بدون شک لپتاپها مهمترین دستگاههایی هستند که از سیستمعامل کروم استفاده میکنند و کمتر شاهد کامپیوترهای شخصی رومیزی مبتنی بر این سیستمعامل هستیم. برخی شرکتها مانند ایسوس این سنت را شکستهاند و از مدتها پیش این سیستمعامل را در دل کامپیوترهای دسکتاپ کوچک قرار دادهاند. ایسوس از سال ۲۰۱۴ شروع به ساخت کرومباکس کرده است و حالا در CES 2018 شاهد رونمایی از نسل جدید این کامپیوترها هستیم.
اطلاعات در مورد کرومباکس ۳ چندان زیاد نیست؛ این کامپیوترهای کوچک از پردازندههای نسل هشتم اینتل و میزان نامشخصی از حافظهی رم DDR4 از نوع ۲۴۰۰ مگاهرتز بهره میبرد. اطلاعاتی از میزان و نوع حافظهی ذخیرهسازی کرومباکس ۳ در دسترس نیست. کرومباکس ۳ به درگاه USB نوع C و USB 3.1 مجهز شده است.
این کامپیوتر کوچک را میتوان بهعنوان وسیلهای برای استریم ویدئو در اتاق نشیمن نیز استفاده کرد؛ کرومباکس ۳ به خروجی HDMI و دیسپلی پورت مجهز است و به ادعای ایسوس قادر به پردازش ویدئوهای 4K نیز خواهد بود. کرومباکس وسیلهای برای انجام کارهای سبک است؛ از این رو نباید انتظار یک کامپیوتر قوی و کارهایی فراتر از کارهای روزمره داشت. زمان دقیقی برای عرضهی این محصول اعلام نشده است ؛ با این حال ایسوس نیمهی اول سال جاری میلادی را برای ورود این محصول به بازار در نظر دارد.
اگر در چند سال اخیر در یکی از هتلهای هیلتون، هیات یا همپتون اقامت داشتهاید، ممکن است متوجه فناوری جدیدی در ماشینهای لباسشویی این هتلها شده باشید؛ دانههای پلیمری. در این نوع ماشین لباسشویی مخصوص در مقایسه با انواع سنتی، مواد شوینده و آب کمتری مصرف میشود و دانههای پلیمری با مصرف انرژی کمتری لباسها و حولهها را میشویند. شرکت Xeros که برای اولین بار این نوع از فناوری را در ماشین لباسشویی معرفی کرده است، در طی نمایشگاه CES امسال آن را در معرض دید عموم قرار داد.
در نمایشگاه CES 2018، شرکت زروس از سه فناوری جدید رونمایی کرد؛ دانههای پلیمری که Xorb نامیده میشوند، درام ماشین لباسشویی با فناوری XDrum و یک سیستم تصفیهی جدید بهنام XFiltra. چندین سال است که شرکت انگلیسی زروس تلاش میکند این فناوریهای جدید را وارد ماشینهای لباسشویی خانگی کند. این شرکت بر خلاف دیگر شرکتها به دنبال صرفهجویی اقتصادی نیست و معتقد است بهجای صرفهجویی ۳۵ و ۵۵ پوندی روی یک درام خوب و سیستم تصفیهی کارآمد، سازندگان ماشینهای لباسشویی باید این فناوریها را به بهترین شکل ممکن در راستای بالا بردن منافع مشتریان در محصولات خود ارائه دهند.
دانههای پلیمری به سه روش لکهها را از بین میبرند؛ روش اول بهصورت مکانیکی است و دانههای پلیمری از جنس نایلون درست شدهاند و لکهها را زمانی که لباسها در حال چرخیدن هستند از روی آنها پاک میکنند. در واقع این دانهها قطبی هستند و بارهای مثبت و منفی آنها باعث جذب لکهها میشود. در نهایت، ساختار نایلون طوری است که حتی در دمای پایین نیز پر از منفذ میشود و باعث میشود جذب مولکولهای موجود در لکه بهراحتی صورت گیرد و بدون نیاز به دمای بالا، لکهها را از لباس پاک کند.
چیزی که دانههای پلیمری را برای هتلها و خشکشوییها بهمنظور شستن بیشتر لباسها با ماشن لباسشویی جذاب میکند این است که سیستم ماشین لباسشویی زروس حدود ۸۰ درصد کمتر از ماشینهای لباسشویی معمولی آب مصرف میکند. بهمنظور رسیدن به هدف مورد نظر در شستن لباسها به تمیزترین و بهترین حالت ممکن، عملکرد این نوع ماشین لباسشویی متفاوت است. علت اصلی این تفاوت عملکرد در این است که دانههای پلیمری با آب و کثیفی لباس از بین نمیروند و در مخزن ویژهای ذخیره میشوند تا در هنگام چرخهی شستشو، در زمان مناسب به درام پمپ شوند. بعد از اتمام فرآیند شستشو با دانههای پلیمری، این دانهها به محل قبلی خود بازمیگردند. اساسا شما نیازی ندارید که مستقیما با این دانهها در تماس باشید.
حتی اگر سازندگان ماشین لباسشویی تمایلی به هزینه کردن روی سیستم دانههای پلیمری زروس و درام مناسب نداشته باشند، این شرکت حداقل امیدوار است آنها از فناوری XFiltra استفاده کنند. سیستم XFiltra بهمنظور شناسایی جنس انواع پوشاک از الیاف مصنوعی تا لباسهای پشمی و دیگر انواع پارچه طراحی شده است.
دانههای پلیمری قابل بازیافت و برای صدها بار شستشو قابل استفاده هستند؛ با این وجود هتلها در حال حاضر با شرکت زروس قرارداد سرویس دورهای بازبینی و شارژ مجدد دانههای پلیمری تنظیم کردهاند. شرکت زروس مواد شویندهی مخصوصی ارائه میدهد و از کارشناسان خود بهمنظور بازیافت دانههای پلیمری در هنگام اتمام عمر مفید آنها استفاده میکند. البته مشخص نیست که آیا مشتریان خانگی نیز در آینده نیاز به تنظیم قراردادی مشابه مشتریان صنعتی این شرکت داشته باشند یا خیر. زروس برنامهای برای فروش این نوع ماشین لباسشوی در بازار لوازم خانگی حداقل تا دو سال آینده ندارد؛ بنابراین درحال حاضر در این رابطه پاسخ قطعی از جانب زروس در دست نیست.
بدون شک، M5 را میتوان به عنوان سرآمد خودروهای چهاردر خانوادگی در جهان نامید. چنین محصولی در نسخهی پایه، ۱۰۵,۶۰۰ قیمتگذاری شده است که برای انتقال به خارج از آلمان و کشورهایی نظیر امریکا، هزار دلار هزینهی حمل و هزار دلار مالیات جانبی، علاوه بر هزینهی خرید خواهد داشت. از سویی دیگر، بیامو M5 با آپشنهای کامل، ۱۳۸,۸۲۵ دلار قیمت دارد. وب سایت رسمی شرکت سازنده، از امروز آمادهی ارائه خدمات به خریداران M5 جدید است و علاقهمندان میتوانند از طریق آن، نسخههای مختلف با امکانات متفاوت سفارش دهند.
فهرست آپشنهای M5 جالب توجه است. سفارش ۷ رنگ از جمله دو نوع آبی متالیک، بدون هزینهی اضافی خواهد بود. رنگهای متفاوت بدنه نیز قابل سفارش است که در گرانترین نمونه، نوعی قهوهای مات خواهد بود. شیشههای جانبی M5 میتوانند چهار رنگ داشته باشند که با پرداخت ۱,۹۵۰ دلار، نصب میشوند. برای چرخهای M5، سه طرح رینگ در نظر گرفته شده است که در نمونههای گرانتر، سایزهای ۱۹ و ۲۰ اینچ خواهد داشت. نهایت هزینه برای چرخها، شامل طرح ۶پر دوگانه همراه با رنگ شفاف سیاه و نقرهای است که ۱,۳۰۰ قیمت دارد.
در فضای داخلی، میتوان نهایت راحتی و حس یک خودروی لوکس را به M5، اضافه کرد. در نسخهی پایه، چرم مرغوب صندلیها، همراه با سه نوع ترکیب رنگ سیاه و قهوهای، سیاه و سفید یا تمام مشکی وجود دارد. پوشش گرانتر صندلیها از چرم مرینو (Merino)، حدود ۳,۵۰۰ هزینهی اضافی خواهد داشت، درحالیکه رنگبندی این چرم برای داشبورد و دیگر اجزا، ۵,۰۰۰ دلار، قیمت دارد. جالب است بدانید که استفاده از دو طرح چوب تیره یا آلومنیوم براق در فضای داخلی، هزینهی اضافی نخواهد داشت و به خواست مشتری انتخاب میشود، اما بعضی مواد لوکس، شامل سیاه پیانویی یا چوب جذاب قهوهای روشن، میتواند تا ۱,۰۸۰ قیمت داشته باشد. سانروف عقب (مونروف :Moon roof) به صورت مستقل از سانروف جلو و بدون دریافت هزینه، روی M5 جدید قابل دسترسی است.
مثل همیشه، بیامو با آپشنهای فنی متنوع از علاقهمندان خودروهای سری M حمایت میکند و برای M5 نیز، در قبال ۱۷۰۰ دلار، تجهیزات اضافی مربوط به فناوری کمکی راننده ( Driving Assistance Plus Package) ارائه میکند. این سری آپشنها، شامل ارتقای ایمنی M5 و امکاناتی نظیر هشدار نقطهی کور، هدایت خودکار خودرو بین خطوط، کروز کنترل هوشمند با قابلیت کاهش و افزایش سرعت، همراه با فناوری پیشآمادگی برای برخورد است. برای خریداران راحتطلب و متمول، امکاناتی نظیر پارک خودکار، آفتابگیر برقی، گرمکن داخل صندلی، درهای بستهشوندهی نرم (Soft close doors) و دید ۳۶۰ درجه، در قبال ۴,۰۰۰ دلار هزینهی اضافی، نصب میشوند.
