاده میشکنند.
برای رفع این مشکل، عکاسان حرفهای از مدتها پیش به استفاده از صفحات آرکا سوئیس روی دوربینها روی آوردهاند و مشتاقان عکاسی نیز آنها را دنبال کردهاند. این صفحات اول از همه قابلیت باز و بسته شدن فوری را ارائه میدهند. اما مهمتر از آن عدم لغزش دوربین روی صفحات آرکا سوئیس است. از همه مهمتر طراحی خوب آرکا سوئیس است که سبب پیوند فلز با فلز میشود که از طریق اتصال دوربین با سیستم پشتیبان آرکا سوییس ایجاد میشود. این موضوع مهمی است زیرا اگر این اتصال کاملا ثابت نباشد، در سیستم پشتیبان آرکا سوئیس با لرزش مواجه خواهید شد.
تعدادی از شرکتهای تولیدکنندهی دوربین به نوعی از نمونههای آرکا سوئیس استقاده کردهاند؛ برای مثال فوجیفیلم یکی از شرکتهایی است که از نمونهای از پایههای آرکا سوئیس استفاده کرده است، همچنین شرکت الیمپوس نمونهی تقریبا مشابهی را برای سهپایههای مخصوص لنزهای بلند خود بهکار برده است. حتی در آخرین نمونه از لنزهای تامران نیز شاهد این اتفاق بودهایم. این حرکت شرکتها را باید به فال نیک گرفت.
راه حل کاربر: بهترین راهحل ارتقاء به دوربین جدید است؛ اما تنها هزینهی خرید یک دوربین جدید نیست که متحمل میشوید علاوه بر آن مورادی چون باتری جدید، گریپ عمودی جدید، صفحات جدید و بسیاری موارد دیگر نیز هزینهبر هستند؛ بنابراین اگر تمایل به ارتقاء دوربین خود ندارید میتوانید از صفحات Kirk و RRS استفاده کنید.
۲- عدم ثبات پایههای کولار لنز

پایههای کولار برای محکم نگهداشتن لنزهای بلند روی صفحات آرکا سوئیس بهکار میروند.
تمام نکتهی داشتن یک سیستم پشتیبان این است که همهی لرزشها را از سیستم حذف کند. پایههای کولار نیکون به دلیل ایجاد لغزش در سیستم بدنام شدهاند. کل ایدهی ساخت پایههای جداشدنی کولار، از نصب گرفته، تا بازکردن آنها با چرخش ۹۰ درجه روی پایههای فلزی نازک مشکلساز است.
با یک آزمایش ساده میتوان میزان ثبات پایههای کولار را مورد ارزیابی قرار داد؛ برای نمونه لنز تلهفوتوی خود را روی قویترین سهپایه قرار دهید در حالیکه سهپایه تا انتها باز نشده است، به بخش جلویی بالای لنز خود محکم ضربه بزنید، هیچ چیز نباید جابجا شود، حتی ذرهای. با این آزمایش روی پایههای کولار مختلف متوجه خواهید شد که بسیاری از شرکتها حتی این کوچکترین استاندارد را رعایت نکردهاند و بیشتر آنها هنگام ضربه زدن جابجا میشوند.
پشتیبان RRS مخصوص لنز بلند و بعضی از کولارهای جایگزین صفحات Kirk عملکرد خوبی دارند. آنها یک پشتیبان دوم در قسمت جلوی لنز اضافه میکنند و این یک حالت گهواره مانند برای لنز ایجاد میکند که وزن لنز را به شکل مناسبی توزیع میکند. هنگام استفاده از این نوع پشتیبانها در عمل، تفاوتهای واقعی را با نمونههای غیراستادارد متوجه خواهید شد. البته اگر شرکتهای سازندهی دوربین به مشتریانی که محصولات بالاردهی آنها را خریداری میکنند توجه میکردند، شاهد عرضهی این نوع پایهها به همراه لنز درون جعبهی محصولات آنها بودیم.
در حقیقت شرکتهای سازندهی دوربین توجه چندانی به کاربران محصولات خود نمیکنند. علاوه بر این در پاسخ به شکایتهای کاربران حرفهای ادعا میکنند که نیازی به تغییر در محصولات نمیبینند، زیرا این تغییرات باعث افزایش نهایی قیمت محصول خواهد شد و ممکن است بسیاری از مشتریان خود که خواهان محصولات ارزانتر هستند را از دست بدهند. آنها با این ترفند قصد دارند کاربران پایینرده را در دام خود گرفتار کرده تا به مشتریانی وفادار برای شرکت تبدیل شوند.
این بیتوجهی به کیفیت و عدم نوآوری در محصولات، نشات گرفته از تفکر اشتباه سازندگان دوربین است. آنها بر این باورند؛ کاری که انجام میدهند به اندازهی کافی خوب است. این باور منجر به سقوط صنعت دوربین در رقابت خواهد شد. همچنین بسیاری از کاربران حرفهای به عملکرد شرکتها در چند سال اخیر منتقد هستند و از این شرکتها انتظار دارند که پذیرای انتقادهای آنها باشند. بنابراین این انتقادها ادعای شرکتهای دوربینسازی مبنی بر «کاری که انجام میدهند به اندازهی کافی خوب است» را نقض میکند.
بگذارید به گونهای دیگر آن را بیان کنیم؛ هر لنزی که با قیمت ۲۰۰۰ دلار یا بیشتر فروخته میشود و عملکرد مناسبی در تست پایهی کولار از خود نشان نمیدهد، که متاسفانه بیشتر آنها اینگونه هستند؛ به این معنی است که شرکتهای دوربینسازی اهمیتی به کیفیت نمیدهند. علاوه بر این، عدم ارائهی لوازم جانبی باکیفیت و مناسب که پیشتر عنوان شد نیز بیتوجهی شرکتهای سازندهی دوربین را تایید میکند. تقریبا کسی را نمیتوان یافت که از پایههای کولار راضی باشد. البته این مسئله در مورد بعضی از لنزها تا قیمت ۱۲۰۰۰ دلار نیز صدق میکند.
راهحل کاربر: استفاده از شرکتهای ثالث؛ اگرچه آنها مجموعهی محدودی از لنزها را پشتیبانی میکنند.
۳- کنترل از راهدور
به نظر میرسد برای اولین بار تلویزیون مبتکر استفاده از کنترلهای از راه دور خانگی بود. انواع بسیاری از آنها ساخته شده است و تاکنون هزینهی ساخت آنها به پایینترین سطح خود رسیده است. اضافه کردن یک دریافت کنندهی کوچک و کنترل آن از راه دور با یک دکمه امروزه بهنظر کار شگفتانگیزی نمیآید. به یاد داشته باشید هنگام استفاده از کنترل از راه دور، تلویزیون و ما در مقابل یکدیگر قرار داریم.
بنابراین برای تبعیت از این ویژگی، بسیاری از دوربینهای مصرفی (و بسیاری از دوربینهای حرفهای) نیز با یک دریافت کنندهی مادون قرمز از راه دور عرضه شدند (برخی از آنها شامل فرستنده هستند). با این حال، اخیرا برخی از شرکتها از این موقعیت هم عقب نشینی کردهاند؛ برای مثال نیکون دریافت کنندهی IR را از پشت دوربین D7500 حذف کرده است و فقط دریافت کنندهی جلوی دوربین را نگه داشته است.
احتمالا نیکون با انجام این کار تصور میکند بسیاری از کاربران D7500 فقط برای گرفتن عکس سلفی از کنترل از راه دور استفاده میکنند. تصور کنید بسیاری از کاربران نیکون D7500 پشت سهپایه ایستادهاند و سعی میکنند دریابند که چرا کنترل از راهدور آنها عمل نمیکند. دلیل این موضوع چیزی جز عملکرد غیرحرفهای شرکت دوربینسازی نیکون نیست.
فناوری کنترل از راه دور دیگر قدیمی است. در طول مقاله خواهید فهمید که شرکتهای دوربینسازی چه فناوریهای قدیمی را خریداری میکنند که برای استفاده در لوازم جدید و دنیای جدید کاربردی ندارند، یکی از آنها کنترل از راه دور است.
بلوتوث مشکل «فرستنده باید درست در مقابل گیرنده باشد» را برطرف میکند. مشکلات بسیار دیگری وجود دارند که توسط بلوتوث برطرف خواهند شد. فقط باید کمی زمان صرف کنید تا دستگاه خود را با دستگاه دیگری که مجهز به بلوتوث است جفت کنید. فناوری نسبتا جدید بلوتوث نه تنها تمامی مشکلات قبلی را برطرف میکند بلکه امکانات جدیدی نیز در اختیار شما قرار میدهد. برای مثال در حال حاضر میتوانید با دوربین دیجیتال خود از هر دستگاهی که به بلوتوث مجهز است عکس بگیرید یا حتی تنظیمات آن را کنترل کنید.
شاید علاقهمند باشید دوربین را روی وسیلهی نقلیهی خود نصب کنید و از روی فرمان اتومبیل با آن عکس بگیرید یا آن را در پشت سوژهی مورد نظر قرار دهید و از راهدور با آیفون، عکس بگیرید. همچنین میتوانید با قرار دادن دوربین روی سهپایه در هر مکانی، حتی از درون استودیو با کامپیوتر مک آن را کنترل کنید. هر زمان در هر مکانی با استفاده از فناوریهای جدید قادر خواهید بود دوربین خود را راهاندازی کنید. برای مثال میتوانید چندین دوربین را برای ثبت لحظههای مختلف در موقعیتهای اضطراری از راه دور هدایت کنید.
چیزی که مشخص است این که فناوریهای جدید قادرند جدیدترین مشکلات کاربران را برطرف کنند. اما متاسفانه بسیاری از شرکتهای دوربینسازی تصور میکنند تنها مشکلی که کاربران دارند گرفتن عکس با دوربین است. آنها به این موضوع توجه ندارند که کاربران چگونه عکس میگیرند، با عکس خود چه خواهند کرد و عکس گرفته شده چگونه میتواند بین دیگر دستگاهها مبادله و استفاده شود.
امروزه تکنولوژی بلوتوث باید به یک استاندارد در بین تمام دوربینها بدل شود. بلوتوث باید توسط هر نرمافزاری روی هر دستگاهی قابلدسترس باشد.
راهحل کاربر: خرید رادیو کنترل چینی ارزان از آمازون و ایبی
۴- وایفای کند
وایفای فقط یک نوع نیست. انواع مختلفی از فناوری وایفای وجود دارد؛ ۲.۴ گیگاهرتز در مقابل ۵ گیگاهرتز، انواع 802.11b, 802.11ac, 802.11g, 802.11n ، کانالهای همپوشانی در مقابل کانالهای غیر همپوشانی، Ad-hoc در مقابل Infrastructure در مقابل Direct MIMO، یک آنتن در مقابل چند آنتن.
قابلیتی که همهی انواع نمونههای وایفای ایجاد میکنند این است که نشان میدهند یک دستگاه فقط برای یک کار ساخته نشده است. اما تکبعدی بودن چیزی است که شرکتهای دوربینسازی احتمالا بهدلیل مشکل بودن ساخت دستگاه مجهز به پیشرفتهترین وایفای با قابلیت نرمافزاری و سختافزاری و همچنین قابلیت تنظیم توسط کاربر، تمایل دارند نشان دهند.
نیکون فناوری اسنپبریج (SnapBridge) را به منظور سادهتر کردن استفاده از تنظیمات وایفای معرفی کرده است. در این فناوری هدف ساده کردن تنظیمات تا حد ممکن بوده است؛ اما در نهایت نیکون با تغییراتی که در منوی دوربینهای مجهز به فناوری اسنپبریج ایجاد کرد باعث پیچیدهتر شدن تنظیمات دوربین شد؛ تا حدی که کاربران بیشازپیش در منوها سردرگم شدند.
