در نمایشگاه CES 2018، غول خودروسازی ژاپن از یک مدل مفهومی و کاملا جعبهای رونمایی کرد که با نام ای پالت (e Palette) شناخته میشود. آنچه از طرح مفهومی تویوتا برای حمل و نقل آینده به نظر میرسد، کاربردی و نازیبا بودن آن است. ابتکار تویوتا، قابل استفاده برای جابهجایی مردم و کالاها خواهد بود؛ ضمن اینکه در ابعادی با طولهای متفاوت ۴ تا ۷ متر قابل ساخت است. هرچند ظاهر این محصولجذابیت چندانی ندارد، بسیار کاربردی و هوشمندانه عمل میکند. نمونهای از ای پالت که در CES به نمایش درآمد، دارای طول ۴.۸ متر، عرض ۲ متر و ارتفاع سقف ۲.۲۵ متر است.
طرح ای پالت، ارتفاع سقف قابل توجه و عرضی معادل یک خودروی معمولی دارد و از سویی دیگر، فاقد هرگونه انحنا و حجمدهی ظاهری در نمای جانبی است. با این اوصاف، میتوان بزرگترین اجسام و بیشترین افراد ممکن را داخل آن جا داد. چنین سبکی در طراحی، مسلما مناسب شرکتهای تاکسی اینترنتی، نظیر اوبر و برندهای فروشگاهی، مثل سایت آمازون و تحویلدهندههای غذا خواهد بود. با اضافه یا کم کردن صندلیها و محفظهها، میتوان بهترین چیدمان را برای جابهجایی افراد و کالاها، در اختیار داشت.
صنعت خودرو در سال ۲۰۱۷، بیش از هرچیز بر فناوری خودران، شبکهی خودروهای اشتراکی، ارتباط بین خودروها وپیشرانههای برقی تمرکز داشت. تمامی این عبارات، در طراحی ای پالت در نظر گرفته شدهاند تا محصول مفهومی تویوتا، یک پلتفرم کاربردی برای مقاصد مختلف باشد. این خودرو، تمام برقی و بهرهمند از فناوری خودران خواهد بود؛ اما میتواند بهصورت سادهتر و دارای راننده تولید شود. در فضای داخلی، میتوان فعالیتهای تجاری گوناگون و قابل جابهجایی، نظیر اتاق استراحت هتل یا آشپزخانه و کافی شاپ سیار فراهم کرد.
تویوتا با همکاری شرکای جدید خود، در نظر دارد شبکهای به هم پیوسته از خدمات حمل و نقل ارزان و کاربردی ارائه دهد. هر دستگاه ای پالت، مانند یک آجر از ساختمانی بزرگ خواهد بود که هماهنگ با دیگر اجزا عمل میکند. با این شرایط، شرکتهای طرف قرارداد با تویوتا، بینیاز از سختافزارها و نرمافزارهای اختصاصی برای نظارت بر عملکرد وسایل نقلیهی خود خواهند بود. از سویی دیگر، میتوان به جای استفاده از نرمافزار هوش مصنوعی و خودران تویوتا، نمونههای شخصیسازی شده و اختصاصی کارفرما را روی ای پالت نصب کرد. شرکتهای همکار تویوتا در پروژهی ای پالت، از بانک اطلاعاتی این شرکت استفاده میکنند و البته، مجبور به اشتراکگذاری اطلاعات خود با سرورهای تویوتا هستند. علاوه بر این، محاسبات پیچیدهی دخل و خرج یا مکانیابی خودروها در هر لحظه، توسط کارمندان تویوتا قابل انجام خواهد بود.
مطمئنا، انتظار ندارید که در آیندهی نزدیک، سفارش پیتزای شما توسط خودرویی شبیه ای پالت آورده شود؛ اما با توجه به شروع پیشتولید و آزمایش واقعی ای پالت در سال ۲۰۲۰، میتوان امیدوار بود که تا چند سال دیگر، شاهد تردد چنین مدلهایی در شهرهای بزرگ باشیم. تویوتا در تلاش است تا نمونههای اولیه از ای پالت را در المپیک تابستانی توکیو ۲۰۲۰ استفاده کند. در ادامهی مطلب میتوانید بینندهی تیزر رسمی تویوتا با موضوع معرفی کاربردهای ای پالت باشید.
سونی در نمایشگاه CES 2018 در لاس وگاس اولین دستگاه پخش خود با پشتیبانی از دالبی ویژن و HDR10 را معرفی کرد. همچنین در کنار این محصول از دریافتکنندهی صوتیتصویری ۷.۲ کانالهی سونی با پشتیبانی از دالبی اتموس رونمایی شد.
دستگاه پخش بلوری UBP-X700 با کیفیت 4K که از دو استاندارد HDR پشتیبانی میکند و از قابلیتهای هوشمند رایج مانند اپلیکیشنهای یوتیوب و نتفلیکس برخوردار است، از فرمتهای بسیاری از قبیل MP4 ،DSD و FLAC پشتیبانی میکند.
سونی همچنین از دریافتکنندهی صوتیتصویری خود با قابلیت پخش 4K HDR رونمایی کرد. به گفتهی سونی، دو دستگاه یادشده مکمل یکدیگر بهحساب میآیند. دستگاه دوم که STR-DH790 نام دارد به لطف پشتیبانی از HDR10 و دالبی ویژن کیفیتی متمایز ارائه میدهد.
این دستگاه به دالبی اتموس نیز مجهز است. این ویژگی میتواند کیفیت صدای سینمایی را با تصویر باکیفیتی که از UBP-X700 دریافت میکند همراه سازد. به علاوه، پشتیبانی از DTS:X نیز در نظر گرفته شده است تا فیلمهای مورد علاقهی کاربر به کمک سیستم صوتی ۵.۱.۲ کاناله بسیار طبیعی جلوه کنند. هر دو دستگاه سونی بهمنظور استفاده در اتاق پذیرایی طراحی شدهاند و دارای اندازهی کوچک و ضخامت کم هستند.
این دستگاه پخش بلوری سونی میتواند به لطف داشتن سیستم .D.C.A.C یا کالیبرهی خودکار سینمایی، بهراحتی به اسپیکرهای دلخواه شما وصل شود.
به گفتهی سونی، دستگاه پخش بلوری UBP-X700 در ماه جاری در دسترس قرار خواهد گرفت. گفتنی است ویژگی دالبی ویژن در سهماههی دوم و با دریافت بهروزرسانی فرمور به این دستگاه اضافه خواهد شد. اما دریافتکنندهی صوتیتصویری که قرار است در نسخههای مختلفی عرضه شود، کمی دیرتر به بازار خواهد آمد. قیمت این دستگاهها هنوز مشخص نشده است.
