ابزار ویندوز دسکتاپ طراحی شده است تا با ارائهی آمار و جزئیات، مدیریت و عیبزدایی برنامهها را برای توسعهدهندگان هموارتر از گذشته کند. همانطور که میتوانید در تصویر بالا مشاهده کنید، توسعهدهندگان میتوانند بررسی اجمالی از عملکرد برنامههای خود داشته باشند؛ همچنین این امکان وجود دارد که چندین اپلیکیشن را به این داشبورد اضافه کرد. برای احراز هویت توسعهدهندهی برنامه، ابتدا باید فایل امضانشدهای را دانلود کنید و سپس همان امضایی را در آن فرم انجام دهید که در برنامهی مد نظرتان وجود دارد.
از طریق این پرتال، میتوان به اطلاعات سلامت برنامه نیز دسترسی داشت و آن را بر اساس موقعیتهای مکانی متفاوتی مرتب کرد. همچنین میتوان وضعیت سلامت را در کنار میزان پذیرش نسخههای منتشرشده مورد بررسی و مقایسه قرار داد. علاوه بر این، امکان دانلود Stack Trace-ها و فایلهای CAB برای ردیابی خطاها وجود دارد.
نکتهی حائز اهمیت دربارهی این ابزار، امکان دسترسی به آن از طریق API است و توسعهدهندگان میتوانند با استفاده از API مربوطه، بینیاز از مراجعه به پرتال شوند. ابزار فوق جایگزینی برای برنامهی Microsoft Sysdev Partner Portal است که پیشتر چنین عملکردی را با قابلیتهای کمتر ارائه میکرد. ویندوز دسکتاپ کاملا رایگان است و شما میتوانید از طریق این لینک به آن دسترسی داشته باشید.
دههها است که متخصصان سقوط پول نقد را پیشبینی کردهاند. پول نقد محدودیتهایی دارد که کموبیش با آنها آشنایی دارید: حمل سخت و محدود بودن به یک دولت، بانک یا منطقهی خاص. دولتها همچنین میتوانند بهصورت قانونی ارزش پول نقد در گردش را مشخص کنند. نظارت بر پول نقد سخت است و تولید پول نقد هزینهبر و مدیریت آن مشکل است.
با این حال، با تمام نقصهایی که در هر دو طرف روند معاملهی خرده فروشی وجود دارد و پیشرفتهای فناورانهی زیادی که در سالهای اخیر حاصل شده است، از قبیل پرداختهای بدون تماس، بانکداری آنلاین، تکنولوژی بلاکچین و پرداخت بیومتریک، بازهم میزان استفاده از پول نقد فیزیکی در گردشها در حال رشد است؛ چراکه شرکتها درصدد برطرف کردن نیازهای مشتریها هستند.
این رشد تنها مختص اسکناسهای با ارزش بالا در آمریکا نیست و حتی اسکناسهای ۱ دلاری هم از سال ۲۰۱۰ با رشدی ۳.۲ درصدی همراه بودهاند. اروپا شاهد سطوح بالاتری از پول نقد در گردش یا مجموع پول نقد معامله در گردش کلی ۵۸۵ میلیارد یورو در پایان سال ۲۰۱۶ بوده است که این رقم در مقایسه با آمریکا بیش از دوبرابر است.
تغییر به سوی پول دیجیتال
قیمت بیتکوین اخیرا بسیار رشد کرده و در کنار سایر مشتقاتش (CME و CBOE)، به قلههای جدیدی رسیده است و اینگونه گفته میشود که تجارت آینده بر مبنای ارزهای رمزپایه انجام خواهند شد. اما همانطور که بعضی از افراد پیشبینی کرده بودند، هفتههای گذشته شاهد یک برگشت چشمگیر در قیمت بیتکوین بودیم. اما آیا هر چیز دیگری چشمانداز پرداخت را تغییر خواهد داد؟
بهگفتهی سیمون بلک، مدیر عامل PPRO، یک متخصص پرداخت جهانی هر ساله ۳ میلیارد دلار را از طریق ۱۴۰ روش پرداخت شامل این ارز رمزپایهی برجسته، به وسیله بازار سرمایه پردازش میکند:
خود بیتکوین نخواهد توانست بهتنهایی کار تبدیل پرداخت را انجام دهد. اما بیتکوین یک پرچمدار در زمینههای تغییر اساسی به سوی پول دیجیتال، معاملهی ویزا بدون تماس، خرید با استفاده از کیف پول مجازی مثل AliPay یا یک انتقال بانکی از طریق طرحی مثل iDEAL برای پرداخت در تجارت الکترونیک خواهد بود؛ همانطور که معاملات نقدی دنیا در حال جایگزینی سریع هستند و قرار است جای آنها گرفته شود.
در جای دیگر، مت اپنهایم، یکی از مدیران ارائهکننده پرداختها در آمریکا و مدیرعامل و یکی از مؤسسان رمیتلی(بزرگترین شرکت وجه ارسالی و نقل و انتقال پول در سیاتل که حجم معاملات آن در سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۲ میلیارد دلار بود)، در مورد اینکه آیا بیتکوین و سایر ارزهای رمزپایه میتوانند صنعت پرداخت و انتقال را تغییر دهند یا خیر، گفت:
ما در مورد بیتکوین و ارزهای رمزپایه زیاد شنیدهایم، مخصوصا وقتی که در حال افزایش سرمایه در اولین دورۀ مهم سرمایه گذاری خطرپذیر شرکت بودیم. چیزی که ما در آن زمان از خودمان میپرسیدیم این بود که پاسخ مشتری به ارزهای رمزپایه چیست. وقتی همه میگفتند که بیتکوین قرار است کار نقل و انتقال را آزاد و مجانی کند، ما تنها روی تأثیر بر مشتری تمرکز کرده بودیم.
اپنهایم، یکی از رؤسای سابق بانکداری دیجیتال بارکلیز در کنیا که از آیداهو آمده بود، در آن زمان از منظر رمیتلی گفت:
اگر مردم از بیتکوین در دو طرف معاملات بهعنوان ارز اصلی استفاده نکنند، بیتکوین هزینهها را از سیستم خارج نخواهد کرد.
او در ادامه تصریح کرد که بیتکوین قرار نیست پرداختها را انتقال دهد؛ با این حال باز هم بهعنوان یک ذخیره ارزش باقی خواهد ماند.
چهارمین انقلاب صنعتی
با ورود به چهارمین انقلاب صنعتی، اهمیت یک اقتصاد دیجیتال و بههمپیوسته که پرداختها در آن میتوانند فورا بین مشتریها و فروشندگان، آنهم بدون مرز و محدودیتی انجام شوند، بیشتر شده است. اما بدین معنا نیست که پول نقد و معماری پرداختهای کلی وابسته به آن، تغییر کند.
تنها تعداد کمی از مصرفکنندهها میتوانند پیچیدگی سیستمهای پرداختی را که از آن استفاده میکنند، درک کنند: هنگامی که از تراشه و پین کارتهای اعتباری خود در فروشگاهها استفاده میکنند؛ موقع مجوزها و تأیید با بازرگان؛ در شبکهی الکترونیک شرکت کارت بانکی، صادرکنندهی کارت و همچنین مؤسسه مالی حسابداری شرکت کارت بانکی. فناوری بلاکچین در فهم نحوه پرداخت مشتریها یک جایگزین جدید ایجاد کرده است. اکنون بهجای اینکه عملیات بانکی بین حسابها ۳ روز کاری طول بکشد، میتواند در همان لحظه و بدون هیچ مرز و نرخی انجام گیرد.