اما نکتهی قابل توجه این است که نیکون از قطعات بسیار قدیمی در دوربینها استفاده میکند. اگر نگاهی عمیق به دفترچهی راهنمای محصولات بیندازید با فناوری قدیمی وایفای 802.11bg، در ۲.۴ گیگاهرتز و نرمافزاری که تنها از حالت Ad-hoc پشتیبانی میکند مواجه خواهید شد.
یکی دیگر از مشکلات صنعت دوربینسازی تولید محصولات عامه پسند است، این زمانی اتفاق میافتد که تعداد زیادی از کاربران عامه را بهمنظور تامین رضایت آنها تعقیب میکنید و مجبورید به خاطر آنها قیمتها را کاهش دهید. این باعث کاهش رقابت بر سر تولید بهترین محصولات در شرکتها میشود و این اتفاقی است که برای نیکون رخ داده است. البته نیکون در این زمینه تنها نیست اما نیکون شرکتی بود که اسنپبریج را به عنوان راهحلی برای به اشتراکگذاری تصاویر ارائه داد اما در عمل اینگونه نبود و علت این مشکل ضعف قطعات روی دوربین و نرمافزارهایی است که از این قطعات پشتیبانی میکنند.
اکثر گوشیهای هوشمندی که دوربین نیکون قرار است با آنها ارتباط برقرار کند از شبکهی وایفای ۸۰۲.۱۱ ac، طول موج دوگانه، و MIMO پشتیبانی میکنند. این یعنی حداکثر سرعت ۱۳۰۰ مگابیت بر ثانیه در مقابل دوربین نیکون با حداکثر سرعت انتقال ۵۴ مگابیت بر ثانیه؛ در نتیجه تعجبی ندارد که نیکون قادر است فقط یک عکس دو مگاپیکسلی را از طریق اسنپبریج ارسال کند.
راهحل کاربر: وایفای را خاموش کنید (حالت هواپیما) به این دلیل که فقط باتری مصرف میکند، و از روشهای قدیمی برای دریافت عکس در جایی که آنها را نیاز دارید استفاده کنید، و حتی بهتر از آن یک گوشی هوشمند با یک دوربین خوب بخرید.
۵- سرعت نوشتن پایین روی کارت حافظه
شرکتهای دوربینسازی مدام در حال تکرار خود هستند. برای مثال تنها یک دلیل وجود دارد که آنها از درگاههای کارتهای حافظهی UHS-II، CFast، یا XQD، استفاده نکنند: پایین نگه داشتن هزینهها. آنها برای توجیه این کار اساسا به مشتریان میگویند اشکالی ندارد که چند فریم اضافی در بافر را از دست دهید زیرا به اندازهی کافی بافر در اختیار دارید.
شاید این برای کاربران غیرحرفهای کار درستی است یا شاید هم نیست؛ باید بیرون رفت و در عمل از آنها پرسید تا بتوان این ادعا را تایید کرد. بعضی ممکن است فکر کنند ۱۰ فریم در بافر پیشرفتهترین فناوری است و حداکثر لذت را از آن ببرند؛ اما واقعیت این است که آنها از فناوریهای منسوخ شدهی کارتحافظه استفاده میکنند. در این زمینه حتی با افرادی نیز مواجه خواهید شد که عملکرد دوربین خود را با پایبندی به یک برند معمولی کارتحافظه که چند سال پیش با قیمتی ناچیز در حراجی خریداری کردهاند تضعیف میکنند.
در کمال ناباوری شرکتهایی وجود دارند که هنوز در این رابطه تصمیمات بدی میگیرند. برای مثال نیکون D7500 فقط یک درگاه کارتحافظه دارد و ممکن است فکر کنید نیکون از پیشرفتهترین فناوری در تنها درگاه کارتحافظهی این دوربین استفاده کرده است؛ اما اینطور نیست. این درگاه یک درگاه کارتحافظهی UHS-I است که نهایت فشار را روی عملکرد بافر دوربین ایجاد میکند درحالی که نباید اینگونه باشد. این موضوع باعث بروز مشکلات برای مصرفکنندگان در آینده خواهد شد زیرا در ابتدا فکر میکنند نیازی به یک کارتحافظهی پیشرفتهتر از UHS-I معمولی ندارند؛ اما با بهروزرسانی دوربین درآینده به نقطه ضعفهای این نوع از کارتحافظه پی خواهند برد.
دلیلی که D7500 را مثال زدیم این است که در مورد دوربینهای پایین رده برای کاربران مصرفی نگرانی وجود ندارد زیرا آنها ممکن است احتیاجی به بالاترین فناوریها نداشته باشند یا در ابتدای راه یادگیری باشند. اما دوربین نیکون D7500 جزو انتخابهای اصلی مشتاقان عکاسی است. نیکون برای استفاده نکردن از جدیدترین فناوریها چه پاسخی برای این دسته از افراد دارد؛ جز اینکه به آنها بگوید، متاسفیم پیشرفتهترین فناوریها هزینهبر است. نیکون میتوانست با یک تغییر کوچک عملکرد دوربین را در حالت عکاسی پشتسرهم ارتقا دهد، اما خود را به دردسر نینداخته است. حتی دومین درگاه کارتحافظه را حذف کرده در حالی که تنها درگاه کارتحافظهی روی دوربین نیز مطابق با استانداردهای روز نیست.
در اینجا فقط از نقاطضعف نیکون گفته شد، اما در حقیقت نیکون تنها مقصر نیست. برای مثال سونی A9 طبق ادعای سونی سریعترین دوربین بین رقبا است. اما در کمال ناباوری این دوربین ۴۵۰۰ دلاری فقط از یک درگاه کارت حافظهی UHS-I بهره میبرد؛ دلیل این کار چیزی جز کاهش هزینهها حتی به میزانی ناچیز نمیتواند باشد.
راهحل کاربر: راه حلی وجود ندارد.
۶- ارتباطات سِری کند
اگر نگاهی به لپتاپ جدید خود بیاندازید احتمالا با پورت USB 3.1 مواجه خواهید شد، این در حالی است که اگر نگاهی به دوربین جدید یا حتی حرفهای خود بیندازید USB2.0 تنها پورتی است که میبینید.
مشکل نبود فناوری روز در وایفای دوربینها برای اتصالات USB نیز صادق است. بگذارید دوباره نگاهی به سونی A9بیاندازیم، سونی A9 از فناوری وایفای ۸۰۲.۱۱ ac پشتیبانی میکند اما فقط در ۲.۴ سرعت گیگاهرتز. همانطور که میبینید شرکتها اندک تغییراتی را هم که ایجاد میکنند همچنان با فناوریهای روز فاصله دارد. در مورد وایفای به اندازهی کافی صحبت کردیم اما حالا نوبت USB است. سرعتی که دادههای خود را توسط دوربینها انتقال میدهید بسیار محدود است. در قرن حاضر بر خلاف گذشته تصاویری که توسط شما ثبت میشوند از دوربین به شبکههای اجتماعی منتقل میشوند که یک تغییر اساسی به شمار میآید. این قابلیت در بستر اینترنت اتفاق میافتد که نیازمند هر دو فناوری پرسرعت باشیم و بیسیم است.
دوربینها در انتقال تصاویر اصلا بهینه عمل نمیکنند. آنها همچنان از کاربران انتظار دارند تا از شیوههای قدیمی برای انتقال تصاویر خود استفاده کنند؛ برای مثال خارجکردن کارتحافظه از دوربین و انتقال دادههای آن به کامپیوتر خیلی تفاوتی با خارجکردن نگاتیو و انتقال آن به آزمایشگاه برای چاپ عکس ندارد، تنها تفاوت این است که حالا یک آزمایشگاه مجازی که همان کامپیوتر است در خانه داریم. متاسفانه حتی زمانی که همهچیز در دنیا تغییر میکند شرکتهای دوربینسازی هنوز متوجه تغییرات نیستند و به آنها توجهی ندارند.
مردم حالا بیشتر از هر زمان دیگری عکس میگیرند، و بیشتر عکسهای گرفته شده از دوربین (گوشی هوشمند) به سرعت و با کمترین پیچیدگی برای کاربران از طریق ارتباطات بیسیم به شبکههای اجتماعی مجازی انتقال داده میشوند. در حال حاضر افراد بسیار کمی هنوز از دوربینهای اختصاصی استفاده میکنند؛ با این وجود شرکتهای دوربینسازی تمایلی به استفاده از تکنولوژهای روز در محصولات خود به منظور ایجاد توانایی رقابت برای کاربران دوربینها با کاربران گوشیهای هوشمند ندارند؛ تکنولوژیهایی مانند وایفای و USB پر سرعت.
USB :USB 2.0 داری سرعت اسمی ۴۸۰ مگابیت در هرثانیه است. این سرعت برای USB 3.0 تا ۵ گیگابیت در هرثانیهافزایش مییابد و حتی برای USB 3.1 دو برابر این است. به عبارت دیگر، استفادهی مداوم شرکتهای دوربین سازی از USB 2 توجیهی جز مجازات مشتریان ندارد؛ در غیر این صورت میتوانید تصاویر را با USB 3.0 حداقل ۱۰ برابر سریعتر از USB 2.0 انتقال دهید. (USB 3.0 در نوامبر سال ۲۰۰۸ بهطور رسمی ارائه شد؛ اما همچنان فناوری جدیدی بهحساب میآید.)
البته درست است که میتوانید کارت حافظهی سریع خود را از درگاه کارتحافظهی دوربین کند خود خارج کنید و کارتحافظه را از طریق یک یواسبی خوان سریع به کامپیوتر سریع خود متصل کنید. اما این کار نشان میدهد که ظاهرا شرکتهای دوربینسازی تاکنون چیزی در مورد روشهای جدید انتقال و به اشتراکگذاری تصاویر نشنیدهاند.
در دنیای فناوری، عدم ارائهی راهحل برای مشکلات و ضعف عملکردها به طور کلی به این معنی است که شما خریداران کمتری نصیبتان خواهد شد و حتی مشتریان فعلی را ناامید خواهید کرد. و این چیزی است که برای صنعت ساخت دوربین رخ داده است.
راهحل کاربر: کارتحافظه خوانهای سریع. هر چند که نمیتوان آن را در حقیقت به عنوان یک راه حل در نظر گرفت. راه حل دیگر جستجو در میان برند و مدلهایی از دوربین است که امکانات بیشتری در اختیار شما قرار میدهند هر چند که این لیست بسیار محدود است یا ممکن است در برند مورد علاقهی خود چنین امکاناتی را پیدا نکنید.
۷- عدم قابلیت شارژ وایرلس
دوربینها و باتریها سابقهای طولانی در سوء استفاده از کاربران دارند. در ابتدا، مشخصات باتریها دائما در حال تغییر بودند، در نتیجه خرید دوربین جدید به معنی استفاده از باتریهای جدید بود. سپس باتریهای جانبی جدیدی آمدند که روی دوربین قفل میشوند؛ اما این نوع از باتریها نیز آنطور که باید عملکرد مناسبی ندارند. جالب است بدانید حتی در بسیاری موارد باتریهایی با مشخصات یکسان از یک برند عملکردهای متفاوتی را ارائه میدهند.
مشکل بعدی عدم ارائهی شارژر بههمراه باتری است؛ بنابراین کاربر مجبور است یک شارژر از نوع USB تهیه کند که به دوربین متصل میشود و در اغلب موارد از سرعت شارژ بسیار پایینی برخوردار است.