روز گذشته و در نمایشگاه CES 2008، نسخهی جدیدی از تکنولوژی ارتباط ذهن انسان با خودرو بهصورت عملی در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفت. نیسان بهعنوان توسعهدهندهی این فناوری، در تلاش است تا تواناییهای آن را برای عامهی مردم توضیح دهد. چنین سیستمی میتواند پیشرفتی بزرگ در فناوری خودران، وسایل نقلیهی برقی و ارتباط بین انسان و اشیاء باشد.
نوآوری نیسان در ارتباط مغزی انسان و خودرو، بهاختصار B2V نامیده میشود و از طریق دریافت مستقیم سیگنالهای مغزی راننده، عمل هدایت خودران یا کمک رانندگی را انجام میدهد. با این فناوری، فرایند آموزش و کسب تجربه در سیستمهای هوشمند خودرو سرعت میگیرد و میتوان بر تواناییهای وسایل نقلیهی خودران، تسلط داشت. نیسان امیدوار است به کمک B2V، واکنشهای فناوری خودران را بهبود دهد و آرامش بیشتری در رانندگی خودکار فراهم کند. همانطور که در فیلم کوتاه ادامهی مطلب قابل مشاهده است، به کمک تجهیزات کوچک و نسبتا سبکوزنی که روی سر راننده قرار میگیرد، سیگنالهای مغزی دریافت و برای خودرو ترجمه میشود. با این فرایند، سیستم هوشمند خودرو میتواند بسیاری از خواستههای راننده، نظیر گردش در پیچ یا ترمز کردن را بهسرعت درک کند و واکنش نشان دهد.
فناوری B2V، تنها رهآورد نیسان برای شروع سال ۲۰۱۸ نیست و این خودروساز ژاپنی، در تلاش است تا نسخهی نهایی ازمدل مفهومی IMX را به نمایش بگذارد. این محصول، سطح بالایی از ارتباط هوشمند بین راننده و سیستمهای کنترلی خودرو به همراه خواهد داشت؛ ضمن اینکه دارای فناوری خودران و پیشرانهی الکتریکی قدرتمند، در حد نیسان GT-R خواهد بود. از سویی دیگر، تولید انبوه نیسان لیف بهعنوان یکی از بهترین خودروهای تمام برقی دنیا، شروع شده است، درحالیکه علاوه بر تواناییهای فنی رضایتبخش در باتریها و پیشرانه، فناوریهای مدرنی نظیر سیستم کمک رانندهی پروپایلوت (Pro PILOT)، رانندگی تک پدال (e-Pedal) و ارتباط بین خودرویی ارائه میکند.
حدود یک هفته تا آغاز نمایشگاه خودروی دیترویت، بهعنوان بزرگترین رویداد سالیانهی این صنعت در قارهی آمریکا باقی مانده است. با توجه به ویدئوهایی که بهتازگی توسط نیسان منتشر شده، میتوان نتیجه گرفت که در زمینهی ایمنی خودروها و فناوریهای مرتبط با مدلهای آیندهنگر، سرمایهگذاری عظیمی توسط نیسان انجام شده است. در یکی از این فیلمها (که در ادامهی مطلب، قابل مشاهده است) نمادهای مفهومی و سؤالبرانگیزی از پرنده و ماهی قرمز دیده میشود؛ ضمن اینکه عباراتی نظیر «اصالت، پلی به سوی آینده است» و «جلب توجه خالص» با ترکیب رنگهای سیاه، سفید و قرمز در فیلم استفاده شده است.
آنچه میدانیم، تواناییهای باورنکردنی نیسان در هوشمندسازی خودروها است که مسلما بر فناوری خودران تأثیرگزار خواهد بود. طرح تمام الکتریکی و مفهومی نیسان IMX که در نمایشگاه توکیو ۲۰۱۷ دیده شد، علاوه بر قابلیت حرکت تا مسافت ۶۰۰ کیلومتر با یک شارژ، سطح بالایی از فناوری خودران به همراه خواهد داشت. این شرایط، بازدیدکنندگان از CES 2018 و نمایشگاه خودروی دیترویت ۲۰۱۸ در هفتهی آینده را متوجه نیسان خواهد کرد. مدلی مفهومی و آیندهنگر، نظیر IMX یا خودرویی قابل تولید و باورپذیرتر از آن برای ساخت در آیندهی نزدیک، انتظاری است که از غرفهی نیسان در دیترویت داریم.
اچتیسی در CES 2018 نسل جدید هدست واقعیت مجازی خود را با نام وایو پرو رونمایی کرد. این شرکت نزدیک به دو سال پیش هدست واقعیت مجازی خود را با نام وایو رونمایی کرد و حال شاهد معرفی نسل دوم این هدست واقعیت مجازی در لاسوگاس هستیم. اچتیسی دومین هدست واقعیت مجازی خود را با بهرهگیری از نمایشگر دوقلوی اولد با رزولوشن ۲۸۸۰ در ۱۶۰۰ راهی بازار میکند. بهرهگیری از این نمایشگری با این رزولوشن به این معنا است که هر چشم میتواند تصویری با رزولوشن ۱۴۰۰ در ۱۶۰۰ پیکسل دریافت کند که نتیجهی آن تراکم ۶۱۵ پیکسل در هر اینچ است و ۷۸ درصد در مقایسه با نسل گذشته افزایش پیدا کرده است. بهطور حتم افزایش رزولوشن باعث خواهد شد رندر تصاویر گرافیکی با پویایی خاصی صورت پذیرد؛ بهطوریکه این هدست در نمایش تصاویر بهتر از هدست واقعیت مجازی مبتنی بر ویندوز و آکیولس ریفت خواهد بود.
اچتیسی در کنار افزایش رزولوشن تصویر این هدست واقعیت مجازی، ویژگیهای دیگری نیز به محصول خود اضافه کرده است که از آن جمله باید به تغییراتی در ظاهر این محصول و همچنین اضافه شدن هدفون اشاره کرد. یکی از انتقاداتی وارد به اچتیسی، سنگین بودن وایو در کنار عدم امکان تنظیم سایز آن بود. حال این مشکل در وایو پرو رفع شده است؛ چراکه نسل جدید هدست واقعیت مجازی اچتیسی نیازی به هدفون ندارد و کاربران میتوانند از هدفون تعبیهشده در آن استفاده کنند. همچنین وجود یک کنترلر برای تنظیم سایز این هدست کار را بسیار راحت کرده که نتیجهی آن، بهبود تجربهی کاربری وایو پرو در مقایسه با نسل پیشین این محصول است.