یکی از گرانترین آپشنهای M5، ترمزهای قدرتمند با کالیپرهای کربن سرامیک هستند که ۸,۵۰۰ دلار قیمت دارند. سیستم صوتی مدرن با ۱۰ اسپیکر، ساخت برند باورز اند ویلکینز (Bowers & Wilkins) هم، ۳,۴۰۰ دلار قیمتگذاری شده است. دوربین و نمایشگر دید در شب ۲,۳۰۰ دلار و تبلتهای پشت صندلی برای استفادهی سرنشینان عقب ۲,۲۰۰ دلار، هزینه دارند. با این ارقام و قیمتهای سنگین، شرکت بیامو برای نصب قابلیت مربوط به ارتباط گوشی و تبلتهای هوشمند شرکت اپل، موسوم به اپلکارپلی، ۳۰۰ دلار هزینهی اضافی دریافت میکند.
قدرتمندترین نسخهی M5، با پیشرانهی ۴.۴ لیتری توئینتوربو به قدرت ۶۰۰ اسب بخار عرضه میشود که در نتیجهی آن، امکان رسیدن به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، ظرف ۳.۲ ثانیه فراهم میشود. نهایت سرعت این خودرو به لطف استفاده از گیربکس اتوماتیک ۸ سرعته، ۳۰۴ کیلومتر بر ساعت است که برای یک سدان خانوادگی، باورنکردنی به نظر میرسد. نسخهی نهایی M5 مدل ۲۰۱۸، چند ماه دیگر تحویل مشتریان در آلمان، انگلستان و آمریکا خواهد شد؛ درحالیکه تیراژ تولید ۲۰ هزار دستگاه و آستانهی قیمتی بیش از ۱۰۰ هزار دلار خواهد داشت. علاقهمندان خرید این محصول، میتوانند با پرداخت ۲,۵۰۰ دلار، از یک دورهی فشردهی آموزش رانندگی به مدرت یک روز در آکادامی دپارتمان M، استفاده کنند.
سال ۲۰۱۷ سالی پر از نوآوری و اتفاقات گوناگون بود و در آن، چالشهای امنیتی زیادی روی داد که میتوانید مهمترین آنها را در اینجا بخوانید. گوشیهای همراه جدید و متفاوتی معرفی شدند و فناوری خودروهای خودران، پیشرفتی چشمگیر داشت.
WannaCry : کرمی که بهسرعت دنیا را میخورد
حملهی باجافزار WannaCry ، برای اولین بار در ماه می مشاهده شد و در ۲۴ ساعت به صدها هزار کامپیوتر ویندوزی در ۱۵۰ کشور نفوذ کرد، به رمزنگاری فایلها پرداخت و در قالب بیتکوین درخواست باج کرد.
تخمین هزینهی تداخلهای سازمانی به میلیاردها دلار رسید. نرمافزار جاسوسی WannaCry یک ابزار هک بهبودیافته از سازمان امنیت ملی آمریکا است و بعدا توسط کرهی شمالی توسعه یافت. پتیا، یک نمونهی تغییریافتهی باجافزار WannaCry، از آسیبپذیری مورد نظر همین باجافزار استفاده کرد و دقیقا یک ماه پس از حملهی WannaCry، به دنیا حمله کرد. این رویداد، یک هشدار امنیتی دیگر برای کاربرها و سازمانها بود.
بیتکوین، پس از نوسانهای مختلف، از مرز ۱۰۰۰۰ دلار عبور کرد
بیتکوین، بهعنوان محبوبترین ارز رمزنگاریشده، از زمان اختراعش توسط توسعهدهندهی مرموزی به نام ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹، تاکنون با نوسانهایی روبهرو بوده است.
با شایعهها و ارزشگذاری افراد در بورس و بازار، بیتکوین در طول چهار سال به ۱۰۰۰ دلار رسید؛ اما پس از هک مبادلهی بیتکوین و نگرانیهای امنیتی، مجددا قیمت آن افت کرد. اما ماهیت بینام و نظیر به نظیر سیستم پرداخت، محبوبیت آن را حفظ کرد؛ بهطوری که در ماه نوامبر ارزش آن به ۱۰ هزار دلار هم رسید. آخرین میراث بیتکوین معرفی بلاکچین به دنیا بود؛ بلاکچین یک سیستم حسابداری پشتیبان بیتکوین است و توسط مؤسسههای مالی و فناوری بهعنوان پلتفرمی برای انواع کاربردهای تراکنشی در نظر گرفته میشود.
پایگاه دادهی مستقل اوراکل: ماشینها سبقت میگیرند
کاربران سازمانی به اخبار و جنجالهای الیسون لری، مدیر عامل اوراکل، عادت دارند؛ اما اعلامیهی اکتبر او در رابطه با راهنمای OpenWorld پایگاه دادهی خودکار ابری این شرکت (Autonomous Database Cloud)، با پشتیبانیOracle Database 18c، مروری کوتاه بر نحوهی تعمیر ماشینهای آینده بهصورت خودکار و بدون مداخلهی انسانی دارد.
این پایگاه داده از روشهای هوش مصنوعی (AI) برای نگهداری از خود، بهینهسازی فشار کاری، نصب بهروزرسانیهای امنیتی و نگهداریهای روزمره استفاده میکند و در طول سال به مدت سی دقیقه از کارافتادگی خواهد داشت. مسلما این روال کاری برای انسان دشوار است.
Equifax درس دشواری در مورد آسیبهای بهروزرسانی میدهد
در یکی از بزرگترین نشتهای دادهی قرن تا امروز، یعنی Equifax، یک هیئت اعتباری بزرگ در ایالات متحده در ماه جولای، نشان داد که آسیبپذیری برنامه در یکی از وبسایتهای او منجر به لو رفتن دادههای شخصی بیش از ۱۴۰ میلیون کاربری شد که در بعضی موارد شامل اطلاعات شمارهی امنیت اجتماعی و کارت اعتباری هم بود.
این آسیب کشف و برطرف شد؛ اما برطرف کردن Equifax چند ماه به طول انجامید. برای حل مشکل، این شرکت یک ابزار بازرسی امنیتی را ارسال کرد؛ اما این ابزار نتیجهبخش نبود و اوضاع بدتر شد.
آیفون 10 و مسیری به سوی آینده
شاید تیم کوک هرگز نتواند به جایگاه درخشان استیو جابز برسد؛ اما بر اساس راهبردهای مستمر اپل، به مدت چند سال موفق به ادامهی تولید محصولاتی شده است که مسیری به سوی آینده خواهد بود.
آیفون 10 یکی از محصولات موفق شرکت اپل است؛ ولی منتقدان آن را یک اسباببازی هزاردلاری برای پولدارها قلمداد میکنند و مدافعان حریم شخصی، از فناوری تشخیص چهرهی آن هیجانزده شدهاند. اما کنترل بدون دکمه، کشف حسگر سریع، قفلگشایی بدون دست و زیبایی صفحهی نمایش جذاب اولد سوپر رتینا، از عوامل اصلی جذابیت این مدل برای کاربران هستند. iPhone X در ماه سپتامبر رونمایی و بهعنوان یک نقطهی عطف در ده سال تولید گوشی هوشمند شناخته شد.
خداحافظی طولانی با بیطرفی نت
پس از آنکه آجیت پای، سرپرست کمیسیون فدرال ارتباطات ایالات متحده، توسط دونالد ترامپ به سمت خود منصوب شد، قول داد قوانین بیطرفی نت مصوبهی سال ۲۰۱۵ را کاهش دهد.
او با این گفته که رقابت قیمتها را برای همه کنترل میکند، توانست حمایت جمهوریخواهها را برعلیه این قوانین جلب کند. در نتیجه دموکراتها و گروههای حقوق دیجیتال کل سال را به اعتراض پرداختند و مدعی شدند بدون قوانین بیطرفی نت، ارائهکنندگان وسیع و بزرگ میتوانند وبسایتها را وادار کنند برای مسیریابی اولویت ترافیک، هزینهای پرداخت کنند و به این صورت شرکتها و نوآوریهای کوچک از قافله عقب میمانند. اما FCC در ماه دسامبر به حذف کامل قوانین بیطرفی نت رأی داد. این رأی بر اساس یک پرونده توسط قانونگذاران سراسر دنیا صادر شد که با مشکلات مشابهی روبهرو بودند.
اتحادیهی اروپا به غولهای اینترنت: مالیات خود را پرداخت کنید
اگر سازمانها سودآور باشند از مرگ فرار میکنند؛ اما به گفتهی اتحادیهی اروپا باز هم ملزم به پرداخت مالیات هستند.
اتحادیهی اروپا در ماه اکتبر یک قانون جدید ارائه کرد که بر اساس آن، آمازون در چند مورد مجزا ملزم به بازپرداخت مالیات تا سقف میلیونها دلار شد و ایرلند در وادار کردن اپل برای پرداخت میلیاردها دلار مالیات شکست خورد. همچنین از اصلاحاتی برای نحوهی جمعآوری مالیات ارزش افزوده (VAT) رونمایی شد که بر فروش آنلاین شرکتها در اتحادیهی اروپا تأثیر میگذارد. این مصوبه هشداری برای سازمانهای چندملیتی در اروپا بود. این سازمانها به دنبال بهینهسازی نرخهای مالیاتی سازمانی هستند که با تخصیص سود به واحدها و عدم مشارکت مستقیم در عرضهی کالا یا خدمات پرداخت میکنند. ایالات متحده برای وضع قانون اصلاحیهی مالیاتی خود با این مشکل دستوپنجه نرم میکند.