از لحاظ فنی، اکثر باتریهایی که استفاده میکنیم از ساختار مشابهی برخوردارند که توسط تعداد محدودی از شرکتها ساخته میشوند و فقط داری چند ویژگی اختیاری هستند. درحقیقت تنها تعداد کمی از انواع سایزها و باتریهای سلولی برای باتریهای لیتیومیونی (Li-Ion) ساخته شدهاند. در حالی که تصور میشود باتریهای کانن، فوجیفیلم، نیکون،الیمپوس، و سونی عملکرد متفاوتی از خود نشان میدهند؛ اما در حقیقت همهی آنها باتریهایی هستند متشکل از دو شبکهی سلولی، که توسط یک شرکت ساخته میشوند. به عبارت دیگر به همان اندازه که سایز و انواع محدودی از باتریهای قابلتعویض آلکالین وجود دارد باتریهایی که درون بستههای اختصاصی دوربینها عرضه میشوند نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
اما مسئلهی اصلی که در مورد تمام باتریها وجود دارد این است که چه چیزی برای کاربران مطلوب است؟
راه حل یک شارژر بی سیم Qi-like خواهد بود. نمونهای که اپل اخیرا در محصولات خود استفاد کرد و حتی آیکیا، که بیش از یکسال است آنها روی لوازمخانگی خود قرار میدهد. به نظر میرسد آیکیا در پیشبرد فناوری از شرکتهای دوربینسازی فراتر رفته است. نه تنها این یک توهین است بلکه سازندگان پیشرفتهترین دوربینها در ژاپن را نیز محکوم میکند.
در حقیقت، دو چیز برای شارژ باتری مورد نیاز است: ۱- یک دستگاه شارژر وایرلس ۲- شارژرهای USB که ظرفیت شارژ ۲ یا تعداد بیشتری باتری را دارند. شرکتهای دوربینساز ژاپنی در مورد اول کاری نکردهاند، اما شرکتهای چینی در مورد دوم نمونههای معمولی زیادی ارائه کردهاند.
چرا شارژر USB؟ به این دلیل که در صورت لزوم میتوانید آنها را به برق AC وصل کنید. همچنین توسط شارژر USB نه تنها میتوانید شارژ را از یک باتری بزرگ قابل حمل (مانند Omincarge) به باتریهای دوربین خود منتقل کنید بلکه میتوانید به دستگاههای دیگر که توسط USB شارژ میشوند نیز انتقال دهید. برای مثال در طوفانی مانند طوفان اخیر در آمریکا که برق AC شما قطع میشود نیاز به باتریهای بزرگ و پانلهای خورشیدی برای شارژ کردن باتریها دارید.
در انتهای این بخش باردیگر تکرار میکنیم که کاربران نیاز دارند که مشکلات آنها برطرف شود. نکتهی مهم این است که شرکتها باید قبل از کاربران مشکل را پیدا کنند؛ اما در حقیقت، شرکتهای دوربینسازی دائما بعد از کاربران به مشکلات دوربینها پی میبرند. و در بسیاری موارد، شرکتهای دوربینسازی هرگز متوجه اطلاع کاربران از مشکلات محصولات و شکایتهایی که به آنها دارند نمیشوند؛ در حالیکه بسیاری از این مشکلات به راحتی قابل حل هستند.
راهحل کاربر: جستجو در آمازون و ایبی برای شارژرهای باتری USB برای تعدای از باتریهای معروف، یا شارژرهای باتری دوگانه برای استفادههای سنگین.
۸- درگاههای کابل آسیبپذیر
گاهی اوقات یک عکس بیش از هزارن حرف درون خود دارد پس در ابتدا عکس زیر را مشاهده کنید سپس ادامهی پاراگراف را مطالعه کنید:
چیزی که احتمالا در تصویر بالا در آن شلوغی، در به اصطلاح بهترین دوربین ساخته شده توسط نیکون متوجه آن نشدهاید کلیپس جدید برای کابل HDMI/USB است که اولین بار در دوربین D850 از آن استفاده شده است. هدف از طراحی این بخش جلوگیری از بههمریختگی ارتباط بین کابلها و درگاههای روی دوربین است. اما با تصویری که در بالا میبینید و شیوهی طراحی درگاههای کابل آیا میتوان بهراحتی دوربین را در دست گرفت؟
طراحان دوربین درگاههای اتصال را در بخشی قرار میدهند که راحتترین مکان برای آنها است. در حالی که در یک طرف، دیگر جایی برای قراردادن هیچنوع درگاهی وجود ندارد طرف دیگر دوربین پر از فضای خالی است. طراحی بعضی از شرکتها به گونهای است که تصور میشود کاربران هرگز دوربین را از کنارههای آن در دست نمیگیرند.
مسئلهی جالبتر عملکرد ضعیف قابلیتهای بیسیم این دوربینها است که ضرورت استفاده از درگاههای کابل را بیشتر میکند. حالا با نمونههایی که توضیح داد شد میتوان به «تنبلی در مهندسی» دوربینها پیبرد. ضعف در ارائهی راهحل برای یک مشکل منجر به مشکلات دیگر خواهد شد که خود توسط راهحلهای ناکارآمد بهوجود میآیند.
با توجه به مطالب گفته شده مجبوریم یکی از این نتایج را بگیریم: ۱- شرکتهای دوربینسازی به طور ذاتی در راهحلهای مهندسی تنبل هستند، ۲- آنها هرگز از محصولاتی که خود تولید میکنند استفاده نمیکنند یا حتی به استفادهی دیگران از آنها دقت نمیکنند.
راهحل کاربر: راهحل درستی وجود ندارد.
۹- عدم نمایش اطلاعات هنگام فوکوس در نمایاب (ویوفایندر)
در این بخش به یک موضوع جدید میپردازیم؛ کمبود اطلاعات مفید. چندین سال طول کشید تا سازندگان دوربین بفهمند چگونه اطلاعات دیافراگم، سرعت شاتر، و نوردهی را در نمایاب قرار دهند. ظاهرا پس از انجام این موارد در دههی ۱۹۷۰ تصور کردهاند دیگر همه چیز انجام شده است و نیاز به انجام کار خاص دیگری برای ارتقاء دوربینها نیست.
شرکتهای دوربینسازی قطعا فناوریهای جدیدی را برای نمایش اطلاعات در نمایابهای دوربینهای DSLR استفاده کردهاند، حتی تعدادی از آیکونهای روی نمایشگر بالای دوربین را نیز به نمایاب دوربین منتقل کردهاند؛ اما بهطور مشخص آیتمی که در این تغییرات از قلم افتاده است اطلاعات مفید فوکوس است.
درحالیکه دوربینها کمترین اطلاعاتی از فاصلهی فوکوس ارائه نمیدهند، حتی گاهی نقطهی حقیقی فوکوس نیز نشان داده نمیشود؛ زیرا این خود مستلزم استفاده از چیپهای مکمل توانمندتر است که استفاده از این نوع چیپها سبب افزایش هزینهی شرکتها خواهد شد و شرکتها نیز حاضر به پذیرش این افزایش هزینه نیستند.
قطعا عکاسان به خودی خود نمیتوانند اطلاعات دقیقی از فاصلهی فوکوس داشته باشند؛ زیرا برای انجام این کار باید پشت سهپایهی دوربین خود قرار گیرند و با ابزارهای محاسباتی دستی فاصله را محاسبه کنند که غیرممکن است؛ بنابراین وظیفهی دوربین است که با استفاده از الگوریتمهای محاسباتی از پیش تعیین شده اطلاعات فوکوس را بهطور دقیق و سریع در اختیار عکاسان قرار دهد.
تعداد محدودی از دوربینها این قابلیت را ارائه میدهند، اما بیشتر آنها این قابلیت را ندارند. البته این خود مایهی شرمندگی برای شرکتهای دوربینسازی است؛ به دلیل اینکه دیدن سوژه در فوکوس یکی از ابتدایی ترین چیزهاست و بسیاری از افراد در هنگام استفاده از دوربین با این مشکل مواجه هستند.
راهحل کاربر: تخمین و استفاده از اپهای محاسبهگر
۱۰- نبود ابزار مناسب فرمت RAW (خام)
به دلایل مختلف باید قابلیت عکسبرداری با فرمت RAW در دوربینها وجود داشته باشد. یکی از دلایل وجود فرمت RAW استفاده از حداکثر تواناییهای دوربین برای کاربر است.
یکی از نشانههای استفاده از حداکثر عملکرد دوربین اطمینان از بهینه بودن نوردهی است. وارد بحث ETTR (نوردهی بهینه) نمیشویم؛ اما بهطور کلی، شما نیاز دارید تا روشنترین جزئیاتی را که حفظ میکنید درست در نقطهی اشباع سنسور باشد. این جایی است که بین نقطهی روشن و تاریکترین جزئیاتی که ثبت شده است محدودهی دینامیکی را حداکثر خواهید کرد.
بسیاری از مردم بهمنظور نوردهی بهینه به هیستوگرام (بافتنگار) که دوربینها ارائه میدهند نگاه میکنند. مشکلی که وجود دارد این است که هیستوگرامها از دادههای دمدستی JPEG مانند تراز سفیدی، و حالتهای تونال تهیه میشوند، که در بیشتر دوربینها بعد از گرفتن عکس قابل مشاهده است؛ هیستوگرام در لحظهی عکاسی مانند نمونههایی که دوربینهای بدون آینه ارائه میدهند علاوه بر مشکلات بالا ( بدلیل یک زیرمجموعه سنسور که یک جریان ویدئویی را برای ارائهی هیستوگرام ایجاد میکند) با دامنههایی که عکس واقعی به آن میرسد مطابقت ندارند؛ بنابراین هیستوگرام باوجود مزیتهایی که دارد بهترین ابزار برای بهینهکردن نوردهی نیست.
در مورد بلینکیز (مناطق بیش از حد نورانی در پیشنمایش عکس) شرایط همانند هیستوگرام است زیرا آن نیز از اطلاعات JPEG گرفته میشود؛ بهعلاوه شرکت های دوربینسازی اطلاعاتی در مورد محدودهی فعال شدن بلیکیز به ما ارائه نمیدهند (نکته: به نظر میرسد در دوربینهای نیکون ۸ بیت از ۲۴۸ است).
یکی از دلایلی که نمیتوانیم هیستوگرامهای RAW و بلینکیز داشته باشیم عدم طراحی الگوریتم سخت افزاری ASIC(مدارهای مجتمع با کاربرد خاص) در عکاسی است. استفاده از الگوریتم ASIC در عکاسی ضروری است، زیرا با توجه به تعداد مگاپیکسلهایی که امروزه داریم، در صورت عدم استفاده از الگوریتمهای سختافزاری افزایش رقم مگاپیکسل برای همیشه ادامه خواهد داشت. اما در حال حاضر هنوز بهترین گزینه چند لحظه انتظار برای مشاهدهی هیستوگرام واقعی در پیشنمایش است.
متاسفانه، مشکل به همین جا ختم نمیشود؛ آخرین سیستم اندازهگیری نیکون تمایل به حفظ دامنهی برجسته دارد، فقط نمیدانیم این دامنه چقدر است. سالها قبل عکاسی با جبران نوردهی در محدودهی -3.0 EV به عنوان یک قانون عمومی روی DSLR های نیکون رایج بود. حالا به نظر میرسد دوربینهای سری D5، D850، و D500 نیکون تمایل دارند در محدودهی +3.0 EV باشند.
در حالیکه سنسورها معمولا خطی هستند؛ اما همیشه به طور کامل خطی نیستند. بنابراین کجا عدم خطی بودن آغاز میشود و چقدر است؟، در حالی که Bayer به عنوان قرمز، سبز، و آبی تعریف میشود؛ چه فیلترهای حقیقی در سنسور دوربین استفاده شده است؟ آیا تراز سفیدی از پیش تعیین شده وارد دادهی RAW میشود و اگر این اتفاق میافتد چطور داده را تغییر میدهد؟ در چه نقطهای دقیقا جزئیات سایه به شکل نویز در ۱۴بیت ناپدید میشود؟ دستاوردها کجا تغییر کردهاند و دیگر استراتژیهای بر پایهی سنسور برای کنترل نویز کجا هستند؟؛ شرکتهای دوربینسازی ژاپنی در مورد جواب سوالات بالا سکوت کردهاند اما در مورد آخرین سوال تعدادی از شرکتها در اسناد بازریابی خود به استراتژی دستاورد دوطرفه اشارههایی داشتهاند اما دقیقا توضیح ندادهاند که این به چه معنی است و چگونه روی دادهی شما تاثیر خواهد گذاشت.