انتقال ارزهای دیجیتال روی یک زنجیرهی بلوکی هزینهای ندارند؛ درحالیکه انتقال در سرویسهای پرداخت و سیستمهای بانکی سنتی هزینهبر است. سیستمهای حساب بانکی سرمایهبر امروزی باید در آینده با سرویسهای پرداخت همتابههمتایی که در حال حاضر هم وجود دارند، رقابت کنند.
این سرویسها هزینههای کمتری در مقایسه با سیستمهای بانکی دارند، بنابراین هزینهی معاملات در آنها پایینتر است. با وجود بیش از ۱۰۰۰ آلتکوین، سؤال اینجا است که کدام ارز بهعنوان واحد جریان اصلی، جایگزین پول نقد خواهد شد؟
صحبتهای زیادی مبنی بر افزایش قیمت بیتکوین و اتریوم شنیده میشود. اما هدف و ارزش آنها به این بستگی دارد که قادر به ذخیرهی ارزش و متکی به فناوری قرارداد هوشمند هستند. اما هر دوی آنها نواقصی جدی در مورد پرداختهای با اندازه کوچک دارند.
پرداخت برای بیتکوین ۱۰ دقیقه طول میکشد. اما اگر شخصی بخواهد معاملهای کوچک (شاید کمتر از ۵۰۰ دلار) انجام دهد، ساعتها طول خواهد کشید. نیاز به معاملات بدون اصطکاک باعث خواهد شد که عملیات تجاری با کلاس جدیدی که قبلا غیر ممکن بودند، بهوجود بیاید. این چیزی است که برخی از حامیان این صنعت به آن اعتقاد دارند.
هیام وانونو، مؤسس Givv گفت که Givv.io روی این معاملات بدون اصطکاک تمرکز میکند و از مشارکت کوچک هزاران نفر برای ساخت یک مدل جدید برای بشردوستی استفاده میکند. آنها این کار را با استفاده از واحد پردازنده گرافیکی غیر فعال در کامپیوترهای شخصی انجام میدهند و میزان وابستگی به ماینرها در کشورهای بیثبات سیاسی را کاهش میدهند.
ارز اینترنتی COTI یک شبکه معامله پرداختها است که توسط یک ارز دیجیتال حمایت میشود و نیر گازیت (مدیرعامل) و آدام ربی (مدیر فناوری) آن را راهاندازی کردند. این ارز برای مقابله و برطرف کردن این نواقص ارزهای دیجیتال طراحی شد.
COTI یک جایگزین سریع، قابلاندازهگیری، ایمن و کمهزینه برای سیستمهای پرداخت است و از طریق ارز دیجیتال خودش که از نظر رمزنگاری ایمن است، این کار را انجام میدهد. چشمانداز ارز اینترنتی در تورنتوی کانادا با اعضای تیم، سرمایهگذاران و مشاوران آن در سراسر دنیا، این است که به اولین ارز دیجیتال مورد استفاده در پرداختهای سراسری و گسترده تبدیل و در این پرداختها پذیرفته شود.
ارز اینترنتی COTI که قصد دارد در آیندهای نزدیک توکن بفروشد، از پرداختها همانگونه حمایت میکند که شبکههای پرداخت متمرکز و سنتی حمایت میکنند. شبکههای کارت اصلی بهطور معمول ۲۰۰۰ معامله در ثانیه پردازش میکنند و ظرفیت این را دارند که این عدد را به دهها هزار معامله برسانند. شبکهی بیتکوین تنها ۵ معامله در ثانیه پردازش میکند.
علاوهبر این، شبکههای کارت از خریداران در برابر کلاهبرداری و خطاهای کاربری محافظت میکنند، در حالیکه معاملات بیتکوین برگشتناپذیرند و هیچ نوع مکانیزم دفاعی برای خریداران ارائه نمیدهند.
ارز اینترنتی COTI با افتخار مدعی است که میتواند ۱۰ هزار معامله در ثانیه پردازش کند و این عمل یک عمل ضد پولشویی است که یک سیستم میانجیگری مبتنی بر جامعه دارد و به افراد اطمینان میدهد که ردیابی پرداخت آنها بهراحتی قابل مشاهده و پیگیری است. این کار فرصتهای بالقوهای برای افراد کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه ایجاد میکند. اینگونه برآورد شد که در سال اخیر در این کشورها حدود ۲.۵ میلیارد نفر از خدمات مالی محروم شدند.
در حال حاضر طبق اعلام گلوبال فایندکس (جامعترین واحد سنجش پیشرفت در زمینه مشارکت مالی) با اینکه این تعداد عظیم از افراد محروم و بدون بانک و خدمات مالی بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، بیست درصد کاهش یافته است و حدود ۷۰۰ میلیون بزرگسال در جهان دارای حساب بانکی ( یا سایر مؤسسات مالی یا ارائهدهندگان خدمات پولی تلفن همراه) شدند، هنوز این عدد بسیار بزرگ است.
بر اساس اعداد و ارقام اخیر بانک جهانی، حدود ۲ میلیارد بزرگسالی که در سن کاری هستند (۳۸ درصد جمعیت سن کاری جهان) از خدمات مالی رسمی استفاده نمیکنند. همچنین آمار دیگری از بانک جهانی وجود دارد که نشان میدهد اوضاع حتی از این هم ترسناکتر است: ۷۳ درصد جمعیت دنیا بدون بانک و مؤسسات مالی هستند. جیم یانگ، رئیس گروه بانک جهانی، در سال ۲۰۱۵ گفت:
دسترسی به خدمات مالی میتواند مانند پلی باشد که افراد را از فقر بیرون میکشد. ما هدف جاهطلبانهی بزرگی تعیین کردهایم: دسترسی مالی جهانی تا سال ۲۰۲۰. اکنون ما شواهدی داریم که نشان میدهد ما در حال پیشرفت هستیم.
با این حال، رسیدن به این هدف نیازمند تلاش احزاب زیادی است: شرکتهای کارت اعتباری، بانکها، مؤسسات اعتباردهی خرد، سازمان ملل، بنیادها و رهبران جامعه.
پرداختهای مشتری
COTI تنها گزینه و راه حل موجود برای پرداختهای مشتری نیست. میگل لیت، یکی از مؤسسان کوینویژن (یک سیستم هشدار مبتنی بر هوش مصنوعی برای سرمایهگذاران ارزهای رمزپایه)، گفته است که تعدادی ارز دیجیتال وجود دارند که دارای زمان تأیید سریعتری هستند و میتوانند بیتکوین و اتریوم را وارد کارت اعتباری شما کنند و همچنین پلتفرمهایی هستند که باعث ارتقاء پرداختهای بین مرزی می شوند؛ اما تنها تعداد کمی از آنها مانند COTI از روش یکپارچه و جامع استفاده میکنند.
در سال ۲۰۱۷، فناوری زنجیرهبلوکی و برخی از ارزهای دیجیتالی وارد جریان اصلی شدند. بسیاری از افراد نمیدانند که این فناوری پیشگام چگونه کار میکند یا اینکه چگونه میتوانند آن را در زندگی و شرایط روزمره به کار گیرند. با اینکه ارزش و هدف برخی از این آلتکوینها هنوز جای بحث دارد، COTI بهعنوان یک ارائهدهندهی ارز دیجیتال محسوس و قابل اندازهگیری برای جایگزینی پرداختهای مشتری که درگیر روشهای پردازش سنگین و قدیمی بوده، مطرح است.