اینتل تراشههای زئون را برای دفاع از حق انحصاری مجازی، عرضه کرد
خانوادهی بزرگ پردازندههای زئون اینتل، که در جولای عرضه شدند بزرگترین پیشرفت این شرکت در پلتفرم دیتاسنتر دههی اخیر هستند. این مدل در آخرین مهلتهای باقیمانده عرضه شدند.
سالها است که اینتل روی بازار تراشهی سرور کنترل دارد و بیش از ۹۰ درصد سهم بازار را در اختیار دارد؛ اما دیتاسنترها و ارائهکنندههای وب در مقیاس وسیع با سهم فزایندهی ترافیک کلود و دیتاستهای عظیم AI روبهرو هستند و در نتیجه به دنبال جایگزین هستند. رقبای امسال گروه زئون، شامل سیستم روی تراشهی وابسته به Epyc x86 از شرکت AMD؛ Centriq 2400 وابسته به ARM از شرکت کوالکام و Power9 از IBM هستند. با اینکه رقبای جدید از مدتها قبل در بازار به فعالیت پرداختهاند؛ اما ظاهرا مانند یک برند جدید برای پردازندههای سیستمی به نظر میرسند.
فیسبوک، گوگل، توییتر با اخبار جعلی روبهرو شدند
به دنبال افشاگریهایی که نشان میداد روسیه از شبکههای اجتماعی برای تأثیر بر آخرین انتخابات آمریکا استفاده کرده است، فیسبوک، گوگل و توییتر برای پاسخگویی نسبت به اخبار دروغی که از طریق شبکههای اجتماعی نشر پیدا کرده بودند در ماه نوامبر به کنگره فراخوانده شدند.
در سال ۲۰۱۶ مارک زاکربرگ، مدیر عامل فیسبوک، در ابتدا تأثیر اخبار دروغ بر انتخابات ریاست جمهوری را کم قلمداد کرد؛ اما بعدا مشخص شد شایعات غلط در اینترنت آتش دشمنیهای سیاسی و فرهنگی را در ایالات متحده و در سراسر دنیا شعلهور کرده است. در عین حال، کشورهای اروپایی مثل آلمان و فرانسه، امسال انتخابات در پیش دارند و برای مقابله با اخبار دروغین روی فیسبوک و توییتر کار میکنند.
هزینهی ۱۵ میلیارد دلاری اینتل برای خودروهای بدون راننده
حرکت اینتل به سمت Mobileye، یکی از عرضهکنندگان فناوری بینایی کامپیوتری، میتواند منجر به تسریع این نوآوری شود و اینتل را به ارائهکنندهی پیشتاز در بازار وسیع وسایل نقلیهی کاملا خودکار تبدیل کند که تا پیش از این توسط گوگل، تسلا و اپل هم دنبال شده است.
حرکت، اهمیت AI را مطرح میکند که برای هدایت خودروها و همینطور تمایل شرکتهای کامپیوتری به پرداخت هزینههای سنگین برای این فناوری داغ بهویژه در بازارهای موبایل و یادگیری ماشین، لازم است. این روند با مزایدهی ۱۰۵ میلیون دلاری برودکام برای کوالکام پررنگ شد و در صورت موفقیت، بزرگترین معاملهی M&A در تاریخ فناوری خواهد بود.
ما در دوران طلایی سرعت زندگی میکنیم؛ بیشتر خودروهای تولیدی جهان زمان صفر تا صد کیلومتر بسیار پایینی دارند و تصور این موضوع بسیار سخت خواهد بود که خودرویی بتواند کمتر از دو ثانیه به سرعت صد کیلومتر بر ساعت برسد. با این حال علاقهمندان سرعت همیشه منتظر هستند تا خودروی جدیدی تولید شود که بتواند این رکورد را در عصر فناوری بشکند و عنوان سریعترین خودروی قرن را به خود اختصاص دهد.
وبسایت کار اند درایور لیستی از سریعترین خودروهایی تولید شده از سال ۲۰۰۰ تا کنون منتشر کرده که عامل ردهبندی زمان رسیدن به سرعت صد کیلومتر بر ساعت از حالت توقف خواهد بود. هر روز خودروهای زیادی تولید میشوند و یکی از مواردی که در این خودروها اندازهگیری میشود زمان صفر تا صد کیلومتر بر ساعت است. در لیست زیر ۱۵ خودروی برتر بررسی میشوند که البته بیشتر این خودروها مدلهای مختلفی از یک خودروی خاص هستند. با زومیت همراه باشید.
۱ . پورشه 918 اسپایدر ۲۰۱۵
زمان صفر تا صد: ۲.۲ ثانیه
اوت ۲۰۱۴
در حال حاضر ما با تولید خودروهای سریع به وجد میآییم؛ اما باید به یاد داشته باشیم که سریعتر از پورشه ۹۱۸ تاکنون تولید نشده است. در سال ۲۰۰۸ سریعترین خودروی تولیدی که تا به حال آزمایش شده بود، بوگاتی ویرون ۱۶.۴ نام داشت. غول بوگاتی قادر بود در عرض ۲.۵ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد و یک چهارم مایل (۲۰۰ متر) را در زمان ۱۰.۱ ثانیه طی کند. پورشه ۹۱۸ توانست این خودروی میلیون دلاری را با زمان صفر تا صد ۲.۲ ثانیه و ۲۰۰ متر در ۹.۸ ثانیه شکست دهد. شاید بپرسید ۰.۳ ثانیه خیلی مدت زمان زیادی نیست؛ اما همین زمان کم هم نشاندهنده دستاورد بسیار بزرگی برای پورشه 918 اسپایدر بود که توانست این رکورد را جابهجا کند.
۲. بوگاتی ویرون ۲۰۰۸
زمان صفر تا صد: ۲.۵ ثانیه
دسامبر ۲۰۰۸
بوگاتی ویرون یکی از گرانقیمتترین خودروهای تاریخ است که بسیاری در ابتدا آن را بیرقیب میدانستند. خودروی یک میلیون دلاری فرانسوی از زمان تولید رکوردهای بسیاری از خود برجای گذاشت که این ابرخودروی اسپرت را در نوع خود استثنایی کرده بود. پیشرانه ۱۶ سیلندر و ۸ لیتری این خودرو قادر بود ۱۰۰۱ اسب بخار قدرت و ۱۲۵۰ نیوتن متر گشتاور تولید کند که بوگاتی ویرون را در زمینه تمامی رکوردهای شتاب و سرعت دستنیافتنی میکرد. البته رکورد زمان صفر تا ۱۰۰ این سوپراسپرت با آمدن پورشه 918 اسپایدر جابهجا شد؛ ولی چیزی از ارزشهای بوگاتی کم نمیکند.
۳ . پورشه 911 توربو S مدل ۲۰۱۴
زمان صفر تا صد : ۲.۵ ثانیه
مارس ۲۰۱۵
مدل پایه پورشه 911 بسیار چابک و فرز با ریتمی سریع بود و بعدها با تقویت پیشرانه، قدرتمندتر شد. پیشرانه ۶ سیلندر بهتنهایی قدرت زیادی تولید میکند؛ ولی وقتی با تقویت توربو همراه شود قادر است رکوردهای شتاب و سرعت را بهراحتی بشکند.
۴ . لامبورگینی هوراکان LP610-4 مدل ۲۰۱۵
زمان صفر تا صد : ۲.۵ ثانیه
سپتامبر ۲۰۱۴
ممکن است نام پیست آسفالت ۱۲.۵ کیلومتری ناردو رینگ (Nardò Ring) را تا به حال شنیده باشید؛ جایی که در آن خودروسازان معروف جهان خودروهای سریع خود را در آن آزمایش میکنند. پیست اختصاصی پورشه در جنوب ایتالیا، در حقیقت یک اتوبان دایرهای بدون ترافیک است که میتوان سریعترین خودروهای دنیا را در آن بدون دغدغه آزمایش کرد. یکی از مکانهایی که میتوان با خیال راحت خودروی لامبورگینی هوراکان مجهز به پیشرانه ۱۰ سیلندر را با حداکثر سرعت ۳۲۵ کیلومتر بر ساعت آزمایش کرد. آیرودینامیک بسیار عالی و غرش پیشرانه قدرتمند لامبورگینی هوراکان عامل رسیدن به این سرعت عالی است و به لطف همین پیشرانه، توانست به زمان صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۲.۵ ثانیه برسد.
۵. پورشه 911 توربو S مدل ۲۰۱۴
زمان صفر تا صد : ۲.۶ ثانیه
مه ۲۰۱۴
تا به حال نگاهی به زیر کاپوت خودروهای اسپرت انداختهاید که ببینید از چه جعبهدنده و سیستم انتقال قدرتی استفاده میکند؟ پورشه 911 توربو S مجهز به سیستم دو کلاچه اتوماتیک است و به لطف پیشرانه قدرتمند بهبودیافته، توانست جایگاه مناسب خود را در میان خودروهای همطراز پیدا کند.
۶. پورشه 911 توربو S مدل ۲۰۱۷
زمان صفر تا صد : ۲.۶ ثانیه
جولای ۲۰۱۶
خیلی از خودروهای اسپرت با امکانات آیرودینامیک و تجهیزات مسابقهای پیشرفته عرضه میشوند؛ اما این پورشه مانند یک کوپه معمولی و بدون امکانات مسابقهای، ساختار بدنه و دیفیوزر عقب تولید شده است و تنها تفاوت آن شاید بهینهسازی پیشرانه توربو باشد. شاید خستهکننده به نظر بیاید؛ ولی وقتی بتوان به زمان صفر تا ۱۰۰ کیلومتر ۲.۶ ثانیه دست یافت، شاید باورتان بشود که این پورشه واقعا ژن قدرتمندی دارد.