از جملهی تغییرات دیگر باید به قرار گرفتن دوربین دوقلو در پنل جلویی و دو میکروفون اضافهشده به آن اشاره کرد؛ این دو ماژول برای استفاده توسط توسعهدهندگان به این هدست واقعیت مجازی اضافه شده است. اچتیسی رنگ بخشهای اصلی هدست واقعیت مجازی خود را آبی انتخاب کرده که باعث زیباتر شدن هر چه بیشتر این هدست واقعیت مجازی شده است.
اچتیسی اعلام کرده است که وایو پرو از فصل جاری برای فروش در اختیار خریداران قرار خواهد گرفت؛ البته نسل پیشین هدست واقعیت مجازی اچتیسی همچنان تا پایان سال ۲۰۱۸ به فروش خواهد رسید. اچتیسی هنوز اطلاعاتی در رابطه با قیمت و زمان عرضهی این هدست ارائه نکرده است.
اچتیسی در کنار نسل جدید هدست واقعیت مجازی خود، فروشگاه وایوپورت را نیز رونمایی کرده است که امکان خرید محتوای واقعیت مجازی را در اختیار خریداران و کاربران محصولات واقعیت مجازی اچتیسی قرار میدهد.
هوگو بارا که رهبری تیم واقعیت مجازی فیسبوک را بر عهده دارد در کنفرانس کوالکام در CEs 2018 از همکاری با شیائومی برای ساخت هدست واقعیت مجازی آکیولس گو خبر داد. شیائومی نیز در حال برنامهریزی برای عرضهی هدست مشابهی تا پایان سال ۲۰۱۸ است.
آکیولس گو اولین بار در روزهای پایانی سال گذشته معرفی شد؛ با این حال اطلاعات منتشرشده، بیشتر به مشخصات فنی آن اشاره داشت. آکیولس گو و هدست واقعیت مجازی شیائومی از پلتفرم واقعیت مجازی موبایل اسنپدراگون ۸۲۱ بهره میبرند. آکیولس گو به این دلیل یک محصول ویژه به شمار میرود که نیازی به کامپیوتر شخصی و موبایل ندارد. تراشهی اسنپدراگون ۸۲۱ توان لازم برای اجرای محتوای واقعیت مجازی را به این هدستها خواهد داد.
یکی از اهداف آکیولس از تولید این هدست، همهگیر کردن واقعیت مجازی در جهان است؛ این هدست مستقل تنها ۱۹۹ دلار قیمت دارد و آکیولس و فیسبوک امید زیادی به آن بستهاند. هنوز اطلاعاتی از زمان عرضهی این هدست واقعیت مجازی ارائه نشده است؛ با این حال رؤیت شدن آن در FCC، احتمال عرضهی آن در آیندهی نزدیک را افزایش میدهد.
هدست واقعیت مجازی شیائومی که با نام Mi VR Standalone شناخته میشود، تمامی ویژگیهای کلیدی آکیولس گو را در خود دارد؛ این هدست حتی از نظر ظاهری بسیار شبیه به هدست جدید آکیولس خواهد بود. خوشبختانه هدست شیائومی نیز از SDK موبایل آکیولس پشتیبانی میکند؛ به این معنی که توسعهدهندگان آکیولس قادر خواهند بود محتوای خود را برای پلتفرم واقعیت مجازی شیائومی پورت کنند. شیائومی در بیانیهای اعلام کرده است که دسترسی به محتوای محبوب فروشگاه آکیولس را برای کاربرانش در چین ممکن خواهد ساخت.
اینتل و موبیلآی در حال پیشروی در پروژهی پلتفرم REM یا Road Experience Managment هستند؛ راهکار نقشهبرداری اچدی نیازمند اطلاعات جمعآوری شده توسط خودروهای REM در جادهها است. نقشههای تهیهشده توسط این ابزار، یکی از کلیدیترین پیشنیازها در عملکرد صحیح سیستمهای خودران و سیستمهای دستیار رانندهی پیشرفته (ADAS) هستند.
پس از به خدمتگیری موبیلآی توسط اینتل، این مجموعه در حال زمینهسازی برای شروع مرحلهی نقشهبرداری REM بوده است. حال به نظر میرسد نوبت به جمعآوری اطلاعات رسیده است؛ موبیلآی برای جمعآوری و دستهبندی این اطلاعات از نرمافزار تعبیهشده در سیستم روی چیپ EyeQ4 استفاده خواهد کرد. تولید انبوه EyeQ4 از سال گذشته آغاز شد و حالا بیش از ۲ میلیون خودرو به آن مجهز شدهاند. در بین این دو میلیون خودرو، نام خودروسازان بزرگی همچون بیامو، فولکس واگن و نیسان به چشم میخورد.
با ورود ناوگان ۲ میلیونی خودروهای مجهز به این ابزار، شاهد جمعآوری اطلاعات حسگرها برای تولید نقشههای اچدی خواهیم بود. این اطلاعات توسط سیستمهای هدایت خودکار و نرمافزار ADAS برای درک خودرو از شرایط جاده استفاده میشود. اطلاعاتی مانند وضعیت آبوهوا، تصادفات و تعمیرات در جاده تنها برخی از مواردی هستند که توسط این خودروها جمعآوری و بهصورت لحظهای در فضای ابری ذخیره میشود.
کمپانی آمریکایی بوز (Bose) یکی از مطرحترین تولیدکنندگان فعال در حوزه تجهیزات مرتبط با صدا است. این کمپانی درنمایشگاه CES 2018 که در لاسوگاس در حال برگزاری است، از ایرفون دور گردنی خود با فناوری Tile رونمایی کرده است. پلتفرم تایل اولین بار در سال ۲۰۱۶ رونمایی شد و هدف آن اضافه کردن ردیاب بلوتوث به ابزارهای مختلف از کولهپشتی تا کالاهای الکترونیکی است. شما میتوانید با نصب اپلیکیشن تایل تمام ابزارهای سازگار با این فناوری را در اپلیکیشن ردیابی کنید و اگر یکی از آنها را گم کردید یا فراموش کردید کجا گذاشتهاید، آن را بیابید.
روش یافتن محصول گمشده به این صورت است که محصول زنگ هشدار پخش میکند یا از طریق شبکهی کاربران تایل، محل دقیق محصول گمشده مشخص میشود.
کمپانی بوز نیز تصمیم گرفته است هدفون SoundSport Wireless و QuietControl 30 را به فناوری Tile مجهز کند. نسخهی جدید این هدفونها قرار است در سال ۲۰۱۸ روانهی بازار شود؛ اما هنوز تاریخ دقیق عرضهی آنها مشخص نشده است.