مزایای بالقوه و دستاوردهای اقتصادی قابل توجه هستند. گزارش اخیر از مککینزی نشان داد که مشمولیت در این اقتصاد دیجیتال، باعث افزایش تولید ناخالص داخلی تمام اقتصادهای نوظهور تا سال با رقم ۳.۷ تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۵ میشود.
تولید پول نقد در کشورهای توسعهیافته گران است (هزینهی تولید یک اسکناس ۱ دلاری، ۴.۹ سنت است). ردیابی پول نقد نیز سخت است و با این وجود پول نقد هنوز برای پرداختهای مشتریها مهم است. بهعنوان مثال، یک سیستم پرداخت الکترونیکی و بدون پول نقد میتواند هزینه کسبوکارهای انگلستان را با کاهش هزینههای صورتحساب و اسکناس بهطور سالانه ۱.۳ میلیارد پوند کاهش دهد.
مشکلات بین فروشندگان و مشتریها سالها است که وجود دارد و پاسخ به این مشکلات اغلب تدریجی و قسمت به قسمت است. اگر از نظر منطقی هم حساب کنیم، اکنون زمان آن رسیده است که شیوهی جایگزینی برای صنعت پرداخت مشتری پیدا کنیم. فناوریهای زنجیرهی بلوکی که در شیوه درستی به کار گرفته شوند میتوانند ما را در رسیدن به این هدف یاری کنند و COTI میتواند راهحل را به ما ارائه کند.
اوروس (Urus) دومین شاسیبلند گاو ایتالیایی خشمگین، کم و بیش به نمایندگیهای فروش لامبورگینی در سراسر جهان وارد شده است. علاقمندان دنیای خودرو، بهخصوص رسانههای خودرویی معتبر جهان، مدتی است که با نگاه اولیه به اوروس، نظرات متفاوتی نسبت به این شاسیبلند سوپراسپرت منتشر میکنند.
آیا اوروس با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل، بهعنوان شاسیبلند جدید لامبورگینی که بر اساس پلتفرم آئودی Q7 (و بنتلیبنتایگا) ساخته شده است، شایستگی حضور در این خانوادهی خاص ایتالیایی را دارد؟
ابتدا باید روراست باشیم که اوروس، یک سوپراسپرت V12 موتور میانی نیست، بلکه یک شاسیبلند موتورجلو است. با وجود پلتفرم مشترک با آئودی Q7، اوروس فقط یک آئودی با بدنهی ایتالیایی نیست و البته جالب است بدانید (به دلیل پلتفرم MLB) که پیشرانههای V10 هوراکان یا V12 اونتادور برای این شاسیبلند بسیار بزرگ هستند. تفاوتهای اوروس و Q7 بسیار زیاد است؛ با وجود پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۴ لیتری توئین توربوشارژ، قدرت ۶۵۰ اسب بخار، گشتاور ۸۵۰ نیوتنمتر و زمان ۳.۶ ثانیه در تست سرعت صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت، اوروس در بخش قوای فنی یک سر و گردن بالاتر از Q7 قرار میگیرد.
اما شاسیبلند اوروس فقط در قوای فنی بالا خلاصه نمیشود. بهعنوان مثال این اولین محصول تاریخ لامبورگینی است که در صندلیها ردیف عقب، سرنشینان بزرگسال را بهراحتی جای میدهد و احتمالاً اولین خودروی لامبورگینی که توانایی کشش کاروان دارد که البته به گیرهی تریلر هم مجهز است. از قدرت بالا و بزرگترین ترمزهای سرامیک کربنی دنیا (خودروهای تولید انبوه کارخانهای) که بگذریم، اوروس با داشتن فضای زیاد صندوق و صندلیهای ردیف عقب، دید وسیع راننده، تکنولوژیهای فراوان که حتی چند مورد آن از سدان لوکس آئودی A8 قرض گرفته شده، یکی از خواستنیترین شاسیبلندهای بازار جهانی است.
مقالهی مرتبط:
همانطور که میدانیم، بازار پرتقاضای شاسیبلندها، یکی از دلایل عرضهی دومین شاسیبلند لامبورگینی است؛ اما آیا اوروس واقعاً یک موفقیت تجاری خواهد بود؟ برای پاسخ به این سؤال نباید عجله کرد. اوروس بدون شک یک محصول کامل ساخت گروه خودروسازی فولکس واگن است که شاید دلیل محکمی برای عدم شکست این شاسیبلند زیبا باشد.
برخی کارشناسان لامبورگینی اوروس را در کلاس جدید سوپر شاسیبلند یا شاسیبلند سوپراسپرت طبقهبندی میکنند. شکی نیست که محصول جدید لامبورگینی، مشتریان تازهای به این برند ایتالیایی اضافه میکند؛ به دنبال افزایش مشتریان و به تبع افزایش فروش، مقامات لامبورگینی منابع مالی بیشتری برای سوپراسپرتهای آینده به دست میآورند که شاید هدف اصلی همین باشد.
برخی علاقهمندان دنیای خودرو، مقامات لامبورگینی را برای تولید شاسیبلند اوروس سرزنش میکنند؛ اما باید بدانیم گاو خشمگین ایتالیایی برخلاف شرکتهای دیگری چون آلفارومئو، بنتلی و رولزرویس، در ساخت خودروهای شاسیبلند بیتجربه نیست. اوروس را باید دنبالهای بر شاسیبلند نظامی LM002 دانست که مسیر جدی و شاید الزامآوری در پیش گرفته است. مدل مفهومی اوروس حدود ۵ سال و نیم پیش رونمایی شد. اگر تصاویر مدل مفهومی و مدل نهایی را مقایسه کنیم، کاری جز اعتراف به شباهت بالایی این دو مدل نمیتوان کرد.
بزرگترین نمایندگی فروش لامبورگینی در جهان، در دوبی قرار دارد. یوتیوبر Mr JWW به این نمایندگی دعوت شد تا نگاه نزدیکی به لامبورگینی اوروس داشته باشد. با توجه به قدرت و قوای فنی، اوروس، جیپ چروکی ترکهاوک را بهعنوان رقیب اصلی در برابر خود میبیند. مقامات لامبورگینی ادعا میکنند که تیم مهندسی این شرکت با اوروس مرز بین شاسیبلند کاربردی، پرقدرت و آفرود را به کمترین حد ممکن رسانده است.
در واقع اوروس تواناییهای آفرود و رانندگی در پیست را در کنار یک خودروی روزمره ارائه میدهد. شاید مصداق این ادعا، حالتهای رانندگی مختلف اوروس شامل استرادا (Strada)، اسپرت، کورسا (Corsa)، سابیا یا شنی (Sabbia)، ترا یاآفرود (Terra) و نِوِ یا برفی (Neve) باشد. علاوه براین اوروس اولین محصول لامبورگینی خواهد بود که در آیندهای نزدیک، نسخهی هیبرید خواهد داشت.
Mr JWW اشاره میکند که با توجه به پیشفروش بالا، لیست انتظار ۱۸ تا ۲۴ ماهه و افزایش تولید، اوروس شاید با کنار زدن فروش مدل گالاردو، پرفروشترین محصول لامبورگینی شود و البته با استارت پیشرانهی V8، ویدئوی جذاب خود را به اتمام میرساند.