۷. پورشه 911 توربو S کابریولت مدل ۲۰۱۷
زمان صفر تا صد : ۲.۶ ثانیه
ژوئن ۲۰۱۷
دو مدل پورشه 911 توربو S کابریولت توسط تیم کار اند درایور در جنوب کالیفرنیا بررسی شد که ثابت میکند این خودروی روباز سریعترین کانورتیبل چهار صندلی است که تاکنون آزمایش شده.
۸. پورشه 911 توربو مدل ۲۰۱۷
زمان صفر تا صد : ۲.۶ ثانیه
فوریه ۲۰۱۷
در مورد خودرویی که بتواند در زمان ۲.۶ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد، چه نظری دارید؟ خودروی سریعی است و همین سرعت واقع زیبا است. قدرت ۵۴۰ اسب بخار و گشتاور ۷۱۰ نیوتن متر چیز کمی نیست؛ بهخصوص وقتی که گفته شود پورشه 911 توربو توانست مسافت ۲۰۰ متر را در زمان ۱۰.۶ ثانیه و با سرعتی معادل ۲۱۰ کیلومتر بر ساعت طی کند. البته شاید قرار گرفتن پیشرانه توربوی دوقلو در عقب خودرو کمی از زیبایی آن بکاهد؛ اما به هر حال علاقهمندان سرعت میتوانند زیبایی را فدای شتاب کنند.
۹. پورشه 911 توربو S مدل ۲۰۱۱
زمان صفر تا صد : ۲.۷ ثانیه
سپتامبر ۲۰۱۰
اگر این ظاهر به نظرتان آشنا نیست، شاید به این دلیل باشد که توجه نکردهاید. پیشرانه تخت ۶ سیلندر با دو میلسوپاپ رو و ۲۴ سوپاپ از سال ۱۹۷۶ گرفته شده؛ اما به لطف بهینهسازی توربوشارژ دوقلو قادر است ۵۷۰ اسب بخار تولید کند. این خودرو پیشرانه عقب و به سیستم چهار چرخ محرک مجهز است و از جعبهدنده اتوماتیک هفت سرعته دو کلاچه بهره میبرد. مسافت ۲۰۰ متر را در ۱۰.۹ ثانیه و با رسیدن به سرعت ۳۱۳ کیلومتر بر ساعت طی میکند که به نظر عالی میرسد.
۱۰. لامبورگینی اونتادور LP750-4 سوپرولوک ۲۰۱۶
زمان صفر تا صد : ۲.۷ ثانیه
مه ۲۰۱۶
کوپه دو درب و دو سرنشین لامبورگینی اونتادور سوپرولوک تزئین داخلی، پورتهای USB، قابلیت جفت شدن تلفن با بلوتوث، کروز کنترل و امکانات هشداردهنده ندارد. گاهی اوقات هم که فنهای خنککننده آن کار میکنند، صدای مکانیکی بسیاری تولید میکند که البته عادی است. غرشهای آن در این موقعیت بیشتر شبیه دونالد ترامپ است که در مورد قوانین مهاجرت صحبت میکند. با این حال به لطف پیشرانه خورجینی ۱۲ سیلندر میانی قادر است ۷۴۰ اسب بخار توان و گشتاور ۶۹۰ نیوتنمتر تولید کند و مسافت ۲۰۰ متر را با حداکثر سرعت ۲۱۸ کیلومتر بر ساعت در زمان ۱۰.۵ ثانیه طی میکند.
۱۱. مکلارن 570S مدل ۲۰۱۶
زمان صفر تا صد : ۲.۷ ثانیه
ژوئن ۲۰۱۶
همه سوپراسپرتهای مدرن با پیشرانه میانی در سایه لامبورگینی کونتاچ زندگی میکنند؛ خودروی افسانهای که تنها تعداد انگشتشماری شبیه آن هستند. شکل گوهای و دربهای شبیه توپ گلف آن همچنان بهعنوان نشانههای این سبک باقی میمانند، اما سوپراسپرتهای جدید بسیار بهبودیافته هستند. مکلارن 570S بسیاری از شهرت خود را مدیون مدل F1 است. پیشرانه خورجینی هشت سیلندر توربوی دوقلو قادر است ۵۶۲ اسب بخار تولید کند و به حداکثر سرعت ۳۲۸ کیلومتر بر ساعت دست یابد. اگر چه مکلارن 570S خودروی مسابقهای نیست؛ اما میتوان این سوپراسپرت را با چنین خودروهایی نیز مقایسه کرد.
۱۲. پورشه 911 توربو کابریولت مدل ۲۰۱۷
زمان صفر تا صد : ۲.۷ ثانیه
مارس ۲۰۱۷
پورشه 911 توربو کابریولت در تیراژ بالایی به فروش نمیرسد؛ چرا که قیمت پایه ۱۷۲,۵۵۰ دلار این خودرو برای اکثر خریداران 911 ارزان است و این افراد بیشتر تمایل به خرید مدل توربو S دارند که با ۵۸۰ اسب بخار (۴۰ اسب بخار بیشتر از مدل کابریولت و قیمت ۲۸،۹۰۰ دلار بالاتر) تواناییهای خوبی در اختیار قرار میدهد. طبق گفتههای پورشه، خریداران بیشتر به سمت خودروهای کوپه میروند؛ چرا که این افراد با مسابقات قهرمانی آشنایی دارند و به دنبال خودروهایی مناسب میگردند.
۱۳. پورشه 911 توربو S مدل ۲۰۱۱
زمان صفر تا صد : ۲.۸ ثانیه
ژوئن ۲۰۱۱
مدلهای توربو S دارای پدال کلاچ نیستند و ترمزهای کربن سرامیکی در سرعتهای بالا سروصدا میکنند و صندلی عقب نیز فضای کمی در اختیار قرار میدهد. با این حال پیشرانه عقب ۵۳۰ اسب بخاری میتواند همه این کاستیها را جبران کند و به لطف سیستم چهار چرخ محرک و توربوی دوقلو، مسافت ۲۰۰ متر را در ۱۰.۹ ثانیه طی کند.
۱۴. پورشه 911 توربو S کابریولت مدل ۲۰۱۴
زمان صفر تا صد : ۲.۸ ثانیه
مارس ۲۰۱۵
تصویر ذهنی قدیمی از پورشه 911 بهعنوان یک خودروی گرانقیمت، باعث میشود بیشتر افراد تمایل به خرید شورولت کوروت داشته باشند. با این حال پورشه 911 در مدل Carrera با قیمت ۸۵.۲۹۵ دلار در دسترس است و به لطف آپشنهای زیاد پورشه، قیمت برخی مدلها به کمتر از ۱۰۰ هزار دلار میرسد. ولی قیمت پورشه 911 توربو S کابریولت رقم خیرهکننده ۲۱۰،۶۲۰ دلار است که همین ترس خریداران را افزایش میدهد.
۱۵. تسلا مدل S P90D تولید ۲۰۱۵
زمان صفر تا صد : ۲.۸ ثانیه
فوریه ۲۰۱۶
شاهکار ایلان ماسک، یعنی تسلا مدل S با دو موتور الکتریکی در جلو و عقب، قابلیت چهار چرخ محرک و توان ۵۰۳ اسب بخار یکی از بهترین هاچبکهای پنج سرنشین است. این خودروی الکتریکی قادر مسافت ۲۰۰ متر را در زمان ۱۱.۱ ثانیه طی کند و در این زمان به بیشینه سرعت ۱۹۴ کیلومتر بر ساعت برسد. البته حداکثر سرعت تسلا مدل S به ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت میرسد که توسط گاورنر محدود میشود.
کاترپیلار عنوان بزرگترین سازندهی ماشینآلات سنگین عمرانی، ماشینآلات استخراج معدن، موتورهای دیزلی، موتورهای گازسوز، موتورهای درونسوز، لوکوموتیوهای دیزلی-الکتریکی و توربینهای گازی را در دنیا به خود اختصاص داده است.



کاترپیلار که فعالیت خود را با ساخت تراکتور شروع کرد، اقدام به تولید کیف و کفش هم کرده است که همانند ماشینآلات سنگینش، طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد. ضمن اینکه کاترپیلار به این تنوع تولید بسنده نکرده و اقدام به تولید گوشی هوشمند هم کرده است.
کاترپیلار با دارایی بیش از ۷۰ میلیارد دلار، توانست در سال ۲۰۰۹ در فهرست فورچن ۵۰۰ رتبهی ۴۴ بزرگترین شرکتهای ایالات متحده را به خود اختصاص دهد. بنیانگذار این شرکت بنجامین هولت است که در سال ۱۹۲۵ کاترپیلار را با ادغام کارخانههای خود و شرکت سی. ال. بست تراکتور (C.L. Best Gas Tractor)راهاندازی کرد. سهام کاترپیلار در بازار بورس نیویورک معامله میشود؛ ضمن اینکه بهعنوان جزئی از شاخصهای میانگین صنعتی داو جونز و اس اند پی ۵۰۰ هم به شمار میآید. پس از این ادغام، کاترپیلار نمایندگیهای خود را در استرالیا، هلند، شرق آفریقا و تونس بهسرعت گسترش داد. این شرکت اصرار داشت نمایندگی مجاز و فروش بزرگ قطعات یدکی را در دسترس قرار دهد و نیروی کار زیادی استخدام کند. مقر اصلی کاترپیلار در پیوریا - ایلینوی قرار دارد.