راهحل کاربر: UniWEB، که تنها یکی از هزاران چیزی است که مجبور هستیم از مهندسی معکوس استفاده کنیم تا اطلاعات مفیدی دربارهی دادهی RAW بگیریم. RAWDigger به عنوان یک ابزار پس تحلیل که میتوان با آن آزمایش در موقعیتهای کنترل شده را تحلیل کرد.
۱۱- بخش هلپ (کمک یا راهنما) کوتاه یا ناقص
دوربینها صفحهنمایشهای کوچکی دارند که کار را برای بخش هلپ مشکل میکند. یکی از دوربینهای کوچک و جمعوجور سونی A9 میباشد که بهنظر میرسد موتور متنی که در منو استفاده شده است چیزی در حدود ۴۰ کاراکتر در ۸ خط تولید میکند؛ که فقط کمی بیش از دو توییت در توییتر است.
بهنظر میرسد شرکتهای ژاپنی تولیدکنندهی دوربین طبق معمول تمایل ندارند حتی ذرهای پول برای بخش هلپ دوربینها خرج کنند؛ آنها انجام این کار را به بیرون از شرکت محول میکنند، به کسی که کمترین پیشنهاد پولی را میدهد؛ یا حتی این کار را به لیست کارهای کارمندان دفتری خود اضافه میکنند که هرچه سریعتر انجام دهند و آنها هم زمان کوتاهی را صرف تهیهی این بخش میکنند.
با این وجود هزینهی پنهان دیگری نیز وجود دارد؛ تصور کنید ۱۰۰ منو داریم با میانگین ۵ انتخاب که قرار است با ۳۵ زبان انجام شوند و هر کدام ۳۲۰ کاراکتر (۴۰ کاراکتر در ۸ خط)، این ویژگی بهطور بالقوه نیاز به ۵ مگابایت ظرفیت دارد. در حالی که حافظه نسبتا ارزان است اما لازم است به منظور بهروزرسانی فرمویر دوربین و برطرف شدن ایرادات احتمالی آن این حافظه از نوع حافظهی فلش باشد؛ حافظهی فلش گرانتر از دیگر نمونههای حافظه است و به میزان محدودی از آنها در طراحی دوربینها استفاده میشود. تقریبا تمام شرکتهای تولید کنندهی دوربین از یک ظرفیت ثابت برای قراردادن همزمان فرمویر و بخش هلپ در یک حافظهی فلش استفاده میکنند؛ بنابراین به محض اینکه شما شروع به اضافه کردن ویژگیهای جدید میکنید از فضای هلپ کاسته میشود که این موضوع سبب میشود بعضی بخشهای منوی نیکون هلپ نداشته باشند؛ شخصی که منوها را طراحی میکند نحوهی قرارگیری آنها را در صفحه اولویت بندی میکند و زمانی که شما فضای محدود دوربین را با تنظیمات دیگر اشغال میکنید به ناچار و بهترتیب اولویت بخشهایی از هلپ حذف میشوند تا ظرفیت خالی برای تنظیمات شما ایجاد شود.
البته راههایی برای فشرده سازی متن وجود دارند، به طور بالقوه یک راه چشمگیر محدود کردن کلمات است؛ اما این خود باعث افزایش هزینههای مهندسی خواهد شد، که قطعا شرکتهای دوربینسازی تمایل به انجام این کار ندارد.
از آنجا که دوربینهای عکاسی به شکل خوبی توانایی همگام شدن با گوشیهای هوشمند را نیز ندارند حتی امکان استفاده از هلپ واقعی و کامل دوربین روی گوشیهوشمند از طریق اپلیکیشنهای مختلف نیز فراهم نیست؛ در این صورت مشکل فضا نیز حل خواهد شد اما همچنان نمیتوان برای هزینهی اضافی کار کرد.
راهحل کاربر: از ویژگیهایی که از نحوهی آنها اطلاع ندارید استفاده نکنید. برای کمک میتوانید از وبسایتها، ویدئوهای یوتیوب، کتابها و غیره استفاده کنید. میتوانید از دوستان خود کمک بگیرید یا با پشتیبانی فنی تماس بگیرید.
این که شرکتهای سازندهی دوربین به مشکلات کاربران توجه نمیکنند و بروزترین فناوریها را در اختیار آنها قرار نمیدهند تنها مواردی از عدم توجه شرکتهای تولیدکنندهی دوربین به کاربران است و تمامی مشکلات نیستند.
شرکتهای سازندهی دوربین همانند دیگر شرکتهای تجاری بهدنبال فروش و سود بیشتر هستند. اما آنها حتی عملکردی نسبتا رضایتبخش نیز برای مشتریان حاضر خود ارائه نمیدهند؛ بنابراین با این شیوهی عملکرد دستیابی به سود و فروش بیشتر بعید بهنظر میرسد.
اگر همیشه با تایپ کردن در آیفونهای بزرگتر مشکل داشتهاید در اینجا ترفندی به شما خواهیم گفت که میتواند استفادهی شما از تلفن همراهتان را تغییر دهد. در آخرین نسخهی سیستمعامل گوشیهای آیفون، iOS 11، یک کیبورد مخفی وجود دارد که میتوان تنها با یک دست با آن تایپ کرد.
این حالت کیبورد را به سمت راست یا چپ صفحه نمایش میکشد تا نوشتن پیام را بدون استفاده از دست دیگرتان آسانتر کند. بنابراین اگر به دلیل صفحههای بزرگ گوشیهای جدید آیفون از فکر خرید آنها بیرون آمدهاید، شاید با استفاده از این ترفند در تصمیم خود تجدید نظر کنید.
متأسفانه این نوع از کیبورد در آیپد وجود ندارد؛ البته معمولا آیپد را با یک دست استفاده نمیکنند.
مراحل فعالسازی و استفاده از این کیبورد
باید به دنبال آیکون گلوب در پایین کیبورد باشید، مکان این آیکون در آیفون ۱۰ در عکس زیر با فلشهای قرمز نشان داده شده است.
دکمهی گلوب در آیفونهای قدیمی در شکل زیر نشان داده شده است.
دکمهی گلوب را چند ثانیه نگه دارید. یک منوی جدید باز خواهد شد و آیکونهای کیبوردهای نمایش دادهشده در پایین آن، همان چیزی است که شما به دنبالش هستید
حالت زیر برای افراد راستدست مناسب است. همانطور که در عکس زیر مشاهده میکنید، کیبورد به سمت راست صفحهنمایش کشیده شده است.
همچنین یک نسخه هم برای افراد چپدست وجود دارد.
اگر از این کیبورد خوشتان آمده است و دوست دارید از آن به عنوان کیبورد پیشفرض استفاده کنید، به آدرس زیر در گوشی آیفون مراجعه کنید:
Settings>General>Keyboard
جستوجوی سیارات خارج از منظومهی شمسی منجر به کشفهای جذابی شده است. جدای از سیارههایی که نمونههای پرجرمتر همتایان خود در منظومهی شمسی هستند (ابَرمشتری یا ابَرزمینها)، تعداد دیگری از سیارات هم هستند که مرز بین این طبقهبندیها را پر کردهاند. گاهی اوقات بررسیها منجر به کشف منظومههای چندسیارهای هم شدهاند؛ از جمله منظومهای پیرامون یک کوتولهی سرخ به نام K2-18 که در فاصلهی ۱۱۱ سال نوری از زمین قرار گرفته است.
اخیرا یک تیم بینالمللی از ستارهشناسان، با استفاده از جستجوگر HARPS رصدخانهی جنوبی اروپا (ESO)، به بررسی یک سیارهی خارجی پرداختهاند که قبلا در این منظومه (K2-18b) کشف شده است و به این طریق به وجود سیارهی خارجی دوم پی بردند. بررسی و شرح دقیق یافتههای این تیم با عنوان «توصیف منظومهی چندسیارهای K2-18 با HARPS» در مجلهی ستارهشناسی و اخترفیزیک منتشر خواهد شد.
این پژوهش با پشتیبانی انجمن پژوهش و علوم ملی کانادا (NSERC) و مؤسسهی پژوهشی سیارههای خارجی، مجموعهای از دانشمندان و دانشجویان دانشگاه مونترآل و دانشگاه مکگیل اجرا شده است. تیمی شامل اعضای دانشگاه جنوآ با رهبری ریان کلوتیه، دانشجوی دکترای مرکز علوم سیارهای دانشگاه تورنتو و مؤسسهی پژوهشی سیارههای خارجی (iREx) دانشگاه مونترآل، دانشگاه گرنوبل آلپز و دانشگاه پروتو تشکیل شد.
این تیم با امید توصیف سیارهی خارجی K2018b و شناسایی ماهیت واقعی آن، بررسی را آغاز کرد. وقتی K2018b برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ کشف شد، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که این سیاره در یک محدودهی قابل سکونت ستارهای در حال چرخش است (محدودهی طلایی) و با توجه به فاصلهی سیارهی K2-18b از ستارهاش، مقادیر مشابه تشعشع زمین دریافت میکند. بر اساس تخمینهای مربوط به اندازهی سیاره، این سؤال به وجود آمد که سیاره یک ابَرزمین است یا یک مینی نپتون.
به همین دلیل، کلوتیه و تیم او به بررسی جرم سیاره پرداختند. بررسی جرمی یک گام مهم به سمت شناسایی ویژگیهای جوی و ترکیب سیاره است. به این منظور، اندازهگیریهای سرعت شعاعی K2-18 را با استفاده از اسپکتوگراف HARPS به دست آوردند. با این اندازهگیریها توانستند محدودیتهای جرمی را بر سیاره اعمال کنند؛ اما به نتیجهای فراتر از آن رسیدند.
ریان کلوتیه در بیانیهی مطبوعاتی UTC میگوید:
قابلیت اندازهگیری جرم و چگالی K2-18b چشمگیر بود؛ اما کشف یک سیارهی خارجی جدید هم به همان اندازه هیجانانگیز بود ... اگر به جرم و شعاع برسید میتوانید چگالی جرمی سیاره را اندازهگیری کنید و این اندازه به شما میگوید که سیاره دقیقا از چه ساخته شده است.
اندازهگیریهای سرعت شعاعی نشان میدهند که K2-18b دارای جرم تقریبی ۱.۹ ± ۸ برابر زمین و چگالی بالک ۱.۲ ± ۳.۳ g/cm۳ است. این نتیجه سازگار با یک سیارهی زمینی (سنگی) با پوشش گازی و بخشی آبی است که کمتر از ۵۰ درصد سطح آن را میپوشاند. به بیان دیگر، این سیاره میتواند یک ابَرزمین با جو کوچک گازی (مثل زمین) یا یک دنیای آبی با یک لایهی ضخیم یخی باشد. آنها شواهدی هم مبنی بر وجود یک ابَرزمین دوم به نام K2-18c پیدا کردند. طبق مشاهدات دلیل کشف نشدن K2-18c تاکنون این بود که مدار آن در یک صفحه قرار نگرفته است. کلوتیه در مورد این کشف میگوید:
وقتی برای اولین بار دادهها را روی میز قرار دادیم، سعی کردیم با توجه به این دادهها محاسبات را انجام دهیم. باید مطمئن شوید که سیگنال یا علامت، نویز نیست و برای بررسی نیاز به تحلیل دقیق دارید؛ اما مشاهدهی علائم اولیه، علامت خوبی برای وجود یک سیارهی دیگر بود ... البته این یک کشف جدید نبود؛ زیرا در ابتدا باید یک مجموعه از مراحل طی شوند. زمانی که تمام مراحل طی شدند، وجود سیارهی دیگر قطعی شده بود.
متأسفانه، سیارهی جدید K2-18c در فاصلهی نزدیک به دور ستارهی خود میچرخد و در محدودهی قابل سکونت قرار نمیگیرد. با این حال، احتمال قابل سکونت بودن K2-18b به قوت خود باقی میماند و به ترکیب جرمی آن وابسته است. در آخر، بررسیهای بیشتری روی این منظومه صورت خواهد گرفت که شامل بررسیهای تلسکوپ جیمز وب ناسا (JWST) هم خواهد بود، این تلسکوپ در سال ۲۰۱۹ کار خود را آغاز میکند.