گوشی جدید ویوو ایکس 20 پلاس با سنسور اثر انگشت درون نمایشگر که با نام Vivo X20 UD شناخته میشود، بهصورت رسمی معرفی شده است. این مدل را میتوان اولین گوشی هوشمندی نامید که سنسور اثر انگشت آن با صفحهنمایش ادغام شده است؛ سایر مشخصات این مدل، مشابه ویوو ایکس ۲۰ پلاس خواهد بود.
مشخصات و قابلیتها
ابعاد گوشی جدید ویوو، ۱۶۵.۲ در ۸۰.۰۲ در ۷.۳۵ میلیمتر و وزن آن، ۱۸۳.۱ گرم است. نسخه عادی ویوو ایکس ۲۰ پلاس، ۷.۵ میلیمتر ضخامت دارد و وزن آن به ۱۸۱.۵ گرم میرسد. گوشی جدید ویوو به رنگ مشکی قابل خریداری است که نوارهای طلاییرنگ دارد. این مدل به صفحهنمایش ۶.۴۳ اینچی از نوع سوپر آمولد مجهز شده است که رزولوشن +FHD یا ۲۱۶۰ در ۱۰۸۰ پیکسل دارد. نسبت ابعاد صفحهنمایش، ۲ به ۱ است.
بین شیشه و پنل نمایشگر، سنسور اثر انگشت Clear ID سیناپتیکس قرار دارد؛ ویوو مدعی است با استفاده از فناوری بازتاب فتوالکتریک روی پنل اولد، حسگر اثر انگشت میتواند اثر انگشت کاربران را از طریق یک لایه شیشه به ضخامت ۰.۶۸ میلیمتر تشخیص دهد. این شرکت، مدعی است که سنسور اثر انگشت درون صفحهنمایش، میتواند گوشی را در مدت ۰.۶ الی ۰.۷ ثانیه آنلاک کند. برای آنلاک شدن گوشی، کافی است آیکون تعبیهشده روی صفحهنمایش را لمس کنید؛ ضمن اینکه حسگر اثر انگشت برای تأیید پرداختهای موبایل کاربرد خواهد داشت. از آنجاییکه ویوو ایکس ۲۰ پلاس یو دی (X20 Plus UD) در چین عرضه شده است، تنها از سیستم پرداخت AliPay و WeChat پشتیبانی میکند.
تراشه اسنپدراگون ۶۶۰ کوالکام، قدرت پردازشی گوشی جدید ویوو را تأمین میکند؛ این مدل به ۴ گیگابایت رم مجهز شده است. در نسخه عادی گوشی ویوو ایکس ۲۰ پلاس از ۶۴ گیگابایت حافظه داخلی استفاده میشود؛ اما مدل جدید آن که حسگر اثر انگشت درون نمایشگر دارد، ۱۲۸ گیگابایت فضای ذخیرهسازی ارائه میدهد. ضمن اینکه میتوانید با تعبیه کارت حافظه میکرو اسدی درون اسلات در نظر گرفتهشده، فضای ذخیرهسازی را افزایش دهید.
رام فانتاچ اواس ۳.۲ روی گوشی جدید ویوو اجرا میشود؛ این رام براساس اندروید نوقا ۷.۱.۱ توسعه یافته است. قابلیت تشخیص چهره در نسخه مجهز به سنسور اثر انگشت درون نمایشگر گوشی ویوو ایکس ۲۰ پلاس، وجود دارد. ضمن اینکه ویژگی Vivo Game Engine، تجربه گیمینگ را روی این مدل بهبود میدهد. پشتیبانی از یک قابلیت برای نصب همزمان دو برنامه مشابه، از دیگر مشخصات نسخه جدید ویوو ایکس ۲۰ پلاس محسوب میشود. ویوو همچنین به مبدل دیجیتال به آنالوگ ES9318، آمپلیفایر Hi-Fi و هوش مصنوعی اشاره کرده است.
در پنل پشتی نسخه UD (مخفف Under-Display Fingerprint Sensor) از دوربین دوگانه استفاده شده است؛ سنسور ۱۲ مگاپیکسلی، دهانه لنزی F1.8 دارد و سنسور دیگر ۵ مگاپیکسلی است. شرکت ویوو ادعا میکند برای عکاسی سلفی، یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی در حاشیهی بالای نمایشگر جای گرفته است که دهانه لنزی F2.0 دارد. پردازنده سیگنال تصویر ۲۵۶ مگابایتی به نام Vivo Image Cube به همراه گوشی جدید ویوو ارائه خواهد شد که پردازش محتوای مربوط به عکاسی را برعهده دارد.
پنل پشتی، عاری از حسگر اثر انگشت و جنس آن از فلز است. شرکت سازنده اعلام کرده است که نسخه مجهز به سنسور اثر انگشت درون نمایشگر از گوشی ویوو ایکس ۲۰ پلاس، باتری ۳۸۰۰ میلیآمپر ساعت دارد؛ درحالیکه نسخه عادی آن از یک باتری ۳۹۰۵ میلیآمپر ساعت استفاده میکند. با وجود ظرفیت بالای باتری، میتوانید آن را به سرعت شارژ کنید زیرا قابلیت شارژ سریع برای نسخه UD گوشی ویوو ایکس ۲۰ پلاس در نظر گرفته شده است. قابلیتهای ارتباطی شامل پشتیبانی از دو سیمکارت، تماس مبتنی بر LTE (یا 4G VoLTE)، بلوتوث ۵.۰، پورت یواسبی نوع C و جک ۳.۵ میلیمتری صدا است.
قیمت و زمان عرضه
گوشی جدید ویوو ایکس ۲۰ پلاس که سنسور اثر انگشت درون صفحهنمایش دارد، با برچسب قیمتی ۳۵۹۸ یوآن (۵۶۵ دلار) عرضه خواهد شد. ثبت پیشسفارش برای این مدل از تاریخ ۲۴ ژانویه (۴ بهمن) آغاز شده است و سفارشها در تاریخ ۲۹ ژانویه دریافت خواهد شد. فرآیند فروش گوشی از تاریخ ۱ فوریه آغاز میشود. شرکت ویوو اعلام نکرده است که آیا نسخه جدید ویوو ایکس ۲۰ پلاس را در خارج از بازار چین عرضه خواهد کرد یا خیر.
به نظر شما مدیران تا چه اندازه به نظرات کارمندان شرکت خود اهمیت میدهند؟ آیا کارمندان شرکتهای بزرگ به صرفهجویی در مخارج شرکت فکر میکنند؟ جواب این سؤالات در بسیاری از شرکتهای داخلی و خارجی مبهم است؛ اما کارگران کارخانههای آئودی در شهرهای اینگولشات و نکازاولم آلمان با صرفهجویی ۱۳۳ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۷، نقش مهمی در کاهش مخارج این شرکت خودروسازی داشتهاند.
یوآخیم کریگ، رئیس بخش سازماندهی و مشاورهی آئودی، میگوید:
ما همیشه کارمندان خود را به بررسی محیط کاری و وضع موجود آن تشویق میکنیم؛ چراکه خلاقیت و نوآوری تمام کارمندان آئودی، عاملهای موفقیت حیاتی این شرکت هستند.
۵۰ سال است که مقامات آئودی برنامهی پیشنهادات کارمندان و اخیراً از سال ۱۹۹۴ «برنامهی ایدهها» را دنبال میکنند. این برنامه فقط به دنبال ایدههای بزرگ و انقلابی نیست و کوچکترین نظرات هم میتوانند هزاران دلار برای شرکت نفع داشته باشند. با اجرای پیشنهادات کوچک در بخشهایی که مستقیماً به شرایط کاری یا به زیرساختها مربوط هستند، میلیونها دلار صرفهجویی میشود.