تولد یک برند: همه چیز از یک تمایز شروع شد
تولد برند کاترپیلار به قرن بيستم میلادی برمیگردد. از آنجا که خاک مزارع كاليفرنيا نرم بود و هنگام بارش باران بهصورت گل در میآمد، تراكتورها امکان حرکت روی سطح گلی این زمینها را نداشتند.
بنجامین هولت، یک صنعتگر آمریکایی بود که در آن زمان کارخانهی تراکتورسازی داشت. این ایده در ذهن هولت خطور کرد که چطور میتوان تراکتوری طراحی کرد که دچار این مشکل نشود. او برای عملی کردن ایدهاش راهکارهای مختلف را بررسی کرد و کوشید مشکل تراکتورهای فعلی را با افزایش طول و عرض چرخها و همچنین افزایش طول تراکتور حل کند. اما این راهکار باعث میشد که ساختار تراکتورها پیچیدهتر و در نتیجه هزینهی آن گرانتر شود. راه حل دیگر هولت قرار دادن یک قطعهی موقتی در جلوی تراکتور بخار بود؛ اما این روش هم زمانگیر و گرانقیمت بود. ضمن اینکه باعث برخورد تراکتور با دیگر وسایل میشد. در نهایت هولت به این نتیجه رسید که برای کشش تراکتورهای خود، بهجای چرخ از شیارهای چوبی پیچیده به زنجیر استفاده کند.
این روش جواب داد و تراکتور هولت همانند کرم پیلهساز که معادل انگلیسی آن کاترپیلار است، روی سطح خاک حرکت میکرد. بنابراین هولت موافقت کرد که ماشین جدید خود را کاترپیلار بنامد و در سال ۱۹۸۶ از این نام بهعنوان برند استفاده کند. به این ترتیب هولت اولین پتنت خود را در خصوص بهبود عملکرد تراکتور در سال ۱۹۰۷ به ثبت رساند.
کاترپیلار در اولین سال ساخت خود توانست ۱۳ میلیون دلار فروش داشته باشد. این رقم در سالهای بعد روند رو به افزایشی داشت و با شروع جنگ جهانی اول، بولدوزرهای کاترپیلار استفادهی زیادی در جنگ داشتند.
تراکتورهای هولت در جنگ جهانی اول
تراکتورهای هولت نقش مهمی در جنگ جهانی اول ایفا کردند. حتی قبل از اینکه ایالات متحده بهطور رسمی وارد جنگ شود، هولت ۱۲۰۰ تراکتور را بهمنظور اهداف کشاورزی به انگلستان، فرانسه و روسیه فرستاد. این دولتها، تراکتورها را بهطور مستقیم به میدان جنگ فرستادند تا نظامیان با کمک آنها تجهیزات جنگی را جابهجا کنند.
با گسترش جنگ جهانی اول، مقامات جنگ بریتانیا یک تراکتور هولت سفارش دادند تا آن را بررسی کنند. آنها تحت تأثیر عملکرد این تراکتور قرار گرفتند و مصمم شدند تا از آن بهعنوان خودروی حمل اسلحه استفاده کنند. ۴ سال بعد تراکتورهای هولت بهعنوان خودروی حمل اسلحه شناخته شدند. علاوه بر این، این تراکتورها الهامبخش توسعهی تانکهای بریتانیایی شدند که به شکل قابل توجهی تاکتیکهای جنگهای زمینی را تغییر دادند.
چالش های کاترپیلار پس از جنگ جهانی اول
تراکتورهای هولت در طول جنگ جهانی اول بهخوبی شناخته شده بودند؛ بهطوری که بخش عمدهای از قراردادهای نظامی، شامل تولیدات این برند بود. جنگ بهطور یکباره و ناگهانی به پایان رسید و تراکتورهای سنگین مورد نیاز ارتش، برای کشاورزان مناسب نبودند. وضعیت این شرکت زمانی بدتر شد که دولتهای اروپایی اقدام به برگرداندن محصولات خریداریشده کردند و قیمت تراکتورها با کاهش مواجه شد. هر چه کاترپیلار در دوران جنگ رونق اقتصادی پیدا کرده بود، اکنون در زمان صلح با سقوط مواجه شد. به همین دلیل، هولت برای بقای خود مجبور شد وامهای کلانی بگیرد.
در آن زمان شرکت تراکتور سازی سی ال بست رقیب اصلی هولت به شمار میآمد. سی ال بست در سال ۱۹۱۰ توسط کلارنس لئو بست تأسیس شده بود و در طول جنگ جهانی با برخورداری از پشتیبانی دولت، تراکتورهای کوچک را در اختیار کشاورزان قرار میداد. از این رو سی ال بست هم سود قابل توجهی در بازار زمان جنگ به دست آورده بود. البته این شرکت هم بدهیهای قابل توجهی داشت؛ چرا که در خصوص یکی از تولیدات جدید خود وام زیادی گرفته بود.
بنابراین پس از پایان جنگ جهانی اول، اقتصاد هر دو شرکت تحت تأثیر قرار گرفت. در دسامبر سال ۱۹۲۰، بنجامین هولت ۷۱ ساله پس از یک ماه بیماری در گذشت.
تأسیس شرکت کاترپیلار در سال ۱۹۲۵
بانکهایی که از شرکت هولت طلبکار بودند، هیئت مدیره را مجبور کردند فردی به نام توماس باکستر را بهعنوان جایگزین هولت انتخاب کند. باکستر در ابتدا تولید تراکتورهای بزرگ را از خط تولید این شرکت حذف کرد و بهجای آن، مدلهای کوچکتر متمرکز بر بازار کشاورزی را معرفی کرد. همزمان با آغاز پروژههای جادهسازی و اختصاص بودجهی یک میلیارد دلاری به این برنامه، باکستر تمرکز شرکت را به ساخت تجهیزات ساخت و ساز جادهای معطوف کرد. در این شرایط دو شرکت هولت و ال سی بست باید با رقیب تراکتورساز سومی به نام فدرسون رقابت شدیدی میکردند.
بین سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۱۸ سی ال بست و هولت مجبور به پرداخت مبلغی حدود ۱.۵ میلیون دلار بابت هزینههای قانونی مربوط به فسخ قرارداد، علامت تجاری و نقض پتنت شدند. هری فیر، یکی از اعضای بنگاه مالی پیرس در سانفرانسیسکو، اعلام کرد که برای پرداخت بدهیها و مشکلات مالی هر دو شرکت کمک خواهد کرد. فیر به هر دو شرکت پیشنهاد کرد که با یکدیگر ادغام شوند. از این رو در آوریل ۱۹۲۵، سی ال بست که از لحاظ مالی قویتر بود با کاترپیلار هولت که پیشتاز بازار شناخته میشد یکی شدند و با نام شرکت کاترپیلار شروع به فعالیت کردند.
شرکت جدید تا سال ۱۹۳۰ در سن لیندرو اداره میشد و پس از آن به پیوریا منتقل شد. در همان سال ۱۹۲۵ باکستر از سمت مدیرعاملی کنار گذاشته شد و کلارنس لئو بهعنوان مدیرعامل شرکت تا سال ۱۹۵۱ باقی ماند.
شرکت کاترپیلار در خط تولید خود تنها پنج نوع تراکتور را آمادهی عرضه کرد که شامل تراکتورهای دو تن، پنج تن و ۱۰ تن باقیمانده از خط تولید هولت و کاترپیلار ۳۰ و کاترپیلار ۶۰ از خط تولید سابق سی ال بست بودند. تولید تراکتورهای پنج تن و ۱۰ تن در سال ۱۹۲۶ و تولید تراکتورهای ۲۸ تن در سال ۱۹۲۸ متوقف شد. فروش اولین سال تأسیس شرکت معادل ۱۳ میلیون دلار بود. در سال ۱۹۲۹ این رقم به ۵۲.۸ میلیون دلار رسید و در طول دههی ۱۹۳۰ با رشد همراه بود.
کاترپیلار و جنگ جهانی دوم
مشارکت کاترپیلار در جنگ جهانی دوم بسیار متفاوت بود. یکی از موارد بسیار مهم، تبدیل موتور بنزینی هواپیما به موتور دیزلی بود. در سال ۱۹۴۲ کاترپیلار نوع جدید موتور دیزلی RD-1820 را ارائه کرد که در تانکهای جنگی M-4 مورد استفاده قرار میگرفت. این شرکت علاوه بر انواع موتورها، اقدام به ساخت گلولههای توپ بهمنظور استفاده در اهداف جنگی کرد. کاترپیلار یک کارخانهی ذوب آلومینیوم در دیکاتور ایلینوی راهاندازی کرد تا کمبود دسترسی به مواد ضروری را تسهیل کند. مهندسان کاترپیلار متوجه شدند که با استفاده از القای الکتریکی با فرکانس بالا میتوانند فلزات قویتری از مواد خام فراوانتر و ارزانتر تهیه کنند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، این شرکت بهسرعت رشد کرد و نخستین سرمایهگذاری خارجی خود را در سال ۱۹۵۰ آغاز کرد و این ماجرا شروع چند ملیتی شدن این برند بود.
کاترپیلار در دوران سقوط وال استریت
طی سقوط والاستریت در سال ۱۹۲۹، کاترپیلار هم دچار ضربههای اقتصادی شد؛ اما به لطف افزایش فروش محصولاتش در اتحاد جماهیر شوروی توانست خود را پابرجا نگه دارد. در دوران فروپاشی اقتصاد جهانی، رقم فروش کاترپیلار از ۴۵ میلیون دلار در سال ۱۹۳۰ به ۱۳ میلیون دلار در سال ۱۹۳۲ رسید! در این شرایط کاترپیلار مجبور شد حقوق مدیرانش را کاهش دهد و بعضی از کارخانههایش تنها ۴ روز در هفته دایر باشند.