انتظار میرود این بررسیها آخرین رازهای مربوط به این سیاره را فاش کنند و به این سؤال پاسخ دهند که این سیاره شبه زمین یا یک دنیای آبی است. به گفتهی کلوتیه، با دادههای فعلی نمیتوان این دو احتمال را از هم تشخیص داد. اما تلسکوپ جیمز وب (JWST) میتواند با بررسی جوی به این سؤال پاسخ دهد.
رن دویون، محقق اصلی اسپتکوگراف NIRISS، واسطهی سازمان فضای کانادا روی سکوی JWST و یکی از مؤلفان این مقاله میگوید:
وجود این تلسکوپ ضروری است؛ تا اندازهای که با استفاده از آن میتوانید در مشاهدهی سیارههای خارجی، انتخابی عمل کنید. K2-18b یکی از بهترین اهداف برای بررسی جوی است و در بالای لیست اولویت قرار میگیرد.
کشف دومین ابَرزمین در منظومهی K2-18 یک نشانهی دیگر از منظومههای چندسیارهای حول ستارههای نوع M (کوتولهی سرخ) است. این منظومه که حداقل یک سیاره با جو ضخیم دارد، اطلاعات بیشتری دربارهی ماهیت جو سیارههای خارجی در اختیار ستارهشناسان قرار میدهد.
ناسا راهاندازی موشک شگفتانگیزی را در سال 2018 برنامهریزی کرده است و قصد دارد به مریخ و خورشید بیش از گذشته نزدیک شود. در سال 2018 دو وسیله نقلیه فضایی ناسا که در حال حاضر در فضا هستند به اهداف ماموریتی خود نزدیکتر خواهند شد.
به نقل از ورج، نه فقط سال آینده برای ناسا سالی پر مشغله خواهد بود بلکه صنایع تجاری فضایی نیز برنامههای پرواز آزمایشی زیادی تدارک دیدهاند که مهمترین آنها راهاندازی فالکون سنگین در اوایل 2018 است و اگر با موفقیت انجام شود بشر در آینده قادر به ارسال وسایل نقلیه شخصی خود به فضا خواهد بود.
در ذیل به برخی از این ماموریتها اشاره میشود.
ژانویه 2018؛ راهاندازی فالکون سنگین
الون ماسک مدیر عامل شرکت اسپیس ایکس طرح خود را برای اولینبار در سال 2011 برای موشک فالکون سنگین ارائه کرد. راهاندازی اولیه این موشک اواخر سال 2013 اعلام شد. اکنون بعد از پنج سال این ماموریت با ارسال محموله بار خودرو شخصی الون ماسک در ماه ژانویه راهاندازی خواهد شد.
راهاندازی موشک الکترون در اوایل 2018
ایالات متحده هنوز در حال آزمایش موشک الکترون (Electron) برای فرستادن ماهوارههای کوچک به مدار زمین است. در ماه مه اولین پرواز آزمایشی انجام شد و سپس در ماه دسامبر قرار شد دومین پرواز آن صورت گیرد که به دلیل شرایط هوا و برخی موانع فنی راهاندازی نشد. در حال حاضر این شرکت قصد دارد دوباره در اوایل سال 2018 این موشک را راهاندازی کند.
31 مارس 2018 پایان مهلت رقابت گوگل
در 31 مارس 2018 برنده رقابت GOOGLE LUNAR X برای ارسال فضاپیمای رباتیک به ماه اعلام خواهد شد. البته ممکن است هیچکدام از شرکتها برنده این رقابت نشوند، چون هنوز چهار تیم از پنج فینالیست این رقابت فضاپیمای خود را به پایان نرساندهاند.
راهاندازی TESS در مارس 2018
فضاپیمای TESS ناسا در حال آمادهسازی است. TESS مانند پروب کپلر در جستجوی سیارههایی است که در مقابل ستارههای دور عبور و نور ستارگان را کم میکنند. TESS ستارهها را در تمام آسمان شب ارزیابی خواهد کرد و محدودیتهای کپلر را ندارد. این طرح برای یافتن نزدیکترین اجسام سنگی به زمین است تا ستارهشناسان بتوانند انواع جوهایی که در این دنیا وجود دارد را شناسایی کنند.
آزمایش پرواز خدمه تجاری ناسا در آوریل و نوامبر
سال 2018 اولین آزمایش دو وسیله نقلیه که بخشی از برنامه خدمه تجاری ناسا است خواهد بود و در واقع ابتکار عمل فضانوردان برای راهاندازی فضاپیماهای خصوصی است. شرکت اسپیسایکس و بوئینگ به ترتیب کپسولهای حمل مسافر Crew Dragon و CST-100 Starliner را توسعه خواهند داد. این آزمایشها در ابتدا برای سال 2017 برنامهریزی شده بود و ممکن است دوباره نیز به تاخیر بیفتند.
راهاندازی فضاپیمای ناسا در پنجم مه
فضاپیمای InSight ناسا برای فرود در سطح مریخ طراحی شده و در ابتدا قرار بود در سال 2016 راهاندازی شود، اما این ماموریت به دلیل نشت در یکی از ابزارهای آن به تعویق افتاد. راه اندازی InSight با موشک اطلس V در یک سیستم راهاندازی 30 روزه در پنجم مه برنامه ریزی شده است که هفت ماه بعد در تاریخ 26 نوامبر بر روی مریخ فرود میآید.
راهاندازی پروژه تحقیقات خورشیدی پارکر در 19 ژوئیه
پروژه تحقیقاتی خورشیدی پارکر اولین فضاپیمایی خواهد بود که خورشید را لمس میکند، ولی به سطح خورشید نمیرسد و در فاصله 3.9 میلیون مایل از سطح خورشید و از لبههای بیرونی جو خورشید عبور میکند.
این فضاپیما ذرات بسیار پرانرژی از جو اتمسفر خورشید که سرعت فوقالعاده بالا دارند و باد خورشیدی نامیده میشوند را بررسی خواهد کرد. باد خورشیدی با میدان مغناطیسی خود موجب اختلال در ماهوارهها و حتی شبکه برق زمین میشود.
این تحقیق قرار است در 31 ژوئیه 31 تا 19 آگوست توسط موشک سنگین دلتا IV راهاندازی شود.
راهاندازی فضاپیمای OSIRIS-Rex در اوت
در سپتامبر 2016 ناسا فضاپیمای OSIRIS-REx خود را راهاندازی کرد و فضاپیمای تحقیقاتی خود را به منظور گرفتن نمونه از سیارک Bennu فرستاد. با این حال سفر به Bennu حدود دو سال طول میکشد، بنابراین در ماه اوت این فضاپیما به سیارک میرسد، سپس OSIRIS-Rex از موتورهای جانبی خود برای حرکت و پرواز بر روی این سیارک استفاده خواهد کرد.
راهاندازی BepiColombo در اکتبر
یک ماموریت جدید به عطارد، ناشناخته ترین سیاره در سامانه خورشیدی در برنامه است. پروژه "بپیکلومبو" که بین اروپا و ژاپن مشترک است، با فرستادن دو فضاپیما به مدار نزدیکترین سیاره به خورشید صورت خواهد گرفت. این فضاپیماها در ماه اکتبر توسط موشک اروپائی Ariane 5 پرتاب و در سال 2025 به عطارد وارد میشوند. زمانی که دو فضاپیما جدا میشوند یکی از آنها توسط اروپا ودیگری توسط ژاپن کنترل خواهد شد.
چندی است که ویدئویی با عنوان اثبات معجزه شق القمر پیامبر اکرم (ص) به دست دانشمندان ناسا توسط کاربران در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است. ویدئویی که طی آن با استناد به تصاویر دریافتی از مرکزناسا در خصوص کمربندی که دور تادور ماه را فرا گرفته تلاش شده تا دلیلی علمی برای این معجزه منتسب به پیامبر آورده شود.
برخی با مشاهده این ویدئو ایمانشان به آیات الهی هرچه بیشتر شد و برخی نیز آشکارا و پنهان به انکار آن پرداخته و این موضوع را مورد نقد قرار دادند. روایت معجزه پیامبر (ص) از این قرار است که کفار مکه شبی با هجوم به خانه پیامبر و تهدید ایشان، خواستار معجزهای شدند که صدق دعوی او را اثبات کند. آنها پیامبر اکرم (ص) را تهدید کردند در صورتیکه خواستهشان اجابت نشود و معجزهای از جانب پیامبر اکرم اتقاق نیفتد، ایشان را به قتل میرسانند.
به همراه کفار ساحرانی بودند که با اشراف به علم سحر و جادو، به دلیل آگاهی از این عقیده که سحر و جادو در آسمان تاثیری ندارد، از رسول خدا خواستند تا معجزهای در آسمان نشانشان دهد. کفار عربستان نیز به تبعیت ازاین ادعای ساحران اصرار کردند تا پیامبر (ص) ماه را به دونیم کند. آنها با تصور اینکه این کار ممکن نیست قول دادند در صورت مشاهده این معجزه ایمان خواهند آورد.پ
به اذن خداوند این خواسته کفار به دعای پیامبر اسلام (ص) محقق و در آن لحظه ماه به دونیم شد طوریکه نیمی از آن در جای خود ثابت مانده و نیم دیگر فاصله گرفته و به سمتی دیگر رفت. فاصله بین دو نیمه به اندازهای بود که کوه نور در میان آنها قرار گرفت ؛ و اما کفار با مشاهده این صحنه نه تنها ایمان نیاوردند که حتی با انکار این واقعه بار دیگر آن را به سحر و جادو نسبت دادند و با خطاب کردن پیامبر اکرم به عنوان ساحر، مدعی شدند که رسول خدا آنها را مسحور کرده است.
بنا شد تا مردم دیگری جز آن چند نفر نیز مشاهده این معجزه را تایید کنند تا صدق آن ثابت شود. در نتیجه منتظر عبور مسافران و رهگذرانی شدند که از آن نزدیکی گذر میکردند. همه آنها هم این اتفاق را تایید کرده و گفتند که شاهد شقالقمر بودهاند.
این روایت در سوره قمر در قرآن کریم مستقیما ذکر شده است؛ اقـتـربـت الـسـاعـه و انـشـق الـقـمـر
آن ساعت نزدیک آمد و ماه آسمان شکافته شد.
برخی این لحظه شکافته شدن ماه را به روز قیامت ارجاع دادهاند و گفتهاند منظور قرآن از این آیه اتفاقاتی است که در قیامت رخ خواهد داد که دونیم شدن ماه یکی از آنهاست. اما با توجه به زمان ماضی افعال در این آیه، رویدادی که دلالت بر آینده داشته باشد، برداشت نمیشود، بلکه معنای آیه حاکی از حادثهای است که رخ داده است.
دلیل دیگری که منکران معجزه شق القمر پیامبر (ص) ذکر کردهاند آیاتی از قرآن کریم است که در آنها خداوند پیامبر اکرم (ص) را انسانی عادی و معمولی همچون سایرین معرفی کرده است، شخصی که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد. بله این آیات صحت دارد اما دلیل واقعی آن چیست و چرا خداوند پیامبر (ص) را چنین فردی معرفی کرده است.
از آنجا که کفار عربستان به هیچ چیز ایمان نداشتند و تمام معجزات را سحر و جادو میپنداشتند، اگر پیامبر از سواد کافی برخوردار بود معجزه نزول قرآن را هم چون باقی اتفاقات سحر و جادو قلمداد میکردند و آیات آن را شعرهایی می پنداشتند که پیامبر از خود سروده است، لذا حتما میباید این آیات از جانب شخصی ذکر میشد که هیچ سوادی ندارد تا دلیل محکمتری برای منکرانش باشد. و اینکه مردم با کسی که هم جنس خودشان است ارتباط بهتری برقرار کرده و هدایت میشوند. برخی از محتوای این آیه به نفع خود سود برده و مدعی شدهاند به دلیل آنکه پیامبر از جنس مردم بوده و یک انسان عادی و معمولی است، پس قادر به انجام چنین معجزاتی نخواهد بود.