کلایوس میترمایر، رئیس انجمن کارگران آئودی، میگوید:
این نیروی کار ما است که موفقیتهای بلندمدت شرکت را ممکن میکند و «برنامهی ایدهها» کاملاً مصداق این ادعا است. بسیار مهم است که همکاران ما نتیجهی پیشنهادات کاربردی که به شرکت تقدیم میکنند، بهصورت مستقیم حس کنند.
در بخش توسعه و ساخت پیشرانه، دو کارگر به وضعیت سیستم تهویه و روشن بودن شبانهروزی آن توجه کردند. این دو فرد پیشنهاد دادند که سیستم تهویه در طول روزهای کاری هفته، فقط از ساعت ۶ صبح تا ۱۰ شب روشن باشد و در زمانی که کارگران در کارخانه نیستند، سرعت فنها کمتر شود. این پیشنهاد بهظاهر ساده، سالانه حدود ۱۲۲ هزار دلار (معادل ۱۰۰ هزار یورو) در مخارج شرکت صرفهجویی ایجاد میکند.
بسیاری از پیشنهادات کارگران، منجر به صرفهجویی زمان شده است. بهعنوان مثال، دو کارآموز پیشنهاد دادند که آچارگشتاور و آچاربکسهای مختلف در رنگهای سبز و قرمز باشند تا کار با آنها راحتتر و احتمال استفاده از ابزار نامناسب کمتر شود. پیشنهاد سه کارگر دیگر که در بخش کیفیت بدنه و بازوبسته شدن درها فعالیت میکردند، باعث کاهش زمان میانگین از ۳۴ دقیقه به ۱۸ دقیقه و صرفهجویی سالانه ۲۰۰ ساعت شد. با کاهش زمان در این بخش، میتوان در دیگر بخشهای وقتگیر مونتاژ خودرو افزایش فعالیت داشت.
در سال ۲۰۱۷ مقامات آئودی با اجرای ۱۰ هزار پیشنهاد که توسط کارگرهای خط تولید کارخانههای بروکسل و گیور تقدیم شده بود، ۴۰ میلیون دلار (۳۳ میلیون یورو) در مخارج سالانه صرفهجویی کردند. البته مدیران این شرکت آلمانی فقط به دریافت توصیهها، ایدهها و پیشنهادها بسنده نمیکنند و به پیشنهادهایی که مفید هستند و اجرایی میشوند، بر اساس میزان صرفهجویی در مخارج کلان شرکت، پاداش ویژه تعلیق میگیرد.
پاداش دادن به کارمندانی که ایدههای ناب و روشهای سودمند دارند، علاوه بر تشویق خلاقیت و نوآوری، به منافع شرکت و صرفهجویی در منابع مالی نیز کمک میکند. این عمل، مصداق کامل شرایط برد-برد است.
اخیراً با سروصدای تبلیغات شرکتهای اینترنتی در سطح شهر و استفاده از شعارهایی مثل باند 40 مگی و ...، انتخاب اینترنت خوب که در آینده پاسخگوی نیاز کاربران هم باشد، با پیچیدگی روبهرو شده است. اینجا است که کاربران باید با هوشمندی اینترنت خود را انتخاب کنند تا هم از نظر هزینه و هم از نظر کاربری دچار مشکل نشوند.
ADSL، 4G، 4.5G، TD-LTE و ... واژههایی هستند که بعضا در تبلیغات صداوسیما و حتی در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام هم به کار میروند و مردم را به خرید اینترنت ترغیب میکنند. اما آنچه مشخصکنندهی اینترنت مناسب برای هر کاربر است، بیشتر از نوع تبلیغ، طرحها و حتی شرکت ارائهدهنده، تابع میزان مصرف، سرعت مورد نیاز و نوع کاربری مردم است.
در حقیقت اینترنت همراه (4G یا 4.5G) که روی سیمکارت تلفن همراه ارائه میشود ذاتاً برای مصارف در سطح شهر و برقراری ارتباط در مراودات روزمره است. این فناوری که نام اصلی آن FD-LTE است، به صورتی طراحی شده که بتواند نیاز کاربران به اینترنت را در حال جابهجایی یا حرکت تأمین کند. بنابراین بستههای مرتبط با آن هم کمحجم و نسبتاً گران هستند. البته اخیراً اپراتورهای تلفن همراه مودمهای رومیزی را با این فناوری ارائه کردهاند که به دلیل نوع فناوری و در حال حرکت بودن کاربران این شبکه، عملاً نمیتواند پاسخگوی نیاز اتصال دائمی کاربران به اینترنت ثابت باشد و سرویس پایداری در ساعات مختلف شبانه ارائه دهد.
ADSL یا همان اینترنت سیمی روی خط تلفن هم داستان مشابهی دارد. این فناوری اگرچه به دلیل استفاده از بستر سیم مسی خط تلفن پایداری نسبی دارد؛ اما بهدلیل آنکه از پورتهای مراکز مخابراتی استفاده میکند با مشکل پر شدن ظرفیت، افت سرعت به دلیل فرسوده بودن کابلهای مخابرات و فواصل زیاد تا مراکز مخابراتی، با محدودیت جدی در ارائهی سرعت بالا مواجه است. ضمن آنکه دستورالعمل جدید فروش اینترنت نامحدود با مدل مصرف منصفانه، هزینههای کاربران با مصرف بالاتر از 40 گیگ در ماه را با افزایش قابل توجه هزینه، افت کیفیت و سرعت به دلیل بهصرفه نبودن برای سرویسدهندگان روبهرو کرده است.
در این میان شرکتهای ارائهدهندهی TD-LTE روش مناسب و پرسرعتتری در ارائهی خدمات باتوجه به الگوی مصرف کاربران ایرانی انتخاب کردهاند. الگویی که با توسعهی شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام، توسعهی میزان استفاده از بازیهای آنلاین و کنسولهای بازی، افزایش تعداد و مصرف از سامانههای ویدیویی آنلاین، رشد قابل توجهی در متوسط مصرف کاربران نشان میدهد. در این الگو همزمان با سرعت، نیاز کاربران خانگی، اصناف و شرکتهای با سایز کوچک در ایران به بستههای پرحجم دانلود نیز افزایش پیدا کرده است و به نظر میرسد TD-LTE میتواند پاسخگوی نیاز این دسته از کاربران هوشمند و پرمصرف باشد. TD-LTE با امکان افزایش سرعت متوسط کاربران تا 8 برابر سرعت فعلی سایر فناوریهای سیمی و همراه میتواند نقش موثری در آیندهی اینترنت ایران با توجه به رشد کند سرویس از طریق فیبر نوری داشته باشد.
درمجموع این کاربران هستند که باید با هوشمندی اینترنت خود را انتخاب کنند تا هم کمترین هزینه به آنها تحمیل شود و هم بیشترین رضایت را از اتصال خود به اینترنت داشته باشند. اگر حجم مصرف شما در طول ماه کمتر از 10 گیگابایت است، مسلماً ADSL و 4G همراه گزینهی مناسبی هستند. اما اگر میزان مصرف شما در اوقاتی که منزل هستید و با دیگر اعضای خانوادهی خود بهصورت اشتراکی از اینترنت استفاده میکنید تا بیش از 40 گیگ در ماه افزایش مییابد، مسلماً باید از اینترنتی استفاده کنید که بتواند با هزینهی کم، حجمهای بالا را با سرعت بالا و پایداری مناسب در اختیارتان قرار دهد. در محاسبهی میزان مصرف کاربری اینترنت منزل و یا شرکت خود، حتماً به ماهیت این فناوریها توجه کنید. برخی از آنها ذاتاً به درد مصرف کم و برخی دیگر اصالتاً مرتبط با مصارف زیاد هستند و این شما هستید که تعیین میکنید کدام اینترنت به دردتان میخورد.