با این حال در اواخر دههی ۱۹۳۰، با افزایش خریدهای شوروی این کارخانه توانست به سودآوری برسد؛ چرا که شوروی در آن زمان دارای مزارع وسیعی بود و نیاز به تراکتور و ماشینآلات کشاورزی داشت. به این ترتیب، محصولات کاترپیلار به شوروی کمک کرد کنترل بهتری بر وضعیت مزارع خود داشته باشد و میلیونها دلار تراکتور و کمباین از این شرکت توسط شوروی خریداری شد.
هر چند موتورهای دیزلی تا قبل از سال ۱۹۳۱ هم تا حد نهچندان گستردهای استفاده میشدند؛ اما توسط کاترپیلار کارایی فراگیرتری پیدا کردند. پیش از این دیزلها برای استفادههای تجاری بسیار سنگین و غیر قابل استفاده بودند. با روی کار آمدن موتور کاترپیلار ۶۰، دیزل بهعنوان بخش اصلی وسایل نقلیهی سنگین شناخته شد؛ بهطوری که در سال ۱۹۳۳ تولید دیزلهای کاترپیلار دو برابر بیشتر از تمام شرکتهای ایالات متحده بود. بنابراین کاترپیلار توانست مجددا بسیاری از طراحیهای قدیمی خود را به شیوهای کارآمدتر و بهصرفهتر عرضه کند. از این رو آمار فروش این برند افزایش پیدا کرد. ضمن اینکه کاترپیلار توانست از سود پروژههای ساخت جادهی فرانکلین روزولت هم بهرهمند شود.
کاترپیلار و معضلات نیروی کار
در اوایل دههی ۱۹۸۰ میلادی بود که کاترپیلار به ورشکستگی نزدیک شد و تقریبا یک میلیون دلار در روز دچار خسارت میشد؛ چرا که در رقابت با رقیب ژاپنیاش کوماتسو دچار رکود شدید شد. در آن زمان کوماتسو شعار «کاترپیلار را محاصره کنید» را در داخل سازمانش خط مشی قرار داده بود. بدشانسی دیگر کاترپیلار تحریم شوروی توسط ایالات متحده بود. پس از جنگ اتحاد جماهیر شوروی با افغانستان، دولت ایالات متحده صادرات محصول به این کشور را متوقف کرد. بنابراین کاترپیلار از فروش ۴۰۰ میلیون دلار ماشینآلات خط لولهای که قبلا ساخته بود، باز ماند. پس از کاهش شدید تقاضا، کاترپیلار اقدام به اخراج نیروهایش کرد که این مسئله منجر به بروز اعتصابات و اعتراضات شد.
در سال ۱۹۹۲، اتحادیهی کارگران خودروسازی علیه کاترپیلار یک اعتصاب ۵ ماهه انجام دادند. کاترپیلار در پاسخ به این اعتصاب تهدید کرد که برای تمام نیروی کار خود جایگزین قرار خواهد داد. حدود ده هزار نفر از اعضای اتحادیه دوباره در بازهی زمانی ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ شروع به اعتصاب کردند که این آمار در آن زمان نوعی رکورد بود! در نهایت اعتصابها به پایان رسید و اعضای اتحادیه تصمیم گرفتند بدون عقد قرارداد و ثبت درآمد به کار خود برگردند. در سال ۱۹۹۴ کاترپیلار اعلام کرد که حاضر است قرار دادی با کارگران ببندد که در آن درآمد کارگران رده بالا از ۳۵,۰۰۰ دلار به ۳۹,۰۰۰ دلار در سال برسد؛ درحالیکه نظر اتحادیه رقم ۴۰,۰۰۰ دلار بود که توسط شرکتهای دیگر پرداخت میشد.
در جریان اعتصاب، کاترپیلار در تلاش برای حفظ تولید، از مدیران خود استفاده کرد. از این رو بخش تحقیق و توسعه متوقف شد و هزاران مهندس و نیروی غیر قراردادی به بخشهای مونتاژ رفتند تا جایگزین اعضای اعتصابکننده باشند.
کاترپیلار تصمیم گرفت بهجای درگیری با اتحادیههای کارگری، تاکتیکهایی به کار گیرد تا کمترین آسیب را از این جریانات متحمل شود. یکی از راهکارهای کاترپیلار در این خصوص برونسپاری بخش عمدهای از تولید قطعات به خارج از شرکتهایش بود. حرکت دیگر کاترپیلار طبق اظهارات تحلیلگران صنعت، استفاده از از استراتژی جنوب بود که در آن تمرکز شرکت صرف تأسیس کارخانههای کوچکتر در ایالتهای «بدون اعتراض» میشد.
در سال ۲۰۱۲ کاترپیلار کارکنان کارخانهی لوکوموتیوسازی در لندن، ایالات اونتاریوی کانادا را در تنگنا قرار داد تا حقوق آنها را ۵۰ درصد کاهش دهد. این حرکت در کانادا با اعتراضات و شکایتهای وسیعی همراه بود. به دنبال این اعتراضات فروشگاههای خردهفروشی پوشاک Mark's چکمههای کاترپیلار را از قفسههای فروش خود حذف کردند.
در ماه می ۲۰۱۲ هم، ۷۸۰ عضو اتحادیهی بین المللی ماشینسازی و ۸۵۱ نفر کارگران عضو اتحادیهی هوافضا هم اعتصاب کردند. این اعتصابات به دنبال توافقنامهای بود که در آن کاترپیلار اعلام کرد که حقوق کارکنانش تا ۶ سال ثابت باقی خواهد ماند! کارگران با توجه به سوددهی قابل توجه کاترپیلار در سال ۲۰۱۱ و همچنین افزایش حقوق ۶۰ درصدی مدیرعامل آن، نسبت به این توافق جدید ابراز خشم کردند.
کمکهای انساندوستانه در آفریقا
کاترپیلار در عرصهی رعایت حقوق نیروی کارش چندان خوشنام نیست؛ اما در عرصهی فعالیتهای بشردوستانه دست به فعالیتهای قابل توجهی زده است.
در دهههای اخیر، کاترپیلار بخشی از بزرگترین پروژههای زیرساختی در آفریقا را عهدهدار بوده است. در واقع بنیاد کاترپیلار بهمنظور کاهش فقر و افزایش سطح رفاه زندگی مردم تأسیس شد. این بنیاد با همکاری شرکای غیر انتفاعی خود از سال ۲۰۱۰ بیش از ۵۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کرده است تا پروژههای منطقهای آفریقا و خاورمیانه را تأمین مالی کند. این سرمایه گذاریها صدها هزار نفر از مردم فقیر آفریقا را از امکاناتی نظیر دسترسی به آموزش و پرورش، آب پاک، بهداشت و تأمین مالی بهرهمند میکنند.
در حال حاضر کاترپیلار حدود ۵۰ کارخانهی تولیدی در ایالات متحده و ۶۰ کارخانهی تولیدی در خارج از این کشور دارد و محصولات خود را به بیش از ۲۰۰ کشور جهان عرضه میکند.
مدل X2 از محصولات جدید خودروساز باواریا است و این خودروساز آلمانی امید زیادی به موفقیت کراساورها در بازار جهانی دارد. بیامو X2 در حقیقت مدلی است که در رده بندی محصولات بیامو، بین X1 و X3 قرار میگیرد. قیمت نسخهی استاندارد X2 در بازار آمریکا، از ۳۹ هزار و ۳۹۵ دلار آغاز میشود؛ اما مشتریان امکان انتخاب آپشنهای مختلف برای این خودرو را بهصورت آنلاین در اختیار دارند. اگر مدل xDrive28i M Sport این خودرو را سفارش دهید، قیمت آن به ۴۳ هزار و ۵۰ دلار افزایش پیدا خواهد کرد. به این ترتیب نسخهی فولآپشن X2، گرانقیمتتر از ارزانترین نسخهی مدل X3 بهحساب میآید؛ چون مدل پایه از X3 دارای قیمت ۴۲ هزار و ۴۵۰ دلار است. همچنین میتوان با سفارش دادن پکیج Premium Tier امکاناتی همچون سرویس در محل، هداپ دیسپلی، سیستم رهیاب ماهوارهای، سیستم کنترل ترافیک فعال و صفحهی لمسی را دریافت کرد که این موارد قیمت خودرو را به ۴۵ هزار و ۶۵۰ دلار افزایش میدهند و این در حالی است که هنوز آپشنهای خودرو را سفارش ندادهاید.
برای رنگآمیزی بدنهی بیامو X2 با پکیج M Sport میتوان ۸ رنگ مختلف را سفارش داد که شامل مشکی سفیر متالیک، خاکستری متالیک، زیتونی تیرهی متالیک، آبی مدیترانهای متالیک، آبی میسانو متالیک، طلایی گالوانیک متالیک و نارنجی متالیک هستند که برای هر یک از این رنگها باید مبلغ ۵۵۰ دلار پرداخت کرد ضمن اینکه رنگ سفید آلپینا نیز برای این خودرو بدون پرداخت هیچ مبلغ اضافهای قابل انتخاب است. جالب است که مدل های استاندارد بیامو X2 را که فاقد پکیج M Sport هستند میتوان در ۱۰ رنگ مختلف سفارش داد. X2 بهصورت استاندارد به رینگهای ۱۹ اینچی M Sport مجهز است؛ اما با پرداخت ۶۰۰ دلار میتوان ست رینگهای ۲۰ اینچی را برای این اتومبیل سفارش داد.