جالب است بدانید که سامسونت، تولیدکنندهی بزرگ انواع کیف و چمدان هم به استفاده از فناوری Tile اقدام کرده و قرار است چمدانهای سامسونت اواخر امسال وارد پلتفرم تایل شوند.
همچنین تایل برای آنکه شبکهی خود را گسترش دهد، با اماکن عمومی مانند مراکز خرید، فرودگاه و ... در حال تعامل است تا شبکههای اختصاصی خود را در این اماکن ایجاد کند و اگر وسیلهی مجهز به فناوری تایل در یکی از این اماکن جا بماند، کاربر بتواند آن را ردیابی کند. با گسترش شبکه تایل و حمایت تولیدکنندگان محصولات مختلف، در آیندهی نزدیک بهراحتی قادر خواهید بود محصول گمشدهی خود را ردیابی کنید.
ارویل رایت (Orville Wright) و ویلبر رایت (Wilbur Wright)، دو برادر مخترع آمریکایی بودند که افتخار طراحی، اختراع، ساخت و پرواز اولین هواپیمای تاریخ را به نام خود ثبت کردند. این دو برادر برای اولین بار در ۱۷ دسامبر سال ۱۹۰۳ توانستند یک هواپیما را به پرواز درآورده و با کنترل کامل آن، بهصورت پایدار به پرواز ادامه دهند. البته پیش از آنها نیز افراد متعددی موفق به پروازهای کوتاه شده بودند؛ اما این دو برادر توانستند برای اولین بار هواپیمایی با بالهای ثابت که از نیروی محرکهی خارجی استفاده میکرد را به پرواز در بیاورند. به عبارتی اختراع آنها اولین نسل از وسیلهی نقلیهای بود که امروزه با نام هواپیما مینشاسیم.
موفقیت برادران رایت، مدیون تلاش آنها برای توسعهی سیستم کنترل هواپیما بود. آنها بر خلاف دیگر مخترعان به جای تمرکز روی موتورهای قویتر برای پرواز، مطالعات خود را حول طراحی و ساخت سیستم کنترل سه محوره برای هواپیما شکل دادند. این دو برادر با استفاده از یک تونل باد خانگی، بالها، سیستم کنترلی و موتورهای هواپیمای خود را آزمایشمیکردند. اولین پتنتی که به نام این دو برادر ثبت شده، نه به خاطر اختراع یک وسیلهی پرنده، بلکه برای طراحی سیستم کنترل آئرودینامیکی به آنها اهدا شده است.
برادران رایت پیش از اختراع هواپیما، به طراحی و ساخت وسایل مختلف اعم از دوچرخه، موتور و دیگر ماشینآلات مشغول بودند. تجربهی آنها در صنعت دوچرخه یکی از زمینههای فنی لازم را برای اختراع هواپیما ایجاد کرد. اگرچه نام این دو برادر در تاریخ به عنوان مخترعین هواپیما ثبت شده است، اما ادعاهای مختلفی از طرف مخترعان در سرتاسر جهان علیه آنها مطرح شده است. به هر حال هیچیک از این ادعاها به طور کامل اثبات نشده و هنوز ارویل و ویلبر رایت به عنوان مخترعین هواپیما شناخته میشوند.
تولد و تحصیل
برادران رایت فرزندان یک خانوادهی ۹ نفره بودند. آنها در خانوادهای با اجداد انگلیسی، آلمانی، هلندی و سوئیسی به دنیا آمدند. نسل خانوادهی رایت به ساموئل رایت میرسد که در سال ۱۶۳۶ برای اولین بار به آمریکا سفر کرده و در ماساچوست ساکن شد.
ویلبر رایت در ۱۶ آوریل سال ۱۸۶۷ در میرویل ایالت ایندیانا و ارویل در ۱۹ آگوست سال ۱۸۷۱ در زایتون ایالت اوهایو به دنیا آمد. پدر آنها، میلتون رایت اسقف کلیسا بود و عموما برای سفرهای تبلیغی کلیسا در سفر بود. در سال ۱۸۷۸ او یک هلیکوپتر اسباببازی برای پسران خود به سوغات آورد که برادران رایت، از آن به عنوان جرقهی علاقه به صنعت پرواز یاد میکنند.
هر دو برادر تا مقطع دبیرستان تحصیل کردند اما هیچگاه مدرک دیپلم دریافت نکردند. نقل مکان و مهاجرت ناگهانی خانواده در سال ۱۸۸۴، باعث شد تا ویلبر که چهار سال در دبیرستان تحصیل کرده بود، موفق به دریافت مدرک دیپلم نشود. البته این مدرک در ۱۶ آوریل ۱۹۹۴ به او اهدا شد!
ویلبر رایت در دوران نوجوانی علاقهی زیادی به ورزش داشت. یک حادثه در سال ۱۸۸۶ و در حین بازی هاکی باعث شد که او دندانهای جلوییاش را از دست بدهد و با وجود جزئی بودن صدمه، انگیزهاش را برای ادامهی فعالیت ورزشی از دست داد. او در سالهای بعدی بیشتر در خانه بود و از مادر بیمارش پرستاری میکرد. علاوه بر آن، ویلبر زمانش را در کتابخانهی پدر میگذراند و در کنار مطالعه، کمکهای شایانی به پدرش میکرد.
ارویل در سال ۱۸۸۹ که سال پایانی تحصیلات دبیرستان بود، مدرسه را رها کرد تا یک کسب و کار در زمینهی چاپ و انتشار شروع کند. او به کمک برادرش ویلبر، توانسته بود یک دستگاه چاپ بسازد. ویلبر نیز پس از مدتی به کسب و کار انتشار ملحق شد و این دو برادر، یک هفتهنامه با نام West Side News تاسیس کردند. در این هفتهنامه، ارویل به عنوان ناشر و ویلبر به عنوان سردبیر مشغول به کار بودند. در آوریل سال ۱۸۹۰، هفتهنامهی آنها به روزنامه تبدیل شده و تحت عنوان The Evening Item چاپ شد. البته چاپ این روزنامه تنها چهار ماه عمر داشت. پس از آن، برادران رایت تصمیم گرفتند کسب و کار خود را تجاریتر کرده و سفارشات دیگران را چاپ کنند. اولین مشتری آنها پائول لارنس دانبار بود که هفتهنامهی Dayton Tattler را در چاپخانهی برادران رایت چاپ میکرد.