تحلیل مسیر بحرانی (CPA) یا روش مسیر بحرانی (CPM) به شما کمک میکند برای تمام وظایفی که باید بهعنوان بخشی از یک پروژهی بزرگ انجام شوند، برنامهریزی کنید. بهعلاوه در طول دوران مدیریت پروژه، شما میتوانید با کمک این راهکار، دستاوردهای اهداف پروژه را بررسی کنید و متوجه شوید که برای بازگرداندن پروژه به مسیر اصلی خود، باید چه اقدامات اصلاحی را انجام دهید.
در یک پروژه ممکن است شما طرح نهایی خود را تحت یک نمودار گانت (با نرمافزارهایی نظیر Microsoft Project برای پروژههای متوسط یا یک صفحه گسترده اکسل برای پروژههایی که از پیچیدگی کمتری برخوردارند) نمایش دهید. مزیت استفاده از CPA در فرایند برنامهریزی این است که به شما کمک میکند برنامهی خود را تست کرده و توسعه دهید و از کارایی و تأثیر آن مطمئن شوید. آنالیز مسیر بحرانی، بهطور رسمی تمام وظایفی را که برای تکمیل پروژه «در موعد معین» مورد نیازند، تعیین میکند. همچنین مشخص میکند چه وظایفی را میتوان به تعویق انداخت و منابع آنها را به وظایف دیگر اختصاص داد. نقطهی ضعف CPA هم این است که نسبت به نمودار گانت، رابطهی وظایف و زمان را با وضوح و سرعت کمتری نشان میدهد، که در برخی شرایط درک آنها را سختتر میکند.
یکی دیگر از مزایای تجزیهوتحلیل مسیر بحرانی این است که به شما کمک میکند حداقل زمان لازم برای تکمیل پروژه را مشخص کنید و متوجه شوید کدام مراحل پروژه را باید با شتاب بیشتری پیش ببرید تا محصول را در ددلاین هدف، آماده کرده باشید.
نحوهی استفاده از CPA
همانند نمودارهای گانت، مفهوم اساسی تحلیل مسیر انتقادی این است که شما نمیتوانید برخی فعالیتها را، پیش از آنکه یک سری دیگر از پروژهها به پایان رسیده باشند، شروع کنید. به عبارتی، این فعالیتها باید به ترتیب و متوالی تکمیل شوند.
برخی دیگر از فعالیتهای پروژه، مستقل هستند و فرقی نمیکند چه زمانی (قبل یا بعد از یک فعالیت یا پروسهی دیگر) آنها را انجام دهید. به این نوع فعالیتها، وظایف غیر وابسته یا موازی نام دارند.
رسم نمودار تحلیل مسیر بحرانی
مرحله ۱: لیست فعالیتهای برنامه
تاریخ شروع هر فعالیت را مشخص کنید و مدتزمان تکمیل آن را برآورد کنید. همچنین تعیین کنید که این فعالیت، موازی است یا متوالی. اگر وظیفهای در گروه فعالیتهای متوالی قرار میگرفت، مشخص کنید که باید در چه مرحلهای اجرا شود.
مرحله ۲: ارتباط فعالیتها را بهصورت نموداری ترسیم کنید
رویدادهای هر پروسه (نظیر تاریخ شروع و پایان هر فعالیت) را با فلش به هم مرتبط کنید. بالای هر فلش، بازهی زمانی برآورد شدهی تکمیل فعالیت و پایین آن، توضیح وظایف را مینویسید. به یاد داشته باشید که بردارهای بین وظایف، همگی باید همجهت با یکدیگر باشند (معمولاً از چپ به راست). این نمودار درنهایت به شما نشان میدهد که چه فرایندهایی، پیشنیاز فرایندهای دیگر هستند و شروع هر فعالیت، وابسته به اتمام چه فعالیتها، یا مراحل دیگری است.
نکته: طول بردارها، ربطی به مقیاس زمانی ندارد.
بهعنوانمثال، به نمودار زیر توجه کنید.
همانطور که میبینید، در هر دایره، دو عدد نوشتهشده که عدد سمت چپ، شمارهی فعالیت موردنظر (ترتیبی) و عدد بالا و سمت راست، روز شروع هر فعالیت است. بالای هر فلش، مدتزمان تخمینی هر فعالیت و زیر آن، توصیف فرایند شرح دادهشده. ما از این نمودار متوجه میشویم که فعالیت ۶، هفده روز پس از آغاز پروژه شروع میشود و احتمالاً ۱۰ روز به طول میانجامد. همچنین، شروع این فعالیت تنها زمانی امکانپذیر است که فعالیتهای چهار و پنج، کاملاً به اتمام رسیده باشند.
اغلب اوقات، حداکثر زمان مجاز برای هر فعالیت را در ربع پایین و سمت راست دایره ذکر میکنند.
عملیات تسریع
گاهی اوقات ناچارید پروژه را زودتر از زمانی که CPA مشخص کرده، به پایان برسانید. در این حالت باید برنامهی پروژه را دوباره تنظیم کنید.
شما گزینههای مختلفی پیش رو دارید و برای انتخاب بهترین راهحل، باید تأثیراتی را که هرکدام از این گزینهها روی هزینه، کیفیت و زمان پروژه میگذارند، بررسی کنید. بهعنوانمثال ممکن است با افزایش منابع هر فعالیت، بتوانید زمان پروسه را کاهش دهید. اما مهم این است که این تغییرات، چه تأثیری روی سایر فعالیتها و نتیجهی نهایی خواهد داشت.
مثلاً فرض میکنیم که یک پروژهی کامپیوتری ۱۰ هفتهای را باید در مدت هشت هفته تحویل دهیم. در مرحلهی اول، به نمودار CPA نگاه میکنیم و فکر میکنیم اگر نیروهای انسانی سومین و چهارمین فعالیت را دو برابر کنیم، سرعت تکمیل وظایف افزایش پیدا میکند و میتوانیم کار را دو هفته زودتر به پایان برسانیم. اما این تصمیم هزینههای پروژه را افزایش میدهد. از طرف دیگر، دو برابر کردن منابع انسانی، بهرهوری کل تیم را فزایش میدهد. پس ما نیاز داریم که برآمد این تأثیرات را محاسبه کنیم.
گاهی اوقات کوتاه کردن مسیر بحرانی اصلی پروژه، مجموعهای متفاوت از فعالیتها را شکل میدهد که مسیر بحرانی ثانویه نامیده میشود.
نمودار PERT (تکنیک ارزیابی و بازنگری برنامه)
روش PERT هم مشابه با CPA، برای تعیین فعالیتها و ارزیابی زمان خاتمهی پروژه (و گاهی محاسبهی هزینهها) مورداستفاده قرار میگیرد. با این تفاوت که CPA، برای هر مرحله پروژه یک برآورد زمانی در نظر میگیرد اما در نمودار PERT، ما با چهار برآورد خوشبینانه، بدبینانه، محتمل و مورد انتظار کار میکنیم:
برآورد زمانی هر مرحله از پروژه= ۶/(کوتاهترین زمان)+(۴ * زمان محتمل)+(طولانیترین زمان)
این فرمول به ما کمک میکند از انحراف معیار ناشی از پیشبینیهای خوشبینانهی غیرواقعی، اجتناب کنیم.