برای داخل کابین ۷ نوع تریم داخلی قابل انتخاب هستند که دو نوع آنها بهصورت استاندارد به همراه تودوزی چرمی عرضه میشوند و پنج تریم باقیمانده را نیز در قبال مبلغ ۱۴۵۰ دلار میتوان به همراه پوشش چرمی دریافت کرد. برای تزئینات داخل کابین، چهار گزینه شامل طرح چوب با کروم، آلومینیوم با کروم، مشکی برقی همراه با کروم و آلومینیوم هگزاگون همراه با کروم قابل انتخاب است که همگی این موارد در مدلهای مجهز به پکیج M Sport بهصورت استاندارد وجود دارند.
خریداران بیامو X2 با پرداخت ۷۰۰ دلار این امکان را دارند که پکیج کمکی رانندگی را برای این خودرو سفارش دهند که این پکیج شامل سیستمهای کمکی رانندگی فعال میشود. با پرداخت ۱۰۰۰ دلار میتوان کروز کنترل هوشمند را به این امکانات اضافه کرد. پکیج Dynamic Handling نیز به قیمت ۶۰۰ دلار قابل انتخاب است که شامل سیستم فرمان اسپرت M Sport و کمکفنرهای دارای کنترل فعال میشود که البته این مورد بنا به دلایلی روی مدلهای دارای رینگ ۲۰ اینچی قابل انتخاب نیست.
لیست امکانات رفاهی و سرگرمی بیامو X2 کامل و مناسب است؛ اما این آپشنها نیز قیمت بالایی دارند. سیستم شارژر بدون سیم تلفن همراه و پشتیبانی از اشتراک وایفای ۵۰۰ دلار، اسپویلر عقب M اسپرت ۱۵۰ دلار، سیستم صوتی حرفهای هارمن کاردون ۸۷۵ دلار، اپل کارپلی ۳۰۰ دلار، تایر زاپاس کوچک ۱۵۰ دلار و سنسور کمکی پارک ۸۰۰ دلار قیمت دارند.
تمامی مواردی که به آنها پرداختیم در صورت سفارش، قیمت بیامو X2 را به ۵۳ هزار و ۷۵ دلار افزایش میدهند که به این مبلغ باید ۹۹۵ دلار هزینهی حمل به مقصد را نیز اضافه کرد. در انتها باید اشاره کنیم که این خودرو با آپشنهای نامبرده به یک پیشرانهی ۲ لیتری توربوشارژردار مجهز است که میتواند ۲۲۸ اسب بخار قدرت و ۳۵۰ نیوتن متر گشتاور تولید و با استفاده از یک جعبهدندهی ۸ سرعتهی خودکار روانهی چرخها کند.
عرضهی تلویزیون پرچمدار ۷۷ اینچی سال گذشتهی پاناسونیک مدل EZ1000 احتمالا به سال ۲۰۱۸ موکول خواهد شد؛ اما FZ950 و FZ800 مدلهای کاملا جدید تلویزیونهای OLED پاناسونیک برای سال ۲۰۱۸ هستند که در سایزهای ۵۵ و ۶۵ اینچ در دسترس خواهند بود.
اطلاعات ارائهشده توسط پاناسونیک نشان از این دارد که تلویزیونهای اولد ۲۰۱۸ دارای رزولوشن 4K هستند. این مدلها از جدیدترین نسل پردازندهی ویدئویی Hollywood-tuned HCX پشتیانی میکنند و پیشرفتهای سختافزاری قابل توجه دیگری در مقایسه با نسلهای قبل ارائه میدهند. همچنین پاناسونیک همکاری خود را با Hollywood colorist Deluxe ادامه خواهد داد تا از بابت ارائهی دقیق کیفیت تصویر همانگونه که مد نظر سازندگان فیلم است اطمینان حاصل کنیم. علاوه بر شرکت Deluxe، تعداد قابل توجه دیگری از استودیوهای پس از تولید (post-production) صنعت فیلمسازی هالیوود، تلویزیونهای اولد پاناسونیک را بهعنوان مانیتورهای مرجع با ابعاد بزرگ در فرآیند خلق و تولید فیلم استفاده میکنند. همچنین با در دسترس بودن صفحهنمایشهای جدید برای مشتریان خانگی، شعار معروف پاناسونیک مبنی بر اینکه «هالیوود را به خانهی شما میآوریم» هیچوقت تا به این اندازه به واقعیت تبدیل نشده است.
اولین تلویزیونهای اولد با فناوری +HDR10
FZ950 و FZ800 اولین تلویزیونهای اولد هستند که از فناوری +HDR10 پشتیبانی میکنند، این فرمت برجستهیHDR روی ابردادهی پویا (Dynamic Metadata) ساخته شده است. درحالیکه پاناسونیک پخشکنندهی بلوری اولترا اچدی با قابلیت دالبیویژن ارائه خواهد کرد، تلویزیونهای اولد جدید از فرمت دالبی پشتیبانی نخواهند کرد.
FZ950 و FZ800 از فرمت پایهی HDR10 و (HLG (Hybrid Log Gamma پشتیبانی خواهند کرد و انتظار میرود گواهینامههای UHD Premium و THX را نیز دریافت کنند، علاوه بر این، شرکت پاناسونیک اعلام کرده است که FZ950 وFZ800 بهواسطهی استفاده از فناوری گاما، بالاترین نرخ پاسخگویی تصویر در میان تمام محصولات پاناسونیک را دارند.
پاناسونیک میگوید:
پردازندهی تصویر HCX در سال ۲۰۱۸ بهبود خواهد یافت. دو سیستم جدید استفادهشدهی دیگر در تلویزیونهای 4K جدید Dynamic Scene Optimizer و HDR Brightness Enhancer (تقویتکنندهی روشنایی HDR) هستند. Dynamic Scene Optimizer از هوش مصنوعی برای تقلید ابردادههای پویا در هنگام بازی با منبع HDR 10 استفاده میکند و هدف HDR Brightness Enhancer تنظیم دستی یا خودکار محتوای HDR است، بهمنظور درک اینکه کیفیت تصویر در یک اتاق روشن با استفاده از سنسور نور داخلی چگونه به نظر میرسد.
بزرگترین تغییر سختافزاری در پردازندهی HCX در این مدلهای جدید معرفی سیستم کاملا جدید داینامیک لوت است. فناوری (LUT (Look Up Table در چرخههای حرفهای پس از تولید و پخش بهطور گسترده در هالیوود و دیگر شرکتها بهمنظور اطمینان از دقت رنگ استفاده میشود. فناوری LUT تاکنون بر اساس فضای رنگ استفادهشده در منبع تنظیم میشد؛ اما با این نوآوری، HCX بهطور خودکار میانگین سطح روشنایی یک صحنه را ارزیابی میکند و از هوش مصنوعی برای بارگذاری LUT مناسب در آن صحنه استفاده میکند. این سبب بهبود چشمگیری در صحنههای با روشنایی متوسط میشود و این موضوع باعث میشود صحنهها بیش از گذشته طبیعی به نظر برسند.
مدل FZ950 از بلندگوهای با فناوری Tuned By Technics بهره میبرد. این نوع از بلندگو اولین بار در تلویزیون پاناسونیک EZ1000 معرفی شد. هر دو مدل FZ950 و FZ800 از ویژگی Absolute Black Filter (فیلتر مشکی مطلق) بهمنظور به حداقل رساندن بازتاب نور محیط در صفحهنمایش بهره میبرند.
تنها تفاوت میان FZ950 و FZ800 طراحی و بلندگوهای آنها است. تاکنون هیچ اطلاعاتی دربارهی زمان عرضه و قیمت این محصولات ارائه نشده است؛ اما پاناسونیک در ماه فوریه کنفرانس سالانهی خود را میزبانی خواهد کرد و انتظار میرود اطلاعات بیشتری دربارهی این محصولات در آیندهی نزدیک دریافت کنیم. FZ950 و FZ800 تنها در اروپا عرضه خواهند شد.
ایسر که امسال با دست پر به نمایشگاه CES 2018 آمده است از Nitro 5 که لپتاپی برای گیمرها است رونمایی کرد. این دستگاه به کارت گرافیک AMD Radeon RX560 مجهز است و از آخرین سری پردازندههای موبایل Ryzen به همراه ۳۲ گیگابایت رمDDR4 بهره میبرد. فضای ذخیرهسازی در این دستگاه از نوعSSD و ۵۱۲ گیگابایتی است. طراحی پشت لپتاپ لیزری است و در قسمت لولا از رنگ قرمز سیر استفاده شده است.
صفحهنمایش این دستگاه ۱۵.۶ اینچی و از نوع IPS با کیفیت فول اچدی است و در بالای آن دوربین وبکم قرار گدارد. در قسمت صدا، پشتیبانی از Dolby audio Premium و فناوری TrueHarmony متعلق به ایسر در نظر گرفته شده است. اتصالات نیترو ۵ شامل یک پورت USB-C ،HDMI 2.0 ،GbE و سایر اتصالات معمول است. این لپتاپ در ماه آوریل با قیمت ۷۹۹ دلار روانهی بازار خواهد شد.
جدیدترین رایانهی رومیزی ایسر Predator orion 9000 نام دارد. این رایانه مخصوص گیمینگ است و در طراحی آن از رنگهای مشکی و نقرهای استفاده شده و نور RGB در گوشههای آن قابل تنظیم است. در قسمت کناری کیس یک پنجره برای نمایش محتویات آن در نظر گرفته شده است. قویترین نسخهی این رایانهی رومیزی به Intel Core i9 با ۱۸ هستهی پردازشی و ۳۶ تِرِد مجهز است که با رم ۱۲۸ گیگابایتی همراهی میشود. این رایانه از کارت گرافیک GTX 1080 Ti بهره میبرد و دو درگاه USB 3.1 نسل دوم که یکی Type-C و دیگری Type-A است و هشت درگاه USB 3.1 معمولی به همراه دو درگاه USB 2.0 برای آن در نظر گرفته شده است. سیستم خنککنندهی مایع ایسر به نام IceTunnel برای خنک نگه داشتن این دستگاه مورد استفاده قرار گرفته است. قیمت نسخهی پایهی Predator Orion 9000 برابر با ۱۹۹۹ دلار است که این رقم در نسخههای قویتر، بالاتر خواهد بود. تاریخ عرضهی این دستگاه ماه فوریه اعلام شده است.