دوچرخه سازی
در دهههای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰، صنعت دوچرخه سازی از محبوبیت بالایی برخوردار شد. برادران رایت در دسامبر سال ۱۸۹۲، فروشگاه و تعمیرگاه دوچرخه خود را با نام Wright Cycle Company تاسیس کردند. کسب و کار آنها به قدری رونق گرفت که در سال ۱۸۹۶ تولید دوچرخههایی با برند خود را شروع کردند. آنها از این کسب و کار برای پیگیری علاقهی خود به پرواز استفاده کردند. در میانهی دههی ۱۸۹۰ بود که برادران رایت با دیدن تصویر و مقالاتی در ارتباط با طراحیهای گلایدر مخترع آلمانی، اوتو لیلینتال آشنا شدند.
سال ۱۸۹۶، صنعت هواپیما دستخوش سه اتفاق تاریخی شد. ساموئل لنگلی، توانست هواپیمای بدون سرنشینی را به کمک موتور بخار به پرواز در بیاورد. در میانهی سال، اوکتاو چانوت به کمک تعدادی داوطلب، چند نمونه گلایدر را در ساحل میشیگان آزمایش کرد. اتفاق سوم نیز در ماه آگوست افتاد و لیلینتال در آزمایش یکی از گلایدرهایش از دنیا رفت. برادران رایت این سه اتفاق و خصوصا مرگک لیلینتال را جرقهای برای شروع تحقیقات در صنعت هواپیما میدانستند.
تحقیقات در مورد هواپیما
در سال ۱۸۹۹، ویلبر نامهای به موسسهی تحقیقاتی اسمیتسونین نوشت و از آنها اطلاعاتی در مورد هواپیما در خواست کرد. لنگلی یکی از دانشمندانی بود که در این موسسه فعالیت میکرد. برادران رایت با استفاده از اطلاعات دریافت شده که طرحهایی از سر جورج کیلی، چانوت، لیلینتال، لئوناردو داوینچی و لنگلی بود، تحقیقات آزمایشی خود را شروع کردند.
پس از رسیدن به موفقیتهایی در طراحی و آزمایش، برادران رایت همیشه چهرهای متحد از خود نشان میدادند و اعتبار اختراعشان را به طور مساوی تقسیم میکردند. البته در سالهای ابتدایی یعنی ۱۸۹۹ و ۱۹۰۰، ویلبر بیشتر خودش را طراح و مخترع مینامید؛ اما در ادامه ارویل نیز به صورت عمیق در گیر آزمایشات شد و در تمام جلسات و سخنرانیها، لفظ «اختراع من» به «اختراع ما» تبدیل شد. مورخان بر این باورند که در این گروه دونفره، از ابتدا ویلبر نقش رهبر و معرفی کننده را ایفا میکرده است.
ایدههای کنترل
برادران رایت همزمان با تعدادی مخترع دیگر، روی پیشبرد طراحیها و اختراعات صنعت هواپیما کار میکردند. آنها که ارادت خاصی به لیلینتال داشتند، روی طراحیهای او کار کردند و تمرکز خود را روی کنترل هواپیما گذاشتند. به عقیدهی برادران رایت، مشکل کنترل هواپیما، ضلع سوم مشکلات تحقق رویای پرواز بود. دو مشکل دیگر، موتور محرک و بالها بودند که مخترعین دیگر با جدیت روی آن کار میکردند. رقیبان برادران رایت اکثرا تمرکز خود را روی توسعهی موتور هواپیما گذاشته بودند و نمونههایی کاربردی نیز تولید کرده بودند.
این زوج مخترع با وجود تایید آزمایشات و تلاشهای لیلینتال برای رسیدن به کنترل پایدار هواپیما، ایدهی او در مورد کنترل حرکت با استفاده از وزن بدن را تایید نمیکردند. آنها تلاش میکردند تا روشی پایدارتر برای کنترل هواپیما پیدا کنند. تحقیقات تجربی برادران رایت آنها را به این نتیجه رساند که پرندهها با تغییر زاویهی انتهای بالهایشان، جهت پرواز را به چپ و راست یا بالا و پایین تغییر میدهند. آنها با ترکیب این کشف و تجربیاتشان در صنعت دوچرخه، سیستمی با عنوان «انحراف بال» برای کنترل هواپیما ابداع کردند. برادران رایت بر خلاف دیگر محققین که روی پرواز پایدار تلاش کرده و بالها را به سمت بالا طراحی میکردند، بر این عقیده بودند که خلبان باید کنترل کاملی روی پرواز داشته باشد و به همین دلیل، اولین نمونهی خود را با بالهای رو به پایین طراحی کردند. بالهای رو به پایین برای پرواز پایدار دشوار هستند اما در عوض، در برابر نیروی باد مقاوت و پایداری بیشتری از خود نشان میدهند. اولین نمونه از هواپیمای ساخت این دو برادر در سال ۱۹۰۳ آماده شد.
پروازهای آزمایشی
ولیبر رایت در جولای ۱۸۹۹، یک نمونهی آزمایشی کایت را برای آزمایش سیستم انحراف بال طراحی کرد. فاصلهی بالهای این نمونه در حدود ۱.۵ متر بود و بالها با استفاده از پولی و کابل، تغییر زاویه میدادند. تغییر زاویهی بالها موجب چرخش نمونه به چپ و راست میشد. کنترل این چرخش به وسیلهی دو چوب در دستان خلبان بود.
پس از آزمایش این نمونه، برادران رایت برای اجرای آزمایش با گلایدرهای دارای خلبان، به منطقهی کیتی هاوک رفتند. آنها برای انتخاب این منطقه با اکتاو چانوت مشورت کردند.
گلایدر
در خلال این سالها، برادران رایت با مطالعهی تحقیقات محققین پیشین، گلایدر خود را طراحی و آزمایش کردند. گلایدر برادران رایت با الوارهای تراشیده شده و منحنی شکل ساخته شده بود. آنها با مطالعهی تحقیقات لیلینتال به این نکته رسیدند که این نوع از الوار بهتر از الوار مسطح در پرواز عمل خواهد کرد. علاوه بر آن، سیستم کنترل زاویه نیز در جلوی بالها تعبیه شده بود. گلایدر برادران رایت دارای دو طبقه بال بود که با طراحی شبیه به طراحی پل به هم متصل میشدند.
تا سال ۱۹۰۲، تقریبا تمام پروازهای آزمایشی توسط ویلبر انجام میشد. مورخان بر این باورند که دلیل این کار او علاوه بر تجربهی بیشتر، سن بالاتر نسبت به ارویل و احساس مسئولیت نسبت به سلامتی او بوده است.