شاید در نگاه اول این استدلال منطقی به نظر بیاید اما نکته اینجاست که هیچ کجا گفته نشده است که این کار به دست پیامبر انجام شده بلکه به دعای پیامبر و از جانب خداوند متعال چنین واقعه عظیمی رخ داده است. یعنی اراده پیامبر در طول اراده خداوندی و به اذن اوست. اما از آنجا که این اتفاق به خواست رسول الله از خداوند و در پی تهدید کفار عربستان رخ داده است، به پیامبر انتساب داده شده و از معجزات ایشان محسوب میشود. در راستای اراده خداوند هیچ چیز غیر ممکنی وجود ندارد.
و اما درباره کلیپ منتشر شده هم باید گفت دقیقا همان توجیهی که درباره نقض آیه قرآن آورده شده در مورد ناسا هم ذکر شده است. در پی برنامهای تلویزیونی در آمریکا با محوریت فقر اجتماعی ، سه تن از فضانوردان ناسا به عنوان مهمان برنامه، مورد هجمه سوالی مجری قرار گرفتند.
این فرد با اشاره به آمار فقر در جامعه از فضانوردان پرسید با وجود این حجم از فقر حاکم بر فضای جامعه، آیا شما با صرف هزینههای میلیاردی به فضا سفر کردید که تنها پرچم کشور را بر سطح ماه برافرازید و بازگردید؟؟!! این فضانوردان در پاسخ به این سوال گفتند آنها برای انجام یک سری تحقیقات و آزمایشها بر روی عمق ماه به فضا رفتهاند که حین مطالعه و تحقیق متوجه شیار و شکاف عجیبی بر سطح ماه شدند که دور تا دور آن را همچون کمربندی فرا گرفته بود، گویی این کره قبلا یکبار از هم جدا شده و مجددا به هم متصل شده باشد. درک این واقعه برای مسلمانانی که با مطالعه قرآن به خداوند ایمان آوردهاند، کار سختی نیست، چه بسا ادعای ناسا را هم معجزه دیگری از جانب خداوند برای منکران نبوت عصر حاضر میدانند.
همانطور که گفته شد برخورد منکران با ادعای ناسا نیز دقیقا مشابه همان رفتاری است که در مقابل آثار قرآن بوده است. افراد با ادعای اینکه ناسا هیچ کجا سخنی از ارتباط میان این شکاف با معجزه پیامبر نیاورده، این سند را هم رد کردند. بله باز هم ظاهر امر همین را نشان میدهد اما پاسخ این ادعا هم همانی است که قبل تر گفته شد، ناسا از معجزه پیامبر (ص) چیزی نگفته اما از اعجاب این پدیده و عدم تطابق آن با یافتههای علمی بسیار گفته است.
سه فضانوردی که به ماه سفر کرده بودند این واقعه را پدیدهای عجیب و خارقالعاده عنوان و اعتراف کردند تاکنون چیزی مشابه آن را ندیده بودند.
معجزات قرآن پیش از این نیز توسط دانشمندان در زمینههای مختلف اثبات شده است و شاید به جرأت میتوان گفت دانشمندان بیش از سایر افراد به عظمت و قدرت خداوندی ایمان دارند چرا که با تحقیق و دلیل به درستی آنها پی بردهاند.
انکار حقایق در مورد بعضی اشخاص دقیقا مصداق این ضربالمثل است: " کسی را که خواب است میتوان بیدار کرد، اما آنکه خود را به خواب زده نه.."
همانطور که در زمان پیامبر اکرم (ص) کفار حتی با وجود چنین معجزهای باز هم ایمان نیاوردند و به کفر و عناد علیه پیامبر (ص) و دین اسلام ادامه دادند، در عصر حاضر هم عدهای هستند که شقالقمر که هیچ، حتی اگر تمام قرآن هم آیه به آیه برایشان ثابت شود، باز هم تغییر مسیر نداده و به بیراهه خود ادامه میدهند.
ویدئوی زیر همان کلیپی است که در این باره در فضای مجازی منتشر شده است. حال شما با مشاهده آن قضاوت کنید که ایا ادعای ناسا صحت دارد یا خیر...
جورجتو جوجارو یکی از سرشناسترین نامهای صنعت خودرو است. نام او و استودیوی طراحیاش در کنار بسیاری از نامهای ماندگار تاریخ خودروهای مدرن به چشم میخورد. او در سال ۱۹۹۹ بهعنوان طراح برتر خودرو قرن بیستم انتخاب شد و در سال ۲۰۰۲ به تالار مفاخر صنعت خودروسازی پیوست.
جوجارو علاوه بر طراحی خودرو در بخشهای دیگر طراحی صنعتی نیز فعالیت دارد. او برای شرکت نیکون تعدادی بدنهی دوربین طراحی کرده است. این طراح خوشذوق ایتالیایی در طراحی معماری نیز دستی بر آتش دارد و تفرجگاه شهر پورتو سانتو استفانو را طراحی کرده است. یکی از نمونهکارهای جالب او و استودیوی طراحیاش، پاستای Marille است.
جوجارو ابتدا در استودیوهای برتونه (Bertone) و شیا (Ghia) مشغول به فعالیت بود. او پس از هشت سال کار کردن در شرکتهای دیگر، استودیوی خودش را با نام ایتالدیزاین جوجارو (Italdesign Giugiaro) تأسیس کرد. جوجارو تا سال ۲۰۱۵ در این مرکز طراحی مشغول به کار بود تا اینکه در این سال، شرکت آئودی تمام سهام آن را خریداری کرد و این طراح مشهور نیز از پست خود استعفا داد.
تولد و تحصیل
جورجتو در هفتم آگوست سال ۱۹۳۸ در شهر گارسیوی ایتالیا متولد شد. خانوادهی او نسل در نسل هنرمند بودند. پدرش، ماریو جوجارو یک نقاش بود و پدربزرگش نیز بهعنوان نقاش کلیسا فعالیت میکرد. پدر او از همان کودکی جورجتو را بهنقاشی تشویق میکرد. البته شرایط سخت زندگی هنرمندان و درآمد پایین باعث شده بود که این کودک ایتالیایی به دنبال شغلی با درآمد بیشتر باشد. یکی از استادان جورجتو به او پیشنهاد کرد به دنبال شغلی باشد که با استفاده از هنر نقاشی، بتوان درآمد خوبی از آن کسب کرد.
جورجتو اولین شغلش را در سن ۱۷ سالگی شروع کرد. او که با وجود نصیحت معلمش هنوز با علاقهی بسیار به دنبال هنر نقاشی بود، در این سن به استخدام شرکت فیات درآمد. شانس استخدام جورجتو زمانی بود که یکی از مدیران فیات به نام دانته جیاکوزا آثار او را در یکی از نمایشگاههای مدرسه مشاهده کرد. دانته از همان آثار ابتدایی متوجه استعداد بالای این طراح نوجوان شد و او را به کار در مرکز طراحی فیات دعوت کرد. شرکت فیات در آن زمان بسیار بزرگ بود و پیشرفت در آن برای این طراح جوان دشوار. او در سال ۱۹۵۹ فیات را ترک کرد.
استودیوهای طراحی
پس از ترک فیات، جورجتوی جوان بهعنوان مدیر طراحی استودیو برتونه (Bertone) استخدام شد. طراحی در استودیو برتونه، بهعنوان دوران طلایی کاری جورجتو شناخته میشود. استعداد طراحی او در مدت ۶ سالی که در برتونه مشغول به فعالیت بود، به بلوغ رسید. جورجانو در این مدت خودروهای ماندگاری همچون آلفا رومئو 200، فراری 250GT، استون مارتین DBG GT، آلفا رومئو 2600 و مازراتی GT 5000 را طراحی کرد.
پس از برتونه، نوبت به استودیو طراحی جیا (Ghia) رسید که جورجانو در سال ۱۹۵۶ بهعنوان مدیر دفتر طراحی آن مشغول به کار شد. طراحیهای او در این دوران تحسین کارشناسان و منتقدین طراحی صنعتی را به همراه داشت. از طراحیهای بهیادماندنی او در جیا میتوان به مدلهای Pampero و Mangusta از شرکت De Tomaso اشاره کرد. شرکت فیات نیز از دیگر مشتریان طراحیهای جوجارو بود و طراحی مدل Venessa را به او سپرد. از دیگر طراحیهای جوجارو در این زمان، میتوان به مازراتی گیبلی اشاره کرد.
ایتال دیزاین
این طراح ایتالیایی در فوریهی سال ۱۹۶۷ استودیوی جیا را ترک کرد و استودیوی شخصی خودش را با نام Italdesign (نام کامل Studi Italiani Realizzazione Prototipi S.p.A) در مونکالیری ایتالیا تأسیس کرد. البته همکاری او با جیا بهطور کامل قطع نشد و هنوز بهعنوان طراح آزاد برای این استودیو فعالیت میکرد. رونمایی عمومی از طراحیهای استودیوی جدید در سال ۱۹۶۸ و نمایشگاه خودروی تورین انجام شد. ایتال دیزاین در این نمایشگاه از نمونهی اولیهی طراحی با نام Bizzarrini Manta رونمایی کرد.
نمونهی اولیهای که ایتال دیزان و جوجارو به نمایش گذاشتند، دورانی در طراحی خودرو شروع کرد که در تاریخ بهعنوان «کاغذ تاشده» از آن یاد میشود. خودروهایی که در این دوران و عموما در دههی ۱۹۷۰ طراحی شدند، از طراحیهایی با لبههای تیز برخوردار بودند. از نمونههای شاخص این دوران میتوان به لوتوس اسپریت و نمونههای مختلف لامبورگینی اشاره کرد.
ایتال دیزاین در سالهای بعدی فعالیت، سفارشات متعددی برای شرکتهای بزرگ خودروسازی انجام میداد. شرکتهای بزرگی همچون سوزوکی، آلفارومئو، فولکسواگن، پورشه، مازراتی، آئودی، هیوندای، بیامو و لامبورگینی از مشتریان شرکت جوجارو بودند.
پس از کسب شهرت در صنعت خودروسازی، استودیوی ایتال دیزاین و مدیرش تصمیم گرفتند که در حوزههای دیگر نیز وارد شوند. آنها طراحی بدنهی دوربین، تلفن، تجهیزات الکترونیکی، ماشینهای تشخیص هویت، ساعت، لوازم آرایشی و کامپیوتر را نیز به پروژههای خود اضافه کردند. در نهم آگوست سال ۲۰۱۰، هولدینگ لامبورگینی که بهعنوان زیرمجموعهای از آئودی فعالیت میکند، ۹۰.۱ درصد از سهام این شرکت را خریداری کرد. همراه با فروش سهام، امتیاز برند و پتنتها نیز به لامبورگینی اهدا شد. در ۲۸ ژوئن سال ۲۰۱۵، شرکت آئودی بقیهی سهام ایتال دیزاین را نیز خریداری کرد و جورجتو جوجارو از این شرکت استعفا داد.
خودروهای طراحیشده توسط جورجتو جوجارو
همانطور که پیش از این گفته شد، نام جوجارو با بسیاری از شرکتهای بزرگ خودروسازی و محصلات پرچمدار آنها گره خورده است. در ادامه به معرفی برخی از بهیادماندنیترین طراحیهای این طراح ایتالیایی در صنعت خودرو میپردازیم.
بیزارینی مانتا
این خودروی مفهومی که اولین تجربهی کاری ایتال دیزاین بود، توجه کارشناسان طراحی خودرو را به سمت جوجارو جذب کرد. طراحی خارجی این خودرو بسیار مدرن بود و در طراحی داخلی آن از سه صندلی برای سرنشینان استفاده شده بود. این نوع از طراحی داخلی جزو اولین تجربهها در صنعت خودروسازی بود و نمونهی اولیهی فراری 365 را میتوان پیشگام آن نامید.