درحالیکه بحث و گفتگو در مورد وضعیت حریم خصوصی آنلاین و حفاظت از اطلاعات شخصی در اینترنت ادامه دارد؛ یکی از بزرگترین دغدغههای مصرفکنندگان و شرکتهای خدماتی، نیاز روزافزون به پلتفرم امنتر وب است.
سال گذشته، برخی از حرکات شرکتهای بزرگ فناوری نظیر گوگل و فیسبوک در استفاده از الگوریتمهای نادرست، تبلیغ اخبار دروغین و تغییر فرایندها برحسب منافع شرکت، باعث شد مردم نسبت به کنترل تجربیات آنلاین خود حساستر شوند.
استارتاپ میلیون شرت (Million Short) که در سال ۲۰۱۲ تأسیس شده است، موتور جستجویی راهاندازی کرده که از یک روش جدید و متمرکز برای سازماندهی، دسترسی و کشف دادهها در اینترنت استفاده میکند. این پلتفرم، با گسترش دسترسی عمومی به دادههای آنلاین، گزینههای وسیعتری در جستجوی اطلاعات کاربران، به نمایش میگذارد.
میلیون شرت با دور زدن موتورهای جستجوی مشهور، سایتهای پربازدید و گزینههایی که با حمایتهای مالی در صفحهی اول نتایج قرار میگیرند، در هر جستجوی کاربران، یک میلیون سایت را به آنها معرفی میکند. این شرکت امیدوار است زمین بازی را برای وبسایتهای جدیدی که به هر دلیلی از سئوی ضعیفتر برخوردارند، کلمات رقابتی بیشتری دارند یا با یک بودجهی بازاریابی پایین اداره میشوند، متعادل کند.
سانجای آرورا، مؤسس و مدیرعامل میلیون شرت، در مصاحبهای با نشریهی فوربز، چشمانداز شرکت خود را به اشتراک گذاشته است. آنچه در ادامهی این مطلب میخوانید، صحبتهای او در مورد غلبه کردن بر بازار انحصاری گوگل و آیندهی جستجوی آنلاین اطلاعات است:
چه مسائلی الهامبخش شما در راهاندازی میلیون شرت بود؟
سانجای آرورا: اهمیت جستجوی آنلاین بیش از آن است که تحت کنترل چند شرکت شناختهشده باقی بماند و واقعیت این است که من اصلاً اطمینان ندارم که دانش و هنری که پشت این موتورهای جستجو وجود دارد، کامل و بینقص است. در این حوزه هنوز فضای زیادی برای نوآوری، الگوریتمهای جدید، رابطهای کاربری و فیلترهای نوین مرتبسازی اطلاعات وجود دارد. یک فرصت فوقالعاده پیش روی ما است. چرا به تعداد انگشتشماری از شرکتها اجازه دادهایم دانشی را که میتوانیم از اینترنت کسب کنیم، کنترل کنند؟ من معتقدم مردم جهان به موتورهای جستجوی بیشتری نیاز دارند. هدف ما این است که با ارائه روشهای جایگزین برای سازماندهی، دسترسی و کشف طیف وسیعتری از وبسایتها، مسیرها و اطلاعاتی را به مردم نشان دهیم که پیشازاین کمتر دیده شدهاند.
در مراحل اولیهی کسبوکارتان با چه چالشهایی روبرو شدید؟
سانجای آرورا: بزرگترین چالش ما که هنوز هم ادامه دارد، زیر سؤال بردن تفکر رایج فعلی است که جستجو را یک مشکل حلشده میبیند. مردم معمولاً دربارهی ارائهدهندگان خدمات جستجو و الگوریتمهای پشت آن، فکر نمیکنند؛ اما من شبانهروز به این موضوع فکر میکنم. به گزینههای بیشماری فکر میکنم که هرگز در دسترس مردم قرار نمیگیرند. اغلب مردم اظهار میکنند که از جستجوی گوگل راضی هستند؛ ولی وقتی با آنها صحبت میکنید و توضیح میدهید که بهطور بالقوه، چه حجمی از اطلاعات را از دست میدهند، ذهنشان بهآرامی باز میشود. ما هرروز بازخوردهای متعددی از کاربرانمان دریافت میکنیم که اظهار میکنند به نتایج فوقالعادهای دستیافتهاند که در موتورهای جستجوی سنتی، هیچ نشانهای از آنها نیست.
موتور جستجوی شما چگونه کار میکند و چه مزایایی برای کاربران دارد؟
سانجای آرورا: با توجه به اهدافی که در مورد آن صحبت کردیم، ما میخواهیم موتور جستجوی وب عمیق باشیم. زمانی که کاربران از موتورهای جستجوی سنتی استفاده میکنند، فقط عملیات جستجو را «اجرا» میکنند؛ درحالیکه میلیون شرت به آنها اجازه میدهد عملیات را «کنترل» کنند. بهعنوان مثال آنها میتوانند با حذف وبسایتهای مشهور از نتایج جستجو، به کشف محتوای معتبری بپردازند که ممکن بود برای همیشه زیر صدها صفحهی نتایج، مدفون بماند.
لطفاً مدل کسبوکارتان را شرح دهید. مهمترین اجزای این مدل چیست؟
سانجای آرورا: تعیین یک مدل کسبوکار، یکی از بزرگترین چالشهای ما است. ما هنوز تلاش میکنیم جزئیات مدل کسبوکارمان را تکمیل کنیم. ولی بهطور مشخص، جریان اصلی درآمد ما از تبلیغات حاصل میشود. البته ایدههای دیگر هم برای کسب درآمد در ذهن داریم. مثلاً میتوانیم از کاربران B2B، حق اشتراک بگیریم.
بزرگترین نقطهضعف این حوزه چیست و شرکت شما چه راه حلی برای این مشکلات ارائه میکند؟
سانجای آرورا: از نظر من، نقطهی کور فضای جستجو، کمبود گزینههای انتخابی است. محدودیت انتخاب نهتنها در تنوع موتورهای جستجو دیده میشود، بلکه در نتایج جستجو نیز خودش را نشان میدهد. گوگل روی بخش اعظم بازارهای جستجو تسلط دارد و این بهخودیخود یک نقطهضعف محسوب میشود. ما امیدواریم نوآوریهای که عرضه میکنیم، تا حد زیادی این مشکل را کنار بزند.
چگونه میزان موفقیت و تأثیر شرکتتان را میسنجید؟
سانجای آرورا: تیم ما از تعدادی توسعهدهندهی برتر تشکیل شده است که فوقالعاده مشتاقاند محصولی عرضه کنند که جایگزین خوبی برای گوگل باشد. ما مدام از کاربرانمان درخواست بازخورد میکنیم تا متوجه شویم میلیون شرت میتواند به آنها کمک کند یا خیر. موفقیت ما در ویژگیهای پیشرفتهای که بهصورت بهروزرسانی به وبسایتمان اضافه میشود، نمود پیدا میکند. درنهایت افزایش تعداد کاربران و همچنین افزایش میزان درآمد و سوددهی شرکت هم فاکتورهای دیگری هستند که موفقیت ما را تأیید میکنند.
تجربیات پیشین شما در عرصهی کارآفرینی، چه تأثیری روی راهاندازی شرکت جدید داشت؟
سانجای آرورا: من بیش از ۲۰ سال است که کارآفرین هستم. دو شرکت سابق من، ارائهکنندهی خدمات نرمافزاری B2B بودند و بر مبنای همین فرضیهی اصلی، یعنی ارائهی یک موتور جستجوی جایگزین، فعالیت میکردند. این دو شرکت بهنوعی زیرساختهای میلیون شرت محسوب میشوند. راهاندازی و ادارهی اولین شرکتم به من فرصت داد روی ایدههای موردعلاقهام کار کنم. من یاد گرفتم که به کمک اراده و صبر و همچنین پر کردن اطرافم با افراد مستعد (و البته کمی چاشنی شانس!)، میتوانم به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کنم.
کلیدهای مقیاسپذیری و پایداری در صنعتی که دائماً در حال تغییر است، چیست؟
سانجای آرورا: امروزه فضای ابری مقیاسپذیری یک موتور جستجو را بسیار ساده کرده است؛ ولی پایداری قسمت سخت کار ما محسوب میشود. برای من کلید پایداری سرعت عمل است. یعنی چقدر سریع میتوانیم ویژگیهای جدید و مفیدی توسعه دهیم و به محصولمان اضافه کنیم و چقدر در نوآوریهایمان موفقیم.
جایگاه شرکت خود را در سه تا پنج سال آینده، کجا میبینید؟ پیشبینی میکنید چقدر در این صنعت تأثیرگذار خواهید بود؟
سانجای آرورا: ما محصولات جدیدی به بازار عرضه میکنیم. در حال حاضر مشغول کار روی یک نسخهی مخصوص کودکان هستیم. من خودم سه فرزند دارم و نگاه میکنم که آنها چطور از این محصول برای جستجو در کلاسهای درس استفاده میکنند. مشکلاتی که اخیراً برای یوتیوب به وجود آمد، مرا به راهاندازی این نسخه مصممتر کرد. اگر بتوانیم برنامههای توسعه و بازاریابیمان را بهخوبی اجرا کنیم، تا پنج سال آینده به یک برند خانوادگی تبدیل خواهیم شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.