آزمایشات برادران رایت با گلایدرهای اولیه، موفقیت آنچنانی نداشتند. این پروازهای آزمایشی عموما در مسافت کوتاه به پایان میرسیدند یا گلایدر بدون سرنشین، سقوط میکرد. پس از مدتی آنها به معادلاتی که برای محاسبهی نیروی بلند کردن گلایدر استفاده میشد، شک کردند. این معادلات توسط جان اسمیتون، دانشمند بریتانیایی کشف شده و ثابتی با نام اسمیتون نیز در داخل خود داشتند. لیلینتال نیز از همین معادلات در آزمایشات خود استفاده کرده و آنها را منتشر کرده بود.
پس از مدتی، این دو برادر تصمیم گرفتند که با ساخت یک تونل باد، معادلات محاسبهای را به صورت تجربی آزمایش کرده و ثابت دقیق اسمیتون را کشف کردند. آنها یک تونل باد کوچک درست کردند و گلایدرهای خود را با قطعات دورریختنی دوچرخهها ساختند این تونل باد و نتایج و تصاویری که از آن استخراج شد، قدم بزرگی در پیشبرد اهداف این دو برادر بود. در ۱۸ سپتامبر ۱۹۰۱، ویلبر به شیکاگو سفر کرد و بنا به دعوت چانوت، در کنفرانس انجمن غربی مهندسانشرکت کرد. او در این کنفرانس نتایج آزمایشاتش روی گلایدرها را توضیح داد.
سرانجام در هشتم اکتبر سال ۱۹۰۲، برادران رایت به یک طراحی نهایی در مورد بالها و سیستم کنترل گلایدر رسیدند. آنها برای رسیدن به این موفقیت، نزدیک به ۱۰۰۰ پرواز باگلایدر انجام دادند و موفقترین آنها تا حدود ۱۹۰ متر پرواز کرد. سیستم کنترلی نیز در خلال این پروازها بهبود یافت و در ۲۳ مارس سال ۱۹۰۳، این زوج مخترع، سیستم کنترلی خود را با نام «ماشین پرنده» برای ثبت پتنت ارائه کردند.
هواپیمای موتوردار
برادران رایت در سال ۱۹۰۳، هواپیمای موتوردار خود را با نام Wright Flyer I ساختند. آنها از چوب کاج و پوشش کتان برای ساخت بالها استفاده کردند و پروانههای هواپیما را نیز از چوب ساختند. موتور این هواپیما در کارگاه تعمیر دوچرخه ساخته شد و از گازوئیل به عنوان سوخت استفاده میکرد. برای سبک شدن موتور، از ریختهگری آلومینیم برای ساخت آن استفاده شد. در نهایت نمونهی موتوردار هواپیمای برادران رایت با هزینهای کمتر از هزار دلار ساخته شد. فاصلهی بالهای این هواپیما ۱۲.۳ متر، وزن آن ۲۷۴ کیلوگرم و قدرت موتور ۸۲ کیلوگرمی آن، ۱۲ اسب بخار بود.
مقالههای مرتبط:
پس از تعدادی پروازهای کوتاه که به ترتیب توسط ویلبر و ارویل انجام میشد، میتوان موفقیتآمیزترین آزمایش این زوج مخترع را در تاریخ ۱۷ دسامبر سال ۱۹۰۳ ثبت کرد. پروازی که در تصویری مشهور ثبت شده در این روز و توسط ارویل انجام گرفت. در این پرواز هواپیمای موتوردار برادران رایت با سرعت ۱۰.۹ کیلومتر بر ساعت، در ارتفاع ۱۲۰ پایی، پروازی در حدود ۱۲ ثانیه داشت.
برادران رایت در مجموع چهار پرواز با این نمونه انجام دادند و پس از پرواز آخر، باد شدیدی که در منطقه وزید، باعث شد که Flyer آسیب جدی ببیند و دیگر قادر به پرواز نباشد. این هواپیما پس از تعمیری که ارویل روی آن انجام داد برای نمایش به مناطق مختلف ایالات متحدهی آمریکا ارسال شد و در نهایت در سال ۱۹۴۸، به موزهی موسسهی اسمیتسونین اهدا شد.
چالشهای ثبت اختراع
برادران رایت در سالهای پس از اولین پرواز موفق، تلاش میکردند تا اختراع خود را به صورت قانونی ثبت کرده و حق امتیاز استفاده از آن را کسب کنند. آنها که کسب و کار دوچرخه را نیز به خاطر این اختراع تعطیل کرده بودند، برای کسب درآمد از فعالیت جدید، نیاز به ثبت اختراع و قانونی کردن فعالیت داشتند. از طرفی این دو از دزدیده شدن طرحشان ترس داشتند و در پروازهای طولانی بعدی، تعداد کمی خبرنگار را بدون اجازهی عکاسی دعوت کردند.
برادران رایت برای قانونی کردن فعالیت و کسب حق اختراع، دست به ارسال نامه به دولتهای فرانسه، انگلستان و آلمان زدند. آنها در نامههای خود عنوان کردند که در صورت عقد قرارداد، میتوانند «ماشین پرنده» خود را به این دولتها بفروشند. از طرفی دولتهای مخاطب به خاطر کمبود مستندات اختراع، حاضر نبودند پیش از رویت نتیجه قراردادها را امضا کنند. دولت آمریکا نیز که به تازگی سرمایهای هنگفت را روی آزمایشات لنگلی از دست داده بود، حاضر نبود برای ادعای دو جوان دوچرخهساز ناشناس ریسک کند. این دلایل باعث شد تا برادران رایت در ادامه با احتیاط و حفظ اطلاعات بالا فعالیت کنند در حالی که رقیبان آنها در صدر اخبار بودند و از شهرت ابایی نداشتند.
رسانههای اروپایی و خصوصا فرانسه نیز تهمتهای زیادی به این دو برادر زدند. آنها ادعا میکردند که زوج رایت نتوانسته پرواز کند و تنها در این مورد بلوف میزند. البته پس از این که در سال ۱۹۰۸ اولین پرواز رایتها در فرانسه انجام شد، رسانههای مدعی عذرخواهی کردند.
در نهایت پس از این که ارتش آمریکا علاقهای به ادعاهای برادران رایت نشان نداد، آنها تمرکز خود را روی دولت فرانسه گذاشتند. در سال ۱۹۰۷ ملاقاتی خصوصی با سیاسیون و تجار فرانسه ترتیب داده شد و ویلبر توانست آنها را تا حدودی متقاعد کند. علاوه بر آن، او در فرانسه با یک افسر ارتش آمریکا دیدار کرد که این دیدار، زمینه را برای ملاقات حضوری با مقامات نظامی آمریکا فراهم کرد. سال ۱۹۰۸ زمانی بود که برادران رایت با موفقیت دو قرارداد با دولتهای آمریکا و فرانسه امضا کنند. این امضای قرارداد و شروع آزمایشات عملی، پوشش رسانهای زیادی را متوجه اختراع برادران رایت کرد.