رونمایی از نمونهی اولیهی مانتا در نمایشگاه تورین، تحسین منتقدان را به همراه داشت. آنها این خودرو را ستارهی نمایشگاه نامیدند. طراحی کامپکت خودرو و استفاده از سه صندلی برای راننده و سرنشینان، از هنرهای جوجارو در طراحی این خودروی مفهومی بود. پس از نمایشگاه، این خودروی مفهومی یک تور جهانی را طی کرد. ایتال دیزاین و بیزارینی آن را در نمایشگاه سال ۱۹۶۹ لسآنجلس نیز به نمایش گذاشتند.
فولکس واگن گلف MK1
این محصول یکی از مشهورترین خودروهای شرکت عظیم فولکس واگن شد. تمامی فعالان و تاریخنویسان صنعت خودرو، MK1 را میشناسند. این محصول که طراحی کاغذ تاشده در آن نیز استفاده شد، بیش از ۶.۸ میلیون فروش در سرتاسر جهان داشت.
د لورین DMC12
یکی از بلندپروازانهترین طراحی های ایتال دیزاین برای شرکت د لورین انجام شد. دربهای این خودرو مانند بال از کنار باز میشدند و طراحی آن پس از گذشت سالها هنوز آیندهنگرانه به نظر میرسد. از این خودرو در سری فیلمهای علمی تخیلی بازگشت به آینده استفاده شد.
بامو M1
یکی از خودروهای اسپرت و بهیادماندنی جوجارو که برای مسابقات خودرورانی طراحی شد، بیامو M1 بود. این خودرو با طراحی خاصش در مسابقات خودرورانی شرکت کرد و تنها ۴۵۰ عدد از آن ساخته شد.
لوتوس اسپریت S1
این خودرو در فیلمهای 007 راجر مور استفاده شد. طراحی مدرن آن به قدری جذاب و مبتکرانه بود که تا دو نسل بعد، هنوز از مفهوم آن در طراحی خودروهای اسپرت استفاده میشد.
سوبارو SVX
شرکت ژاپنی سوبارو که بیشتر به خاطر مهندسی عالی شناخته میشد، برای طراحی خودروی اسپرت به طراح ایتالیایی مراجعه کرد. طراحی کوپه دودر این محصول بهقدری برای ژاپنیها جذاب بود که آن را به تولید انبوه رساندند.
آلفا رومئو بررا
جوجارو طراحیهای زیادی برای آلفا رومئو انجام داد و بسیاری از خودروهای میانهی دههی ۲۰۰۰ این شرکت، مدیون این اسطورهی طراحی است. Brera یکی از این محصولات بود که با طراحی دو درب به آلفا رومئو تحویل داده شد. اگرچه این خودرو در رانندگی قدرت زیادی نداشت اما طراحی آن تحسین کارشناسان را برانگیخت.
فیات پاندا MK1
فیات هم مانند آلفا رومئو بسیاری از طراحیهای خود را مدیون جوجارو است. خودروی پاندا با طراحی جعبهای با استقبال زیادی روبرو شد و ۴.۵ میلیون دستگاه از آن در طول عمرش به فروش رفت. هنوز هم در برخی شهرهای ایتالیا آثاری از این خودروی کلاسیک دیده میشود.
مازراتی بورا
یکی دیگر از خودروهای جوجارو با طراحی اسپرت و لبههای تیز دههی ۷۰، برای شرکت مازراتی طراحی شد. این خودرو در خلال سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۸ تولید شد. بسیاری از کارشناسان، بورا را پایه و بنیان طراحیهای بعدی مازراتی میدانند.مازراتی مراک نسل بعدی این خودرو بود که جوجارو در طراحی آن از خطوط نرمتری استفاده کرد.
لامبورگینی کالا
این خودرو با نام ایتال دیزان کالا نیز شناخته میشود. این خودروی مفهومی برای اولین بار در نمایشگاه سال ۱۹۹۵ جنوا به نمایش در آمد. کالا که کاملا قابل رانندگی بود، هیچگاه به تولید انبوه نرسید. قرار بود این خودرو جایگزین لامبورگینی جالپا شود که در سال ۱۹۸۸ از خط تولید این شرکت خارج شد؛ اما فروش لامبورگینی توسط کرایسلر به مگاتک و سپس فولکس واگن، تولید این طراحی مفهومی را با تأخیر مواجه کرد. در نهایت به جای کالا، گالاردو جایگزین Jalpa شد.
مازراتی اسپایدر
یکی دیگر از محصولات مازراتی که توسط جوجارو طراحی شد، اسپایدر نام داشت که همراه با مدل کوپه عرضه شد. این خودرو در خلال سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ تولید شد و سپس با مدل گرنتوریزمو جایگزین شد. اسپایدر برای اولین بار در نمایشگاه خودروی فرانکفورت و در سال ۲۰۰۱ معرفی شد.
دیگر محصولات طراحیشده توسط جورجتو جوجارو
جوجارو علاوه بر طراحی خودرو، شرکت خود یعنی ایتال دیزاین را وارد زمینههای دیگری از طراحی نیز کرد. آنها محصولات متنوعی از تجهیزات الکترونیکی تا اسلحه طراحی کردند که در ادامه به بررسی برخی از آنها میپردازیم.
دوربین نیکون
طراح ایتالیایی از زمانی که نیکون هنوز به نام Nippon Kogaku فعالیت میکرد، برای این شرکت طراحیهایی انجام داده بود. دوربین ۳۵ میلیمتری EM یکی از اولین طراحیهای جوجارو برای شرکت ژاپنی بود. این دوربین SLR در سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۴ تولید شد. از دیگر محصولاتی که نیکون به جوجارو سفارش داد میتوان به سری F و تعدادی از دوربینهای دیجیتال سری D اشاره کرد. آخرین طراحی جوجارو برای نیکون، دوربین D800 است که در سال ۲۰۱۲ تولید شد. این دوربین جایزهی طلای عکسبرداری دیجیتال را به خود اختصاص داده است.
سلاح گرم
ایتال دیزان و جوجارو در طراحی اسلحه نیز سابقهی قابل تاملی دارند. شرکت ایتالیایی Beretta یکی از مشتریان اصلی آنها بود. مسلسل نیمه اتوماتیک Cx4 یکی از طراحیهای جوجارو برای برتا است. اسلحهی کمری برتا U22 Neos نیز یکی دیگر از طراحیهای این شرکت است که توسط شعبهی آمریکای برتا از سال ۲۰۰۲ تولید میشود. جوجارو یک شاتگان نیز برای برتا طراحی کرد که تحت نام Xcel Trap به بازار عرضه شد.
موتورسیکلت
کمتر طراح خودروی را میتوان پیدا کرد که دستی در طراحی موتورسیکلت نداشته باشد. جوجارو نیز تعدادی موتورسیکلت در سابقهی خود دارد که برای شرکتهایی همچون دوکاتی و سوزوکی طراحی شدهاند. Ducati 860 GT یکی از این محصولات است که در سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ تولید میشد. موتورسیکلت ۵۰۰ سیسی پنج دندهی RE5 نیز از سفارشات سوزوکی برای ایتال دیزاین است که در میان سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۶ تولید میشد.
علاوه بر موارد گفتهشده، این اسطورهی طراحی در ساخت محصولات دیگری همچون قطار مسافربری، تراکتور و ساعت نیز نقش داشته است. شرکتهای سیکو و دویتس فار از مشتریان جوجارو در این بخش بودهاند.
زندگی شخصی
جوجارو در سال ۱۹۶۳ با ماریا ترسا سرا ازدواج کرد و ثمرهی ازدواج آنها دو فرزند است. فابریتزیو و لارا جوجارو، فرزندان این زوج ایتالیایی هستند. فابریتزیو به همراه پدرش یکی از سهامداران ایتال دیزاین بود که سهام خود را به آئودی فروخت.
پروفسور علیرضا مشاقی، دانشآموختهی دانشگاه علوم پزشکی تهران و از اعضای سابق مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان این دانشگاه است. وی هم اکنون محقق دانشگاههای لیدن و هاروارد آمریکا است و نامزد جایزه کاشف سال ۲۰۱۷ شده است.
مشاقی به خاطر پژوهشهای میانرشتهای، بهخصوص استفاده از روشهای نوین فیزیکی و مهندسی برای حل مسائل پیچیده پزشکی، نامزد دریافت جایزه شده است. وی در ایران هم به دنبال نزدیکی رشتههای مختلف علمی بود و بهخاطر تلاشهایش، امکان تحصیل همزمان دانشجویان نخبه در دو رشته در دانشگاههای ایران فراهم شد. پروفسور مشاقی عضو بورد نشریاتی از جمله نانو ریسرچ و گروه نیچر است و بهتازگی لوح افتخار انجمن شیمی آمریکا به وی اعطا شد.
جایزه کاشف سال به یکی از ۸ نامزد که با رأی عموم انتخاب میشود، اهدا خواهد شد. دانشگاهیان تا ۱۹ دیماه ۹۶ فرصت دارند از طریق این لینک با رأی دادن به پروفسور مشاقی، در انتخاب وی به عنوان برگزیده جایزه کاشف سال ۲۰۱۷ کمک کنند.
اگر بخواهید چیزی را برای همیشه روی یخچال خود بچسبانید و مطمئن باشید که تکان نخواهد خورد، باید با دانشمندان آزمایشگاه بینالمللی میدان مغناطیسی قوی صحبت کنید. آنها قویترین آهنربای ابررسانای جهان را ساختهاند و رکورد جهانی را جابهجا کردهاند.
شدت میدان مغناطیسی این آهنربا ۳۲ تسلا و ۳۳ درصد از رکورد شدت آهنربای قبلی بزرگتر است. این آهنربا، ۳ هزار برابر قویتر از یک آهنربای یخچال معمولی است و تمامی دستاوردهای ۴۰ سال اخیر در این زمینه را پشت سر گذاشته است. گرگ بیوبینگر، مدیر آزمایشگاه مغناطیس، میگوید:
این دستاورد، یک انقلاب بزرگ در تکنولوژی آهنرباها است. این تکنولوژی نهتنها به ما در ارتقاء تکنیکها در آزمایشگاههای خودمان کمک میکند، بلکه به پیشرفت ابزارهای تولید علم در سراسر جهان از جمله ابزارهای پراکندگی نوترون و اشعهی ایکس کمک خواهد کرد.
آهنربای جدید، 32T نام دارد و از ترکیب ابررساناهای دمای بالا و ابررساناهای دمای پایین ساخته شده است. این ترکیبات موادی هستند که توانایی انتقال جریان بدون کوچکترین وقفه دارند. این موضوع دقیقا برخلاف رساناهایی مانند مس است که در طول زمان، توان خود را از دست میدهند و گرما تولید میکنند. آهنرباهایی که از مواد دارای مقاومت مانند مس ساخته میشوند، آهنرباهای مقاوم نام دارند و میتوانند بسیار قدرتمند باشند. در حقیقت آزمایشگاه مغناطیس بهتازگی یکی از این نوع آهنرباها را با میدان مغناطیسی ۴۱.۴ تسلا ساخته است.
اما به دلیل هدر رفتن انرژی در این نوع آهنربا، انرژی لازم برای ادامهی کار آنها از انرژی لازم برای کار کردن آهنرباهای ابررسانا، بسیار بیشتر است. آهنربای ۴۱.۴ تسلا برای کار کردن، ۳۲ مگاوات جریان مستقیم لازم دارد و این رقم بسیار بزرگ است.
ابررسانای دمای پایین در سال ۱۹۱۱ کشف شد و محدودیت دمایی دارد. به این معنی که مطابق نامش، تنها در دماهای کمتر از یک آستانهی مشخص کار میکند. این دمای آستانه معمولا حدود ۲۰ کلوین است. (۲۵۳.۱۵- سلسیوس یا ۴۲۳.۶۷- فارنهایت).