جمعبندی
آنالیز مسیر بحرانی یک روش مؤثر و قدرتمند برای ارزیابی و تشخیص موارد زیر است:
- چه فعالیتهایی باید تکمیل شود
- چه احتمالاتی برای اجرای فعالیتهای موازی وجود دارد
- کوتاهترین زمانی که میتوانید پروژه را به پایان برسانید
- منابع موردنیاز برای اجرای پروژه
- ترتیب و توالی فعالیتها، برنامهریزی و زمانبندی
- اولویتهای کار
- کارآمدترین راه برای کاهش زمان پروژههای فوری
در پروژههای پیچیده، یک آنالیز مسیر بحرانی مؤثر، میتواند به معنی تمایز شکست و موفقیت کار باشد. CPA همچنین برای ارزیابی اهمیت مشکلاتی که در طول اجرای طرح به وجود میآیند، بسیار مفید واقع میشود.
روش PERT نوعی آنالیز مسیر بحرانی است که تخمین دقیقتری از مدتزمان اجرای هر فعالیت و پروسه ارائه میکند.
اپل پس از آنکه فصل حیاتی تعطیلات سال نوی میلادی را برای عرضهی هومپاد از دست داد، سرانجام از روز گذشته، این اسپیکر هوشمند مبتنی بر دستیار دیجیتال سیری را برای رقابت با محصولات مشابه از رقبایی نظیر گوگل و آمازون، روانهی بازار کرد. کوپرتینونشینها روز گذشته اعلام کردند که ثبت سفارشهای آنلاین برای هومپاد، با یک ماه تأخیر، از روز جمعه در ایالات متحدهی آمریکا، بریتانیا و استرالیا آغاز خواهند کرد. هومپاد، اسپیکر هوشمند ۳۴۹ دلاری اپل، طی رویداد WWDC سال گذشته، معرفی شد و عرضهی آن در ابتدا برای ماه دسامبر برنامهریزی شده بود. طبق اعلام اپل، این اسپیکر میتواند قابلیتهایی نظیر پیشنهاد موسیقی، تنظیم دمای منزل، ارسال پیام و پخش اخبار از رادیوی NPR و CNN را به کاربران ارائه دهد.
تحلیلگران تاخیر در عرضهی هومپاد را بر موفقیت نهایی آن چندان تاثیرگذار نمیدانند. اپل برای فصل تعطیلات، درآمد ۸۴ تا ۸۷ میلیارد دلاری پیشبینی کرده است که بخش عمدهای از این درآمد بهلطف فروش آیفون ۱۰ خواهد بود؛ بنابراین به اعتقاد باب اودانل، بنیانگذار مؤسسهی تحقیقاتی Technalysis، از دسترفتن چند هفته در فروش هومپاد، تاثیر چندانی بر عملکرد اپل نخواهد داشت. به گفتهی تحلیلگران، خطر بزرگتر برای اپل، آن دسته از کاربرانی هستند که در فصل تعطیلات، یکی از محصولات رقبا را خریداری کردهاند و نیاز به ارتقاء اسپیکر خود به هومپاد اپل را حس نمیکنند. آمازون و گوگل برای بهدستآوردن سهمی قابل توجه از بازار اسپیکرهای هوشمند، قیمت اسپیکرهای پایینردهی خود را در طول فصل تعطیلات کاهش دادند.
اپل در تلاش است تا دستیار دیجیتال خود موسوم به سیری را در رقابت با الکسای آمازون و گوگل اسیستنت، کماکان بهعنوان گزینهای قابل اتکا، مطرح کند؛ چرا که در حال حاضر رقبای سیری، در اسپیکرهای هوشمند متعددی استفاده میشوند. کوپرتینونشینها، هومپاد را بهعنوان ابزاری نیز بهحساب میآورند که تعداد مشترکان سرویس اپل موزیک را افزایش میدهد و مانع از رشد اسپاتیفای میشود؛ چرا که اسپیکرهای هوشمند گوگل و آمازون به کاربران اجازهی کنترل اسپاتیفای از طریق دستورات صوتی را میدهند؛ اما اپل موزیک در دستگاههای رقیب در دسترس کاربران نیست.
تریپ میلر، یکی از شرکای مدیریتی Gullane Capital و از سرمایهگذاران اپل، در خصوص استراتژی این شرکت برای محدودسازی هومپاد به پخش صِرف موسیقی با کیفیت صدای بالا، ابراز نگرانی میکند؛ چرا که میتوان رقبای این اسپیکر، نظیر آمازون اکو را برای کاربریهای متنوعی مانند سفارش پیتزا یا درخواست تاکسی آنلاین استفاده کرد. میلر میگوید:
من تصور میکنم که آنها [اپل]، با این محصول، کمی خود را محدود کردهاند؛ در حالی که رقبا پیشتر نشان دادهاند که ارائهی قابلیتهای متنوع، میتواند بسیار جذاب باشد.
سرعت را دقیقاً در چه چیزی میتوان تعریف کرد؟ عددهای روی سرعت سنج؟ شاید هم سرعت کاملاً نسبی باشد. تجربه و حس سرعت در مزدا میاتا از لحاظ عددی اصلا بالا نیست. اما حس کردن این سرعت به قدری هیجانانگیز است که خودروهای کروک و بدون سقف، طرفداران جهانی دارند.
با این تفاسیر، آیا زمان یک دقیقهای برای رسیدن بیامو 740Le ناامید کننده است؟ یا به دلیل وزن ۲.۵ تن سدان لوکس سری 7 بیامو و البته پیشرانهی ۴ سیلندر و باتری آن، این عملکرد خارقالعاده است؟ با توجه به مشخصات فنی بیامو 740Le، عملکرد این سدان هیبرید روی کاغذ اصلاً جذاب نیست. 740Le یک سدان بزرگ ۲۲۷۰ کیلویی است که از پیشرانهی ۴ سیلندر ۲ لیتری توربوشارژ و پک باتری ۹.۲ کیلووات ساعتی نیرو میگیرد. این سدان لوکس آلمانی با قدرت ۳۲۲ اسب بخار و گشتاور ۵۰۰ نیوتنمتر، در حالت تمام برقی حدود ۲۶ کیلومتر مسافت طی میکند.
مقالههای مرتبط:
اما بیامو 740Le در زمان ۵.۱ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد که اصلاً عملکرد بدی نیست. تیم اتوتاپ NL با آزمایش نهایت سرعت این سدان در اتوبانهای بدون محدودیت سرعت آلمان، نشان میدهند که 740Le برای رسیدن به سرعت ۲۲۰ کیلومتر بر ساعت به ۲۵ ثانیه زمان نیاز دارد. البته افزایش سرعت ۴۰ کیلومتر بر ساعت دیگر و دستیابی به نهایت سرعت ۲۶۰ کیلومتر بر ساعت، ۲۶ ثانیهی دیگر نیاز است. ۱۳ ثانیه از این زمان، صرف رسیدن از سرعت ۲۵۰ تا ۲۶۰ کیلومتر بر ساعت میشود. تماشای شتاب بسیار پایین 740Le در سرعتهای بالا و رسیدن به نهایت سرعت آن، با درنظر گرفتن قوانین فیزیک، جذابین خاص خودش را دارد.