قرارداد با دولتهای فرانسه و آمریکا، برادران رایت را مجبور کرد که در معرض دید عموم پرواز کنند. ویلبر مسئولیت پرواز و نمایش در فرانسه و ارویل نیز وظیفهی نمایش در آمریکا را عهدهدار شدند. پرواز ویلبر در فرانسه با احتیاط کامل و ترس از فضای انتقادی، در هشتم آگوست سال ۱۹۰۸ انجام شد. موفقیت ویلبر در این پرواز و مهارت او در کنترل اختراعش، برادران رایت را به شهرت جهانی رساند. در ادامه ارویل نیز برای ارتش آمریکا پروازی موفق را در سوم سپتامبر ۱۹۰۸ به اتمام رساند. این پرواز اولین پرواز بلندمدت با زمان بیش از یک ساعت این زوج مخترع بود.
یکی از پروازهای بهیادماندنی این دو برادر در ۲۵ می سال ۱۹۱۰ انجام شد. در این پرواز آنها برای اولین بار و تنها بار بهصورت همزمان سوار بر هواپیما بودند. در این پرواز ۶ دقیقهای ارویل خلبان بود و ویلبر به عنوان مسافر او را همراهی میکرد. پرواز خانوادگی بعدی خانوادهی رایت نیز توسط ارویل انجام شد و پدر ۸۲ سالهی آنها به عنوان مسافر او را همراهی میکرد.
پس از موفقیت در ثبت و انجام قرارداد با دولتهای فرانسه و آمریکا، ادعاهای قانونی علیه برادران رایت قوت گرفت. برخی شرکتها نیز با نقض پتنت این دو نفر، اقدام به ساخت و فروش هواپیما کردند. در نهایت دادگاههای آمریکا رای را به سود برادران رایت دادند و آنها توانستند جریمهی زیادی از شرکتهای ناقض حقوق دریافت کنند. این دعواهای حقوقی تاحدودی چهرهی این قهرمانان را در چشم مردم خدشه دار کرد. البته طرفداران آنها، مبارزه برای دریافت جریمه را حق طبیعی آنها و پاداش سالها تلاش میدانستند.
برادران رایت پس از حل و فصل دعواهای حقوقی، شرکت ساخت هواپیمای خود را به نام Wright Company تاسیس کردند. به خاطر کم بودن مشتری برای هواپیما، آنها تعدادی خلبان استخدام کردند تا با پروازهای موفق، هواپیماهای آنها را تبلیغ کنند. شرکت رایت اولین محمولهی هوایی را در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۰ تحویل داد و پنج هزار دلار بابت آن دریافت کرد. این پرواز در مسافت ۱۰۵ کیلومتری از دایتون تا کلمبوس انجام شد.
علاوه بر شرکت رایت، این دو برادر مدرسهی پروازی هافمن را نیز تاسیس کردند. این آموزشگاه در خلال سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۶، حدود ۱۱۵ خلبان تربیت کرد. وظیفهی آموزش در این آموزشگاه بر عهدهی ارویل بود.
زندگی شخصی و مرگ
ویلبر و ارویل رایت هیچگاه ازدواج نکردند. ویلبر رایت پس از پروازی آموزشی در سال ۱۹۱۱، دیگر هیچگاه پرواز نکرد. او وظیفهی مدیریت شرکت و حل و فصل دعواهای حقوقی را بر عهده گرفت و اکثر زمانها در مسافرت میان اروپا و آمریکا بود.
ویلبر در این دوران فشار زیادی را تحمل میکرد و افسوس میخورد که زمان باارزش را بهجای تحقیقات، باید صرف دعواهای حقوقی کند. او در مسافرتی در سال ۱۹۱۲ بیمار شد و بیماریاش در ادامهی سال پیشرفت کرده و به تب تیفوئید تبدیل شد. ویلبر رایت در ۳۰ می سال ۱۹۱۲ در منزل خانوادگی از دنیا رفت. پدرش در مورد او اینگونه نوشته است:
یک زندگی کوتاه، مملو از اتفاقات و با عقل و خردی خستگیناپذیر. او اشتیاقی غیرقابل وصف داشت، اعتماد به نفسی مثال زدنی و فروتنی بسیاری داشت. او حقیقت را به روشنی پیدا میکرد و با پایداری به دنبال آن میرفت.
ارویل رایت در سال ۱۹۱۵ شرکت رایت را فروخت. او آخرین پرواز خود را در سال ۱۹۱۸ با یک هواپیمای مدل B شرکت به انجام رساند. او پس از بازنشستگی از پرواز درموقعیتهای مدیریتی زیادی مشغول به کار شد. از انجمنهای معتبری که ارویل در آنها خدمت کرده میتوان به کمیتهی مشاوران صنعت هواپیما (NACA)، آژانس سابق ناسا و تالار بازرگانی صنایع هوایی (ACCA) اشاره کرد.
ارویل رایت در ۳۰ ژانویهی سال ۱۹۴۸ از دنیا رفت. این دو برادر در مقبرهی خانوادگی رایت در وودلند دایتون در ایالت اوهایو دفن شدهاند.
پس از معرفی پردازندهی مشترک اینتل و AMD، اچپی بدون اتلاف وقت اولین محصول مجهز به این پردازنده را معرفی کرد. غول دنیای کامپیوتر پالو آلتو، نسخهی جدیدی از نمونهی ۱۵ اینچی اسپکتر ایکس ۳۶۰ (Spectre X360) با پنل 4K به نمایش گذاشت که به گفتهی مدیران اچپی، با عمر باتری ۱۲ ساعت، از این حیث بهترین نمونهی موجود در جهان است.
پردازندهی جدید اینتل و AMD وظیفهی تأمین توان این لپتاپ را بر عهده دارد. دو واحد مختلف پردازشی اینتل و AMD این پردازنده که روی یک چیپ قرار دارند، توسط هشت لین نسل سوم رابط PCI Express و رابط ارتباطی جدید اینتل با نام EMIB به یکدیگر متصل شدهاند. واحد پردازش گرافیکی AMD این پردازنده از نسل دوم حافظهی فوق سریع HBM بهره میبرد تا در این بخش نیز عملکرد بسیار خوبی داشته باشد.