این موضوع نشان میدهد که آهنرباهای ابررسانا برای کار کردن در دمای ایدهآل، به مایعی نیاز دارند که آنها را به تعادل دمایی برساند که معمولا از هلیوم مایع به این منظور استفاده میشود. با اینکه فراهم کردن هلیوم مایع پرهزینه است، از فراهم کردن انرژی برای آهنرباهای دارای مقاومت، بسیار بهصرفهتر است.
محدودیت دیگری که برای ابررساناهای دمای پایین وجود دارد، محدودهی میدان مغناطیسی آنها است. این ابررساناها تحت میدان مغناطیسی بزرگتر از ۲۵ تسلا کار نمیکنند. این مشکل زمانی حل شد که ابررساناهای دمای بالا توسط محققان IBM، جورج بدنورز و الکس مولر در سال ۱۹۸۶ کشف شدند. ابررساناهای دمای بالا نهتنها در محدودهی دمایی گستردهتر، بلکه تحت میدانهای قویتر نیز کار میکنند.
با ترکیب این دو نوع ابررسانا، تیم آزمایشگاه مغناطیس توانست آهنربای ابررسانای قدرتمند خود را بسازد و از پس محدودیتهای ابررساناهای دمای پایین برآید. در ساخت 32T از ابررساناهای دمای پایین معمولی و ابررسانای دمای بالایی به نام YBCO متشکل از عناصر توریم، باریم، مس و اکسیژن استفاده شده است. دمای آستانهی این ترکیب ابررسانا، ۳۹ کلوین است (۱۸۰- سلسیوس یا ۲۹۲- فارنهایت).
برای طراحی این آهنربا، سالها زمان گذاشته شده و تیم آزمایشگاه مغناطیس، تکنیکهای پیشرفتهای برای ارتقاء مهندسی این ماشین به کار گرفته است. اکنون که تیم مورد نظر به تکنیکهای پیشرفتهتری مجهز است، توانایی ارتقاء بیشتر سیستم را نیز دارد.
هاب ویجرز، بهعنوان کسی که شاهد مراحل ساخت آهنربا بوده است، میگوید:
ما یک حیطهی جدید در علم آغاز کردهایم. هدف کنونی ما در مورد دستیابی به شدت میدان مغناطیسی بالاتر از ۱۰۰ تسلا است. تمامی تجهیزات موجود است. تنها چیزی که بین ما و دستیابی به این میزان از میدان مغناطیسی فاصله انداخته، تکنولوژی و دلار است.
آهنربای جدید در گشودن دریچههای تازهای از علم شامل شیمی، زیستشناسی، فیزیک و نقاط کوانتومی به دانشمندان کمک خواهد کرد.
به نظر میرسد هر روز بر تعداد علاقهمندان خودروهای کراساور (CUV) افزوده میشود؛ افراد متمول، نسل جوان و بسیاری از مردم که در بازار به دنبال یک شاسیبلند خوشسایز هستند، از جمله علاقهمندان کراساور به شمار میروند. منطقی است که خودروسازان بزرگ به سمت تولید کراساور با فناوریهای مدرن، نظیر پیشرانهی الکتریکی باشند. وبسایت inside Evs فهرست نسبتا جامعی از کراساورهای برقی که وارد بازار شده یا قرار است بهزودی در سال ۲۰۱۸ وارد بازار خودرو شوند، ارائه کرده است. این مطلب، اطلاعات کاملی درباره این خودروها از جمله قیمت، ظرفیت باتری، محدوده رانندگی با یک بار شارژ، مدل و تاریخ تولید ارائه میدهد.
تسلا مدل X
کراساور تسلا مدل X در دسته خودروهایی قرار میگیرد که در حال حاضر وارد بازار شده و اولین تحویل آن بیش از دو سال پیش صورت گرفته است. این خودرو با وجود سایزی نزدیک به شاسیبلندهای اصیل، در دسته کراساور جای میگیرد. قیمت تسلا مدل X از ۸۹ هزار دلار آغاز میشود که با گزینه باتری ۷۵ کیلو وات ساعت بهصورت آپشن و مناسب برای محدوده رانندگی تا ۳۸۱ کیلومتر با یک بار شارژ ارائه میشود. اگر چه فروش تسلا مدل X از مدل S فراتر نرفته است؛ اما انتظار میرود که تیراژ تولید آن از زمان آغاز به ۳۵ هزار دستگاه برسد که رقم خوبی برای این کراساور محبوب به شمار میرود.
جگوار I-Pace
در این لحظه مشخص نیست که اولین رقیب تسلا در بخش کراساور از چه برندی و چه مدلی است؛ اما مطمئنا خودروی الکتریکی جگوار یکی از این محصولات خواهد بود. کراساور جگوار I-Pace خودرویی است که به نظر میرسد برند بریتانیایی برای رقابت با تسلا در نظر گرفته و اولین بار در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ به فروش میرسد. با این حال شواهدی وجود دارد که نشان میدهد جگوار I-Pace احتمالا زودتر از این برنامه زمانی وارد بازار خواهد شد؛ چرا که یکی از تأمینکنندگان و کارپردازان به نام شرکت مگنا استایر گفته است تولید کراساور الکتریکی جگوار در سهماههی اول ۲۰۱۸ آغاز میشود.
هنگامی که کراساور جگوار I-Pace وارد بازار شود، انتظار میرود که با دو موتور الکتریکی برگرفته از نسخه مفهومی جگوار که چهار چرخ را حرکت میدهند، بتواند ۴۰۰ اسب بخار قدرت و ۷۰۰ نیوتن متر گشتاور تولید کند. محدوده رانندگی نسخه مفهومی جگوار I-Pace طبق چرخه NEDC حدود ۴۹۸ کیلومتر اعلام شده است؛ بنابراین احتمالا طبق استاندارد حفاظت محیط زیست ایالات متحده (EPA) محدوده رانندگی ۴۲۶ کیلومتر دارد. در یک ایستگاه شارژ ۵۰ کیلو وات مستقیم، باتری ۹۰ کیلو وات ساعت خودرو در زمان ۹۰ دقیقه از حالت کاملا خالی تا ۸۰ درصد شارژ میشود که به نظر میرسد کمی زیاد باشد. با بهرهگیری از این باتری، زمان سرعت صفر تا صد کیلومتر بر ساعت جگوار I-Pace فقط چهار ثانیه طول میکشد. با قیمت پایه زیر ۱۰۰ هزار دلار، کراساور الکتریکی جگوار میتواند یکی از رقبای بالقوه تسلا مدل X باشد.
آئودی E-Tron کواترو
علاقهمندان خودروهای آئودی میتوانند صبر کنند تا جدیدترین کراساور الکتریکی آئودی E-Tron کواترو سال آینده وارد بازار شود. خودروی الکتریکی از باتری ۹۵ کیلووات ساعت بهره میبرد که قادر است محدوده رانندگی ۴۴۲ کیلومتر یا بیشتر در اختیار راننده قرار دهد. اگرچه زمان صفر تا صد کیلومتر این خودرو خیلی جالب نیست؛ اما زمان ۴.۶ ثانیه نسبت به کراساور جگوار خیلی هم بد نیست. سرعت شارژ که یکی از مهمترین عوامل انتخاب خودرو است، در خودروی آئودی مورد توجه قرار گرفته و در صورتی که راننده بتواند از ایستگاه شارژ ترکیبی (CCS) با ۱۵۰ کیلو وات استفاده کند، قادر خواهد بود حتی سریعتر از خودروی الکتریکی تسلا باتری را شارژ کند. با در نظر گرفتن ایستگاه شارژ ترکیبی ظرف ۳۰ دقیقه باتری از حالت خالی تا ۸۰ درصد و در زمانی کمتر از یک ساعت تا ۱۰۰ درصد شارژ میشود. اگر آئودی موفق به رساندن قیمت پایه خود در انگلستان به ۶۰ هزار پوند شود، میتوان امید داشت در ایالات متحده قیمتی نزدیک به ۷۹ هزار دلار داشته باشد.
مدل تمام الکتریکی کیا نیرو
سه خودروی ذکرشده کاملا جذاب هستند؛ اما اکثریت قریب به اتفاق مصرفکنندگان خودروی بسیار ارزانتری میخواهند. به نظر میرسد در سال آینده تنها خودروسازان کرهای کیا و هیوندای بتوانند کراساور مقرونبهصرفهای روانه بازار کنند. خودروی الکتریکی کیا نیرو هم اکنون با پیشرانه مبتنی بر احتراق داخلی در بازار ایالات متحده آمریکا موجود است؛ اما هنوز جزئیات بیشتری درباره کراساور تمام الکتریکی کیا نیرو در دسترس نیست. اما برخی شنیدهها حاکی هستند که احتمالا کیا نیرو الکتریکی با دو گزینه باتری ۳۹.۲ کیلو وات ساعت و ۶۴.۲ کیلو وات ساعت و محدوده رانندگی حدود ۲۲۵ و ۳۷۰ کیلومتر ارائه خواهد شد.
کیا استونیک
کیا استونیک (Kia Stonic) دومین کراساور تمام الکتریکی برند کرهای خواهد بود، که با پلتفرم خودروی الکتریکی هیوندای کنا (سومین مدل خودروی کرهای برای سال ۲۰۱۸) عرضه میشود. با توجه به اینکه هیوندا کنا الکتریکی دارای گزینههای باتری مشابه با کیا نیرو است، احتمالا کیا استونیک هم از چنین باتریهایی استفاده کند. قیمت اولیه کراساور کیا استونیک هنوز مشخص نیست؛ ولی پیشبینی میشود که قیمت هر سه مدل خودروی الکتریکی تحت برند هیوندای (و کیا) قیمتی بین ۳۰ تا ۴۰ هزار دلار داشته باشند.
سایر کراساورهای برقی بازار
در نهایت آنچه اکثر مشتریان از کراساور انتظار دارند خودرویی بزرگ برای خانواده و چیزهای دیگر است که بتواند حداقل ۳۲۱ کیلومتر (۲۰۰ مایل) با یک بار شارژ طی کند، بهسرعت شارژ شود و ظاهر خوبی نیز داشته باشد. در میان دهها کراساور که قرار است پس از سال ۲۰۱۸ وارد بازار خودرو شود، مدلهایی وجود دارند که جلب توجه میکنند. مطمئنا تسلا مدل Y خودروی الکتریکی است که خیلیها مشتاق دیدار آن هستند و مایلند ببینند شگفتیهای تازه فناوری که تسلا قول داده است در محصول بعدی خود ارائه دهد، چه هستند. علاوه بر این تسلا وعده داده است که شبکه سوپرشارژرهای خود را توسعه دهد تا نگرانی مشتریان را از بابت سفرهای طولانی رفع کند. کراساور الکتریکی دیگری که در این لیست جایش خالی مانده، ولوو XC40 الکتریکی است که نخستین محصول تجاری تمام الکتریکی برند سوئدی برای عرضه در سال ۲۰۱۹ خواهد بود.
انتظار میرود تمایل خودروسازان به سمت مدلهای الکتریکی و علاقه مشتریان به کراساور منجر به پیشرفت کمی و کیفی این کلاس خودرو در سالهای آینده شود؛ البته حضور برندهای مطرح دنیا در زمینه تولید شاسیبلندهای سایز کوچک و متوسط و الگوگیری شرکتهای درجه دوم خواه ناخواه باعث چنین پیشرفتی خواهد شد. امیدواریم شرکتهای خودروسازی داخلی نیز با استفاده از تجارب بهدستآمده از برندهای بینالمللی بتوانند مسیر آینده صنعت خودرو را پیدا و به سمت آن حرکت کنند.
طی سالهای اخیر واردات کراساور های لوکس در بازار ایران باعث شد برخی خودروسازان داخلی به سمت مونتاژ کراساورهای نهچندان دلچسب و ممتاز حرکت کنند؛ اما باید دانست که صنعت مونتاژی هیچگاه نخواهد توانست تکاملگرا و آیندهنگر عمل کند و همیشه چشم به تولید خودروهای وارداتی خواهد داشت و قوه پیشرفت و تعالی را از نسلها خواهد گرفت.
.: Weblog Themes By Pichak :.