با در نظر گرفتن تمام این موارد، شاید رسیدن به حداکثر سرعت بیامو 740Le در زمان یک دقیقه چندان مهم نباشد. اینسدان برای تزریق خالص حس سرعت به راننده ساخته نشده، بلکه به عنوان یک سدان لوکس کم مصرف در یک پکیج با سواری نرم و راحت طراحی شده است. با اینکه 740Le برای مسابقه مناسب نیست، ولی در سبقتهای طولانی بزرگراهها (بهخصوص اتوبانهای آلمان) کاملا راضی کننده است. فراموش نکنیم، محصول لوکس و پلاگین هیبرید بیامو، با قیمت ۹۰ هزار دلار فروخته میشود و پس از شارژ کامل باتریها، میانگین مصرف بنزین ۳.۵ لیتر بنزین در ۱۰۰ کیلومتر دارد.
در پایان میتوانید، ویدئوی منتشر شده از تست صفر تا ۲۶۰ کیلومتر بر ساعت بیامو 740Le در اتوبانهای آلمان را تماشا کنید.
استفاده از کامپیوتر برای شبیهسازی فعالیتهای مغز برای افراد مشغول در زمینهی هوش مصنوعی پیشرفته، کار بسیار سختی است؛ اما اگر سختافزار بیشتر شبیه به سختافزار مغز طراحی شده باشد، مدیریت آن آسانتر میشود.
این زمینهی نوظهور، پردازش نورومورفیک نامیده میشود. در حال حاضر مهندسان مؤسسهی فناوری ماساچوست از پس طراحی تراشهای با سیناپسهای مصنوعی برآمدهاند. مغز انسان در حال حاضر از هر کامپیوتر دیگری قویتر است و حاوی ۸۰ میلیارد نورون و بالغ بر ۱۰۰ تریلیون سیناپس است که نورونها را به هم متصل میکنند و انتقال سیگنالها را کنترل میکنند.
تراشههای کامپیوترها در حال حاضر با انتقال سیگنالها به زبان باینری (صفر و یک) کار میکنند. همهی اطلاعات با کدهای ۰ و ۱ یا سیگنالهای روشن/خاموش کدگذاری میشود. برای اینکه نحوهی عملکرد این ایده را با مغز مقایسه کنید به این نمونه توجه کنید: در سال ۲۰۱۳ یکی از قویترین ابررایانههای جهان یک شبیهسازی از فعالیت مغز انجام داد و تنها به نتیجهی کوچکی دست یافت.
کامپیوتر کی ریکن از ۸۲,۹۴۴ پردازنده و یک پتابایت (۱۰۲۴ ترابایت) حافظه اصلی استفاده میکند و قدرت آن معادل ۲۵۰ هزار کامپیوتر شخصی است. این ابررایانه ۴۰ دقیقه طول کشید تا یک ثانیه از فعالیت ۱.۷۳ میلیارد نورون متصل به ۱۰.۴ تریلیون سیناپس را شبیهسازی کند. ممکن است این اعداد بزرگ به نظر برسند؛ ولی تنها معادل یک درصد از مغز انسان هستند.
اما اگر یک تراشه از ارتباطات سیناپسمانند استفاده کند، سیگنالهایی کامپیوتر میتوانند بسیار متنوع شوند و باعث یادگیری سیناپسمانند شوند. سیناپسها نقش واسطه را در انتقال سیگنالها در مغز بازی میکنند. نورونها نیز با توجه به تعداد و نوع یونهایی که از سیناپسها میگذرند، عمل میکنند. این دو عمل باعث میشود که مغز الگوها را تشخیص دهد، حقایق را به یاد بیاورد و وظایفش را انجام دهد.
کپی کردن و تقلید کردن از چنین کاری تا به حال بسیار سخت بوده است؛ ولی محققان مؤسسهی فناوری ماساچوست تراشهای با سیناپسهای مصنوعی از جنس سیلیکون ژرمانیوم، طراحی کردهاند که مانند جریان یونی بین نورونها، قدرت جریان الکتریکی بین سیناپسها را بهطور دقیق کنترل میکند.
این تراشه در یک شبیهسازی توانست نمونههای دستخط را با دقتی ۹۵ درصدی تشخیص دهد. طرحهای قبلی تراشههای نورومورفیک از دو لایهی هدایتکننده که بهوسیلهی یک واسطهی آمورف (فاقد شکل خاص) سوئیچی که مانند سیناپسها عمل میکرد، استفاده میکردند. وقتی جریان سوئیچ باز بود، یونها ازطریق این واسطه عبور میکردند و یک رشته هدایتکننده ایجاد میکردند تا وزن سیناپسی یا قدرت و ضعف سیگنال بین دو نورون را شبیهسازی کند.
مشکل روش فوق این بود که ساختاری برای انتقال سیگنالها تعریف نشده بود و مسیرهای نامحدودی برای این انتقال وجود داشت. بینهایت بودن راهها موجب میشد که عملکرد تراشهها بیثبات و غیر قابل پیشبینی شود. جیوان کیم، محقق اصلی این پژوهش، گفت:
وقتی برای ارائهی چندین داده با نورونهای مصنوعی ولتاژ وارد کنید، باید آنها را پاک کنید و قادر باشید دوباره آنها را به همان روش، از نو بنویسید. اما وقتی در یک محیط آمورف شروع به نوشتن دوباره میکنید، یونها به دلیل عیبهای زیاد، در مسیرهای متفاوتی حرکت میکنند؛ جریان تغییر میکند و کنترل اوضاع سخت میشود. بزرگترین مشکل، عدم انطباق سیناپس مصنوعی است.
تیم از این نکته درس گرفت و تراشهی خود را با جنس سیلیکون ژرمانیوم ساخت و شبکههایی تکبعدی برای جریان یونها تعبیه کرد. این کار موجب میشود که مسیر حرکت یونها همیشه یکسان باشد. سپس از این شبکههای سیلیکون ژرمانیومی برای ساخت یک تراشه نورومورفیک استفاده شد؛ هنگامی که ولتاژ داده میشد، تمامی سیناپسهای تراشه، جریان یکسانی با اختلاف ۴ درصدی ارائه میدادند.
یک سیناپس واحد نیز بهتنهایی ۷۰۰ بار با ولتاژ تست شد. جریان این سیناپس تنها ۱ درصد تغییر کرد و یکدستترین دستگاه ممکن را به وجود آورد. تیم از این تراشه در یک کار واقعی استفاده کرد و مشخصههای آن را شبیهسازی کرد و تراشه را در کنار مرکز دادهی MNST نمونههای دستخط مورد استفاده قرار داد. از مرکز دادهی MNST معمولا برای آموزش نرمافزارهای پردازش تصویر استفاده میشود.
شبکهی نورونی مصنوعی شبیهسازیشده این تیم، متشکل از ۳ برگهی نورونی بود که با دو لایه از سیناپس مصنوعی از یکدیگر جدا شده بودند. این شبکهی نورونی قادر بود دهها هزار دستخط را با دقت ۹۵ درصدی تشخیص دهد. دقت نرمافزار کنونی ۹۷ درصد است.
اقدام بعدی ساخت تراشهای است که قادر به انجام وظیفهی تشخیص دستخط باهدف نهایی ایجاد دستگاههای شبکه عصبی قابلحمل باشد. کیم گفت:
ما در نهایت تراشهای میخواهیم که بهاندازهی یک ناخن باشد تا آن را جایگزین یک ابررایانه بزرگ کنیم. این پژوهش محرکی برای تولید سختافزار هوش مصنوعی واقعی است.
دستاوردهای این پژوهش در Nature Materials منتشر شده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.