محصول جدید اینتل، در کنار صرفجویی در فضای مورد نیاز، عمر باتری و عملکرد پردازشی بهتری به ارمغان میآورد. این موضوع باعث شده است اچپی امکان خنکسازی مؤثرتر نسخهی جدید اسپکتر X360 را داشته باشد. وظیفهی تأمین توان اصلی پردازشی در این لپتاپ بر عهدهی پردازندهی Core i7-8705G است. ۲۵۶ یا ۵۱۲ گیگابایت حافظهی ذخیرهسازی SSD، ۸ یا ۱۶ گیگابایت حافظهی رم، وزن ۲ کیلوگرمی و افزایش ظرفیت باتری از ۷۹ به ۸۴ واتساعت، دیگر مشخصات مدل جدید نسخهی ۱۵ اینچی اسپکتر X360 است.
سری X360 لپتاپهای اچپی، به واسطهی لولای ۳۶۰ درجهی خود قابلیت تبدیل به تبلت نیز دارند. قلم اکتیو نیز برای بهرهمندی از قابلیتهای مایکروسافت اینک (Microsoft Ink)، به همراه لپتاپ به فروش میرسد. لپتاپ پرمیوم اچپی همچنین از شارژ سریع بهره میبرد و امکان شارژ شدن ۵۰ درصدی آن تنها در ۴۵ دقیقه در دسترس است. علاقهمندان به این دستگاه میتوانند آن را با قیمت پایهی ۱۳۷۰ دلاری خریداری کنند.
خریداران در کنار این نسخه، میتوانند نمونهی قدیمیتر و مجهز به پردازندهی Core i7-8550U و واحد گرافیکی انویدیا MX150 را نیز خریداری کنند. طبق ادعای اچپی، این نسخه تا ۱۳.۵ ساعت شارژدهی خواهد داشت (بیشتر از ۱۲ ساعتِ نمونهی مجهز به پردازندهی اینتل و AMD)؛ اما با توجه به بنچمارکهای منتشرشده از پردازندهی مجهز به واحد گرافیکی رادئون وگا، نسخهی اینتل و AMD اسپکتر X360 توان پردازش گرافیکی بیشتری (نزدیک به دو برابر) خواهد داشت.
بدون شک یکی از جذابترین کنفرانسهای نمایشگاه CES 2018 را میتوان مراسم AMD دانست. این شرکت در کنار معرفی محصولات جدید، از برنامههای آتی خود نیز پرده برداشت. هنوز زمان زیادی از عرضهی نسل اول پردازندههای معماری Zen نگذشته است؛ اما غول نیمههادی ایالات متحده اعلام کرد که معماری Zen 2 را در سال جاری عرضه میکند.
+Zen
همانطور که پیش از این در زومیت خواندید، معماری +Zen در نیمهی دوم سال جاری با لیتوگرافی ۱۲ نانومتری عرضه خواهد شد. پردازندههای فعلی رایزن با فرآیند ۱۲ نانومتری، فرکانس کاری بالاتر به لطف XFR2 و فناوری پرسیژن بوست ۲ در نیمهی دوم سال ۲۰۱۸ به بازار عرضه میشوند. میتوان انتظار افزایش توان ۱۰ درصدی در محصولات جدید دسکتاپ AMD داشت.
Zen 2 و Zen 3
AMD به تازگی با لیتوگرافی ۱۲ نانومتری به +Zen مهاجرت کرده است؛ اما این شرکت در قدمی بزرگ، سال ۲۰۱۹ را با نسل دوم معماری Zen و لیتوگرافی فوقالعادهی ۷ نانومتری آغاز خواهد کرد. به گفتهی مدیران AMD، این بهروزرسانی منجر به افزایش قابل توجه بازده پردازندههای این شرکت در مقایسه با میزان ۷ یا ۸ درصد متداول صنعت پردازندهها میشود.
سال ۲۰۲۰ نیز برای پردازندههای دسکتاپ با عرضهی نسل سوم معماری Zen همراه خواهد بود. به گفتهی AMD، لیتوگرافی بهبودیافتهی +7nm پردازندههای این نسل را همراهی خواهد کرد.
نسل دوم Threadripper
پردازندههای سری ورکاستیشن تردریپر یکی از جذابترین اخبار دنیای سختافزار طی سال گذشته بودند. این پردازندهها تغییر بزرگی در این بخش از بازار ایجاد کردند و اینتل را به معرفی سری جدید Core i9 واداشتند. حال AMD اعلام کرده است که کاربران ورکاستیشن تردریپر در نیمهی دوم سال ۲۰۱۸ میتوانند در انتظار نسل دوم این پردازندهها باشند که با معماری +Zen و لیتوگرافی ۱۲ نانومتری تولید خواهند شد.
وگا ۷ نانومتری و معماری Navi
AMD تمام تمرکز خود را به توسعهی پردازندههای اصلی معطوف نکرده است و پردازندههای گرافیکی این شرکت نیز طی سالهای آتی بهبود قابل توجهی خواهند یافت. به گفتهی مدیران AMD، در سال جاری پردازندههای گرافیکی وگا برای اولین بار در این صنعت، به لیتوگرافی ۷ نانومتری مهاجرت خواهند کرد تا شاهد افزایش قابل توجهی در میزان توان و انرژی مصرفی آنها نسبت به نمونههای ۱۴ نانومتری فعلی باشیم.
اما تمام برنامهی AMD در بخش پردازندههای گرافیکی به اینجا ختم نمیشود. این شرکت سال آینده معماری جدید NAVI را معرفی میکند که بر پایهی فرآیند ۷ نانومتری تولید میشود. البته AMD خبر از عرضهی معماری جدیدتری در سال ۲۰۲۰ و با لیتوگرافی +7nm داد که در حال حاضر نام آن اعلام نشده است.
AMD طی سالهای گذشته کاملا متحول شده است. پردازندههای رایزن این شرکت جان تازهای به دنیای سختافزار بخشیدهاند. با حرکت سریع این شرکت به معماری جدید و البته فرآیند ۷ نانومتری، میتوان شاهد یکهتازی این شرکت طی سالهای آینده در دنیای پردازندهها بود. این در حالی است که اینتل در سال ۲۰۱۸ برای عرضهی پردازندههای ۱۰ نانومتری جدید خود برنامهریزی کرده است؛ لیتوگرافی ۸ نانومتری این شرکت تا سال ۲۰۲۰ به به بازار عرضه نخواهد شد. جنگ پردازندههای ۷ نانومتری Zen 2 با نمونهی ۱۰ نانومتری کنونلیک اینتل در سال آینده را میتوان جذابترین اتفاق این حوزه دانست؛ جایی که شاید برای اولین بار پایهی حکومت اینتل بر دنیای پردازندهها به لرزه بیافتد.
.: Weblog Themes By Pichak :.